پرش به محتوا

حسن تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ خرداد ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''حسن تهرانی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  
'''حسن تهرانی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  


== تحصیلات ==
حسن تهرانی در سال ۱۳۱۲ ش در تهران به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در تهران گذراند. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور به شهرری رفت و در مدرسه [[علی‌اکبر برهان|شیخ علی‌اکبر برهان]] به تحصیل پرداخت. حسن تهرانی مقدمات را در آن مدرسه و در دو سال خواند. سپس در درس معالم‌الاصول سیدحسین آقایی شرکت کرد و قسمتی از لمعه را نزد شیخ محمدرضا بروجردی فراگرفت. او سپس با هدف تکمیل تحصیلات حوزوی راهی [[قم]] شد و در حوزه علمیه قم بخش دیگری از شرح لمعه را نزد [[حسین نوری همدانی]] خواند. قوانین‌الاصول را هم نزد آیت‌الله نوری همدانی آموخت و آنگاه در درس رسایل [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] شرکت کرد. مکاسب را هم پیش [[میرزا محمد مجاهدی تبریزی]] فراگرفت و سپس به درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] راه یافت. هم‌زمان با حضور در درس ایشان، در درس خارج فقه و اصول آیات [[امام‌خمینی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[مرتضی حائری یزدی|شیخ مرتضی حائری یزدی]]، شیخ محمدتقی بروجردی و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]] شرکت کرد.<ref>جامعه مدرسین حوزه...، ج۳، ص۹۵-۹۶.</ref> درباره سال‌های حضور او در درس امام‌خمینی گزارش دقیقی وجود ندارد، ولی به احتمال زیاد در اواخر دهه ۱۳۳۰ و اوایل دهه ۱۳۴۰ش در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس ایشان شرکت می‌کرده است.
حسن تهرانی در سال ۱۳۱۲ ش در تهران به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در تهران گذراند. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور به شهرری رفت و در مدرسه [[علی‌اکبر برهان|شیخ علی‌اکبر برهان]] به تحصیل پرداخت. حسن تهرانی مقدمات را در آن مدرسه و در دو سال خواند. سپس در درس معالم‌الاصول سیدحسین آقایی شرکت کرد و قسمتی از لمعه را نزد شیخ محمدرضا بروجردی فراگرفت. او سپس با هدف تکمیل تحصیلات حوزوی راهی [[قم]] شد و در حوزه علمیه قم بخش دیگری از شرح لمعه را نزد [[حسین نوری همدانی]] خواند. قوانین‌الاصول را هم نزد آیت‌الله نوری همدانی آموخت و آنگاه در درس رسایل [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] شرکت کرد. مکاسب را هم پیش [[میرزا محمد مجاهدی تبریزی]] فراگرفت و سپس به درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] راه یافت. هم‌زمان با حضور در درس ایشان، در درس خارج فقه و اصول آیات [[امام‌خمینی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[مرتضی حائری یزدی|شیخ مرتضی حائری یزدی]]، شیخ محمدتقی بروجردی و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]] شرکت کرد.<ref>جامعه مدرسین حوزه...، ج۳، ص۹۵-۹۶.</ref> درباره سال‌های حضور او در درس امام‌خمینی گزارش دقیقی وجود ندارد، ولی به احتمال زیاد در اواخر دهه ۱۳۳۰ و اوایل دهه ۱۳۴۰ش در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس ایشان شرکت می‌کرده است.


== فعالیت مبارزاتی و حمایت از امام‌خمینی ==
حسن تهرانی در ۸ مهر ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علما، مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به هیئت دولت، ضمن انتقاد از فضای سیاسی کشور و نیز ایجاد فضای رعب و وحشت در کشور و دستگیری مدرسان برجسته دینی و وعاظ شهرها و امام‌خمینی، خواستار آزادی ایشان و دیگر روحانیان شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۴ ـ ص۱۰۶.</ref> پس از ورود امام‌خمینی به نجف اشرف (۲۳ مهر ۱۳۴۴)، همراه با ده‌ها نفر از مدرسان و محصلان [[حوزه علمیه قم]] با ارسال تلگرافی به ایشان، با اشاره به مناسب بودن محیط نجف، خوشوقتی خود را از حضور ایشان در آن شهر ابراز کردند و ضمن تأکید بر پیروی از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشان»، بار دیگر بر ضرورت بازگرداندن امام‌خمینی به کشور تأکید نمودند تا بدین‌وسیله، «مردم ایران از نعمت رهبری‌های ارزنده آن زعیم عالی‌قدر که موجب تأمین مصالح اسلام و مسلمین است، بهره‌مند گردند».<ref>دوانی، ج ۵، ص۱۵۸-۱۶۳؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۴۸، ص۲۲؛ آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۶۶-۷۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۷۲ ـ ۱۷۴.</ref> در اسفند همان سال نیز همراه با جمعی از علمای حوزه علمیه قم در نامه‌ای به [[حسنعلی منصور]] نخست‌وزیر وقت که تازه به آن سمت منتصب شده بود، از سیاست دولت پیشین (دولت [[اسدالله علم]]) در زمینه تعامل با فعالیت نیروهای مذهبی و زندانی شدن جمعی از علمای برجسته انتقاد کردند و خواستار آزادی امام‌خمینی و دیگر زندانیان و الغای مصوبه‌های غیرقانونی و غیرشرعی شدند.<ref>مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، ص۸۶-۸۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref> در فروردین ۱۳۴۵ ش همراه با روحانیان حوزه علمیه قم، با ارسال تلگرافی به [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[احمد آذری قمی]]، [[حسینعلی منتظری]] که در زندان بودند، ضمن محکومیت دستگیری آنان توسط [[حکومت پهلوی]]، نگرانی خود را از بازداشت آنان اعلام کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۱۵.</ref>
حسن تهرانی در ۸ مهر ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علما، مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به هیئت دولت، ضمن انتقاد از فضای سیاسی کشور و نیز ایجاد فضای رعب و وحشت در کشور و دستگیری مدرسان برجسته دینی و وعاظ شهرها و امام‌خمینی، خواستار آزادی ایشان و دیگر روحانیان شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۴ ـ ص۱۰۶.</ref> پس از ورود امام‌خمینی به نجف اشرف (۲۳ مهر ۱۳۴۴)، همراه با ده‌ها نفر از مدرسان و محصلان [[حوزه علمیه قم]] با ارسال تلگرافی به ایشان، با اشاره به مناسب بودن محیط نجف، خوشوقتی خود را از حضور ایشان در آن شهر ابراز کردند و ضمن تأکید بر پیروی از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشان»، بار دیگر بر ضرورت بازگرداندن امام‌خمینی به کشور تأکید نمودند تا بدین‌وسیله، «مردم ایران از نعمت رهبری‌های ارزنده آن زعیم عالی‌قدر که موجب تأمین مصالح اسلام و مسلمین است، بهره‌مند گردند».<ref>دوانی، ج ۵، ص۱۵۸-۱۶۳؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۴۸، ص۲۲؛ آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۶۶-۷۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۷۲ ـ ۱۷۴.</ref> در اسفند همان سال نیز همراه با جمعی از علمای حوزه علمیه قم در نامه‌ای به [[حسنعلی منصور]] نخست‌وزیر وقت که تازه به آن سمت منتصب شده بود، از سیاست دولت پیشین (دولت [[اسدالله علم]]) در زمینه تعامل با فعالیت نیروهای مذهبی و زندانی شدن جمعی از علمای برجسته انتقاد کردند و خواستار آزادی امام‌خمینی و دیگر زندانیان و الغای مصوبه‌های غیرقانونی و غیرشرعی شدند.<ref>مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، ص۸۶-۸۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref> در فروردین ۱۳۴۵ ش همراه با روحانیان حوزه علمیه قم، با ارسال تلگرافی به [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[احمد آذری قمی]]، [[حسینعلی منتظری]] که در زندان بودند، ضمن محکومیت دستگیری آنان توسط [[حکومت پهلوی]]، نگرانی خود را از بازداشت آنان اعلام کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۱۵.</ref>


حسن تهرانی در سال‌های حضور [[امام‌خمینی]] در [[نجف|نجف اشرف]] به آنجا رفت و مدتی هم در درس خارج فقه ایشان که در [[مسجد شیخ انصاری]] آنجا برگزار می‌شد شرکت نمود. هم‌زمان در درس خارج فقه و اصول [[سیدابوالقاسم خویی|آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] هم حضور می‌یافت. او مدتی بعد به کشور بازگشت و در [[حوزه علمیه قم]] به تحصیلات خود ادامه داد و در درس فلسفه (اسفار و شفا) [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت کرد. در درس تفسیر قرآن هم از شاگردان ایشان بود.<ref>شریف‌رازی، ج۲، ص۱۱۴.</ref> تهرانی در کنار تحصیل، دروس مقدمات تا سطوح عالی را در حوزه علمیه قم تدریس می‌کرد.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۱۶.</ref> تهرانی در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، در صدور اعلامیه‌ها علیه حکومت پهلوی سهیم بود و امضای او زیر اغلب اعلامیه‌های مذکور دیده می‌شود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۹، ۲۵۱، ۲۶۸، ۲۷۲، ۲۹۹، ۳۲۲، ۴۰۵، ۴۲۰، ۴۲۷، ۴۳۴، ۴۳۹، ۴۴۹، ۴۶۲، ۴۷۳، ۴۷۶، ۴۷۹، ۴۹۱، ۵۰۷، ۵۲۶، ۵۲۹.</ref> یکی از مهم‌ترین اعلامیه‌هایی که توسط او امضا شد، اعلامیه موسوم به خلع شاه از سلطنت بود؛ او همراه با جمع کثیری از روحانیان سراسر کشور، با صدور اعلامیه‌ای در چهار ماده، خلع شاه از سلطنت را اعلام کردند و بر اساس آن ضمن غیرقانونی خواندن دولت ازهاری و نیز مقامات کشوری و لشکری، محمدرضاشاه را مخلوع دانستند و بر عدم مشروعیت حکومت پهلوی تأکید کردند و سپس به دولت‌های خارجی درباره ارتباط با این نظام غیرمشروع هشدار دادند و از دولت‌های خارجی خواستند از هر گونه همکاری با حکومت پهلوی خودداری کنند.<ref>قاسم‌پور، ج۲، ص۴۱۹-۴۲۰.</ref>
حسن تهرانی در سال‌های حضور [[امام‌خمینی]] در [[نجف|نجف اشرف]] به آنجا رفت و مدتی هم در درس خارج فقه ایشان که در [[مسجد شیخ انصاری]] آنجا برگزار می‌شد شرکت نمود. هم‌زمان در درس خارج فقه و اصول [[سیدابوالقاسم خویی|آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] هم حضور می‌یافت. او مدتی بعد به کشور بازگشت و در [[حوزه علمیه قم]] به تحصیلات خود ادامه داد و در درس فلسفه (اسفار و شفا) [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت کرد. در درس تفسیر قرآن هم از شاگردان ایشان بود.<ref>شریف‌رازی، ج۲، ص۱۱۴.</ref> تهرانی در کنار تحصیل، دروس مقدمات تا سطوح عالی را در حوزه علمیه قم تدریس می‌کرد.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۱۶.</ref> تهرانی در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، در صدور اعلامیه‌ها علیه حکومت پهلوی سهیم بود و امضای او زیر اغلب اعلامیه‌های مذکور دیده می‌شود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۹، ۲۵۱، ۲۶۸، ۲۷۲، ۲۹۹، ۳۲۲، ۴۰۵، ۴۲۰، ۴۲۷، ۴۳۴، ۴۳۹، ۴۴۹، ۴۶۲، ۴۷۳، ۴۷۶، ۴۷۹، ۴۹۱، ۵۰۷، ۵۲۶، ۵۲۹.</ref> یکی از مهم‌ترین اعلامیه‌هایی که توسط او امضا شد، اعلامیه موسوم به خلع شاه از سلطنت بود؛ او همراه با جمع کثیری از روحانیان سراسر کشور، با صدور اعلامیه‌ای در چهار ماده، خلع شاه از سلطنت را اعلام کردند و بر اساس آن ضمن غیرقانونی خواندن دولت ازهاری و نیز مقامات کشوری و لشکری، محمدرضاشاه را مخلوع دانستند و بر عدم مشروعیت حکومت پهلوی تأکید کردند و سپس به دولت‌های خارجی درباره ارتباط با این نظام غیرمشروع هشدار دادند و از دولت‌های خارجی خواستند از هر گونه همکاری با حکومت پهلوی خودداری کنند.<ref>قاسم‌پور، ج۲، ص۴۱۹-۴۲۰.</ref>


او پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به فعالیت در [[کمیته انقلاب اسلامی|کمیته‌های انقلاب اسلامی]] پرداخت. سپس در [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی]] مشغول به فعالیت شد و مدتی هم قاضـی [[دادگاه ویـژه روحانیت]] بود. همچنین مدتی در سمت قاضـی دادگاه انتظـامی قضات به فعالیت پرداخت.<ref>خاطرات ۱۵ خرداد، ص۶۰.</ref> تهرانی که از اعضای [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] بود، سال‌ها به تدریس مکاسب در حوزه علمیه قم پرداخت و علاوه بر آن در بخش امتحانات شورای مدیریت حوزه علمیه قم فعالیت می‌کرد. وی هم‌زمان امام جماعت مسجد باغ پنجه قم بود. همچنین در کنار تدریس، به فعالیت‌های پژوهشی می‌پرداخت و تألیفات او عبارت است از: تحقیق درباره [[المکاسب المحرمه (کتاب)|مکاسب المحرمه امام‌خمینی]]، تحقیق [[البیع (کتاب)|کتاب البیع امام‌خمینی]] در دو جلد، تحقیق الرسائل امام‌خمینی در دو جلد. تنظیم [[رساله توضیح المسائل امام‌خمینی]] و تنظیم [[مناسک حج (کتاب)|مناسک حج امام‌خمینی]] ازجمله فعالیت‌های پژوهشی او بود. او همچنین آثار زیر را تألیف کرده است: حاشیه بر توضیح المسائل امام‌خمینی، سلوک عاشورایی (گفتارهایی درباره امام حسین)، رسایل بندگی، اخلاق الهی در ۱۲ جلد، شرح خطبه فدکیه حضرت زهرا(س).<ref>جامعه مدرسین حوزه...، ج۳.</ref>علاوه بر موارد فوق، رساله صله‌رحم از تألیفات مشترک او با [[محمد مؤمن|محمد مؤمن قمی]]، [[سیدمحمد حسینی کاشانی]] و [[حسن طاهری خرم‌آبادی]] است. متن این رساله که حاصل بحث آن چهار نفر است، به درخواست [[مرتضی حائری یزدی]] و به قلم او نوشته شد و به تأیید مرتضی حائری یزدی رسید.<ref>خاطرات آیت‌الله محمد مومن، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref>
== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
حسن تهرانی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به فعالیت در [[کمیته انقلاب اسلامی|کمیته‌های انقلاب اسلامی]] پرداخت. سپس در [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی]] مشغول به فعالیت شد و مدتی هم قاضـی [[دادگاه ویـژه روحانیت]] بود. همچنین مدتی در سمت قاضـی دادگاه انتظـامی قضات به فعالیت پرداخت.<ref>خاطرات ۱۵ خرداد، ص۶۰.</ref> تهرانی که از اعضای [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] بود، سال‌ها به تدریس مکاسب در حوزه علمیه قم پرداخت و علاوه بر آن در بخش امتحانات شورای مدیریت حوزه علمیه قم فعالیت می‌کرد. وی هم‌زمان امام جماعت مسجد باغ پنجه قم بود.  


=== تألیفات ===
همچنین در کنار تدریس، به فعالیت‌های پژوهشی می‌پرداخت و تألیفات او عبارت است از: تحقیق درباره [[المکاسب المحرمه (کتاب)|مکاسب المحرمه امام‌خمینی]]، تحقیق [[البیع (کتاب)|کتاب البیع امام‌خمینی]] در دو جلد، تحقیق الرسائل امام‌خمینی در دو جلد. تنظیم [[رساله توضیح المسائل امام‌خمینی]] و تنظیم [[مناسک حج (کتاب)|مناسک حج امام‌خمینی]] ازجمله فعالیت‌های پژوهشی او بود. او همچنین آثار زیر را تألیف کرده است: حاشیه بر توضیح المسائل امام‌خمینی، سلوک عاشورایی (گفتارهایی درباره امام حسین)، رسایل بندگی، اخلاق الهی در ۱۲ جلد، شرح خطبه فدکیه حضرت زهرا(س).<ref>جامعه مدرسین حوزه...، ج۳.</ref>علاوه بر موارد فوق، رساله صله‌رحم از تألیفات مشترک او با [[محمد مؤمن|محمد مؤمن قمی]]، [[سیدمحمد حسینی کاشانی]] و [[حسن طاهری خرم‌آبادی]] است. متن این رساله که حاصل بحث آن چهار نفر است، به درخواست [[مرتضی حائری یزدی]] و به قلم او نوشته شد و به تأیید مرتضی حائری یزدی رسید.<ref>خاطرات آیت‌الله محمد مومن، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref>
== درگذشت ==
حسن تهرانی در چهاردهم دی سال ۱۳۸۵ ش در قم از دنیا رفت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، در [[حرم حضرت معصومه(س)]] در همان شهر به خاک سپرده شد.<ref>علیزاده ثانی.</ref>
حسن تهرانی در چهاردهم دی سال ۱۳۸۵ ش در قم از دنیا رفت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، در [[حرم حضرت معصومه(س)]] در همان شهر به خاک سپرده شد.<ref>علیزاده ثانی.</ref>


۲۱٬۱۴۹

ویرایش