پرش به محتوا

حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ دی ۱۴۰۳
 
خط ۶۷: خط ۶۷:
# [[نهج‌البلاغه]]: مجموعه‌ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار [[امام علی (ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است که [[سید رضی]] آن را گرد آورده‌است. امام‌خمینی نهج البلاغه را پس از [[قرآن]]، بزرگ‌ترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی‌بخش بشر و دستورهای معنوی و حکومتی آن را بالاترین راه نجات بشریت دانسته و افتخار کرده‌است که این کتاب از امام معصوم شیعیان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۸۴ و ۲۱/۳۹۶.</ref> ایشان نهج البلاغه را روح نازله امیرالمؤمنین علی(ع) برای تعلیم و تربیت و مرهمی برای دردهای فردی و اجتماعی انسان دانسته‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۴۷–۳۴۸.</ref> ایشان در پاره‌ای از موارد به عنوان مؤید یا قسمتی از علت حکم از نهج البلاغه استفاده کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، البیع، ۵/۵۳۰–۵۳۱.</ref> از تعبیر ایشان دربارهٔ [[صحیفه سجادیه]] که اصحاب آن را مانند نهج البلاغه قبول کرده‌اند، استفاده می‌شود که نهج البلاغه نیز مورد وثوق و اطمینان اجمالی به صدور آن است ولی این امر موجب اطمینان به صدور همه بندهای آن از حضرت (ع) نخواهد بود.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۴۸۱–۴۸۲.</ref>
# [[نهج‌البلاغه]]: مجموعه‌ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار [[امام علی (ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است که [[سید رضی]] آن را گرد آورده‌است. امام‌خمینی نهج البلاغه را پس از [[قرآن]]، بزرگ‌ترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی‌بخش بشر و دستورهای معنوی و حکومتی آن را بالاترین راه نجات بشریت دانسته و افتخار کرده‌است که این کتاب از امام معصوم شیعیان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۸۴ و ۲۱/۳۹۶.</ref> ایشان نهج البلاغه را روح نازله امیرالمؤمنین علی(ع) برای تعلیم و تربیت و مرهمی برای دردهای فردی و اجتماعی انسان دانسته‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۴۷–۳۴۸.</ref> ایشان در پاره‌ای از موارد به عنوان مؤید یا قسمتی از علت حکم از نهج البلاغه استفاده کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، البیع، ۵/۵۳۰–۵۳۱.</ref> از تعبیر ایشان دربارهٔ [[صحیفه سجادیه]] که اصحاب آن را مانند نهج البلاغه قبول کرده‌اند، استفاده می‌شود که نهج البلاغه نیز مورد وثوق و اطمینان اجمالی به صدور آن است ولی این امر موجب اطمینان به صدور همه بندهای آن از حضرت (ع) نخواهد بود.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۴۸۱–۴۸۲.</ref>
# [[مصحف فاطمه(ع)]]: مصحف فاطمه (ع) مجموعه مطالبی است که [[جبرئیل]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم(ص)]] تا [[شهادت فاطمه(ع)]] به ایشان می‌گفت و فاطمه (ع) برای علی (ع) املا می‌کرد و ایشان آن را می‌نوشت. در این مصحف سخنی از حلال و حرام نیست، بلکه مشتمل بر حوادث غیبی است که در آینده رخ می‌دهند.<ref>کلینی، الکافی، ‏۱/۲۳۹–۲۴۱.</ref> امام‌خمینی یکی از افتخارات شیعه را «صحیفه فاطمیه» می‌شمارد و آن را در ردیف [[مناجات شعبانیه]]، [[دعای عرفه]] و [[صحیفه سجادیه]] ذکر می‌کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۳۹۷.</ref> ایشان در شکل‌گیری «صحیفه فاطمیه» به روایتی معتبر اشاره می‌کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۶.</ref> که در آن چگونگی شکل‌گیری این صحیفه آمده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۴۰.</ref> ایشان محتوای صحیفه فاطمه (ع) را حوادثی می‌داند که در آینده رخ خواهد داد که ازجمله آنها حوادثی است که در آینده برای ذریه [[حضرت فاطمه زهرا(س)|فاطمه(ع)]] پیش خواهد آمد و آنچه در زمان [[امام‌مهدی(ع)]] رخ خواهد داد. ایشان احتمال می‌دهد مسائل مربوط به [[ایران]] نیز در آن باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۵.</ref>
# [[مصحف فاطمه(ع)]]: مصحف فاطمه (ع) مجموعه مطالبی است که [[جبرئیل]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم(ص)]] تا [[شهادت فاطمه(ع)]] به ایشان می‌گفت و فاطمه (ع) برای علی (ع) املا می‌کرد و ایشان آن را می‌نوشت. در این مصحف سخنی از حلال و حرام نیست، بلکه مشتمل بر حوادث غیبی است که در آینده رخ می‌دهند.<ref>کلینی، الکافی، ‏۱/۲۳۹–۲۴۱.</ref> امام‌خمینی یکی از افتخارات شیعه را «صحیفه فاطمیه» می‌شمارد و آن را در ردیف [[مناجات شعبانیه]]، [[دعای عرفه]] و [[صحیفه سجادیه]] ذکر می‌کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۳۹۷.</ref> ایشان در شکل‌گیری «صحیفه فاطمیه» به روایتی معتبر اشاره می‌کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۶.</ref> که در آن چگونگی شکل‌گیری این صحیفه آمده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۴۰.</ref> ایشان محتوای صحیفه فاطمه (ع) را حوادثی می‌داند که در آینده رخ خواهد داد که ازجمله آنها حوادثی است که در آینده برای ذریه [[حضرت فاطمه زهرا(س)|فاطمه(ع)]] پیش خواهد آمد و آنچه در زمان [[امام‌مهدی(ع)]] رخ خواهد داد. ایشان احتمال می‌دهد مسائل مربوط به [[ایران]] نیز در آن باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۵.</ref>
# [[صحیفه سجادیه]]: صحیفه سجادیه مجموعه دعاهایی است که [[امام‌باقر(ع)]] و [[زیدبن‌علی]] از [[امام‌سجاد(ع)]] نقل کرده‌اند. برخی از علما تواتر روایاتِ کتاب را گواه درستی و اعتبار محتوای صحیفه سجادیه دانسته‌اند.<ref>استادولی، مقدمه کتاب صحیفه سجادیه امام‌سجاد (ع)، ۱۵–۱۶.</ref> امام‌خمینی از این کتاب به عنوان زبور آل‌محمد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.</ref> و نمونه کامل قرآن صاعد و بزرگ‌ترین مناجات عرفانی در خلوتگاه انس<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۰۹.</ref> و صحیفه نورانیه الهیه که از آسمان عرفان عارف بالله و عقل نورانی سیدالساجدین(ع) برای رهایی بندگان از زندان طبیعت و فهماندن ادب عبودیت نازل شده<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۷۳.</ref> یاد کرده‌است. ایشان فصاحت و بلاغت و قوت مضمون صحیفه را هرچند به‌طور کلی مایه نوعی اطمینان به صدور آن می‌داند، اما آن را مایه اعتبار همه جمله‌های آن در فقه نمی‌داند<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۴۸۱–۴۸۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|رجال}}.
# [[صحیفه سجادیه]]: صحیفه سجادیه مجموعه دعاهایی است که [[امام‌باقر(ع)]] و زیدبن‌علی از [[امام‌سجاد(ع)]] نقل کرده‌اند. برخی از علما تواتر روایاتِ کتاب را گواه درستی و اعتبار محتوای صحیفه سجادیه دانسته‌اند.<ref>استادولی، مقدمه کتاب صحیفه سجادیه امام‌سجاد (ع)، ۱۵–۱۶.</ref> امام‌خمینی از این کتاب به عنوان زبور آل‌محمد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.</ref> و نمونه کامل قرآن صاعد و بزرگ‌ترین مناجات عرفانی در خلوتگاه انس<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۰۹.</ref> و صحیفه نورانیه الهیه که از آسمان عرفان عارف بالله و عقل نورانی سیدالساجدین(ع) برای رهایی بندگان از زندان طبیعت و فهماندن ادب عبودیت نازل شده<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۷۳.</ref> یاد کرده‌است. ایشان فصاحت و بلاغت و قوت مضمون صحیفه را هرچند به‌طور کلی مایه نوعی اطمینان به صدور آن می‌داند، اما آن را مایه اعتبار همه جمله‌های آن در فقه نمی‌داند<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۴۸۱–۴۸۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|رجال}}.
# [[مصباح الشریعه]]: این کتاب منسوب به [[امام‌صادق (ع)|امام‌صادق(ع)]] است. [[محدث نوری]] در خاتمة مستدرک الوسائل به صورت مفصل دربارهٔ اعتبار این کتاب بحث کرده و در نهایت اعتبار آن را پذیرفته‌است.<ref>نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ۱/۱۹۴–۲۱۵.</ref> امام‌خمینی در مباحث فقهی استناد به آن را درست نمی‌داند و این کتاب را روایت نمی‌داند و محتوای آن را برداشت عالمانی که گرایش‌های عرفانی داشته‌اند، از کلمات معصومان (ع) می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۴۸۱.</ref>؛ ولی با این حال، در آثار عرفانی و اخلاقی خود، در موارد بسیار از آن استفاده کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸–۹ و ۱۷۴؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۰۰.</ref>
# [[مصباح الشریعه]]: این کتاب منسوب به [[امام‌صادق (ع)|امام‌صادق(ع)]] است. [[محدث نوری]] در خاتمة مستدرک الوسائل به صورت مفصل دربارهٔ اعتبار این کتاب بحث کرده و در نهایت اعتبار آن را پذیرفته‌است.<ref>نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ۱/۱۹۴–۲۱۵.</ref> امام‌خمینی در مباحث فقهی استناد به آن را درست نمی‌داند و این کتاب را روایت نمی‌داند و محتوای آن را برداشت عالمانی که گرایش‌های عرفانی داشته‌اند، از کلمات معصومان (ع) می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۴۸۱.</ref>؛ ولی با این حال، در آثار عرفانی و اخلاقی خود، در موارد بسیار از آن استفاده کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸–۹ و ۱۷۴؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۰۰.</ref>
# [[تحف العقول فی اخبار آل الرسول]]: مؤلف این کتاب [[ابن‌شعبه حرانی]] از معاصران صدوق است<ref>غفاری، مقدمه تحف العقول، ۹.</ref> و روایات آن مرسل است. وی خود یادآور شده، بیشتر این احادیث را به سماع دریافت کرده و به جهت آسانی نقل و اخلاقی‌بودن روایات، اسناد آن را حذف کرده‌است.<ref>غفاری، مقدمه تحف العقول، ۳.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری]] در آغاز [[کتاب المکاسب]] به روایت مفصلی از این کتاب استناد کرده‌است.<ref>انصاری، المکاسب، ۱/۵.</ref> امام‌خمینی پس از نقل روایت «مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء»<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۳۸.</ref> یادآور شده هرچند این روایت مرسل است، اما صاحب وسائل بر این کتاب اعتماد کرده و روایت نیز موافق اعتبار و عقل است.<ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۵۱.</ref>
# [[تحف العقول فی اخبار آل الرسول]]: مؤلف این کتاب [[ابن‌شعبه حرانی]] از معاصران صدوق است<ref>غفاری، مقدمه تحف العقول، ۹.</ref> و روایات آن مرسل است. وی خود یادآور شده، بیشتر این احادیث را به سماع دریافت کرده و به جهت آسانی نقل و اخلاقی‌بودن روایات، اسناد آن را حذف کرده‌است.<ref>غفاری، مقدمه تحف العقول، ۳.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری]] در آغاز کتاب المکاسب به روایت مفصلی از این کتاب استناد کرده‌است.<ref>انصاری، المکاسب، ۱/۵.</ref> امام‌خمینی پس از نقل روایت «مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء»<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۳۸.</ref> یادآور شده هرچند این روایت مرسل است، اما صاحب وسائل بر این کتاب اعتماد کرده و روایت نیز موافق اعتبار و عقل است.<ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۵۱.</ref>
# [[فقه الرضا(ع)]]: در انتساب این کتاب به [[امام‌رضا (ع)]] اختلاف است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱/۱۱؛ داوری، اصول علم الرجال بین النظریة و التطبیق، ۳۶۵–۳۶۶.</ref> امام‌خمینی این کتاب را از امام‌رضا (ع) ندانسته و معتبر نمی‌شمارد، بلکه آن را تألیف برخی از علما می‌داند.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۱/۵۲۸؛ ۳/۲۵۵ و ۴/۱۳۸.</ref>
# [[فقه الرضا(ع)]]: در انتساب این کتاب به [[امام‌رضا(ع)]] اختلاف است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱/۱۱؛ داوری، اصول علم الرجال بین النظریة و التطبیق، ۳۶۵–۳۶۶.</ref> امام‌خمینی این کتاب را از امام‌رضا(ع) ندانسته و معتبر نمی‌شمارد، بلکه آن را تألیف برخی از علما می‌داند.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۱/۵۲۸؛ ۳/۲۵۵ و ۴/۱۳۸.</ref>
# [[بحار الأنوار]]: امام‌خمینی این تألیف [[محمدباقر مجلسی]] را مجموعه‌ای از چهارصد کتاب و رساله و در حقیقت کتابخانه کوچکی می‌داند که به نام بحار الانوار خوانده شده‌است. ایشان خاطرنشان کرده مجلسی همه آن کتاب‌ها و رساله‌ها را که به واسطه کوچک‌بودن و گذشت زمان در معرض نابودی بود، بدون التزام به صحت همه آنها گردآوری کرد و در صدد نوشتن کتابی عملی یا دستورها و قوانین اسلام نبود تا دربارهٔ آن بررسی کند و درست را از نادرست جدا کند. دلیل آن وجود کتاب‌های نادرست از نظر مجلسی در این مجموعه است؛ با این حال، نمی‌توان همه اخبار بحار الانوار را به بهانه مخالفت با عقل و حس یا موافق‌نبودن با سلیقه خود رد کرد، بلکه باید آن را با معیارهای معین‌شده سنجید و درستی و نادرستی آن را تعیین کرد.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۶۲ و ۳۱۹.</ref>
# [[بحار الأنوار]]: امام‌خمینی این تألیف [[محمدباقر مجلسی]] را مجموعه‌ای از چهارصد کتاب و رساله و در حقیقت کتابخانه کوچکی می‌داند که به نام بحار الانوار خوانده شده‌است. ایشان خاطرنشان کرده مجلسی همه آن کتاب‌ها و رساله‌ها را که به واسطه کوچک‌بودن و گذشت زمان در معرض نابودی بود، بدون التزام به صحت همه آنها گردآوری کرد و در صدد نوشتن کتابی عملی یا دستورها و قوانین اسلام نبود تا دربارهٔ آن بررسی کند و درست را از نادرست جدا کند. دلیل آن وجود کتاب‌های نادرست از نظر مجلسی در این مجموعه است؛ با این حال، نمی‌توان همه اخبار بحار الانوار را به بهانه مخالفت با عقل و حس یا موافق‌نبودن با سلیقه خود رد کرد، بلکه باید آن را با معیارهای معین‌شده سنجید و درستی و نادرستی آن را تعیین کرد.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۶۲ و ۳۱۹.</ref>
# [[مستدرک الوسائل]]: این کتاب تألیف [[میرزاحسین نوری]] است. امام‌خمینی به‌مناسبت بحث از [[حجیت ظواهر کتاب]]، محتوای آن را چون کتاب دیگر وی (فصل الخطاب)، روایات ضعیف و بدون سند می‌داند؛ چنان‌که به روش وی در جمع‌آوری روایات ضعیف به‌ویژه آنچه در کتاب دوم آورده، به‌شدت حمله کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۴۴–۲۴۵.</ref>
# [[مستدرک الوسائل]]: این کتاب تألیف میرزاحسین نوری است. امام‌خمینی به‌مناسبت بحث از [[حجیت ظواهر کتاب]]، محتوای آن را چون کتاب دیگر وی (فصل الخطاب)، روایات ضعیف و بدون سند می‌داند؛ چنان‌که به روش وی در جمع‌آوری روایات ضعیف به‌ویژه آنچه در کتاب دوم آورده، به‌شدت حمله کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۴۴–۲۴۵.</ref>
# [[تفسیر عیاشی]]: تألیف [[محمدبن‌مسعود عیاشی|ابوعمرو محمدبن‌مسعود عیاشی]] است. این کتاب، تفسیری روایی بر همه قرآن است و همه روایات آن نیز مستند و رجال اسناد آن از ماوراءالنهر بوده‌اند؛ ولی امروزه تنها دو جلد از این تفسیر تا سوره مائده با حذف رجال سند و مرسل در دست است<ref>آقابزرگ، الذریعه، ۴/۲۹۵؛ امین، سیدحسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ۶/۳۰۷.</ref>؛ البته این مجموعه مورد اعتماد [[محمدبن‌حسن حر عاملی]] بوده و یکی از مصادر [[وسائل الشیعه]] است.<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱/۲۷۳.</ref> به نظر امام‌خمینی هرچند خود عیاشی [[ثقه]] است، اما طریقی درست برای شناخت تفسیر او وجود ندارد. صاحب وسائل نیز طریق خود را به عیاشی نقل نکرده‌است؛ مگر اینکه اطمینان پیدا شود آنچه در این مجموعه آمده، از خود عیاشی است.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۵۸.</ref>
# [[تفسیر عیاشی]]: تألیف ابوعمرو محمدبن‌مسعود عیاشی است. این کتاب، تفسیری روایی بر همه قرآن است و همه روایات آن نیز مستند و رجال اسناد آن از ماوراءالنهر بوده‌اند؛ ولی امروزه تنها دو جلد از این تفسیر تا سوره مائده با حذف رجال سند و مرسل در دست است<ref>آقابزرگ، الذریعه، ۴/۲۹۵؛ امین، سیدحسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ۶/۳۰۷.</ref>؛ البته این مجموعه مورد اعتماد محمدبن‌حسن حر عاملی بوده و یکی از مصادر [[وسائل الشیعه]] است.<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱/۲۷۳.</ref> به نظر امام‌خمینی هرچند خود عیاشی [[ثقه]] است، اما طریقی درست برای شناخت تفسیر او وجود ندارد. صاحب وسائل نیز طریق خود را به عیاشی نقل نکرده‌است؛ مگر اینکه اطمینان پیدا شود آنچه در این مجموعه آمده، از خود عیاشی است.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۵۸.</ref>


== احادیث فقهی در کتاب‌های غیر حدیثی ==
== احادیث فقهی در کتاب‌های غیر حدیثی ==
۲۷٬۵۰۷

ویرایش