۲۱٬۲۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ثواب و عقاب'''، پاداش اعمال نیک و بد بندگان خداوند تعالی. | '''ثواب و عقاب'''، پاداش اعمال نیک و بد بندگان خداوند تعالی. | ||
==مفهومشناسی== | |||
ثواب از ریشه «ثوب» به معنای بازگشت پس از رفتن<ref>جوهری، الصحاح، ۱/۹۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۲۴۳.</ref> یا بازگشت چیزی به حالت سابق<ref>راغب، مفردات، ۱۷۹.</ref> است. هرچند نزد لغتدانان، ثواب برای مطلق پاداش، اعم از پاداش عمل نیک و جزای عمل بد به کار میرود، اما بیشتر برای پاداش عمل نیک استفاده میشود <ref>راغب، مفردات، ۱۸۰.</ref> در اصطلاح [[متکلمان]] به معنای سود برای کسی است که سزاوار آن باشد و همراه با بزرگداشت و تجلیل از اوست.<ref>طوسی، الاقتصاد، ۱۸۱؛ | == مفهومشناسی == | ||
عقاب از ریشه «عقب» به معنای درپیآمدن<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۱/۱۷۹؛ | ثواب از ریشه «ثوب» به معنای بازگشت پس از رفتن<ref>جوهری، الصحاح، ۱/۹۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۲۴۳.</ref> یا بازگشت چیزی به حالت سابق<ref>راغب، مفردات، ۱۷۹.</ref> است. هرچند نزد لغتدانان، ثواب برای مطلق پاداش، اعم از پاداش عمل نیک و جزای عمل بد به کار میرود، اما بیشتر برای پاداش عمل نیک استفاده میشود<ref>راغب، مفردات، ۱۸۰.</ref> در اصطلاح [[متکلمان]] به معنای سود برای کسی است که سزاوار آن باشد و همراه با بزرگداشت و تجلیل از اوست.<ref>طوسی، الاقتصاد، ۱۸۱؛ قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۴۷۳؛ ابنمیثم، قواعد المرام، ۱۵۸.</ref> برخی از متکلمان ثواب را فقط دربارهٔ [[آخرت]] و برخی قائلاند که ثواب در [[دنیا]] نیز ممکن است تحقق پیدا کند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۲۶۶.</ref> | ||
===واژگان مرتبط با عقاب=== | عقاب از ریشه «عقب» به معنای درپیآمدن<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۱/۱۷۹؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۶۱۲–۶۱۳.</ref> و عاقبت و سرانجام کار<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۶۱۱.</ref> است؛ همچنین به کیفر کار و فعل بد گفته میشود.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۶۱۹.</ref> در اصطلاح متکلمان ضرری است که همراه با تحقیر و اهانت باشد؛<ref>ابنمیثم، قواعد المرام، ۱۵۸؛ حلی، کشف المراد، ۴۰۸.</ref> همچنین به چیزی که از سختیهای آخرت به آدمی میرسد و نتیجه [[گناهان]] اوست، گفته میشود.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون، ۲/۱۱۹۲</ref> [[امامخمینی]] نیز ثواب و عقاب را جزای امتثال اوامر و نواهی [[حقتعالی]] میداند.<ref>جواهر الاصول، ۳/۱۴۸–۱۴۹.</ref> | ||
از واژگان مرتبط با عقاب، عذاب و جزا است. فرق میان عذاب و عقاب در آن است که عقاب همواره به دنبال گناه شخص و به عنوان مجازات میباشد و عذاب لزوماً اینگونه نیست و اعم است؛ چنانکه عذاب بعضی از افراد در دنیا به جهت رضایت آنان از عمل سوء گذشتگان | |||
===واژگان مرتبط با ثواب=== | === واژگان مرتبط با عقاب === | ||
از واژگان مرتبط با عقاب، عذاب و جزا است. فرق میان عذاب و عقاب در آن است که عقاب همواره به دنبال گناه شخص و به عنوان مجازات میباشد و عذاب لزوماً اینگونه نیست و اعم است؛ چنانکه عذاب بعضی از افراد در دنیا به جهت رضایت آنان از عمل سوء گذشتگان بودهاست.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۲/۶۲.</ref> و این خود [[معصیت]] محسوب میشود.<ref>نهج البلاغه، ح۱۴۶، ۵۳۸.</ref> | |||
=== واژگان مرتبط با ثواب === | |||
از الفاظ مرتبط با ثواب، عوض، [[تفضل]]، جزا و اجر است. تفاوت ثواب با دو اصطلاح عوض و تفضّل این است که پاداش درصورتیکه بنده مستحق آن و همراه با تعظیم باشد، ثواب و اگر همراه با تعظیم نباشد، عوض و اگر بدون استحقاق و تعظیم باشد، تفضّل نامیده میشود.<ref>طوسی، التبیان، ۳/۱۳؛ حلی، الباب الحادی عشر، ۸.</ref> البته امامخمینی در ثواب قائل به استحقاق نیست و آن را تفضّل میداند.<ref>امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۵۴.</ref> همچنین تفاوت ثواب و جزا در این است که جزا به مطلق عوض خیر یا [[شر]] گفته میشود و ثواب بر عوض خیر؛<ref>راغب، مفردات، ۱۹۵.</ref> همچنین تفاوت ثواب با اجر آن است که ثواب خصوص پاداش طاعات است و اجر گاهی به همین معنا و گاهی به معنای عوضی است که در برابر مطلق منافع دریافت میشود.<ref>طوسی، التبیان، ۳/۴۶۲.</ref> | از الفاظ مرتبط با ثواب، عوض، [[تفضل]]، جزا و اجر است. تفاوت ثواب با دو اصطلاح عوض و تفضّل این است که پاداش درصورتیکه بنده مستحق آن و همراه با تعظیم باشد، ثواب و اگر همراه با تعظیم نباشد، عوض و اگر بدون استحقاق و تعظیم باشد، تفضّل نامیده میشود.<ref>طوسی، التبیان، ۳/۱۳؛ حلی، الباب الحادی عشر، ۸.</ref> البته امامخمینی در ثواب قائل به استحقاق نیست و آن را تفضّل میداند.<ref>امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۵۴.</ref> همچنین تفاوت ثواب و جزا در این است که جزا به مطلق عوض خیر یا [[شر]] گفته میشود و ثواب بر عوض خیر؛<ref>راغب، مفردات، ۱۹۵.</ref> همچنین تفاوت ثواب با اجر آن است که ثواب خصوص پاداش طاعات است و اجر گاهی به همین معنا و گاهی به معنای عوضی است که در برابر مطلق منافع دریافت میشود.<ref>طوسی، التبیان، ۳/۴۶۲.</ref> | ||
==پیشینه== | |||
در [[ادیان الهی]] | == پیشینه == | ||
در [[اسلام]] به موضوع ثواب و عقاب توجه ویژهای | در [[ادیان الهی]] دربارهٔ ثواب و عقاب سخن به میان آمدهاست؛<ref>کتاب مقدس، مزامیر، ب۱۹، ۱۱؛ اشعیا، ب۳، ۱۰–۱۱؛ هوشع، ب۹، ۷؛ نامه دوم پطرس، ب۲، ۴–۵ و ۹–۱۳.</ref> چنانکه آمدهاست پاداش خداوند بر اساس عمل،<ref>کتاب مقدس، امثال سلیمان نبی، ب۲۴، ۲۹.</ref> [[عدالت]] و امانت افراد<ref>کتاب مقدس، کتاب اول سموئیل، ب۲۶، ۲۳.</ref> قرار داده شدهاست. در مکاتب غیر الهی همچون هندو<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۲۶۱.</ref> و کنفوسیوس نیز به این واقعیت توجه شده و در عقاید خود به آن پرداختهاند.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۴۰۴.</ref> | ||
امامخمینی نیز در [[آثار اصولی امامخمینی|آثار اصولی]]<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۶۰، ۶۵، | در [[اسلام]] به موضوع ثواب و عقاب توجه ویژهای شده و در آیات بسیاری<ref>آل عمران، ۱۱ و ۱۹۵؛ کهف، ۳۱؛ ← اعراف، ۵۹ و ۷۳؛ هود، ۸۴؛ شعراء، ۱۳۵؛ عنکبوت، ۲۳.</ref> از آن سخن به میان آمده و تأکید شدهاست که هرکسی عمل خود را چه خوب و چه بد در پیش روی خود خواهد یافت<ref>آلعمران، ۳۰؛ زلزله، ۷–۸.</ref> در روایات نیز به جزای بسیاری از اعمال خوب و بد اشاره شدهاست.<ref>← صدوق، من لایحضر، ۲/۲۰۴ و ۲۲۵؛ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۵۱، ۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۳۶.</ref> متکلمان در بعضی مباحث کلامی به مسئله ثواب و عقاب پرداختهاند؛ ازجمله اثبات [[معاد]]،<ref>ابنمیثم، قواعد المرام، ۱۴۶؛ حلی، کشف المراد، ۴۰۵.</ref> توجه تکلیف،<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۲/۱۷۵ و ۱۸۲.</ref> [[حسن و قبح عقلی]]<ref>مفید، النکت الاعتقادیه، ۳۲؛ قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۲۰۳–۲۰۴؛ جرجانی، شرح المواقف، 8/182 ـ 183.</ref> و [[جبر و اختیار]]، چنانکه [[معتزله]] ثواب و عقاب را نشانه اختیار انسان و [[اشاعره]] آن را از باب «عادة الله» میشمارند.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۸/۱۵۴–۱۵۵.</ref> در [[فلسفه و عرفان]] نیز از حقیقت ثواب و عقاب و تمثل آنها بحث شدهاست.<ref>خواجهنصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۳/۳۷۰–۳۷۸؛ قیصری، ۶۷۶ و ۸۴۱–۸۴۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۲۹۰–۲۹۴.</ref> از آنجا که این بحث به مباحث تکلیف و حسن و قبح مرتبط است، علمای علم اصول از [[امامیه]] به این مباحث پرداختهاند.<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۴۶–۵۰؛ اصفهانی غروی، نهایة الدرایة، ۲/۳۱۶–۳۳۴.</ref> | ||
==حقیقت ثواب و عقاب== | امامخمینی نیز در [[آثار اصولی امامخمینی|آثار اصولی]]<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۶۰، ۶۵، ۸۹–۹۰ و ۲/۱۳۱–۱۳۳؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۱/۲۲۴–۲۴۹؛ امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۴–۱۶۳؛ امامخمینی، الاستصحاب، ۱۷۰.</ref> و در [[آثار اخلاقی و عرفانی امامخمینی|آثار اخلاقی و عرفانی]] خود به بحث و بررسی دربارهٔ ثواب و عقاب پرداختهاست.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۷۲، ۲۴۵، ۲۶۴ و ۴۸۴؛ امام خمینی، تقریرات، ۳/۵۰۶ و ۲۱۶؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۷۳ و ۲۱۱.</ref> | ||
اندیشمندان | |||
# جعلی و قراردادی: بعضی اندیشمندان ثواب و عقاب را قراردادی و جعلی میدانند؛<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۳۱/۲۷؛ نهاوندی، تشریح الاصول، ۱۰۳ و | == حقیقت ثواب و عقاب == | ||
# تجسم صور اعمال: برخی [[حکما]]<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۲/ | اندیشمندان دربارهٔ حقیقت ثواب و عقاب آرای مختلفی مطرح کردهاند: | ||
# انشای حقایق ثواب و عقاب: به این معنا که شخص با تحصیل ملکات و عقاید میتواند صور نیکو یا زشت را در آخرت ایجاد کند.<ref>← امامخمینی، ۳/۱۴۶.</ref> [[امامخمینی]] | # جعلی و قراردادی: بعضی اندیشمندان ثواب و عقاب را قراردادی و جعلی میدانند؛<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۳۱/۲۷؛ نهاوندی، تشریح الاصول، ۱۰۳ و ۱۷۶–۱۸۱.</ref> مانند عقد جعاله و قانونهای حکومتی؛ چنانکه شارع برای سیئه جزائی مثل آن و برای اعمال حسنه ثوابی ده برابر قرار دادهاست.<ref>← امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۸–۱۴۹.</ref> امامخمینی فرق جزا در حسنات و سیئات را به دلیل مطابقت آن با ظاهر آیات و روایات رد نکرده و معتقد است بنابر این نظریه همانطور که اگر کسی در [[عقد جعاله]] در برابر پیداکردنِ گمشدهاش مبلغی را معین کرد و باید در صورت پیداشدنِ گمشده مبلغ را بپردازد، خداوند هم به این وعده خود اجابت میکند که در برابر انجام عملِ نیک ده برابر ثواب میدهد؛ اما در [[وعید]] بر عقاب، لازم نیست به آن عمل کند؛ زیرا مخالفت با وعید، زشت نیست.<ref>امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۷؛ امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۸–۱۴۹.</ref> | ||
# استحقاق و جزای عمل: به این معنا که شخص با انجام آنچه که خداوند به آن یا ترک آن امر کرد، مستحق ثواب یا عقاب میشود.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۴۱۳؛ ← امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/ | # تجسم صور اعمال: برخی [[حکما]]<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۲/۲۲۹–۲۳۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۲۹۰–۲۹۴؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۳۱–۶۳۳.</ref> ثواب و عقاب در آخرت را نظیر ثوابها و عقابهای مقرر در نظام بشری و عالم طبیعت نمیدانند؛ بلکه آن را از قبیل لوازم اعمال و صورت مناسب آن عالم و از قبیل تمثل ملکوتی عمل میدانند؛<ref>← امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۷؛ امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۴.</ref> به این معنا که آنچه در دنیا انجام گرفته، چه خوب و چه بد، صورتی ملکوتی دارد که در آخرت هویدا میشود. در واقع فاعل نفسِ عمل خود را به صورت حقیقی و ملکوتی در آخرت مییابد.<ref>← امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۵–۱۴۶.</ref> | ||
# عین عملبودن ثواب و عقاب: لازمه این نظر، تجسم اعمال است. طبق این قول هر گونه دوگانگی و انفکاک میان جزا و عمل نفی شده و عمل عین جزاست.<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۵/ | # انشای حقایق ثواب و عقاب: به این معنا که شخص با تحصیل ملکات و عقاید میتواند صور نیکو یا زشت را در آخرت ایجاد کند.<ref>← امامخمینی، ۳/۱۴۶.</ref> [[امامخمینی]] دربارهٔ دو دیدگاه دوم و سوم بر این اعتقاد است که دلیلی بر نفی این دو وجود ندارد و آیات و روایات به آن اشاره و بلکه تصریح دارند؛ اما نمیتوان از آیات و روایات انحصارِ ثواب و عقاب در این دو نظریه را استفاده کرد.<ref>امامخمینی، ۳/۱۴۶.</ref> | ||
با این حال، بعضی متکلمان بر این اعتقادند که [[عذابهای اخروی]] از قبیل انشای نفس است که [[نفس]] طبقِ اخلاق و ملکاتی که دارد، صورت آتش و عذابها را در صقع جان و ذهن خود ایجاد میکند و از این صور ذهنی خود معذّب میشود.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، 16/6 ـ 7.</ref> امامخمینی این نظر را نمیپذیرد و معتقد است انشای نفس در آخرت اینچنین نیست که وجود عینی نداشته باشد؛ بلکه صورتهایی که نفس ایجاد میکند به جهت قوت آن و اشتغالنداشتن به طبیعت، وجودات عینی پیدا | # استحقاق و جزای عمل: به این معنا که شخص با انجام آنچه که خداوند به آن یا ترک آن امر کرد، مستحق ثواب یا عقاب میشود.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۴۱۳؛ ← امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۷–۳۷۸.</ref> امامخمینی دربارهٔ قول به استحقاق معتقد است کسی که حقتعالی را بشناسد و به نسبت خداوند و خلق توجه کند، نمیتواند استفاده بنده از نعمتهای خداوند در راه اطاعت او را سبب استحقاق بداند.<ref>امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۸.</ref> | ||
امامخمینی بر اساس مبنای غالب [[حکما]] که معاد را [[معاد جسمانی|جسمانی]] و روحانی میدانند، معتقد است [[معاد روحانی]] برای کسانی است که قوه عاقله آنها بالفعل باشد و باقیِ افراد معاد جسمانی دارند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۴۳۸.</ref> ایشان در بیان جسمانیبودن ثواب و عقاب قائل است اگرچه ثواب و عقاب در آخرت مربوط به بدن و جسمانی است، این ادراک به واسطه نفس که جوهر مجرد و روحانی است، انجام میشود که دارای قوایی، مانند خیال، بصر، سمع و ذوق است. البته حتی در پیامبران کمّل(ع) نیز که به مراتب [[ادراک عقلانی]] رسیدهاند این [[ادراکات جسمانی]] و برزخی وجود دارد و هیچگاه روحانی و عقلانی محض نخواهد بود.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/ | # عین عملبودن ثواب و عقاب: لازمه این نظر، تجسم اعمال است. طبق این قول هر گونه دوگانگی و انفکاک میان جزا و عمل نفی شده و عمل عین جزاست.<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۵/۱۸۷–۱۸۸؛ طباطبایی، المیزان، ۶/۳۷۶.</ref> امامخمینی نیز در آثار خود چگونگی ارتباط ثواب و عقاب با عمل را از سنخ عینیت میشمارد<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۹؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۲۸۲؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۱۳۶، ۳۱۸ و ۴۳۹.</ref> که انسان هرچه در این دنیا انجام میدهد به او میرسد. ایشان با استناد به بعضی آیات<ref>زلزله، ۷–۸.</ref> خود عمل را به عنوان ثواب و عقاب معرفی میکند؛ نه اینکه ثواب با عمل مغایرت داشته باشد. از این جهت عین تمام اعمال و عقاید و [[اخلاق]] در [[قیامت]] منعکس میشود.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۳۲–۳۳؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۴۶۲–۴۶۳؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|تجسّم اعمال}} | ||
امامخمینی مانند ملاصدرا<ref> ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۳۷۶؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، | با این حال، بعضی متکلمان بر این اعتقادند که [[عذابهای اخروی]] از قبیل انشای نفس است که [[نفس]] طبقِ اخلاق و ملکاتی که دارد، صورت آتش و عذابها را در صقع جان و ذهن خود ایجاد میکند و از این صور ذهنی خود معذّب میشود.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، 16/6 ـ 7.</ref> امامخمینی این نظر را نمیپذیرد و معتقد است انشای نفس در آخرت اینچنین نیست که وجود عینی نداشته باشد؛ بلکه صورتهایی که نفس ایجاد میکند به جهت قوت آن و اشتغالنداشتن به طبیعت، وجودات عینی پیدا میکنند که مطابق با همان صورتهای نفس هستند<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۵۰–۲۵۴.</ref> و این نفس طبق ملکاتی که در دنیا کسب کرده، صوری را انشا میکند که آن صور؛ مانند آتش، تازیانه یا حیوان درنده، متناسب آن ملکه است و چون این ملکات با ذات او متحد است، آنچه نفس انشا میکند، مطابق با ذات خود میباشد، نه اینکه تنها صورت ذهنی باشد بلکه نفس به جهت کمال و قوتی که یافته آنچه انشا میکند، در خارج تحقق مییابد<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۲۶.</ref> مانند اینکه نفس به واسطه قوتی که یافته، میتواند بهشتی را در خارج ایجاد کند. البته این به آن معنا نیست که همه نعمتها یا عذابهای اخروی انشای نفس باشد، بلکه ممکن است نعمتها یا عذابهای دیگری موجود باشد که به آنها برسد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۵۸۴–۵۸۵.</ref> | ||
==ملاک ثواب و عقاب== | امامخمینی بر اساس مبنای غالب [[حکما]] که معاد را [[معاد جسمانی|جسمانی]] و روحانی میدانند، معتقد است [[معاد روحانی]] برای کسانی است که قوه عاقله آنها بالفعل باشد و باقیِ افراد معاد جسمانی دارند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۴۳۸.</ref> ایشان در بیان جسمانیبودن ثواب و عقاب قائل است اگرچه ثواب و عقاب در آخرت مربوط به بدن و جسمانی است، این ادراک به واسطه نفس که جوهر مجرد و روحانی است، انجام میشود که دارای قوایی، مانند خیال، بصر، سمع و ذوق است. البته حتی در پیامبران کمّل (ع) نیز که به مراتب [[ادراک عقلانی]] رسیدهاند این [[ادراکات جسمانی]] و برزخی وجود دارد و هیچگاه روحانی و عقلانی محض نخواهد بود.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۴۱۰–۴۱۱.</ref> | ||
اندیشمندان اسلامی در اینکه ثواب اخروی از روی استحقاق است یا تفضل، آرای مختلفی ارائه کردهاند. اکثر محققان [[امامیه]] با استناد به بعضی آیات از آن جهت که خداوند بندگان را به تکالیف مشقتآور مکلف کرده، بنده را مستحق دریافت این پاداشها دانسته، اعطای پاداش بر خداوند را واجب میدانند؛ به این معنا که بنده در سایه اطاعتش مستحق ثواب خواهد بود و خداوند طبق استحقاقی که بندهاش پیدا | امامخمینی مانند ملاصدرا<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۳۷۶؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۰۵–۶۰۶.</ref> بر این باور است بدنی که در [[آخرت]] محشور میشود و ثواب و عقاب جسمانی به آن تعلق میگیرد، عین همان بدن دنیوی است و عینیت به این معناست که تشخص این بدن به حال خود باقی است؛ اگرچه ماده آن در عالم طبیعت دایماً در حال تبدّل و تغییر است و عناصر جدیدی جایگزین میشوند. با این حال، تشخص صورت جسمیه آن محفوظ است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۱۲–۲۱۳.</ref> و این جسم طبیعی در سیر کمالی خود با [[حرکت جوهری]] با خروج از عالم دنیا، از جسم طبیعی به جسم ملکوتی و برزخی تبدیل میشود و به آن درجه از جسمیت که معتدلترین اجسام طبیعی است، میرسد؛ در عین حال عینیت این جسم نسبت به جسم طبیعی و دنیوی محفوظ است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۰۵–۲۰۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|معاد}} | ||
در برابر، [[اشاعره]] که استحقاق بندگان را منکر شده، ملاک ثواب و عقاب را اراده خداوند میدانند، ملاک دریافت ثواب را تفضل و ملاک عقاب را عدل شمردهاند؛ به این معنا که هر چه خداوند انجام دهد، عدل است؛ نه اینکه هر چه [[عدل]] است او انجام دهد.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۱۲۵.</ref> آنان معتقدند انسان و همه اعمال او ملک خداوند است و از اینروی انسان در انجام اعمال حقی بر خداوند ندارد<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۸/ | |||
امامخمینی با استناد به کلام [[اهل بیت(ع)]]<ref>چهل حدیث، ۲۲۳.</ref> در ثواب قائل به تفضل و در عقاب قائل به استحقاق است. کسی که عمل صالح انجام داد، نه مستحق ثواب است و نه عقاب؛ اما از آنجا که خداوند وعده ثواب | == ملاک ثواب و عقاب == | ||
==تناسب ثواب و عقاب با اعمال== | اندیشمندان اسلامی در اینکه ثواب اخروی از روی استحقاق است یا تفضل، آرای مختلفی ارائه کردهاند. اکثر محققان [[امامیه]] با استناد به بعضی آیات از آن جهت که خداوند بندگان را به تکالیف مشقتآور مکلف کرده، بنده را مستحق دریافت این پاداشها دانسته، اعطای پاداش بر خداوند را واجب میدانند؛ به این معنا که بنده در سایه اطاعتش مستحق ثواب خواهد بود و خداوند طبق استحقاقی که بندهاش پیدا کردهاست، به او پاداش میدهد.<ref>آل عمران، ۱۷۹؛ طبرسی، ۲/۸۹۵–۸۹۶؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۴۳۴.</ref> برخی طبق مبنای استحقاق، ثواب را بر خداوند واجب دانسته<ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۴۳۴.</ref> و برخی ملاک استحقاق ثواب را انجام فعل [[واجب]] و [[مستحب]] یا ترک فعل قبیح میدانند؛ مشروط به اینکه به قصد وجوب یا مستحب یا دوری از فعل قبیح انجام شود<ref>حلی، کشف المراد، ۴۰۷–۴۰۸.</ref> برخی از [[معتزله]] نیز استحقاق ثواب و عقاب را طبق حکم [[عقل]] و نقل میدانند.<ref>قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۴۱۸–۴۱۹؛ ← آمدی، آبکار الافکار، ۳۵۱.</ref> | ||
[[قرآن کریم]] جزای اعمال را مطابق با عمل میشمارد.<ref>اعراف، ۱۴۷؛ واقعه، ۲۴؛ احقاف، ۱۴.</ref> در برخی از روایات نیز جزای عمل مطابق با آن شمرده | در برابر، [[اشاعره]] که استحقاق بندگان را منکر شده، ملاک ثواب و عقاب را اراده خداوند میدانند، ملاک دریافت ثواب را تفضل و ملاک عقاب را عدل شمردهاند؛ به این معنا که هر چه خداوند انجام دهد، عدل است؛ نه اینکه هر چه [[عدل]] است او انجام دهد.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۱۲۵.</ref> آنان معتقدند انسان و همه اعمال او ملک خداوند است و از اینروی انسان در انجام اعمال حقی بر خداوند ندارد<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۸/۱۵۴–۱۵۵، ۱۹۶ و ۲۰۵؛ ← طباطبایی، المیزان، ۱۹/۱۵۴.</ref> و خداوند میتواند از اعطای ثواب سرباز زند یا از عقاب درگذرد.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۸/۱۹۵–۱۹۶.</ref> بعضی دیگر نیز با اعتقاد به اینکه ثواب و عقاب همان صورت و هیئت متمثلشده اعمال انساناند، هر گونه دوگانگی و انفکاک میان جزای اعمال و خود عمل را نفی کرده، ثواب و عقاب را لازمه عمل میدانند.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۲/۲۲۹–۲۳۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۴–۵ و ۲۹۱–۲۹۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|تجسم اعمال}} | ||
امامخمینی ثواب و عقاب در آخرت را متناسب با اعمال در دنیا میداند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۵۰۶.</ref> و معتقد است بنا بر عینیت اعمال و جزا یا از لوازم عملبودن جزا در آخرت، این امر روشنتر است؛ زیرا خود عمل یا لازمه آن در آخرت ظاهر میشود.<ref>امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/ | امامخمینی با استناد به کلام [[اهل بیت(ع)]]<ref>چهل حدیث، ۲۲۳.</ref> در ثواب قائل به تفضل و در عقاب قائل به استحقاق است. کسی که عمل صالح انجام داد، نه مستحق ثواب است و نه عقاب؛ اما از آنجا که خداوند وعده ثواب دادهاست، به وعده خود عمل میکند؛ ولی نه به این معنا که مجبور باشد؛ بلکه از باب تفضل عطا میکند.<ref>امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۵۴.</ref> البته اگر ثواب و عقاب از لوازم اعمال باشد، در این صورت به نحو استحقاق تکوینی خواهد بود.<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۲/۵۲.</ref> و در این صورت دیگر تعبیر استحقاق معنا ندارد؛ همانگونه که اگر کسی قائل به جعلیت ثواب و عقاب شود نیز تعبیر به استحقاق معنا ندارد.<ref>امامخمینی، معتمد الاصول، ۱/۶۶–۶۷.</ref> البته ایشان در [[توصیههای اخلاقی امامخمینی|توصیههای اخلاقی]] خود تأکید دارد که سالک عملش را از خود نداند و طلب ثواب نکند؛ بلکه ثواب را تفضل بداند که این خود سبب رسیدن به درجات عالی [[اخلاص]] و مراتب عالی [[توحید افعالی]] خواهد بود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۷۳.</ref> | ||
===عوامل عذاب از منظر امام=== | |||
== تناسب ثواب و عقاب با اعمال == | |||
[[قرآن کریم]] جزای اعمال را مطابق با عمل میشمارد.<ref>اعراف، ۱۴۷؛ واقعه، ۲۴؛ احقاف، ۱۴.</ref> در برخی از روایات نیز جزای عمل مطابق با آن شمرده شدهاست.<ref>صدوق، الامالی، ۴۱۸.</ref> اندیشمندان اسلامی نیز بر این نکته تأکید کردهاند که جزای اعمال مطابق با خود عمل است.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۶/۲۹۳؛ ملاصدرا، اسرار الآیات، ۲۰۵.</ref> و اگر مجازاتها در بعضی از کیفرهای اخروی شدیدتر از اعمال دنیوی به نظر میآید، چنانکه [[قتل]] یک شخص سبب خلود در آتش میشود، به این جهت است که در آخرت رابطه [[کیفر]] و [[گناه]] رابطه عینی است، نه زمانی، به این معنا که ممکن است عمل در زمان کوتاهی انجام شود و آثار آن استمرار داشته باشد؛ چنانکه در [[امور تکوینی]] نیز اینچنین است. برای مثال نابیناکردن شخصی یک لحظه اتفاق میافتد؛ ولی اثر آن تا آخر عمر استمرار دارد. البته با عینیتداشتن عمل و جزا در آخرت دیگر مسئله مساوات و تناسب میان عمل و جزا مطرح نمیشود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۲۲۷–۲۳۷.</ref> برخی نیز با استناد به بعضی روایات<ref>کلینی، الکافی، ۲/۸۵.</ref> تناسب میان گناه و [[خلود|خلود در آتش]] را نیت شخص دانستهاند؛ زیرا نیت پست، لازمه صفات و ملکات زشت است که اگر مانعی از عمل نداشته باشد، آماده اعمال زشت است و همین سبب میشود اگر در دنیا باقی بماند، مرتکب عصیان خداوند شود.<ref>مازندرانی، شرح الکافی، ۸/۵۰؛ مجلسی، مرآة العقول، ۸/۱۰۲–۱۰۴.</ref> | |||
امامخمینی ثواب و عقاب در آخرت را متناسب با اعمال در دنیا میداند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۵۰۶.</ref> و معتقد است بنا بر عینیت اعمال و جزا یا از لوازم عملبودن جزا در آخرت، این امر روشنتر است؛ زیرا خود عمل یا لازمه آن در آخرت ظاهر میشود.<ref>امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۴–۱۴۶.</ref> افزون بر این گاهی اعمالی که شخص جنایتکار در طول عمر خود انجام داده، ممکن نیست در این عالم محدود جزا داده شود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۹۸–۴۹۹.</ref> ایشان قول اهل [[تناسخ]] را که به جهت تناسب عذاب و جزا قائل شدند که مجرمان پس از [[مرگ]] به همین دنیا بازمیگردند و در بدنی دیگر معذب میشوند، رد کرده و معتقد است لطیفتر بودن [[عالم آخرت]] نسبت به دنیا دلیل بر عدم تناسب نیست؛ زیرا در این دنیا شدت عذاب برای [[کفار]] ممکن نیست. افزون بر اینکه رجوع به بدن حیوان سبب عذاب نیست.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۱۶–۲۱۸.</ref> | |||
=== عوامل عذاب از منظر امام === | |||
از دیدگاه امامخمینی شدت [[عذاب]] در آخرت عوامل متعددی دارد: | از دیدگاه امامخمینی شدت [[عذاب]] در آخرت عوامل متعددی دارد: | ||
# قوت ادراک: هر چه ادراک قویتر | # قوت ادراک: هر چه ادراک قویتر باشد، عذاب شدیدتر است و در آخرت نفس به جهت قوت در ادراک، عذاب برای او شدیدتر است. | ||
# قوت و صلابت جسم: اگر جسم بر قبول حرارت، استعداد بیشتری داشته باشد و دارای صلابت بیشتری نیز باشد، امکان تحمل بیشتر عذاب را دارد و چون نفس در آخرت دارای این قوت و صلابت است، عذاب را بیشتر تحمل میکند. | # قوت و صلابت جسم: اگر جسم بر قبول حرارت، استعداد بیشتری داشته باشد و دارای صلابت بیشتری نیز باشد، امکان تحمل بیشتر عذاب را دارد و چون نفس در آخرت دارای این قوت و صلابت است، عذاب را بیشتر تحمل میکند. | ||
# شدت وسیله عذاب: اگر اسباب عذاب شدیدتر و حرارت آن بیشتر باشد تأثیر آن بیشتر است، چنانکه عذابهای آخرت اینچنین است. | # شدت وسیله عذاب: اگر اسباب عذاب شدیدتر و حرارت آن بیشتر باشد تأثیر آن بیشتر است، چنانکه عذابهای آخرت اینچنین است. | ||
# کمشدن اشتغالات نفس: وقتی نفس متوجه چیزی است، درد را حس نمیکند؛ اما وقتی اشتغالات نفس کم شد، متوجه درد میشود و از آنجا که در آخرت تمام توجه نفس به عذابهای وارد بر خود است و همه امور دیگر از نظر انسان محو میشود، درد را بیشتر حس میکند. | # کمشدن اشتغالات نفس: وقتی نفس متوجه چیزی است، درد را حس نمیکند؛ اما وقتی اشتغالات نفس کم شد، متوجه درد میشود و از آنجا که در آخرت تمام توجه نفس به عذابهای وارد بر خود است و همه امور دیگر از نظر انسان محو میشود، درد را بیشتر حس میکند. | ||
# اتصال و نزدیکی عذاب: هر چه عذاب به جسم نزدیکتر باشد عذاب شدیدتر است و در آخرت این اتصال و چسبیدگی بیشتر است؛ بلکه طبق بعضی آیات<ref>همزه، | # اتصال و نزدیکی عذاب: هر چه عذاب به جسم نزدیکتر باشد عذاب شدیدتر است و در آخرت این اتصال و چسبیدگی بیشتر است؛ بلکه طبق بعضی آیات<ref>همزه، ۶–۷؛ حج، ۱۹.</ref> آتش بر باطن نفوذ میکند و قلب را میسوزاند ـ چنین آتشی از عالم غیب و باطن برافروخته شده و ظاهر و باطن را میسوزاند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۱۹–۲۲۱.</ref> | ||
==شرایط استحقاق== | |||
== شرایط استحقاق == | |||
قرآن و روایات از شرایط استحقاق ثواب سخن به میان آوردهاند که عبارتاند از: | قرآن و روایات از شرایط استحقاق ثواب سخن به میان آوردهاند که عبارتاند از: | ||
# ایمان و تداوم آن.<ref>بقره، ۶۲ و ۲۱۷؛ نساء، ۱۶۲؛ مائده، ۵؛ انعام، ۸۸؛ محمد(ص)، ۹ و ۳۲؛ کلینی، الکافی، ۱/۷۰.</ref> | # ایمان و تداوم آن.<ref>بقره، ۶۲ و ۲۱۷؛ نساء، ۱۶۲؛ مائده، ۵؛ انعام، ۸۸؛ محمد (ص)، ۹ و ۳۲؛ کلینی، الکافی، ۱/۷۰.</ref> | ||
# [[اخلاص]] و تسلیم؛<ref>بقره، ۱۱۲؛ ← طوسی، التبیان، ۱/۴۱۳</ref> بعضی روایات شرایط مکانی یا زمانی را نیز در استحقاق کمال ثواب دخیل دانستهاند.<ref>کلینی، الکافی، ۴/ | # [[اخلاص]] و تسلیم؛<ref>بقره، ۱۱۲؛ ← طوسی، التبیان، ۱/۴۱۳</ref> بعضی روایات شرایط مکانی یا زمانی را نیز در استحقاق کمال ثواب دخیل دانستهاند.<ref>کلینی، الکافی، ۴/۹۱–۹۴؛ ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۷۰–۱۷۱.</ref> برخی متکلمان معتقدند اگر انسان در افعال خویش مختار و صاحب اراده نباشد، مدح و ذم و ثواب و عقاب برای او بیمعنا خواهد بود و تکلیفکردن او خلاف عقل است.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۸/۱۵۴.</ref> در برابر، اشاعره نظریه کسب را مطرح کردهاند و تأکید دارند که ثواب و عقاب از باب «عادة الله» است و شرط آن اختیار نیست.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۸/۱۵۴.</ref> | ||
برخی متکلمان علاوه بر ایمان که شرط اصلی استحقاق ثواب است، شروط دیگری نیز برای آن لازم دانستهاند؛ ازجمله: | برخی متکلمان علاوه بر ایمان که شرط اصلی استحقاق ثواب است، شروط دیگری نیز برای آن لازم دانستهاند؛ ازجمله: | ||
# فعل علاوه بر حسن، منفعت هم داشته باشد. | # فعل علاوه بر حسن، منفعت هم داشته باشد. | ||
# فاعل از منفعت آن آگاه باشد. | # فاعل از منفعت آن آگاه باشد. | ||
# فعل از روی میل باشد تا قابل ثواب یا عقاب باشد.<ref>قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، | # فعل از روی میل باشد تا قابل ثواب یا عقاب باشد.<ref>قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۴۱۴–۴۱۵.</ref> | ||
# انگیزه عملکردن، حسنِ فعل باشد و مقدمات و لوازم آن فعل نیز دشوار باشد.<ref>سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، | # انگیزه عملکردن، حسنِ فعل باشد و مقدمات و لوازم آن فعل نیز دشوار باشد.<ref>سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ۲۷۸–۲۷۹؛ حلی، کشف المراد، ۴۱۰.</ref> اکثر اصولیان شرط استحقاق ثواب را [[قصد قربت]] میدانند.<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۷۲؛ خویی، محاضرات فی اصول الفقه، ۱/۵۵۰–۵۵۲؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۳/۴۲۱.</ref> در مقابل برای استحقاق عقوبت نیز شرایطی ذکر شدهاست؛ مانند اینکه شخص بر انجام فعل قدرت داشته باشد و از روی [[اکراه]]، [[نسیان]]، خطا و جهل نباشد.<ref>شهید ثانی، روض الجنان، ۲/۵۹۸–۵۹۹.</ref> | ||
===شرایط صحت ثواب و عقاب از منظر امام=== | |||
=== شرایط صحت ثواب و عقاب از منظر امام === | |||
[[امامخمینی]] نیز شرایطی برای صحت ثواب و عقاب ذکر میکند: | [[امامخمینی]] نیز شرایطی برای صحت ثواب و عقاب ذکر میکند: | ||
# فاعل دارای قوه ادراک باشد و قدرت آگاهی و اطلاع بر عالم آخرت داشته باشد و معتقد باشد برای این عالم خالق و مدبّری است. | # فاعل دارای قوه ادراک باشد و قدرت آگاهی و اطلاع بر عالم آخرت داشته باشد و معتقد باشد برای این عالم خالق و مدبّری است. | ||
# تکالیف الهی به او رسیده باشد. | # تکالیف الهی به او رسیده باشد. | ||
# صدور فعل از فاعل با اراده، اختیار و بدون هیچگونه اجباری باشد.<ref> امامخمینی، تنقیح الاصول، ۱/۲۳۵.</ref> ایشان شرط سوم را با دو رویکرد کلامی و فلسفی بررسی کرده و معتقد است از دیدگاه کلامی هر فعلی که از روی علم و اختیار صادر شود، منتسب به فاعلش خواهد بود و از نظر فلسفی، اختیار انسان شرط ثواب و عقاب است، لکن شرط کافی نیست؛ در حیوانات نیز این اختیار و اراده موجود است؛ بلکه شرط دیگری لازم است و آن قوه تمییز [[حسن و قبح افعال]] میباشد.<ref> امام خمینی، انوار الهدایه، ۱/ | # صدور فعل از فاعل با اراده، اختیار و بدون هیچگونه اجباری باشد.<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۱/۲۳۵.</ref> ایشان شرط سوم را با دو رویکرد کلامی و فلسفی بررسی کرده و معتقد است از دیدگاه کلامی هر فعلی که از روی علم و اختیار صادر شود، منتسب به فاعلش خواهد بود و از نظر فلسفی، اختیار انسان شرط ثواب و عقاب است، لکن شرط کافی نیست؛ در حیوانات نیز این اختیار و اراده موجود است؛ بلکه شرط دیگری لازم است و آن قوه تمییز [[حسن و قبح افعال]] میباشد.<ref>امام خمینی، انوار الهدایه، ۱/۶۴–۶۵؛ امام خمینی، الطلب و الاراده، ۷۸–۷۹؛ امام خمینی، تقریرات، ۲/۳۲۸.</ref> | ||
==عوامل زوال ثواب و عقاب== | |||
در آیات و روایات پیرامون عوامل زوال استحقاق ثواب و عقاب سخن به میان | == عوامل زوال ثواب و عقاب == | ||
در آیات و روایات پیرامون عوامل زوال استحقاق ثواب و عقاب سخن به میان آمدهاست. برخی از اموری که استحقاق ثواب را زایل میکند، عبارتاند از: | |||
# کفر و ارتداد پس از ایمان: این عامل باعث حبط و بطلان عمل و به تبع آن از بینرفتن آثار آن ازجمله ثواب اخروی میشود.<ref>مائده، ۵؛ بقره، ۲۱۷.</ref> | # کفر و ارتداد پس از ایمان: این عامل باعث حبط و بطلان عمل و به تبع آن از بینرفتن آثار آن ازجمله ثواب اخروی میشود.<ref>مائده، ۵؛ بقره، ۲۱۷.</ref> | ||
# بیادبی به ساحت مقدس [[پیامبر خاتم(ص)]].<ref>حجرات، ۲.</ref> | # بیادبی به ساحت مقدس [[پیامبر خاتم(ص)]].<ref>حجرات، ۲.</ref> | ||
# منتگذاشتن و اذیتکردن در امر [[صدقه]].<ref>بقره، ۲۶۴.</ref> | # منتگذاشتن و اذیتکردن در امر [[صدقه]].<ref>بقره، ۲۶۴.</ref> | ||
# انکار ولایت [[امیرمؤمنان(ع)]].<ref>صدوق، الامالی، ۵۹۵.</ref> | # انکار ولایت [[امیرمؤمنان(ع)]].<ref>صدوق، الامالی، ۵۹۵.</ref> | ||
# ترک [[نماز]] به صورت عمدی.<ref>کلینی، الکافی، ۲/ | # ترک [[نماز]] به صورت عمدی.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۸–۲۷۹.</ref> | ||
امّا اموری که در زوال عقاب مؤثرند، عبارتاند از: | امّا اموری که در زوال عقاب مؤثرند، عبارتاند از:{{سخ}} | ||
۱. ایمان پس از کفر: اگر کسی پس از کفرش ایمان بیاورد، همین ایمانِ متأخر باعث میشود اعمالی که تاکنون باطل و بیارزش | ۱. ایمان پس از کفر: اگر کسی پس از کفرش ایمان بیاورد، همین ایمانِ متأخر باعث میشود اعمالی که تاکنون باطل و بیارزش بودهاست، صحیح گردد و در نتیجه اعمالش در [[سعادت]] او اثر بگذارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۲/۱۶۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ایمان و کفر}}{{سخ}} | ||
۲. [[توبه]]: مؤمنی که به سبب گناهی مستحق عقاب | ۲. [[توبه]]: مؤمنی که به سبب گناهی مستحق عقاب شدهاست، با توبه حقیقی ـ و حفظ تمام شرایط توبه ـ آثار نامطلوب گناه از صفحه جانش برطرف میشود و دیگر استحقاق عقاب نخواهد داشت.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۴۸–۴۹؛ حلی، کشف المراد، ۴۲۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|توبه}}{{سخ}} | ||
