۱٬۷۷۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «== اجازه اجتهاد == اجازه اجتهادی تصدیق و تأیید استاد از شاگردی را گویند که توانایی استنباط احکام شرعی را در شاگرد دیده و به درخواست او یا حتی بدون درخواست شاگرد، اجازه اجتهاد را معمولاً با نوشتن دست خطی به او میدهد.<ref>کلانتر، حیاة شیخ الانصاری...» ایجاد کرد) |
جز (added Category:مقاله های نیازمند ارزیابی using HotCat) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
با همه توجهی که علما و فقها به مسئله اجازه اجتهاد داشتند، در این میان گاهی شخصیتهای برجسته دیگری هم به چشم میآیند که به این امور چندان تمایلی از خود نشان ندادهاند. نه از استادی اجازه گرفتند و نه به کسی اجازه دادهاند و معتقد بودند اگر کسی علم و [[اجتهاد]] ندارد با گرفتن اجازه دارای علم و اجتهاد نمیشود<ref>احمدی میانجی، خاطرات، ۸۶؛ باقی، مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ۱۵۱.</ref>؛ چنانکه [[امامخمینی]] نه از کسی اجازه اجتهاد گرفته و نه به کسی چنین اجازهای دادهاست؛ البته ایشان در [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، افرادی را به مسئولیتهای مهم قضایی مانند «رئیس دیوان عالی کشور»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۶۳ و ۲۰/۶۶.</ref> «دادستان کل کشور»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۶۴.</ref> «رئیس شورای عالی قضایی»، «اعضای فقهای [[شورای نگهبان]]»<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۸۸ و ۲۴۲.</ref> برگزیده که لازمه این مسئولیتها، داشتن اجتهاد است. گاه نیز در تقریظی که بر تقریرات بعضی شاگردان نوشته، ضمناً به اجتهاد آنان اشاره کردهاست<ref>امامخمینی، تهذیب الاصول، ۱/۸.</ref> یا در نامهای که به [[محمدحسن قدیری]] یکی از شاگردان مینویسد، به مجتهد و صاحبنظر بودن او در [[فقه]] تصریح میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۶۰.</ref> | با همه توجهی که علما و فقها به مسئله اجازه اجتهاد داشتند، در این میان گاهی شخصیتهای برجسته دیگری هم به چشم میآیند که به این امور چندان تمایلی از خود نشان ندادهاند. نه از استادی اجازه گرفتند و نه به کسی اجازه دادهاند و معتقد بودند اگر کسی علم و [[اجتهاد]] ندارد با گرفتن اجازه دارای علم و اجتهاد نمیشود<ref>احمدی میانجی، خاطرات، ۸۶؛ باقی، مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ۱۵۱.</ref>؛ چنانکه [[امامخمینی]] نه از کسی اجازه اجتهاد گرفته و نه به کسی چنین اجازهای دادهاست؛ البته ایشان در [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، افرادی را به مسئولیتهای مهم قضایی مانند «رئیس دیوان عالی کشور»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۶۳ و ۲۰/۶۶.</ref> «دادستان کل کشور»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۶۴.</ref> «رئیس شورای عالی قضایی»، «اعضای فقهای [[شورای نگهبان]]»<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۸۸ و ۲۴۲.</ref> برگزیده که لازمه این مسئولیتها، داشتن اجتهاد است. گاه نیز در تقریظی که بر تقریرات بعضی شاگردان نوشته، ضمناً به اجتهاد آنان اشاره کردهاست<ref>امامخمینی، تهذیب الاصول، ۱/۸.</ref> یا در نامهای که به [[محمدحسن قدیری]] یکی از شاگردان مینویسد، به مجتهد و صاحبنظر بودن او در [[فقه]] تصریح میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۶۰.</ref> | ||
[[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]] |