۲۱٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
او در مقالهای که پس از [[ارتحال امامخمینی|رحلت امامخمینی]] در مجله کیهان اندیشه نوشت، از امامخمینی تجلیل و اظهار کرد: «بعد از شهریور بیست، زمانی که نگارنده به قصد تحصیل به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان یعنی معرفت اسماءالله و نفیسترین دانش بشری موروث از اولیا: علم توحید و ولایت و نبوت و شئون آن محسوب میشدند و مدتی برای برخی از ارباب معرفت شرح قیصری بر فصوص را تدریس کردند، ولی محیط لیاقت آموزش اشرف علوم و فنون را نداشت»<ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴.</ref> او درباره ویژگیهای درس امامخمینی میگوید: <blockquote>«امام (اعلیالله مقامه) خود بنیانگذار مرجعیت خویش بود، به این معنی که توفیق او در تدریس فقه و اصول فقه خارج حیرتآور است. آن مرحوم در مدتی نسبتاً کم از نواحی هوش سرشار و ذوق کممانند و دقت نظر و حسن سلیقه در تدریس، به انضمام طلاقت زبان و قدرت بیان و قوه فوقالعاده در تفهیم مطالب و احتراز از نقل اقوال علما و فقها در حد خارج از اعتدال و لزوم، طلاب مستعد و باهوش را به درس خود متوجه نمود و بسیار زودتر از آنچه محتمل بود، بزرگترین و پرجمعیتترین حوزه فقاهت و اجتهاد را از آن خود نمود. با آنکه استاد مسلم معقول و حکمت بود، از آمیختن مسائل حکمی با علم اصول و فقه سخت خودداری میفرمود و معتقد بود که هر علمی جا و مقام خاص دارد»<ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴؛ پابهپای آفتاب، ج ۳، ص۱۹۵-۱۹۶).</ref></blockquote>سیدجلالالدین آشتیانی پس از فراگیری الهیات و امور عامه اسفار و الهیات شفا، تابستان به قزوین مسافرت کرد و مدتی در درس فلسفه [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی|آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] حاضر شد. سپس آیتالله رفیعی قزوینی به درخواست آشتیانی به قم رفت و تدریس درس اسفار ملاصدرا را در آن شهر شروع کرد و آشتیانی و همچنین [[سیدمصطفی خمینی]] همراه با جمعی معدود، در درس اسفار او شرکت میکردند. آیتالله رفیعی قزوینی همچنین تدریس در درس خارج اصول را آغاز کرد و آشتیانی از آن درس هم بهره برد. حضور آیتالله رفیعی قزوینی در قم یک ماه به درازا نکشید و وی به قزوین بازگشت و آشتیانی هم برای استفاده از درس او، راهی قزوین شد. آشتیانی سپس راهی عراق شد و در حوزه علمیه آن شهر دو سال از دروس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[حسین حلی|شیخ حسین حلی]] و [[سیدعبدالهادی حسینی شیرازی]] استفاده کرد و در کنار آن مرتب و بدون وقفه در درس [[میرزا حسن موسوی بجنوردی|آیتالله میرزا حسن موسوی بجنوردی خراسانی]] حاضر میشد. پس از بازگشت به کشور به تهران رفت و همان زمان علیرغم آنکه از درس [[میرزا مهدی آشتیانی]] محروم بود، ولی برخی از مشکلات فلسفی و عرفانی خود را به ایشان مینوشت و پاسخ خود را دریافت میکرد. همچنین حدود یکسال در درس اسفار [[میرزااحمد آشتیانی|آیتالله میرزا احمد آشتیانی]] حاضر شد.<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ۲۲-۲۵).</ref> | او در مقالهای که پس از [[ارتحال امامخمینی|رحلت امامخمینی]] در مجله کیهان اندیشه نوشت، از امامخمینی تجلیل و اظهار کرد: «بعد از شهریور بیست، زمانی که نگارنده به قصد تحصیل به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان یعنی معرفت اسماءالله و نفیسترین دانش بشری موروث از اولیا: علم توحید و ولایت و نبوت و شئون آن محسوب میشدند و مدتی برای برخی از ارباب معرفت شرح قیصری بر فصوص را تدریس کردند، ولی محیط لیاقت آموزش اشرف علوم و فنون را نداشت»<ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴.</ref> او درباره ویژگیهای درس امامخمینی میگوید: <blockquote>«امام (اعلیالله مقامه) خود بنیانگذار مرجعیت خویش بود، به این معنی که توفیق او در تدریس فقه و اصول فقه خارج حیرتآور است. آن مرحوم در مدتی نسبتاً کم از نواحی هوش سرشار و ذوق کممانند و دقت نظر و حسن سلیقه در تدریس، به انضمام طلاقت زبان و قدرت بیان و قوه فوقالعاده در تفهیم مطالب و احتراز از نقل اقوال علما و فقها در حد خارج از اعتدال و لزوم، طلاب مستعد و باهوش را به درس خود متوجه نمود و بسیار زودتر از آنچه محتمل بود، بزرگترین و پرجمعیتترین حوزه فقاهت و اجتهاد را از آن خود نمود. با آنکه استاد مسلم معقول و حکمت بود، از آمیختن مسائل حکمی با علم اصول و فقه سخت خودداری میفرمود و معتقد بود که هر علمی جا و مقام خاص دارد»<ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴؛ پابهپای آفتاب، ج ۳، ص۱۹۵-۱۹۶).</ref></blockquote>سیدجلالالدین آشتیانی پس از فراگیری الهیات و امور عامه اسفار و الهیات شفا، تابستان به قزوین مسافرت کرد و مدتی در درس فلسفه [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی|آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] حاضر شد. سپس آیتالله رفیعی قزوینی به درخواست آشتیانی به قم رفت و تدریس درس اسفار ملاصدرا را در آن شهر شروع کرد و آشتیانی و همچنین [[سیدمصطفی خمینی]] همراه با جمعی معدود، در درس اسفار او شرکت میکردند. آیتالله رفیعی قزوینی همچنین تدریس در درس خارج اصول را آغاز کرد و آشتیانی از آن درس هم بهره برد. حضور آیتالله رفیعی قزوینی در قم یک ماه به درازا نکشید و وی به قزوین بازگشت و آشتیانی هم برای استفاده از درس او، راهی قزوین شد. آشتیانی سپس راهی عراق شد و در حوزه علمیه آن شهر دو سال از دروس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[حسین حلی|شیخ حسین حلی]] و [[سیدعبدالهادی حسینی شیرازی]] استفاده کرد و در کنار آن مرتب و بدون وقفه در درس [[میرزا حسن موسوی بجنوردی|آیتالله میرزا حسن موسوی بجنوردی خراسانی]] حاضر میشد. پس از بازگشت به کشور به تهران رفت و همان زمان علیرغم آنکه از درس [[میرزا مهدی آشتیانی]] محروم بود، ولی برخی از مشکلات فلسفی و عرفانی خود را به ایشان مینوشت و پاسخ خود را دریافت میکرد. همچنین حدود یکسال در درس اسفار [[میرزااحمد آشتیانی|آیتالله میرزا احمد آشتیانی]] حاضر شد.<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ۲۲-۲۵).</ref> | ||
== فعالیت علمی در دانشگاه == | |||
آشتیانی از اواسط دهه ۱۳۳۰ش تدریس دروس فلسفی را در مراکز علمی و دانشگاهی آغاز کرد. وی از مهر ۱۳۳۸ به تدریس در دانشکده علوم معقول و منقول دانشگاه مشهد و مؤسسه وعظ و تبلیغ پرداخت و سپس با تألیف رسالهای در مبحث وجود و عرضه آن به دانشکده فوق در بهمن ۱۳۳۸، به استخدام آن دانشکده درآمد. همچنین از بهمن ۱۳۳۹ به نمایندگی از دانشکده علوم معقول و منقول، در انجمن تألیف و ترجمه دانشگاه مشهد عضویت یافت. در خرداد ۱۳۴۰ش به رتبه دانشیاری در آنجا رسیدو در آذر ۱۳۴۵ به درجه استادی ارتقا یافت. مأموریت یکساله به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در مهر ۱۳۴۶، سخنرانی در آیین بزرگداشت ملاهادی سبزواری در دانشگاه تهران به دعوت مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا، شعبه تهران، با عنوان «سبزواری کیست؟» در بهمن ۱۳۴۸، شرکت در نخستین کنگره ملی ایرانشناسی در دانشگاه تهران در شهریور ۱۳۴۹، تصدی مدیریت گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مهر ۱۳۴۹، انتصاب مجدد به مدیریت گروه فلسفه و حکمت اسلامی در آذر ۱۳۵۲، عضویت در کمیته تألیف و ترجمه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در دی ۱۳۵۲، عضویت در شورای پژوهش دانشگاه فردوسی برای دو سال از آبان ۱۳۵۵، عضویت در کمیته انتخابات و ترفیعات دانشکده الهیات و معارف اسلامی در آبان ۱۳۵۵، دریافت جایزه بنیاد فرهنگی البرز به خاطر آثار علمی و پژوهشی در سال ۱۳۵۵، انتصاب به سمت مدیرگروه فلسفه و حکمت اسلامی در خرداد ۱۳۷۰، عضویت در هیئت تحریریه نشریه علمی ـ پژوهشی دانشکده الهیات در اسفند ۱۳۷۴، و انتصاب مجدد به سمت مدیرگروه فلسفه و حکمت اسلامی در خرداد ۱۳۷۵ از دیگر سمتهای علمی آشتیانی بود. | آشتیانی از اواسط دهه ۱۳۳۰ش تدریس دروس فلسفی را در مراکز علمی و دانشگاهی آغاز کرد. وی از مهر ۱۳۳۸ به تدریس در دانشکده علوم معقول و منقول دانشگاه مشهد و مؤسسه وعظ و تبلیغ پرداخت و سپس با تألیف رسالهای در مبحث وجود و عرضه آن به دانشکده فوق در بهمن ۱۳۳۸، به استخدام آن دانشکده درآمد. همچنین از بهمن ۱۳۳۹ به نمایندگی از دانشکده علوم معقول و منقول، در انجمن تألیف و ترجمه دانشگاه مشهد عضویت یافت. در خرداد ۱۳۴۰ش به رتبه دانشیاری در آنجا رسیدو در آذر ۱۳۴۵ به درجه استادی ارتقا یافت. مأموریت یکساله به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در مهر ۱۳۴۶، سخنرانی در آیین بزرگداشت ملاهادی سبزواری در دانشگاه تهران به دعوت مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا، شعبه تهران، با عنوان «سبزواری کیست؟» در بهمن ۱۳۴۸، شرکت در نخستین کنگره ملی ایرانشناسی در دانشگاه تهران در شهریور ۱۳۴۹، تصدی مدیریت گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مهر ۱۳۴۹، انتصاب مجدد به مدیریت گروه فلسفه و حکمت اسلامی در آذر ۱۳۵۲، عضویت در کمیته تألیف و ترجمه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در دی ۱۳۵۲، عضویت در شورای پژوهش دانشگاه فردوسی برای دو سال از آبان ۱۳۵۵، عضویت در کمیته انتخابات و ترفیعات دانشکده الهیات و معارف اسلامی در آبان ۱۳۵۵، دریافت جایزه بنیاد فرهنگی البرز به خاطر آثار علمی و پژوهشی در سال ۱۳۵۵، انتصاب به سمت مدیرگروه فلسفه و حکمت اسلامی در خرداد ۱۳۷۰، عضویت در هیئت تحریریه نشریه علمی ـ پژوهشی دانشکده الهیات در اسفند ۱۳۷۴، و انتصاب مجدد به سمت مدیرگروه فلسفه و حکمت اسلامی در خرداد ۱۳۷۵ از دیگر سمتهای علمی آشتیانی بود. | ||
او در آبان ۱۳۷۵ از خدمت در دانشگاه فردوسی مشهد بازنشسته و در اسفند ۱۳۷۶ توسط فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران بهعنوان «دانشمند برجسته» انتخاب شد. در شهریور ۱۳۷۷ به پیشنهاد دانشگاه فردوسی مشهد بار دیگر به آن دانشگاه بازگشت و به تدریس در آنجا ادامه داد<ref>«سالشمار زندگی استاد سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۱-۱۳.</ref> در مهر همان سال (۱۳۷۷ش) هیئترئیسه دانشگاه فردوسی تصمیم گرفت جشنی در بزرگداشت او برگزار کند. این همایش یا آیین بزرگداشت در پی تجلیل از مقام شامخ علمی، عرفانی و فلسفی استاد جلالالدین آشتیانی و بهصورت باشکوهی در ۸ خرداد ۱۳۷۸ در دانشگاه علوم رضوی آستان قدس رضوی در مشهد مقدس و با شرکت شخصیتهای فلسفی و عرفانی حوزه و دانشگاه برگزار شد<ref>«گزارش نکوداشت استاد سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۵۴-۵۵.</ref> او همچنین در بهمن ۱۳۷۷، جایزه شانزدهمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به مناسبت انتشار کتاب شرح قیصری بر فصوص الحکم دریافت کرد. | او در آبان ۱۳۷۵ از خدمت در دانشگاه فردوسی مشهد بازنشسته و در اسفند ۱۳۷۶ توسط فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران بهعنوان «دانشمند برجسته» انتخاب شد. در شهریور ۱۳۷۷ به پیشنهاد دانشگاه فردوسی مشهد بار دیگر به آن دانشگاه بازگشت و به تدریس در آنجا ادامه داد<ref>«سالشمار زندگی استاد سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۱-۱۳.</ref> در مهر همان سال (۱۳۷۷ش) هیئترئیسه دانشگاه فردوسی تصمیم گرفت جشنی در بزرگداشت او برگزار کند. این همایش یا آیین بزرگداشت در پی تجلیل از مقام شامخ علمی، عرفانی و فلسفی استاد جلالالدین آشتیانی و بهصورت باشکوهی در ۸ خرداد ۱۳۷۸ در دانشگاه علوم رضوی آستان قدس رضوی در مشهد مقدس و با شرکت شخصیتهای فلسفی و عرفانی حوزه و دانشگاه برگزار شد<ref>«گزارش نکوداشت استاد سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۵۴-۵۵.</ref> او همچنین در بهمن ۱۳۷۷، جایزه شانزدهمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به مناسبت انتشار کتاب شرح قیصری بر فصوص الحکم دریافت کرد. |