۲۱٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
صادقی تهرانی در پنجسالگی وارد مدرسه اسلام در گذر مستوفی تهران شد و دوران ابتدایی را در آن مدرسه طی کرد. دوران متوسطه را هم در دبیرستان پهلوی تهران (سمیه فعلی) گذراند. او از ۱۴ سالگی تحصیل علوم حوزوی را در مدرسه سپهسالار قدیم آغاز کرد و مقدمات را در آن مدرسه آموخت. آنگاه وارد حلقه درس عرفان و اخلاق [[محمدعلی شاهآبادی]] در مسجد جامع تهران شد. سپس با مشورت آیتالله شاهآبادی، برای تکمیل تحصیلات حوزوی به مدرسه مروی تهران رفت و ادبیات عربی را نزد شیخ محمدحسین زاهد خواند و در درس فقه [[میرزا باقر آشتیانی]] شرکت کرد. همزمان در درس منطق و کلام [[سیدصدرالدین جزایری]] و فلسفه میرزا مهدی و [[میرزااحمد آشتیانی|میرزا احمد آشتیانی]] هم حضور مییافت. مدتی هم از درس فلسفه [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] بهرهمند شد. در کنار تحصیل به تدریس کتابهایی چون جامع المقدمات، حاشیه ملاعبدالله، سیوطی و... میپرداخت.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۲۱-۲۶؛ روحانی صدر «قرآنپژوهان: سیری در زندگینامه آیتالله دکتر محمد صادقی»، ص۴۷-۴۸.</ref> | صادقی تهرانی در پنجسالگی وارد مدرسه اسلام در گذر مستوفی تهران شد و دوران ابتدایی را در آن مدرسه طی کرد. دوران متوسطه را هم در دبیرستان پهلوی تهران (سمیه فعلی) گذراند. او از ۱۴ سالگی تحصیل علوم حوزوی را در مدرسه سپهسالار قدیم آغاز کرد و مقدمات را در آن مدرسه آموخت. آنگاه وارد حلقه درس عرفان و اخلاق [[محمدعلی شاهآبادی]] در مسجد جامع تهران شد. سپس با مشورت آیتالله شاهآبادی، برای تکمیل تحصیلات حوزوی به مدرسه مروی تهران رفت و ادبیات عربی را نزد شیخ محمدحسین زاهد خواند و در درس فقه [[میرزا باقر آشتیانی]] شرکت کرد. همزمان در درس منطق و کلام [[سیدصدرالدین جزایری]] و فلسفه میرزا مهدی و [[میرزااحمد آشتیانی|میرزا احمد آشتیانی]] هم حضور مییافت. مدتی هم از درس فلسفه [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] بهرهمند شد. در کنار تحصیل به تدریس کتابهایی چون جامع المقدمات، حاشیه ملاعبدالله، سیوطی و... میپرداخت.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۲۱-۲۶؛ روحانی صدر «قرآنپژوهان: سیری در زندگینامه آیتالله دکتر محمد صادقی»، ص۴۷-۴۸.</ref> | ||
او در سال ۱۳۲۰ش به [[قم]] رفت و در [[درس فلسفه امامخمینی|درس فلسفه (منظومه) امامخمینی]] در حجره خرمآبادیها در [[مدرسه فیضیه]] حضور یافت. آن روز بحث امامخمینی پیرامون باب «اتحاد صفات ذات با هم و اتحاد صفات ذات با ذات» از منظومه ملاهادی سبزواری بود. حضور در درس امامخمینی مقررات خاص خود را داشت و اگرچه امامخمینی در جلسه نخست، از حضور او ممانعت نکرد ولی وقتی تقریر درس نخستین جلسه حضورش در آن درس را به امامخمینی تقدیم کرد، مورد توجه ایشان قرار گرفت و تا پایان آن درس (۱۳۲۴ش)، از محضر ایشان سود برد.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۳۰؛ «قرآن تنهار معیار در تفسیر در گفتوگو با آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی»، ص۹۸-۹۹؛ «امام مرجعیت را | او در سال ۱۳۲۰ش به [[قم]] رفت و در [[درس فلسفه امامخمینی|درس فلسفه (منظومه) امامخمینی]] در حجره خرمآبادیها در [[مدرسه فیضیه]] حضور یافت. آن روز بحث امامخمینی پیرامون باب «اتحاد صفات ذات با هم و اتحاد صفات ذات با ذات» از منظومه ملاهادی سبزواری بود. حضور در درس امامخمینی مقررات خاص خود را داشت و اگرچه امامخمینی در جلسه نخست، از حضور او ممانعت نکرد ولی وقتی تقریر درس نخستین جلسه حضورش در آن درس را به امامخمینی تقدیم کرد، مورد توجه ایشان قرار گرفت و تا پایان آن درس (۱۳۲۴ش)، از محضر ایشان سود برد.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۳۰؛ «قرآن تنهار معیار در تفسیر در گفتوگو با آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی»، ص۹۸-۹۹؛ «امام مرجعیت را ملازم با دخالت در امر سیاست میدانست: ناگفتهها وخاطرههایی از منش علمی و عملی حضرت امامخمینی(ره) و نهضت اسلامی: درگفتوشنود منتشرنشده با مرحوم آیتالله دکتر محمدصادقی تهرانی»»، ص۲۱.</ref> سپس در [[درس اخلاق امامخمینی]] که روزهای پنجشنبه و جمعه در [[مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه]] برگزار میشد، شرکت کرد. مدت کوتاهی هم از درس سطح کفایه امامخمینی بهرهمند شد.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، خاطرات آیتالله دکتر صادقی تهرانی، ص۳۰؛ «امام مرجعیت را ملازم با دخالت در امر سیاست میدانست: ناگفتهها وخاطرههایی از منش علمی و عملی حضرت امامخمینی(ره) و نهضت اسلامی: درگفتوشنود منتشرنشده با مرحوم آیتالله دکتر محمدصادقی تهرانی»، ص۲۱.</ref> همزمان در درس مکاسب [[سیدمحمد محقق داماد]] و رسائل شیخ مرتضی حائری یزدی و درس کفایه الاصول [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] حضور مییافت.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۳۳.</ref> در همان دوران ازسوی امامخمینی مأمور شد برخی از دروس را به [[سیدمصطفی خمینی]] تدریس کند. او در دوران تعطیلات [[حوزه علمیه قم]] به مشهد میرفت و در درس شرح منظومه حکمت میرزا مهدی اصفهانی شرکت میکرد.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۳۱.</ref> | ||
صادقی تهرانی پس از استقرار سیدحسین طباطبایی بروجردی در قم، در درس خارج فقه و اصول ایشان حاضر شد و مدت هفت سال به استفاده از درس ایشان پرداخت. مدت کوتاهی نیز در [[درس خارج فقه امامخمینی]] شرکت جست ولی این حضور کوتاه بود.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۳۸.</ref> | صادقی تهرانی پس از استقرار سیدحسین طباطبایی بروجردی در قم، در درس خارج فقه و اصول ایشان حاضر شد و مدت هفت سال به استفاده از درس ایشان پرداخت. مدت کوتاهی نیز در [[درس خارج فقه امامخمینی]] شرکت جست ولی این حضور کوتاه بود.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۳۸.</ref> | ||
او در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس تفسیر قرآن [[علامه طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت میکرد.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۴۹.</ref> صادقی تهرانی در سال ۱۳۳۰ ش به تهران بازگشت.<ref>روحانی صدر، «قرآنپژوهان: سیری در زندگینامه آیتالله دکتر محمد صادقی»، ص۵۰.</ref> و در [[ملی شدن صنعت نفت|نهضت ملی شدن صنعت نفت]] در کنار [[سیدابوالقاسم کاشانی]] حضور داشت.<ref>آیتالله کاشانی...، ج۲، ص۸۴۴.</ref> و به سبب همراهی با آیتالله کاشانی، مدتی بازداشت و زندانی شد.<ref>آیتالله کاشانی...، ج۲، ص۸۹۱.</ref> سپس به توصیه آیتالله کاشانی، در آزمون مدرسی دانشکده معقول و منقول شرکت کرد و پس از قبولی در آن آزمون، به تحصیل در آن دانشکده پرداخت و موفق به اخذ لیسانس شد. سپس تحصیلات خود را تا مقطع دکتری ادامه داد.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۵۰-۵۱؛ روحانی صدر، «قرآنپژوهان: سیری در زندگینامه آیتالله دکتر محمد صادقی»، ص۴۶-۵۰.</ref> و با دفاع از رسالهاش با عنوان ستارگان از دیدگاه قرآن، موفق به دریافت مدرک دکتری شد. با پایان تحصیل به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به تدریس در دانشگاه تهران پرداخت. همزمان در برخی از مساجد تهران ازجمله مسجد سرپولک و مسجد امینالسلطان جلسات سخنرانی و تفسیر برگزار میکرد که اغلب اعضای جلسات دانشجویان بودند.<ref>روحانی صدر، «قرآنپژوهان: سیری در زندگینامه آیتالله دکتر محمد صادقی»، ص۴۹-۵۱.</ref> در آن سالها از اطرافیان آیتالله کاشانی محسوب میشد.<ref>آیتالله کاشانی به...، ص۸۹۰.</ref> و در جلساتی که در بیت ایشان برگزار میشد شرکت و سخنرانی میکرد.<ref>آیتالله کاشانی به...، ص۸۹۱ و ۸۹۶ و ۹۱۲.</ref> و به عبارتی، منبری ویژه آیتالله کاشانی محسوب میشد.<ref> | او در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس تفسیر قرآن [[علامه طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت میکرد.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۴۹.</ref> صادقی تهرانی در سال ۱۳۳۰ ش به تهران بازگشت.<ref>روحانی صدر، «قرآنپژوهان: سیری در زندگینامه آیتالله دکتر محمد صادقی»، ص۵۰.</ref> و در [[ملی شدن صنعت نفت|نهضت ملی شدن صنعت نفت]] در کنار [[سیدابوالقاسم کاشانی]] حضور داشت.<ref>آیتالله کاشانی...، ج۲، ص۸۴۴.</ref> و به سبب همراهی با آیتالله کاشانی، مدتی بازداشت و زندانی شد.<ref>آیتالله کاشانی...، ج۲، ص۸۹۱.</ref> سپس به توصیه آیتالله کاشانی، در آزمون مدرسی دانشکده معقول و منقول شرکت کرد و پس از قبولی در آن آزمون، به تحصیل در آن دانشکده پرداخت و موفق به اخذ لیسانس شد. سپس تحصیلات خود را تا مقطع دکتری ادامه داد.<ref>روحانی صدر، خاطرات آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، ص۵۰-۵۱؛ روحانی صدر، «قرآنپژوهان: سیری در زندگینامه آیتالله دکتر محمد صادقی»، ص۴۶-۵۰.</ref> و با دفاع از رسالهاش با عنوان ستارگان از دیدگاه قرآن، موفق به دریافت مدرک دکتری شد. با پایان تحصیل به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به تدریس در دانشگاه تهران پرداخت. همزمان در برخی از مساجد تهران ازجمله مسجد سرپولک و مسجد امینالسلطان جلسات سخنرانی و تفسیر برگزار میکرد که اغلب اعضای جلسات دانشجویان بودند.<ref>روحانی صدر، «قرآنپژوهان: سیری در زندگینامه آیتالله دکتر محمد صادقی»، ص۴۹-۵۱.</ref> در آن سالها از اطرافیان آیتالله کاشانی محسوب میشد.<ref>آیتالله کاشانی به...، ص۸۹۰.</ref> و در جلساتی که در بیت ایشان برگزار میشد شرکت و سخنرانی میکرد.<ref>آیتالله کاشانی به...، ص۸۹۱ و ۸۹۶ و ۹۱۲.</ref> و به عبارتی، منبری ویژه آیتالله کاشانی محسوب میشد.<ref> حجتالاسلاموالمسلمین حاج سیداحمد خمینی به روایت اسناد، ص۹۵.</ref> | ||
صادقی تهرانی در ۲۲ دی ۱۳۴۱ در برگزاری جشن نیمه شعبان در [[حرم حضرت فاطمه معصومه]] نقش داشت و در آن جشن، در حضور امامخمینی به منبر رفت و در سخنانی، بر استقلال حوزههای علمیه از حکومت تأکید کرد. در دومین سالگرد رحلت آیتالله بروجردی در [[مسجد اعظم قم]] در سال ۱۳۴۲ش نیز در سخنان شدیداللحنی، [[حکومت پهلوی]] را مورد انتقاد قرار داد. پس از پایان سخنرانی، شعارهایی در مخالفت با [[محمدرضا پهلوی|محمدرضاشاه]] سر داده شد و اعلامیههای مراجع تقلید پخش گردید. [[امامخمینی]] که در آن سخنرانی حضور داشت، از بیم دستگیری صادقی، او را همراه با خود به منزلشان برد. این سخنرانی بازتاب زیادی داشت و حتی شایع شد که حکومت پهلوی دستور اعدام صادقی تهرانی را صادر کرده است؛ به همین خاطر به بهانه حج، به عراق رفت. او در عراق به مبارزات سیاسی ادامه داد و پس از [[دستگیری امامخمینی]] در [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|پانزده خرداد ۱۳۴۲]] با حضور در بیت مراجع تقلید در نجف اشرف، خواستار واکنش به اقدام حکومت ایران شد. پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به ترکیه]] هم با حضور در بیت [[سیدمحمود حسینی شاهرودی]] و [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، خواستار اقدامی از طرف آنان نسبت به وضعیت امامخمینی گردید. در جریان ورود امامخمینی به عراق، برای استقبال از ایشان به کاظمین رفت و در سفر امامخمینی به سامرا و کربلا هم در کنار امامخمینی حضور داشت. در برنامهریزی برای استقبال از ایشان در نجف اشرف هم نقش داشت. پس از آغاز تدریس خارج فقه امامخمینی در [[مسجد شیخ انصاری نجف اشرف]]، در آن درس شرکت کرد.<ref>«امام مرجعیت را | صادقی تهرانی در ۲۲ دی ۱۳۴۱ در برگزاری جشن نیمه شعبان در [[حرم حضرت فاطمه معصومه]] نقش داشت و در آن جشن، در حضور امامخمینی به منبر رفت و در سخنانی، بر استقلال حوزههای علمیه از حکومت تأکید کرد. در دومین سالگرد رحلت آیتالله بروجردی در [[مسجد اعظم قم]] در سال ۱۳۴۲ش نیز در سخنان شدیداللحنی، [[حکومت پهلوی]] را مورد انتقاد قرار داد. پس از پایان سخنرانی، شعارهایی در مخالفت با [[محمدرضا پهلوی|محمدرضاشاه]] سر داده شد و اعلامیههای مراجع تقلید پخش گردید. [[امامخمینی]] که در آن سخنرانی حضور داشت، از بیم دستگیری صادقی، او را همراه با خود به منزلشان برد. این سخنرانی بازتاب زیادی داشت و حتی شایع شد که حکومت پهلوی دستور اعدام صادقی تهرانی را صادر کرده است؛ به همین خاطر به بهانه حج، به عراق رفت. او در عراق به مبارزات سیاسی ادامه داد و پس از [[دستگیری امامخمینی]] در [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|پانزده خرداد ۱۳۴۲]] با حضور در بیت مراجع تقلید در نجف اشرف، خواستار واکنش به اقدام حکومت ایران شد. پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به ترکیه]] هم با حضور در بیت [[سیدمحمود حسینی شاهرودی]] و [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، خواستار اقدامی از طرف آنان نسبت به وضعیت امامخمینی گردید. در جریان ورود امامخمینی به عراق، برای استقبال از ایشان به کاظمین رفت و در سفر امامخمینی به سامرا و کربلا هم در کنار امامخمینی حضور داشت. در برنامهریزی برای استقبال از ایشان در نجف اشرف هم نقش داشت. پس از آغاز تدریس خارج فقه امامخمینی در [[مسجد شیخ انصاری نجف اشرف]]، در آن درس شرکت کرد.<ref>«امام مرجعیت را ملازم با دخالت در امر سیاست میدانست: ناگفتهها وخاطرههایی از منش علمی و عملی حضرت امامخمینی(ره) و نهضت اسلامی: درگفتوشنود منتشرنشده با مرحوم آیتالله دکتر محمدصادقی تهرانی»، ص۲۲-۲۵.</ref> و ضمن حضور در درس امامخمینی، به تدریس تفسیر قرآن پرداخت. | ||
او همزمان با تحصیل و تدریس، به فعالیتهای سیاسی ادامه میداد و او در ۱۳۴۶ش همراه با جمعی از طلاب و علمای حوزه علمیه نجف اشرف، پس از دستگیری و زندانی شدن [[حسینعلی منتظری]] و [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، با ارسال نامهای به آنان، تأثر خود را از آن اقدام اعلام و بر آزادی فوری آنان تأکید کردند.<ref>روحانی، ج۲، ص۲۶۴-۲۶۵.</ref> در سال ۱۳۴۷ش واسطه دیدار اعضای سازمان آزادیبخش فلسطین با امامخمینی شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۷۵.</ref> در آن دیدار فتوای امامخمینی را درباره کمک به مبارزات ضداسرائیلی مبارزان فلسطینی که پیشتر منتشر شده بود ترجمه کرد. وی در این ترجمه، عبارتهایی را آورده بود که در فتوای فوق نبود بنابراین وقتی امامخمینی از عبارتهای حماسی افزودهشده توسط صادقی تهرانی مطلع شد، مخالفت خود را با آن ابراز کرد.<ref>گوشهای از خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحمود دعایی، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> او همچنین جلساتی در منزل خود برگزار میکرد و [[سیداحمد خمینی]] در شهریور ۱۳۴۶ در یکی از آن جلسات شرکت کرده بود.<ref> | او همزمان با تحصیل و تدریس، به فعالیتهای سیاسی ادامه میداد و او در ۱۳۴۶ش همراه با جمعی از طلاب و علمای حوزه علمیه نجف اشرف، پس از دستگیری و زندانی شدن [[حسینعلی منتظری]] و [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، با ارسال نامهای به آنان، تأثر خود را از آن اقدام اعلام و بر آزادی فوری آنان تأکید کردند.<ref>روحانی، ج۲، ص۲۶۴-۲۶۵.</ref> در سال ۱۳۴۷ش واسطه دیدار اعضای سازمان آزادیبخش فلسطین با امامخمینی شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۷۵.</ref> در آن دیدار فتوای امامخمینی را درباره کمک به مبارزات ضداسرائیلی مبارزان فلسطینی که پیشتر منتشر شده بود ترجمه کرد. وی در این ترجمه، عبارتهایی را آورده بود که در فتوای فوق نبود بنابراین وقتی امامخمینی از عبارتهای حماسی افزودهشده توسط صادقی تهرانی مطلع شد، مخالفت خود را با آن ابراز کرد.<ref>گوشهای از خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحمود دعایی، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> او همچنین جلساتی در منزل خود برگزار میکرد و [[سیداحمد خمینی]] در شهریور ۱۳۴۶ در یکی از آن جلسات شرکت کرده بود.<ref>حجتالاسلاموالمسلمین حاج سیداحمد خمینی به روایت اسناد، ص۹۵.</ref> [[ساواک]] در گزارشی او را یکی از روحانیان افراطی مقیم عراق نامید.<ref>آیتالله حاج...، ص۲۲۲.</ref> | ||
صادقی تهرانی همچنین اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه از امامخمینی دریافت کرده بود.<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۴۹.</ref> و امامخمینی ذیل معرف او عبارت «معروف هستند» را قید کرده بود.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۵۱۱.</ref> صادقی تهرانی در پی [[اخراج ایرانیان از عراق]] در سال ۱۳۵۰ش، از عراق اخراج شد و به [[لبنان]] رفت.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ص۱۶۵.</ref> در لبنان همراه با [[امامموسی صدر|امام موسی صدر]] در احقاق حقوق شیعیان آن کشور میکوشید.<ref>آیتالله امام سیدموسی صدر، ج۲، ص۱۰۷.</ref> همچنین به برخی از ایرانیان که در لبنان دچار مشکلاتی میشدند کمک میکرد.<ref>آیتالله امام سیدموسی صدر، ج۲، ص۱۴۶.</ref> همزمان با فعالیت علیه [[حکومت پهلوی]]، به مبارزه با [[حزب بعث عراق|حکومت بعثی عراق]] نیز میپرداخت. برخی از مواضع او ازجمله مخالفتهای مقطعی با امام موسی صدر، مورد انتقاد برخی از فعالان سیاسی بود.<ref>آیتالله امام سیدموسی صدر، ج۲، ص۳۲۶-۳۲۷.</ref> در سال ۱۳۵۵ش و در پی جنگ داخلی در لبنان، به عربستان سعودی رفت و مدت دو سال در آن کشور بود.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۸، ص۱۶۵.</ref> در آنجا به فعالیت علیه حکومت پهلوی ادامه داد، بهویژه در موسم حج، [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] را توزیع میکرد. این اقدامات باعث شد تحت فشار حکومت ایران بازداشت شود. دولت سعودی قصد بازگرداندن او به ایران را داشت که با اعتراض حجاج، مجبور به آزادی او شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۴۶.</ref> وی پس از آزادی ابتدا به لبنان بازگشت و در چهلمین روز درگذشت [[علی شریعتی]] در بیروت حضور داشت.<ref>آیتالله امام سیدموسی صدر، ج۳، ص۲۵۶.</ref> | صادقی تهرانی همچنین اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه از امامخمینی دریافت کرده بود.<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۴۹.</ref> و امامخمینی ذیل معرف او عبارت «معروف هستند» را قید کرده بود.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۵۱۱.</ref> صادقی تهرانی در پی [[اخراج ایرانیان از عراق]] در سال ۱۳۵۰ش، از عراق اخراج شد و به [[لبنان]] رفت.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ص۱۶۵.</ref> در لبنان همراه با [[امامموسی صدر|امام موسی صدر]] در احقاق حقوق شیعیان آن کشور میکوشید.<ref>آیتالله امام سیدموسی صدر، ج۲، ص۱۰۷.</ref> همچنین به برخی از ایرانیان که در لبنان دچار مشکلاتی میشدند کمک میکرد.<ref>آیتالله امام سیدموسی صدر، ج۲، ص۱۴۶.</ref> همزمان با فعالیت علیه [[حکومت پهلوی]]، به مبارزه با [[حزب بعث عراق|حکومت بعثی عراق]] نیز میپرداخت. برخی از مواضع او ازجمله مخالفتهای مقطعی با امام موسی صدر، مورد انتقاد برخی از فعالان سیاسی بود.<ref>آیتالله امام سیدموسی صدر، ج۲، ص۳۲۶-۳۲۷.</ref> در سال ۱۳۵۵ش و در پی جنگ داخلی در لبنان، به عربستان سعودی رفت و مدت دو سال در آن کشور بود.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۸، ص۱۶۵.</ref> در آنجا به فعالیت علیه حکومت پهلوی ادامه داد، بهویژه در موسم حج، [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] را توزیع میکرد. این اقدامات باعث شد تحت فشار حکومت ایران بازداشت شود. دولت سعودی قصد بازگرداندن او به ایران را داشت که با اعتراض حجاج، مجبور به آزادی او شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۴۶.</ref> وی پس از آزادی ابتدا به لبنان بازگشت و در چهلمین روز درگذشت [[علی شریعتی]] در بیروت حضور داشت.<ref>آیتالله امام سیدموسی صدر، ج۳، ص۲۵۶.</ref> |