پرش به محتوا

سوق مسلمین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ آذر ۱۴۰۱
ابرابزار
(اصلاح ارقام)
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
سوق مسلمین، [[قاعده فقهی]] در حلیت و طهارت اجزای حیوان موجود در [[بازار مسلمانان]].
سوق مسلمین، [[قاعده فقهی]] در حلیت و طهارت اجزای حیوان موجود در [[بازار مسلمانان]].
==معنی==
«سوق» به معنای مکانی است که در آن معامله و [[خرید و فروش]] انجام می‌شود یعنی [[بازار]] <ref>فراهیدی، العین، ۵/۱۹۰ ـ ۱۹۱؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۲۹۶.</ref> و «سوق مسلمین» به بازار مسلمانان گفته می‌شود. سوق مسلمین در اصطلاح قاعده‌ای فقهی است که بر اساس آن گوشت، پوست و سایر اجزای حیواناتی که در بازار مسلمانان خرید و فروش می‌شود، در حکم تذکیه‌شده و طاهر به حساب می‌آید و لازم نیست درباره آنها تحقیق شود <ref>← یزدی، العروة الوثقی، ۱/۱۲۶؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۵۵ ـ ۱۵۶؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۲.</ref>.
==پیشینه==
بحث از سوق‌ مسلمین نخستین بار در احادیث مطرح گردید و بخشی از این روایات در جوامع حدیثی گزارش شده‌اند <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۳/۴۹۰.</ref>. پیرو این روایات در آثار فقهی نیز این بحث مطرح شد؛ هرچند در آثار پیشین، بیشتر به این قاعده استناد شده و خود قاعده بحث و بررسی نشده است <ref>طوسی، المبسوط، ۱/۸۳؛ حلی، محقق، ۱/۱۰۴؛ حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۲/۴۶۴ و ۳/۳۰۴.</ref>. این بحث به‌مرور پس از تکمیل، به صورت یکی از قواعد فقهی مطرح و بررسی شد و برخی از [[فقها]] تحقیقی مستقل درباره آن به دست داده‌اند <ref>صدر، ماوراء الفقه، ۳/۲۶۷؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۴۸۷؛ ایروانی، دروس تمهیدیة، ۲/۷۵.</ref>. امام‌خمینی نیز در برخی از آثار استدلالی خود مانند [[کتاب الطهاره]] <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۷ ـ ۲۵۱.</ref> به بررسی دقیق این قاعده پرداخته و در آثار فتوایی خود نیز مانند [[تحریر الوسیله]] <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۲، ۱۳۸ و ۲/۱۴۵.</ref> و [[توضیح المسائل]] <ref>امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۱۵ و ۴۶۹.</ref> به آن استناد کرده است.
==مدارک قاعده==
قاعده سوق مسلمین از [[قواعد مشهور فقهی]] به شمار آمده است <ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۵۵.</ref> و ارزشمندی و اعتبار آن چنان است که برخی از فقها آن را ضروری مذهب، بلکه [[ضروری دین]] دانسته‌اند <ref>سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذّب الأحکام، ۲۳/۱۰۲.</ref>. فقها ازجمله امام‌خمینی در اثبات این قاعده به دلایل مختلفی استناد کرده‌اند که عبارت‌اند از:
===روایات===
[[روایات]] متعددی گزارش شده است که بر حجیت این قاعده دلالت دارد <ref>کلینی، الکافی، ۷/۳۸۷؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۲/۲۳۴، ۳۶۸ و ۹/۷۲.</ref>. فقها در دوره‌های مختلف به این روایات استناد کرده‌اند <ref>← حلی، علامه، منتهی المطلب، ۴/۲۰۴ ـ ۲۰۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۳۶/۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ خویی، موسوعة، ۲/۴۵۳.</ref>. امام‌خمینی همسو با فقهای پیشین، ذیل بحث از جواز [[نماز]] در لباس دوخته‌شده از اجزای حیوانی که [[ذبح شرعی]] آن مشکوک است، به روایات بحث قاعده سوق مسلمین استناد کرده و برخی از آنها را نقل کرده است <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۰ ـ ۲۴۱.</ref>؛ ازجمله [[صحیحه حلبی]] که [[امام‌صادق(ع)]] در پاسخ به سؤال از خرید چنین لباسی در بازار مسلمانان، اجازه خرید و نمازگزاردن با آن تا یقین نیافتن به مردار بودن آن، داده است <ref>کلینی، الکافی، ۳/۴۰۳؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۳/۴۹۰.</ref> و صحیحه دیگری که بر اساس آن [[امام‌باقر(ع)]] پرهیز از این‌گونه لباس‌ها را تضییق و سخت‌گیری جاهلانه بر نفس دانسته است که روش [[خوارج]] بوده است <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۳/۴۹۱.</ref>؛
===سیره===
از آغاز شکل‌گیری [[جامعه اسلامی]]، همه مسلمانان، [[ائمه شیعه(ع)]] و اصحاب آنان، بدون تحقیق از چگونگی ذبح حیوانات، گوشت و پوست و سایر اجزای آنها را از بازار مسلمانان خریداری می‌کردند. با توجه به این سیره مستمره، بی‌تردید شارع مقدس حجیت این قاعده را امضا و تأیید کرده است <ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۰؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۴۸۷؛ سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذّب الأحکام، ۲۳/۱۰۲.</ref>. امام‌خمینی نیز بر این باور است که [[سیره عقلا]]، ظهور در عمل به قاعده سوق مسلمین دارد. حتی از نظر ایشان اگر بازاری، بازار مسلمانان و محل عرضه کالای ایشان باشد و در میان آنان غیر مسلمانی نیز زندگی کند و کالایی برای فروش عرضه کند، احتمال اینکه آن را از سرزمین غیر اسلامی آورده باشد، احتمال بعیدی است که عقلا به آن اعتنا نمی‌کنند <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۸.</ref>؛
===اجماع===
برخی از فقها [[اجماع]] را یکی از دلیل‌های اثبات حجیت قاعده سوق مسلمین دانسته‌اند <ref>← سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذّب الأحکام، ۱/۳۲۳.</ref>؛ هرچند با توجه به مستندبودن این قاعده به روایات و سیره، اجماع نمی‌تواند دلیل مستقلی محسوب گردد <ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۵۶؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۴۸۸.</ref>؛
==شرایط قاعده==
برای استناد به قاعده سوق مسلمین شرایطی ذکر شده است که عبارت‌اند از:
===انتساب بازار به مسلمانان===
از نظر فقها بازاری معتبر است که بیشتر اهالی آن مسلمان باشند؛ گرچه در سرزمینی قرار گرفته باشد که حاکم آن مسلمان نیست <ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱/۲۸۵؛ طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، ۱۳/۳۴۳.</ref>. برخی نیز معیار تشخیص چنین بازاری را تنها [[عرف]] دانسته‌اند <ref>سبزواری، محمدباقر، ۲/۵۹۰؛ مجلسی، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، ۱۴/۲۶۴.</ref>. امام‌خمینی معتقد است موضوع حکم در قاعده سوق مسلمین، اجتماع مسلمانان است؛ از این‌رو واژه «سوق» و «مملوک‌بودن سرزمین» خصوصیتی ندارد و اگر کالایی مانند لباس چرمی، ساخته اجتماع مسلمانان باشد، مشمول این حکم خواهد بود؛ هرچند مسلمانان، ساکن آن سرزمین نباشند <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۰.</ref>؛
===اسلام فروشنده===
برخی از فقها بر این باورند که استناد به قاعده سوق مسلمین مشروط به این است که فروشنده [[مسلمان]] یا در حکم مسلمان باشد <ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۲/۴۳۳؛ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۱/۲۶۹.</ref>. در برابر این دیدگاه، دو نظر دیگر نیز مطرح شده است: برخی گفته‌اند باید اسلام فروشنده احراز شود <ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱/۳۲۸.</ref> و برخی بازار مسلمانان را اماره تذکیه دانسته‌اند و مسلمان‌بودن فروشنده را شرط ندانسته‌اند <ref>نراقی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، ۱/۳۵۱.</ref>. امام‌خمینی نیز همسو با این نظر، مقتضای اطلاق ادله را ثبوت تذکیه حتی در صورتی می‌داند که فروشنده، شخص کافری باشد که در بازار مسلمانان خرید و فروش می‌کند <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۷.</ref>؛ زیرا از نظر عقلا اینکه کافر کالای خود را از غیر اهل این سوق خریده باشد، احتمال بعیدی است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۴/۲۴۸.</ref>؛ هرچند ایشان در مقام فتوا جز در مواردی که تذکیه احراز شده <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۲.</ref>، پرهیز از گوشت و پوستی را که کافر واسطه فروش آن بوده لازم دانسته است؛ مگر احراز شود پیش از آن، در دست مسلمان بوده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۱۴۵ ـ ۱۴۶.</ref> یا احتمال داده شود مسلمانی که کالا را از کافر خریداری کرده، درباره تذکیه آن تفحص کرده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۸؛ امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۴۹۹.</ref>.
==اماریت قاعده سوق مسلمین==
در اینکه قاعده سوق مسلمین اماره ([[طریق ظنی]]) است یا اصل عملی، بحث و نظر است <ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۵.</ref>. قاعده سوق اگر اصل عملی باشد، غیر تنزیلی‌بودنِ آن را نامحتمل دانسته‌اند؛ زیرا اگر اصل غیر تنزیلی باشد، اصل عدم تذکیه بر آن حاکم خواهد شد و در این صورت قاعده سوق هیچ موردی برای جریان نخواهد داشت؛ چنان‌که هر اصل محکومی این‌گونه است و این امر برخلاف [[سیره متشرعه]] خواهد بود؛ زیرا متشرعه در موارد مشکوک با استناد به قاعده سوق، آثار تذکیه را بار کرده‌اند <ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۵.</ref>. اصل تنزیلی‌بودن قاعده سوق را کسی نپذیرفته است؛ زیرا متشرعه قاعده سوق را طریق و کاشف از واقع می‌دانند؛ در حالی‌که [[اصول عملیه]] چنین قابلیتی را ندارند <ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۵.</ref>. قائلان به اماره‌بودن نیز درباره این قاعده اختلاف نظر دارند. برخی قاعده سوق مسلمین را اماره مستقل نمی‌دانند و معتقدند اماره‌بودن آن به سبب برگشت به اصل صحت است <ref>← نجفی، جواهر الکلام، ۸/۵۶؛ روحانی، منتقی الاصول، ۷/۷۳؛ سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذّب الأحکام، ۱/۳۲۳.</ref>؛ اما برخی دیگر اماره‌بودن آن را از باب [[قاعده ید]] دانسته‌اند <ref>بحرانی، الرسائل الأحمدیه، ۲/۱۳۶؛ خویی، موسوعة، ۲/۴۵۲.</ref>. برخی نیز آن را بدون اینکه به قاعده دیگری ارجاع دهند، اماره تذکیه دانسته‌اند <ref>همدانی، مصباح الفقیه، ۸/۱۱۷؛ بروجردی، تبیان الصلاة، ۴/۱۳؛ محقق داماد، کتاب الصلاة، ۲/۲۲۹؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۰ ـ ۱۶۱ و ‌۱۶۵.</ref>.


[[امام‌خمینی]] بر این باور است که قاعده سوق مسلمین [[اماره عقلایی|اماره عُقلایی]] و کاشف از تذکیه شرعی نیست، بلکه حکم به تذکیه از باب توسعه و تسهیل بر افراد است <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۶.</ref>؛ زیرا در عصر صدور روایاتِ مربوط به سوق مسلمین، بازار در اختیار شیعیان نبوده و آنان بازاری در این مناطق نداشته‌اند؛ در حالی‌که [[شیعه]] و [[سنی]] در بسیاری از شرایط اصلی ذبح و حلال‌بودن حیواناتِ ذبح‌شده به دست اهل کتاب، با یکدیگر اختلاف نظر داشتند؛ از این‌رو این حکم جهت توسعه برای شیعیان تشریع شده است <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref>. ایشان تصریح می‌کند دلالت قاعده سوق مسلمین بر تذکیه نه به سبب [[اصالة‌الصحه]] و نه از باب اماره‌بودن قاعده ید است، بلکه از باب توسعه بر بندگان است <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۷.</ref>. از این سخن استفاده می‌شود از نگاه ایشان قلمرو قاعده سوق مسلمین در حد اثبات تذکیه و طهارت گوشت و پوست و سایر اجزای حیوانات است که در بازار مسلمانان عرضه شده و ملکیت کالا با این قاعده قابل اثبات نیست؛ زیرا اماره ملکیت، قاعده ید است که از منظر ایشان قاعده‌ای مستقل و جدای از قاعده سوق مسلمین است <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۷.</ref> و واسطه اثبات حکم به وسیله قاعده سوق نیست <ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۱.</ref>.
== معنی ==
==پانویس==
«سوق» به معنای مکانی است که در آن معامله و [[خرید و فروش]] انجام می‌شود یعنی [[بازار]]<ref>فراهیدی، العین، ۵/۱۹۰–۱۹۱؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۲۹۶.</ref> و «سوق مسلمین» به بازار مسلمانان گفته می‌شود. سوق مسلمین در اصطلاح قاعده‌ای فقهی است که بر اساس آن گوشت، پوست و سایر اجزای حیواناتی که در بازار مسلمانان خرید و فروش می‌شود، در حکم تذکیه‌شده و طاهر به حساب می‌آید و لازم نیست دربارهٔ آنها تحقیق شود.<ref>← یزدی، العروة الوثقی، ۱/۱۲۶؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۵۵–۱۵۶؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۲.</ref>
 
== پیشینه ==
بحث از سوق مسلمین نخستین بار در احادیث مطرح گردید و بخشی از این روایات در جوامع حدیثی گزارش شده‌اند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۳/۴۹۰.</ref> پیرو این روایات در آثار فقهی نیز این بحث مطرح شد؛ هرچند در آثار پیشین، بیشتر به این قاعده استناد شده و خود قاعده بحث و بررسی نشده‌است.<ref>طوسی، المبسوط، ۱/۸۳؛ حلی، محقق، ۱/۱۰۴؛ حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۲/۴۶۴ و ۳/۳۰۴.</ref> این بحث به‌مرور پس از تکمیل، به صورت یکی از قواعد فقهی مطرح و بررسی شد و برخی از [[فقها]] تحقیقی مستقل دربارهٔ آن به دست داده‌اند.<ref>صدر، ماوراء الفقه، ۳/۲۶۷؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۴۸۷؛ ایروانی، دروس تمهیدیة، ۲/۷۵.</ref> امام‌خمینی نیز در برخی از آثار استدلالی خود مانند [[کتاب الطهاره]]<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۷–۲۵۱.</ref> به بررسی دقیق این قاعده پرداخته و در آثار فتوایی خود نیز مانند [[تحریر الوسیله]]<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۲، ۱۳۸ و ۲/۱۴۵.</ref> و [[توضیح المسائل]]<ref>امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۱۵ و ۴۶۹.</ref> به آن استناد کرده‌است.
 
== مدارک قاعده ==
قاعده سوق مسلمین از [[قواعد مشهور فقهی]] به‌شمار آمده‌است<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۵۵.</ref> و ارزشمندی و اعتبار آن چنان است که برخی از فقها آن را ضروری مذهب، بلکه [[ضروری دین]] دانسته‌اند.<ref>سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذّب الأحکام، ۲۳/۱۰۲.</ref> فقها ازجمله امام‌خمینی در اثبات این قاعده به دلایل مختلفی استناد کرده‌اند که عبارت‌اند از:
 
=== روایات ===
[[روایات]] متعددی گزارش شده‌است که بر حجیت این قاعده دلالت دارد.<ref>کلینی، الکافی، ۷/۳۸۷؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۲/۲۳۴، ۳۶۸ و ۹/۷۲.</ref> فقها در دوره‌های مختلف به این روایات استناد کرده‌اند.<ref>← حلی، علامه، منتهی المطلب، ۴/۲۰۴–۲۰۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۳۶/۱۳۸–۱۴۰؛ خویی، موسوعة، ۲/۴۵۳.</ref> امام‌خمینی همسو با فقهای پیشین، ذیل بحث از جواز [[نماز]] در لباس دوخته‌شده از اجزای حیوانی که [[ذبح شرعی]] آن مشکوک است، به روایات بحث قاعده سوق مسلمین استناد کرده و برخی از آنها را نقل کرده‌است<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۰–۲۴۱.</ref>؛ ازجمله [[صحیحه حلبی]] که [[امام‌صادق(ع)]] در پاسخ به سؤال از خرید چنین لباسی در بازار مسلمانان، اجازه خرید و نمازگزاردن با آن تا یقین نیافتن به مردار بودن آن، داده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۳/۴۰۳؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۳/۴۹۰.</ref> و صحیحه دیگری که بر اساس آن [[امام‌باقر(ع)]] پرهیز از این‌گونه لباس‌ها را تضییق و سخت‌گیری جاهلانه بر نفس دانسته‌است که روش [[خوارج]] بوده‌است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۳/۴۹۱.</ref>؛
 
=== سیره ===
از آغاز شکل‌گیری [[جامعه اسلامی]]، همه مسلمانان، [[ائمه شیعه(ع)]] و اصحاب آنان، بدون تحقیق از چگونگی ذبح حیوانات، گوشت و پوست و سایر اجزای آنها را از بازار مسلمانان خریداری می‌کردند. با توجه به این سیره مستمره، بی‌تردید شارع مقدس حجیت این قاعده را امضا و تأیید کرده‌است.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۰؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۴۸۷؛ سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذّب الأحکام، ۲۳/۱۰۲.</ref> امام‌خمینی نیز بر این باور است که [[سیره عقلا]]، ظهور در عمل به قاعده سوق مسلمین دارد. حتی از نظر ایشان اگر بازاری، بازار مسلمانان و محل عرضه کالای ایشان باشد و در میان آنان غیر مسلمانی نیز زندگی کند و کالایی برای فروش عرضه کند، احتمال اینکه آن را از سرزمین غیر اسلامی آورده باشد، احتمال بعیدی است که عقلا به آن اعتنا نمی‌کنند<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۸.</ref>؛
 
=== اجماع ===
برخی از فقها [[اجماع]] را یکی از دلیل‌های اثبات حجیت قاعده سوق مسلمین دانسته‌اند<ref>← سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذّب الأحکام، ۱/۳۲۳.</ref>؛ هرچند با توجه به مستندبودن این قاعده به روایات و سیره، اجماع نمی‌تواند دلیل مستقلی محسوب گردد<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۵۶؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۴۸۸.</ref>؛
 
== شرایط قاعده ==
برای استناد به قاعده سوق مسلمین شرایطی ذکر شده‌است که عبارت‌اند از:
 
=== انتساب بازار به مسلمانان ===
از نظر فقها بازاری معتبر است که بیشتر اهالی آن مسلمان باشند؛ گرچه در سرزمینی قرار گرفته باشد که حاکم آن مسلمان نیست.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱/۲۸۵؛ طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، ۱۳/۳۴۳.</ref> برخی نیز معیار تشخیص چنین بازاری را تنها [[عرف]] دانسته‌اند.<ref>سبزواری، محمدباقر، ۲/۵۹۰؛ مجلسی، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، ۱۴/۲۶۴.</ref> امام‌خمینی معتقد است موضوع حکم در قاعده سوق مسلمین، اجتماع مسلمانان است؛ از این‌رو واژه «سوق» و «مملوک‌بودن سرزمین» خصوصیتی ندارد و اگر کالایی مانند لباس چرمی، ساخته اجتماع مسلمانان باشد، مشمول این حکم خواهد بود؛ هرچند مسلمانان، ساکن آن سرزمین نباشند<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۰.</ref>؛
 
=== اسلام فروشنده ===
برخی از فقها بر این باورند که استناد به قاعده سوق مسلمین مشروط به این است که فروشنده [[مسلمان]] یا در حکم مسلمان باشد.<ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۲/۴۳۳؛ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۱/۲۶۹.</ref> در برابر این دیدگاه، دو نظر دیگر نیز مطرح شده‌است: برخی گفته‌اند باید اسلام فروشنده احراز شود<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱/۳۲۸.</ref> و برخی بازار مسلمانان را اماره تذکیه دانسته‌اند و مسلمان‌بودن فروشنده را شرط ندانسته‌اند.<ref>نراقی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، ۱/۳۵۱.</ref> امام‌خمینی نیز همسو با این نظر، مقتضای اطلاق ادله را ثبوت تذکیه حتی در صورتی می‌داند که فروشنده، شخص کافری باشد که در بازار مسلمانان خرید و فروش می‌کند<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۷.</ref>؛ زیرا از نظر عقلا اینکه کافر کالای خود را از غیر اهل این سوق خریده باشد، احتمال بعیدی است<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۴/۲۴۸.</ref>؛ هرچند ایشان در مقام فتوا جز در مواردی که تذکیه احراز شده،<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۲.</ref> پرهیز از گوشت و پوستی را که کافر واسطه فروش آن بوده لازم دانسته‌است؛ مگر احراز شود پیش از آن، در دست مسلمان بوده‌است<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۱۴۵–۱۴۶.</ref> یا احتمال داده شود مسلمانی که کالا را از کافر خریداری کرده، دربارهٔ تذکیه آن تفحص کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۸؛ امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۴۹۹.</ref>
 
== اماریت قاعده سوق مسلمین ==
در اینکه قاعده سوق مسلمین اماره ([[طریق ظنی]]) است یا اصل عملی، بحث و نظر است.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۵.</ref> قاعده سوق اگر اصل عملی باشد، غیر تنزیلی‌بودنِ آن را نامحتمل دانسته‌اند؛ زیرا اگر اصل غیر تنزیلی باشد، اصل عدم تذکیه بر آن حاکم خواهد شد و در این صورت قاعده سوق هیچ موردی برای جریان نخواهد داشت؛ چنان‌که هر اصل محکومی این‌گونه است و این امر برخلاف [[سیره متشرعه]] خواهد بود؛ زیرا متشرعه در موارد مشکوک با استناد به قاعده سوق، آثار تذکیه را بار کرده‌اند.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۵.</ref> اصل تنزیلی‌بودن قاعده سوق را کسی نپذیرفته‌است؛ زیرا متشرعه قاعده سوق را طریق و کاشف از واقع می‌دانند؛ در حالی‌که [[اصول عملیه]] چنین قابلیتی را ندارند.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۵.</ref> قائلان به اماره‌بودن نیز دربارهٔ این قاعده اختلاف نظر دارند. برخی قاعده سوق مسلمین را اماره مستقل نمی‌دانند و معتقدند اماره‌بودن آن به سبب برگشت به اصل صحت است<ref>← نجفی، جواهر الکلام، ۸/۵۶؛ روحانی، منتقی الاصول، ۷/۷۳؛ سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذّب الأحکام، ۱/۳۲۳.</ref>؛ اما برخی دیگر اماره‌بودن آن را از باب [[قاعده ید]] دانسته‌اند.<ref>بحرانی، الرسائل الأحمدیه، ۲/۱۳۶؛ خویی، موسوعة، ۲/۴۵۲.</ref> برخی نیز آن را بدون اینکه به قاعده دیگری ارجاع دهند، اماره تذکیه دانسته‌اند.<ref>همدانی، مصباح الفقیه، ۸/۱۱۷؛ بروجردی، تبیان الصلاة، ۴/۱۳؛ محقق داماد، کتاب الصلاة، ۲/۲۲۹؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۴/۱۶۰–۱۶۱ و ۱۶۵.</ref>
 
[[امام‌خمینی]] بر این باور است که قاعده سوق مسلمین [[اماره عقلایی|اماره عُقلایی]] و کاشف از تذکیه شرعی نیست، بلکه حکم به تذکیه از باب توسعه و تسهیل بر افراد است<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۶.</ref>؛ زیرا در عصر صدور روایاتِ مربوط به سوق مسلمین، بازار در اختیار شیعیان نبوده و آنان بازاری در این مناطق نداشته‌اند؛ در حالی‌که [[شیعه]] و [[سنی]] در بسیاری از شرایط اصلی ذبح و حلال‌بودن حیواناتِ ذبح‌شده به دست اهل کتاب، با یکدیگر اختلاف نظر داشتند؛ از این‌رو این حکم جهت توسعه برای شیعیان تشریع شده‌است.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۵–۲۵۶.</ref> ایشان تصریح می‌کند دلالت قاعده سوق مسلمین بر تذکیه نه به سبب [[اصالةالصحه]] و نه از باب اماره‌بودن قاعده ید است، بلکه از باب توسعه بر بندگان است.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۷.</ref> از این سخن استفاده می‌شود از نگاه ایشان قلمرو قاعده سوق مسلمین در حد اثبات تذکیه و طهارت گوشت و پوست و سایر اجزای حیوانات است که در بازار مسلمانان عرضه شده و ملکیت کالا با این قاعده قابل اثبات نیست؛ زیرا اماره ملکیت، قاعده ید است که از منظر ایشان قاعده‌ای مستقل و جدای از قاعده سوق مسلمین است<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۷.</ref> و واسطه اثبات حکم به وسیله قاعده سوق نیست.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۵۱.</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* اردبیلی، احمدبن‌محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، تحقیق مجتبی عراقی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
* اردبیلی، احمدبن‌محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، تحقیق مجتبی عراقی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب الطهاره، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب الطهاره، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* انصاری، مرتضی، فرائد الاصول (الرسائل)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
* انصاری، مرتضی، فرائد الاصول (الرسائل)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
* ایروانی، باقر، دروس تمهیدیة فی الفقه الاستدلالی علی المذهب الجعفری، قم، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
* ایروانی، باقر، دروس تمهیدیة فی الفقه الاستدلالی علی المذهب الجعفری، قم، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
خط ۳۶: خط ۴۸:
* بحرانی، احمدبن‌صالح، الرسائل الأحمدیه، قم، دارالمصطفی لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
* بحرانی، احمدبن‌صالح، الرسائل الأحمدیه، قم، دارالمصطفی لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
* بروجردی، سیدحسین، تبیان الصلاة، تقریر علی صافی گلپایگانی، قم، گنج عرفان، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.
* بروجردی، سیدحسین، تبیان الصلاة، تقریر علی صافی گلپایگانی، قم، گنج عرفان، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.
* حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* حکیم طباطبایی، سیدمحسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دارالتفسیر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
* حکیم طباطبایی، سیدمحسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دارالتفسیر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* حلی، محقق، جعفربن‌حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* حلی، محقق، جعفربن‌حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
خط ۴۵: خط ۵۷:
* سبزواری، سیدعبدالأعلی، مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، قم، مؤسسه المنار، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق.
* سبزواری، سیدعبدالأعلی، مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، قم، مؤسسه المنار، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق.
* سبزواری، محمدباقر، کفایة الفقیه، مشهور به کفایة الاحکام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
* سبزواری، محمدباقر، کفایة الفقیه، مشهور به کفایة الاحکام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
* شهید ثانی، زین‌الدین‌‌بن‌علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسه‌ معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* شهید ثانی، زین‌الدین‌بن‌علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسه معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* صدر، سیدمحمد، ماوراء الفقه، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
* صدر، سیدمحمد، ماوراء الفقه، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
* طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، تحقیق محمد بهره‌مند و دیگران، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، تحقیق محمد بهره‌مند و دیگران، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* طوسی، محمدبن‌حسن، المبسوط فی فقه ‌الامامیه، تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
* طوسی، محمدبن‌حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
* طوسی، محمدبن‌حسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* طوسی، محمدبن‌حسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* فاضل لنکرانی، محمد، القواعد الفقهیه، قم، مهر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
* فاضل لنکرانی، محمد، القواعد الفقهیه، قم، مهر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
خط ۵۴: خط ۶۶:
* فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم، کتابخانه آیة‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
* مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم، کتابخانه آیةالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
* محقق داماد، سیدمحمد، کتاب الصلاة، تقریر محمد مؤمن قمی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
* محقق داماد، سیدمحمد، کتاب الصلاة، تقریر محمد مؤمن قمی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
* نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* همدانی، آقارضا، مصباح الفقیه، تحقیق محمد باقری و دیگران، قم، جعفریه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
* همدانی، آقارضا، مصباح الفقیه، تحقیق محمد باقری و دیگران، قم، جعفریه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
* یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی (المحشی)، تحقیق احمد محسنی سبزواری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
* یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی (المحشی)، تحقیق احمد محسنی سبزواری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
 
اکبر زراعتیان، [https://books.khomeini.ir/books/10006/259/ سوق مسلمین]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۶، ص۲۵۹-۲۶۲.
== پیوند به بیرون ==
*اکبر زراعتیان، [https://books.khomeini.ir/books/10006/259/ سوق مسلمین]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۶، ص۲۵۹–۲۶۲.
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های جلد ششم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد ششم دانشنامه]]
۲۱٬۲۰۹

ویرایش