۲۱٬۲۱۷
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
سیدمهدی امامجمارانی سال ۱۳۱۴ در [[جماران]] [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>آسمان، مجله، ۱۰.</ref> پدرش [[سیدحسن امامجمارانی]] از روحانیان سرشناس [[شمیران]] و تنها فرزند پسر [[سیدابراهیم جمارانی]]، روحانی با نفوذ این منطقه بود.<ref>پایگاه اطلاعرسانی مسجد، زندگینامه سیدمهدی امامجمارانی؛ آرشیو مؤسسه تنظیم.</ref> | سیدمهدی امامجمارانی سال ۱۳۱۴ در [[جماران]] [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>آسمان، مجله، ۱۰.</ref> پدرش [[سیدحسن امامجمارانی]] از روحانیان سرشناس [[شمیران]] و تنها فرزند پسر [[سیدابراهیم جمارانی]]، روحانی با نفوذ این منطقه بود.<ref>پایگاه اطلاعرسانی مسجد، زندگینامه سیدمهدی امامجمارانی؛ آرشیو مؤسسه تنظیم.</ref> | ||
خاندان امامجمارانی چندین نسل از روحانیان سرشناس منطقه شمیران تهران و امام جماعت مسجد جامع جماران بودهاند. از اقدامات این خانواده، ساخت [[مسجد]] و [[حسینیه]] در محلههای شمیران بودهاست. مشهورترینِ آن، حسینیهای است که سیدابراهیم جمارانی ساخته و بعدها بازسازی شده و اکنون مشهور به حسینیه جماران است.<ref>پایگاه اطلاعرسانی مسجد، زندگینامه سیدمهدی امامجمارانی.</ref> سیدحسن امامجمارانی در | خاندان امامجمارانی چندین نسل از روحانیان سرشناس منطقه شمیران تهران و امام جماعت مسجد جامع جماران بودهاند. از اقدامات این خانواده، ساخت [[مسجد]] و [[حسینیه]] در محلههای شمیران بودهاست. مشهورترینِ آن، حسینیهای است که سیدابراهیم جمارانی ساخته و بعدها بازسازی شده و اکنون مشهور به [[حسینیه جماران]] است.<ref>پایگاه اطلاعرسانی مسجد، زندگینامه سیدمهدی امامجمارانی.</ref> سیدحسن امامجمارانی در آذر ۱۳۴۱، در اعلامیهای همراه علما و روحانیان تهران در همراهی با [[امامخمینی]] به تصویبنامه [[انجمنهای ایالتی و ولایتی]] [[رژیم پهلوی]] اعتراض کرد.<ref>مرکزاسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۵۲–۵۵.</ref> | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
آشنایی امامجمارانی با امامخمینی به سالهای حضور وی در [[حوزه علمیه قم]] بر میگردد که از سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۴۰ امامخمینی را به عنوان مدرس حوزه میشناخت.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۷؛ امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۱.</ref> پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]] و مخالفت امامخمینی با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، شناخت امامجمارانی از ایشان بیشتر شد.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۹.</ref> | آشنایی امامجمارانی با امامخمینی به سالهای حضور وی در [[حوزه علمیه قم]] بر میگردد که از سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۴۰ امامخمینی را به عنوان مدرس حوزه میشناخت.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۷؛ امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۱.</ref> پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]] و مخالفت امامخمینی با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، شناخت امامجمارانی از ایشان بیشتر شد.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۹.</ref> | ||
در سال ۱۳۴۲ زمانی که امامخمینی از زندان آزاد شد، امامجمارانی همراه پدر خود در [[قیطریه]] به دیدار ایشان رفت و جزو علاقهمندان امامخمینی شد.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۹؛ امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۲.</ref> وی در سال ۱۳۴۳ به دلیل سخنرانی علیه رژیم پهلوی بازداشت شد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۲۹۶.</ref> وی در | در سال ۱۳۴۲ زمانی که امامخمینی از زندان آزاد شد، امامجمارانی همراه پدر خود در [[قیطریه]] به دیدار ایشان رفت و جزو علاقهمندان امامخمینی شد.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۹؛ امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۲.</ref> وی در سال ۱۳۴۳ به دلیل سخنرانی علیه [[رژیم پهلوی]] بازداشت شد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۲۹۶.</ref> وی در اسفند همان سال، همراه علمای قم، [[تبعید امامخمینی]] به [[ترکیه]] را محکوم کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۱۳۱–۱۳۲.</ref> او که در پخش و رساندن پیامها و نامههای ارسالی امامخمینی از [[نجف]]، کوشا بود<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۰/۱۳۰.</ref> در جمعآوری کمکهای مالی و [[وجوه شرعی]] و ارسال آن به ایشان میکوشید و دراینباره مورد بازجویی [[ساواک]] نیز قرار گرفت.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۴۷.</ref> | ||
در سالهای حضور امامخمینی در نجف، امامجمارانی چندین بار به دیدار ایشان رفت<ref>آسمان، مجله، ۱۴.</ref> و در سال ۱۳۴۶ از ایشان اجازه امور حسبیه دریافت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۶۸.</ref> | در سالهای حضور امامخمینی در نجف، امامجمارانی چندین بار به دیدار ایشان رفت<ref>آسمان، مجله، ۱۴.</ref> و در سال ۱۳۴۶ از ایشان اجازه [[امور حسبیه]] دریافت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۶۸.</ref> | ||
== فعالیتها و مبارزات == | == فعالیتها و مبارزات == | ||
از آغاز سال ۱۳۵۶ جلسات روحانیان مبارز که به صورت جدی و هماهنگ آغاز شد، امامجمارانی به صورت عضوی فعال در جلسات حضور مییافت<ref>کردی، جامعه روحانیت مبارز تهران از شکلگیری تا انشعاب، ۷۷.</ref> و در شکلگیری [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] نقش مؤثر داشت و همراه [[سیدمحمد موسوی خوئینیها]] و [[مصطفی ملکی]] جلسه شمال تهران را اداره میکرد.<ref>روحانی، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی، ۱/۴۲۸.</ref> | از آغاز سال ۱۳۵۶ جلسات روحانیان مبارز که به صورت جدی و هماهنگ آغاز شد، امامجمارانی به صورت عضوی فعال در جلسات حضور مییافت<ref>کردی، جامعه روحانیت مبارز تهران از شکلگیری تا انشعاب، ۷۷.</ref> و در شکلگیری [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] نقش مؤثر داشت و همراه [[سیدمحمد موسوی خوئینیها]] و [[مصطفی ملکی]] جلسه شمال تهران را اداره میکرد.<ref>روحانی، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی، ۱/۴۲۸.</ref> | ||
امامجمارانی در سال ۱۳۵۶ با برخی روحانیان مبارز به دیدار تبعیدیها در شهرهای مختلف کشور رفت<ref>مرکز بررسی اسناد، ۶/۳۶۳.</ref> همچنین در | امامجمارانی در سال ۱۳۵۶ با برخی روحانیان مبارز به دیدار تبعیدیها در شهرهای مختلف کشور رفت<ref>مرکز بررسی اسناد، ۶/۳۶۳.</ref> همچنین در آبان ۱۳۵۶ همراه علمای تهران، درگذشتِ [[سیدمصطفی خمینی]] را به امامخمینی تسلیت گفت،<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۳۳.</ref> سپس همراه علمای دیگر ازجمله [[سیدعلیاصغر خویی]]، [[محمدباقر آشتیانی]]، [[مرتضی مطهری]]، [[سیدمرتضی ایروانی]] و [[سیدمحمدحسین طباطبایی بروجردی]] در اعلامیهای [[مطالب اهانتآمیز روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] را محکوم کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۳۶–۲۳۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶/۱۸۸–۱۸۹.</ref> همچنین در اردیبهشت ۱۳۵۷ همراه با علمای تهران ازجمله [[مرتضی مطهری]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، [[محیالدین انواری]] و [[محمد مفتح]] حمله مأموران رژیم پهلوی به بیوت مراجع تقلید قم و ضرب و جرح [[طلاب]] و [[مردم]] را محکوم کرد و آن را عملی غیرانسانی خواند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۸۹.</ref> | ||
امامجمارانی در | امامجمارانی در تیر ۱۳۵۷ همراه علمای تهران حمایت خود را از فتوای امامخمینی در تحریم جشن [[نیمه شعبان]] ۱۳۵۷ به سبب کشتار مردم به دست رژیم پهلوی اعلام کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶/۳۶۰–۳۶۱ و ۸/۲۴۰؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۲۳–۳۲۴.</ref> و به دلیل این فعالیتها وی در شمار روحانیان و واعظانی دانسته شد که جلسات سخنرانیشان تحت نظر [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، ۹/۱۶۰.</ref> بر اساس نظر ساواک وی یکی از عوامل مؤثر و محرک در میان روحانیان تهران شناخته شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، ۱۲/۳۹.</ref> | ||
وی در سال ۱۳۵۷، در شمار ۳۶ نفر روحانیای بود که بازداشت و در زندان شهربانی به مدت دو ماه زندانی شدند.<ref>محلاتی، خاطرات و مبارزات شهید فضلالله محلاتی، ۷۰؛ کردی، جامعه روحانیت مبارز تهران از شکلگیری تا انشعاب، ۹۱.</ref> وی در ۱۸ | وی در سال ۱۳۵۷، در شمار ۳۶ نفر روحانیای بود که بازداشت و در زندان شهربانی به مدت دو ماه زندانی شدند.<ref>محلاتی، خاطرات و مبارزات شهید فضلالله محلاتی، ۷۰؛ کردی، جامعه روحانیت مبارز تهران از شکلگیری تا انشعاب، ۹۱.</ref> وی در ۱۸ مهر ۱۳۵۷، به مناسبت چهلم شهدای ۱۷ شهریور و سالروز درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]]، همراه با روحانیان تهران در اعلامیهای حمایت خود را از [[رهبری امامخمینی]] اعلام و به فشار رژیم پهلوی و دولت بعثی برای خروج امامخمینی از [[عراق]] اعتراض کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶/۳۸۰–۳۸۱ و ۴۷۴–۴۷۵.</ref> او در ۱۶ آذر ۱۳۵۷، همراه با علمای تهران از مردم تهران خواست در روز [[تاسوعا]] و [[عاشورا]] به خیابانها بیایند و در راهپیمایی اعتراض خود را به کشتار مردم به دست رژیم پهلوی اعلام کنند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۶۰۹–۶۱۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تاسوعا و عاشورا}} فعالیتهای امامجمارانی که حساسیت ساواک را برانگیخته بود موجب شد در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب، مخفیانه زندگی کند.<ref>امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۲.</ref> | ||
== اختصاص خانه جمارانی برای اقامت امام == | == اختصاص خانه جمارانی برای اقامت امام == | ||
پس از بازگشت امامخمینی به [[ایران]]، امامجمارانی از طریق [[سیداحمد خمینی]] در ۱۴ | پس از [[بازگشت امامخمینی]] به [[ایران]]، امامجمارانی از طریق [[سیداحمد خمینی]] در ۱۴ بهمن ۱۳۵۷، به دیدار ایشان در [[مدرسه علوی]] رفت.<ref>امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۳؛ امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۴۳.</ref> | ||
در پی بیماری امامخمینی و انتقال ایشان به تهران در سال ۱۳۵۹، وی خانه خود و بستگان را برای اقامت ایشان به سیداحمد خمینی پیشنهاد کرد و پس از پذیرفتن امامخمینی خانه در اختیار ایشان قرار گرفت و [[حسینیه جماران]] برای دیدارهای عمومی ایشان اختصاص یافت.<ref>امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۴؛ امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۴۷.</ref> امامخمینی با استقبال مردم وارد جماران شد و مردم منطقه همان شب با اصرار خودشان با ایشان در حسینیه جماران دیدار کردند.<ref>امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جماران}} ایشان در | در پی [[بیماری امامخمینی]] و انتقال ایشان به تهران در سال ۱۳۵۹، وی خانه خود و بستگان را برای اقامت ایشان به سیداحمد خمینی پیشنهاد کرد و پس از پذیرفتن امامخمینی خانه در اختیار ایشان قرار گرفت و [[حسینیه جماران]] برای دیدارهای عمومی ایشان اختصاص یافت.<ref>امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۴؛ امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۴۷.</ref> امامخمینی با استقبال مردم وارد جماران شد و مردم منطقه همان شب با اصرار خودشان با ایشان در حسینیه جماران دیدار کردند.<ref>امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جماران}} ایشان در اردیبهشت ۱۳۵۹، با ابراز اینکه با سکونت در جماران به امامجمارانی زحمت دادهاست، او را از دوستان عزیز خود شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۱۴.</ref> | ||
== نماینده امامخمینی == | == نماینده امامخمینی == | ||
امامخمینی در مرداد ۱۳۵۹، امامجمارانی را به عنوان یکی از دو نماینده خود در شورای مرکزی سازمان اوقاف گماشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۱۲۲.</ref> نماینده دیگر ایشان [[محمدعلی نظامزاده]] بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۱۲۳.</ref> ایشان در این دو حکم از نمایندگان خود خواست وضع سازمان اوقاف را هر ماه به اطلاع ایشان برسانند. | [[امامخمینی]] در مرداد ۱۳۵۹، امامجمارانی را به عنوان یکی از دو نماینده خود در شورای مرکزی سازمان اوقاف گماشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۱۲۲.</ref> نماینده دیگر ایشان [[محمدعلی نظامزاده]] بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۱۲۳.</ref> ایشان در این دو حکم از نمایندگان خود خواست وضع سازمان اوقاف را هر ماه به اطلاع ایشان برسانند. | ||
امامخمینی در آذر ۱۳۵۹ به امامجمارانی اجازه داد اموالی را که در اختیار سازمان اوقاف قرار داشت و استفاده نشده بود، در جبهههای جنگ، برای بازسازی مناطق آسیبدیده استفاده و به آوارگان جنگی کمک کند،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۳۷۷.</ref> همچنین از سوی ایشان در | امامخمینی در آذر ۱۳۵۹ به امامجمارانی اجازه داد اموالی را که در اختیار سازمان اوقاف قرار داشت و استفاده نشده بود، در جبهههای جنگ، برای بازسازی مناطق آسیبدیده استفاده و به آوارگان جنگی کمک کند،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۳۷۷.</ref> همچنین از سوی ایشان در دی ۱۳۶۳ تصدی امور مربوط به [[ولی فقیه]] در سازمان اوقاف به وی واگذار شد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۱۲۷.</ref> | ||
امامجمارانی در راستای مسئولیت خود در سازمان اوقاف، فعالیتهای مهم و گستردهای انجام داد؛ ازجمله آنها تدوین قانون وقف و احیای موقوفات، قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور | امامجمارانی در راستای مسئولیت خود در سازمان اوقاف، فعالیتهای مهم و گستردهای انجام داد؛ ازجمله آنها تدوین قانون [[وقف]] و احیای موقوفات، قانون تشکیلات و اختیارات [[سازمان اوقاف و امور خیریه]]، تأسیس مراکز و مؤسسات علمی آموزشی و فرهنگی را میتوان نام برد.<ref>امامجمارانی، حریم امام، ۷.</ref> | ||
در سال ۱۳۶۳ وی از جانب امامخمینی برای بررسی و حل اختلافات میان مردم مبارکه اصفهان و مأموران شهربانی به [[اصفهان]] فرستاده شد.<ref>آسمان، مجله، ۱۰.</ref> وی هر دو هفته یک بار به دیدار امامخمینی میرفت و دربارهٔ مسائل مختلف به ایشان گزارش میداد.<ref>امامجمارانی، روایت امامجمارانی.</ref> | در سال ۱۳۶۳ وی از جانب امامخمینی برای بررسی و حل اختلافات میان مردم مبارکه اصفهان و مأموران شهربانی به [[اصفهان]] فرستاده شد.<ref>آسمان، مجله، ۱۰.</ref> وی هر دو هفته یک بار به دیدار امامخمینی میرفت و دربارهٔ مسائل مختلف به ایشان گزارش میداد.<ref>امامجمارانی، روایت امامجمارانی.</ref> | ||
او در سال ۱۳۶۴ با حکم امامخمینی سرپرست سازمان حج و اوقاف شد و این مسئولیت پس از رحلت ایشان تا سال ۱۳۷۶ ادامه یافت.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۲۹۷.</ref> | او در سال ۱۳۶۴ با حکم امامخمینی سرپرست سازمان حج و اوقاف شد و این مسئولیت پس از [[رحلت امامخمینی|رحلت ایشان]] تا سال ۱۳۷۶ ادامه یافت.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۲۹۷.</ref> | ||
امامخمینی در سال ۱۳۶۵، در پاسخ نامه امامجمارانی، اداره تمامی بقاع متبرکه و اماکن مقدسه کشور به غیر از مواردی که در قانون استثناء شدهاست را به سازمان اوقاف واگذار کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۱۷۸.</ref> چنانکه در [[شهریور]] ۱۳۶۶، در حکم انتصاب سرپرست حجاج ایرانی، از زحمات همه مسئولان [[حج]] بهویژه امامجمارانی که با تعهد و مقاومت خود موجب سرافرازی [[جمهوری اسلامی ایران]] و باعث شادی روح شهدا شدهاند، تشکر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۷۸.</ref> | امامخمینی در سال ۱۳۶۵، در پاسخ نامه امامجمارانی، اداره تمامی بقاع متبرکه و اماکن مقدسه کشور به غیر از مواردی که در قانون استثناء شدهاست را به سازمان اوقاف واگذار کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۱۷۸.</ref> چنانکه در [[شهریور]] ۱۳۶۶، در حکم انتصاب سرپرست حجاج ایرانی، از زحمات همه مسئولان [[حج]] بهویژه امامجمارانی که با تعهد و مقاومت خود موجب سرافرازی [[جمهوری اسلامی ایران]] و باعث شادی روح [[شهدا]] شدهاند، تشکر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۷۸.</ref> | ||
== تأسیس مجمع روحانیون مبارز تهران == | == تأسیس مجمع روحانیون مبارز تهران == | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
== امامخمینی از نگاه جمارانی == | == امامخمینی از نگاه جمارانی == | ||
امامجمارانی، امامخمینی را در دوره مرجعیت سیدحسین برجرودی دارای تفکر و اندیشه شمردهاست که به احترام ایشان، بهجز مشورت در مسائل سیاسی، اظهارنظری نمیکرد.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۸؛ امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۱.</ref> ولی پس از فوت بروجردی، در جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی امامخمینی مؤثرترین اعلامیه را در میان اعلامیههای مراجع صادر کرد.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۹.</ref> | امامجمارانی، امامخمینی را در دوره مرجعیت [[سیدحسین برجرودی]] دارای تفکر و اندیشه شمردهاست که به احترام ایشان، بهجز [[مشورت]] در مسائل سیاسی، اظهارنظری نمیکرد.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۸؛ امامجمارانی، شاهد یاران، ۴۱.</ref> ولی پس از فوت بروجردی، در جریان [[انجمنهای ایالتی و ولایتی]] امامخمینی مؤثرترین اعلامیه را در میان اعلامیههای مراجع صادر کرد.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۳۹.</ref> | ||
به نظر وی جهان شیعه پس از [[امامان معصوم(ع)]]، شخصیتی به عظمت امامخمینی ندیدهاست<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۵۱.</ref> و شناخت تمام ابعاد وجودی ایشان برای دیگران شدنی نیست. وی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی وقار، طمأنینه و هیبت خاصی داشت و بیشتر اوقات ساکت و در حال [[فکر]] بود. ایشان حرمت خاصی برای آبرو و شخصیت افراد قائل بود و همیشه از درون با نفس خود در مبارزه بود.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۵۵–۵۷.</ref> | به نظر وی جهان شیعه پس از [[امامان معصوم(ع)]]، شخصیتی به عظمت امامخمینی ندیدهاست<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۵۱.</ref> و شناخت تمام ابعاد وجودی ایشان برای دیگران شدنی نیست. وی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی وقار، طمأنینه و هیبت خاصی داشت و بیشتر اوقات ساکت و در حال [[فکر]] بود. ایشان حرمت خاصی برای آبرو و شخصیت افراد قائل بود و همیشه از درون با نفس خود در مبارزه بود.<ref>امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۵۵–۵۷.</ref> |