پرش به محتوا

ولی الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ بهمن ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:


==حقیقت ولیّ الهی==
==حقیقت ولیّ الهی==
اسم ولیّ از اسمای حسنای الهی و دارای اذن الهی است.<ref>روحانی‌نژاد، صراط سلوک، ص۳۰)</ref> ولی الهی از خود فانی و به حق‌تعالی باقی است و در میان خلق به واسطه حق تصرف می‌کند و این تصرف نفسانی نیست بلکه حقانی است.<ref>آملی، المقدمات من کتاب النصوص، ص۱۶۸؛ جامع الاسرار، ص۳۷۹ و ۴۸۸؛ جامی، نفحات الانس، ص۱۹-۲۰.</ref>
اسم ولیّ از اسمای حسنای الهی و دارای اذن الهی است.<ref>روحانی‌نژاد، صراط سلوک، ص۳۰.</ref> ولی الهی از خود فانی و به حق‌تعالی باقی است و در میان خلق به واسطه حق تصرف می‌کند و این تصرف نفسانی نیست بلکه حقانی است.<ref>آملی، المقدمات من کتاب النصوص، ص۱۶۸؛ جامع الاسرار، ص۳۷۹ و ۴۸۸؛ جامی، نفحات الانس، ص۱۹-۲۰.</ref>


بنابراین قیام ولیّ الهی به حضرت حق‌تعالی، هنگام فنای نفس او در ذات الهی است که در این صورت حق‌تعالی امر او را بر عهده می‌گیرد تا او به مقام قرب و تمکین برسد و به اذن الهی در عالم هستی تصرف می‌کند.<ref>کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۳۳؛ سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ص۵۵۳.</ref> امام‌خمینی نیز در مورد حقیقت ولیّ الهی و این که ولیّ الهی چگونه به مقام ولایت و تصرف می‌رسد، بر این باور است که سالک هنگامی که انانیّت خود را کنار گذاشت و در طلب مقصود الهی سیر کرد، جذبات الهی او را به سوی حق می‌کشاند و در سایه حمایت ربوبیّت، حق‌تعالی متصرف در امور او می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۹؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۳۴)</ref> و به مرحله‌ای می‌رسد که حق‌تعالی چشم و گوش او می‌شود و این مقام قرب نوافل است..<ref>امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۳۹-۴۰.</ref>
بنابراین قیام ولیّ الهی به حضرت حق‌تعالی، هنگام فنای نفس او در ذات الهی است که در این صورت حق‌تعالی امر او را بر عهده می‌گیرد تا او به مقام قرب و تمکین برسد و به اذن الهی در عالم هستی تصرف می‌کند.<ref>کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۳۳؛ سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ص۵۵۳.</ref> امام‌خمینی نیز در مورد حقیقت ولیّ الهی و این که ولیّ الهی چگونه به مقام ولایت و تصرف می‌رسد، بر این باور است که سالک هنگامی که انانیّت خود را کنار گذاشت و در طلب مقصود الهی سیر کرد، جذبات الهی او را به سوی حق می‌کشاند و در سایه حمایت ربوبیّت، حق‌تعالی متصرف در امور او می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۹؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۳۴)</ref> و به مرحله‌ای می‌رسد که حق‌تعالی چشم و گوش او می‌شود و این مقام قرب نوافل است..<ref>امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۳۹-۴۰.</ref>
۲۶٬۸۹۱

ویرایش