۲۱٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| سرشناسی = | | سرشناسی =امام جمعه رفسنجان | ||
| نام کامل = | | نام کامل = | ||
| لقب = | | لقب = | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
| زادگاه = | | زادگاه = | ||
| تاریخ وفات = | | تاریخ وفات =۱۹ آذر ۱۳۹۰ | ||
| شهر وفات = | | شهر وفات = رفسنجان | ||
| تاریخ شهادت = | | تاریخ شهادت = | ||
| محل شهادت = | | محل شهادت = | ||
| محل دفن = | | محل دفن = | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس =[[سیدکاظم مرعشی|سیدکاظم]] و [[سیدمهدی مرعشی]] | ||
| استادان = | | استادان =محمدرضا کمالوند، [[مصطفی اعتمادی]]، سیدعبدالعلی شیرازی، [[علیاکبر مشکینی]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، [[عبدالجواد جبلعاملی]]، [[علامه طباطبایی]]، عباسعلی شاهرودی، [[سیدحسین بروجردی]]، سیدمحمد محقق داماد، میرزا ابوالفضل زاهدی، [[امامخمینی]] و... | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = | | محل تحصیل =قم | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| اجازه اجتهاد به = | | اجازه اجتهاد به = | ||
| تالیفات = | | تالیفات = | ||
| سایر = | | سایر =تدریس در [[حوزههای علمیه|حوزه]] و [[دانشگاه]] | ||
| سیاسی = | | سیاسی =مبارزه با [[رژیم پهلوی]]، حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]]، نماینده [[مجلس خبرگان رهبری]] | ||
| اجتماعی = | | اجتماعی =امام جمعه رفسنجان، ریاست کل دادگستری رفسنجان، ریاست دانشگاه آزاد رفسنجان، ریاست هیئتمدیره شرکت تعاونی پسته رفسنجان، متولی موقوفات رفسنجان، احداث حوزه علمیه امامخمینی، مسجد جامع شریف، بنیاد فرهنگی بعثت در رفسنجان، احداث مسجد جامع و دبیرستانی در نوق | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''محمد هاشمیان'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | '''محمد هاشمیان'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | ||
== زادگاه و خاندان == | == زادگاه و خاندان == | ||
محمد هاشمیان در سال ۱۳۰۷ش در رفسنجان و در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. پدرش آقا میرزا عباس هاشمیان از شاگردان میرزا جهانگیر قشقایی و از علمای شاخص رفسنجان و محل رجوع عامه بود و به همین سبب در سال ۱۳۱۴ش براثر فشار عوامل حکومت مجبور به اقامت اجباری در قریههای همجوار رفسنجان گردید. مادر محمد هاشمیان هم به خاندانی روحانی منتسب بود؛ مادر هاشمیان صبیه سیدمحمدباقر مرعشی، از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و منتسب به خاندان سادات مرعشی و داییاش سیدمحمدرضا مرعشی (پدر | محمد هاشمیان در سال ۱۳۰۷ش در رفسنجان و در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. پدرش آقا میرزا عباس هاشمیان از شاگردان میرزا جهانگیر قشقایی و از علمای شاخص رفسنجان و محل رجوع عامه بود و به همین سبب در سال ۱۳۱۴ش براثر فشار عوامل حکومت مجبور به اقامت اجباری در قریههای همجوار رفسنجان گردید. مادر محمد هاشمیان هم به خاندانی روحانی منتسب بود؛ مادر هاشمیان صبیه سیدمحمدباقر مرعشی، از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و منتسب به خاندان سادات مرعشی و داییاش سیدمحمدرضا مرعشی (پدر [[سیدکاظم مرعشی|سیدکاظم]] و [[سیدمهدی مرعشی]])، از روحانیان بانفوذ منطقه رفسنجان بود. | ||
== تحصیل == | == تحصیل == | ||
محمد هاشمیان هفتساله بود که همراه خانواده در نوق مقیم شد و در آنجا کتابهای قدیمی چون نصاب الصبیان، بوستان و گلستان سعدی را در مکتبخانههای آقا سیدحبیب حسینی و سیده صغری طباطبایی خواند. سپس خود مکتبخانهای در نوق دایر کرد و به تدریس دروس فوق به کودکان آن روستا پرداخت که پسرعمویش [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] ازجمله شاگردان او بود. همزمان مقدمات دروس حوزوی را نزد پدرش خواند. او سپس همراه با اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۲۷ش راهی [[قم]] شد. در آنجا در منزل | محمد هاشمیان هفتساله بود که همراه خانواده در نوق مقیم شد و در آنجا کتابهای قدیمی چون نصاب الصبیان، بوستان و گلستان سعدی را در مکتبخانههای آقا سیدحبیب حسینی و سیده صغری طباطبایی خواند. سپس خود مکتبخانهای در نوق دایر کرد و به تدریس دروس فوق به کودکان آن روستا پرداخت که پسرعمویش [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] ازجمله شاگردان او بود. همزمان مقدمات دروس حوزوی را نزد پدرش خواند. او سپس همراه با اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۲۷ش راهی [[قم]] شد. در آنجا در منزل سیدمهدی و سیدکاظم مرعشی، داییزادگانش سکنی گزید و به تحصیل علوم حوزوی اشتغال ورزید. هاشمیان دروس سطح را در نزد محمدرضا کمالوند، [[مصطفی اعتمادی]]، آقا سیدعبدالعلی شیرازی، [[علیاکبر مشکینی|میرزا علیاکبر مشکینی]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و [[عبدالجواد جبلعاملی|عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی]] فراگرفت. چندی هم نزد [[علامه طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] به یادگیری فلسفه پرداخت. سپس در درس خارج فقه و اصول عباسعلی شاهرودی، [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، سیدمحمد محقق داماد، میرزا ابوالفضل زاهدی<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۶۸-۴۶۹</ref> و [[امامخمینی]] شرکت کرد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۶۸-۴۶۹؛ روحانی، ج۱، ص۴۸.</ref> او در سال ۱۳۳۹ش و پس از دوازده سال تحصیل در قم، به درخواست مردم منطقه نوق و به دستور [[محمدعلی اراکی]] به زادگاهش بازگشت و به ترویج دین در آن سامان پرداخت؛<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> بنابراین میتوان گفت که در دهه ۱۳۳۰ش در درس خارج فقه و اصول امامخمینی که در [[مسجد محمدیه]] و [[مسجد سلماسی|سلماسی]] برگزار میشد شرکت میکرده است. | ||
== فعالیت سیاسی و مبارزاتی == | == فعالیت سیاسی و مبارزاتی == | ||
خط ۴۷: | خط ۴۵: | ||
هاشمیان در ۲۷ تیر ۱۳۴۲ همراه با روحانیان متحصن در تهران با ارسال تلگرافی به «آیتاللهالعظمی آقای خمینی مرجع عالیقدر تشیع»، تأثر خود را از پیشامدهای ناگوار و اهانتهای حکومت پهلوی به [[روحانیت]] و مرجعیت، هدف از حضور علمای بلاد در تهران را اظهار همدردی و پشتیبانی و استخلاص ایشان و آزادی دیگر زندانیان بیان کردند.<ref>دوانی، ج۴، ص۴۴۰-۴۴۱؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ص۲۲-۲۳.</ref> وقتی حکومت پهلوی روحانیان مهاجر را برای بازگشت به شهرستانها تحت فشار قرار داد، او همراه با دیگر روحانیان، با صدور اعلامیهای پرده از این فشارها برداشتند و از امامخمینی بهعنوان «مرجع مسلم التقلید» نام بردند و فتوای ایشان را چون فتوای آیتالله بروجردی و دیگر مراجع تقلید، لازمالاتباع دانستند و هدف از حضور در تهران را آزادی ایشان و دیگر روحانیان زندانی اعلام کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ص۲۴-۲۶.</ref> در آستانه برگزاری انتخابات [[مجلس شورای ملی|مجلسین شورای ملی]] و [[مجلس سنا|سنا]] نیز همراه با روحانیان متحصن در تهران، با صدور اعلامیهای با عنوان «جامعه روحانیت ایران شرکت در انتخابات فرمایشی را جایز نمیداند»، با توجه به فرایند تصویب آییننامه [[انتخابات]] و غیرقانونی بودن آن فرایند، شرکت در انتخابات فوق را تحریم کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ص۳۱-۳۳؛ دوانی، ج۴، ص۴۷۶-۴۷۸.</ref> او حضوری مؤثر در آن جلسات داشت و در جلساتی که با مراجع تقلید ([[سیدمحمدهادی میلانی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و محمدتقی آملی) در تهران تشکیل میشد، حضور داشت و در یکی از آن جلسات پیشنهاد کرد تا مراجع تقلید از دیدار با محمدرضاشاه خودداری کنند که با پاسخ مثبت آنان همراه شد. همچنین براثر تلاشهای او بود که آیتالله شریعتمداری اعلامیه دفاع از [[مرجعیت امامخمینی]] را امضا کرد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۶۹.</ref> هاشمیان در همان زمان از توطئه مظفر بقایی در ایجاد اختلاف در صفوف علما پرده برداشت و از پراکندگی آنان جلوگیری کرد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۶۹؛ خاطرات آیتالله ابوالقاسم خزعلی، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref> وقتی سیدمحمدهادی میلانی با فشار حکومت پهلوی مجبور شد به مشهد بازگردد، هاشمیان در نامهای به ایشان، از حکومت پهلوی با تعابیری چون «دستگاه جبار ایران»، «دستگاه کثیف جبار»، «مغولهای زمان» و «یزیدیان» نام برد و سپس با اشاره به دستگیری امامخمینی و تهدید حوزه علمیه قم، خواستار حضور آیتالله میلانی در قم با هدف جلوگیری از فروپاشی حوزه علمیه آنجا شد.<ref>آیتاللهالعظمی سیدمحمد...، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref> هنگامی که امامخمینی از حبس آزاد شد و به منزلی در قیطریه انتقال یافت، هاشمیان به ملاقات ایشان شتافت و با ایشان دیدار کرد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۶۹-۴۷۰.</ref> و در ۱۲ آبان ۱۳۴۲ از امامخمینی اجازهای در امور شرعیه دریافت نمود.<ref>صحیفه امام، ج ۱، ص۲۵۴.</ref> | هاشمیان در ۲۷ تیر ۱۳۴۲ همراه با روحانیان متحصن در تهران با ارسال تلگرافی به «آیتاللهالعظمی آقای خمینی مرجع عالیقدر تشیع»، تأثر خود را از پیشامدهای ناگوار و اهانتهای حکومت پهلوی به [[روحانیت]] و مرجعیت، هدف از حضور علمای بلاد در تهران را اظهار همدردی و پشتیبانی و استخلاص ایشان و آزادی دیگر زندانیان بیان کردند.<ref>دوانی، ج۴، ص۴۴۰-۴۴۱؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ص۲۲-۲۳.</ref> وقتی حکومت پهلوی روحانیان مهاجر را برای بازگشت به شهرستانها تحت فشار قرار داد، او همراه با دیگر روحانیان، با صدور اعلامیهای پرده از این فشارها برداشتند و از امامخمینی بهعنوان «مرجع مسلم التقلید» نام بردند و فتوای ایشان را چون فتوای آیتالله بروجردی و دیگر مراجع تقلید، لازمالاتباع دانستند و هدف از حضور در تهران را آزادی ایشان و دیگر روحانیان زندانی اعلام کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ص۲۴-۲۶.</ref> در آستانه برگزاری انتخابات [[مجلس شورای ملی|مجلسین شورای ملی]] و [[مجلس سنا|سنا]] نیز همراه با روحانیان متحصن در تهران، با صدور اعلامیهای با عنوان «جامعه روحانیت ایران شرکت در انتخابات فرمایشی را جایز نمیداند»، با توجه به فرایند تصویب آییننامه [[انتخابات]] و غیرقانونی بودن آن فرایند، شرکت در انتخابات فوق را تحریم کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ص۳۱-۳۳؛ دوانی، ج۴، ص۴۷۶-۴۷۸.</ref> او حضوری مؤثر در آن جلسات داشت و در جلساتی که با مراجع تقلید ([[سیدمحمدهادی میلانی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و محمدتقی آملی) در تهران تشکیل میشد، حضور داشت و در یکی از آن جلسات پیشنهاد کرد تا مراجع تقلید از دیدار با محمدرضاشاه خودداری کنند که با پاسخ مثبت آنان همراه شد. همچنین براثر تلاشهای او بود که آیتالله شریعتمداری اعلامیه دفاع از [[مرجعیت امامخمینی]] را امضا کرد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۶۹.</ref> هاشمیان در همان زمان از توطئه مظفر بقایی در ایجاد اختلاف در صفوف علما پرده برداشت و از پراکندگی آنان جلوگیری کرد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۶۹؛ خاطرات آیتالله ابوالقاسم خزعلی، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref> وقتی سیدمحمدهادی میلانی با فشار حکومت پهلوی مجبور شد به مشهد بازگردد، هاشمیان در نامهای به ایشان، از حکومت پهلوی با تعابیری چون «دستگاه جبار ایران»، «دستگاه کثیف جبار»، «مغولهای زمان» و «یزیدیان» نام برد و سپس با اشاره به دستگیری امامخمینی و تهدید حوزه علمیه قم، خواستار حضور آیتالله میلانی در قم با هدف جلوگیری از فروپاشی حوزه علمیه آنجا شد.<ref>آیتاللهالعظمی سیدمحمد...، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref> هنگامی که امامخمینی از حبس آزاد شد و به منزلی در قیطریه انتقال یافت، هاشمیان به ملاقات ایشان شتافت و با ایشان دیدار کرد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۶۹-۴۷۰.</ref> و در ۱۲ آبان ۱۳۴۲ از امامخمینی اجازهای در امور شرعیه دریافت نمود.<ref>صحیفه امام، ج ۱، ص۲۵۴.</ref> | ||
محمد هاشمیان پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به ترکیه]] در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، در اعتراض به این اقدام ۱۳ طومار خونی را به امضای مردم نوق رساند و به ۱۳ کشور جهان فرستاد که متن این طومارها از رادیوهای عراق و مصر قرائت شد. این اقدام موجب شد که جانش در معرض خطر قرار گیرد، از همین رو به مدت ۴۰ روز در خفا به سر برد تا سرانجام براثر تعهد و ضمانت آقا سیدجلال هجری مبنی بر عدم اقدام علیه حکومت پهلوی و حمایت شدید مردم نوق از وی، دستگیریاش نافرجام ماند.<ref>مختاری، ص۴۷۰.</ref> او در ۲۳ مرداد ۱۳۴۵ اجازه مطلق از امامخمینی دریافت کرد. بر اساس آن حکم، امامخمینی اعلام کردند که شیخ محمد هاشمیان «وکیل این جانب هستند، وکیل در توکیل اشخاص وثیق مورد اطمینان هستند که به هر نحو صلاح میدانند آنها را وکیل نموده و اجازه امور حسبیه و شرعیه دهند؛ و نیز مجازند سهم مبارک سادات را در محل به سادات فقیر متدین عفیف برسانند».<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۹۲.</ref> از این زمان فعالیت هاشمیان به شکلی دیگر استمرار یافت و او با ارسال وجوهات برای رهبری نهضت در تقویت آن میکوشید.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰.</ref> او در تشکیل انجمن ضدبهاییت در رفسنجان نقش داشت.<ref>مختاری اصفهانی، ص۲۴۹.</ref> با درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، در نوق رفسنجان مراسمی بدین مناسبت برگزار کرد و با تحریم جشن نیمه شعبان سال ۱۳۵۷ ش توسط امامخمینی، در حمایت از حکم ایشان در مسجد جامع رفسنجان به ایراد سخنرانی پرداخت که منجر به درگیری مردم با نیروهای حکومت پهلوی شد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰؛ صفری، ص۳۰۸، ۳۹۶-۴۰۱.</ref> او در ماههای پایانی حکومت پهلوی، به کمک نیروهای انقلابی کنترل شهر را به دست گرفت و با ایجاد محاکم شرعی به رتقوفتق امور پرداخت.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰.</ref> خانه او در رفسنجان محل اقامت روحانیان تبعیدی چون شیخ صادق خلخالی بود.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۶، ص۲۵۴-۲۵۵.</ref> با اعلام خبر بستهشدن فرودگاهها برای ممانعت از [[بازگشت امامخمینی به ایران|بازگشت امامخمینی به کشور]]، مردم رفسنجان به رهبری هاشمیان در مسجد جامع این شهر متحصن شدند و در روز ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ مجسمه شاه را سرنگون کردند.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰.</ref> | محمد هاشمیان پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به ترکیه]] در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، در اعتراض به این اقدام ۱۳ طومار خونی را به امضای مردم نوق رساند و به ۱۳ کشور جهان فرستاد که متن این طومارها از رادیوهای عراق و مصر قرائت شد. این اقدام موجب شد که جانش در معرض خطر قرار گیرد، از همین رو به مدت ۴۰ روز در خفا به سر برد تا سرانجام براثر تعهد و ضمانت آقا سیدجلال هجری مبنی بر عدم اقدام علیه حکومت پهلوی و حمایت شدید مردم نوق از وی، دستگیریاش نافرجام ماند.<ref>مختاری، ص۴۷۰.</ref> او در ۲۳ مرداد ۱۳۴۵ اجازه مطلق از امامخمینی دریافت کرد. بر اساس آن حکم، امامخمینی اعلام کردند که شیخ محمد هاشمیان «وکیل این جانب هستند، وکیل در توکیل اشخاص وثیق مورد اطمینان هستند که به هر نحو صلاح میدانند آنها را وکیل نموده و اجازه امور حسبیه و شرعیه دهند؛ و نیز مجازند سهم مبارک سادات را در محل به سادات فقیر متدین عفیف برسانند».<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۹۲.</ref> از این زمان فعالیت هاشمیان به شکلی دیگر استمرار یافت و او با ارسال [[وجوهات]] برای رهبری نهضت در تقویت آن میکوشید.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰.</ref> او در تشکیل انجمن ضدبهاییت در رفسنجان نقش داشت.<ref>مختاری اصفهانی، ص۲۴۹.</ref> با درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، در نوق رفسنجان مراسمی بدین مناسبت برگزار کرد و با تحریم جشن نیمه شعبان سال ۱۳۵۷ ش توسط امامخمینی، در حمایت از حکم ایشان در مسجد جامع رفسنجان به ایراد سخنرانی پرداخت که منجر به درگیری مردم با نیروهای حکومت پهلوی شد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰؛ صفری، ص۳۰۸، ۳۹۶-۴۰۱.</ref> او در ماههای پایانی حکومت پهلوی، به کمک نیروهای انقلابی کنترل شهر را به دست گرفت و با ایجاد محاکم شرعی به رتقوفتق امور پرداخت.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰.</ref> خانه او در رفسنجان محل اقامت روحانیان تبعیدی چون شیخ صادق خلخالی بود.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۶، ص۲۵۴-۲۵۵.</ref> با اعلام خبر بستهشدن فرودگاهها برای ممانعت از [[بازگشت امامخمینی به ایران|بازگشت امامخمینی به کشور]]، مردم رفسنجان به رهبری هاشمیان در مسجد جامع این شهر متحصن شدند و در روز ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ مجسمه شاه را سرنگون کردند.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰.</ref> | ||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | == فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | ||
محمد هاشمیان در ۲۵ شهریور ۱۳۵۸ به امامت جمعه رفسنجان منصوب شد.<ref>کاظمینی، ج۲، ص۹۸۱.</ref> او در اولین دوره انتخابات [[مجلس خبرگان رهبری]] (سال ۱۳۶۱ش) با رأی مردم استان کرمان به نمایندگی برگزیده شد.<ref>خبرگان ملت، دفتر اول، ص۵۸۹.</ref> و علاوه بر آن تا سال | محمد هاشمیان در ۲۵ شهریور ۱۳۵۸ به امامت جمعه رفسنجان منصوب شد.<ref>کاظمینی، ج۲، ص۹۸۱.</ref> او در اولین دوره انتخابات [[مجلس خبرگان رهبری]] (سال ۱۳۶۱ش) با رأی مردم استان کرمان به نمایندگی برگزیده شد.<ref>خبرگان ملت، دفتر اول، ص۵۸۹.</ref> و علاوه بر آن تا سال ۱۳۶۵ش حاکم شرع منطقه بود و از آن سال تا سال ۱۳۶۸ش، ریاست کل دادگستری رفسنجان را بر عهده داشت.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰.</ref> وی در سومین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری هم بار دیگر نمایندگی مردم استان کرمان را بر عهده داشت.<ref>خبرگان ملت، دفتر اول، ص۵۹۹.</ref> از دیگر مسئولیتهای او میتوان به ریاست دانشگاه آزاد رفسنجان<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰.</ref> و ریاست هیئتمدیره شرکت تعاونی پسته رفسنجان اشاره کرد. او همچنین متولی موقوفات رفسنجان بود و در کنار فعالیتهای فوق، به تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان و حوزه علمیه آنجا میپرداخت. از خدمات اجتماعی او هم میتوان به احداث حوزه علمیه امامخمینی، مسجد جامع شریف، بنیاد فرهنگی بعثت،<ref>کاظمینی، ج۲، ص۹۸۱.</ref> تأسیس دبیرستانی در نوق و احداث مسجد جامع نوق، ایجاد حوزه علمیه دینی برای برادران و خواهران در رفسنجان و بازسازی مسجد حاجشریف در این شهر اشاره کرد.<ref>مختاری اصفهانی، ص۴۷۰.</ref> | ||
== درگذشت == | == درگذشت == |