۲۵٬۴۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
فرایند پیشرفت و رشد اجتماعی زن معاصر غربی، زمینهساز بروز نگرش جدیدی به توانایی و استعدادهای وجودی زن شد و این امر [[جنبشهای فمینیستی]] را در راستای احقاق حقوقِ برابرِ اجتماعی برای زن شکل داد و عرصه مشارکتجویی و آزادی آنان در دوران جدید را فراهم آورد<ref>وینسنت، ایدئولوژیهای مدرن سیاسی، ۲۴۸ ـ ۲۵۱.</ref>؛ ولی در نگاهی دیگر، این [[نهضت]] به انگیزه بهرهکشی از زن و بهکارگیری نیروی ارزانتر در کارگاههای صنعتی ایجاد شده بود و به بهانه رهانیدن زن از بندگی و اسارت در خانه، او را گرفتار بندگی در مراکز تولیدی و خدماتی کرد و باعث گسترش ابعاد [[حضور اجتماعی زنان]] شد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۳۰ ـ ۳۱.</ref>. در واقع در [[نظام سرمایهداری|نظامِ سرمایهداری]] به دلیل گسترش تنوعطلبی، مصرف و گرایش به [[تحریکات جنسی]]، زن در خدمت سرمایه است<ref>رهبر، سیمای زن در پویه تاریخ ایران، ۴۷ ـ ۴۸.</ref> و شخصیت زن به نام توسعه و پیشرفت، در معرض سوء استفادههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار میگیرد<ref>وارث، مقام زن در اسلام، ۳۴۶ ـ ۳۴۸.</ref>. | فرایند پیشرفت و رشد اجتماعی زن معاصر غربی، زمینهساز بروز نگرش جدیدی به توانایی و استعدادهای وجودی زن شد و این امر [[جنبشهای فمینیستی]] را در راستای احقاق حقوقِ برابرِ اجتماعی برای زن شکل داد و عرصه مشارکتجویی و آزادی آنان در دوران جدید را فراهم آورد<ref>وینسنت، ایدئولوژیهای مدرن سیاسی، ۲۴۸ ـ ۲۵۱.</ref>؛ ولی در نگاهی دیگر، این [[نهضت]] به انگیزه بهرهکشی از زن و بهکارگیری نیروی ارزانتر در کارگاههای صنعتی ایجاد شده بود و به بهانه رهانیدن زن از بندگی و اسارت در خانه، او را گرفتار بندگی در مراکز تولیدی و خدماتی کرد و باعث گسترش ابعاد [[حضور اجتماعی زنان]] شد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۳۰ ـ ۳۱.</ref>. در واقع در [[نظام سرمایهداری|نظامِ سرمایهداری]] به دلیل گسترش تنوعطلبی، مصرف و گرایش به [[تحریکات جنسی]]، زن در خدمت سرمایه است<ref>رهبر، سیمای زن در پویه تاریخ ایران، ۴۷ ـ ۴۸.</ref> و شخصیت زن به نام توسعه و پیشرفت، در معرض سوء استفادههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار میگیرد<ref>وارث، مقام زن در اسلام، ۳۴۶ ـ ۳۴۸.</ref>. | ||
===در جزیرةالعرب=== | ===در جزیرةالعرب=== | ||
در [[جزیرةالعرب]] پیش از [[اسلام]]، زنان از بسیاری [[حقوق اجتماعی]] و [[حقوق فردی|فردی]] ازجمله از حق [[ارث]] محروم بودند<ref>طباطبایی، المیزان، ۲/۲۶۷ ـ ۲۶۸؛ ۱۲/۲۷۶ ـ ۲۷۷ و ۲۰/۲۱۴.</ref>، فرزند دختر مایه ننگ و سرافکندگی [[خانواده]] محسوب میشد<ref>باهنر و هاشمی رفسنجانی، جهان در عصر بعثت، ۱۵.</ref> و به تعبیر [[قرآن کریم]] هنگامی که پدری از تولد دخترش با خبر میشد از شدت ناراحتی رخسارش سیاه میشد و به این میاندیشید که آیا با ذلت، دختر را نگه دارد یا اینکه او را زنده به گور کند<ref>نحل، ۵۸ ـ ۵۹.</ref> {{ببینید|حقوق زن}}. | در [[جزیرةالعرب]] پیش از [[اسلام]]، زنان از بسیاری [[حقوق اجتماعی]] و [[حقوق فردی|فردی]] ازجمله از حق [[ارث]] محروم بودند<ref>طباطبایی، المیزان، ۲/۲۶۷ ـ ۲۶۸؛ ۱۲/۲۷۶ ـ ۲۷۷ و ۲۰/۲۱۴.</ref>، فرزند دختر مایه ننگ و سرافکندگی [[خانواده]] محسوب میشد<ref>باهنر و هاشمی رفسنجانی، جهان در عصر بعثت، ۱۵.</ref> و به تعبیر [[قرآن کریم]] هنگامی که پدری از تولد دخترش با خبر میشد از شدت ناراحتی رخسارش سیاه میشد و به این میاندیشید که آیا با ذلت، دختر را نگه دارد یا اینکه او را زنده به گور کند<ref>نحل، ۵۸ ـ ۵۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حقوق زن}}. | ||
