۲۱٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سیدجلالالدین آشتیانی، از شاگردان درس فلسفه (اسفار) امامخمینی. | سیدجلالالدین آشتیانی، از شاگردان درس فلسفه (اسفار) امامخمینی. | ||
سیدجلالالدین آشتیانی در سال | == تحصیل == | ||
سیدجلالالدین آشتیانی در سال ۱۳۰۴ش در شهر آشتیان به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در مکتبخانه قدیم فراگرفت و کتابهایی چون گلستان سعدی، نصاب الصبیان، تاریخ معجم، جامعالمقدمات، قسمتی از دُرّه نادری و نیز قسمتی از کتاب شرح سیوطی را در آنجا خواند. دوره ابتدایی را هم در دبستان خاقانی آنجا به پایان رساند<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۰؛ «مصاحبه با محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۷.</ref> سپس برای تحصیل در مقطع دبیرستان راهی تهران شد، ولی با تشویق [[میرزااحمد آشتیانی|آیتالله میرزا احمد آشتیانی]] و [[میرزا ابوالقاسم آشتیانی]]، در سال ۱۳۲۳ ش راهی [[قم]] شد<ref>ملکی، ص۱۳.</ref> و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] کتاب مغنی و مطول و قسمت زیادی از شرح لمعه را پیش [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] خواند. مدتی هم در درس مطول [[مرتضی مطهری]] حاضر شد. علاوه بر آن، استصحاب رسایل را نزد ایشان خواند. جلد اول کفایه الاصول و شرح شمسیه را هم پیش [[عبدالجواد جبلعاملی|میرزا عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی]] فراگرفت و سپس با معرفی آقا میرزا مهدی آشتیانی، شرح منظومه حکیم سبزواری (تا اواخر الهیات منظومه) را نزد [[مهدی مازندرانی|شیخ مهدی مازندرانی]] فراگرفت. همزمان مکاسب شیخ مرتضی انصاری را هم پیش وی خواند. آشتیانی سپس قسمت زیادی از کتاب شوارق و قسمتی از امور عامه اسفار را نزد شیخ مهدی مازندرانی آموخت <ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۸.</ref> آنگاه هشت سال در درس فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شرکت و درس خارج اصول ایشان را تقریر کرد <ref>صدرای زمان، ص۵۷.</ref> آشتیانی سخت مورد توجه آیتالله بروجردی بود؛ بهگونهای که برخی از معاصران به سبب حسادت، از وی نزد آیتالله بروجردی سعایت میکردند <ref>صدرای زمان، ص۷-۸.</ref> وی یکسال هم در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمدتقی خوانساری|آیتالله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] حاضر شد. علاوه بر آن، مدتی از درسهای خارج آیات [[سیدمحمد حجت کوهکمری]] و [[میرزا رضی تبریزی]] نیز بهره برد. | |||
آشتیانی همزمان و به مدت هشت سال در درس حکمت و فلسفه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی حاضر شد <ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۷-۱۸.</ref> و چند سال هم از درس تفسیر و همچنین اصول فقه آن مرحوم استفاده کرد و علامه طباطبایی کفایه الاصول را به انضمام حواشی استاد خود (حاج شیخ محمدحسین اصفهانی) برای او و جمعی از دوستان تدریس میکرد <ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۱).</ref> | آشتیانی همزمان و به مدت هشت سال در درس حکمت و فلسفه [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی]] حاضر شد <ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۷-۱۸.</ref> و چند سال هم از درس تفسیر و همچنین اصول فقه آن مرحوم استفاده کرد و علامه طباطبایی کفایه الاصول را به انضمام حواشی استاد خود (حاج شیخ محمدحسین اصفهانی) برای او و جمعی از دوستان تدریس میکرد <ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۱).</ref> | ||
