۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''استعمار و استثمار'''، سلطه و بهرهکشی دولتی قوی بر سرزمین یا کشوری دیگر برای بهرهجویی ظالمانه. | '''استعمار و استثمار'''، سلطه و بهرهکشی دولتی قوی بر سرزمین یا کشوری دیگر برای بهرهجویی ظالمانه. | ||
استعمار در مفهوم سیاسی آن به معنای تسلط سیاسی، نظامی، اقتصادی یا فرهنگی ملتی قدرتمند بر ملتی ضعیف است. واژه استثمار نیز در اصطلاح سیاسی، به تصاحب و بردن معادن، مخازن، محصولات و اموال ضعیف به دست قوی گفته میشود. استثمار میتواند در سطح فردی، حکومتی یا [[روابط بینالملل]] صورت گیرد. در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، مبارزه با استثمار فردی، بهرهکشی اجتماعی و استثمارگری در سطح بینالمللی، یک اصل است. در نگرش [[امامخمینی]] توجه به خطر استعمار و استثمار در کشورهای اسلامی و لزوم مبارزه با آن جایگاه ویژهای دارد. ایشان بر این باور بود که ضعف [[خودباوری]] و اراده و ازدستدادن [[هویت]] و شخصیتِ مردم ستمدیده، از عوامل زمینهساز استعمار و استثمار است. از نظر ایشان اگر مسلمانان و دولتهای اسلامی به [[قرآن|قرآن کریم]] روی آورند، به [[اسلام]] و [[وحدت]] توجه کنند و از مکاتب انحرافی دور بمانند، از غارتگری و استثمارِ سلطهجویان در امان خواهند بود. | |||
استعمار در مفهوم سیاسی آن به معنای تسلط سیاسی، نظامی، اقتصادی یا فرهنگی ملتی قدرتمند بر ملتی ضعیف است. واژه استثمار نیز در اصطلاح سیاسی، به تصاحب و بردن معادن، مخازن، محصولات و اموال ضعیف به دست قوی گفته میشود. استثمار میتواند در سطح فردی، حکومتی یا [[روابط بینالملل]] صورت گیرد. در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، مبارزه با استثمار فردی، بهرهکشی اجتماعی و استثمارگری در سطح بینالمللی، یک اصل است. در نگرش امامخمینی توجه به خطر استعمار و استثمار در کشورهای اسلامی و لزوم مبارزه با آن جایگاه ویژهای دارد. ایشان بر این باور بود که ضعف [[خودباوری]] و اراده و ازدستدادن [[هویت]] و شخصیتِ مردم ستمدیده، از عوامل زمینهساز استعمار و استثمار است. از نظر ایشان اگر مسلمانان و دولتهای اسلامی به [[قرآن|قرآن کریم]] روی آورند، به اسلام و [[وحدت]] توجه کنند و از مکاتب انحرافی دور بمانند، از غارتگری و استثمارِ سلطهجویان در امان خواهند بود. | |||
== معنای لغوی و اصطلاحی == | == معنای لغوی و اصطلاحی == | ||
استعمار در اصل به معنای آبادانیخواستن و آبادکردن است<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۶۰۴؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۱۸۳۴؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۸۱؛ معین، فرهنگ فارسی، ۱/۲۵۲.</ref> و در [[قرآن کریم]] نیز به همین معنا آمده است<ref>هود، ۶۱.</ref>؛ اما در مفهوم سیاسی، به معنای تسلط سیاسی یا نظامی یا اقتصادی یا فرهنگی ملتی قدرتمند بر قوم یا ملتی ضعیف است<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۶.</ref> که با هدف بهرهکشی از سرزمین،<ref>مهرداد، فرهنگ جدید سیاسی، ۱۶.</ref> منابع انسانی، اقتصادی و فرهنگی یک کشور<ref>صدری افشار، فرهنگ فارسی امروز، ۶۳.</ref> صورت میگیرد. از سوی دیگر، واژه استثمار از ریشه «ثمر» به معنای طلب زیادی و رشد است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۳/۲۳۷.</ref> و در اصطلاح رایج به تصاحب و بردن معادن، مخازن، محصولات و اموال کشورهای ضعیف به دست کشوری قوی گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۶۳–۳۶۴.</ref> استعمار امروزه با مفهوم «امپریالیسم» پیوستگی کامل یافته و عملی امپریالیستی شناخته میشود؛ یعنی قدرتی که میخواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمینها و ملتها و اقوام دیگر را زیر تسلط خود درآورد.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۷.</ref> | استعمار در اصل به معنای آبادانیخواستن و آبادکردن است<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۶۰۴؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۱۸۳۴؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۸۱؛ معین، فرهنگ فارسی، ۱/۲۵۲.</ref> و در [[قرآن کریم]] نیز به همین معنا آمده است<ref>هود، ۶۱.</ref>؛ اما در مفهوم سیاسی، به معنای تسلط سیاسی یا نظامی یا اقتصادی یا فرهنگی ملتی قدرتمند بر قوم یا ملتی ضعیف است<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۶.</ref> که با هدف بهرهکشی از سرزمین،<ref>مهرداد، فرهنگ جدید سیاسی، ۱۶.</ref> منابع انسانی، اقتصادی و فرهنگی یک کشور<ref>صدری افشار، فرهنگ فارسی امروز، ۶۳.</ref> صورت میگیرد. از سوی دیگر، واژه استثمار از ریشه «ثمر» به معنای طلب زیادی و رشد است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۳/۲۳۷.</ref> و در اصطلاح رایج به تصاحب و بردن معادن، مخازن، محصولات و اموال کشورهای ضعیف به دست کشوری قوی گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۶۳–۳۶۴.</ref> استعمار امروزه با مفهوم «امپریالیسم» پیوستگی کامل یافته و عملی امپریالیستی شناخته میشود؛ یعنی قدرتی که میخواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمینها و ملتها و اقوام دیگر را زیر تسلط خود درآورد.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۷.</ref> |