۲۱٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تجلّی'''، ظهور حقتعالی در مراتب هستی و قلوب [[عرفا|عارفان]]. | '''تجلّی'''، ظهور حقتعالی در مراتب هستی و قلوب [[عرفا|عارفان]]. | ||
تجلی در مباحث عرفانی دارای اهمیت ویژهای است و از مباحث پایهای شمرده میشود، پیش از [[ابنعربی]] تجلی بیشتر در معارف معرفتشناختی و سلوکی به کار میرفت، اما با ظهور عرفان نظری از سوی ابنعربی، معنای هستیشناختی آن نیز بروز کرد و در مباحثی چون تبیین مراتب هستی، مراتب [[صقع ربوبی]]، چگونگی ارتباط حق تعالی با کثرات در عالم، تکرار تجلّی و خلق مدام به کار رفت. | تجلی در مباحث عرفانی دارای اهمیت ویژهای است و از مباحث پایهای شمرده میشود، پیش از [[ابنعربی]] تجلی بیشتر در معارف معرفتشناختی و سلوکی به کار میرفت، اما با ظهور عرفان نظری از سوی ابنعربی، معنای هستیشناختی آن نیز بروز کرد و در مباحثی چون تبیین مراتب هستی، مراتب [[صقع ربوبی]]، چگونگی ارتباط حق تعالی با کثرات در عالم، تکرار تجلّی و خلق مدام به کار رفت. | ||
خط ۶: | خط ۵: | ||
تجلی در آثار عرفانی امامخمینی از مباحث مهم و اساسی است که به هر دو قسم از تجلی هستیشناختی و معرفتشناختی توجه ویژهای داشته است. ایشان اصطلاحات عمده عرفانی را که به مراتب کلی حقیقت وجود مربوط است، نقشه و تفسیری از این دو نوع تجلی میداند. باور امام خمینی ذات حق تعالی در تجلی ذاتی و [[فیض اقدس و مقدس|فیض اقدس]]، نخست به الوهیت و اسم جامع «الله» تجلی میکند و سپس اسماء و اعیان ظهور مییابند. وی تجلیات را به تجلیات لطفی جمالی که موجب ازدیاد عشق و شوق سالکان و تجلیات قهری جلالی که موجب خوف و خشیت است تقسیم میکند. | تجلی در آثار عرفانی امامخمینی از مباحث مهم و اساسی است که به هر دو قسم از تجلی هستیشناختی و معرفتشناختی توجه ویژهای داشته است. ایشان اصطلاحات عمده عرفانی را که به مراتب کلی حقیقت وجود مربوط است، نقشه و تفسیری از این دو نوع تجلی میداند. باور امام خمینی ذات حق تعالی در تجلی ذاتی و [[فیض اقدس و مقدس|فیض اقدس]]، نخست به الوهیت و اسم جامع «الله» تجلی میکند و سپس اسماء و اعیان ظهور مییابند. وی تجلیات را به تجلیات لطفی جمالی که موجب ازدیاد عشق و شوق سالکان و تجلیات قهری جلالی که موجب خوف و خشیت است تقسیم میکند. | ||
[[امامخمینی]] مانند دیگر عارفان برای هر یک از تجلیاتی که به قلب عارف وارد میشود، ویژگی و آثار خاص قائل است. زمانی که [[سالک]] از [[انانیت]] خارج شد و در مسیر سلوک قدم نهاد، تجلیات و اشراقاتی به قلبش وارد میشود و سالک به اعتبار سعه و ضیق قلب، عطایایی را از حق دریافت میکند. | |||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == |