پرش به محتوا

لقاءالله: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ اسفند ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''لقاءالله'''، اصطلاحی عرفانی
'''لقاءالله'''، اصطلاح عرفانی
==اهمیت و جایگاه لقاءالله==
==اهمیت و جایگاه لقاءالله==
لقاءالله در اصطلاح عرفانی قرار گرفتن سالک در موقف و جایگاهی که بین او و پروردگارش حجابی نباشد.<ref>طباطبائی، المیزان، ج۱۶، ص۱۰۲؛ تهرانی، امام‌شناسی، ج۱، ص۳۲۱.</ref>
لقاءالله در اصطلاح [[عرفان|عرفانی]] قرار گرفتن سالک در موقف و جایگاهی که بین او و پروردگارش حجابی نباشد.<ref>طباطبائی، المیزان، ج۱۶، ص۱۰۲؛ تهرانی، امام‌شناسی، ج۱، ص۳۲۱.</ref> در زمینه لقاءالله، آیات الهی<ref>غافر: ۱۸؛ قیامت: ۲۴.</ref> و روایات<ref>مجلسى، بحارالانوار، ج۴، ص۳۲ و ۴۴؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۶۰.</ref> فراوانی وجود دارد. [[عرفا|اهل معرفت]] نیز به مسئله لقاءالله توجه ویژه‌ای داشته‌اند<ref>مکی، قوت القلوب، ج۱، ص۴۳۲، ج۲، ص۷۲؛ مستملی بخاری، شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۳، ص۱۰۷۰؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۷۶.</ref> و از اهداف عالی [[عرفان|عرفان عملی]] می‌باشد.<ref>روحانی‌نژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ص۱۲۱.</ref>
در زمینه لقاءالله، آیات الهی.<ref>غافر: ۱۸؛ قیامت: ۲۴)</ref> و روایات.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ج۴، ص۳۲ و ۴۴؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۶۰)</ref> فراوانی وجود دارد. عرفا و اهل معرفت نیز به مسئله لقاءالله توجه ویژه‌ای داشته‌اند.<ref>مکی، قوت القلوب، ج۱، ص۴۳۲، ج۲، ص۷۲؛ مستملی بخاری، شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۳، ص۱۰۷۰؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۷۶)</ref> و از اهداف عالی عرفان عملی می‌باشد.<ref>روحانی‌نژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ص۱۲۱.</ref>
 
امام‌خمینی نیز در آثار خود با بیانی فلسفی و عرفانی به مسئله لقاءالله پرداخته و ضمن پاسخ به شبهاتی در این زمینه، بحث لقاءالله را با کمال انقطاع گره زده است.<ref>امام‌خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۷۹-۱۸۱ و ۲۳۸؛ آداب الصلاة، ص۱۸۵، ۱۹۷ و ۳۵۵؛ شرح چهل حدیت، ص‌۴۵۳-۴۵۵؛ صحیفه امام، ج۱۳، ص۳۲، ج۱۷، ص۴۵۶.</ref>
[[امام‌خمینی]] نیز در آثار خود با بیانی فلسفی و عرفانی به مسئله لقاءالله پرداخته و ضمن پاسخ به شبهاتی در این زمینه، بحث لقاءالله را با کمال انقطاع گره زده است.<ref>امام‌خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۷۹-۱۸۱ و ۲۳۸؛ آداب الصلاة، ص۱۸۵، ۱۹۷ و ۳۵۵؛ شرح چهل حدیت، ص‌۴۵۳-۴۵۵؛ صحیفه امام، ج۱۳، ص۳۲، ج۱۷، ص۴۵۶.</ref>


==مراد از لقاءالله==
==مراد از لقاءالله==
به باور برخی اهل معرفت مراد از لقاءالله، ذات غیب الغیوب نیست؛ زیرا ذات غيب الغيوب مشهود احدی نیست.<ref>قونوى، الاعجاز البيان، ص۳۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۴۶؛ جامی، نقد النصوص، ص۲۸)</ref>؛ بلکه اولیاء الهی فیض و ظهور خاص خدا را که از آن به اسماء الهی یاد می‌شود، ملاقات می‌کنند، آن هم نه با چشم ظاهر و نه با اندیشه و علم حصولی بلکه با دل و حقیقت ایمان و شهود الهی می‌باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ج۵، ص۴۷۷-۴۷۹؛ توحید در قرآن ج۲، ص۴۰؛ روحانی‌نژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ۱۲۵-۱۲۶.</ref>
به باور برخی اهل معرفت مراد از لقاءالله، ذات غیب‌الغیوب نیست؛ زیرا ذات غيب الغيوب مشهود احدی نیست؛<ref>قونوى، الاعجاز البيان، ص۳۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۴۶؛ جامی، نقد النصوص، ص۲۸.</ref> بلکه [[ولی خدا|اولیاء الهی]] فیض و ظهور خاص خدا را که از آن به [[اسما و صفات|اسماء الهی]] یاد می‌شود، ملاقات می‌کنند، آن هم نه با چشم ظاهر و نه با اندیشه و [[علم حصولی]] بلکه با دل و حقیقت ایمان و شهود الهی می‌باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ج۵، ص۴۷۷-۴۷۹؛ توحید در قرآن ج۲، ص۴۰؛ روحانی‌نژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ۱۲۵-۱۲۶.</ref>
امام‌خمینی نیز معتقد است مقام غیب الغيوب، معلوم و معروف احدی نشده و نخواهد شد و انبیاء و رسولان و حتی خاتم انبیا و اوصیای ایشان، راهی بدان مقام ندارند.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدايه، ص۱۳-۱۵؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحكم ومصباح الانس، ص۲۸۰-۲۸۱)</ref> پس اینکه برخی اهل معرفت راهی برای لقاءالله و مشاهده جمال و جلال باز گذاشته‌اند، مرادشان این معنا نیست که اکتناه ذات مقدس ربوبی جایز باشد و علم حضوری و شهود عینی و احاطه بر آن ذات محیط علی الاطلاق، ممکن باشد، بلکه لقاءالله تجلیات اسمائی و ذاتی حق است؛ یعنی برخی از ارباب سلوک ممکن است حجاب نوری اسمائی و صفاتی را کنار گذاشته و به تجلیات ذاتی غیبی نائل شوند و خود را معلق و متدّلی به ذات مقدس ببینند و در این مشاهده احاطه قیومی حق و فنای ذاتی خود را شهود کنند و بالعیان وجود خود و جميع موجودات را ظل حق بینند.<ref>امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۵۴-۴۵۵، صاحبی اوج معرفت، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref>
 
امام‌خمینی نیز معتقد است مقام غیب‌الغيوب، معلوم و معروف احدی نشده و نخواهد شد و [[پیامبران(ع)|انبیاء]] و رسولان و حتی خاتم انبیا و اوصیای ایشان، راهی بدان مقام ندارند.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدايه، ص۱۳-۱۵؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحكم ومصباح الانس، ص۲۸۰-۲۸۱.</ref> پس اینکه برخی اهل معرفت راهی برای لقاءالله و مشاهده جمال و جلال باز گذاشته‌اند، مرادشان این معنا نیست که اکتناه ذات مقدس ربوبی جایز باشد و علم حضوری و شهود عینی و احاطه بر آن ذات محیط علی‌الاطلاق، ممکن باشد، بلکه لقاءالله تجلیات اسمائی و ذاتی حق است؛ یعنی برخی از ارباب [[سیر و سلوک|سلوک]] ممکن است حجاب نوری اسمائی و صفاتی را کنار گذاشته و به تجلیات ذاتی غیبی نائل شوند و خود را معلق و متدّلی به ذات مقدس ببینند و در این مشاهده احاطه قیومی حق و فنای ذاتی خود را [[کشف و شهود|شهود]] کنند و بالعیان وجود خود و جميع موجودات را ظل حق بینند.<ref>امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۵۴-۴۵۵، صاحبی اوج معرفت، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref>


==شبهه لقاءالله==
==شبهه لقاءالله==
امام‌خمینی حصول به مرتبه لقاءالله را، اعظم مقاصد و مطالب افصل الله می‌داند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۵</ref>) و خاطرنشان کرده است که برخی از علما و مفسران به کلی منکر طریق لقاءالله و مشاهدات عینی و تجلیات ذاتی و اسمایی شده‌اند و به گمان خود خواسته‌اند، ذات مقدس را تنزیه کنند. اینان تمامی آیات و اخبار لقاءالله را بر لقای روز آخرت و لقای جزا و ثواب و عقاب حمل کرده‌اند. به اعتقاد امام‌خمینی این حمل نسبت به مطلق لقاءالله و برخی آیات و اخبار، ممکن است فی الجمله درست به نظر آید، ولی نسبت به برخی ادعیه و روایاتی که در کتب معتبره آمده و علمای بزرگ به آنها استشهاد کرده‌اند، حمل بسیار بعیدی است.<ref>امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۵۳؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۱۵)</ref> امام‌خمینی بر ردّ برخی عقاید فاسده و باطله در این زمینه معتقد است؛ این همه آیاتی که راجع به لقاءالله و معرفة الله وارد شده، همه دال بر این است که مراد از لقاءالله رسیدن به فنای الهی است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۷.</ref> ایشان طریق تحصیل لقاءالله را ذکر تام حضرت حق و توجه به باطن قلب به آن ذات مقدس می‌داند که موجب گشوده شدن چشم باطنی قلب شده و لقاءالله که قرة العین اولیاست حاصل می‌شود.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۳۵۵.</ref>
[[امام‌خمینی]] حصول به مرتبه لقاءالله را، اعظم مقاصد و مطالب افصل الله می‌داند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۵.</ref> و خاطرنشان کرده است که برخی از علما و مفسران به کلی منکر طریق لقاءالله و مشاهدات عینی و تجلیات ذاتی و اسمایی شده‌اند و به گمان خود خواسته‌اند، ذات مقدس را تنزیه کنند. اینان تمامی آیات و اخبار لقاءالله را بر لقای روز آخرت و لقای جزا و ثواب و عقاب حمل کرده‌اند. به اعتقاد امام‌خمینی این حمل نسبت به مطلق لقاءالله و برخی آیات و اخبار، ممکن است فی الجمله درست به نظر آید، ولی نسبت به برخی ادعیه و روایاتی که در کتب معتبره آمده و علمای بزرگ به آنها استشهاد کرده‌اند، حمل بسیار بعیدی است.<ref>امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۵۳؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۱۵.</ref>
 
امام‌خمینی بر ردّ برخی عقاید فاسده و باطله در این زمینه معتقد است؛ این همه آیاتی که راجع به لقاءالله و معرفة‌الله وارد شده، همه دال بر این است که مراد از لقاءالله رسیدن به [[فنا|فنای الهی]] است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۷.</ref> ایشان طریق تحصیل لقاءالله را ذکر تام حضرت حق و توجه به باطن قلب به آن ذات مقدس می‌داند که موجب گشوده شدن چشم باطنی قلب شده و لقاءالله که قرة العین اولیاست حاصل می‌شود.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۳۵۵.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۲۸٬۵۳۳

ویرایش