زن افزون بر نگاه کلی به او از ابعاد گوناگون ازجمله شخصیت و جایگاه، حقوق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، وظایف و مسئولیتها و دهها مسئله دیگر قابل مطالعه و بررسی است و نگاه متفاوت به زن در هر یک از این حوزهها، جایگاه و نقش وی درجامعه را نیز متمایز میسازد. | |||
زن افزون بر نگاه کلی به او از ابعاد گوناگون ازجمله شخصیت و جایگاه، حقوق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، وظایف و مسئولیتها و دهها مسئله دیگر قابل مطالعه و بررسی است و نگاه متفاوت به زن در هر یک از این حوزهها، جایگاه و نقش وی درجامعه را نیز متمایز میسازد {{ببینید|حقوق زن|خانواده|مادر|ازدواج| حضانت| طلاق}}. | :{{ببینید|حقوق زن|خانواده|مادر|ازدواج| حضانت| طلاق}}. | ||
==جایگاه زن در ایران== | ==جایگاه زن در ایران== | ||
با وجود بهتربودن شرایط اجتماعی زن در [[ایران باستان]]، از دید متون [[پهلوی]]، نگاه [[دین زرتشت]] به زن به عنوان مظهر شیطانی و [[گناه]] و مهمترین فلسفه وجودیِ وی زایش مرد است<ref>جعفری و دیگران، زن در هستیشناسی زرتشتی، ۱۰۵ ـ ۱۲۲.</ref>، زن در عمل در مقابل مرد در مقام ثانوی قرار داشت<ref>ویسهوفر، ایران باستان، ۲۲۴.</ref>. در [[ایران]] پس از اسلام نیز با همه تأکیدات [[قرآن کریم]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] درباره جایگاه زن، با گذشت زمان بسیاری از ایرانیانِ تازه مسلمانشده، آموزههای دینی را به فراموشی سپردند و حقوقی که زنان در صدر اسلام داشتند، به مرور از آنان سلب شد و در دورههای گوناگون [[تاریخ ایران]] به دلیل شرایط اجتماعی و جغرافیایی، زنان حضور اجتماعی کمرنگی داشتند<ref>معماریانی و دشتی، زن در دوره خوارزمشاهیان، ۱۲۶؛ ناجیراد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۰۰.</ref>. با این همه، در دوره [[آل بویه]] <ref>ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، ۹/۱۳۲ و ۲۰۷؛ فقیهی، تاریخ آلبویه، ۵۳ ـ ۵۴.</ref> و [[سلجوقیان]] <ref>دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>، بانوان در امور مهم کشوری مشارکت میکردند. در دوره [[خوارزمشاهیان]] زنان شاخصی مانند ترکانخاتون، نفوذ سیاسیشان تأثیر زیادی بر سرنوشت [[کشور]] گذاشته است<ref>ابنخلدون، تاریخ، ۵/۱۳۰؛ مورگان، ایران در قرون وسطی، ۶۸.</ref>. در دوران [[مغول]] زنان از جایگاه بهتری برخوردار بودند؛ چنانکه گاه اگر سلطان قادر به اداره کشور نبود، بانوی اول دربار امور حکومت را بر عهده میگرفت<ref>بیانی، زن در ایران عصر مغول، ۸۰ ـ ۸۳؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>. در دوران [[صفویه]] با وجود مراقبت بر جدابودن حریم زنان و مردان<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۳/۷۰۳؛ تقوی و موسوی، بررسی حضور اجتماعی زنان، ۸۵.</ref>، نشانههای متعددی از حضور اجتماعی و سیاسی زنان در پشت پرده حریم خصوصی آنان در دست است<ref>فلسفی، زندگانی شاهعباس اول، ۳۰/۵۴؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>. | با وجود بهتربودن شرایط اجتماعی زن در [[ایران باستان]]، از دید متون [[پهلوی]]، نگاه [[دین زرتشت]] به زن به عنوان مظهر شیطانی و [[گناه]] و مهمترین فلسفه وجودیِ وی زایش مرد است<ref>جعفری و دیگران، زن در هستیشناسی زرتشتی، ۱۰۵ ـ ۱۲۲.</ref>، زن در عمل در مقابل مرد در مقام ثانوی قرار داشت<ref>ویسهوفر، ایران باستان، ۲۲۴.</ref>. در [[ایران]] پس از اسلام نیز با همه تأکیدات [[قرآن کریم]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] درباره جایگاه زن، با گذشت زمان بسیاری از ایرانیانِ تازه مسلمانشده، آموزههای دینی را به فراموشی سپردند و حقوقی که زنان در صدر اسلام داشتند، به مرور از آنان سلب شد و در دورههای گوناگون [[تاریخ ایران]] به دلیل شرایط اجتماعی و جغرافیایی، زنان حضور اجتماعی کمرنگی داشتند<ref>معماریانی و دشتی، زن در دوره خوارزمشاهیان، ۱۲۶؛ ناجیراد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۰۰.</ref>. با این همه، در دوره [[آل بویه]] <ref>ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، ۹/۱۳۲ و ۲۰۷؛ فقیهی، تاریخ آلبویه، ۵۳ ـ ۵۴.</ref> و [[سلجوقیان]] <ref>دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>، بانوان در امور مهم کشوری مشارکت میکردند. در دوره [[خوارزمشاهیان]] زنان شاخصی مانند ترکانخاتون، نفوذ سیاسیشان تأثیر زیادی بر سرنوشت [[کشور]] گذاشته است<ref>ابنخلدون، تاریخ، ۵/۱۳۰؛ مورگان، ایران در قرون وسطی، ۶۸.</ref>. در دوران [[مغول]] زنان از جایگاه بهتری برخوردار بودند؛ چنانکه گاه اگر سلطان قادر به اداره کشور نبود، بانوی اول دربار امور حکومت را بر عهده میگرفت<ref>بیانی، زن در ایران عصر مغول، ۸۰ ـ ۸۳؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>. در دوران [[صفویه]] با وجود مراقبت بر جدابودن حریم زنان و مردان<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۳/۷۰۳؛ تقوی و موسوی، بررسی حضور اجتماعی زنان، ۸۵.</ref>، نشانههای متعددی از حضور اجتماعی و سیاسی زنان در پشت پرده حریم خصوصی آنان در دست است<ref>فلسفی، زندگانی شاهعباس اول، ۳۰/۵۴؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
به اعتقاد امامخمینی، نگرش به زن در [[عصر پهلوی]]، نگرشی ابزاری و شیءگونه بود و رژیم میخواست زنان را به منزله کالایی درآورد و به اسم [[آزادی]] آنان را به تباهی و [[فحشا]] بکشاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴ ـ ۲۷۵.</ref>. ایشان با مفهوم «زن شیءشده» که شرافت و حیثیت زن را از میان میبرد، مخالف بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰.</ref> و اسلام را مخالف بزککردن و شیءشدن و بهفسادکشاندن زن و مدافع کرامت، شخصیت و حقوق زن میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۲۷ ـ ۴۲۸ و ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۱.</ref>. ایشان که با اقدامات فریبنده [[رضاخان]] سخت مخالف بود، عمل او در کشف حجاب را «خانمانسوزترین اعمال ظالمانه دیکتاتور» شمرده است<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref>. | به اعتقاد امامخمینی، نگرش به زن در [[عصر پهلوی]]، نگرشی ابزاری و شیءگونه بود و رژیم میخواست زنان را به منزله کالایی درآورد و به اسم [[آزادی]] آنان را به تباهی و [[فحشا]] بکشاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴ ـ ۲۷۵.</ref>. ایشان با مفهوم «زن شیءشده» که شرافت و حیثیت زن را از میان میبرد، مخالف بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰.</ref> و اسلام را مخالف بزککردن و شیءشدن و بهفسادکشاندن زن و مدافع کرامت، شخصیت و حقوق زن میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۲۷ ـ ۴۲۸ و ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۱.</ref>. ایشان که با اقدامات فریبنده [[رضاخان]] سخت مخالف بود، عمل او در کشف حجاب را «خانمانسوزترین اعمال ظالمانه دیکتاتور» شمرده است<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref>. | ||
در سال ۱۳۴۱ [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] مطرح شد. بر اساس این لایحه، زنان اجازه شرکت در انتخابات و نامزدشدن برای [[انتخابات]] را پیدا میکردند<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳، ۱۳۹.</ref>. امامخمینی این لایحه را مخالف [[قانون اساسی]] و [[شریعت اسلام|شریعت]] دانست و بر اساس مبانی فکری خود کوشید از این اقدامات خودسرانه و خلاف قانون حاکم نامشروع جلوگیری کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۷۸، ۸۰ و ۱۱۱.</ref> {{ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}} | |||
ایشان در مقطعی در سالهای ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳ [[حق رأی]] و انتخابکردن و انتخابشدن زنان را مخالفت با [[اسلام]] اعلام کرد؛ زیرا آن را تعبیرات فریبندهای از طرف حاکمان و بانیان وابسته به [[غرب]] میدانست که حاصل آن بدبختی و [[فساد]] و فحشاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۲ و ۱۴۹.</ref>. ایشان با حضور اجتماعیای که همراه با سوء استفادههای سیاسی و خدشه به کرامت انسانی زن باشد، مخالفت میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۷ ـ ۱۴۹ و ۱۰/۵ ـ ۶، ۱۹.</ref>؛ اما پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و با تغییر این شرایط، نه تنها این [[حقوق]] را به رسمیت شناخت، بلکه به آن، صورت [[تکلیف شرعی]] هم بخشید و حضور زنان در عرصههای [[انقلاب]] و دخالت در امور مختلف را به صورت یک وظیفه و حق مطرح کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۸۴ و ۱۹/۱۸۳ ـ ۱۸۴.</ref> {{ببینید|انتخابات}} | در سال ۱۳۴۱ [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] مطرح شد. بر اساس این لایحه، زنان اجازه شرکت در انتخابات و نامزدشدن برای [[انتخابات]] را پیدا میکردند<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳، ۱۳۹.</ref>. امامخمینی این لایحه را مخالف [[قانون اساسی]] و [[شریعت اسلام|شریعت]] دانست و بر اساس مبانی فکری خود کوشید از این اقدامات خودسرانه و خلاف قانون حاکم نامشروع جلوگیری کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۷۸، ۸۰ و ۱۱۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}} | ||
امامخمینی بر این باور بود که در زمان [[حکومت پهلوی]]، به زنان مانند مردان [[ظلم و ستم]] شد و زن بیش از مرد از حقوق انسانی و اجتماعیاش محروم بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰.</ref> و رژیم پهلوی با اقدامات ضد فرهنگی و شعار [[آزادی زنان]] و بیرونکشیدن آنان از محیط خانه میخواست زنان از تربیت فرزندانی با هویت و شخصیت اسلامی دور شوند و با سپردن آنان به [[مهد کودک]] و شیرخوارگاهها، این کودکان در راستای سیاستهای رژیم تربیتشوند و در مسیر اراده او عمل کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۵۵ و ۳۶۲ ـ ۳۶۴.</ref>. ایشان با اعتقاد به اینکه این طرح موضوعی فرعی و مقدمهای برای تشدید برنامههای ضد اسلامی پهلوی است و اصل نظر، مخالفت و مقابله با [[اسلام]] است، ورود زنان به صحنه سیاسیاجتماعی را در آن شرایط، زمینهسازِ گسترش فساد و [[فحشا]] دانست و هدف [[دولت]] از این امر را نه گسترش مشارکت سیاسی زنان، بلکه گسترش بیبند و باری و فحشا در [[جامعه]] و شیطنت برشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۷ ـ ۱۴۹ و ۲۰۹.</ref>. ایشان پس از انقلاب در برابر کسانی که خواهان سلب حق زنان در انتخابکردن و انتخابشدن بودند، تأکید کرد که سلب این حق خلاف [[شرع]] است و در رژیم گذشته همه کارهای مجلس [[حرام]] بود، نه اینکه اشکالی در شرکت زنان بود و امروز شرکت آنان مانند مردان، عقلی و انسانی است<ref>← هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۸۲.</ref>. | ایشان در مقطعی در سالهای ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳ [[حق رأی]] و انتخابکردن و انتخابشدن زنان را مخالفت با [[اسلام]] اعلام کرد؛ زیرا آن را تعبیرات فریبندهای از طرف حاکمان و بانیان وابسته به [[غرب]] میدانست که حاصل آن بدبختی و [[فساد]] و فحشاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۲ و ۱۴۹.</ref>. ایشان با حضور اجتماعیای که همراه با سوء استفادههای سیاسی و خدشه به کرامت انسانی زن باشد، مخالفت میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۷ ـ ۱۴۹ و ۱۰/۵ ـ ۶، ۱۹.</ref>؛ اما پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و با تغییر این شرایط، نه تنها این [[حقوق]] را به رسمیت شناخت، بلکه به آن، صورت [[تکلیف شرعی]] هم بخشید و حضور زنان در عرصههای [[انقلاب]] و دخالت در امور مختلف را به صورت یک وظیفه و حق مطرح کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۸۴ و ۱۹/۱۸۳ ـ ۱۸۴.</ref> | ||
:{{ببینید|انتخابات}} | |||
امامخمینی بر این باور بود که در زمان [[حکومت پهلوی]]، به زنان مانند مردان [[ظلم و ستم]] شد و زن بیش از مرد از حقوق انسانی و اجتماعیاش محروم بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰.</ref> و رژیم پهلوی با اقدامات ضد فرهنگی و شعار [[آزادی زنان]] و بیرونکشیدن آنان از محیط خانه میخواست زنان از تربیت فرزندانی با هویت و شخصیت اسلامی دور شوند و با سپردن آنان به [[مهد کودک]] و شیرخوارگاهها، این کودکان در راستای سیاستهای رژیم تربیتشوند و در مسیر اراده او عمل کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۵۵ و ۳۶۲ ـ ۳۶۴.</ref>. ایشان با اعتقاد به اینکه این طرح موضوعی فرعی و مقدمهای برای تشدید برنامههای ضد اسلامی پهلوی است و اصل نظر، مخالفت و مقابله با [[اسلام]] است، ورود زنان به صحنه سیاسیاجتماعی را در آن شرایط، زمینهسازِ گسترش فساد و [[فحشا]] دانست و هدف [[دولت]] از این امر را نه گسترش مشارکت سیاسی زنان، بلکه گسترش بیبند و باری و فحشا در [[جامعه]] و شیطنت برشمرد<ref> امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۷ ـ ۱۴۹ و ۲۰۹.</ref>. ایشان پس از انقلاب در برابر کسانی که خواهان سلب حق زنان در انتخابکردن و انتخابشدن بودند، تأکید کرد که سلب این حق خلاف [[شرع]] است و در رژیم گذشته همه کارهای مجلس [[حرام]] بود، نه اینکه اشکالی در شرکت زنان بود و امروز شرکت آنان مانند مردان، عقلی و انسانی است<ref>← هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۸۲.</ref>. | |||
به مرور زمان و در سالهای بعد مشخص شد رژیم پهلوی در عمل مجال کمتری به زنان جهت حضور در امور اجتماعی و سیاسی و مسائل روز داد<ref>طغرانگار، حقوق سیاسی ـ اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ۸۶ ـ ۹۰.</ref>. از دهه پنجاه اندک تحولی در رشد و توسعه آموزشی بانوان ایجاد شد و تعدادی از زنان به نمایندگی [[مجلس شورای ملی]] برگزیده شدند؛ ولی مدارج یادشده صرفاً به قشر خاصی از طبقه مرفه و مرتبط با دربار تعلق گرفت و توده مردم از این جریانها بیخبر و به دور بودند<ref>ناجیراد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۵۴.</ref>. زنانی به مقامات سیاسی دست مییافتند که مطیع بدون چون و چرای سیاستهای [[محمدرضا پهلوی]] بودند<ref>نوروزی، مشارکت سیاسی زن در دوره پهلوی دوم سالهای ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، ۵۲.</ref>؛ اما امامخمینی باور داشت با وجود این سیاستها و عملکردهای رژیم پهلوی، زنان با یک تحول روحی و فکری<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴۶ ـ ۱۴۹؛ ۱۴/۳۵۵ و ۱۷/۲۲۸.</ref> درباره سرنوشت خود و [[خانواده]] خود و [[اسلام]] احساس مسئولیت کردند و توطئههای رژیم و غرب را نقش بر آب کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۳ ـ ۱۹۴.</ref> و دوشادوش مردان به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداختند. ایشان نقش زنان در مبارزات علیه رژیم پهلوی و در روند [[پیروزی انقلاب اسلامی]] را بسیار تعیینکننده میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۹۹، ۴۳۱ و ۷/۳۴۱ ـ ۳۴۲.</ref> و معتقد بود زنان در [[نهضت اسلامی]]، پیشگام و پیشرو بودند و پیشاپیش مردان در صفهای [[تظاهرات]] علیه [[نظام طاغوت]] و [[استکبار]] حرکت میکردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۰ و ۸/۲۰۷ ـ ۲۰۸.</ref> و سهم زیادی در کوتاهکردن دست [[بیگانگان]] داشتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۳۱ و ۵۲۱.</ref>. | به مرور زمان و در سالهای بعد مشخص شد رژیم پهلوی در عمل مجال کمتری به زنان جهت حضور در امور اجتماعی و سیاسی و مسائل روز داد<ref>طغرانگار، حقوق سیاسی ـ اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ۸۶ ـ ۹۰.</ref>. از دهه پنجاه اندک تحولی در رشد و توسعه آموزشی بانوان ایجاد شد و تعدادی از زنان به نمایندگی [[مجلس شورای ملی]] برگزیده شدند؛ ولی مدارج یادشده صرفاً به قشر خاصی از طبقه مرفه و مرتبط با دربار تعلق گرفت و توده مردم از این جریانها بیخبر و به دور بودند<ref>ناجیراد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۵۴.</ref>. زنانی به مقامات سیاسی دست مییافتند که مطیع بدون چون و چرای سیاستهای [[محمدرضا پهلوی]] بودند<ref>نوروزی، مشارکت سیاسی زن در دوره پهلوی دوم سالهای ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، ۵۲.</ref>؛ اما امامخمینی باور داشت با وجود این سیاستها و عملکردهای رژیم پهلوی، زنان با یک تحول روحی و فکری<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴۶ ـ ۱۴۹؛ ۱۴/۳۵۵ و ۱۷/۲۲۸.</ref> درباره سرنوشت خود و [[خانواده]] خود و [[اسلام]] احساس مسئولیت کردند و توطئههای رژیم و غرب را نقش بر آب کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۳ ـ ۱۹۴.</ref> و دوشادوش مردان به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداختند. ایشان نقش زنان در مبارزات علیه رژیم پهلوی و در روند [[پیروزی انقلاب اسلامی]] را بسیار تعیینکننده میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۹۹، ۴۳۱ و ۷/۳۴۱ ـ ۳۴۲.</ref> و معتقد بود زنان در [[نهضت اسلامی]]، پیشگام و پیشرو بودند و پیشاپیش مردان در صفهای [[تظاهرات]] علیه [[نظام طاغوت]] و [[استکبار]] حرکت میکردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۰ و ۸/۲۰۷ ـ ۲۰۸.</ref> و سهم زیادی در کوتاهکردن دست [[بیگانگان]] داشتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۳۱ و ۵۲۱.</ref>. |