confirmed، مدیران رابط کاربری، مدیران
۱٬۴۰۰
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام) |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | == فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی حفاظت از مجموعه کاخ سعدآباد را بر عهده گرفت که به احتمال زیاد امامخمینی او را به آن سمت منصوب کرده بود تا از اسناد و مدارک در آنجا وجود داشت حفاظت کند. او پس از مدتی به قزوین بازگشت و به عضویت هیئت علمیه قزوین از تشکلهای روحانی باسابقه در قزوین درآمد. آنگاه در کمیته انقلاب اسلامی قزوین عضویت یافت و مسئولیت آن کمیته را بر عهده گرفت. او تا بهار | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] حفاظت از مجموعه کاخ سعدآباد را بر عهده گرفت که به احتمال زیاد [[امامخمینی]] او را به آن سمت منصوب کرده بود تا از اسناد و مدارک در آنجا وجود داشت حفاظت کند. او پس از مدتی به قزوین بازگشت و به عضویت هیئت علمیه قزوین از تشکلهای روحانی باسابقه در قزوین درآمد. آنگاه در [[کمیته انقلاب اسلامی]] قزوین عضویت یافت و مسئولیت آن کمیته را بر عهده گرفت. او تا بهار ۱۳۵۸ش مسئولیت آن کمیته را بر عهده داشت و سپس برای پیشگیری از اختلافات درون کمیته انقلاب اسلامی و برای حفظ انسجام آن، از آن مسئولیت کناره گرفت. مدتی هم به همکاری با کمیته امداد امامخمینی پرداخت.<ref>قبادی، ص۱۵۰-۱۵۵.</ref> | ||
او در نخستین دوره انتخابات شورای شهر در مهر | او در نخستین دوره انتخابات شورای شهر در مهر ۱۳۵۸ش از سوی مردم قزوین به نمایندگی برگزیده شد و به ریاست شورای شهر قزوین انتخاب شد.<ref>قبادی، ص۱۵۸.</ref> وی در مقام رئیس شورای شهر قزوین در سامانبخشی به امور شهری نقش فعالی داشت. همزمان به اقامه [[نماز جماعت]] در مسجدالنبی قزوین که روزگاری محراب پدربزرگش [[سیدابوتراب مجتهد]] بود میپرداخت.<ref>قبادی، ص۱۵۹.</ref> | ||
== اسارت توسط رژیم بعث == | == اسارت توسط رژیم بعث == | ||
ابوترابیفرد با آغاز جنگ تحمیلی در جبهههای جنگ حضور یافت | ابوترابیفرد با آغاز [[جنگ تحمیلی]] در جبهههای جنگ حضور یافت.<ref>قبادی، ص۱۶۵.</ref> با [[مصطفی چمران]] در ستاد جنگهای نامنظم همکاری میکرد.<ref>قبادی، ص۱۶۷.</ref> در بسیاری از عملیات شناسایی شرکت میکرد. او در ۲۶ آذر ۱۳۵۹ش در جبهههای جنوب ناپدید شد و هیچ خبر مشخصی مبنی بر شهادت او وجود نداشت، ولی گمان همگان بر این بود که او به شهادت رسیده است.<ref>قبادی، ص۱۹۳.</ref> مردم قزوین با اطلاع از خبر [[شهادت]] او بازارها را تعطیل کردند.<ref>قبادی، ص۱۹۷.</ref> مراسم یادبود او در چهارم دی ۱۳۵۹ش از سوی هیئتعلمیه قزوین و جامعه [[روحانیت]] آن شهر در مسجدالنبی برگزار شد. امامخمینی در دیدار با [[سیدعباس ابوترابیفرد|سیدعباس ابوترابی]] و اعضای خانواده سیدعلیاکبر ابوترابیفرد گفت: «در حقیقت من فرزند خودم را از دست دادم و در این ماجرا من عزادار هستم».<ref>قبادی، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref> در اسفند ۱۳۵۹ش بود که خبر اسارت سیدعلیاکبر ابوترابی بر سر زبانها افتاد. او در همان زمان در [[استخبارات عراق]] شکنجه میشد. پس از آن نامهنگاری با صلیب سرخ برای شناسایی او آغاز شد و در نهایت مشخص گردید که وی در سلولهای استخبارات [[حزب بعث]] زندانی شده است.<ref>قبادی، ص۲۰۱-۲۰۲.</ref> | ||
نام سیدعلیاکبر ابوترابی در ۳۰ مهر | نام سیدعلیاکبر ابوترابی در ۳۰ مهر ۱۳۶۰ش در فهرست اسرای صلیب سرخ ثبت شد و تا اوایل آذر همان سال در زندان وزارت دفاع و دیگر زندانهای بغداد بود و سپس به اردوگاه الانبار منتقل شد.<ref>قبادی، ص، ۲۱۷.</ref> آنگاه به موصل انتقال یافت و در اردوگاه موصل یک موسوم به اردوگاه قدیم زندانی گردید.<ref>قبادی، ص، ۲۲۵.</ref> او برای اسرا راهنمای کاملی بود و علاوه بر آن، سربازان و نظامیان عراقی هم از او تمجید میکردند.<ref>رنج غربت؛ داغ حسرت: خاطرات آزادگان از دوران اسارت، ۱۲۴-۱۲۵.</ref> این ویژگیها و همچنین فعالیتهای او در زندان در انسجامبخشی به اسرای ایرانی نقش زیادی داشت و به همین علت مأموران حکومت رژیم بعث او را دستگیر و تحت شکنجه قرار میدادند و در مواردی او را در زندان انفرادی محبوس میکردند که از آن جمله میتوان به سه روز زندانی شدن در موصل قدیم اشاره کرد. آنگاه او را به زندان وزارت دفاع انتقال دادند.<ref>قبادی، ۲۳۶.</ref> وی پس از مدتی حبس در زندان وزارت دفاع به اردوگاه شماره سه موصل منتقل و از شهریور ۱۳۶۱ش در آنجا زندانی شد.<ref>قبادی، ص۲۴۳-۲۴۴.</ref> فعالیتهای او در اتحاد میان اسرای ایرانی باعث شد مأموران حکومت رژیم بعث بار دیگر او را به زندان قدیم موصل منتقل کنند. این فعالیتها در آنجا نیز ادامه یافت و رژیم بعث را مجبور کرد این بار او را به الرمادیه انتقال دهند.<ref>قبادی، ص، ۲۶۶-۲۶۸.</ref> ابوترابی در آن زندان مدتها تحت شکنجه قرار میگرفت.<ref>قبادی، ص، ۱۷۰.</ref> سپس در ۲۸ فروردین ۱۳۶۳ش به اردوگاه موصل یک منتقل شد.<ref>قبادی، ص، ۲۶۹.</ref> از ۱۲ اسفند ۱۳۶۳ش از جانب سرگرد خمیس فرمانده عراقی اردوگاه بهعنوان فرمانده اردوگاه موصل یک تعیین شد و تا اول خرداد ۱۳۶۴ش فرماندهی اردوگاه را بر عهده داشت.<ref>قبادی، ص، ۲۸۲.</ref> فعالیتهای او در آن زمان باعث شد پس از سه سال و یک ماه به اردوگاه تکریت پنج تبعید شود.<ref>قبادی، ص، ۲۹۱.</ref> | ||
=== آزادی از اسارت === | === آزادی از اسارت === |