Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
(←پیشینه) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
از الفاظ مرتبط با «جامع»، واژه «کامل» است. این دو کلمه معنایی نزدیک به هم دارند؛ اما در جامع، به دربرداشتن و در کامل، به تمامیت یک شیء توجه شده است.<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۵/۱۳۹.</ref> امامخمینی نیز کمال شیء را تمامیت و جبران نقصهای آن میداند.<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۶۵.</ref> | از الفاظ مرتبط با «جامع»، واژه «کامل» است. این دو کلمه معنایی نزدیک به هم دارند؛ اما در جامع، به دربرداشتن و در کامل، به تمامیت یک شیء توجه شده است.<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۵/۱۳۹.</ref> امامخمینی نیز کمال شیء را تمامیت و جبران نقصهای آن میداند.<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۶۵.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
بحث جامعیت قرآن با تعابیر مختلف از دیرباز مطرح بوده است و ریشه در قرآن دارد؛ زیرا قرآن خود را «تِبْیاناً لِکلِّ شَیءٍ»<ref>نحل، ۸۹.</ref> معرفی کرده است و [[ابنمسعود]] با استناد به این [[آیه]] معتقد شده است، [[خداوند]] در قرآن هر علمی را نازل کرده و هر چیز را بیان کرده است.<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴/۱۰۸.</ref> همچنین [[روایت|روایاتی]] که در [[تفسیر]] اینگونه آیات نقل شدهاند، بیانگر آناند که قرآن کریم شامل هر آن چیزی است که بشر در [[سعادت]] خود به آن نیاز دارد.<ref>نهج البلاغه، خ۱۸، ۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱/۵۹.</ref> وجود این روایات نشان میدهد این بحث از همان سده اول هجری مطرح بوده است، اما از نخستین کسانی که در این زمینه بحث جدی کرده، [[غزالی]] (م۵۰۵) است که قلمرو قرآن را گسترش داده و همه علوم را داخل [[فعل خدا|افعال الهی]] دانسته است.<ref>غزالی، جواهر القرآن و درره، 32.</ref> | بحث جامعیت قرآن با تعابیر مختلف از دیرباز مطرح بوده است و ریشه در قرآن دارد؛ زیرا قرآن خود را «تِبْیاناً لِکلِّ شَیءٍ»<ref>نحل، ۸۹.</ref> معرفی کرده است و [[ابنمسعود]] با استناد به این [[آیه]] معتقد شده است، [[خداوند]] در قرآن هر علمی را نازل کرده و هر چیز را بیان کرده است.<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴/۱۰۸.</ref> همچنین [[روایت|روایاتی]] که در [[تفسیر]] اینگونه آیات نقل شدهاند، بیانگر آناند که قرآن کریم شامل هر آن چیزی است که بشر در [[سعادت]] خود به آن نیاز دارد.<ref>نهج البلاغه، خ۱۸، ۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱/۵۹.</ref> وجود این روایات نشان میدهد این بحث از همان سده اول هجری مطرح بوده است، اما از نخستین کسانی که در این زمینه بحث جدی کرده، [[غزالی]] (م۵۰۵) است که قلمرو قرآن را گسترش داده و همه علوم را داخل [[فعل خدا|افعال الهی]] دانسته است.<ref>غزالی، جواهر القرآن و درره، 32.</ref><br> | ||
اندیشمندان اسلامی از جهت [[فقهی]]، [[اخلاقی]]،[[فلسفی]]، [[عرفانی]] و مانند اینها به [[تفسیر قرآن کریم]] پرداختهاند و این بیانگر جامعیت قرآن کریم است که دربردارنده شئون و ابعاد مختلف سعادت انسان است. از سوی دیگر، از آنجا که قرآن یکی از منابع اصیل [[اسلام]] است، جامعیت در آن جامعیت [[دین]] را به همراه دارد؛ به این معنا که همه احکام و موضوعاتی که مربوط به سعادت انسان و مورد نیاز اوست، در قرآن موجود است و میتوان نظر قرآن را درباره آن به دست آورد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۲۴۱ و ۳/۱۶۴.</ref> | اندیشمندان اسلامی از جهت [[فقهی]]، [[اخلاقی]]،[[فلسفی]]، [[عرفانی]] و مانند اینها به [[تفسیر قرآن کریم]] پرداختهاند و این بیانگر جامعیت قرآن کریم است که دربردارنده شئون و ابعاد مختلف سعادت انسان است. از سوی دیگر، از آنجا که قرآن یکی از منابع اصیل [[اسلام]] است، جامعیت در آن جامعیت [[دین]] را به همراه دارد؛ به این معنا که همه احکام و موضوعاتی که مربوط به سعادت انسان و مورد نیاز اوست، در قرآن موجود است و میتوان نظر قرآن را درباره آن به دست آورد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۲۴۱ و ۳/۱۶۴.</ref> | ||
بسیاری از مفسران و قرآنپژوهان ذیل آیاتی که بر جامعیت قرآن دلالت دارند،<ref>انعام، ۳۸؛ نحل، ۸۹.</ref> به بحث از جامعیت قرآن و حدود و گستره آن پرداختهاند.<ref>طوسی، التبیان، ۴/۱۲۸ـ۱۲۹؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۰/۲۵۸؛ طباطبایی، المیزان، ۷/۸۱.</ref> [[فیلسوف|فیلسوفان]] و [[عارف|عارفان]] نیز به جامعیت قرآن توجه کردهاند و گستره و جامعیت قرآن را به بیان حقایق ظاهری و باطنی و [[عالم طبیعت]] و [[عالم ملکوت|ملکوت]]<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۱.</ref> بلکه جامعیت آن بر عوالم الهی و کونی،<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱/۵۵ـ۵۶.</ref> گسترش دادهاند. | بسیاری از مفسران و قرآنپژوهان ذیل آیاتی که بر جامعیت قرآن دلالت دارند،<ref>انعام، ۳۸؛ نحل، ۸۹.</ref> به بحث از جامعیت قرآن و حدود و گستره آن پرداختهاند.<ref>طوسی، التبیان، ۴/۱۲۸ـ۱۲۹؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۰/۲۵۸؛ طباطبایی، المیزان، ۷/۸۱.</ref> [[فیلسوف|فیلسوفان]] و [[عارف|عارفان]] نیز به جامعیت قرآن توجه کردهاند و گستره و جامعیت قرآن را به بیان حقایق ظاهری و باطنی و [[عالم طبیعت]] و [[عالم ملکوت|ملکوت]]<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۱.</ref> بلکه جامعیت آن بر عوالم الهی و کونی،<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱/۵۵ـ۵۶.</ref> گسترش دادهاند.<br> | ||
امامخمینی جامعیت قرآن را از دیدگاه تفسیری و عرفانی بررسی و اثبات کرده و معتقد است قرآن کریم کتابی است که از جهت ظاهری تمام مصالح شخصی، اجتماعی، سیاسی، کشورداری و مانند اینها در آن موجود است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۲۳.</ref> از این جهت قرآن از «جوامع کلم» (کلمات جامع) به شمار میرود که برای همه طبقات انسانها در همه زمانها نازل شده و برطرفکننده همه نیازهای انسان است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۰.</ref> به باور ایشان قرآن از جهت باطنی نیز خود مشتمل بر همه حقایق است و تمام منازل از منزل طبیعی و ملکی تا منازل روحانی و ملکوتی و [[جبروت|جبروتی]] انسان در آن موجود است.<ref>امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ۵۰.</ref> ایشان از راههای مختلفی مانند جامعیت ابعاد وجودی انسان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۸ـ۴۴۹.</ref> و [[جاودانگی قرآن]]<ref>امامخمینی، ۸/۱۷۱؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref> جامعیت قرآن را اثبات کرده است. ایشان بر اساس دیدگاه عرفانی خود که [[نبوت]] [[پیامبر خاتم(ص)]] و قرآن و [[شریعت]] آن حضرت را از مظاهر و تجلیات مقام جامع احدی و [[اسم اعظم]] «الله» میداند، جامعیت قرآن را اثبات کرده است؛<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۰۹ـ۳۱۰.</ref> از این جهت قرآن کریم را اعظم و اشرف [[کتابهای مقدس]] و در بردارنده همه کمالات شمرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۲.</ref> | امامخمینی جامعیت قرآن را از دیدگاه تفسیری و عرفانی بررسی و اثبات کرده و معتقد است قرآن کریم کتابی است که از جهت ظاهری تمام مصالح شخصی، اجتماعی، سیاسی، کشورداری و مانند اینها در آن موجود است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۲۳.</ref> از این جهت قرآن از «جوامع کلم» (کلمات جامع) به شمار میرود که برای همه طبقات انسانها در همه زمانها نازل شده و برطرفکننده همه نیازهای انسان است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۰.</ref> به باور ایشان قرآن از جهت باطنی نیز خود مشتمل بر همه حقایق است و تمام منازل از منزل طبیعی و ملکی تا منازل روحانی و ملکوتی و [[جبروت|جبروتی]] انسان در آن موجود است.<ref>امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ۵۰.</ref> ایشان از راههای مختلفی مانند جامعیت ابعاد وجودی انسان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۸ـ۴۴۹.</ref> و [[جاودانگی قرآن]]<ref>امامخمینی، ۸/۱۷۱؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref> جامعیت قرآن را اثبات کرده است. ایشان بر اساس دیدگاه عرفانی خود که [[نبوت]] [[پیامبر خاتم(ص)]] و قرآن و [[شریعت]] آن حضرت را از مظاهر و تجلیات مقام جامع احدی و [[اسم اعظم]] «الله» میداند، جامعیت قرآن را اثبات کرده است؛<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۰۹ـ۳۱۰.</ref> از این جهت قرآن کریم را اعظم و اشرف [[کتابهای مقدس]] و در بردارنده همه کمالات شمرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۲.</ref> | ||
==حقیقت جامعیت قرآن== | ==حقیقت جامعیت قرآن== | ||
مفسران و اندیشمندان اسلامی بر اساس رویکردهای مختلف خود در زمینه حقیقت جامعیت قرآن دیدگاهها و گفتههای مختلفی ارائه کردهاند که سه دیدگاه کلی در آن وجود دارد: | مفسران و اندیشمندان اسلامی بر اساس رویکردهای مختلف خود در زمینه حقیقت جامعیت قرآن دیدگاهها و گفتههای مختلفی ارائه کردهاند که سه دیدگاه کلی در آن وجود دارد: |