سیدحمید روحانی در تحلیلی بر نهضت امامخمینی از او با عنوان یکی از شاگردان امامخمینی نام برده است؛<ref>روحانی، ج ۱، ص۴۹.</ref> فهرستی که به تأیید امامخمینی نیز رسیده است. باوجوداین، آشتیانی در زندگینامه خودنوشت اشارهای به حضور در درس امامخمینی نکرده و او را در فهرست استادان فلسفه خود ذکر نکرده است<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۳.</ref> البته او درباره استادان درس اخلاق خود نیز سکوت کرده و به نظر میرسد حضور او در درس اخلاق امامخمینی قطعی است: «... در مدرسه فیضیه، حضرت امام سقی اللّه تربته را در مدرس زیر کتابخانه، درحالیکه مشغول تدریس بودند زیارت کردم و تمام مطالبی را که آن روز در یک ساعت تقریباً افاضت فرمودند به حافظه سپردم، یعنی عباراتی را که با کمال طلاقت زبان و عذوبت بیان تقریر میفرمودند، از جاذبهای حیرتآور برخوردار بود که در بیان و تقریر و تحریر و عبارات نگنجد. آن روزگار آقا جوان و فوقالعاده بانشاط بود و سعی داشت معضلات تفهیم شود و الحق در صاحب ذوق یک نوع اهتزاز روحانی و طرب قدسی و ملکوتی در مستمع ایجاد مینمود. لسان موعظه امام دومی نداشت یا ما ندیدیم. صحبت در خداشناسی و مراتب و درجات آن بود و تقریر این مهم که احوال همه طوائف از سعدا و اشقیا و متوسطان در قرآن مذکور است، یک درجه از معرفت، تحصیل علم به خداوند است از طریق موجودات محسوسهای که جزء عجائب خلقت هستند و شتر از عجائب خلقت است، ولی اگر کسی حق را از طریق معرفت به حالات و اطوار و ظواهر و بواطن شتر بشناسد، این خود یکی از طرق خداشناسی است و اگر معرفت انسان مادامالعمر منحصر شود به معرفت به حق از طریق این حیوان عجیبالخلقه و از طور محسوس به اطوار معقولات تجاوز ننماید و از عقال عقل خلاص نشود و مخاطب به این خطاب مبرم نگردد که «اولم یکف بربک انه علی کل شئ شهید» او شترشناس است نه خداشناس» <ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴).</ref> | [[سیدحمید روحانی]] در تحلیلی بر نهضت امامخمینی از او با عنوان یکی از [[شاگردان امامخمینی]] نام برده است؛<ref>روحانی، ج ۱، ص۴۹.</ref> فهرستی که به تأیید امامخمینی نیز رسیده است. باوجوداین، آشتیانی در زندگینامه خودنوشت اشارهای به حضور در درس امامخمینی نکرده و او را در فهرست استادان فلسفه خود ذکر نکرده است<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۳.