confirmed، مدیران رابط کاربری، مدیران
۱٬۴۰۰
ویرایش
جز (added Category:پروژه شاگردان using HotCat) |
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | {{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | ||
| عنوان = | | عنوان =سیدعلیاکبر ابوترابیفرد | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| سرشناسی = | | سرشناسی = | ||
| نام کامل = | | نام کامل =سیدعلیاکبر ابوترابیفرد | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| نسب = | | نسب = | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
ابوترابیفرد در روز [[۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]ش در قم حضور داشت و در تظاهرات طلاب علوم حوزوی در اعتراض به دستگیری خمینی شرکت کرد و شاهد حمله و هجوم مأموران حکومت پهلوی و اجتماع اعتراضی مردم قم بود.<ref>قبادی، ص، ۶۸-۶۹.</ref> در فروردین ۱۳۴۳ و پس از بازگشت امامخمینی از حبس و حصر به قم، در سخنرانی ایشان حضور یافت.<ref>قبادی، ص، ۷۳.</ref> او در آخرین روزهای تابستان ۱۳۴۴ش تصمیم گرفت برای تحصیل به [[نجف اشرف]] عزیمت کند؛ وی با کمک [[شیخ سلمان خاقانی]] از علمای [[خرمشهر]] بهصورت غیرقانونی به [[عراق]] رفت و در مدرسه قزوینیها در نجف اشرف مقیم شد. در روز [[تبعید امامخمینی]] از ترکیه به عراق، در مراسم استقبال از ایشان حضور داشت.<ref>قبادی، ص، ۷۴-۷۵.</ref> پس از مدتی حضور در مدرسه قزوینیها به مدرسه خلیلی منتقل شد و در همانجا کفایهالاصول را نزد [[میرزا علی آقا غروی تبریزی]] به پایان رساند. مدتی هم در درس [[شیخ محمدعلی علمی]] حضور یافت و از درس فقه و اصول او بهره برد. همزمان در درس اخلاق او هم شرکت میکرد. از سال ۱۳۴۵ش در درس خارج فقه و اصول وحید خراسانی هم حضور یافت و از همدورههای او میتوان به [[اسماعیل فردوسیپور]]، [[شیخ احمد قوچانی]]، [[شیخ محمد حکیمی]] و [[علی کرباسی]] اشاره کرد. رابطه سیدعلیاکبر ابوترابی با حسین وحید خراسانی فراتر از رابطه استاد و شاگردی بود و زمانی که وحید خراسانی در سال ۱۳۴۹ش برای تبلیغ در [[کویت]] به سر میبرد، به دستور استادش در خانه ایشان مستقر شد. علیاکبر ابوترابیفرد در کنار حضور در درس خارج فقه و اصول وحید خراسانی در درس خارج فقه امامخمینی که در مسجد شیخ انصاری به معروف مسجد ترکها تشکیل میشد شرکت میکرد. او در خاطراتش از حضور دو ساله در آن درس سخن گفته است. وی در درس [[ولایتفقیه]] امامخمینی هم حضور مییافت، بنابراین میتوان احتمال داد که در سالهای ۱۳۴۷-۱۳۴۹ش در درس خارج فقه (بیع مکاسب) ایشان حاضر میشده است. همزمان با تحصیل در [[حوزه علمیه نجف]]، از سال ۱۳۴۸ش به تحصیل در [[دانشکده فقه بغداد]] (کلیه الفقه) وابسته به [[دانشگاه الازهر]] پرداخت. در کنار آن در حوزه علمیه نجف اشرف هم تدریس میکرد.<ref>قبادی، ص، ۷۸-۷۹.</ref> | ابوترابیفرد در روز [[۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]ش در قم حضور داشت و در تظاهرات طلاب علوم حوزوی در اعتراض به دستگیری خمینی شرکت کرد و شاهد حمله و هجوم مأموران حکومت پهلوی و اجتماع اعتراضی مردم قم بود.<ref>قبادی، ص، ۶۸-۶۹.</ref> در فروردین ۱۳۴۳ و پس از بازگشت امامخمینی از حبس و حصر به قم، در سخنرانی ایشان حضور یافت.<ref>قبادی، ص، ۷۳.</ref> او در آخرین روزهای تابستان ۱۳۴۴ش تصمیم گرفت برای تحصیل به [[نجف اشرف]] عزیمت کند؛ وی با کمک [[شیخ سلمان خاقانی]] از علمای [[خرمشهر]] بهصورت غیرقانونی به [[عراق]] رفت و در مدرسه قزوینیها در نجف اشرف مقیم شد. در روز [[تبعید امامخمینی]] از ترکیه به عراق، در مراسم استقبال از ایشان حضور داشت.<ref>قبادی، ص، ۷۴-۷۵.</ref> پس از مدتی حضور در مدرسه قزوینیها به مدرسه خلیلی منتقل شد و در همانجا کفایهالاصول را نزد [[میرزا علی آقا غروی تبریزی]] به پایان رساند. مدتی هم در درس [[شیخ محمدعلی علمی]] حضور یافت و از درس فقه و اصول او بهره برد. همزمان در درس اخلاق او هم شرکت میکرد. از سال ۱۳۴۵ش در درس خارج فقه و اصول وحید خراسانی هم حضور یافت و از همدورههای او میتوان به [[اسماعیل فردوسیپور]]، [[شیخ احمد قوچانی]]، [[شیخ محمد حکیمی]] و [[علی کرباسی]] اشاره کرد. رابطه سیدعلیاکبر ابوترابی با حسین وحید خراسانی فراتر از رابطه استاد و شاگردی بود و زمانی که وحید خراسانی در سال ۱۳۴۹ش برای تبلیغ در [[کویت]] به سر میبرد، به دستور استادش در خانه ایشان مستقر شد. علیاکبر ابوترابیفرد در کنار حضور در درس خارج فقه و اصول وحید خراسانی در درس خارج فقه امامخمینی که در مسجد شیخ انصاری به معروف مسجد ترکها تشکیل میشد شرکت میکرد. او در خاطراتش از حضور دو ساله در آن درس سخن گفته است. وی در درس [[ولایتفقیه]] امامخمینی هم حضور مییافت، بنابراین میتوان احتمال داد که در سالهای ۱۳۴۷-۱۳۴۹ش در درس خارج فقه (بیع مکاسب) ایشان حاضر میشده است. همزمان با تحصیل در [[حوزه علمیه نجف]]، از سال ۱۳۴۸ش به تحصیل در [[دانشکده فقه بغداد]] (کلیه الفقه) وابسته به [[دانشگاه الازهر]] پرداخت. در کنار آن در حوزه علمیه نجف اشرف هم تدریس میکرد.<ref>قبادی، ص، ۷۸-۷۹.</ref> | ||
سیدعلیاکبر ابوترابیفرد در خرداد ۱۳۴۹ش به کشور بازگشت و توسط [[سیدمصطفی خمینی]] مأمور شد اعلامیهای را به تهران برساند.<ref>قبادی، ص، ۸۲،</ref> اما هنگام ورود به کشور در مرز خسروی چمدان او مورد بازرسی قرار گرفت و تعداد ۱۲۵۴ برگ اعلامیه امامخمینی با عنوان «پاسخ به محصلین علوم اسلامی» از او کشف شد. به همین علت دستگیر شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۱.</ref> و مورد بازجویی قرار گرفت | سیدعلیاکبر ابوترابیفرد در خرداد ۱۳۴۹ش به کشور بازگشت و توسط [[سیدمصطفی خمینی]] مأمور شد اعلامیهای را به تهران برساند.<ref>قبادی، ص، ۸۲،</ref> اما هنگام ورود به کشور در مرز خسروی چمدان او مورد بازرسی قرار گرفت و تعداد ۱۲۵۴ برگ اعلامیه امامخمینی با عنوان «پاسخ به محصلین علوم اسلامی» از او کشف شد. به همین علت دستگیر شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۱.</ref> و مورد بازجویی قرار گرفت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۷-۱۰.</ref> وی ابتدا به کرمانشاه منتقل و پس از آن به تهران اعزام شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۱۹.</ref> در زندان قصر و سپس زندان قزلقلعه زندانی شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۸۲.</ref> او پس از محاکمه در نهایت به شش ماه حبس تعلیقی محکوم گردید.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۹۵.</ref> در ۱۷ بهمن ۱۳۴۹a از زندان آزاد شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۱۳۷.</ref> پس از آزادی، در نامه به اداره دادرسی ارتش، خواستار مراجعت به نجف اشرف شد. این درخواست پس از یک ماه و نیم پیگیری بینتیجه ماند و در نهایت ممنوعالخروج از کشور شد و با مسافرت او به عراق مخالفت شد. به همین علت در [[قم]] ماند و به فعالیت در آن شهر ادامه داد.<ref>قبادی، ص۸۹.</ref> | ||
سیدعلیاکبر ابوترابیفرد در همان سال ورود به ایران با سیدعلی اندرزگو آشنا شد. این آشنایی بهتدریج به دوستی تبدیل شد و بر اساس گزارشها در ۱۲ اسفند | سیدعلیاکبر ابوترابیفرد در همان سال ورود به [[ایران]] با [[سیدعلی اندرزگو]] آشنا شد. این آشنایی بهتدریج به دوستی تبدیل شد و بر اساس گزارشها در ۱۲ اسفند ۱۳۵۱ش مناسبات صمیمانهای با یکدیگر داشتند.<ref>قبادی، ص۱۰۱.</ref> این مناسبات باعث شد تا ابوترابیفرد در ۱۶ اسفند ۱۳۵۱ش توسط [[ساواک]] دستگیر و روانه تهران شود. موقعیت سیاسی و همه فعالیتهای اندرزگو بهعنوان یک مبارز مسلمان که مشی مسلحانه نیز داشت باعث شد تا ساواک با حساسیت بیشتری به بازجویی از سیدعلیاکبر ابوترابی بپردازد.<ref>قبادی، ص۱۰۲؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۱-۱۸۳.</ref> پس از فرار اندرزگو از ایران و دستگیری سیدعلیاکبر ابوترابی، رابطه آنها برای مدت چند ماه قطع شد، ولی از تیر ۱۳۵۳ش دوره جدیدی از فعالیتهای ابوترابی و اندرزگو آغاز شد.<ref>قبادی، ص۱۰۳.</ref> ابوترابیفرد پس از آزادی تحت نظر مأموران ساواک قرار داشت و در جریان برگزاری [[جشنهای ۲۵۰۰ ساله]] شاهنشاهی، ساواک خواستار مراقبت از بعضی از مخالفان که از آنان بهعنوان عناصر افراطی نام میبرد شد و سیدعلیاکبر ابوترابیفرد یکی از آنان بود.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۱۵۳.</ref> بر اساس گزارشهای ساواک، او در آن زمان نیز با سیدعلی اندرزگو که با نام مستعار شیخ عباس تهران فعالیت میکرد همکاری داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۱۶۸.</ref> ساواک با اشاره به ارتباط او با شیخ عباس تهرانی خواستار مراقبت از رفتار و فعالیتهای ابوترابی شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۸، ص۲۰۵.</ref> بر اساس گزارش ساواک او در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۲ش در مجلس ترحیمی که در حسینیه حضرتی واقع در شاهزاده حسین قزوین برگزار شده بود، به انتقاد از حکومت پهلوی پرداخت.<ref>قبادی، ص۱۹۲؛ انقلاب اسلامی به...، استان قزوین، کتاب دوم، ص۱۲۶.</ref> در سال ۱۳۵۲ش با سفر به بعضی از شهرها، با روحانیان تبعیدی دیدار کرد که از آن جمله میتوان به دیدار با [[میرزا علیاکبر مشکینی]] در ماهان کرمان، [[سیدعلی خامنهای]] در ایرانشهر، [[سیداسدالله مدنی]] در نورآباد ممسنی.<ref>انقلاب اسلامی به...، استان قزوین، کتاب دوم، ص۱۳۸.</ref> [[محمدجعفری گیلانی]] در نیریز فارس و [[عبدالمجید مولانا]] در تفت یزد اشاره کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۰، ص۲۵۲.</ref> | ||
در آن سالها (۱۳۴۹- | در آن سالها (۱۳۴۹-۱۳۵۲ش) همواره بین شهرهای تهران، قم و قزوین در تردد بود و ساواک او را در ردیف عناصر افراطی میدانست و به همین علت او را تحت نظر قرار میداد. در همان زمان تحصیلات خود را در قم پی گرفت و در درس خارج فقه [[آیتالله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]] شرکت کرد. مدت کوتاهی هم در درس [[آیتالله سیدمحمد روحانی]] حضور یافت. همزمان به تدریس شرح لمعه و رسایل در [[حوزه علمیه قم]] میپرداخت. در همان ایام در موسم تبلیغ از طرف [[سیدمهدی یثربی کاشانی]] برای تبلیغ به روستاهای اطراف کاشان رفت. مدتی هم در شهر فسا در استان فارس و همچنین شهرهای قم و قزوین به سخنرانی و تبلیغ میپرداخت.<ref>قبادی، ص۹۲.</ref> همزمان به همکاری با سیدعلی اندرزگو ادامه میداد. یکی از همکاریهای ابوترابی با سیدعلی اندرزگو تهیه جزوهای با عنوان توحید بود. اندرزگو آن جزوه را در اختیار اعضای [[سازمان مجاهدین خلق]] قرار داد.<ref>قبادی، ص۱۰۹.</ref> پس از تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق، ارتباط خود را با آنان قطع کرد.<ref>قبادی، ص۱۱۱.</ref> ولی به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد. این فعالیتها باعث شد تا ابوترابی تحت تعقیب مأموران حکومت پهلوی قرار گیرد. به همین علت مدتی به [[زاهدان]] رفت و در [[حوزه علمیه]] آنجا که زیر نظر [[شیخ محمد کفعمی]] اداره میشد با مجاهدان [[پاکستان]] ارتباط گرفت تا مقدمات خروجش از کشور را فراهم کنند. سپس با کمک آنان ابتدا به پاکستان رفت و سپس راهی [[لبنان]] شد و در آنجا با فعالان سیاسی ایرانی ارتباط برقرار کرد.<ref>قبادی، ص، ۱۱۷-۱۱۸.</ref> | ||
سیدعلیاکبر ابوترابی پس از مدتی به کشور بازگشت و در پی دستگیری پدرش در مرداد | سیدعلیاکبر ابوترابی پس از مدتی به کشور بازگشت و در پی دستگیری پدرش در مرداد ۱۳۵۷ش، به قزوین رفت، ولی از پذیرش منبر پدرش خودداری کرد. ساواک در گزارشی اعلام کرد که رفتار او در قزوین تحت کنترل است.<ref>انقلاب اسلامی به...، استان قزوین، کتاب سوم، ص۲۷۴.</ref> در دی ۱۳۵۷ش به همکاری با [[کمیته استقبال از امامخمینی]] پرداخت.<ref>قبادی، ص۱۴۹.</ref> در بخش تبلیغات آن کمیته همکاری میکرد.<ref>قبادی، ص۱۵۱.</ref> | ||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | == فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == |