۳۹۲
ویرایش
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==علی حجتی کرمانی== | ==علی حجتی کرمانی== | ||
علی حجتی کرمانی ( | علی حجتی کرمانی (۱۳۱۶ ـ ۱۳۷۹)، برادر محمدجواد حجتی کرمانی، پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه در کرمان، در سال ۱۳۳۱ به همراه برادر خود به قم و تهران رفت و سال ۱۳۳۲ به سفارش نواب صفوی و از طریق عبدالرسول قائمی، یکی از علمای آبادان {{ببینید| جمی، غلامحسین }} به نجف رفت. وی حدود دو سال در آن حوزه به تحصیل پرداخت <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش ، ۱۰ و ۶۶؛ نجاریراد، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۱۱۵</ref> و در نوزدهسالگی، تحصیل علوم دینی را در قم پی گرفت <ref>نجاریراد، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۱۱۵</ref>. او که سابقه مبارزاتیاش به پیش از دهه ۱۳۴۰ و سالهای اوج نهضت ملیشدن نفت بر میگردد، همزمان با آغاز نهضت امامخمینی، به طور جدی وارد مبارزه سیاسی با [[رژیم پهلوی]] شد <ref>نجاریراد، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۱۱۵</ref>. وی همچنین از امامخمینی اجازه شرعی در [[امور حسبیه]] داشت <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۴</ref>. | ||
علی حجتی کرمانی در سفر تبلیغی روحانیان به شهرهای مختلف ایران در محرم | علی حجتی کرمانی در سفر تبلیغی روحانیان به شهرهای مختلف ایران در محرم ۱۳۴۲، که با نظر امامخمینی و برای آگاهیبخش به مردم درباره فاجعه فیضیه و اعمال رژیم انجام شد، شرکت داشت و در سفر به کاشان، نامه امامخمینی خطاب به علما را به آنان رساند <ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۱/۱۹۹ ـ ۲۰۰</ref>. امامخمینی در این نامه، به خطرهایی که [[اسلام]] را تهدید میکرد، هشدار داد و از علما و وعاظ خواست در برابر فجایع رژیم سکوت نکنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۲۹ ـ ۲۳۰</ref>. حجتی کرمانی در انتشار نشریه بعثت نیز همراه برادر خود نقش فعالی داشت <ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۹۵؛ دعایی، گوشهای از خاطرات، ۵۹</ref>. او در دوران مبارزه سه سال تبعید و بارها دستگیری و شکنجه را تحمل کرد <ref>نجاریراد، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۱۱۶؛ حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۴۰۶</ref>. | ||
علی حجتی کرمانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به تدریس در دانشگاه، نگارش و ترجمه پرداخت. برخی از آثار او عبارتاند از: از بردگی روم قدیم تا مارکسیسم، درآمدی بر تاریخ و علوم قرآن، سیره معصومان، فاجعه تمدن و رسالت اسلام، زن در انتخابات، اسلام و تبعیضات نژادی، و اسلام، آیین زندگی (پنج جلد). وی همچنین مجموعه مصاحبهها، سخنرانیها و بحثهای علمی [[امامموسی صدر]] را با نامهای سیرة الامامموسی الصدر و منبر و محراب ترجمه و منتشر کرده است <ref>نجاریراد، فرهنگنامه رجال روحانی، | علی حجتی کرمانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به تدریس در دانشگاه، نگارش و ترجمه پرداخت. برخی از آثار او عبارتاند از: از بردگی روم قدیم تا مارکسیسم، درآمدی بر تاریخ و علوم قرآن، سیره معصومان، فاجعه تمدن و رسالت اسلام، زن در انتخابات، اسلام و تبعیضات نژادی، و اسلام، آیین زندگی (پنج جلد). وی همچنین مجموعه مصاحبهها، سخنرانیها و بحثهای علمی [[امامموسی صدر]] را با نامهای سیرة الامامموسی الصدر و منبر و محراب ترجمه و منتشر کرده است <ref>نجاریراد، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۱۱۷</ref> {{ببینید| صدر، امامموسی }}. او در اردیبهشت ۱۳۷۹ هنگام بازگشت از سفر زیارتی عتبات، به علت بیماری سرطان درگذشت و در قم به خاک سپرده شد <ref>حجتی کرمانی، از آتشکده تا مسجد، ۲۰</ref>. | ||
==حزب ملل اسلامی== | ==حزب ملل اسلامی== | ||
حزب ملل اسلامی که محمدجواد حجتی کرمانی از اعضای آن بود، در سال 1340، به دست سیدکاظم موسوی بجنوردی، در حالیکه نوزده سال بیشتر نداشت، تأسیس شد <ref>امیری، تاریخ شفاهی هیئتهای مؤتلفه اسلامی، 180</ref>. موسوی بجنوردی، فرزند میرزاحسن موسوی بجنوردی است که از مراجع تقلید شیعه در [[عراق]] و دوست نزدیک امامخمینی بود و کتاب القواعد الفقهیه در هفت جلد، ازجمله آثار وی میباشد <ref>امیری، تاریخ شفاهی هیئتهای مؤتلفه اسلامی، 180</ref>. سیدکاظم موسوی بجنوردی همچنین برادر سیدمحمد موسوی بجنوردی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای شورای عالی قضایی کشور <ref>← امامخمینی، صحیفه، 19/121</ref> و هیئت عفو <ref>امامخمینی، صحیفه، 21/378</ref> بوده است. | حزب ملل اسلامی که محمدجواد حجتی کرمانی از اعضای آن بود، در سال 1340، به دست سیدکاظم موسوی بجنوردی، در حالیکه نوزده سال بیشتر نداشت، تأسیس شد <ref>امیری، تاریخ شفاهی هیئتهای مؤتلفه اسلامی، 180</ref>. موسوی بجنوردی، فرزند میرزاحسن موسوی بجنوردی است که از مراجع تقلید شیعه در [[عراق]] و دوست نزدیک امامخمینی بود و کتاب القواعد الفقهیه در هفت جلد، ازجمله آثار وی میباشد <ref>امیری، تاریخ شفاهی هیئتهای مؤتلفه اسلامی، 180</ref>. سیدکاظم موسوی بجنوردی همچنین برادر سیدمحمد موسوی بجنوردی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای شورای عالی قضایی کشور <ref>← امامخمینی، صحیفه، 19/121</ref> و هیئت عفو <ref>امامخمینی، صحیفه، 21/378</ref> بوده است. |
ویرایش