</ref> البته او درباره استادان درس اخلاق خود نیز سکوت کرده و به نظر میرسد حضور او در درس اخلاق امامخمینی قطعی است: <blockquote>«... در مدرسه فیضیه، حضرت امام سقی اللّه تربته را در مدرس زیر کتابخانه، درحالیکه مشغول تدریس بودند زیارت کردم و تمام مطالبی را که آن روز در یک ساعت تقریباً افاضت فرمودند به حافظه سپردم، یعنی عباراتی را که با کمال طلاقت زبان و عذوبت بیان تقریر میفرمودند، از جاذبهای حیرتآور برخوردار بود که در بیان و تقریر و تحریر و عبارات نگنجد. آن روزگار آقا جوان و فوقالعاده بانشاط بود و سعی داشت معضلات تفهیم شود و الحق در صاحب ذوق یک نوع اهتزاز روحانی و طرب قدسی و ملکوتی در مستمع ایجاد مینمود. لسان موعظه امام دومی نداشت یا ما ندیدیم. صحبت در خداشناسی و مراتب و درجات آن بود و تقریر این مهم که احوال همه طوائف از سعدا و اشقیا و متوسطان در قرآن مذکور است، یک درجه از معرفت، تحصیل علم به خداوند است از طریق موجودات محسوسهای که جزء عجائب خلقت هستند و شتر از عجائب خلقت است، ولی اگر کسی حق را از طریق معرفت به حالات و اطوار و ظواهر و بواطن شتر بشناسد، این خود یکی از طرق خداشناسی است و اگر معرفت انسان مادامالعمر منحصر شود به معرفت به حق از طریق این حیوان عجیبالخلقه و از طور محسوس به اطوار معقولات تجاوز ننماید و از عقال عقل خلاص نشود و مخاطب به این خطاب مبرم نگردد که «اولم یکف بربک انه علی کل شئ شهید» او شترشناس است نه خداشناس» <ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴).</ref></blockquote>نگاهی به محتوای درسی آشتیانی (که بیشتر جنبه اخلاقی دارد) و همچنین مکان حضور در آن درس ([[مدرسه فیضیه]]، محل تدریس درس اخلاق) و همچنین سال حضور در آن درس (۱۳۲۳ش)، احتمال حضور او را در [[درس اخلاق امامخمینی]] تقویت میکند. آشتیانی همواره از امامخمینی با عظمت یاد میکرد و ازجمله ایشان را با عنوان «استاد نامدار و وحید ما در علوم نقلیه و عقلیه و مآرب ذوقیه، امام عارف حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی» یاد کرده است. آشتیانی همچنین نگاه امامخمینی را در خصوص بزرگان [[فلسفه]] به تصویر میکشید؛ وی در خصوص نگاه امامخمینی به ابنسینا میگوید: «ایرادات مختلفی به شیخ در حکمت الهیه وارد است، ولی با این حال در بین ارباب نظر و تحقیق «لم یکن له کفواً احد»». وی همچنین ملاصدرا را از نگاه امامخمینی چنین به تصویر میکشد: «دوره نضج حکمت متعالیه، دوران صدرالحکماء صاحب اسفار و اتباع مکتب او میباشد، لذا خاتم الحکماء و العرفان، امامخمینی تصریح کردهاند که حکمت متعالیه ملاصدرا و افکار تلامیذ و پیروان او را، حکمت یونانی دانستن ناشی از جهل محض است». | ||
او در مقالهای که پس از [[ارتحال امامخمینی|رحلت امامخمینی]] در مجله کیهان اندیشه نوشت، از امامخمینی تجلیل و اظهار کرد: «بعد از شهریور بیست، زمانی که نگارنده به قصد تحصیل به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان یعنی معرفت اسماءالله و نفیسترین دانش بشری موروث از اولیا: علم توحید و ولایت و نبوت و شئون آن محسوب میشدند و مدتی برای برخی از ارباب معرفت شرح قیصری بر فصوص را تدریس کردند، ولی محیط لیاقت آموزش اشرف علوم و فنون را نداشت»<ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴.</ref> او درباره ویژگیهای درس امامخمینی میگوید: <blockquote>«امام (اعلیالله مقامه) خود بنیانگذار مرجعیت خویش بود، به این معنی که توفیق او در تدریس فقه و اصول فقه خارج حیرتآور است. آن مرحوم در مدتی نسبتاً کم از نواحی هوش سرشار و ذوق کممانند و دقت نظر و حسن سلیقه در تدریس، به انضمام طلاقت زبان و قدرت بیان و قوه فوقالعاده در تفهیم مطالب و احتراز از نقل اقوال علما و فقها در حد خارج از اعتدال و لزوم، طلاب مستعد و باهوش را به درس خود متوجه نمود و بسیار زودتر از آنچه محتمل بود، بزرگترین و پرجمعیتترین حوزه فقاهت و اجتهاد را از آن خود نمود. با آنکه استاد مسلم معقول و حکمت بود، از آمیختن مسائل حکمی با علم اصول و فقه سخت خودداری میفرمود و معتقد بود که هر علمی جا و مقام خاص دارد»<ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴؛ پابهپای آفتاب، ج ۳، ص۱۹۵-۱۹۶).</ref></blockquote>سیدجلالالدین آشتیانی پس از فراگیری الهیات و امور عامه اسفار و الهیات شفا، تابستان به قزوین مسافرت کرد و مدتی در درس فلسفه [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی|آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] حاضر شد. سپس آیتالله رفیعی قزوینی به درخواست آشتیانی به قم رفت و تدریس درس اسفار ملاصدرا را در آن شهر شروع کرد و آشتیانی و همچنین [[سیدمصطفی خمینی]] همراه با جمعی معدود، در درس اسفار او شرکت میکردند. آیتالله رفیعی قزوینی همچنین تدریس در درس خارج اصول را آغاز کرد و آشتیانی از آن درس هم بهره برد. حضور آیتالله رفیعی قزوینی در قم یک ماه به درازا نکشید و وی به قزوین بازگشت و آشتیانی هم برای استفاده از درس او، راهی قزوین شد. آشتیانی سپس راهی عراق شد و در حوزه علمیه آن شهر دو سال از دروس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[حسین حلی|شیخ حسین حلی]] و [[سیدعبدالهادی حسینی شیرازی]] استفاده کرد و در کنار آن مرتب و بدون وقفه در درس [[میرزا حسن موسوی بجنوردی|آیتالله میرزا حسن موسوی بجنوردی خراسانی]] حاضر میشد. پس از بازگشت به کشور به تهران رفت و همان زمان علیرغم آنکه از درس [[میرزا مهدی آشتیانی]] محروم بود، ولی برخی از مشکلات فلسفی و عرفانی خود را به ایشان مینوشت و پاسخ خود را دریافت میکرد. همچنین حدود یکسال در درس اسفار [[میرزااحمد آشتیانی|آیتالله میرزا احمد آشتیانی]] حاضر شد.<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ۲۲-۲۵).</ref> | |||
آشتیانی از اواسط دهه ۱۳۳۰ش تدریس دروس فلسفی را در مراکز علمی و دانشگاهی آغاز کرد. وی از مهر ۱۳۳۸ به تدریس در دانشکده علوم معقول و منقول دانشگاه مشهد و مؤسسه وعظ و تبلیغ پرداخت و سپس با تألیف رسالهای در مبحث وجود و عرضه آن به دانشکده فوق در بهمن ۱۳۳۸، به استخدام آن دانشکده درآمد. همچنین از بهمن ۱۳۳۹ به نمایندگی از دانشکده علوم معقول و منقول، در انجمن تألیف و ترجمه دانشگاه مشهد عضویت یافت. در خرداد ۱۳۴۰ش به رتبه دانشیاری در آنجا رسیدو در آذر ۱۳۴۵ به درجه استادی ارتقا یافت. مأموریت یکساله به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در مهر ۱۳۴۶، سخنرانی در آیین بزرگداشت ملاهادی سبزواری در دانشگاه تهران به دعوت مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا، شعبه تهران، با عنوان «سبزواری کیست؟» در بهمن ۱۳۴۸، شرکت در نخستین کنگره ملی ایرانشناسی در دانشگاه تهران در شهریور ۱۳۴۹، تصدی مدیریت گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مهر ۱۳۴۹، انتصاب مجدد به مدیریت گروه فلسفه و حکمت اسلامی در آذر ۱۳۵۲، عضویت در کمیته تألیف و ترجمه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در دی ۱۳۵۲، عضویت در شورای پژوهش دانشگاه فردوسی برای دو سال از آبان ۱۳۵۵، عضویت در کمیته انتخابات و ترفیعات دانشکده الهیات و معارف اسلامی در آبان ۱۳۵۵، دریافت جایزه بنیاد فرهنگی البرز به خاطر آثار علمی و پژوهشی در سال ۱۳۵۵، انتصاب به سمت مدیرگروه فلسفه و حکمت اسلامی در خرداد ۱۳۷۰، عضویت در هیئت تحریریه نشریه علمی ـ پژوهشی دانشکده الهیات در اسفند ۱۳۷۴، و انتصاب مجدد به سمت مدیرگروه فلسفه و حکمت اسلامی در خرداد ۱۳۷۵ از دیگر سمتهای علمی آشتیانی بود. | |||
آشتیانی از اواسط دهه ۱۳۳۰ش تدریس دروس فلسفی را در مراکز علمی و دانشگاهی آغاز کرد. وی از مهر ۱۳۳۸ به تدریس در دانشکده علوم معقول و منقول دانشگاه مشهد و مؤسسه وعظ و تبلیغ پرداخت و سپس با تألیف رسالهای در مبحث وجود و عرضه آن به دانشکده فوق در بهمن ۱۳۳۸، به استخدام آن دانشکده درآمد. همچنین از بهمن ۱۳۳۹ به نمایندگی از دانشکده علوم معقول و منقول، در انجمن تألیف و ترجمه دانشگاه مشهد عضویت یافت. در خرداد ۱۳۴۰ش به رتبه دانشیاری در آنجا رسیدو در آذر ۱۳۴۵ به درجه استادی ارتقا یافت. مأموریت یکساله به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در مهر ۱۳۴۶، سخنرانی در آیین بزرگداشت ملاهادی سبزواری در دانشگاه تهران به دعوت مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا، شعبه تهران، با عنوان «سبزواری کیست؟» در بهمن ۱۳۴۸، شرکت در نخستین کنگره ملی ایرانشناسی در دانشگاه تهران در شهریور ۱۳۴۹، تصدی مدیریت گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مهر ۱۳۴۹، انتصاب مجدد به مدیریت گروه فلسفه و حکمت اسلامی در آذر ۱۳۵۲، عضویت در کمیته تألیف و ترجمه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در دی ۱۳۵۲، عضویت در شورای پژوهش دانشگاه فردوسی برای دو سال از آبان ۱۳۵۵، عضویت در کمیته انتخابات و ترفیعات دانشکده الهیات و معارف اسلامی در آبان ۱۳۵۵، دریافت جایزه بنیاد فرهنگی البرز به خاطر آثار علمی و پژوهشی در سال ۱۳۵۵، انتصاب به سمت | |||
او در آبان ۱۳۷۵ از خدمت در دانشگاه فردوسی مشهد بازنشسته و در اسفند ۱۳۷۶ توسط فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران بهعنوان «دانشمند برجسته» انتخاب شد. در شهریور ۱۳۷۷ به پیشنهاد دانشگاه فردوسی مشهد بار دیگر به آن دانشگاه بازگشت و به تدریس در آنجا ادامه داد<ref>«سالشمار زندگی استاد سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۱-۱۳.</ref> در مهر همان سال (۱۳۷۷ش) هیئترئیسه دانشگاه فردوسی تصمیم گرفت جشنی در بزرگداشت او برگزار کند. این همایش یا آیین بزرگداشت در پی تجلیل از مقام شامخ علمی، عرفانی و فلسفی استاد جلالالدین آشتیانی و بهصورت باشکوهی در ۸ خرداد ۱۳۷۸ در دانشگاه علوم رضوی آستان قدس رضوی در مشهد مقدس و با شرکت شخصیتهای فلسفی و عرفانی حوزه و دانشگاه برگزار شد<ref>«گزارش نکوداشت استاد سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۵۴-۵۵.</ref> او همچنین در بهمن ۱۳۷۷، جایزه شانزدهمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به مناسبت انتشار کتاب شرح قیصری بر فصوص الحکم دریافت کرد. | او در آبان ۱۳۷۵ از خدمت در دانشگاه فردوسی مشهد بازنشسته و در اسفند ۱۳۷۶ توسط فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران بهعنوان «دانشمند برجسته» انتخاب شد. در شهریور ۱۳۷۷ به پیشنهاد دانشگاه فردوسی مشهد بار دیگر به آن دانشگاه بازگشت و به تدریس در آنجا ادامه داد<ref>«سالشمار زندگی استاد سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۱-۱۳.</ref> در مهر همان سال (۱۳۷۷ش) هیئترئیسه دانشگاه فردوسی تصمیم گرفت جشنی در بزرگداشت او برگزار کند. این همایش یا آیین بزرگداشت در پی تجلیل از مقام شامخ علمی، عرفانی و فلسفی استاد جلالالدین آشتیانی و بهصورت باشکوهی در ۸ خرداد ۱۳۷۸ در دانشگاه علوم رضوی آستان قدس رضوی در مشهد مقدس و با شرکت شخصیتهای فلسفی و عرفانی حوزه و دانشگاه برگزار شد<ref>«گزارش نکوداشت استاد سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۵۴-۵۵.</ref> او همچنین در بهمن ۱۳۷۷، جایزه شانزدهمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به مناسبت انتشار کتاب شرح قیصری بر فصوص الحکم دریافت کرد. | ||
== تألیفات == | |||
سیدجلالالدین آشتیانی در طول عمر هشتادساله خود مقالات و کتابهای بسیار ارزشمندی در موضوعات گوناگون خصوصاً عرفان و فلسفه به جهان دانش تألیف کرده است. | سیدجلالالدین آشتیانی در طول عمر هشتادساله خود مقالات و کتابهای بسیار ارزشمندی در موضوعات گوناگون خصوصاً عرفان و فلسفه به جهان دانش تألیف کرده است. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۴: | ||
د) تعلیقات، تصحیحات و مقدمات آثار عرفانی و فلسفی سیدجلالالدین آشتیانی هم عبارت است از: اثولوجیا: با تعلیقات قاضی سعید قمی، اصول المعارف: فیض کاشانی، انوار جلیه: ملا عبدالله زنوزی، تصحیح و مقدمه سیدجلالالدین آشتیانی، تحفه در مباحث علم: ملا نظر علی گیلانی، تحفة المراد (شرح قصیده میرفندرسکی): عباس شریف دارابی با شرح خلخالی و گیلانی، تفسیر فاتحهالکتاب: تصحیح و مقدمه سیدجلالالدین آشتیانی، تمهید القواعد: صائن الدین علی بن محمد الترکه، المشاعر: صدرالدین شیرازی، رساله النصوص: صدرالدین قونوی با تعلیقات میرزا هاشم اشکوری، رساله نوریه در عالم مثال: حکیم بهایی لاهیجی، رسایل فلسفی (متشابهات قرآن، المسائل القدسیه، اجوبة المسائل): صدرالدین شیرازی، رسایل فلسفی: شامل رساله تحفه (ملا نظر علی گیلانی)، رساله وحدت وجود (ملاعلی نوری)، رساله بسیط الحقیقة کل الاشیاء (ملاعلی نوری)، رسایل وحدت وجود و بداء: سیدمحمدکاظم عصار، رسایل قیصری: داودبن محمود قیصری، شرح فصوص الحکم: مؤیدالدین جندی (با همکاری دکتر ابراهیمی دینانی)، شرح دعاء المعرفة: ملا محمدعلی فاضل خراسانی، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة: صدرالدین شیرازی، قرة العیون: ملامهدی نراقی، اللمعات الالهیة والکلمات الوجیزة: ملا احمد نراقی، لمعات الالهیه: ملا عبدالله زنوزی، المبدأ والمعاد: صدرالدین شیرازی، مجموعه رسایل سبزواری، المسائل القدسیة: صدرالدین شیرازی، مشارق الدراری: سعیدالدین سعید فرغانی، مصباح