۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قواعد فلسفی'''، مجموعهای از مبادی و اصول در بررسی مسائل [[فلسفه|فلسفی]]. | '''قواعد فلسفی'''، مجموعهای از مبادی و اصول در بررسی مسائل [[فلسفه|فلسفی]]. | ||
یکی از مهمترین و کلیترین مباحثی که در فهم مسائل فلسفی نقش کلیدی دارند، قواعد فلسفی است. برخی مطالب و حقایق فلسفی که [[حکما|فلاسفه]] ثابت کردهاند مبتنی بر قواعد فلسفی است. | یکی از مهمترین و کلیترین مباحثی که در فهم مسائل فلسفی نقش کلیدی دارند، قواعد فلسفی است. برخی مطالب و حقایق فلسفی که [[حکما|فلاسفه]] ثابت کردهاند مبتنی بر قواعد فلسفی است. | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
البته قواعد فلسفیای که در عرفان مطرح میشود، صبغه خاص عرفانی خود را داراست که دقیقتر از سبک فلسفی است. قواعد فلسفی در [[اصول فقه]] نیز مورد توجه بوده است و نفوذ آنها و تأثیرپذیری علم اصول از آنها، به حدی است که به بخشی از ادبیات علم اصول تبدیل شده است. | البته قواعد فلسفیای که در عرفان مطرح میشود، صبغه خاص عرفانی خود را داراست که دقیقتر از سبک فلسفی است. قواعد فلسفی در [[اصول فقه]] نیز مورد توجه بوده است و نفوذ آنها و تأثیرپذیری علم اصول از آنها، به حدی است که به بخشی از ادبیات علم اصول تبدیل شده است. | ||
[[امامخمینی]] در آثار خود به قواعد فلسفی توجه داشته و در بسیاری از مباحث فلسفی از آنها استفاده کرده است. همچنین ایشان پارهای تحلیلهای برخی اصولین را نقد کرده و مسئله خلط حقایق و اعتبارات در [[فقه]] و اصول را مورد توجه قرار داده است. ازجمله قواعدی که ایشان در آثار خود به کار بردهاند، عبارتند از: [[قاعده الواحد]]، [[قاعده بسیط الحقیقة کل الاشیاء و لیس بشیء منها|قاعده بسیط الحقیقة]]، [[امکان اشرف|قاعده امکان اشرف]] و... | [[امامخمینی]] در آثار خود به قواعد فلسفی توجه داشته و در بسیاری از مباحث فلسفی از آنها استفاده کرده است. همچنین ایشان پارهای تحلیلهای برخی اصولین را نقد کرده و مسئله خلط حقایق و اعتبارات در [[فقه]] و اصول را مورد توجه قرار داده است. ازجمله قواعدی که ایشان در آثار خود به کار بردهاند، عبارتند از: [[قاعده الواحد|قاعده الواحد]]، [[قاعده بسیط الحقیقة کل الاشیاء و لیس بشیء منها|قاعده بسیط الحقیقة]]، [[امکان اشرف|قاعده امکان اشرف]] و... | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == |