۲۱٬۲۶۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''زهد'''، بیاعتنایی به [[دنیا]] و ترک آن. | '''زهد'''، بیاعتنایی به [[دنیا]] و ترک آن. | ||
زهد؛ رویگرداندن و اعراض [[قلب]] از دنیا و روآوردن به آخرت است. [[امامخمینی]] زهد را ترک و اعراض از شیء و بیمیلی به آن و قلیلشمردن و حقیرشمردن معنا کردهاست. | |||
در اسلام، به زهد و پرهیز از دنیاطلبی توصیه شده؛ البته امامخمینی تأکید دارد که زهد به معنای ترک امور ضروری حیات نیست؛ زیرا این نوعی [[رهبانیت]] است که [[پیامبران(ع)|انبیا(ع)]] آن را منع کردهاند. | |||
در اسلام، به زهد و پرهیز از دنیاطلبی توصیه شده؛ البته امامخمینی تأکید دارد که زهد به معنای ترک امور ضروری حیات نیست؛ زیرا این نوعی [[رهبانیت]] است که انبیا(ع) آن را منع کردهاند. | |||
امامخمینی زهد را به صورت مستقل، از کمالات و مقامات روحانی بهشمار نیاورده، بلکه آن را ابزاری برای رسیدن به حق بیان کردهاست، و زهد حقیقی را خالیشدن قلب از شک و [[شرک]] و حقیقت زهد را تنفر از نقص و اعراض از غیر حق، میداند. | امامخمینی زهد را به صورت مستقل، از کمالات و مقامات روحانی بهشمار نیاورده، بلکه آن را ابزاری برای رسیدن به حق بیان کردهاست، و زهد حقیقی را خالیشدن قلب از شک و [[شرک]] و حقیقت زهد را تنفر از نقص و اعراض از غیر حق، میداند. | ||
خط ۱۰: | خط ۹: | ||
امامخمینی زهد را به حقیقی و کاذب و مراتبی چون؛ زهد عامه، خاصه و اخص خواص تقسیم میکند و برای زهد آثار فردی چون بینیازی از غیر خدا و فقر محض به خدا و آثار جتماعی چون اقتدار در جامعه و شجاعت سیاسی برمیشمارد. | امامخمینی زهد را به حقیقی و کاذب و مراتبی چون؛ زهد عامه، خاصه و اخص خواص تقسیم میکند و برای زهد آثار فردی چون بینیازی از غیر خدا و فقر محض به خدا و آثار جتماعی چون اقتدار در جامعه و شجاعت سیاسی برمیشمارد. | ||
سیره عملی امامخمینی همراه با زهد و سادگی بوده و بیاعتنایی به مقام و فرار از [[مرجعیت امامخمینی|مرجعیت]] از مصادیق عملی زهد ایشان بهشمار میرود. | [[اخلاق و سیره امامخمینی|سیره عملی امامخمینی]] همراه با زهد و سادگی بوده و بیاعتنایی به مقام و فرار از [[مرجعیت امامخمینی|مرجعیت]] از مصادیق عملی زهد ایشان بهشمار میرود. | ||
== معنی == | == معنی == |