۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
آشکارشدن مرزبندی میان گروههای ناهمگون که در [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] به وحدت هدف رسیده بودند، در سالهای ابتدایی پیروزی، مشکلاتی را برای کشور رقم زد. یکی از تأثیرگذارترین مرزبندیها، اختلاف میان [[حزب جمهوری اسلامی]] و بنیصدر، نخستین رئیسجمهور انقلاب بود. این اختلاف که از [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] آغاز شد، پس از ریاست جمهوری بنیصدر به اوج رسید. | آشکارشدن مرزبندی میان گروههای ناهمگون که در [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] به وحدت هدف رسیده بودند، در سالهای ابتدایی پیروزی، مشکلاتی را برای کشور رقم زد. یکی از تأثیرگذارترین مرزبندیها، اختلاف میان [[حزب جمهوری اسلامی]] و بنیصدر، نخستین رئیسجمهور انقلاب بود. این اختلاف که از [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] آغاز شد، پس از ریاست جمهوری بنیصدر به اوج رسید. | ||
با وجود توصیههای مکرر [[امامخمینی]] به حفظ [[وحدت]] در وضعیت جنگی کشور، پاییز و زمستان ۱۳۵۹ فضای سیاسی ایران بهشدت متشنج بود. اختلاف دو گروه، تجمع روز چهاردهم اسفند | با وجود توصیههای مکرر [[امامخمینی]] به حفظ [[وحدت]] در وضعیت جنگی کشور، پاییز و زمستان ۱۳۵۹ فضای سیاسی ایران بهشدت متشنج بود. اختلاف دو گروه، تجمع روز چهاردهم اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران را به درگیری علنی میان حامیان و مخالفان رئیسجمهور تبدیل کرد که تا پاسی از شب ادامه داشت. | ||
دادستانی کل کشور، حادثه دانشگاه را حادثهای عمدی دانست که از دوماه پیش برنامهریزی شده بود. اغتشاش چهاردهم اسفند، چالش | دادستانی کل کشور، حادثه دانشگاه را حادثهای عمدی دانست که از دوماه پیش برنامهریزی شده بود. اغتشاش چهاردهم اسفند، چالش سیاسیاجتماعی گستردهای درباره صلاحیت سیاسی و فکری بنیصدر پدید آورد و به نقطه عطف سرنوشت سیاسی او تبدیل شد. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[انقلاب اسلامی ایران]] که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به رهبری [[امامخمینی]] و همراهی روحانیان و عموم مردم به پیروزی رسید، مانند بسیاری از انقلابهای دیگر، چندین گروه، طبقه و [[حزب]] با عقاید ناهمگون را متحد ساخت. این اتحاد با وجود توصیههای مؤکد امامخمینی بر حفظ [[وحدت]] نیروهای حاضر در انقلاب که بهویژه در آستانه پیروزی و پس از آن روزبهروز افزایش مییافتند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۱۱؛ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۵۲؛ امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۴؛ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۷؛ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۴۷، ۴۶۶.</ref> پس از پیروزی چندان نپایید و رویدادهای ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و تا تیر ۱۳۶۰ در ایران، موجب شکلگیری مرزبندیهای جدیدی میان نیروهای حاضر در انقلاب شد.{{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران|حزب جمهوری خلق مسلمان}}{{سخ}} | [[انقلاب اسلامی ایران]] که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به رهبری [[امامخمینی]] و همراهی روحانیان و عموم مردم به پیروزی رسید، مانند بسیاری از انقلابهای دیگر، چندین گروه، طبقه و [[حزب]] با عقاید ناهمگون را متحد ساخت. این اتحاد با وجود توصیههای مؤکد امامخمینی بر حفظ [[وحدت]] نیروهای حاضر در انقلاب که بهویژه در آستانه پیروزی و پس از آن روزبهروز افزایش مییافتند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۱۱؛ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۵۲؛ امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۴؛ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۷؛ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۴۷، ۴۶۶.</ref> پس از پیروزی چندان نپایید و رویدادهای ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و تا تیر ۱۳۶۰ در ایران، موجب شکلگیری مرزبندیهای جدیدی میان نیروهای حاضر در انقلاب شد.{{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران|حزب جمهوری خلق مسلمان}}{{سخ}} | ||
یکی از تأثیرگذارترین مرزبندیهای پس از پیروزی، میان [[حزب جمهوری اسلامی]] با محوریت گروهی از روحانیان بلندپایه (خط امام) و گروههای دیگر مانند [[دولت موقت]]، گروههای معارض و مخالف و سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور بهوجود آمد. قدرت نفوذ بالای حزب جمهوری اسلامی در نیروهای مردمی و نهادهای مختلف انقلاب و نیز حمایت برخی گروههای اسلامگرا مانند [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]، [[سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی]] و [[انجمنهای اسلامی]] از این حزب، موجب موفقیت و ایفای نقش محوری آن در تحولات دوران گذار شد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۱/۳۹۴؛ میرسلیم، | یکی از تأثیرگذارترین مرزبندیهای پس از پیروزی، میان [[حزب جمهوری اسلامی]] با محوریت گروهی از روحانیان بلندپایه (خط امام) و گروههای دیگر مانند [[دولت موقت]]، گروههای معارض و مخالف و سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور بهوجود آمد. قدرت نفوذ بالای حزب جمهوری اسلامی در نیروهای مردمی و نهادهای مختلف انقلاب و نیز حمایت برخی گروههای اسلامگرا مانند [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]، [[سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی]] و [[انجمنهای اسلامی]] از این حزب، موجب موفقیت و ایفای نقش محوری آن در تحولات دوران گذار شد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۱/۳۹۴؛ میرسلیم، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، ۱۴۵ـ۱۴۶.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری اسلامی}} چهاردهم اسفند ۱۳۵۹، یکی از مقاطع شاخص در مرزبندی میان نیروهای مختلف سیاسی وقت بود که در تنشی آشکار میان موافقان و مخالفان نخستین رئیسجمهور ایران، بروز یافت. | ||
==زمینههای اختلاف== | ==زمینههای اختلاف== | ||
نخستین برخورد فکری میان سیدابوالحسن بنیصدر و روحانیان بهویژه حزب جمهوری اسلامی، در [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]، بهویژه در بررسی اصل پنجم با موضوع [[ولایت فقیه]] روی داد.<ref>بنیصدر، اولین رئیسجمهور، ۹۱ـ۹۲؛ حسینی بهشتی، مصاحبه، ۱۵۵ـ۱۵۷؛ انقلاب اسلامی، روزنامه، ۱/۷/۱۳۵۸، ۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مجلس خبرگان قانون اساسی}} همچنین وجود نهادهای مختلف انقلاب و فعالیت گسترده آنها،<ref>بنیصدر، نامهها، ۲۸ـ۳۲.</ref> [[تسخیر لانه جاسوسی امریکا|تصرّف سفارت امریکا]]، حل و فصل مشکل گروگانهای امریکایی و مسئولیت آن، از اختلافات مهم میان بنیصدر و مخالفان او بود.<ref>بنیصدر، خاطرات، ۲۹۷ـ۳۰۰؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۱/۳۲۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|تسخیر لانه جاسوسی امریکا}}{{سخ}} | نخستین برخورد فکری میان سیدابوالحسن بنیصدر و روحانیان بهویژه حزب جمهوری اسلامی، در [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]، بهویژه در بررسی اصل پنجم با موضوع [[ولایت فقیه]] روی داد.<ref>بنیصدر، اولین رئیسجمهور، ۹۱ـ۹۲؛ حسینی بهشتی، مصاحبه، ۱۵۵ـ۱۵۷؛ انقلاب اسلامی، روزنامه، ۱/۷/۱۳۵۸، ۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مجلس خبرگان قانون اساسی}} همچنین وجود نهادهای مختلف انقلاب و فعالیت گسترده آنها،<ref>بنیصدر، نامهها، ۲۸ـ۳۲.</ref> [[تسخیر لانه جاسوسی امریکا|تصرّف سفارت امریکا]]، حل و فصل مشکل گروگانهای امریکایی و مسئولیت آن، از اختلافات مهم میان بنیصدر و مخالفان او بود.<ref>بنیصدر، خاطرات، ۲۹۷ـ۳۰۰؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۱/۳۲۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|تسخیر لانه جاسوسی امریکا}}{{سخ}} | ||
[[سیدابوالحسن بنیصدر|بنیصدر]] حزب جمهوری اسلامی را به بیبرنامگی، [[انحصارطلبی]]، [[قدرت|قدرتطلبی]] و استفاده از پوشش حزب برای این منظور، استفاده از شیوههای تخریبی برای از میدان بهدرکردن رقبا، تلاش برای ایجاد استبداد حزبی در کشور و رعایتنکردن [[اخلاق اسلامی]] متهم میکرد.<ref>بنیصدر، اولین رئیسجمهور، ۹۷ـ۱۰۰ و ۱۱۳.</ref> در برابر، اعضای حزب و مخالفان نیز بنیصدر را به داشتن کیش شخصیت، خودبزرگبینی بیش از حد، خودمحوری، تحقیر و افترازدن به مخالفان، بدبینی و سوء ظن شدید به حزب و افراد حزب، تکروی، اعتقادنداشتن به ظواهر شرع، بیاعتقادی به ولایت فقیه، تفکر لیبرالی و غیر مکتبیبودن متهم میکردند.<ref>بنیصدر، اولین رئیسجمهور، ۸۷؛ حسینی بهشتی، مصاحبه، ۱۲۷ـ۱۲۸، ۱۳۱ـ۱۳۲، ۱۳۶، ۱۴۲ و ۱۵۴ـ۱۵۵.</ref>{{سخ}} | [[سیدابوالحسن بنیصدر|بنیصدر]] حزب جمهوری اسلامی را به بیبرنامگی، [[انحصارطلبی]]، [[قدرت|قدرتطلبی]] و استفاده از پوشش حزب برای این منظور، استفاده از شیوههای تخریبی برای از میدان بهدرکردن رقبا، تلاش برای ایجاد استبداد حزبی در کشور و رعایتنکردن [[اخلاق اسلامی]] متهم میکرد.<ref>بنیصدر، اولین رئیسجمهور، ۹۷ـ۱۰۰ و ۱۱۳.</ref> در برابر، اعضای حزب و مخالفان نیز بنیصدر را به داشتن کیش شخصیت، خودبزرگبینی بیش از حد، خودمحوری، تحقیر و افترازدن به مخالفان، بدبینی و سوء ظن شدید به حزب و افراد حزب، تکروی، اعتقادنداشتن به ظواهر شرع، بیاعتقادی به ولایت فقیه، تفکر لیبرالی و غیر مکتبیبودن متهم میکردند.<ref>بنیصدر، اولین رئیسجمهور، ۸۷؛ حسینی بهشتی، مصاحبه، ۱۲۷ـ۱۲۸، ۱۳۱ـ۱۳۲، ۱۳۶، ۱۴۲ و ۱۵۴ـ۱۵۵.</ref>{{سخ}} | ||
پس از برگزاری انتخابات نخستین دوره ریاست جمهوری در ۵/۱۱/۱۳۵۸ سیدابوالحسن بنیصدر با کسب بیش از ۷۵ درصد آرای شرکتکنندگان در انتخابات، نخستین رئیسجمهور ایران شد.<ref>انقلاب اسلامی، روزنامه، ۹/۱۱/۱۳۵۸.</ref> در این انتخابات | پس از برگزاری انتخابات نخستین دوره ریاست جمهوری در ۵/۱۱/۱۳۵۸ سیدابوالحسن بنیصدر با کسب بیش از ۷۵ درصد آرای شرکتکنندگان در انتخابات، نخستین رئیسجمهور ایران شد.<ref>انقلاب اسلامی، روزنامه، ۹/۱۱/۱۳۵۸.</ref> در این انتخابات به دلیل اختلافات موجود، حزب جمهوری اسلامی و در نتیجه بسیاری از روحانیان برجسته و صاحبنفوذ در [[شورای انقلاب]]، از وی حمایت نکردند.<ref>علیبابایی، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، ۲/۲۱۸؛ شادلو، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، ۲۵۳؛ یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، ۲/۳۸۵ـ۳۸۶.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سیدابوالحسن بنیصدر}} پس از انتخاب بنیصدر، اختلافات در سطح گستردهتر و علنی، میان وی و حامیانش از یک سو و حزب جمهوری اسلامی و مدافعان آن از سوی دیگر، آغاز شد. تقریباً در تمام مسائل عمده کشور، اختلافات عمیق و مشهودی میان دو جناح وجود داشت که پس از تشکیل [[مجلس شورای اسلامی]] با اکثریت طرفداران حزب جمهوری اسلامی، ابعاد تازهای یافت و با آغاز [[جنگ تحمیلی]] عمیقتر و جدیتر شد.<ref>یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، ۲/۳۸۷.</ref> | ||
==اوجگیری اختلافات== | ==اوجگیری اختلافات== | ||
[[پرونده:چهارده اسفند ۱۳۵۹.jpg|بندانگشتی|چپ|چهارده اسفند ۱۳۵۹]] | [[پرونده:چهارده اسفند ۱۳۵۹.jpg|بندانگشتی|چپ|چهارده اسفند ۱۳۵۹]] | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
پس از آغاز به کار نخستوزیر، مهمترین محورهای اختلاف نظر میان وی و رئیسجمهور، مواردی مانند انتصابات در پارهای از وزارتخانهها، تعیین وزرای دولت (بهویژه در وزارتخانههای مهم امور خارجه، بازرگانی و اقتصاد و دارایی)، تفسیر [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] و حدود مسئولیت رئیسجمهور و نخستوزیر در برابر ملت و مجلس و واگذاری حساب ۸۸۸ ریاستجمهوری برای کمک به جنگزدگان به دولت بود.<ref>صابری، مکاتبات شهید رجایی، ۹۸ـ۱۱۴، ۱۲۴ـ۱۲۶، ۱۲۹ـ۱۳۵ و ۲۱۹ـ۲۳۴.</ref> بنیصدر پس از به تفاهمنرسیدن با نخستوزیر درباره انتخاب وزرا، نامهای به امامخمینی در ۱۱/۶/۱۳۵۹ نوشت و نظر ایشان را جویا شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۵.</ref> ایشان در پاسخ با توصیه مجدد به تفاهم، از دخالت بیشتر در موضوع پرهیز کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۵.</ref>{{سخ}} | پس از آغاز به کار نخستوزیر، مهمترین محورهای اختلاف نظر میان وی و رئیسجمهور، مواردی مانند انتصابات در پارهای از وزارتخانهها، تعیین وزرای دولت (بهویژه در وزارتخانههای مهم امور خارجه، بازرگانی و اقتصاد و دارایی)، تفسیر [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] و حدود مسئولیت رئیسجمهور و نخستوزیر در برابر ملت و مجلس و واگذاری حساب ۸۸۸ ریاستجمهوری برای کمک به جنگزدگان به دولت بود.<ref>صابری، مکاتبات شهید رجایی، ۹۸ـ۱۱۴، ۱۲۴ـ۱۲۶، ۱۲۹ـ۱۳۵ و ۲۱۹ـ۲۳۴.</ref> بنیصدر پس از به تفاهمنرسیدن با نخستوزیر درباره انتخاب وزرا، نامهای به امامخمینی در ۱۱/۶/۱۳۵۹ نوشت و نظر ایشان را جویا شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۵.</ref> ایشان در پاسخ با توصیه مجدد به تفاهم، از دخالت بیشتر در موضوع پرهیز کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۵.</ref>{{سخ}} | ||
در پی اختلافات مربوط به معرفی هیئت دولت به مجلس، سخنان بنیصدر در ۱۷/۶/۱۳۵۹ در میدان شهدای تهران، منشأ بسیاری از تحولات بعدی شد. وی با اشارات و کنایات روشن، به رؤسای قوای [[قوه مقننه|مقننه]] و [[قوه قضاییه|قضاییه]] و روحانیان خط امام که منتقد او بودند، حمله کرد و با [[انتقاد]] از تلاش گروه مخالف در تصاحب رهبری همه نهادهای انقلاب، مهمترین مشخصه خط امام را احترام به خواست مردم برشمرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۹، ۱ و ۲۰؛ یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، ۲/۳۹۸.</ref> این سخنان با واکنش صریح و انتقادی نخستوزیر، مسئولان حزب جمهوری اسلامی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی مواجه شد.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۹/۶/۱۳۵۹، ۱.</ref>{{سخ}} | در پی اختلافات مربوط به معرفی هیئت دولت به مجلس، سخنان بنیصدر در ۱۷/۶/۱۳۵۹ در میدان شهدای تهران، منشأ بسیاری از تحولات بعدی شد. وی با اشارات و کنایات روشن، به رؤسای قوای [[قوه مقننه|مقننه]] و [[قوه قضاییه|قضاییه]] و روحانیان خط امام که منتقد او بودند، حمله کرد و با [[انتقاد]] از تلاش گروه مخالف در تصاحب رهبری همه نهادهای انقلاب، مهمترین مشخصه خط امام را احترام به خواست مردم برشمرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۹، ۱ و ۲۰؛ یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، ۲/۳۹۸.</ref> این سخنان با واکنش صریح و انتقادی نخستوزیر، مسئولان حزب جمهوری اسلامی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی مواجه شد.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۹/۶/۱۳۵۹، ۱.</ref>{{سخ}} | ||
بنیصدر در نامهای خطاب به امامخمینی در ۹/۸/۱۳۵۹، ضمن شرح وضع ناگوار کشور، به | بنیصدر در نامهای خطاب به امامخمینی در ۹/۸/۱۳۵۹، ضمن شرح وضع ناگوار کشور، به تفاهم نداشتن خود با جریان اسلامی اشاره کرد و با ذکر تمام موارد اختلاف دیدگاههای خود و مخالفان در مسائل مهم اقتصادی و [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] و رابطه با [[امریکا]] و غیر آن به صراحت تأکید کرد هیچیک از روشهای جریان اسلامی را طبق اصول علمی نمیداند. او همچنین با متهمکردن دولت رجایی و نمایندگان امامخمینی در [[رادیو]] و [[تلویزیون]] به بیلیاقتی و بیکفایتی، تلویحاً درخواست کنارگذاشتن این افراد و نیز بازگذاشتن دست [[فرماندهی کل نیروهای مسلح|فرمانده کل قوا]] در مسئله جنگ را مطرح کرد.<ref>بنیصدر، نامهها، ۹۶ـ۹۹.</ref> مخالفت با تشکیل شورای عالی قضایی که به نظر بنیصدر غیر قانونی بود نیز از محورهای مهم اختلاف بود.<ref>بنیصدر، نامهها، ۱۱۳؛ بنیصدر، خیانت به امید، ۴۸۴.</ref>{{سخ}} | ||
برخلاف سفارش [[امامخمینی]]، بنیصدر به نقد و مخالفت خود در سخنرانیهای مختلف ادامه داد.<ref>بنیصدر، خیانت به امید، ۴۸۴ـ۴۸۵.</ref> او در سخنرانی [[روز عاشورا]] در میدان آزادی، با انتقاد از وجود زندانهای ششگانه در نهادهای مختلف و اِعمالِ خلاف قانون شکنجه در آنها، گلایههای روز [[هفده شهریور|هفدهم شهریور]] را از سر ناچاری و رسیدن کارد به استخوان دانست.<ref>بنیصدر، خاطرات، ۲۵۷ـ۲۵۸؛ کیهان، روزنامه، ۲۹/۸/۱۳۵۹، ۱ و ۱۱؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۱۹.</ref> با ادامه جنجال [[شکنجه]] در روزنامهها بهویژه نشریات گروههای مخالف<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۱۹ـ۵۲۰.</ref> امامخمینی هیئتی را مأمور بررسی و گزارش از وضعیت زندانهای کشور کرد. این هیئت وجود شکنجه در زندانها را تکذیب کرد و تنها موارد معدودی از سوی افراد غیر مسئول گزارش شد.<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۵۲۰؛ موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۳۳۶ـ۳۳۷.</ref>{{سخ}} | برخلاف سفارش [[امامخمینی]]، بنیصدر به نقد و مخالفت خود در سخنرانیهای مختلف ادامه داد.<ref>بنیصدر، خیانت به امید، ۴۸۴ـ۴۸۵.</ref> او در سخنرانی [[روز عاشورا]] در میدان آزادی، با انتقاد از وجود زندانهای ششگانه در نهادهای مختلف و اِعمالِ خلاف قانون شکنجه در آنها، گلایههای روز [[هفده شهریور|هفدهم شهریور]] را از سر ناچاری و رسیدن کارد به استخوان دانست.<ref>بنیصدر، خاطرات، ۲۵۷ـ۲۵۸؛ کیهان، روزنامه، ۲۹/۸/۱۳۵۹، ۱ و ۱۱؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۱۹.</ref> با ادامه جنجال [[شکنجه]] در روزنامهها بهویژه نشریات گروههای مخالف<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۱۹ـ۵۲۰.</ref> امامخمینی هیئتی را مأمور بررسی و گزارش از وضعیت زندانهای کشور کرد. این هیئت وجود شکنجه در زندانها را تکذیب کرد و تنها موارد معدودی از سوی افراد غیر مسئول گزارش شد.<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۵۲۰؛ موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۳۳۶ـ۳۳۷.</ref>{{سخ}} | ||
با وجود گسترش ابعاد [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] و توصیههای مکرر امامخمینی به حفظ [[وحدت]] و پرهیز از اختلاف<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۲ـ۳۹۳، ۴۲۶ و ۱۴/۴۷، ۱۹۹.</ref> پاییز و زمستان ۱۳۵۹ فضای سیاسی ایران با درگیریهای میان گروههای مختلف، بهشدت متشنج بود.<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۲۱ـ۵۲۲.</ref> در همین حال یکی از حوادثی که به اختلافها دامن زد، درگیری در سخنرانی [[حسن لاهوتی]] در کوچصفهان گیلان بود که واکنشهای زیادی در محکومیت پدیده چماقداری و لزوم ریشهکنی آن در پی داشت<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۲۱؛ کیهان، روزنامه، ۲۸/۱۱/۱۳۵۹، ۱، ۳ و ۳۰/۱۱/۱۳۵۹، ۱۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|حسن لاهوتی}} امامخمینی در سخنانی ضمن محکومکردن چماقداری به | با وجود گسترش ابعاد [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] و توصیههای مکرر امامخمینی به حفظ [[وحدت]] و پرهیز از اختلاف<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۲ـ۳۹۳، ۴۲۶ و ۱۴/۴۷، ۱۹۹.</ref> پاییز و زمستان ۱۳۵۹ فضای سیاسی ایران با درگیریهای میان گروههای مختلف، بهشدت متشنج بود.<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۲۱ـ۵۲۲.</ref> در همین حال یکی از حوادثی که به اختلافها دامن زد، درگیری در سخنرانی [[حسن لاهوتی]] در کوچصفهان گیلان بود که واکنشهای زیادی در محکومیت پدیده چماقداری و لزوم ریشهکنی آن در پی داشت<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۲۱؛ کیهان، روزنامه، ۲۸/۱۱/۱۳۵۹، ۱، ۳ و ۳۰/۱۱/۱۳۵۹، ۱۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|حسن لاهوتی}} امامخمینی در سخنانی ضمن محکومکردن چماقداری به طور کلی و در هر شکل آن، چماق زبان و چماق قلم را از بدترین انواع چماق شمرد که فسادی به مراتب بیشتر از انواع دیگر آن دارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۴۵.</ref> ایشان ایجاد اختلاف و نفاق در کشور را بزرگترین معصیت خواند و با توصیه به گویندگان و نویسندگان به حفظ آرامش و وحدت در کشور<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۴۹.</ref> همت در کاهش اختلافها و ایجاد تفاهم، بهویژه در شرایط جنگی کشور را نشانه رشد افراد و پیشگیری از ایجاد غائله ارزیابی کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۷۱ـ۱۷۸.</ref>؛ با این حال، سخنرانی برخی از اعضای [[نهضت آزادی ایران|نهضت آزادی]] در حمایت از بنیصدر و مخالفت با روحانیان حزب، همچنان با تنش و شعارهای مخالف و موافق همراه بود.<ref>کیهان، روزنامه، ۷/۱۲/۱۳۵۹، ۲ و ۹/۱۲/۱۳۵۹، ۱۵.</ref>{{سخ}} | ||
پس از ارائه طرح دوفوریتی [[مجلس شورای اسلامی|مجلس]] در تعیین تکلیف وزارتخانههای بیسرپرست، بار دیگر چالش میان بنیصدر و مخالفانش اوج گرفت. گفتگوهای مجلس میان موافقان و مخالفانِ طرح، باب جدیدی در سیر [[انتقاد]] و دفاع از بنیصدر گشود.<ref>مشروح مذاکرات، لوح مشروح، ۱/۱۹۴۰، ۱۹۵۹، ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳ و ۱۹۸۰ـ۱۹۸۱؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۲۲.</ref> برای پایاندادن به بحران هیئت دولت، مسئولان تراز اول کشور در ۱۱/۱۲/۱۳۵۹ در خانه [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] دادستان کل کشور، تشکیل جلسه دادند<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۲۲.</ref> و ۱۲۲ نماینده مجلس نیز در نامهای به بنیصدر در ۱۳/۱۲/۱۳۵۹ او را از تداوم اختلافات برحذر داشتند.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۳/۱۲/۱۳۵۹، ۲ و ۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سیدابوالحسن بنیصدر}}{{سخ}} | پس از ارائه طرح دوفوریتی [[مجلس شورای اسلامی|مجلس]] در تعیین تکلیف وزارتخانههای بیسرپرست، بار دیگر چالش میان بنیصدر و مخالفانش اوج گرفت. گفتگوهای مجلس میان موافقان و مخالفانِ طرح، باب جدیدی در سیر [[انتقاد]] و دفاع از بنیصدر گشود.<ref>مشروح مذاکرات، لوح مشروح، ۱/۱۹۴۰، ۱۹۵۹، ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳ و ۱۹۸۰ـ۱۹۸۱؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۲۲.</ref> برای پایاندادن به بحران هیئت دولت، مسئولان تراز اول کشور در ۱۱/۱۲/۱۳۵۹ در خانه [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] دادستان کل کشور، تشکیل جلسه دادند<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۲۲.</ref> و ۱۲۲ نماینده مجلس نیز در نامهای به بنیصدر در ۱۳/۱۲/۱۳۵۹ او را از تداوم اختلافات برحذر داشتند.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۳/۱۲/۱۳۵۹، ۲ و ۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سیدابوالحسن بنیصدر}}{{سخ}} | ||
==یادبود چهاردهم اسفند== | ==یادبود چهاردهم اسفند== | ||
در فضای یاد شده دفتر رئیسجمهور به | در فضای یاد شده دفتر رئیسجمهور به مناسبت سالگرد درگذشت [[محمد مصدق]]، تجمع روز چهاردهم اسفند ۱۳۵۹ را برنامهریزی کرد. [[نهضت آزادی ایران]] نیز با صدور اطلاعیه، ضمن دعوت از عموم مردم مسلمان تهران برای شرکت در این مراسم و بزرگداشت یاد مصدق، از مردم خواست تا از ورود در مباحث تفرقهافکنانه پرهیز کنند و بهانه به دست دشمنان [[اسلام]] و ملت ندهند.<ref>نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت آزادی ایران، ۱۱/۳۰۲ـ۳۰۶.</ref>{{سخ}} | ||
صبح چهاردهم اسفند گروههای مختلف مردم به همراه سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور، گروهی از نمایندگان مجلس و اعضای نهضت آزادی، ازجمله [[مهدی بازرگان]]، [[یدالله سحابی]] و [[هاشم صباغیان]]، با حضور در آرامگاه مصدق در احمدآباد قزوین، به وی ادای احترام کردند. بنیصدر پس از دیدار با خانواده مصدق، به تهران بازگشت و در ساعت ۱۴:۳۰ در [[دانشگاه]] حضور یافت. جایگاه سخنرانی در یکی از بالکنهای ساختمان مشرف بر زمین چمن دانشگاه قرار داشت.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> مهمترین گروههای حاضر در مراسم چهارده اسفند عبارت بودند از: | صبح چهاردهم اسفند گروههای مختلف مردم به همراه سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور، گروهی از نمایندگان مجلس و اعضای نهضت آزادی، ازجمله [[مهدی بازرگان]]، [[یدالله سحابی]] و [[هاشم صباغیان]]، با حضور در آرامگاه مصدق در احمدآباد قزوین، به وی ادای احترام کردند. بنیصدر پس از دیدار با خانواده مصدق، به تهران بازگشت و در ساعت ۱۴:۳۰ در [[دانشگاه]] حضور یافت. جایگاه سخنرانی در یکی از بالکنهای ساختمان مشرف بر زمین چمن دانشگاه قرار داشت.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> مهمترین گروههای حاضر در مراسم چهارده اسفند عبارت بودند از: | ||
# [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]. | # [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
حدود ساعت ۱۱:۱۵ با آغاز پخش سرودهای مختلف از بلندگوی دانشگاه، درگیری در خارج دانشگاه در حال شکلگیری بود. این در حالی بود که جمعیت داخل دانشگاه هنوز خاموش بودند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۴.</ref> بیشتر قسمت جلو و مرکز زمین چمن را حدود چهارصد نفر از جوانان چهارده تا هجدهساله که به نظر از اعضای میلیشیای سازمان مجاهدین خلق بودند، اشغال کرده بودند.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> ساعت چهارده گروهی در حدود صد نفر، با حمل تصاویر امامخمینی، [[حسینعلی منتظری]] و پوسترهای مصدق در حال بوسیدن دست ثریا پهلوی و سردادن شعار «حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله»، «فرمانده کل قوا خمینی» و «درود بر رجایی» وارد دانشگاه شدند و به طرف مسجد دانشگاه حرکت کردند. پس از رفت و برگشت این مسیر و پیوستن به گروه دیگری با همین مشخصات، در خیابان شرقی دانشگاه مستقر شدند و به شعاردادن ادامه دادند. جمعیت داخل چمن و ضلع غربی دانشگاه نیز در پاسخ، شعارهایی چون «حزب چماق به دستان در پیشگاه ملت افشا باید گردد»، «درود بر مصدق سلام بر بنیصدر» و «فرمانده کل قوا بنیصدر» سر میدادند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۴.</ref>{{سخ}} | حدود ساعت ۱۱:۱۵ با آغاز پخش سرودهای مختلف از بلندگوی دانشگاه، درگیری در خارج دانشگاه در حال شکلگیری بود. این در حالی بود که جمعیت داخل دانشگاه هنوز خاموش بودند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۴.</ref> بیشتر قسمت جلو و مرکز زمین چمن را حدود چهارصد نفر از جوانان چهارده تا هجدهساله که به نظر از اعضای میلیشیای سازمان مجاهدین خلق بودند، اشغال کرده بودند.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> ساعت چهارده گروهی در حدود صد نفر، با حمل تصاویر امامخمینی، [[حسینعلی منتظری]] و پوسترهای مصدق در حال بوسیدن دست ثریا پهلوی و سردادن شعار «حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله»، «فرمانده کل قوا خمینی» و «درود بر رجایی» وارد دانشگاه شدند و به طرف مسجد دانشگاه حرکت کردند. پس از رفت و برگشت این مسیر و پیوستن به گروه دیگری با همین مشخصات، در خیابان شرقی دانشگاه مستقر شدند و به شعاردادن ادامه دادند. جمعیت داخل چمن و ضلع غربی دانشگاه نیز در پاسخ، شعارهایی چون «حزب چماق به دستان در پیشگاه ملت افشا باید گردد»، «درود بر مصدق سلام بر بنیصدر» و «فرمانده کل قوا بنیصدر» سر میدادند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۴.</ref>{{سخ}} | ||
ساعت ۱۴:۳۰ تعدادی از چهرههای شناختهشده و نمایندگان مجلس، مانند یدالله سحابی، [[عزتالله سحابی]]، [[کاظم سامی]]، [[رضا تقوی]]، [[علیاکبر معینفر]]، هاشم صباغیان، [[شمس آلاحمد]]، [[منصور فرهنگ]]، [[سعید سنجابی]] و [[علیرضا نوبری]] وارد جایگاه سخنرانی در کتابخانه مرکزی دانشگاه شدند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۴؛ کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> به هنگام ورود بنیصدر به دانشگاه، تجمع گروههایی از مخالفان جلوی در اصلی و جنوبی دانشگاه و شعار علیه وی شدت گرفت.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۴ـ۴۹۶.</ref> ابراز احساسات مداومِ حاضران به هنگام پخش سخنرانیِ مصدق و ادامه درگیری گروههای موافق و مخالف حدود ساعت ۱۵:۲۰، اغتشاش را به حد نهایی رساند؛ چنانکه به دخالت مأموران پلیس و امداد منجر شد.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۸؛ کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref>{{سخ}} | ساعت ۱۴:۳۰ تعدادی از چهرههای شناختهشده و نمایندگان مجلس، مانند یدالله سحابی، [[عزتالله سحابی]]، [[کاظم سامی]]، [[رضا تقوی]]، [[علیاکبر معینفر]]، هاشم صباغیان، [[شمس آلاحمد]]، [[منصور فرهنگ]]، [[سعید سنجابی]] و [[علیرضا نوبری]] وارد جایگاه سخنرانی در کتابخانه مرکزی دانشگاه شدند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۴؛ کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> به هنگام ورود بنیصدر به دانشگاه، تجمع گروههایی از مخالفان جلوی در اصلی و جنوبی دانشگاه و شعار علیه وی شدت گرفت.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۴ـ۴۹۶.</ref> ابراز احساسات مداومِ حاضران به هنگام پخش سخنرانیِ مصدق و ادامه درگیری گروههای موافق و مخالف حدود ساعت ۱۵:۲۰، اغتشاش را به حد نهایی رساند؛ چنانکه به دخالت مأموران پلیس و امداد منجر شد.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۴۹۸؛ کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref>{{سخ}} | ||
سخنرانی بنیصدر در ساعت ۱۵:۴۰ دقیقه آغاز شد. وی در این سخنرانی، پس از تجلیل از مصدق، به مسائلی چون استقلال و آزادی در اسلام، مسئله [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ]] و مذاکرات هیئت نمایندگی سران کشورهای اسلامی با ایران برای خاتمه جنگ و دیگر مسائل روز کشور پرداخت.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۱۴؛ علیبابایی، بیست | سخنرانی بنیصدر در ساعت ۱۵:۴۰ دقیقه آغاز شد. وی در این سخنرانی، پس از تجلیل از مصدق، به مسائلی چون استقلال و آزادی در اسلام، مسئله [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ]] و مذاکرات هیئت نمایندگی سران کشورهای اسلامی با ایران برای خاتمه جنگ و دیگر مسائل روز کشور پرداخت.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۱۴؛ علیبابایی، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، ۴/۱۰۳۸ـ۱۰۵۳.</ref> هنگام سخنرانی، در خیابان ضلع جنوبی و شرقی زمین چمن همچنان شعارهای موافق و مخالف ادامه داشت.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> در دقایق نخست سخنرانی، پس از قطع سیم بلندگوها، بنیصدر اعلام کرد اگر نیروهای انتظامی از عهده برقراری نظم برنیایند، این کار را به [[مردم]] خواهد سپرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> تحقیقات بعدی پلیس تهران، عامل قطع بلندگوهای دانشگاه را مخالفان بنیصدر اعلام کرد.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۵۰۰.</ref> در این هنگام، درگیری با چوب، چاقو و حتی سرنیزه میان جمعیت آغاز شد و با پرتاب سنگ و فشفشه به طرف جایگاه و داخل جمعیت، به اوج رسید<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۵۰۰.</ref> و شعارهای جدیدی مانند «اخلال در میتینگها کار حزبه»، «مرگ بر بهشتی»، «نصر من الله و فتح قریب، مرگ بر این حزبک مردم فریب» و «بنیصدر بنیصدر افشا کن» سر داده شد.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref>{{سخ}} | ||
ساعت ۱۶:۳۰ بنیصدر با اشاره به ناتوانی پلیس در حفظ نظم، از مردم خواست تا اخلالگران را از دانشگاه بیرون کنند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۵۰۰.</ref> پس از درخواست وی، افراد داخل زمین چمن که اغلب از اعضای گروههای مختلف سیاسی طرفدار بنیصدر بودند، با ردیابی افراد حزباللهی آنان را شناسایی کردند و همراه با ضرب و شتم شدید، بازداشت و تحویل گارد داخل کتابخانه میدادند. دستیابی به کارت شناسایی این افراد، موجب شد بنیصدر نام و مشخصات افراد بازداشتشده و نهاد مربوطه آنان را همانجا اعلام کند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۵۰۰؛ کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳؛ بنیصدر، خاطرات، ۳۱۳ـ۳۱۵.</ref>{{سخ}} | ساعت ۱۶:۳۰ بنیصدر با اشاره به ناتوانی پلیس در حفظ نظم، از مردم خواست تا اخلالگران را از دانشگاه بیرون کنند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۵۰۰.</ref> پس از درخواست وی، افراد داخل زمین چمن که اغلب از اعضای گروههای مختلف سیاسی طرفدار بنیصدر بودند، با ردیابی افراد حزباللهی آنان را شناسایی کردند و همراه با ضرب و شتم شدید، بازداشت و تحویل گارد داخل کتابخانه میدادند. دستیابی به کارت شناسایی این افراد، موجب شد بنیصدر نام و مشخصات افراد بازداشتشده و نهاد مربوطه آنان را همانجا اعلام کند.<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۵۰۰؛ کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳؛ بنیصدر، خاطرات، ۳۱۳ـ۳۱۵.</ref>{{سخ}} | ||
نهادهایی که بنیصدر به عنوان منابع چماقداری معرفی کرد، عبارت بودند از کمیته مرکزی و حزب جمهوری اسلامی قزوین، بنیاد مسکن اردبیل، بسیج مستضعفین خوزستان، ستاد جنگهای نامنظم، نیروی ویژه نخستوزیری، مرکز تربیت معلم تهران، واحد تحقیقات ایدئولوژیک سیاسی.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۹.</ref> وی همچنین چند عدد کارد و زنجیر و یک قبضه کلت را که گفته شد از بازداشتشدگان گرفته شده به مردم نشان داد. علاوه بر این روزنامههای کیهان، روزنامه، اطلاعات، مجله اطلاعات هفتگی و [[رادیو]] و [[تلویزیون]] را هم متهم به سانسور و نشر مطالب علیه خود کرد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۹؛ شادلو، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، ۲۳۷ـ۲۳۸.</ref> مخالفان نیز در برابر، طرفداران بنیصدر را بازداشت و آنان را به کمیته کنار [[دانشگاه تهران]] منتقل کردند<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۵۰۰ و ۵۰۲.</ref> در این حال بنیصدر خطاب به جوانانی که با کوبیدن پا به زمین [[شعار]] میدادند «بنیصدر بنیصدر حکم تهاجم بده»، از آنان خواست با تخلیه اطراف اخلالکنندگان، آنان را مشخص و از دانشگاه بیرون کنند.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref>{{سخ}} | نهادهایی که بنیصدر به عنوان منابع چماقداری معرفی کرد، عبارت بودند از کمیته مرکزی و حزب جمهوری اسلامی قزوین، بنیاد مسکن اردبیل، بسیج مستضعفین خوزستان، ستاد جنگهای نامنظم، نیروی ویژه نخستوزیری، مرکز تربیت معلم تهران، واحد تحقیقات ایدئولوژیک سیاسی.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۹.</ref> وی همچنین چند عدد کارد و زنجیر و یک قبضه کلت را که گفته شد از بازداشتشدگان گرفته شده به مردم نشان داد. علاوه بر این روزنامههای کیهان، روزنامه، اطلاعات، مجله اطلاعات هفتگی و [[رادیو]] و [[تلویزیون]] را هم متهم به سانسور و نشر مطالب علیه خود کرد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۹؛ شادلو، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، ۲۳۷ـ۲۳۸.</ref> مخالفان نیز در برابر، طرفداران بنیصدر را بازداشت و آنان را به کمیته کنار [[دانشگاه تهران]] منتقل کردند<ref>موسوی اردبیلی، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، ۵۰۰ و ۵۰۲.</ref> در این حال بنیصدر خطاب به جوانانی که با کوبیدن پا به زمین [[شعار]] میدادند «بنیصدر بنیصدر حکم تهاجم بده»، از آنان خواست با تخلیه اطراف اخلالکنندگان، آنان را مشخص و از دانشگاه بیرون کنند.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref>{{سخ}} | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
==واکنشها== | ==واکنشها== | ||
پس از وقوع حادثه چهارده اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران، بنیصدر با صدور اطلاعیهای خطاب به مردم، با شرح حوادث این روز اعلام کرد از شب پیش و صبح مراسم، با دریافت اخطارهایی مبنی بر قصد ایجاد اغتشاش در مراسم، به وزارت کشور دستور رسیدگی داده است. وی در این اطلاعیه مدعی شد دلیل درخواست وی از مردم برای اخراج اغتشاشگران از دانشگاه، مجهز نبودن [[نیروی انتظامی]] و دستِ خالی پلیس بوده است. وی همچنین با اشاره به کارتهای شناسایی، سلاح سرد و گرم و شیشههای اسید که از افرادِ بازداشتشده به دست آمده از حاضران در مراسم خواست به این حادثه بیتوجه نباشند و برای ادای شهادت به دادگستری مراجعه کنند.<ref>کیهان، روزنامه، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref>{{سخ}} | پس از وقوع حادثه چهارده اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران، بنیصدر با صدور اطلاعیهای خطاب به مردم، با شرح حوادث این روز اعلام کرد از شب پیش و صبح مراسم، با دریافت اخطارهایی مبنی بر قصد ایجاد اغتشاش در مراسم، به وزارت کشور دستور رسیدگی داده است. وی در این اطلاعیه مدعی شد دلیل درخواست وی از مردم برای اخراج اغتشاشگران از دانشگاه، مجهز نبودن [[نیروی انتظامی]] و دستِ خالی پلیس بوده است. وی همچنین با اشاره به کارتهای شناسایی، سلاح سرد و گرم و شیشههای اسید که از افرادِ بازداشتشده به دست آمده از حاضران در مراسم خواست به این حادثه بیتوجه نباشند و برای ادای شهادت به دادگستری مراجعه کنند.<ref>کیهان، روزنامه، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref>{{سخ}} | ||
از سوی دیگر، روابط عمومی دفتر نخستوزیری نیز در اطلاعیهای، عامل ایجاد تشنج در مراسم روز پنجشنبه را صدور فرمان حمله به گروهی که چماقدار معرفی شدند و اخراج آنان از دانشگاه همراه با ضرب و جرح شدید ارزیابی کرد. این اطلاعیه همچنین با اشاره به کارتهای شناسایی و نهادهای اعلامشده، اساساً وجود خارجی سازمانی به نام نیروی ویژه نخستوزیری را تکذیب کرد.<ref>کیهان، روزنامه، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> دفتر ریاستجمهوری در پاسخ به اطلاعیه نخستوزیری، درخواست کمک بنیصدر از مردم را پس از طی مراحل مختلف و ناتوانی نیروی انتظامی در برقراری نظم دانست و تصریح کرد اعلام نهادها، از روی کارتهای به | از سوی دیگر، روابط عمومی دفتر نخستوزیری نیز در اطلاعیهای، عامل ایجاد تشنج در مراسم روز پنجشنبه را صدور فرمان حمله به گروهی که چماقدار معرفی شدند و اخراج آنان از دانشگاه همراه با ضرب و جرح شدید ارزیابی کرد. این اطلاعیه همچنین با اشاره به کارتهای شناسایی و نهادهای اعلامشده، اساساً وجود خارجی سازمانی به نام نیروی ویژه نخستوزیری را تکذیب کرد.<ref>کیهان، روزنامه، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref> دفتر ریاستجمهوری در پاسخ به اطلاعیه نخستوزیری، درخواست کمک بنیصدر از مردم را پس از طی مراحل مختلف و ناتوانی نیروی انتظامی در برقراری نظم دانست و تصریح کرد اعلام نهادها، از روی کارتهای به دستآمده انجام شد و وجود کارتی با این عنوان، خود دلیل فعالیت سازمانی است که با تشبث به اینگونه امور، در صدد تبدیل جمهوری اسلامی به جمهوری خفقان است.<ref>کیهان، روزنامه، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۵۹، ۳.</ref>{{سخ}} | ||
بنیصدر پس از غائله چهارده اسفند، در نامهای به امامخمینی، منشأ غائله را سازماندهی رهبران [[حزب جمهوری اسلامی ایران|حزب جمهوری اسلامی]] شمرد و ضمن اعلام آمادگی کامل برای استعفا و ترک مقام ریاستجمهوری، شرط باقیماندن در این مقام را دخالتنکردن رهبران حزب در امور دانست. وی همچنین وجود نیرویی به نام نیروی گارد را تکذیب و اعلام کرد نیروهای محافظ وی، تنها بیست نفر بودند که در داخل ساختمان به امر حفاظت پرداختند و از ساختمان بیرون نرفتند.<ref>بنیصدر، نامهها، ۱۶۸ـ۱۶۹.</ref> او در نامه دیگری خطاب به [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی|موسوی اردبیلی]]، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، دادستان کل کشور و مسئول رسیدگی به غائله چهارده اسفند، در بیطرفی دادستانی تردید کرد و مدعی شد وزارت کشور و دستگاههای انتظامی با وجود اطلاع از وقوع این درگیری، نیروهای انتظامی را مجهز نکردند و شرایط درگیری را فراهم کردند. وی در این نامه وظیفه رئیسجمهور را موضعگیری علیه برهمزنندگان نظم دانست و حضور چماقداران را دلیل اصلی تحرکات ارزیابی کرد.<ref>بنیصدر، نامهها، ۱۷۵ـ۱۷۶.</ref> افزون بر این، وی در ۱۷/۱۲/۱۳۵۹ در پیامی به مردم تهران، آنان را به آرامش فرا خواند و رسیدگی بیطرفانه به قضایا و عدالت را از دادستان درخواست کرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۷/۱۲/۱۳۵۹، ۱۴.</ref>{{سخ}} | بنیصدر پس از غائله چهارده اسفند، در نامهای به امامخمینی، منشأ غائله را سازماندهی رهبران [[حزب جمهوری اسلامی ایران|حزب جمهوری اسلامی]] شمرد و ضمن اعلام آمادگی کامل برای استعفا و ترک مقام ریاستجمهوری، شرط باقیماندن در این مقام را دخالتنکردن رهبران حزب در امور دانست. وی همچنین وجود نیرویی به نام نیروی گارد را تکذیب و اعلام کرد نیروهای محافظ وی، تنها بیست نفر بودند که در داخل ساختمان به امر حفاظت پرداختند و از ساختمان بیرون نرفتند.<ref>بنیصدر، نامهها، ۱۶۸ـ۱۶۹.</ref> او در نامه دیگری خطاب به [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی|موسوی اردبیلی]]، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، دادستان کل کشور و مسئول رسیدگی به غائله چهارده اسفند، در بیطرفی دادستانی تردید کرد و مدعی شد وزارت کشور و دستگاههای انتظامی با وجود اطلاع از وقوع این درگیری، نیروهای انتظامی را مجهز نکردند و شرایط درگیری را فراهم کردند. وی در این نامه وظیفه رئیسجمهور را موضعگیری علیه برهمزنندگان نظم دانست و حضور چماقداران را دلیل اصلی تحرکات ارزیابی کرد.<ref>بنیصدر، نامهها، ۱۷۵ـ۱۷۶.</ref> افزون بر این، وی در ۱۷/۱۲/۱۳۵۹ در پیامی به مردم تهران، آنان را به آرامش فرا خواند و رسیدگی بیطرفانه به قضایا و عدالت را از دادستان درخواست کرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۷/۱۲/۱۳۵۹، ۱۴.</ref>{{سخ}} | ||
از سوی دیگر، [[روزنامه جمهوری اسلامی]]، ارگان حزب جمهوری اسلامی هم ضمن متهمکردن دفتر هماهنگی و دفتر ریاستجمهوری برای ایجاد بحران عمومی در کشور، هدف واقعه چهاردهم اسفند را بیرونکردن نیروهای مذهبی و [[روحانیت]] از صحنه سیاست ارزیابی کرد. این روزنامه با متفاوتخواندن ساختمان فکری بنیصدر با مایه اصلی [[انقلاب اسلامی]] و مردم، حملهکنندگان به روحانیت، [[مجلس شورای اسلامی|مجلس]] و دولت و متهمکردن آنان به ضعف و ایجاد بحران عمومی را تحت حمایت رئیسجمهور دانست.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۹/۱۲/۱۳۵۹، ۱ و ۲.</ref>{{سخ}} | از سوی دیگر، [[روزنامه جمهوری اسلامی]]، ارگان حزب جمهوری اسلامی هم ضمن متهمکردن دفتر هماهنگی و دفتر ریاستجمهوری برای ایجاد بحران عمومی در کشور، هدف واقعه چهاردهم اسفند را بیرونکردن نیروهای مذهبی و [[روحانیت]] از صحنه سیاست ارزیابی کرد. این روزنامه با متفاوتخواندن ساختمان فکری بنیصدر با مایه اصلی [[انقلاب اسلامی]] و مردم، حملهکنندگان به روحانیت، [[مجلس شورای اسلامی|مجلس]] و دولت و متهمکردن آنان به ضعف و ایجاد بحران عمومی را تحت حمایت رئیسجمهور دانست.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۹/۱۲/۱۳۵۹، ۱ و ۲.</ref>{{سخ}} | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
==پیامد غائله== | ==پیامد غائله== | ||
اغتشاش چهاردهم اسفند چالش سیاسی | اغتشاش چهاردهم اسفند چالش سیاسی اجتماعی گستردهای درباره مشروعیت و صلاحیت سیاسی و فکری بنیصدر پدید آورد و حمایتنکردن بیشتر مردم از فراخوانهای بعدیِ وی و گروههای سیاسی مؤتلف وی، این غائله را به نقطه عطف سرنوشت سیاسی او تبدیل کرد و از آن پس عملاً رئیسجمهور، به رئیس یک جبهه محدود گروههای سیاسی برای مقابله با نیروهای پیرو [[خط امامخمینی|خط امام]] تبدیل شد.<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۲۳ـ۵۲۴.</ref> نخستین جلسه [[مجلس شورای اسلامی]] پس از چهاردهم اسفند که در ۱۷/۱۲/۱۳۵۹ برگزار شد، جوی کاملاً ضد بنیصدر داشت و نمایندگان، تقاضای رسیدگی جدی به ریشههای حادثه را مطرح کردند.<ref>مشروح مذاکرات، لوح مشروح، ۱/۲۰۱۲ـ۲۰۲۰.</ref>{{سخ}} | ||
در ۲۵ اسفند جلسهای مشترک با حضور امام خمینی، [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، [[سیدعلی خامنهای]]، [[محمدعلی رجایی|رجایی]]، [[بنیصدر]]، [[سیداحمد خمینی]] و [[مهدی بازرگان]] تشکیل شد.<ref>کیهان، روزنامه، ۲۵/۱۲/۱۳۵۹، ۱.</ref> در این جلسه، پیشنهادهای مختلفی برای خاتمهدادن به بحران ارائه شد که مهمترین آن کنار رفتن یک طرف به نفع طرف دیگر (پیشنهاد بهشتی و خامنهای)<ref>بنیصدر، خیانت به امید، ۳۱۲ و ۳۱۸ـ۳۱۹.</ref> و تشکیل هیئتی بیطرف و حل مشکلات به صورت کدخدامنشی و مسالمتآمیز (پیشنهاد بازرگان) بود.<ref>بنیصدر، خیانت به امید، ۳۱۶ و ۳۱۸ـ۳۱۹.</ref> بنیصدر در این جلسه، نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی، [[شورای نگهبان]]، شورای عالی قضایی و دولت را غیر قانونی خواند.<ref>بنیصدر، خیانت به امید، ۳۱۳ـ۳۱۵.</ref> در نهایت به دستور امامخمینی کمیته سهنفرهای متشکل از [[محمدرضا مهدوی کنی]] به نمایندگی از امامخمینی، [[محمد یزدی]] به نمایندگی از حزب جمهوری اسلامی و [[شهابالدین اشراقی]] به نمایندگی از بنیصدر تعیین شد. این کمیته موظف بود اختلافات موجود را بررسی و عوامل اختلافانگیز را معرفی کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۸ـ۲۴۹؛ بنیصدر، خاطرات، ۳۲۳ـ۳۲۴.</ref>{{سخ}} | در ۲۵ اسفند جلسهای مشترک با حضور امام خمینی، [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، [[سیدعلی خامنهای]]، [[محمدعلی رجایی|رجایی]]، [[بنیصدر]]، [[سیداحمد خمینی]] و [[مهدی بازرگان]] تشکیل شد.<ref>کیهان، روزنامه، ۲۵/۱۲/۱۳۵۹، ۱.</ref> در این جلسه، پیشنهادهای مختلفی برای خاتمهدادن به بحران ارائه شد که مهمترین آن کنار رفتن یک طرف به نفع طرف دیگر (پیشنهاد بهشتی و خامنهای)<ref>بنیصدر، خیانت به امید، ۳۱۲ و ۳۱۸ـ۳۱۹.</ref> و تشکیل هیئتی بیطرف و حل مشکلات به صورت کدخدامنشی و مسالمتآمیز (پیشنهاد بازرگان) بود.<ref>بنیصدر، خیانت به امید، ۳۱۶ و ۳۱۸ـ۳۱۹.</ref> بنیصدر در این جلسه، نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی، [[شورای نگهبان]]، شورای عالی قضایی و دولت را غیر قانونی خواند.<ref>بنیصدر، خیانت به امید، ۳۱۳ـ۳۱۵.</ref> در نهایت به دستور امامخمینی کمیته سهنفرهای متشکل از [[محمدرضا مهدوی کنی]] به نمایندگی از امامخمینی، [[محمد یزدی]] به نمایندگی از حزب جمهوری اسلامی و [[شهابالدین اشراقی]] به نمایندگی از بنیصدر تعیین شد. این کمیته موظف بود اختلافات موجود را بررسی و عوامل اختلافانگیز را معرفی کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۸ـ۲۴۹؛ بنیصدر، خاطرات، ۳۲۳ـ۳۲۴.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی که خود تا پیش از اظهار نظر این هیئت، از هر گونه موضعگیری له یا علیه طرفین خودداری کرد، پس از این جلسه، در بیانیهای دهمادهای معیار در اعمال نهادهای مختلف را [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] شمرد و تخلف از آن را برای هیچکس جایز ندانست. ایشان همچنین بر قانونیبودن تمامی مقامات فعلی کشور، منع توهین یا تضعیف مسئولان به هر شکل، لزوم اطاعت از رئیسجمهور به عنوان [[فرماندهی کل نیروهای مسلح|فرمانده کل قوا]]، تعیین هیئت سهنفره و وظیفه آن در بررسی شکایات و معرفی متخلف، اعتبار رأی اکثریت این هیئت و ضرورت همکاری و برادری مسئولان کشور تأکید کرد. ایشان در این بیانیه، بهدلیل سوء | امامخمینی که خود تا پیش از اظهار نظر این هیئت، از هر گونه موضعگیری له یا علیه طرفین خودداری کرد، پس از این جلسه، در بیانیهای دهمادهای معیار در اعمال نهادهای مختلف را [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] شمرد و تخلف از آن را برای هیچکس جایز ندانست. ایشان همچنین بر قانونیبودن تمامی مقامات فعلی کشور، منع توهین یا تضعیف مسئولان به هر شکل، لزوم اطاعت از رئیسجمهور به عنوان [[فرماندهی کل نیروهای مسلح|فرمانده کل قوا]]، تعیین هیئت سهنفره و وظیفه آن در بررسی شکایات و معرفی متخلف، اعتبار رأی اکثریت این هیئت و ضرورت همکاری و برادری مسئولان کشور تأکید کرد. ایشان در این بیانیه، بهدلیل سوء استفاده گروههای مخالف نظام از سخنرانیِ مقاماتْ رئیسجمهور، نخستوزیر، رئیس دیوان عالی کشور و رئیس مجلس شورای اسلامی را تا پایان [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] از سخنرانی منع کرد و [[امامان جمعه منصوب امامخمینی|ائمه جمعه]] و جماعات را به پرهیز از سخنان تفرقهآمیز یا نگرانکننده سفارش کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۱ـ۲۰۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|سیدابوالحسن بنیصدر}}{{سخ}} | ||
ادامه اختلافات در موضوعهای بودجه، وضعیت اقتصادی، تعیین وزرا و غیر آن موجب شد در اردیبهشت ۱۳۶۰، روزنامه «انقلاب اسلامی» وابسته به بنیصدر و نشریه «مجاهد» وابسته به [[سازمان مجاهدین خلق]]، گزینه همهپرسی و مراجعه به آرای عمومی برای خروج از بنبست را مطرح کنند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۱/۴۱۷؛ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۷۹.</ref> [[امامخمینی]] در واکنش به این مسئله، ضمن نفی بنبست در کشور، از همه خواست به حاکمیت قانون گردن نهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷۶ و ۳۸۰.</ref> بیتوجهی بنیصدر به فرمان ایشان و ادامه سخنرانی و مصاحبههای وی، واکنش تند ایشان را در پی داشت. امامخمینی در ۶/۳/۱۳۶۰ در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ضمن تأکید دوباره بر ضرورت پایبندی همه به قانون و مقابله با هرکس که از قانون سرپیچی کند، [[هوای نفس]] را منشأ تمامی دعواها دانست و شناخت حد و مرز و تسلیم در برابر قانون را متذکر شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۶۵ـ۳۸۰.</ref> با این حال، بنیصدر در سخنرانی ۹/۳/۱۳۶۰ در جمع کارکنان پایگاه هوایی شیراز، بر استقامت در راه و خط خود تأکید کرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۹/۳/۱۳۶۰، ۱ و ۱۱.</ref>{{سخ}} | ادامه اختلافات در موضوعهای بودجه، وضعیت اقتصادی، تعیین وزرا و غیر آن موجب شد در اردیبهشت ۱۳۶۰، روزنامه «انقلاب اسلامی» وابسته به بنیصدر و نشریه «مجاهد» وابسته به [[سازمان مجاهدین خلق]]، گزینه همهپرسی و مراجعه به آرای عمومی برای خروج از بنبست را مطرح کنند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۱/۴۱۷؛ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۷۹.</ref> [[امامخمینی]] در واکنش به این مسئله، ضمن نفی بنبست در کشور، از همه خواست به حاکمیت قانون گردن نهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷۶ و ۳۸۰.</ref> بیتوجهی بنیصدر به فرمان ایشان و ادامه سخنرانی و مصاحبههای وی، واکنش تند ایشان را در پی داشت. امامخمینی در ۶/۳/۱۳۶۰ در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ضمن تأکید دوباره بر ضرورت پایبندی همه به قانون و مقابله با هرکس که از قانون سرپیچی کند، [[هوای نفس]] را منشأ تمامی دعواها دانست و شناخت حد و مرز و تسلیم در برابر قانون را متذکر شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۶۵ـ۳۸۰.</ref> با این حال، بنیصدر در سخنرانی ۹/۳/۱۳۶۰ در جمع کارکنان پایگاه هوایی شیراز، بر استقامت در راه و خط خود تأکید کرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۹/۳/۱۳۶۰، ۱ و ۱۱.</ref>{{سخ}} | ||
سرانجام شورای حل اختلاف پس از چندین جلسه، بنیصدر را در مواردی مقصر تشخیص داد و عملکرد وی را خلاف قانون اساسی دانست. این موارد که در ۱۱/۳/۱۳۶۰ به اطلاع وی رسید، عبارت بود از امضانکردن مصوبه مجلس برای تعیین سرپرست وزارتخانههای امور خارجه، بازرگانی و اقتصاد و دارایی، تخلفات متعدد در روزنامه انقلاب اسلامی، روزنامه، مصاحبهها و سخنرانی پس از بیانیه دهمادهای امامخمینی در پایگاه هوایی شیراز که در آن مردم به مقاومت و ایستادگی در برابر جریان مخالف وی تشویق شدند و تخلف وی درباره ارائهنکردن فهرست اموال و داراییهای خود به قوه قضاییه طبق قانون اساسی<ref>کیهان، روزنامه، ۱۱/۳/۱۳۶۰، ۱ و ۱۰.</ref> این اطلاعیه واکنش شدید بنیصدر را در پی داشت؛<ref>کیهان، روزنامه، ۱۳/۳/۱۳۶۰، ۱.</ref> اما سیر حوادث بعدی سرانجام موجب برکناری او از [[فرماندهی نیروهای مسلح]] به حکم امامخمینی در بیستم خرداد ۱۳۶۰ شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۲۰.</ref> با بینتیجهماندن تلاش هیئت سهنفره حل اختلاف و قرارگرفتن طرح عدم کفایت رئیسجمهور در مجلس، [[شهابالدین اشراقی]] در نامهای خطاب به مردم و با کسب اجازه از امامخمینی، از نمایندگی بنیصدر در هیئت، استعفا کرد؛ بدینترتیب کار هیئت به پایان رسید. مجلس نیز طرح عدم کفایت بنیصدر را برای مسئولیت ریاست جمهوری تصویب کرد.<ref>اطلاعات، ۲۷/۳/۱۳۶۰، ۱، ۳ و ۱۸؛ مشروح مذاکرات، لوح مشروح، ۱/۲۹۰۰ و ۳۰۵۸؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۱/۴۲۰.</ref> و پس از آن امامخمینی در ۱/۴/۱۳۶۰ به استناد اصل ۱۱۰ قانون اساسی، حکم برکناری بنیصدر از ریاستجمهوری ایران را صادر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|سیدابوالحسن بنیصدر}} | سرانجام شورای حل اختلاف پس از چندین جلسه، بنیصدر را در مواردی مقصر تشخیص داد و عملکرد وی را خلاف قانون اساسی دانست. این موارد که در ۱۱/۳/۱۳۶۰ به اطلاع وی رسید، عبارت بود از امضانکردن مصوبه مجلس برای تعیین سرپرست وزارتخانههای امور خارجه، بازرگانی و اقتصاد و دارایی، تخلفات متعدد در روزنامه انقلاب اسلامی، روزنامه، مصاحبهها و سخنرانی پس از بیانیه دهمادهای امامخمینی در پایگاه هوایی شیراز که در آن مردم به مقاومت و ایستادگی در برابر جریان مخالف وی تشویق شدند و تخلف وی درباره ارائهنکردن فهرست اموال و داراییهای خود به قوه قضاییه طبق قانون اساسی<ref>کیهان، روزنامه، ۱۱/۳/۱۳۶۰، ۱ و ۱۰.</ref> این اطلاعیه واکنش شدید بنیصدر را در پی داشت؛<ref>کیهان، روزنامه، ۱۳/۳/۱۳۶۰، ۱.</ref> اما سیر حوادث بعدی سرانجام موجب برکناری او از [[فرماندهی نیروهای مسلح]] به حکم امامخمینی در بیستم خرداد ۱۳۶۰ شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۲۰.</ref> با بینتیجهماندن تلاش هیئت سهنفره حل اختلاف و قرارگرفتن طرح عدم کفایت رئیسجمهور در مجلس، [[شهابالدین اشراقی]] در نامهای خطاب به مردم و با کسب اجازه از امامخمینی، از نمایندگی بنیصدر در هیئت، استعفا کرد؛ بدینترتیب کار هیئت به پایان رسید. مجلس نیز طرح عدم کفایت بنیصدر را برای مسئولیت ریاست جمهوری تصویب کرد.<ref>اطلاعات، ۲۷/۳/۱۳۶۰، ۱، ۳ و ۱۸؛ مشروح مذاکرات، لوح مشروح، ۱/۲۹۰۰ و ۳۰۵۸؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۱/۴۲۰.</ref> و پس از آن امامخمینی در ۱/۴/۱۳۶۰ به استناد اصل ۱۱۰ قانون اساسی، حکم برکناری بنیصدر از ریاستجمهوری ایران را صادر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|سیدابوالحسن بنیصدر}} | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
* شادلو، عباس، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، تهران، عباس شادلو، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | * شادلو، عباس، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، تهران، عباس شادلو، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | ||
* صابری، کیومرث، مکاتبات شهید رجایی با بنیصدر و چگونگی انتخاب اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش. | * صابری، کیومرث، مکاتبات شهید رجایی با بنیصدر و چگونگی انتخاب اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش. | ||
* علیبابایی، داوود، بیست | * علیبابایی، داوود، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، تهران، امید فردا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | ||
* فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | * فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | ||
* کیهان، روزنامه، ۸ و ۱۱/۱۱/۱۳۵۸ش. | * کیهان، روزنامه، ۸ و ۱۱/۱۱/۱۳۵۸ش. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
* مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام (۱۳۴۴ـ۱۳۸۴)، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | * مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام (۱۳۴۴ـ۱۳۸۴)، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | ||
* موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، تهران، نجات، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش. | * موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، غائله چهارده اسفند ۱۳۵۹، تهران، نجات، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش. | ||
* میرسلیم، | * میرسلیم، سیدمصطفی، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | ||
* نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت آزادی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۲ش. | * نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت آزادی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۲ش. | ||
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به | * هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | ||
* یوسفی اشکوری، حسن، سیری در زندگی، آثار و افکار مهندس مهدی بازرگان، در تکاپوی آزادی، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * یوسفی اشکوری، حسن، سیری در زندگی، آثار و افکار مهندس مهدی بازرگان، در تکاپوی آزادی، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |