پرش به محتوا

سیدرضا صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۸۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ مرداد ۱۴۰۳
اصلاح ارقام
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
'''سیدرضا صدر'''، از شاگردان درس فلسفه و عرفان امام‌خمینی.  
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =سید رضا صدر
| تصویر            =سید رضا صدر.jpg
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| سرشناسی          =
| نام کامل          =
| لقب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        =۱۳۰۰ش
| زادگاه            =مشهد
| تاریخ وفات        = ۱۲ آبان ۱۳۷۳ش
| شهر وفات          =
| تاریخ شهادت      =
| محل شهادت        =
| محل دفن          =[[حرم حضرت معصومه(س)]]
| خویشاوندان سرشناس =[[امام‌موسی صدر]] (برادر)
| استادان          =
| شاگردان          =
| محل تحصیل        =
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| سایر              =
| سیاسی            =
| اجتماعی          =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
}}'''سیدرضا صدر'''، از شاگردان درس فلسفه و عرفان امام‌خمینی.  


== تولد و خاندان ==
== تولد و خاندان ==
خط ۱۵: خط ۴۵:
کتاب‌های درسی که امام‌خمینی در درس عرفان تدریس می‌کرد شرح قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی بود.<ref>کمالی، ص۴۳۶.</ref>
کتاب‌های درسی که امام‌خمینی در درس عرفان تدریس می‌کرد شرح قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی بود.<ref>کمالی، ص۴۳۶.</ref>


سیدرضا صدر در سنین جوانی به درجه [[اجتهاد]] رسید و علامه عبدالحسین شرف‌الدین پس از آزمودن توان او در علوم حوزوی، وی را نور چشم خود و موجب افتخار خاندان شرف‌الدین نامید.<ref>کمالی، ص۴۳۷.</ref> او همچنین به تدریس [[فلسفه]] در [[حوزه علمیه قم]] می‌پرداخت و سیدمصطفی خمینی به دستور امام‌خمینی، فلسفه را نزد او خواند.<ref>انقلاب و دیپلماسی...، ص۲۹.</ref> او آنگاه به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداخت.<ref>انقلاب و دیپلماسی...، ص۲۹.</ref> همچنین از سال ۱۳۲۸ش درس اخلاق را در شب‌های پنجشنبه در قم و در منزل پدری خود آغاز کرد و این درس تا سال ۱۳۴۶ش که به تهران عزیمت کرد تداوم یافت و نتیجه آن جلسات، سه‌گانه [[دروغ]]، [[حسد]] و [[استقامت]] بود.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۷.</ref> در کنار تدریس درس اخلاق، برخی از دروس متداول حوزوی را هم تدریس می‌کرد؛ ازجمله ابتدا درس‌هایی چون مطول و مغنی را تدریس کرد و سپس به تدریس دروس عالی سطح چون رسایل، مکاسب و کفایه روی آورد و شاگردان زیادی را تربیت کرد و به نوشته محمد رازی در آثار الحجه که در سال ۱۳۳۲ش انتشار یافت، از افاضل مدرسین و دانشمندان حوزه علمیه قم به شمار می‌رفت.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۴۳۸.</ref> [[ساواک]] در گزارشی درباره مدرسان حوزه علمیه قم، او را از جوان‌ترین مدرسان آن حوزه نامید.<ref>مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، ص۶.</ref> سیدرضا صدر از سال ۱۳۲۸ش [[نماز جماعت]] را در مسجد صحن موزه در [[حرم حضرت معصومه(س)]] اقامه می‌کرد و هم‌زمان و پس از درگذشت پدرش آیت‌الله صدر، در مسجد عبداللهی (امام موسی بن جعفر (ع) فعلی) به اقامه نماز جماعت نیز می‌پرداخت. پس از رحلت [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] هم در صحن حرم حضرت معصومه(س) نماز جماعت را اقامه می‌کرد. در تابستان‌ها هم که به مشهد مقدس می‌رفت، نماز جماعت را در مسجد گوهرشاد آن شهر اقامه می‌کرد.<ref>کمالی، ص۴۴۰-۴۴۱.</ref> سیدرضا صدر همچنین از مدرسان فلسفه در [[حوزه علمیه قم]] به شمار می‌رفت و زمانی که [[امام‌خمینی]] به خارج از کشور [[تبعید امام‌خمینی|تبعید]] شد از او خواست که اسفار اربعه و دیگر کتب فلسفی را در قم تدریس کند و او پس از آن تدریس آن درس‌ها را هم ادامه داد.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۷.</ref>
سیدرضا صدر در سنین جوانی به درجه [[اجتهاد]] رسید و علامه عبدالحسین شرف‌الدین پس از آزمودن توان او در علوم حوزوی، وی را نور چشم خود و موجب افتخار خاندان شرف‌الدین نامید.<ref>کمالی، ص۴۳۷.</ref> او همچنین به تدریس [[فلسفه]] در [[حوزه علمیه قم]] می‌پرداخت و سیدمصطفی خمینی به دستور امام‌خمینی، فلسفه را نزد او خواند.<ref>انقلاب و دیپلماسی...، ص۲۹.</ref> او آنگاه به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداخت.<ref>انقلاب و دیپلماسی...، ص۲۹.</ref> همچنین از سال ۱۳۲۸ش درس اخلاق را در شب‌های پنجشنبه در قم و در منزل پدری خود آغاز کرد و این درس تا سال ۱۳۴۶ش که به تهران عزیمت کرد تداوم یافت و نتیجه آن جلسات، سه‌گانه [[دروغ]]، [[حسد]] و [[استقامت]] بود.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۷.</ref> در کنار تدریس درس اخلاق، برخی از دروس متداول حوزوی را هم تدریس می‌کرد؛ ازجمله ابتدا درس‌هایی چون مطول و مغنی را تدریس کرد و سپس به تدریس دروس عالی سطح چون رسایل، مکاسب و کفایه روی آورد و شاگردان زیادی را تربیت کرد و به نوشته محمد رازی در آثار الحجه که در سال ۱۳۳۲ش انتشار یافت، از افاضل مدرسین و دانشمندان حوزه علمیه قم به شمار می‌رفت.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۴۳۸.</ref> [[ساواک]] در گزارشی درباره مدرسان حوزه علمیه قم، او را از جوان‌ترین مدرسان آن حوزه نامید.<ref>مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، ص۶.</ref> سیدرضا صدر از سال ۱۳۲۸ش [[نماز جماعت]] را در مسجد صحن موزه در [[حرم حضرت معصومه(س)]] اقامه می‌کرد و هم‌زمان و پس از درگذشت پدرش آیت‌الله صدر، در مسجد عبداللهی (امام موسی بن جعفر(ع) فعلی) به اقامه نماز جماعت نیز می‌پرداخت. پس از رحلت [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] هم در صحن حرم حضرت معصومه(س) نماز جماعت را اقامه می‌کرد. در تابستان‌ها هم که به مشهد مقدس می‌رفت، نماز جماعت را در مسجد گوهرشاد آن شهر اقامه می‌کرد.<ref>کمالی، ص۴۴۰-۴۴۱.</ref> سیدرضا صدر همچنین از مدرسان فلسفه در [[حوزه علمیه قم]] به شمار می‌رفت و زمانی که [[امام‌خمینی]] به خارج از کشور [[تبعید امام‌خمینی|تبعید]] شد از او خواست که اسفار اربعه و دیگر کتب فلسفی را در قم تدریس کند و او پس از آن تدریس آن درس‌ها را هم ادامه داد.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۷.</ref>


سیدرضا صدر که در مسجد موزه (طباطبایی) قم نماز می‌خواند، در سال ۱۳۴۵ش به درخواست [[سیدکاظم شریعتمداری]]، به تهران عزیمت کرد و در مسجد امام حسین در شرق تهران به اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانی‌های مذهبی پرداخت.<ref>آیت‌الله‌العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۵۸۶؛ کمالی، ص۴۴۲.</ref> سخنرانی‌های او با استقبال مردم مواجه شد و تأثیر زیادی در مردم داشت. به این خاطر ساواک با ارسال نامه‌ای به سیدکاظم شریعتمداری، خواستار تعیین امام جماعتی دیگر برای مسجد امام حسین تهران شد که آیت‌الله شریعتمداری از این کار خودداری کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۰، ص۲۰۳.</ref> پس از آن وی به [[ساواک]] احضار شد، ولی از مراجعه به آن نهاد امنیتی خودداری کرد. او هم‌زمان با تبلیغ دین در آن مسجد، به تدریس فلسفه و خارج فقه و اصول نیز می‌پرداخت. در کنار فعالیت‌های علمی به فعالیت علیه [[حکومت پهلوی]] نیز ادامه می‌داد. پس از رحلت [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]] همراه با جمعی از علمای تهران با ارسال نامه‌ای به امام‌خمینی، آن واقعه را به ایشان تسلیت گفت.<ref>روحانی، ج۲، ص۵۷۷-۵۷۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۳.</ref> همچنین در تهران در جلسات روحانیان مبارز که با حضور افرادی چون [[سیدمحمود طالقانی|سیدمحمود علایی طالقانی]]، [[محمد امامی کاشانی]] و... برگزار می‌شد شرکت می‌کرد و به هم‌اندیشی درباره مسائل روز می‌پرداخت.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۲۸-۲۹.</ref> برخی از جلسات هم در خانه او تشکیل می‌شد.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۴۲۲.</ref> با استناد به یکی از گزارش‌های ساواک، می‌توان احتمال داد که او از مروجان [[مرجعیت امام‌خمینی]] در تهران بوده است؛ بر اساس آن گزارش، [[امام‌خمینی]] یکی از افراد را برای مصرف سهم امام‌خمینی به او ارجاع داده بود.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۵۰۷.</ref> او از افراد مورد اعتماد مرتضی مطهری نیز بود و مطهری در نامه‌ای به هیئت مؤسس [[حسینیه ارشاد]] برای تشکیل شورای عالی روحانی برای آن حسینیه به‌عنوان یک مرکز اجتهادی و فتوایی، ۱۲ نفر بزرگان و علما را معرفی کرد که سیدرضا صدر یکی از آنان بود.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۲۰.</ref> در جریان جنگ‌های اعراب و اسرائیل، [[سیداحمد خوانساری]] مجلسی را برای حمایت از مسلمانان در [[مسجد سیدعزیزالله تهران]] تشکیل داد و سفرای برخی از کشورهای مسلمان هم در آن حضور یافتند که سیدرضا صدر در آن اجتماع سخنرانی کرد.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۲۲.</ref>
سیدرضا صدر که در مسجد موزه (طباطبایی) قم نماز می‌خواند، در سال ۱۳۴۵ش به درخواست [[سیدکاظم شریعتمداری]]، به تهران عزیمت کرد و در مسجد امام حسین در شرق تهران به اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانی‌های مذهبی پرداخت.<ref>آیت‌الله‌العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۵۸۶؛ کمالی، ص۴۴۲.</ref> سخنرانی‌های او با استقبال مردم مواجه شد و تأثیر زیادی در مردم داشت. به این خاطر ساواک با ارسال نامه‌ای به سیدکاظم شریعتمداری، خواستار تعیین امام جماعتی دیگر برای مسجد امام حسین تهران شد که آیت‌الله شریعتمداری از این کار خودداری کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۰، ص۲۰۳.</ref> پس از آن وی به [[ساواک]] احضار شد، ولی از مراجعه به آن نهاد امنیتی خودداری کرد. او هم‌زمان با تبلیغ دین در آن مسجد، به تدریس فلسفه و خارج فقه و اصول نیز می‌پرداخت. در کنار فعالیت‌های علمی به فعالیت علیه [[حکومت پهلوی]] نیز ادامه می‌داد. پس از رحلت [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]] همراه با جمعی از علمای تهران با ارسال نامه‌ای به امام‌خمینی، آن واقعه را به ایشان تسلیت گفت.<ref>روحانی، ج۲، ص۵۷۷-۵۷۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۳.</ref> همچنین در تهران در جلسات روحانیان مبارز که با حضور افرادی چون [[سیدمحمود طالقانی|سیدمحمود علایی طالقانی]]، [[محمد امامی کاشانی]] و... برگزار می‌شد شرکت می‌کرد و به هم‌اندیشی درباره مسائل روز می‌پرداخت.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۲۸-۲۹.</ref> برخی از جلسات هم در خانه او تشکیل می‌شد.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۴۲۲.</ref> با استناد به یکی از گزارش‌های ساواک، می‌توان احتمال داد که او از مروجان [[مرجعیت امام‌خمینی]] در تهران بوده است؛ بر اساس آن گزارش، [[امام‌خمینی]] یکی از افراد را برای مصرف سهم امام‌خمینی به او ارجاع داده بود.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۵۰۷.</ref> او از افراد مورد اعتماد مرتضی مطهری نیز بود و مطهری در نامه‌ای به هیئت مؤسس [[حسینیه ارشاد]] برای تشکیل شورای عالی روحانی برای آن حسینیه به‌عنوان یک مرکز اجتهادی و فتوایی، ۱۲ نفر بزرگان و علما را معرفی کرد که سیدرضا صدر یکی از آنان بود.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۲۰.</ref> در جریان جنگ‌های اعراب و اسرائیل، [[سیداحمد خوانساری]] مجلسی را برای حمایت از مسلمانان در [[مسجد سیدعزیزالله تهران]] تشکیل داد و سفرای برخی از کشورهای مسلمان هم در آن حضور یافتند که سیدرضا صدر در آن اجتماع سخنرانی کرد.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۲۲.</ref>
۲۱٬۱۵۰

ویرایش