۲۱٬۱۵۰
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}}'''سیدرضا صدر'''، از شاگردان درس فلسفه و عرفان امامخمینی. | }}'''سیدرضا صدر'''، از شاگردان [[درس فلسفه امامخمینی|درس فلسفه]] و [[درس عرفان امامخمینی|عرفان امامخمینی]]. | ||
== تولد و خاندان == | == تولد و خاندان == | ||
سیدرضا صدر در سال ۱۳۰۰ش در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی و مرجعیتی در شهر مشهد زاده شد.<ref>انقلاب و دیپلماسی...، ص۲۸.</ref> اجداد او همه از بزرگان اهل علم و از روحانیان و مراجع شاخص بودند و نسب او با ۳۲ واسطه به [[امامکاظم(ع)|امام موسی بن جعفر]] میرسد. پدرش [[سیدصدرالدین صدر|سیدصدرالدین صدر]] از مراجع تقلید مقیم قم و از مدرسان دروس عالی در آن حوزه محسوب میشد و مدتی هم مدیریت [[حوزه علمیه قم]] را همراه با دو تن دیگر از مراجع تقلید ـ سیدمحمد حجت کوهکمری و [[سیدمحمدتقی خوانساری]] ـ بر عهده داشت و پس از عزیمت [[سیدحسین بروجردی|آیتالله بروجردی]] به [[قم]]، زعامت آن حوزه را به ایشان واگذاشت. پدربزرگش سیداسماعیل صدر نیز از مراجع مقیم نجف اشرف و از علمای برجسته اصولی محسوب میشد که سالها به تدریس در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] میپرداخت. جدش سیدصدرالدین صدر عاملی هم از مراجع برجسته زمانه محسوب میشد که سالها به تدریس فقه و اصول و حدیث در [[حوزه علمیه اصفهان]] میپرداخت. او از ناحیه مادر نیز به خاندان مرجعیت وابسته بود؛ جد مادری او سیدحسین طباطبایی قمی از مراجع عظام تقلید بود که در سال ۱۳۱۴ش توسط [[رضا پهلوی|رضاشاه]] به عتبات عالیات تبعید شد. علاوه بر آن در سلسله انساب او میتوان به دو تن از روحانیان شاخص اشاره کرد: شیخ حر عاملی، صاحب اثر گرانسنگ وسایل الشیعه و شیخ زینالدین معروف به شهید ثانی که از طریق جده پدریاش از اجداد او بود.<ref>کمالی، ص۴۳۰-۴۳۱.</ref> خاندان صدر ابتدا به شرفالدین شهرت داشتند و سپس به صدر تغییر نام دادند.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۶.</ref> | |||
== تحصیل == | == تحصیل == | ||
سیدرضا صدر دوران ابتدایی را در مشهد گذراند. آنگاه وارد [[حوزه علمیه مشهد]] شد و ادبیات ازجمله مطول و شمسیه را در آن حوزه و نزد استادان آنجا ازجمله میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری آموخت.<ref>کمالی، ص۴۳۱.</ref> در آن دوره با [[مرتضی مطهری]] هممباحثه بود و درسهایی چون مغنی و مطول را با او [[مباحثه]] میکرد.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۶.</ref> به باور برخی پژوهشگران، مرتضی مطهری بخشی از دروس ریاضی را در همان حوزه نزد او خواند.<ref>کمالی، ص۴۳۲.</ref> آیتالله صدر آنگاه راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر بخش دیگری از دروس ادبیات را نزد میرزا محمدعلی ادیب تهرانی آموخت. سپس در درس میرزا عبدالحسین فقیهی رشتی شرکت کرد.<ref>طباطبایی، ص۲۲۶.</ref> او درس مکاسب را با [[سیداسدالله مدنی|سیداسدالله مدنی تبریزی]] مباحثه کرد. سپس از درس پدرش سیدصدرالدین صدر، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و [[سیدمحمد محقق داماد]] بهره برد.<ref>کمالی، ص۴۳۲.</ref> سپس در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمد حجت کوهکمری]] حضور یافت. پس از ورود [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] به قم در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت و مدتی هم از درس سیدمحمد محقق داماد بهرهمند شد.<ref>کمالی، ص۴۳۲؛ طباطبایی، ص۲۲۶.</ref> او همزمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس فلسفه و عرفان امامخمینی هم حضور یافت.<ref>زریاب خویی، ۱۳۸۷، ص۶۱-۶۳؛ امام به روایت دانشوران، ص۱۶۷-۱۷۰؛ جواهرکلام، ج۴، ص۲۱۶۲.</ref> و از شاگردان درس معقول امامخمینی به شمار میرفت.<ref>شریفرازی، ج۴، ص۵۰۴.</ref> و دروسی چون شرح منظومه ملاهادی سبزواری و اسفار اربعه ملاصدرا را هم نزد [[امامخمینی]] فراگرفت. سیدرضا صدر درباره حضور در درس اسفار امامخمینی میگوید: | سیدرضا صدر دوران ابتدایی را در مشهد گذراند. آنگاه وارد [[حوزه علمیه مشهد]] شد و ادبیات ازجمله مطول و شمسیه را در آن حوزه و نزد استادان آنجا ازجمله میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری آموخت.<ref>کمالی، ص۴۳۱.</ref> در آن دوره با [[مرتضی مطهری]] هممباحثه بود و درسهایی چون مغنی و مطول را با او [[مباحثه]] میکرد.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۶.</ref> به باور برخی پژوهشگران، مرتضی مطهری بخشی از دروس ریاضی را در همان حوزه نزد او خواند.<ref>کمالی، ص۴۳۲.</ref> | ||
آیتالله صدر آنگاه راهی [[قم]] شد و در حوزه علمیه آن شهر بخش دیگری از دروس ادبیات را نزد میرزا محمدعلی ادیب تهرانی آموخت. سپس در درس میرزا عبدالحسین فقیهی رشتی شرکت کرد.<ref>طباطبایی، ص۲۲۶.</ref> او درس مکاسب را با [[سیداسدالله مدنی|سیداسدالله مدنی تبریزی]] مباحثه کرد. سپس از درس پدرش سیدصدرالدین صدر، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و [[سیدمحمد محقق داماد]] بهره برد.<ref>کمالی، ص۴۳۲.</ref> سپس در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمد حجت کوهکمری]] حضور یافت. پس از ورود [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] به قم در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت و مدتی هم از درس سیدمحمد محقق داماد بهرهمند شد.<ref>کمالی، ص۴۳۲؛ طباطبایی، ص۲۲۶.</ref> او همزمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس فلسفه و عرفان امامخمینی هم حضور یافت.<ref>زریاب خویی، ۱۳۸۷، ص۶۱-۶۳؛ امام به روایت دانشوران، ص۱۶۷-۱۷۰؛ جواهرکلام، ج۴، ص۲۱۶۲.</ref> و از شاگردان درس معقول امامخمینی به شمار میرفت.<ref>شریفرازی، ج۴، ص۵۰۴.</ref> و دروسی چون شرح منظومه ملاهادی سبزواری و اسفار اربعه ملاصدرا را هم نزد [[امامخمینی]] فراگرفت. سیدرضا صدر درباره حضور در درس اسفار امامخمینی میگوید: | |||
«آقای خمینی در تدریس اسفار بسیار توانمند بود اما... بر شفای ابنسینا مثل اسفار تسلط ندارد. او شاگرد ملاصدرا بود». | «آقای خمینی در تدریس اسفار بسیار توانمند بود اما... بر شفای ابنسینا مثل اسفار تسلط ندارد. او شاگرد ملاصدرا بود». | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
«پنج یا شش نفر بودیم که تقریباً پنج سال نزد حضرت امام(ره) عرفان خواندیم و این درس از روی متن خاصی نبود؛ بلکه از مطالبی بود که سینه به سینه از دیگر اساتید عرفان به وی رسیده بود».<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> | «پنج یا شش نفر بودیم که تقریباً پنج سال نزد حضرت امام(ره) عرفان خواندیم و این درس از روی متن خاصی نبود؛ بلکه از مطالبی بود که سینه به سینه از دیگر اساتید عرفان به وی رسیده بود».<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> | ||
کتابهای درسی که امامخمینی در درس عرفان تدریس میکرد شرح قیصری بر فصوص الحکم | کتابهای درسی که امامخمینی در درس عرفان تدریس میکرد شرح قیصری بر فصوص الحکم ابنعربی بود.<ref>کمالی، ص۴۳۶.</ref> | ||
سیدرضا صدر در سنین جوانی به درجه [[اجتهاد]] رسید و علامه عبدالحسین شرفالدین پس از آزمودن توان او در علوم حوزوی، وی را نور چشم خود و موجب افتخار خاندان شرفالدین نامید.<ref>کمالی، ص۴۳۷.</ref> | |||
== تدریس == | |||
سیدرضا صدر به تدریس [[فلسفه]] در [[حوزه علمیه قم]] میپرداخت و [[سیدمصطفی خمینی]] به دستور امامخمینی، [[فلسفه]] را نزد او خواند.<ref>انقلاب و دیپلماسی...، ص۲۹.</ref> او آنگاه به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداخت.<ref>انقلاب و دیپلماسی...، ص۲۹.</ref> همچنین از سال ۱۳۲۸ش درس اخلاق را در شبهای پنجشنبه در قم و در منزل پدری خود آغاز کرد و این درس تا سال ۱۳۴۶ش که به تهران عزیمت کرد تداوم یافت و نتیجه آن جلسات، سهگانه [[دروغ]]، [[حسد]] و [[استقامت]] بود.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۷.</ref> در کنار تدریس درس اخلاق، برخی از دروس متداول حوزوی را هم تدریس میکرد؛ ازجمله ابتدا درسهایی چون مطول و مغنی را تدریس کرد و سپس به تدریس دروس عالی سطح چون رسایل، مکاسب و کفایه روی آورد و شاگردان زیادی را تربیت کرد و به نوشته محمد رازی در آثار الحجه که در سال ۱۳۳۲ش انتشار یافت، از افاضل مدرسین و دانشمندان حوزه علمیه قم به شمار میرفت.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۴۳۸.</ref> [[ساواک]] در گزارشی درباره مدرسان حوزه علمیه قم، او را از جوانترین مدرسان آن حوزه نامید.<ref>مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، ص۶.</ref> | |||
سیدرضا صدر از سال ۱۳۲۸ش [[نماز جماعت]] را در مسجد صحن موزه در [[حرم حضرت معصومه(س)]] اقامه میکرد و همزمان و پس از درگذشت پدرش آیتالله صدر، در مسجد عبداللهی (امام موسی بن جعفر(ع) فعلی) به اقامه نماز جماعت نیز میپرداخت. پس از رحلت [[سیدحسین بروجردی|آیتالله بروجردی]] هم در صحن حرم حضرت معصومه(س) نماز جماعت را اقامه میکرد. در تابستانها هم که به مشهد مقدس میرفت، نماز جماعت را در مسجد گوهرشاد آن شهر اقامه میکرد.<ref>کمالی، ص۴۴۰-۴۴۱.</ref> سیدرضا صدر همچنین از مدرسان فلسفه در [[حوزه علمیه قم]] به شمار میرفت و زمانی که [[امامخمینی]] به خارج از کشور [[تبعید امامخمینی|تبعید]] شد از او خواست که اسفار اربعه و دیگر کتب فلسفی را در قم تدریس کند و او پس از آن تدریس آن درسها را هم ادامه داد.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۱۷.</ref> | |||
== فعالیت سیاسی == | |||
سیدرضا صدر که در مسجد موزه (طباطبایی) قم نماز میخواند، در سال ۱۳۴۵ش به درخواست [[سیدکاظم شریعتمداری]]، به تهران عزیمت کرد و در مسجد امام حسین در شرق تهران به اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانیهای مذهبی پرداخت.<ref>آیتاللهالعظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۵۸۶؛ کمالی، ص۴۴۲.</ref> سخنرانیهای او با استقبال مردم مواجه شد و تأثیر زیادی در مردم داشت. به این خاطر ساواک با ارسال نامهای به سیدکاظم شریعتمداری، خواستار تعیین امام جماعتی دیگر برای مسجد امام حسین تهران شد که آیتالله شریعتمداری از این کار خودداری کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۰، ص۲۰۳.</ref> پس از آن وی به [[ساواک]] احضار شد، ولی از مراجعه به آن نهاد امنیتی خودداری کرد. | |||
او همزمان با تبلیغ دین در آن مسجد، به تدریس فلسفه و خارج فقه و اصول نیز میپرداخت. در کنار فعالیتهای علمی به فعالیت علیه [[حکومت پهلوی]] نیز ادامه میداد. پس از رحلت [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]] همراه با جمعی از علمای تهران با ارسال نامهای به امامخمینی، آن واقعه را به ایشان تسلیت گفت.<ref>روحانی، ج۲، ص۵۷۷-۵۷۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۳.</ref> همچنین در تهران در جلسات روحانیان مبارز که با حضور افرادی چون [[سیدمحمود طالقانی]] و [[محمد امامی کاشانی]] برگزار میشد شرکت میکرد و به هماندیشی درباره مسائل روز میپرداخت.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۲۸-۲۹.</ref> برخی از جلسات هم در خانه او تشکیل میشد.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۴۲۲.</ref> با استناد به یکی از گزارشهای ساواک، میتوان احتمال داد که او از مروجان [[مرجعیت امامخمینی]] در تهران بوده است؛ بر اساس آن گزارش، [[امامخمینی]] یکی از افراد را برای مصرف سهم امامخمینی به او ارجاع داده بود.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۵۰۷.</ref> | |||
او از افراد مورد اعتماد مرتضی مطهری نیز بود و مطهری در نامهای به هیئت مؤسس [[حسینیه ارشاد]] برای تشکیل شورای عالی روحانی برای آن حسینیه بهعنوان یک مرکز اجتهادی و فتوایی، ۱۲ نفر بزرگان و علما را معرفی کرد که سیدرضا صدر یکی از آنان بود.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۲۰.</ref> در جریان جنگهای اعراب و اسرائیل، [[سیداحمد خوانساری]] مجلسی را برای حمایت از مسلمانان در [[مسجد سیدعزیزالله تهران]] تشکیل داد و سفرای برخی از کشورهای مسلمان هم در آن حضور یافتند که سیدرضا صدر در آن اجتماع سخنرانی کرد.<ref>خسروشاهی و میرصفی، ص۲۲۲.</ref> | |||
در | در ۱۳۵۱ش وقتی [[علیاکبر مشکینی|میرزا علی مشکینی]] به سبب نوشتن تقریظی به [[کتاب شهید جاوید]] تحت فشار قرار گرفت، برخی از روحانیان تهران در خانه صدر جلسهای تشکیل دادند و پیشنهاد کردند مشکینی برای سخنرانی به اردبیل عزیمت کند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۰، ص۲۲۰.</ref> این پیشنهاد بهنوعی حمایت از مشکینی بود. صدر در جریان برگزاری [[جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی ایران|جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی]] به موضعگیری علیه آن پرداخت و متعاقب آن از طرف ساواک ممنوعالمنبر شد. پس از آن ساواک تصمیم گرفت او را از تهران تبعید کند. در پی این تصمیم، وی بر اساس رأی کمیسیون امنیت اجتماعی تهران، به تبعید در ماسوله محکوم شد. صدر مدت سه ماه در ماسوله در تبعید بود و سپس به قم بازگشت و به تدریس دروس دینی در آن شهر ادامه داد.<ref>یاران امام به...، ص۲۰۲ ـ ۲۰۳.</ref> وی پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]]، مجلس ختمی را در مسجد وفا در میدان شوش تهران برگزار کرد.<ref>شهید آیتالله سیدمصطفی...، ص۴۷۰.</ref> | ||
سیدرضا صدر در سال | == فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | ||
سیدرضا صدر در سال ۱۳۵۶ش به قم بازگشت و پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] هم به تدریس در آنجا ادامه داد. [[سیدکاظم شریعتمداری|آیتالله شریعتمداری]] در وصیتنامهاش خواسته بود تا نماز میتشان توسط سیدرضا صدر خوانده شود، ولی از این امر جلوگیری شد.<ref>محمدی ریشهری، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۵.</ref> این موضوع اعتراض سیدرضا صدر را در پی داشت و پس از آن وی به اداره اطلاعات قم احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و شرح این بازجویی را در جزوهای موسوم به در زندان ولایتفقیه نوشت. او شانزده سال در یکی از شبستانهای مسجد امام حسن عسکری(ع) به اقامه [[نماز جماعت]] و سخنرانی و تدریس میپرداخت. | |||
== تألیفات == | |||
تألیفات صدر عبارت است از: ۱- الاجتهاد و التقلید (فقه استدلالی). ۲- الفلسفه العلیا (حکمت متعالیه). ۳- المسیح فی القرآن. ۴- محمدٌ فی القرآن. ۵- العداله فی الفقه. ۶- ارث الزوجه عند الامامیه (فقه استدلالی). ۷- یوم الانسانیه (حدیث غدیر). ۸- مقدمۀ نهج الحق. ۹- مقدمۀ غایه المرام علامه بحرانی. ۱۰- نگاهی به آثار فقهی شیخ طوسی. ۱۱- قرآنشناسی. ۱۲- راه محمد (ص) (دو جلد). ۱۳- راه علی(ع). ۱۴- تفسیر سوره حجرات. ۱۵- حسن یوسف (این کتاب به عربی ترجمه و در بیروت چاپ شده است). ۱۶- برهان صدیقین. ۱۷- راه قرآن. ۱۸- پیشوای شهیدان. ۱۹- بانوی کربلا. ۲۰- فلسفۀ آزاد. ۲۱- استقامت. ۲۲- دروغ. ۲۳- حسد. ۲۴- زن و آزادی. ۲۵- زیارتنامه حضرت رضا(ع). ۲۶- سخنان سران کمونیسم درباره خدا! ۲۷- مرد وفا. ۲۸- زیر درختان سِدر. ۲۹- مقدمه نامه دانشوران. ۳۰_ اربعون و مأته مسئله (۲۴۰ تمرین فقهی که در تاریخ فقه بینظیر است و در مقدمه آن مرقوم داشتهاند: اگر شخصی حتی اندکی از این مسائل را حل کند، بهطور قطع مجتهد است). ۳۱- التعلیقه علی عروة الوثقی. ۳۲- صحائف فی الفلسفه (حاشیه بر منظومه ملاهادی سبزواری). ۳۳- حاشیه بر اسفار صدرالمتالهین. ۳۴- الجهاد والثورة. ۳۵- الفقه علی مذهب اهلالبیت(ع) (کتاب الصلوة). ۳۶- نفائس الاصول. ۳۷- القواعد الثلاث (قاعده تجاوز، قاعده فراغ و قاعده حیلوله). ۳۸- رساله فی الاجزاء. ۳۹- رساله فی مقدمه الواجب. ۴۰- رساله فی حکم نجاسه الباطن. ۴۱- رساله فی شبهه العبائیّه. ۴۲- رساله فی ملاقی لاحد اطراف الشبهه المحصوره. ۴۳- المتفق والمفترق. ۴۴- خواجه نصیرالدین طوسی. ۴۵- درست و نادرست. ۴۶- راه مهدی. ۴۷- خلیفۀ رسولالله(ص). ۴۸- دیوان شعر.<ref>انقلاب و دیپلماسی...، ص۳۱-۳۳.</ref> | |||
== درگذشت == | == درگذشت == |