۲۴٬۸۸۰
ویرایش
جز (added Category:پروژه شاگردان3 using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
محلاتی، مجدالدین؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. مجدالدین محلاتی در مهرماه ۱۳۰۴ ش در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش آیتالله بهاءالدین محلاتی از عالمان طراز اول استان فارس و شهر شیراز و از مدرسان در آن شهر بود و جدش آیتالله محمدجعفر محلاتی، از شاگردان آقایان میرزا محمدحسن شیرازی، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و... بود که در جریان مقاومت دلیران تنگستانی در برابر قوای انگلیسی، در صف مبارزه با نیروهای بیگانه حضور داشت. مادرش نیز فرزند میرزا ابوالفضل محلاتی و نوه میرزا ابراهیم محلاتی، از مراجع تقلید در فارس در آغاز قرن بیستم و از حامیان و رهبران اصلی جنبش مشروطیت در این استان بود. نسب پدر و مادر او (هر دو) به آخوند مولی محمدعلی مجتهد محلاتی میرسد که از ۱۲۲۳ ش به دعوت سادات مولای شیراز، از زادگاهش در شهر محلات به شیراز مهاجرت کرد و فرزندان او از علما و مراجع فارس و جنوب ایران بودند و سالها تصدی مناصب علم و فقاهت در شیراز را بر عهده داشتند و حوزههای علمیه این استان را اداره میکردند. | محلاتی، مجدالدین؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. مجدالدین محلاتی در مهرماه ۱۳۰۴ ش در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش آیتالله بهاءالدین محلاتی از عالمان طراز اول استان فارس و شهر شیراز و از مدرسان در آن شهر بود و جدش آیتالله محمدجعفر محلاتی، از شاگردان آقایان میرزا محمدحسن شیرازی، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و... بود که در جریان مقاومت دلیران تنگستانی در برابر قوای انگلیسی، در صف مبارزه با نیروهای بیگانه حضور داشت. مادرش نیز فرزند میرزا ابوالفضل محلاتی و نوه میرزا ابراهیم محلاتی، از مراجع تقلید در فارس در آغاز قرن بیستم و از حامیان و رهبران اصلی جنبش مشروطیت در این استان بود. نسب پدر و مادر او (هر دو) به آخوند مولی محمدعلی مجتهد محلاتی میرسد که از ۱۲۲۳ ش به دعوت سادات مولای شیراز، از زادگاهش در شهر محلات به شیراز مهاجرت کرد و فرزندان او از علما و مراجع فارس و جنوب ایران بودند و سالها تصدی مناصب علم و فقاهت در شیراز را بر عهده داشتند و حوزههای علمیه این استان را اداره میکردند. | ||
مجدالدین محلاتی که در دوره تحصیل پدرش در نجف اشرف به دنیا آمده بود، در کودکی و همراه پدر به شیراز آمد و در همانجا دوران ابتدایی و متوسطه (دوران دبیرستان در مدرسه شاپور شیراز) را طی کرد. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور در سال ۱۳۲۵ ش راهی قم شد. او در حوزه علمیه قم بخشی از دروس سطح را نزد آقایان شیخ مرتضی حائری یزدی و سید محمدباقر سلطانی طباطبایی خواند. جلد اول کفایهالاصول را هم پیش سید زینالعابدین کاشانی آموخت و در جلد دوم آن از شاگردان علامه سید محمدحسین طباطبایی و میرزا محمد مجاهدی تبریزی بود. سپس در درس مکاسب شیخ محمدعلی کرمانی شرکت کرد. آنگاه به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درسهای آیات عظام سید محمد حجت کوهکمری («زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی»، www.majdnaameh.com؛ «درگذشتگان: آیتالله محلاتی»، ۱۰۸-۱۰۹)، سید حسین طباطبایی بروجردی، سید محمد محقق داماد و امام خمینی بهره برد. درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه و اصول امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ ش از درسهای ایشان در مساجد محمدیه و سلماسی قم استفاده میکرده و با استناد به سال بازگشت او به شیراز (۱۳۴۰ ش)، میتوان احتمال داد که تا آن سال در درسهای امام خمینی شرکت میجسته است. | مجدالدین محلاتی که در دوره تحصیل پدرش در نجف اشرف به دنیا آمده بود، در کودکی و همراه پدر به شیراز آمد و در همانجا دوران ابتدایی و متوسطه (دوران دبیرستان در مدرسه شاپور شیراز) را طی کرد. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور در سال ۱۳۲۵ ش راهی قم شد. او در حوزه علمیه قم بخشی از دروس سطح را نزد آقایان شیخ مرتضی حائری یزدی و سید محمدباقر سلطانی طباطبایی خواند. جلد اول کفایهالاصول را هم پیش سید زینالعابدین کاشانی آموخت و در جلد دوم آن از شاگردان علامه سید محمدحسین طباطبایی و میرزا محمد مجاهدی تبریزی بود. سپس در درس مکاسب شیخ محمدعلی کرمانی شرکت کرد. آنگاه به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درسهای آیات عظام سید محمد حجت کوهکمری («زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی»، www.majdnaameh.com؛ «درگذشتگان: آیتالله محلاتی»، ۱۰۸-۱۰۹)، سید حسین طباطبایی بروجردی، سید محمد محقق داماد و امام خمینی بهره برد. درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه و اصول امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ ش از درسهای ایشان در مساجد محمدیه و سلماسی قم استفاده میکرده و با استناد به سال بازگشت او به شیراز (۱۳۴۰ ش)، میتوان احتمال داد که تا آن سال در درسهای امام خمینی شرکت میجسته است. | ||
محلاتی در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، به تحصیل دروس فلسفی نیز میپرداخت و ازجمله کتاب تجرید الاعتقاد را نزد آیتالله سید احمد خوانساری خواند (شریف رازی، ج ۹، ۳۰۴-۳۰۵). سپس در درسهای تفسیر و فلسفه علامه طباطبایی حضور یافت («زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی»، www.majdnaameh.com). پس از آن همراه با دو نفر از دوستانش سید موسی صدر و عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی، برای تحصیل حقوق به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفتند و هر سه باهم فارغالتحصیل رشته حقوق شدند و در واقع نخستین طلابی در حوزه علمیه بودند که تحصیلات دانشگاهی نیز داشتند. وی در سال ۱۳۳۷ ش همراه آیات شیخ جعفر سبحانی، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی و... از اعضای هیئت تحریریه مجله مکتب اسلام بود (همان؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۶، ۷۰؛ «درگذشتگان: آیتالله محلاتی»، ۱۰۸-۱۰۹). | |||
مجدالدین محلاتی در سال ۱۳۴۰ ش، به شیراز بازگشت و مسجد ولیعصر را در آن شهر بنیان نهاد و به تدریس در آنجا پرداخت. او با یاری چند تن از دوستان و خیران شیرازی، اقدام به تأسیس نخستین درمانگاه خیریه شیراز به نام مقدس حضرت ولیعصر (عج) در سال ۱۳۴۲ ش نمود و همزمان سنگ بنای خیریه عامالمنفعه ولیعصر (عج) را بنیان گذاشت و از طریق آن مؤسسه، هزاران نفر از مستمندان شهر شیراز را در برآوردن انواع نیازهای خوراکی و پوشاکی و مسکن و سایر خدمات اولیه مورد نیاز تحت پوشش گرفت. او چندی بعد کوی خیریه امام علی (ع) را برای سرپناه دادن به خانوادههای بدون مسکن در شیراز بنا نهاد. سپس به تأسیس مدرسه علمیه امام عصر (عج) همت گماشت و این مدرسه هماکنون دایر و به تربیت طلاب مبرز علوم حوزویه مشغول است. یکی از مهمترین امکانات این مدرسه، کتابخانه آن است که یکی از بهترین کتابخانههای دینی شهر شیراز و محل مطالعه، مراجعه و تحقیق اهل علم است («زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی»، www.majdnaameh.com). | مجدالدین محلاتی در سال ۱۳۴۰ ش، به شیراز بازگشت و مسجد ولیعصر را در آن شهر بنیان نهاد و به تدریس در آنجا پرداخت. او با یاری چند تن از دوستان و خیران شیرازی، اقدام به تأسیس نخستین درمانگاه خیریه شیراز به نام مقدس حضرت ولیعصر (عج) در سال ۱۳۴۲ ش نمود و همزمان سنگ بنای خیریه عامالمنفعه ولیعصر (عج) را بنیان گذاشت و از طریق آن مؤسسه، هزاران نفر از مستمندان شهر شیراز را در برآوردن انواع نیازهای خوراکی و پوشاکی و مسکن و سایر خدمات اولیه مورد نیاز تحت پوشش گرفت. او چندی بعد کوی خیریه امام علی (ع) را برای سرپناه دادن به خانوادههای بدون مسکن در شیراز بنا نهاد. سپس به تأسیس مدرسه علمیه امام عصر (عج) همت گماشت و این مدرسه هماکنون دایر و به تربیت طلاب مبرز علوم حوزویه مشغول است. یکی از مهمترین امکانات این مدرسه، کتابخانه آن است که یکی از بهترین کتابخانههای دینی شهر شیراز و محل مطالعه، مراجعه و تحقیق اهل علم است («زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی»، www.majdnaameh.com). | ||
او در جریان مبارزات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، به همراه پدرش دستگیر و به تهران منتقل شد. در ۱۸ مهر ۱۳۴۲ از زندان آزاد شد و همراه با پدر در میان استقبال مردم شیراز، به آن شهر بازگشت. وی در مراسم استقبال در سخنانی گفت: «خداوند به شما توفیق بدهد که دین را حمایت کنید. اتحاد را از دست ندهید. امیدوارم رفع شر از مملکت ما شود. خدا ریشه ظلم را از این کشور و سایر کشورهای اسلامی کوتاه بفرماید. خدا ایران را نجات دهد. حضرت آقای آیتالله خمینی هنوز در قید گرفتاری به سر میبرند. دست از علما برندارید و متحد باشید». (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج ۱، ۸۴-۸۵). محلاتی در دی ۱۳۴۲ تأکید کرده بود که «در هیچ زمانی به این اندازه به ملت فشار وارد نشده. دستگاه فاسد که از پستترین افراد درست شده و بر مردم حکومت میکند، ادارات تحت نظر و سرپرستی رذلترین اشخاص اداره میشود». به سبب این اظهارت و فعالیتهای محلاتی، ساواک از وی بهعنوان «مخبر سیار» نام برده بود که از هر موقعیتی برای بیان مسائل سیاسی استفاده میکرد (همان، ۱۱۳). او پس از تبعید امام خمینی، همراه با جمعی از عالمان شیراز، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد و سپس با تشکیل اجتماعاتی در خانه پدر، به هماندیشی دراینباره میپرداخت (همان، ۱۹۳). بر اساس گزارش ساواک، وی که در سال ۱۳۴۵ ش به نیابت از پدرش، اداره بیت ایشان را عهدهدار بود، تحت مراقبت ساواک قرار داشت (همان، ۲۵۱). ساواک در گزارشی دیگر در سال ۱۳۴۷ ش، از مجدالدین محلاتی بهعنوان یکی از روحانیان مخالف شیراز نام برد که به نوشته گزارشگر، «همیشه بر خلاف سیاست کشور اقدام و بهموقع مشکلاتی را برای ساواک و بالاخص شهربانی به وجود آورده» است. در آن گزارش آمده است که وی در جریان سفر محمدرضاشاه به شیراز، تعمداً از حضور در مراسم استقبال از شاه خودداری کرد (همان، ۴۱۴). او در همان سال در نامهای به سید جعفر بهبهانی، یکی از روحانیان تهران، از مبارزات خود و پدرش علیه دستگاه پهلوی سخن گفت و تأکید کرد: «من و پدرم فعالیتها را در شیراز علیه دستگاه شروع کردیم و از آنجایی که شیراز منطقه بااهمیتی است، دستگاه توجه خاصی به آن دارد و به همین جهت بین علمای فارس و وعاظ اختلافاتی ایجاد کرده و عدهای خائن را بهوسیله پول به طرف خود کشانده و اگرچه این عده از نظر مردم عنوانی ندارند، ولی برای کارشکنی کافی هستند. معهذا من (مجدالدین محلاتی) و پدرم از جهت امور روحانیت و طلاب و بازاریها، به نحو احسن ذینفوذ بوده و با آنها مرتبط و آماده مبارزه هستیم. ولی با تمام این احوال به کمک شما و روحانیون مرکزی احتیاج داریم». به همین سبب ساواک خواستار مراقبت کامل از او شد (همان، ۴۰۱-۴۰۲) و در سال ۱۳۴۸ ش ممنوعالمنبر و از سخنرانی منع شد. سپس ساواک وی را به تهران احضار نمود (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج ۱، ۴۳۷)؛ اقدامی که اعتراض علمای شیراز را در پی داشت (همان، ۴۴۰). پس از آن در فروردین ۱۳۴۹ ممنوع الخروج شد (روحانی، ج ۲، ۵۱۹-۵۲۰). وی در سال ۱۳۴۹ از امام خمینی اجازهای در امور حسبیه دریافت کرد و امام خمینی عبارت «معروف هستند» را ذیل معرف محلاتی ذکر کرده بودند (صحیفه امام، ج۱، ۵۰۶) و همین عبارت نشان از شناخت امام خمینی از او دارد. | او در جریان مبارزات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، به همراه پدرش دستگیر و به تهران منتقل شد. در ۱۸ مهر ۱۳۴۲ از زندان آزاد شد و همراه با پدر در میان استقبال مردم شیراز، به آن شهر بازگشت. وی در مراسم استقبال در سخنانی گفت: «خداوند به شما توفیق بدهد که دین را حمایت کنید. اتحاد را از دست ندهید. امیدوارم رفع شر از مملکت ما شود. خدا ریشه ظلم را از این کشور و سایر کشورهای اسلامی کوتاه بفرماید. خدا ایران را نجات دهد. حضرت آقای آیتالله خمینی هنوز در قید گرفتاری به سر میبرند. دست از علما برندارید و متحد باشید». (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج ۱، ۸۴-۸۵). محلاتی در دی ۱۳۴۲ تأکید کرده بود که «در هیچ زمانی به این اندازه به ملت فشار وارد نشده. دستگاه فاسد که از پستترین افراد درست شده و بر مردم حکومت میکند، ادارات تحت نظر و سرپرستی رذلترین اشخاص اداره میشود». به سبب این اظهارت و فعالیتهای محلاتی، ساواک از وی بهعنوان «مخبر سیار» نام برده بود که از هر موقعیتی برای بیان مسائل سیاسی استفاده میکرد (همان، ۱۱۳). او پس از تبعید امام خمینی، همراه با جمعی از عالمان شیراز، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد و سپس با تشکیل اجتماعاتی در خانه پدر، به هماندیشی دراینباره میپرداخت (همان، ۱۹۳). بر اساس گزارش ساواک، وی که در سال ۱۳۴۵ ش به نیابت از پدرش، اداره بیت ایشان را عهدهدار بود، تحت مراقبت ساواک قرار داشت (همان، ۲۵۱). ساواک در گزارشی دیگر در سال ۱۳۴۷ ش، از مجدالدین محلاتی بهعنوان یکی از روحانیان مخالف شیراز نام برد که به نوشته گزارشگر، «همیشه بر خلاف سیاست کشور اقدام و بهموقع مشکلاتی را برای ساواک و بالاخص شهربانی به وجود آورده» است. در آن گزارش آمده است که وی در جریان سفر محمدرضاشاه به شیراز، تعمداً از حضور در مراسم استقبال از شاه خودداری کرد (همان، ۴۱۴). او در همان سال در نامهای به سید جعفر بهبهانی، یکی از روحانیان تهران، از مبارزات خود و پدرش علیه دستگاه پهلوی سخن گفت و تأکید کرد: «من و پدرم فعالیتها را در شیراز علیه دستگاه شروع کردیم و از آنجایی که شیراز منطقه بااهمیتی است، دستگاه توجه خاصی به آن دارد و به همین جهت بین علمای فارس و وعاظ اختلافاتی ایجاد کرده و عدهای خائن را بهوسیله پول به طرف خود کشانده و اگرچه این عده از نظر مردم عنوانی ندارند، ولی برای کارشکنی کافی هستند. معهذا من (مجدالدین محلاتی) و پدرم از جهت امور روحانیت و طلاب و بازاریها، به نحو احسن ذینفوذ بوده و با آنها مرتبط و آماده مبارزه هستیم. ولی با تمام این احوال به کمک شما و روحانیون مرکزی احتیاج داریم». به همین سبب ساواک خواستار مراقبت کامل از او شد (همان، ۴۰۱-۴۰۲) و در سال ۱۳۴۸ ش ممنوعالمنبر و از سخنرانی منع شد. سپس ساواک وی را به تهران احضار نمود (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج ۱، ۴۳۷)؛ اقدامی که اعتراض علمای شیراز را در پی داشت (همان، ۴۴۰). پس از آن در فروردین ۱۳۴۹ ممنوع الخروج شد (روحانی، ج ۲، ۵۱۹-۵۲۰). وی در سال ۱۳۴۹ از امام خمینی اجازهای در امور حسبیه دریافت کرد و امام خمینی عبارت «معروف هستند» را ذیل معرف محلاتی ذکر کرده بودند (صحیفه امام، ج۱، ۵۰۶) و همین عبارت نشان از شناخت امام خمینی از او دارد. |