۳. [[تکفیر]]: تکفیر به معنای از میانرفتن کیفر و آثار گناهان گذشته به سبب اعمال نیک آینده است. در میان | ۳. [[تکفیر]]: تکفیر به معنای از میانرفتن کیفر و آثار گناهان گذشته به سبب اعمال نیک آینده است. در میان اندیشمندان در وجود تکفیر در اسلام اختلاف است. برخی از معتزله قائل به ثبوت تکفیر و برخی از [[امامیه]] و اشعریه آن را باطل دانستهاند.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۴۲۰–۴۲۱.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی نیز به برخی عوامل زوال ثواب و عقاب اشاره | امامخمینی نیز به برخی عوامل زوال ثواب و عقاب اشاره کردهاست؛ ازجمله:{{سخ}} | ||
۱. [[ریا]]: اگر ریا هنگام عمل باشد، عمل را باطل میکند و صاحب عمل، نهتنها استحقاق ثوابی پیدا نمیکند، بلکه تا مرز شرک میرود؛ چنانکه در روایات<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۳.</ref> انسان ریاکار انسانی معرفی | ۱. [[ریا]]: اگر ریا هنگام عمل باشد، عمل را باطل میکند و صاحب عمل، نهتنها استحقاق ثوابی پیدا نمیکند، بلکه تا مرز شرک میرود؛ چنانکه در روایات<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۳.</ref> انسان ریاکار انسانی معرفی شدهاست که گرفتار شرک در عبادات است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۶–۳۷؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref> اگر ریا پس از عمل باشد، اگرچه حرمت دارد، اما عمل را باطل نمیکند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰؛ امامخمینی، تعلیقه عروه، ۱۱۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ریا}}{{سخ}} | ||
۲. [[احباط]]: امامخمینی جزع و فزع و عدم [[صبر بر مصیبت]] و عدم رضا به [[قضای الهی]] را موجب [[حبط اعمال]] میداند.<ref> امامخمینی، تعلیقه عروه، | ۲. [[احباط]]: امامخمینی جزع و فزع و عدم [[صبر بر مصیبت]] و عدم رضا به [[قضای الهی]] را موجب [[حبط اعمال]] میداند.<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۳۰.</ref> همچنین ایشان با استناد به روایتی<ref>صدوق، من لایحضر، ۳/۴۴۰.</ref> گفتن سخن توهینآمیز همسر به شوهر را سبب حبط اعمال او شمردهاست.<ref>امامخمینی، وسیلة النجاة، ۷۵۳.</ref> | ||
==مکان ثواب و عقاب== | |||
طبق برخی آیات<ref>فرقان، ۳۷؛ حاقه، ۶؛ فصلت، ۱۷؛ بقره، ۵۰.</ref> بعضی از امتهای گذشته به سبب عناد و اصرار در انکار [[پیامبرانِ(ع)]] خود، علاوه بر عذابهای اخروی به عذابهای دنیوی نیز گرفتار شدهاند؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۰/ | == مکان ثواب و عقاب == | ||
امامخمینی نقص و قصور و ضعف عالم دنیا را حکمت ظرف تحقق ثواب و عقاب در آخرت میداند؛ زیرا در آخرت نعمتها و عذابها خالص است و به همان صورت به بندگان میرسد، به خلاف دنیا که [[عالم تزاحم]] است و با هر نعمتی، نقمتی و رنجی همراه است.<ref> امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۵.</ref> ایشان | طبق برخی آیات<ref>فرقان، ۳۷؛ حاقه، ۶؛ فصلت، ۱۷؛ بقره، ۵۰.</ref> بعضی از امتهای گذشته به سبب عناد و اصرار در انکار [[پیامبرانِ(ع)]] خود، علاوه بر عذابهای اخروی به عذابهای دنیوی نیز گرفتار شدهاند؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۰/۲۲۵–۲۲۶.</ref> اما محل اصلی ثواب و عقاب در آخرت است.<ref>ابراهیم (ع)، ۴۲؛ آل عمران، ۱۴۵.</ref> در بعضی روایات نیز دنیا محل بعضی از عقوبتهای گناهان شمرده شده که خداوند بندگان را به جهت گناهانی که مرتکب شدهاند، گرفتار سختیها و مشکلات میکند تا [[کفاره]] گناهانشان باشد و اگر تطهیر نشدند، مرگ را بر آنان سخت و دشوار میکند.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۴۴–۴۴۷.</ref> اندیشمندان اسلامی نیز محل حقیقی ثواب و عقاب را عالم آخرت میدانند.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۳۸۵؛ حلی، الباب الحادی عشر، ۱۵–۱۶.</ref> و عقوبتهای دنیوی را به سبب کفاره گناهان در دنیا میشمارند.<ref>مازندرانی، شرح الکافی، ۱۰/۱۷۵.</ref> | ||
==پانویس== | امامخمینی نقص و قصور و ضعف عالم دنیا را حکمت ظرف تحقق ثواب و عقاب در آخرت میداند؛ زیرا در آخرت نعمتها و عذابها خالص است و به همان صورت به بندگان میرسد، به خلاف دنیا که [[عالم تزاحم]] است و با هر نعمتی، نقمتی و رنجی همراه است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۵.</ref> ایشان دربارهٔ ادراک ثواب و عقاب و چشیدن آنها در آخرت قائل است قوای ادراکی به گونهای قوی میشوند که امور لذیذ یا دردآور را در عرض هم و متمایز از یکدیگر درک میکنند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۲/۳۴۳.</ref> امامخمینی قول اهل تناسخ را که معتقدند محل عذاب باید مناسب اعمال باشد و از آنجا که عالم دنیا کدر و ظلمانی است، لازم است به حکم عقل و شرع منکران و گنهکاران در همین دنیا معذب شوند، نقد کرده<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۱۶–۲۱۷.</ref> و قائل است که سراسر [[قرآن]] و اخبار حکایت از اهوال آخرت دارد؛ افزون بر اینکه لطیفتربودن عالم آخرت مؤکد عذاب و عقاب است، نه آنکه با آن مناسب نباشد؛ بلکه در این عالم عذاب ضعیف است و شدت عذاب ممکن نیست.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۱۸–۲۱۹.</ref> | ||
{{پانویس}} | |||
==منابع== | == پانویس == | ||
{{پانویس|۲}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | * آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
* آمدی، سیفالدین، | * آمدی، سیفالدین، آبکار الافکار فی اصول الدین، تحقیق احمد محمد مهدی، قاهره، دارالکتب، ۱۴۲۳ق. | ||
* ابنقولویه، جعفربنمحمد، کامل الزیارات، تصحیح عبدالحسین امینی، نجف، دارالمرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶ش. | * ابنقولویه، جعفربنمحمد، کامل الزیارات، تصحیح عبدالحسین امینی، نجف، دارالمرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶ش. | ||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | * ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | ||
* ابنمیثم بحرانی، میثمبنعلی، قواعد المرام فی علم الکلام، تحقیق سیداحمد حسینی، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق. | * ابنمیثم بحرانی، میثمبنعلی، قواعد المرام فی علم الکلام، تحقیق سیداحمد حسینی، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق. | ||
* اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، تصحیح هلموت ریتر، آلمان، ویسبادن، فرانس شتاینر، چاپ سوم، ۱۴۰۰ق. | * اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، تصحیح هلموت ریتر، آلمان، ویسبادن، فرانس شتاینر، چاپ سوم، ۱۴۰۰ق. | ||
* اصفهانی غروی، محمدحسین، نهایة الدرایة فی شرح الکفایه، تحقیق مهدی احدی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * اصفهانی غروی، محمدحسین، نهایة الدرایة فی شرح الکفایه، تحقیق مهدی احدی، قم، مؤسسه سیدالشهداء (ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | * امامخمینی، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | ||
خط ۹۶: | خط ۱۱۰: | ||
* امامخمینی، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | * امامخمینی، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
* تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمن عمیره، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | * تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمن عمیره، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
* تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات | * تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م. | ||
* جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۳۲۵ق. | * جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۳۲۵ق. | ||
* جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۱۶: | ||
* حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق و تعلیق حسن حسنزاده آملی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق. | * حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق و تعلیق حسن حسنزاده آملی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق. | ||
* خواجهنصیر طوسی، محمدبنمحمد، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، بلاغت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | * خواجهنصیر طوسی، محمدبنمحمد، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، بلاغت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، تقریر محمداسحاق فیاض، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخوئی، چاپ اول، | * خویی، سیدابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، تقریر محمداسحاق فیاض، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخوئی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | ||
* راغب اصفهانی، | * راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* سید مرتضی، علمالهدی، علیبنحسین، الذخیرة فی علم الکلام، سیداحمد حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق. | * سید مرتضی، علمالهدی، علیبنحسین، الذخیرة فی علم الکلام، سیداحمد حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق. | ||
* شهید | * شهید ثانی، زینالدینبنعلی، روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۲ق. | ||
* شیخ اشراق، سهروردی، شهابالدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش. | * شیخ اشراق، سهروردی، شهابالدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش. | * صدوق، محمدبنعلی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم، شریف رضی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق. | * صدوق، محمدبنعلی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم، شریف رضی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، | * صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. | ||
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | ||
* طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضلالله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | * طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضلالله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۳۵: | ||
* قاضیعبدالجبار همدانی، ابوالحسن و قوامالدین مانکدیم، شرح الاصول الخمسه، تحقیق احمدبنحسین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | * قاضیعبدالجبار همدانی، ابوالحسن و قوامالدین مانکدیم، شرح الاصول الخمسه، تحقیق احمدبنحسین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | ||
* قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | * قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
* کتاب مقدس، بیجا، | * کتاب مقدس، بیجا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م. | ||
* کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* مازندرانی، ملاصالح، شرح الکافی، تحقیق ابوالحسن شعرانی، تهران، المکتبة الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق. | * مازندرانی، ملاصالح، شرح الکافی، تحقیق ابوالحسن شعرانی، تهران، المکتبة الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق. | ||
* مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آلالرسول(ص)، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. | * مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آلالرسول (ص)، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. | ||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش. | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش. | ||
* مفید، محمدبنمحمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | * مفید، محمدبنمحمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۵۳: | ||
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
باقر صاحبی، «ثواب و عقاب»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، | == پیوند به بیرون == | ||
باقر صاحبی، «ثواب و عقاب»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص… | |||
[[رده:مقالههای بدون لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای بدون لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای نیازمند بازنگری]] |