پرش به محتوا

محمدحسن قدیری: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(ابرابزار)
خط ۵: خط ۵:
| توضیح تصویر  =
| توضیح تصویر  =
|سرشناسی        = مجتهد و شاگرد امام خمینی
|سرشناسی        = مجتهد و شاگرد امام خمینی
|نام کامل      =  
|نام کامل      =
|لقب            = آیت‌الله
|لقب            = آیت‌الله
|نسب            =
|نسب            =
خط ۱۴: خط ۱۴:
|شهر درگذشت    =قم
|شهر درگذشت    =قم
|کشور درگذشت    =ایران
|کشور درگذشت    =ایران
|آرامگاه        =حرم حضرت معصومه(س)
|آرامگاه        =حرم حضرت معصومه (س)
|نام همسر      =  
|نام همسر      =
|فرزندان        =
|فرزندان        =
|خویشاوند سرشناس=محمدرضا تنکابنی
|خویشاوند سرشناس=محمدرضا تنکابنی
خط ۲۱: خط ۲۱:
|مذهب          = [[شیعه]]
|مذهب          = [[شیعه]]
|پیشه          = [[روحانیت|روحانی]]
|پیشه          = [[روحانیت|روحانی]]
|مناصب          =  
|مناصب          =
|پس از          =  
|پس از          =
|پیش از        =
|پیش از        =
|اساتید        = امام خمینی، ابوالقاسم خویی و سید محسن حکیم
|اساتید        = امام خمینی، ابوالقاسم خویی و سید محسن حکیم
|شاگردان        =
|شاگردان        =
|تالیفات        = تقریرات بحث بیع امام‌خمینی، رسالة فی الوضع و الاستعمال، الاجاره، المباحث فی ‌علم الاصول، مناسک حج و حاشیه بر العروة الوثقی
|تالیفات        = تقریرات بحث بیع امام‌خمینی، رسالة فی الوضع و الاستعمال، الاجاره، المباحث فی علم الاصول، مناسک حج و حاشیه بر العروة الوثقی
|وبگاه رسمی    =
|وبگاه رسمی    =
|امضا          =
|امضا          =
}}
}}
'''محمدحسن قدیری'''، شاگرد و عضو [[هیئت استفتای امام‌خمینی]].
'''محمدحسن قدیری'''، شاگرد و عضو [[هیئت استفتای امام‌خمینی]].
==زندگی‌نامه==
 
محمدحسن قدیری فرزند علی در سال ۱۳۱۵ در خانواده‌ای روحانی در [[اصفهان]] متولد شد<ref>آدمی ابرقویی و عطوف، شورای نگهبان تاریخچه و جایگاه، ۲۳۱</ref> و [[قرآن]] و [[نهج البلاغه]] را در مکتبخانه خواند. او دیپلم ریاضی خود را از دبیرستان هراتی اصفهان گرفت و هم‌زمان با تحصیل در دبیرستان، به تحصیل علوم حوزوی پرداخت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۲۴.</ref> وی دروس مقدماتی و متوسطه حوزه را نزد پدر خویش و استادان حوزه اصفهان فرا گرفت و برای ادامه تحصیل در سال ۱۳۳۷ به [[نجف]] رفت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۲۴.</ref> قدیری دروس سطوح عالی را نزد سیدمرتضی خلخالی و سیدمحمدباقر محلاتی، [[فلسفه]] را نزد صدرا بادکوبه‌ای و تفسیر را نزد سیداسدالله مدنی آموخت و در درس خارج فقه میرزاباقر زنجانی و [[سیدمحسن حکیم]] شرکت کرد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۲۸.</ref> او هجده ‌سال در درس [[سیدابوالقاسم خویی]] حضور یافت و از ایشان اجازه [[اجتهاد]] دریافت کرد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۲۵، ۱۲۸ و ۱۴۰.</ref> وی همچنین از حدود ده‌ تن از مراجع و استادان حوزه اجازه اجتهاد و روایت و اجازه در [[امور حسبیه]] دریافت کرد. وی هم‌زمان با تحصیل در نجف به تدریس فقه و اصول نیز پرداخت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۳۳ و ۱۴۰.</ref>
== زندگی‌نامه ==
محمدحسن قدیری فرزند علی در سال ۱۳۱۵ در خانواده‌ای روحانی در [[اصفهان]] متولد شد<ref>آدمی ابرقویی و عطوف، شورای نگهبان تاریخچه و جایگاه، ۲۳۱</ref> و [[قرآن]] و [[نهج البلاغه]] را در مکتبخانه خواند. او دیپلم ریاضی خود را از دبیرستان هراتی اصفهان گرفت و هم‌زمان با تحصیل در دبیرستان، به تحصیل علوم حوزوی پرداخت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۲۴.</ref> وی دروس مقدماتی و متوسطه حوزه را نزد پدر خویش و استادان حوزه اصفهان فرا گرفت و برای ادامه تحصیل در سال ۱۳۳۷ به [[نجف]] رفت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۲۴.</ref> قدیری دروس سطوح عالی را نزد سیدمرتضی خلخالی و سیدمحمدباقر محلاتی، [[فلسفه]] را نزد صدرا بادکوبه‌ای و تفسیر را نزد سیداسدالله مدنی آموخت و در درس خارج فقه میرزاباقر زنجانی و [[سیدمحسن حکیم]] شرکت کرد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۲۸.</ref> او هجده سال در درس [[سیدابوالقاسم خویی]] حضور یافت و از ایشان اجازه [[اجتهاد]] دریافت کرد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۲۵، ۱۲۸ و ۱۴۰.</ref> وی همچنین از حدود ده تن از مراجع و استادان حوزه اجازه اجتهاد و روایت و اجازه در [[امور حسبیه]] دریافت کرد. وی هم‌زمان با تحصیل در نجف به تدریس فقه و اصول نیز پرداخت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۳۳ و ۱۴۰.</ref>


== ارتباط با امام خمینی ==
== ارتباط با امام خمینی ==
ارتباط محمدحسن قدیری با [[امام‌خمینی]] به سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ بر می‌گردد که وی به مدت کوتاهی در قم در درس خارج مکاسب محرمه امام‌خمینی شرکت ‌کرد و پس از آن به نجف بازگشت. او که به واسطه پدرش به امام‌خمینی معرفی شده بود، تحت تأثیر عظمت و شخصیت ایشان قرار گرفت.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱.</ref> پس از ورود امام‌خمینی از ترکیه به [[عراق]] در سال ۱۳۴۴، بار دیگر [[سیدمصطفی خمینی]]، قدیری را به امام‌خمینی معرفی کرد.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱.</ref> قدیری سپس در نجف در حلقه شاگردان و یاران امام‌خمینی درآمد و به مدت دوازده سال از محضر ایشان بهره برد<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۲۵.</ref> و به نظر او درک محضر امام‌خمینی برای وی از الطاف الهی بود.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱.</ref> قدیری پس از بازگشت به [[ایران]] در سال ۱۳۵۶، به مدت بیست‌ سال در [[حوزه علمیه قم]] به تدریس مکاسب، کفایه و خارج فقه و اصول پرداخت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۳۳.</ref>
ارتباط محمدحسن قدیری با [[امام‌خمینی]] به سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ بر می‌گردد که وی به مدت کوتاهی در قم در درس خارج مکاسب محرمه امام‌خمینی شرکت کرد و پس از آن به نجف بازگشت. او که به واسطه پدرش به امام‌خمینی معرفی شده بود، تحت تأثیر عظمت و شخصیت ایشان قرار گرفت.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱.</ref> پس از ورود امام‌خمینی از ترکیه به [[عراق]] در سال ۱۳۴۴، بار دیگر [[سیدمصطفی خمینی]]، قدیری را به امام‌خمینی معرفی کرد.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱.</ref> قدیری سپس در نجف در حلقه شاگردان و یاران امام‌خمینی درآمد و به مدت دوازده سال از محضر ایشان بهره برد<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۲۵.</ref> و به نظر او درک محضر امام‌خمینی برای وی از الطاف الهی بود.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱.</ref> قدیری پس از بازگشت به [[ایران]] در سال ۱۳۵۶، به مدت بیست سال در [[حوزه علمیه قم]] به تدریس مکاسب، کفایه و خارج فقه و اصول پرداخت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۳۳.</ref>


== فعالیت‌ها ==
== فعالیت‌ها ==
فعالیت‌های سیاسی قدیری پیش از انقلاب مخالفت‌ با جشن‌های تاجگذاری [[محمدرضا پهلوی]] و ردکردن قرآن نفیسی بود که دربار چاپ کرده بود و در نجف به واسطه کنسولگری ایران به قدیری و جمعی از طلاب هدیه شد. این تصمیم قدیری و طلاب موجب خرسندی امام‌خمینی از آنان شد.<ref>همان؛ قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۶.</ref> وی در نجف هنگام سفر امام‌خمینی به [[سامرا]]، [[کاظمین]] و [[کربلا]] ایشان را همراهی می‌کرد.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱.</ref>
فعالیت‌های سیاسی قدیری پیش از انقلاب مخالفت با جشن‌های تاجگذاری [[محمدرضا پهلوی]] و ردکردن قرآن نفیسی بود که دربار چاپ کرده بود و در نجف به واسطه کنسولگری ایران به قدیری و جمعی از طلاب هدیه شد. این تصمیم قدیری و طلاب موجب خرسندی امام‌خمینی از آنان شد.<ref>همان؛ قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۶.</ref> وی در نجف هنگام سفر امام‌خمینی به [[سامرا]]، [[کاظمین]] و [[کربلا]] ایشان را همراهی می‌کرد.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱.</ref>


به عقیده قدیری رمز موفقیت امام‌خمینی در تربیت دانشمندان و محققان، خلوص نیت ایشان بود که برای خدا درس می‌گفت و در برابر شاگردان خود فروتن بود و برخورد پدرانه داشت و به‌ کار بردن القاب تشریفاتی را دوست نداشت.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱ ـ ۱۴۲.</ref> وی، امام‌خمینی را از اولیای خدا می‌دانست که همیشه متوجه به خدا بود و همه چیز را از خدا می‌دانست؛ حتی حرکات دست، قیام، قعود و نگاه‌های امام‌خمینی بر اساس عدالت بود. هرکس به قدر خدمتش به اسلام نزد ایشان گرامی بود. دوست نداشت درهمی نابجا مصرف شود. در شجاعت تکیه‌گاه مبارزان و در [[تقوا]] و ورع تالی [[معصوم(ع)]] بود؛<ref>قدیری، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref> چنان‌که رویه امام‌خمینی موجب علاقه‌ بیشتر و حضور جدی‌تر وی در درس ایشان شد.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۵ ـ ۱۴۶؛ رحیمیان، یادها و یادداشتهایی از زندگی امام‌خمینی، ۳۸.</ref>
به عقیده قدیری رمز موفقیت امام‌خمینی در تربیت دانشمندان و محققان، خلوص نیت ایشان بود که برای خدا درس می‌گفت و در برابر شاگردان خود فروتن بود و برخورد پدرانه داشت و به کار بردن القاب تشریفاتی را دوست نداشت.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۱–۱۴۲.</ref> وی، امام‌خمینی را از اولیای خدا می‌دانست که همیشه متوجه به خدا بود و همه چیز را از خدا می‌دانست؛ حتی حرکات دست، قیام، قعود و نگاه‌های امام‌خمینی بر اساس عدالت بود. هرکس به قدر خدمتش به اسلام نزد ایشان گرامی بود. دوست نداشت درهمی نابجا مصرف شود. در شجاعت تکیه‌گاه مبارزان و در [[تقوا]] و ورع تالی [[معصوم(ع)]] بود؛<ref>قدیری، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref> چنان‌که رویه امام‌خمینی موجب علاقه بیشتر و حضور جدی‌تر وی در درس ایشان شد.<ref>قدیری، پابه‌پای آفتاب، ۵/۱۴۵–۱۴۶؛ رحیمیان، یادها و یادداشتهایی از زندگی امام‌خمینی، ۳۸.</ref>


قدیری در سال ۱۳۴۶ از امام‌خمینی اجازه در امور حسبیه گرفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۶۸.</ref> و در موردی نیز معرف دیگران برای گرفتن اجازه از امام‌خمینی بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۷۱.</ref> وی همچنین در سال ۱۳۵۰، به عضویت [[هیئت استفتائات امام‌خمینی]] در نجف درآمد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۲۹ و ۱۳۳.</ref> در سال ۱۳۵۵ امام‌خمینی طی نامه‌ای به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]] سفارش کرد به قدیری کمک مالی کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۱۵۴.</ref>  
قدیری در سال ۱۳۴۶ از امام‌خمینی اجازه در امور حسبیه گرفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۶۸.</ref> و در موردی نیز معرف دیگران برای گرفتن اجازه از امام‌خمینی بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۷۱.</ref> وی همچنین در سال ۱۳۵۰، به عضویت [[هیئت استفتائات امام‌خمینی]] در نجف درآمد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۲۹ و ۱۳۳.</ref> در سال ۱۳۵۵ امام‌خمینی طی نامه‌ای به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]] سفارش کرد به قدیری کمک مالی کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۱۵۴.</ref>


وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در [[دفتر شورای استفتائات امام‌خمینی]] در [[قم]] مشغول به همکاری شد<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۲۹؛ آدمی ابرقویی و عطوف، شورای نگهبان تاریخچه و جایگاه، ۲۳۱.</ref> و امام‌خمینی طی نامه‌ای تأیید انتشار رساله [[توضیح‌المسائل]] خود را به این شورا واگذار کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۱۴.</ref> سپس بر اساس دعوت اهالی کوهپایه (رویدشت) اصفهان در تیر ۱۳۵۹، امام‌خمینی از وی خواست با عزیمت به منطقه به امور مذهبى و [[مسائل شرعى]] مردم منطقه رسیدگى کرده و در رفع نابسامانی‌ها و کمبودها سعى کافى مبذول دارد. همچنین وی را به [[امامت نماز جمعه]] در آن محل منصوب کرد تا برای حفظ وحدت و همبستگى اهالى این فریضه بزرگ الهى را اقامه کرده و مردم را به وظایف اسلامى و انقلابى خود آشنا سازد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۷۳.</ref> وی مسجدی در بازار و حسینیه‌ای به دستور امام‌خمینی ساخت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۲۹.</ref>
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در [[دفتر شورای استفتائات امام‌خمینی]] در [[قم]] مشغول به همکاری شد<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۲۹؛ آدمی ابرقویی و عطوف، شورای نگهبان تاریخچه و جایگاه، ۲۳۱.</ref> و امام‌خمینی طی نامه‌ای تأیید انتشار رساله [[توضیح‌المسائل]] خود را به این شورا واگذار کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۱۴.</ref> سپس بر اساس دعوت اهالی کوهپایه (رویدشت) اصفهان در تیر ۱۳۵۹، امام‌خمینی از وی خواست با عزیمت به منطقه به امور مذهبی و [[مسائل شرعی]] مردم منطقه رسیدگی کرده و در رفع نابسامانی‌ها و کمبودها سعی کافی مبذول دارد. همچنین وی را به [[امامت نماز جمعه]] در آن محل منصوب کرد تا برای حفظ وحدت و همبستگی اهالی این فریضه بزرگ الهی را اقامه کرده و مردم را به وظایف اسلامی و انقلابی خود آشنا سازد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۷۳.</ref> وی مسجدی در بازار و حسینیه‌ای به دستور امام‌خمینی ساخت.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۲۹.</ref>


== نامه امام ==
== نامه امام ==
پس از صدور فتوای امام‌خمینی در ۱۹/۶/۱۳۶۷، در حلال‌بودن [[بازی شطرنج]] و همچنین عدم اشکال خرید و فروش آلات مشترک مانند ابزار موسیقی به قصد منافع حلال،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۲۹.</ref> قدیری با رویکرد فقهی به شیوه سنتی و معمول حوزه در ۲/۷/۱۳۶۷، طی نامه‌ای به امام‌خمینی، درباره فتوای ایشان سؤال‌هایی مطرح کرده، اظهار داشت اگر ساحت قدس ایشان از این گونه مسائل به دور باشد بهتر است و ضرورتى در نشر این گونه فتاوی دیده نمى‏شود. امام‌خمینی در پاسخ با گشودن باب جدیدی در فقه و طرح برخی پیامدهای برداشت قدیری از روایات، از برداشت او از اخبار و احکام الهى اظهار تأسف کرده، آن را مایه از بین‌رفتن کلی تمدن جدید و موجب کوخ‌‏نشینی و صحرانشینی مردم دانست و با ابراز علاقه به وی بیان داشت از فرد تحصیلکرده و زحمت‏‌کشیده‏اى مانند او توقع نداشته این گونه برداشت کرده و آن را به [[اسلام]] نسبت دهد. ایشان در پایان به ایشان نصیحت پدرانه کرد سعى کند تنها خدا را در نظر بگیرد و تحت تأثیر مقدس‏نماها و آخوندهاى بی‌سواد واقع نشود؛ زیرا اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیت کسی نزد مقدس‏‌نماهاى احمق و آخوندهاى بیسواد صدمه‌‏اى بخورد، هر چه بیشتر صدمه بخورد بهتر است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۴۹ ـ ۱۵۲.</ref>
پس از صدور فتوای امام‌خمینی در ۱۹/۶/۱۳۶۷، در حلال‌بودن [[بازی شطرنج]] و همچنین عدم اشکال خرید و فروش آلات مشترک مانند ابزار موسیقی به قصد منافع حلال،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۲۹.</ref> قدیری با رویکرد فقهی به شیوه سنتی و معمول حوزه در ۲/۷/۱۳۶۷، طی نامه‌ای به امام‌خمینی، دربارهٔ فتوای ایشان سؤال‌هایی مطرح کرده، اظهار داشت اگر ساحت قدس ایشان از این گونه مسائل به دور باشد بهتر است و ضرورتی در نشر این گونه فتاوی دیده نمی‌شود. امام‌خمینی در پاسخ با گشودن باب جدیدی در فقه و طرح برخی پیامدهای برداشت قدیری از روایات، از برداشت او از اخبار و احکام الهی اظهار تأسف کرده، آن را مایه از بین‌رفتن کلی تمدن جدید و موجب کوخ‌نشینی و صحرانشینی مردم دانست و با ابراز علاقه به وی بیان داشت از فرد تحصیلکرده و زحمت‌کشیده‌ای مانند او توقع نداشته این گونه برداشت کرده و آن را به [[اسلام]] نسبت دهد. ایشان در پایان به ایشان نصیحت پدرانه کرد سعی کند تنها خدا را در نظر بگیرد و تحت تأثیر مقدس‌نماها و آخوندهای بی‌سواد واقع نشود؛ زیرا اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیت کسی نزد مقدس‌نماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمه‌ای بخورد، هر چه بیشتر صدمه بخورد بهتر است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۴۹–۱۵۲.</ref>
:{{ببینید|شطرنج|قمار}}
:{{ببینید|شطرنج|قمار}}