الهدایة: امامخمینی، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیة: صدرالدین شیرازی، مکاتبات عرفانی: سیداحمد حائری و شیخ محمدحسین غروی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: تصحیح و گردآوری، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص: عبدالرحمن بن احمد جامی، تصحیح ویلیام چیتیک، مقدمه سیدجلالالدین آشتیانی، هدایة الطالبین: حکیم سبزواری، پیشگفتار بر شرح مثنوی معنوی: رینولد نیکلسون، پیشگفتار بر شکوه شمس: آنه ماری شیمل<ref>صدرای زمان، ۱۹۹-۲۳۳؛ ملکی، ص۲۴-۱۱۳، حقدار، ۱۳۷۷، ص۲۸-۴۳).</ref> | د) تعلیقات، تصحیحات و مقدمات آثار عرفانی و فلسفی سیدجلالالدین آشتیانی هم عبارت است از: اثولوجیا: با تعلیقات قاضی سعید قمی، اصول المعارف: فیض کاشانی، انوار جلیه: ملا عبدالله زنوزی، تصحیح و مقدمه سیدجلالالدین آشتیانی، تحفه در مباحث علم: ملا نظر علی گیلانی، تحفة المراد (شرح قصیده میرفندرسکی): عباس شریف دارابی با شرح خلخالی و گیلانی، تفسیر فاتحهالکتاب: تصحیح و مقدمه سیدجلالالدین آشتیانی، تمهید القواعد: صائن الدین علی بن محمد الترکه، المشاعر: صدرالدین شیرازی، رساله النصوص: صدرالدین قونوی با تعلیقات میرزا هاشم اشکوری، رساله نوریه در عالم مثال: حکیم بهایی لاهیجی، رسایل فلسفی (متشابهات قرآن، المسائل القدسیه، اجوبة المسائل): صدرالدین شیرازی، رسایل فلسفی: شامل رساله تحفه (ملا نظر علی گیلانی)، رساله وحدت وجود (ملاعلی نوری)، رساله بسیط الحقیقة کل الاشیاء (ملاعلی نوری)، رسایل وحدت وجود و بداء: سیدمحمدکاظم عصار، رسایل قیصری: داودبن محمود قیصری، شرح فصوص الحکم: مؤیدالدین جندی (با همکاری دکتر ابراهیمی دینانی)، شرح دعاء المعرفة: ملا محمدعلی فاضل خراسانی، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة: صدرالدین شیرازی، قرة العیون: ملامهدی نراقی، اللمعات الالهیة والکلمات الوجیزة: ملا احمد نراقی، لمعات الالهیه: ملا عبدالله زنوزی، المبدأ والمعاد: صدرالدین شیرازی، مجموعه رسایل سبزواری، المسائل القدسیة: صدرالدین شیرازی، مشارق الدراری: سعیدالدین سعید فرغانی، مصباح الهدایة: امامخمینی، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیة: صدرالدین شیرازی، مکاتبات عرفانی: سیداحمد حائری و شیخ محمدحسین غروی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: تصحیح و گردآوری، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص: عبدالرحمن بن احمد جامی، تصحیح ویلیام چیتیک، مقدمه سیدجلالالدین آشتیانی، هدایة الطالبین: حکیم سبزواری، پیشگفتار بر شرح مثنوی معنوی: رینولد نیکلسون، پیشگفتار بر شکوه شمس: آنه ماری شیمل<ref>صدرای زمان، ۱۹۹-۲۳۳؛ ملکی، ص۲۴-۱۱۳، حقدار، ۱۳۷۷، ص۲۸-۴۳).</ref> | ||
سیدجلالالدین آشتیانی در سوم فروردین ۱۳۸۴ در مشهد از دنیا رفت و پیکرش در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد <ref>صاحبی، ص۲۴).</ref> | سیدجلالالدین آشتیانی در سوم فروردین ۱۳۸۴ در [[مشهد]] از دنیا رفت و پیکرش در صحن آزادی [[حرم امام رضا(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>صاحبی، ص۲۴).</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |