پرش به محتوا

ثواب و عقاب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۸: خط ۶۸:
# ترک [[نماز]] به صورت عمدی.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۸–۲۷۹.</ref>
# ترک [[نماز]] به صورت عمدی.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۸–۲۷۹.</ref>
امّا اموری که در زوال عقاب مؤثرند، عبارت‌اند از:{{سخ}}
امّا اموری که در زوال عقاب مؤثرند، عبارت‌اند از:{{سخ}}
۱. ایمان پس از کفر: اگر کسی پس از کفرش ایمان بیاورد، همین ایمانِ متأخر باعث می‌شود اعمالی که تاکنون باطل و بی‌ارزش بوده‌است، صحیح گردد و در نتیجه اعمالش در [[سعادت]] او اثر بگذارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۲/۱۶۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ایمان و کفر}}{{سخ}}
# ایمان پس از کفر: اگر کسی پس از کفرش ایمان بیاورد، همین ایمانِ متأخر باعث می‌شود اعمالی که تاکنون باطل و بی‌ارزش بوده‌است، صحیح گردد و در نتیجه اعمالش در [[سعادت]] او اثر بگذارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۲/۱۶۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ایمان و کفر}}{{سخ}}
۲. [[توبه]]: مؤمنی که به سبب گناهی مستحق عقاب شده‌است، با توبه حقیقی ـ و حفظ تمام شرایط توبه ـ آثار نامطلوب گناه از صفحه جانش برطرف می‌شود و دیگر استحقاق عقاب نخواهد داشت.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۴۸–۴۹؛ حلی، کشف المراد، ۴۲۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|توبه}}{{سخ}}
# [[توبه]]: مؤمنی که به سبب گناهی مستحق عقاب شده‌است، با توبه حقیقی ـ و حفظ تمام شرایط توبه ـ آثار نامطلوب گناه از صفحه جانش برطرف می‌شود و دیگر استحقاق عقاب نخواهد داشت.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۴۸–۴۹؛ حلی، کشف المراد، ۴۲۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|توبه}}{{سخ}}
۳. [[تکفیر]]: تکفیر به معنای از میان‌رفتن کیفر و آثار گناهان گذشته به سبب اعمال نیک آینده است. در میان اندیشمندان در وجود تکفیر در اسلام اختلاف است. برخی از معتزله قائل به ثبوت تکفیر و برخی از [[امامیه]] و اشعریه آن را باطل دانسته‌اند.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۴۲۰–۴۲۱.</ref>{{سخ}}
# [[تکفیر]]: تکفیر به معنای از میان‌رفتن کیفر و آثار گناهان گذشته به سبب اعمال نیک آینده است. در میان اندیشمندان در وجود تکفیر در اسلام اختلاف است. برخی از معتزله قائل به ثبوت تکفیر و برخی از [[امامیه]] و اشعریه آن را باطل دانسته‌اند.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۴۲۰–۴۲۱.</ref>{{سخ}}
امام‌خمینی نیز به برخی عوامل زوال ثواب و عقاب اشاره کرده‌است؛ ازجمله:{{سخ}}
امام‌خمینی نیز به برخی عوامل زوال ثواب و عقاب اشاره کرده‌است؛ ازجمله:{{سخ}}
۱. [[ریا]]: اگر ریا هنگام عمل باشد، عمل را باطل می‌کند و صاحب عمل، نه‌تنها استحقاق ثوابی پیدا نمی‌کند، بلکه تا مرز شرک می‌رود؛ چنان‌که در روایات<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۳.</ref> انسان ریاکار انسانی معرفی شده‌است که گرفتار شرک در عبادات است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۶–۳۷؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref> اگر ریا پس از عمل باشد، اگرچه حرمت دارد، اما عمل را باطل نمی‌کند.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰؛ امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۱۱۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ریا}}{{سخ}}
# [[ریا]]: اگر ریا هنگام عمل باشد، عمل را باطل می‌کند و صاحب عمل، نه‌تنها استحقاق ثوابی پیدا نمی‌کند، بلکه تا مرز شرک می‌رود؛ چنان‌که در روایات<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۳.</ref> انسان ریاکار انسانی معرفی شده‌است که گرفتار شرک در عبادات است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۶–۳۷؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref> اگر ریا پس از عمل باشد، اگرچه حرمت دارد، اما عمل را باطل نمی‌کند.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰؛ امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۱۱۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ریا}}{{سخ}}
۲. [[احباط]]: امام‌خمینی جزع و فزع و عدم [[صبر بر مصیبت]] و عدم رضا به [[قضای الهی]] را موجب [[حبط اعمال]] می‌داند.<ref>امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۲۳۰.</ref> همچنین ایشان با استناد به روایتی<ref>صدوق، من لایحضر، ۳/۴۴۰.</ref> گفتن سخن توهین‌آمیز همسر به شوهر را سبب حبط اعمال او شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، وسیلة النجاة، ۷۵۳.</ref>
# [[احباط]]: امام‌خمینی جزع و فزع و عدم [[صبر بر مصیبت]] و عدم رضا به [[قضای الهی]] را موجب [[حبط اعمال]] می‌داند.<ref>امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۲۳۰.</ref> همچنین ایشان با استناد به روایتی<ref>صدوق، من لایحضر، ۳/۴۴۰.</ref> گفتن سخن توهین‌آمیز همسر به شوهر را سبب حبط اعمال او شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، وسیلة النجاة، ۷۵۳.</ref>


== مکان ثواب و عقاب ==
== مکان ثواب و عقاب ==
Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱

ویرایش