۲۷٬۲۷۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== اهمیت و جایگاه مکان == | == اهمیت و جایگاه مکان == | ||
مکان در اصطلاح عرفانی به معنای تمکین و نهایتی است که سالک با طی کردن مقامات و منازل به آن میرسد.<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ص۵۵۰.</ref> | مکان در اصطلاح [[عرفان|عرفانی]] به معنای تمکین و نهایتی است که سالک با طی کردن مقامات و منازل به آن میرسد.<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ص۵۵۰.</ref> | ||
اهل معرفت به مکان نمازگزار در آثار خویش توجه ویژهای دارند | [[عرفا|اهل معرفت]] به مکان نمازگزار در آثار خویش توجه ویژهای دارند<ref>سمندری، اسرار الصلاة یا معراج عشق، ص۶۹؛ قمی، اسرار العبادات و حقیقة الصلاة، ص۳۰-۳۲؛ جعفربنمحمد، مصباح الشریعه، ص۳۰-۳۴.</ref> و برای مکان، آثار مثبت و منفی قائلاند که در محجوبشدن قلب یا اقبال و روی آوردن قلب به سوی حقتعالی تأثیر فراوانی قائلاند.<ref>آملی، انوار الحقيقة و اطوار الطريقه، ص۴۶۶؛ قمی، اسرار العبادات و حقيقة الصلاة، ص۳۱-۳۲.</ref> [[امامخمینی]] نیز در آثار خویش به مکان نمازگزار توجه داشته و برای آن مراتب و درجاتی قائل شده است.<ref>امامخمینی، سرّالصلاة، ص۵۵-۶۰؛ آداب الصلاة، ص۱۰۱-۱۰۳.</ref> | ||
==مراتب و درجات مکان== | ==مراتب و درجات مکان== | ||
امامخمینی همسو با اهل معرفت برای سالک | امامخمینی همسو با اهل معرفت برای سالک الیالله به حسب مراتب وجودی، مکانهایی قائل است که برای آنها آداب مخصوصی است و تا سالک به آنها متصف نشود، به نماز اهل معرفت نایل نمیگردد، اولین مرتبه آن، نشئه طبیعت است که مکان همان ارض طبیعت است، مرتبه دوم قوای ظاهره و باطنه و مکان آنها نفس انسانی است و مرتبه سوم، نشئه غیبی قلب است که محل و مکان آن [[بدن برزخی]] است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ص۱۰۱-۱۰۳.</ref> | ||
ایشان در برخی آثار خویش با توجه به مراتب معرفتی انسان به تبیین مراتب و درجات مکان نمازگزار پرداخته و معتقد است مکان نمازگزار در حقیقت، مقام و مرتبه هر سالکی است که در آن مرتبه، نماز اقامه میکند، این مراقب عبارتند از: | ایشان در برخی آثار خویش با توجه به مراتب معرفتی انسان به تبیین مراتب و درجات مکان نمازگزار پرداخته و معتقد است مکان نمازگزار در حقیقت، مقام و مرتبه هر سالکی است که در آن مرتبه، نماز اقامه میکند، این مراقب عبارتند از: | ||
امامخمینی با ارتقاء بحث مکان نمازگزار در دو قوس نزول و صعود و اینکه مصلی گاهی عابد و گاهی معبود است، مکان نمازگزار را در همه عوالم غیب و شهود تبیین میکند و معتقد است مکان نمازگزار در تجلی فعل حقتعالی به فیض مقدس اطلاقی، همه عالم است و نمازگزار در این تجلی خداوند است و این اعتبار قوس نزول است اما در قوس صعود همه موجود است عابد و معبود خداوند است.<ref>امامخمینی، سرّالصلاة، ص۵۶-۵۷.</ref> | * مکان نماز در نزد عموم | ||
* مکان نماز نزد اهل معرفت که عبارت باشد از همه عالم که در این صورت نمازگزار همه موجودات میباشند. | |||
* مکان نماز نزد ارباب معرفت، که همان عرش و قُبهای است که همه موجودات به سمت و سوی آن عبادت و بندگی دارند. | |||
* مکان نماز نزد اهل ولایت، که عبارت باشد از جمیع اسما و صفات و افعال الهی.<ref>امامخمینی، سرّالصلاة، ص۵۵-۵۶.</ref> | |||
امامخمینی با ارتقاء بحث مکان نمازگزار در دو [[قوس نزول و صعود]] و اینکه مصلی گاهی عابد و گاهی معبود است، مکان نمازگزار را در همه عوالم غیب و شهود تبیین میکند و معتقد است مکان نمازگزار در تجلی فعل حقتعالی به [[فیض اقدس و مقدس|فیض مقدس]] اطلاقی، همه عالم است و نمازگزار در این تجلی خداوند است و این اعتبار قوس نزول است اما در قوس صعود همه موجود است عابد و معبود خداوند است.<ref>امامخمینی، سرّالصلاة، ص۵۶-۵۷.</ref> | |||
==مباح بودن مکان== | ==مباح بودن مکان== | ||
به باور امامخمینی بعد از آنکه سالک | به باور امامخمینی بعد از آنکه سالک الیالله مراتب مکان را به حسب مقامات وجودی خود فهمید، باید در آداب اباحه مکان بکوشد تا نماز او از تصرفات غصبی [[شیطان|ابلیس]] خارج شود. امامخمینی، اگر سالک خود را از تصرفات شیطانی خارج کرد و تحت تصرفات رحمانی قرار گرفت، مکان او پاکیزه میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> ایشان برای مباح بودن مکان مراقبتی را بر میشمارد از جمله: | ||
* مباح بودن مکان نزد عامه | * مباح بودن مکان نزد عامه | ||
* مباح بودن مکان نزد خاصه که همان خروج از تصرفات شیطانی و تحقق به عدم تعدّی و تجاوز از احکام حدود الهی است. | * مباح بودن مکان نزد خاصه که همان خروج از تصرفات شیطانی و تحقق به عدم تعدّی و تجاوز از احکام حدود الهی است. | ||
* مباح بودن مکان نزد اهل معرفت، که همان خروج تصرفات نفسانی و موطن نفس است؛ در این مرتبه سالک | * مباح بودن مکان نزد اهل معرفت، که همان خروج تصرفات نفسانی و موطن نفس است؛ در این مرتبه سالک الیالله برای خود هیچ نیرو و قوهای نبیند، بلکه همه را به حول و قوه الهی بداند. | ||
* مباح بودن مکان نزد | * مباح بودن مکان نزد [[ولی الهی|اولیاءالله]]؛ که همان خروج از مطلق تصرف مطلق است در ذات و [[اسما و صفات|اسما و صفات الهی]] میباشد. پس هر اندازه که سالک از تصرفات شیطانی خارج شود به همان اندازه فتح ملکوتی صورت میپذیرد.<ref>امامخمینی، سرّالصلاة، ص۶۰.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |