پرش به محتوا

مجدالدین محلاتی

از ویکی امام خمینی
مجدالدین محلاتی
اطلاعات فردی
نام کاملمجدالدین محلاتی
تاریخ تولدمهر ۱۳۰۴ش
زادگاهنجف
تاریخ وفات۲۲ خرداد ۱۳۷۸
محل دفنمدرسه ولی‌عصر(عج) شیراز
شهر وفاتشیراز
خویشاوندان
سرشناس
بهاءالدین محلاتی (پدر)، محمدجعفر محلاتی (جد پدری)
اطلاعات علمی
استادانمرتضی حائری یزدی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، علامه طباطبایی، میرزا محمد مجاهدی تبریزی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدحسین بروجردی، سیدمحمد محقق داماد، امام‌خمینی
محل تحصیلحوزه علمیه قم، دانشکده حقوق دانشگاه تهران
تألیفاتتقریرات درس خارج فقه آیت‌الله بروجردی، تفسیر برخی سوره‌های قرآن، کتابی در اصول عقاید، ترجمه‌های «ثم اهدیت» و «لاکون مع الصادقین» از محمد تیجانی
سایرمؤسس مسجد ولی‌عصر، درمانگاه خیریه ولی‌عصر، کوی خیریه امام علی(ع) و مدرسه علمیه امام عصر(عج) در شیراز
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه علیه حکومت پهلوی، حمایت از نهضت امام‌خمینی
اجتماعیفعال در امور خیریه و خدمات اجتماعی


مجدالدین محلاتی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

زادگاه و خاندان

مجدالدین محلاتی در مهرماه ۱۳۰۴ش در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش آیت‌الله بهاءالدین محلاتی از عالمان طراز اول استان فارس و شهر شیراز و از مدرسان در آن شهر بود و جدش آیت‌الله محمدجعفر محلاتی، از شاگردان آقایان میرزا محمدحسن شیرازی، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و... بود که در جریان مقاومت دلیران تنگستانی در برابر قوای انگلیسی، در صف مبارزه با نیروهای بیگانه حضور داشت. مادرش نیز فرزند میرزا ابوالفضل محلاتی و نوه میرزا ابراهیم محلاتی، از مراجع تقلید در فارس در آغاز قرن بیستم و از حامیان و رهبران اصلی جنبش مشروطیت در این استان بود.

نسب پدر و مادر او (هر دو) به آخوند مولی محمدعلی مجتهد محلاتی می‌رسد که از ۱۲۲۳ش به دعوت سادات مولای شیراز، از زادگاهش در شهر محلات به شیراز مهاجرت کرد و فرزندان او از علما و مراجع فارس و جنوب ایران بودند و سال‌ها تصدی مناصب علم و فقاهت در شیراز را بر عهده داشتند و حوزه‌های علمیه این استان را اداره می‌کردند.

تحصیل

مجدالدین محلاتی که در دوره تحصیل پدرش در نجف اشرف به دنیا آمده بود، در کودکی و همراه پدر به شیراز آمد و در همان‌جا دوران ابتدایی و متوسطه (دوران دبیرستان در مدرسه شاپور شیراز) را طی کرد. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور در سال ۱۳۲۵ش راهی قم شد. او در حوزه علمیه قم بخشی از دروس سطح را نزد آقایان شیخ مرتضی حائری یزدی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی خواند. جلد اول کفایه‌الاصول را هم پیش سیدزین‌العابدین کاشانی آموخت و در جلد دوم آن از شاگردان علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و میرزا محمد مجاهدی تبریزی بود. سپس در درس مکاسب شیخ محمدعلی کرمانی شرکت کرد. آنگاه به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درس‌های آیات عظام سیدمحمد حجت کوه‌کمری.[۱]، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمد محقق داماد و امام‌خمینی بهره برد. درباره سال‌های حضور او در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ش از درس‌های ایشان در مساجد محمدیه و سلماسی قم استفاده می‌کرده و با استناد به سال بازگشت او به شیراز (۱۳۴۰ش)، می‌توان احتمال داد که تا آن سال در درس‌های امام‌خمینی شرکت می‌جسته است.

محلاتی در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، به تحصیل دروس فلسفی نیز می‌پرداخت و ازجمله کتاب تجرید الاعتقاد را نزد آیت‌الله سیداحمد خوانساری خواند.[۲] سپس در درس‌های تفسیر و فلسفه علامه طباطبایی حضور یافت.[۳] پس از آن همراه با دو نفر از دوستانش سیدموسی صدر و عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی، برای تحصیل حقوق به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفتند و هر سه باهم فارغ‌التحصیل رشته حقوق شدند و در واقع نخستین طلابی در حوزه علمیه بودند که تحصیلات دانشگاهی نیز داشتند. وی در سال ۱۳۳۷ش همراه آیات شیخ جعفر سبحانی، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی و... از اعضای هیئت تحریریه مجله مکتب اسلام بود.[۴]

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی قبل از انقلاب

مجدالدین محلاتی در سال ۱۳۴۰ش، به شیراز بازگشت و مسجد ولی‌عصر را در آن شهر بنیان نهاد و به تدریس در آنجا پرداخت. او با یاری چند تن از دوستان و خیران شیرازی، اقدام به تأسیس نخستین درمانگاه خیریه شیراز به نام مقدس حضرت ولی‌عصر(عج) در سال ۱۳۴۲ش نمود و هم‌زمان سنگ بنای خیریه عام‌المنفعه ولی‌عصر(عج) را بنیان گذاشت و از طریق آن مؤسسه، هزاران نفر از مستمندان شهر شیراز را در برآوردن انواع نیازهای خوراکی و پوشاکی و مسکن و سایر خدمات اولیه مورد نیاز تحت پوشش گرفت. او چندی بعد کوی خیریه امام علی(ع) را برای سرپناه دادن به خانواده‌های بدون مسکن در شیراز بنا نهاد. سپس به تأسیس مدرسه علمیه امام عصر(عج) همت گماشت و این مدرسه هم‌اکنون دایر و به تربیت طلاب مبرز علوم حوزویه مشغول است. یکی از مهم‌ترین امکانات این مدرسه، کتابخانه آن است که یکی از بهترین کتابخانه‌های دینی شهر شیراز و محل مطالعه، مراجعه و تحقیق اهل علم است.[۵]

فعالیت‌های مبارزاتی

او در جریان مبارزات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، به همراه پدرش دستگیر و به تهران منتقل شد. در ۱۸ مهر ۱۳۴۲ از زندان آزاد شد و همراه با پدر در میان استقبال مردم شیراز، به آن شهر بازگشت. وی در مراسم استقبال در سخنانی گفت:

«خداوند به شما توفیق بدهد که دین را حمایت کنید. اتحاد را از دست ندهید. امیدوارم رفع شر از مملکت ما شود. خدا ریشه ظلم را از این کشور و سایر کشورهای اسلامی کوتاه بفرماید. خدا ایران را نجات دهد. حضرت آقای آیت‌الله خمینی هنوز در قید گرفتاری به سر می‌برند. دست از علما برندارید و متحد باشید»..[۶]

محلاتی در دی ۱۳۴۲ تأکید کرده بود که «در هیچ زمانی به این اندازه به ملت فشار وارد نشده. دستگاه فاسد که از پست‌ترین افراد درست شده و بر مردم حکومت می‌کند، ادارات تحت نظر و سرپرستی رذل‌ترین اشخاص اداره می‌شود». به سبب این اظهارت و فعالیت‌های محلاتی، ساواک از وی به‌عنوان «مخبر سیار» نام برده بود که از هر موقعیتی برای بیان مسائل سیاسی استفاده می‌کرد.[۷] او پس از تبعید امام‌خمینی، همراه با جمعی از عالمان شیراز، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد و سپس با تشکیل اجتماعاتی در خانه پدر، به هم‌اندیشی دراین‌باره می‌پرداخت.[۸] بر اساس گزارش ساواک، وی که در سال ۱۳۴۵ش به نیابت از پدرش، اداره بیت ایشان را عهده‌دار بود، تحت مراقبت ساواک قرار داشت.[۹] ساواک در گزارشی دیگر در سال ۱۳۴۷ش، از مجدالدین محلاتی به‌عنوان یکی از روحانیان مخالف شیراز نام برد که به نوشته گزارشگر، «همیشه بر خلاف سیاست کشور اقدام و به‌موقع مشکلاتی را برای ساواک و بالاخص شهربانی به وجود آورده» است. در آن گزارش آمده است که وی در جریان سفر محمدرضاشاه به شیراز، تعمداً از حضور در مراسم استقبال از شاه خودداری کرد.[۱۰] او در همان سال در نامه‌ای به سیدجعفر بهبهانی، یکی از روحانیان تهران، از مبارزات خود و پدرش علیه دستگاه پهلوی سخن گفت و تأکید کرد:

«من و پدرم فعالیت‌ها را در شیراز علیه دستگاه شروع کردیم و از آنجایی که شیراز منطقه بااهمیتی است، دستگاه توجه خاصی به آن دارد و به همین جهت بین علمای فارس و وعاظ اختلافاتی ایجاد کرده و عده‌ای خائن را به‌وسیله پول به طرف خود کشانده و اگرچه این عده از نظر مردم عنوانی ندارند، ولی برای کارشکنی کافی هستند. معهذا من (مجدالدین محلاتی) و پدرم از جهت امور روحانیت و طلاب و بازاری‌ها، به نحو احسن ذی‌نفوذ بوده و با آنها مرتبط و آماده مبارزه هستیم. ولی با تمام این احوال به کمک شما و روحانیون مرکزی احتیاج داریم».

به همین سبب ساواک خواستار مراقبت کامل از او شد.[۱۱] و در سال ۱۳۴۸ش ممنوع‌المنبر و از سخنرانی منع شد. سپس ساواک وی را به تهران احضار نمود؛[۱۲] اقدامی که اعتراض علمای شیراز را در پی داشت.[۱۳] پس از آن در فروردین ۱۳۴۹ ممنوع‌الخروج شد.[۱۴] وی در سال ۱۳۴۹ از امام‌خمینی اجازه‌ای در امور حسبیه دریافت کرد و امام‌خمینی عبارت «معروف هستند» را ذیل معرف محلاتی ذکر کرده بودند.[۱۵] و همین عبارت نشان از شناخت امام‌خمینی از او دارد.

محلاتی در کنار پدرش در رفع نیازهای مادی برخی از اهالی شهرهای اطراف شیراز ازجمله فسا فعال بود.[۱۶] همچنین در جریان دستگیری جمعی از فعالان سیاسی در تهران در سال ۱۳۵۰ش، در سخنانی در شیراز، به اطلاع‌رسانی دراین‌باره پرداخت[۱۷] و سپس با ارسال نامه‌هایی به مراجع تقلید، خواستار تخفیف در مجازات آنان شد.[۱۸] محلاتی در جریان سفر تبلیغی محمدتقی فلسفی به شیراز که به احضار فلسفی به ساواک انجامید، اعلامیه‌ای را در محکومیت آن منتشر کرد. به همین سبب ساواک خواستار مراقبت از رفتار و اعمال وی گردید.[۱۹] تداوم فعالیت‌های سیاسی آیت‌الله شیخ بهاءالدین محلاتی و همچنین مجدالدین محلاتی باعث شد تا ساواک در سال ۱۳۵۱ش، مجدالدین محلاتی را دستگیر و به ایرانشهر تبعید کند. این اقدام ساواک، باعث تجمع علمای شیراز در خانه آیت‌الله محلاتی و اعتراض به این تصمیم شد.[۲۰] محل تبعید مجدالدین محلاتی در سال ۱۳۵۲ش از ایرانشهر به شهرکرد تغییر یافت.[۲۱] او در همان سال از تبعید آزاد شد.[۲۲] و در سال ۱۳۵۵ش ممنوع‌الخروج از کشور گردید.[۲۳] در همان سال در جمع‌آوری کمک برای شیعیان لبنان فعال بود.[۲۴] پس از اجرای نمایش «خوک و خوکچه» در جشن هنر شیراز در شهریور ۱۳۵۶، به دستور پدرش در اعتراض به حکومت پهلوی، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد.[۲۵] محلاتی در همان سال، حسینیه مهدیه شیراز را همراه با پدرش بنیان نهاد و آنجا را به یکی از مراکز تبلیغی علیه حکومت پهلوی تبدیل کرد.[۲۶] پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، فرزند امام‌خمینی، در مجلسی که به یاد او برگزار شده بود شرکت کرد.[۲۷] در چهلمین روز سرکوب قیام مردم قم (۱۹ دی ۱۳۵۶)، در تهیه اعلامیه پدرش علیه آن اقدام نقش داشت.[۲۸] در مرداد ۱۳۵۷ و در پی سرکوبی تظاهرات مردم شیراز، اعلامیه‌ای را با عنوان استیضاح دولت صادر کردند. پس از آن ساواک با اشاره به نقش مجدالدین محلاتی و جمعی دیگر از روحانیان، خواستار دستگیری آنان شد.[۲۹]

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب

مجدالدین محلاتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فعالیت‌های علمی در شیراز ادامه داد و به توصیه مراجع قم، سیزده بار به اروپا و آمریکا سفر کرد و راه مستمعان بسیاری را از سلایق مختلف فکری به مساجد و محافل دینی هموار ساخت. به‌ویژه چند سال، در ماه مبارک رمضان در مسجد واشنگتن سخنرانی می‌کرد. همچنین در چند دانشگاه عمده ازجمله هاروارد و پرینستون و نیز کلیسای بزرگ کاتدرال واشنگتن سخرانی‌هایی داشت.

وی در گفتگو با رهبران سایر ادیان نیز فعال بود. محلاتی هم‌زمان با این فعالیت‌ها، به تدریس در شیراز ادامه می‌داد و علاوه بر آن، در دانشکده حقوق دانشگاه شیراز نیز به تدریس می‌پرداخت.[۳۰] تقریرات درس خارج فقه آیت‌الله بروجردی، تفسیر برخی از سوره‌های قرآنی، کتابی در اصول عقاید، ترجمه کتاب ثم اهدیت اثر محمد تیجانی، ترجمه کتاب لاکون مع الصادقین از همان نویسنده و مجموعه مقالات در مکتب اسلام از تألیفات اوست.

درگذشت

محلاتی در بیست و دوم خرداد ۱۳۷۸ درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز ناصر مکارم شیرازی، در مدرسه ولی‌عصر(عج) شیراز به خاک سپرده شد.[۳۱]

پانویس

  1. «زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی»؛ «درگذشتگان: آیت‌الله محلاتی»، ص۱۰۸-۱۰۹.
  2. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۳۰۴-۳۰۵.
  3. «زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی».
  4. «زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی»؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۶، ص۷۰؛ «درگذشتگان: آیت‌الله محلاتی»، ص۱۰۸-۱۰۹.
  5. «زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی».
  6. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۸۴-۸۵.
  7. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۱۱۳.
  8. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۱۹۳.
  9. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۲۵۱.
  10. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۴۱۴.
  11. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۴۰۱-۴۰۲.
  12. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۴۳۷.
  13. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۴۴۰.
  14. روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی، ج۲، ص۵۱۹-۵۲۰.
  15. صحیفه امام، ج۱، ص۵۰۶.
  16. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۸۰.
  17. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۱۸.
  18. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۳۷-۱۴۰.
  19. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۳۵-۱۳۶.
  20. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۶۴.
  21. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۲۰۸.
  22. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۲۱۲.
  23. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۲۵۱.
  24. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۲۶۱.
  25. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۳۰۳-۳۰۴.
  26. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۳۱۶.
  27. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۳۲۵.
  28. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۳۴۱.
  29. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۳۸۸-۳۹۱.
  30. «زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی».
  31. «درگذشتگان: آیت‌الله محلاتی»، ص۱۰۹.

منابع

  • «درگذشتگان: آیت‌الله محلاتی» (۱۳۷۹)، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۶۲، تابستان.
  • «زندگینامه آیت روشن خداوند، حضرت مجدالدین محلاتی».
  • روحانی، سیدحمید (۱۳۷۴)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی، ج۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
  • شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، تهران، اسلامیه
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، آیت‌الله بهاءالدین محلاتی (۱۳۹۰)، ج۱ و ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، کتاب ۲۶: شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.