۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
میرزااحمد آشتیانی در سال ۱۳۰۰ق/ ۱۲۶۱ش در [[تهران]] متولد شد.<ref>استادی، چهل مقاله، ۶۰۴.</ref> وی چهارمین فرزند و کوچکترین پسر [[میرزامحمدحسن آشتیانی]] است.<ref>۱۲۴۸–۱۳۱۹ق/ ۱۲۱۱–۱۲۸۰ش.</ref> میرزامحمدحسن از علمای بنام تهران و از شاگردان [[شیخمرتضی انصاری]] بود و تبحّر و احاطه فوقالعادهای به علم اصول داشت و شرح او بر کتاب [[فرائد الاصول]] شیخ انصاری با نام [[بحر الفوائد]] گواه این مطلب است.<ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۳/۴۴.</ref> او همچنین در [[عصر قاجار]]، در مبارزه با استبداد و [[نهضت تحریم تنباکو]] علیه سلطه [[انگلستان]] نقش مؤثّری داشت.<ref>استادی، مقدمه بیست رساله، ۱۲–۱۳.</ref> امامخمینی ضمن ستایش از قیام علما در نهضت تنباکو، از [[میرزامحمدحسن آشتیانی]] به عنوان راس علمای ایران در تهران یاد کرده که نهضت و فتوای [[میرزای شیرازی]] را پیگیری کردند و دولت ساقطشده ایران را زنده کردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۴۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|نهضت تحریم تنباکو}} | میرزااحمد آشتیانی در سال ۱۳۰۰ق/ ۱۲۶۱ش در [[تهران]] متولد شد.<ref>استادی، چهل مقاله، ۶۰۴.</ref> وی چهارمین فرزند و کوچکترین پسر [[میرزامحمدحسن آشتیانی]] است.<ref>۱۲۴۸–۱۳۱۹ق/ ۱۲۱۱–۱۲۸۰ش.</ref> میرزامحمدحسن از علمای بنام تهران و از شاگردان [[شیخمرتضی انصاری]] بود و تبحّر و احاطه فوقالعادهای به [[علم اصول]] داشت و شرح او بر کتاب [[فرائد الاصول]] شیخ انصاری با نام [[بحر الفوائد]] گواه این مطلب است.<ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۳/۴۴.</ref> او همچنین در [[عصر قاجار]]، در مبارزه با استبداد و [[نهضت تحریم تنباکو]] علیه سلطه [[انگلستان]] نقش مؤثّری داشت.<ref>استادی، مقدمه بیست رساله، ۱۲–۱۳.</ref> امامخمینی ضمن ستایش از قیام علما در نهضت تنباکو، از [[میرزامحمدحسن آشتیانی]] به عنوان راس علمای ایران در تهران یاد کرده که نهضت و فتوای [[میرزای شیرازی]] را پیگیری کردند و دولت ساقطشده ایران را زنده کردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۴۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|نهضت تحریم تنباکو}} | ||
== دوران تحصیل و تدریس == | == دوران تحصیل و تدریس == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
آشتیانی در سال ۱۳۴۰ق/ ۱۳۰۰ش، در چهلسالگی به منظور تکمیل آموختههای فقهی خود به [[عراق]] رفت و در [[حوزه نجف]] با شرکت در درسهای [[میرزامحمدحسین نایینی]]، [[آقاضیاءالدین عراقی]] و [[سیدابوالحسن اصفهانی]] به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و از آنان و در ادامه در [[قم]] از [[عبدالکریم حائری یزدی]] و [[سیدحسین بروجردی]]، [[اجازه اجتهاد]] و [[اجازه نقل حدیث]] دریافت کرد.<ref>پرتوی مقدم، احمد آشتیانی، ۱/۱۶۹.</ref> وی در هنگام حضور در نجف در کنار تحصیل، تدریس هم میکرد و شماری از فضلای درجه اول آن روزگار نجف که برخی از آنان مانند [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] مجتهد مسلم بودند، در درس اسفار او شرکت میکردند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۵۳۹.</ref> | آشتیانی در سال ۱۳۴۰ق/ ۱۳۰۰ش، در چهلسالگی به منظور تکمیل آموختههای فقهی خود به [[عراق]] رفت و در [[حوزه نجف]] با شرکت در درسهای [[میرزامحمدحسین نایینی]]، [[آقاضیاءالدین عراقی]] و [[سیدابوالحسن اصفهانی]] به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و از آنان و در ادامه در [[قم]] از [[عبدالکریم حائری یزدی]] و [[سیدحسین بروجردی]]، [[اجازه اجتهاد]] و [[اجازه نقل حدیث]] دریافت کرد.<ref>پرتوی مقدم، احمد آشتیانی، ۱/۱۶۹.</ref> وی در هنگام حضور در نجف در کنار تحصیل، تدریس هم میکرد و شماری از فضلای درجه اول آن روزگار نجف که برخی از آنان مانند [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] مجتهد مسلم بودند، در درس اسفار او شرکت میکردند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۵۳۹.</ref> | ||
آشتیانی در سال ۱۳۵۰ق/ ۱۳۱۰ش به تهران بازگشت و مدیریت [[مدرسه خان مروی]]<ref>بزرگترین حوزه علمیه در تهران.</ref> را بر عهده گرفت و تا زمان درگذشت در سال ۱۳۹۵ق/ ۱۳۵۴ش همچنان متصدی مدرسه بود.<ref>استادی، چهل مقاله، ۶۱۱؛ اطلاعات، روزنامه، ۵/۴/۱۳۵۴ش، ۱ و ۴؛ شریف رازی، اختران فروزان، ۱۸۰.</ref> وی که استادی مسلم و ماهر در فلسفه و [[عرفان]] بود، در تهران به تدریس فقه و اصول و فلسفه پرداخت.<ref>آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ۹۳؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۵۳۹.</ref> وی همچنین استاد اخلاق و ضربالمثل [[تقوا]] و پارسایی بود و شاگردان زیادی تربیت کرد که فرزندش [[میرزامحمدباقر آشتیانی]]، [[سیدعباس طباطبایی]] (داماد او)، [[سیدجلالالدین آشتیانی]] و نیز [[حسن حسنزاده آملی]] ازجمله برجستهترین شاگردان او بهشمار میروند.<ref>استادی، گروهی از دانشمندان شیعه، ۲۸۵–۲۸۶ و ۲۹۵؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۵۳۹.</ref> وی همچنین در فنون ریاضی فردی پیشتاز و در طب قدیم استاد یگانه زمان خود بود و بهخوبی از عهده تدریس کتاب [[قانون ابنسینا]] و دیگر کتابهای طبی قدیم برمیآمد.<ref>آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ۹۳.</ref> در هنر خوشنویسی نیز مهارت داشت و با تخلص «واله» شعر نیز میسرود و به نگارش کتاب و کارهای تبلیغی نیز میپرداخت<ref>پرتوی مقدم، احمد آشتیانی، ۱/۱۶۹.</ref>؛ چنانکه در همین راستا مجمعی را با عنوان «تدریس اصول عقاید» برای عموم طبقات علاقهمند تشکیل داد.<ref>استادی، مقدمه بیست رساله، ۱۸–۱۹.</ref> | آشتیانی در سال ۱۳۵۰ق/ ۱۳۱۰ش به تهران بازگشت و مدیریت [[مدرسه خان مروی]]<ref>بزرگترین حوزه علمیه در تهران.</ref> را بر عهده گرفت و تا زمان درگذشت در سال ۱۳۹۵ق/ ۱۳۵۴ش همچنان متصدی مدرسه بود.<ref>استادی، چهل مقاله، ۶۱۱؛ اطلاعات، روزنامه، ۵/۴/۱۳۵۴ش، ۱ و ۴؛ شریف رازی، اختران فروزان، ۱۸۰.</ref> وی که استادی مسلم و ماهر در فلسفه و [[عرفان]] بود، در تهران به تدریس [[فقه]] و اصول و [[فلسفه]] پرداخت.<ref>آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ۹۳؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۵۳۹.</ref> وی همچنین استاد اخلاق و ضربالمثل [[تقوا]] و پارسایی بود و شاگردان زیادی تربیت کرد که فرزندش [[میرزامحمدباقر آشتیانی]]، [[سیدعباس طباطبایی]] (داماد او)، [[سیدجلالالدین آشتیانی]] و نیز [[حسن حسنزاده آملی]] ازجمله برجستهترین شاگردان او بهشمار میروند.<ref>استادی، گروهی از دانشمندان شیعه، ۲۸۵–۲۸۶ و ۲۹۵؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۵۳۹.</ref> وی همچنین در فنون ریاضی فردی پیشتاز و در طب قدیم استاد یگانه زمان خود بود و بهخوبی از عهده تدریس کتاب [[قانون ابنسینا]] و دیگر کتابهای طبی قدیم برمیآمد.<ref>آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ۹۳.</ref> در هنر خوشنویسی نیز مهارت داشت و با تخلص «واله» شعر نیز میسرود و به نگارش کتاب و کارهای تبلیغی نیز میپرداخت<ref>پرتوی مقدم، احمد آشتیانی، ۱/۱۶۹.</ref>؛ چنانکه در همین راستا مجمعی را با عنوان «تدریس اصول عقاید» برای عموم طبقات علاقهمند تشکیل داد.<ref>استادی، مقدمه بیست رساله، ۱۸–۱۹.</ref> | ||
== فعالیتهای سیاسی - اجتماعی == | == فعالیتهای سیاسی - اجتماعی == | ||
آشتیانی به دخالت مستقیم در امور سیاسی تمایلی نداشت؛ ولی گاهی در برابر پارهای از حوادث سیاسی و دینی، واکنش ملایمی از خود نشان میداد. وی نامهای را که در | آشتیانی به دخالت مستقیم در امور سیاسی تمایلی نداشت؛ ولی گاهی در برابر پارهای از حوادث سیاسی و دینی، واکنش ملایمی از خود نشان میداد. وی نامهای را که در دی ۱۳۰۰ گروهی از روحانیان در اعتراض به قانون صدیدوازده برای گرفتن مالیات از املاک وقف، به رئیس وقت [[مجلس شورای ملی]] نوشته بودند امضا کرد.<ref>حائری، اسناد روحانیت و مجلس، ۲/۷۲–۷۷.</ref> امامخمینی در پایان اسفند ۱۳۴۱ در نامهای خطاب به [[محمدتقی فلسفی]]، از وی، میرزااحمد آشتیانی و [[محمدتقی آملی]] از علمای تهران درخواست کرد در اعلامیهای، صدمات استبداد پهلوی بر [[اسلام]] را افشا و اعمال فریبنده دولت را محکوم کنند. محتوای اعلامیه پیشنهادی از سوی [[امامخمینی]]، اعلام عزای عمومی نوروز ۱۳۴۲ به دلیل صدماتی بود که در سال ۱۳۴۱ [[رژیم پهلوی]] به اسلام وارد کرده بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۵.</ref> | ||
از سوی دیگر، در سال ۱۳۴۲ به دنبال سخنان [[حسن پاکروان]] رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) علیه امامخمینی و [[سیدحسن قمی]] و ادعای توافق و همراهی علما با دولت، میرزااحمد آشتیانی و محمدتقی آملی در اطلاعیهای در تکذیب این ادعا، اتحاد تمام علمای اسلام در قم، نجف، [[مشهد]] و دیگر شهرها را در دفاع از اسلام متذکر شدند و اندکی پس از قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ با انتشار اعلامیهای بهطور تلویحی از امامخمینی و سیدحسن قمی حمایت کردند و نسبت به بازداشت علما هشدار دادند و دربارهٔ تعرّض مأموران رژیم پهلوی به مردم و جرح و قتل آنان ابراز تاسف و تالم کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۳۹۹؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۷۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|پانزده خرداد}} پس از تبعید امامخمینی به ترکیه در آبان ۱۳۴۳ آشتیانی در خانه خود با حضور [[سیداحمد خوانساری]]، [[محمدرضا تنکابنی]] و محمدتقی آملی با حسین قدس نخعی وزیر وقت دربار پهلوی دیدار کرد و خواسته علما را دربارهٔ آزادی امامخمینی به وی یادآور شد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۲۴–۱۲۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|تبعید امامخمینی}} | از سوی دیگر، در سال ۱۳۴۲ به دنبال سخنان [[حسن پاکروان]] رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) علیه امامخمینی و [[سیدحسن قمی]] و ادعای توافق و همراهی علما با دولت، میرزااحمد آشتیانی و محمدتقی آملی در اطلاعیهای در تکذیب این ادعا، اتحاد تمام علمای اسلام در قم، نجف، [[مشهد]] و دیگر شهرها را در دفاع از اسلام متذکر شدند و اندکی پس از [[قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲]] با انتشار اعلامیهای بهطور تلویحی از امامخمینی و سیدحسن قمی حمایت کردند و نسبت به بازداشت علما هشدار دادند و دربارهٔ تعرّض مأموران رژیم پهلوی به مردم و جرح و قتل آنان ابراز تاسف و تالم کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۳۹۹؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۷۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|پانزده خرداد}} پس از تبعید امامخمینی به ترکیه در آبان ۱۳۴۳ آشتیانی در خانه خود با حضور [[سیداحمد خوانساری]]، [[محمدرضا تنکابنی]] و محمدتقی آملی با حسین قدس نخعی وزیر وقت دربار پهلوی دیدار کرد و خواسته علما را دربارهٔ آزادی امامخمینی به وی یادآور شد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۲۴–۱۲۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|تبعید امامخمینی}} | ||
پس از تبعید امامخمینی به ترکیه، برخی از مبارزان برای سفر به ترکیه و دیدار با ایشان در خانه آشتیانی گرد آمدند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۲۴.</ref> و وی در نامهای به مرجع تقلید وقت، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]، به تشریح تلاشهای خود و گروهی از علما برای بازگرداندن امامخمینی به ایران از طریق وزیر دربار پرداخت<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۲۴.</ref>؛ همچنین [[سیدمحسن حکیم]] از مراجع تقلید نجف نیز تلگرامی درباره اعتراض به رفتارهای رژیم مخابره کرد که نشاندهنده موقعیت سیاسی ـ اجتماعی او بود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۱۱۶.</ref> | پس از تبعید امامخمینی به ترکیه، برخی از مبارزان برای سفر به ترکیه و دیدار با ایشان در خانه آشتیانی گرد آمدند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۲۴.</ref> و وی در نامهای به مرجع تقلید وقت، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]، به تشریح تلاشهای خود و گروهی از علما برای بازگرداندن امامخمینی به ایران از طریق وزیر دربار پرداخت<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۲۴.</ref>؛ همچنین [[سیدمحسن حکیم]] از مراجع تقلید نجف نیز تلگرامی درباره اعتراض به رفتارهای رژیم مخابره کرد که نشاندهنده موقعیت سیاسی ـ اجتماعی او بود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۱۱۶.</ref> | ||
علمای نجف و قم به مناسبتهای مختلف سیاسی مانند | علمای نجف و قم به مناسبتهای مختلف سیاسی مانند [[پانزده خرداد|نهضت پانزده خرداد ۱۳۴۲]]، [[تبعید امامخمینی]]، شهادت [[سیدمحمدرضا سعیدی]] در سال ۱۳۴۹ در زندان و حمله مأموران رژیم پهلوی به [[مدرسه فیضیه]] در سال ۱۳۵۴{{ببینید|متن=ببینید|هفده خرداد}} بارها با فرستادن نامه، از آشتیانی خواسته بودند که به رفتارهای رژیم اعتراض کند؛ ولی پاسخ وی محتاطانه بود.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۴۲، ۳۲۱، ۳۳۸ و ۳۹۳.</ref> | ||
پس از تبعید امامخمینی و محدودیتهایی که ساواک در پرداخت [[شهریه]] ایشان پدیدآورد،{{ببینید|متن=ببینید|شهریه امامخمینی}} میرزااحمد آشتیانی که روحانی و عالم درجه یک تهران و از موقعیت برجستهای برخوردار بود، مسئولیت پرداخت شهریه ایشان را بر عهده گرفت که این اقدام وی در آن زمان نقش مهمی در تقویت نهضت اسلامی داشت و به همین دلیل بسیاری از اسناد، پیگیری جدی ساواک در این موضوع را نشان میدهد.<ref>مؤسسه تنظیم، ۱۴/۵۱۲ و ۱۵/۴۳، ۶۱۱؛ ۱۸/۵۲۶–۵۳۵، ۵۳۷–۵۳۹، ۵۴۱–۵۴۳.</ref> | پس از [[تبعید امامخمینی]] و محدودیتهایی که ساواک در پرداخت [[شهریه]] ایشان پدیدآورد،{{ببینید|متن=ببینید|شهریه امامخمینی}} میرزااحمد آشتیانی که روحانی و عالم درجه یک تهران و از موقعیت برجستهای برخوردار بود، مسئولیت پرداخت شهریه ایشان را بر عهده گرفت که این اقدام وی در آن زمان نقش مهمی در تقویت نهضت اسلامی داشت و به همین دلیل بسیاری از اسناد، پیگیری جدی [[ساواک]] در این موضوع را نشان میدهد.<ref>مؤسسه تنظیم، ۱۴/۵۱۲ و ۱۵/۴۳، ۶۱۱؛ ۱۸/۵۲۶–۵۳۵، ۵۳۷–۵۳۹، ۵۴۱–۵۴۳.</ref> | ||
امامخمینی با توجه به اینکه آشتیانی فیلسوف و فقیهی معروف و تقریباً بیست سال از ایشان بزرگتر بود، نامهای بسیار محترمانه به وی نوشت و به ایشان اجازه گرفتن و پرداخت شهریه داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۹۲، پاورقی.</ref> به گفته [[سیداحمد خمینی]] این موضوع در تهران بازتاب بسیار گستردهای داشت. مخالفان امامخمینی این وکالت را دون شان آشتیانی شمردند و تبلیغات منفی کردند؛ اما آشتیانی به این تحریکات و تبلیغات منفی که تا پایان عمر وی ادامه یافت، توجه نمیکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۹۲، ۲/۱۹۲، پاورقی و ۳۳۳.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|شهریه امامخمینی}} | امامخمینی با توجه به اینکه آشتیانی فیلسوف و فقیهی معروف و تقریباً بیست سال از ایشان بزرگتر بود، نامهای بسیار محترمانه به وی نوشت و به ایشان اجازه گرفتن و پرداخت شهریه داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۹۲، پاورقی.</ref> به گفته [[سیداحمد خمینی]] این موضوع در تهران بازتاب بسیار گستردهای داشت. مخالفان امامخمینی این وکالت را دون شان آشتیانی شمردند و تبلیغات منفی کردند؛ اما آشتیانی به این تحریکات و تبلیغات منفی که تا پایان عمر وی ادامه یافت، توجه نمیکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۹۲، ۲/۱۹۲، پاورقی و ۳۳۳.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|شهریه امامخمینی}} | ||
امامخمینی با توجه به اینکه وضعیت جسمی آشتیانی خوب نبود، با مشورت با وکیل تامالاختیار خود [[سیدمحمدصادق لواسانی]]، میرزامحمدباقر فرزند آشتیانی هم که تقریباً همسن امامخمینی بود، وکالت داد تا در صورت حادثه برای آشتیانی، فرزندش کار پدر را در دادن [[شهریه امامخمینی]] ادامه دهد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۹۲.</ref>؛ از اینرو شهریه امامخمینی که به نام آشتیانی داده میشد و ساواک هم از آن اطلاع داشت، قطع نشد و پس از درگذشت آشتیانی به دست میرزامحمدباقر آشتیانی پرداخت میشد.<ref>همان؛ مؤسسه تنظیم، ۱۶/۵۰–۵۱؛ ۱۷/۴۲۷–۴۲۸؛ ۱۸/۵۳ و ۱۹/۱۱۷–۱۱۸، ۱۴۴–۱۴۸.</ref> | امامخمینی با توجه به اینکه وضعیت جسمی آشتیانی خوب نبود، با [[مشورت]] با وکیل تامالاختیار خود [[سیدمحمدصادق لواسانی]]، میرزامحمدباقر فرزند آشتیانی هم که تقریباً همسن امامخمینی بود، وکالت داد تا در صورت حادثه برای آشتیانی، فرزندش کار پدر را در دادن [[شهریه امامخمینی]] ادامه دهد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۹۲.</ref>؛ از اینرو شهریه امامخمینی که به نام آشتیانی داده میشد و ساواک هم از آن اطلاع داشت، قطع نشد و پس از درگذشت آشتیانی به دست میرزامحمدباقر آشتیانی پرداخت میشد.<ref>همان؛ مؤسسه تنظیم، ۱۶/۵۰–۵۱؛ ۱۷/۴۲۷–۴۲۸؛ ۱۸/۵۳ و ۱۹/۱۱۷–۱۱۸، ۱۴۴–۱۴۸.</ref> | ||
امامخمینی پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]]، در سال ۱۳۵۸ به میرزامحمدباقر اجازه در [[امور حسبیه]] داد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۶۸.</ref> و در ۱۶ | امامخمینی پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]]، در سال ۱۳۵۸ به میرزامحمدباقر اجازه در [[امور حسبیه]] داد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۶۸.</ref> و در ۱۶ شهریور ۱۳۶۳ در پیام تسلیتی درگذشت وی را به [[حوزههای علمیه]]، علما و نیز خاندان وی تسلیت گفت و با ستایش از خاندان آشتیانی، خاطرنشان کرد وی را از جوانی میشناخته و آنچه در وی یافته تقوا، صفای باطن، اخلاق کریمانه و اشتغال به علم و عمل بودهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۵۳.</ref> | ||
== وفات == | == وفات == | ||
میرزا احمد آشتیانی در سوم تیر سال ۱۳۵۴ش/ ۱۳۹۵ق، در ۹۳سالگی از دنیا رفت و در [[حرم عبدالعظیم حسنی|صحن عبدالعظیم حسنی]] در [[شهر ری]] به خاک سپرده شد.<ref>استادی، چهل مقاله، ۶۱۱؛ اطلاعات، روزنامه، ۵/۴/۱۳۵۴ش، ۱ و ۴؛ شریف رازی، اختران فروزان، ۱۸۲.</ref> وی از ازدواج با دختر [[میرزاآقاخان نوری]] صاحب دو پسر و چهار دختر شد. پسران او [[میرزامحمدصادق آشتیانی|میرزامحمدصادق]] و [[میرزامحمدباقر آشتیانی|میرزامحمدباقر]] مانند پدر در لباس روحانیت بودند و میرزااحمد آشتیانی در پایان عمر خود کارها را به پسرش محمدباقر رجوع میداد یا با مشورت او به انجام میرسانید. نویسنده معروف [[سعید نفیسی]] فرزند [[میرزاعلیاکبرخان ناظمالاطبّا کرمانی]] (نویسنده فرهنگ نفیسی)، [[میرزاابوالحسن طباطبایی]] نواده [[سیدمحمد طباطبایی]] مجتهد معروف مشروطیت، [[سیدعباس طباطبایی]] فرزند [[سیدمحمد طباطبایی فشارکی]] و [[سیدمحمدرضا غفوری]] دامادهای آشتیانی هستند.<ref>استادی، مقدمه بیست رساله، ۲۵–۲۶.</ref> | میرزا احمد آشتیانی در سوم تیر سال ۱۳۵۴ش/ ۱۳۹۵ق، در ۹۳سالگی از دنیا رفت و در [[حرم عبدالعظیم حسنی|صحن عبدالعظیم حسنی]] در [[شهر ری]] به خاک سپرده شد.<ref>استادی، چهل مقاله، ۶۱۱؛ اطلاعات، روزنامه، ۵/۴/۱۳۵۴ش، ۱ و ۴؛ شریف رازی، اختران فروزان، ۱۸۲.</ref> وی از ازدواج با دختر [[میرزاآقاخان نوری]] صاحب دو پسر و چهار دختر شد. پسران او [[میرزامحمدصادق آشتیانی|میرزامحمدصادق]] و [[میرزامحمدباقر آشتیانی|میرزامحمدباقر]] مانند پدر در لباس [[روحانیت]] بودند و میرزااحمد آشتیانی در پایان عمر خود کارها را به پسرش محمدباقر رجوع میداد یا با [[مشورت]] او به انجام میرسانید. نویسنده معروف [[سعید نفیسی]] فرزند [[میرزاعلیاکبرخان ناظمالاطبّا کرمانی]] (نویسنده فرهنگ نفیسی)، [[میرزاابوالحسن طباطبایی]] نواده [[سیدمحمد طباطبایی]] مجتهد معروف مشروطیت، [[سیدعباس طباطبایی]] فرزند [[سیدمحمد طباطبایی فشارکی]] و [[سیدمحمدرضا غفوری]] دامادهای آشتیانی هستند.<ref>استادی، مقدمه بیست رساله، ۲۵–۲۶.</ref> | ||
== آثار علمی == | == آثار علمی == |