قدیری در نامه دیگری در هفتم مهر ۱۳۶۷ ضمن بیان سرافرازی از پاسخ ایشان، هدف خود از نامه نخست را استفاده علمی بیان کرد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۳۸ ـ ۱۳۹.</ref> امام‌خمینی در دوازدهم مهر ۱۳۶۷، ضمن دعاى خیر و آرزوى موفقیت برای وی، نامه اول و جواب آن را در حال و هواى درس و بحث طلبگی دانست و اذعان کرد وی را [[مجتهد]] و صاحب‌نظر در فقه می‌داند. ایشان در این نامه، قدیری را از دوستان دیرینه و خوب خویش خواند که در حل مشکلات کشور می‌تواند مفید باشد. ایشان به قدیری خاطرنشان کرد باید تلاش شود حصارهای جهل و خرافه از بین برود تا اسلام ناب احیا گردد و نجات اسلام قربانی می‌خواهد و آرزو کرد‌ ای‌کاش خود ایشان در راه نجات آن قربانی گردد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۶۰.</ref> قدیری پاسخ دوم امام‌خمینی را نیز حاکی از حسن اعتماد ایشان به خود دانست و سند افتخار برای خویش خواند.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۳۹.</ref>
قدیری در نامه دیگری در هفتم مهر ۱۳۶۷ ضمن بیان سرافرازی از پاسخ ایشان، هدف خود از نامه نخست را استفاده علمی بیان کرد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۳۸–۱۳۹.</ref> امام‌خمینی در دوازدهم مهر ۱۳۶۷، ضمن دعای خیر و آرزوی موفقیت برای وی، نامه اول و جواب آن را در حال و هوای درس و بحث طلبگی دانست و اذعان کرد وی را [[مجتهد]] و صاحب‌نظر در فقه می‌داند. ایشان در این نامه، قدیری را از دوستان دیرینه و خوب خویش خواند که در حل مشکلات کشور می‌تواند مفید باشد. ایشان به قدیری خاطرنشان کرد باید تلاش شود حصارهای جهل و خرافه از بین برود تا اسلام ناب احیا گردد و نجات اسلام قربانی می‌خواهد و آرزو کرد ای‌کاش خود ایشان در راه نجات آن قربانی گردد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۶۰.</ref> قدیری پاسخ دوم امام‌خمینی را نیز حاکی از حسن اعتماد ایشان به خود دانست و سند افتخار برای خویش خواند.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۳۹.</ref>


== وفات ==
== وفات ==
قدیری از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ در شمار فقهای [[شورای نگهبان]] [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] بود<ref>آدمی ابرقویی و عطوف، شورای نگهبان تاریخچه و جایگاه، ۲۳۱.</ref> و در ۲۵/۷/۱۳۸۷ در ۷۲سالگی درگذشت و در [[مسجد بالاسر]] [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۴۱.</ref> وی کتاب‌ها و رساله‌های چندی نگاشته است؛ ازجمله یک جلد تقریرات بحث بیع امام‌خمینی در نجف که منتشر شده است. رسالة فی الوضع و الاستعمال، الاجاره، المباحث فی ‌علم الاصول، مناسک حج و حاشیه بر العروة الوثقی از دیگر آثار اوست.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶ ـ ۲۷/۱۳۳.</ref>
قدیری از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ در شمار فقهای [[شورای نگهبان]] [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] بود<ref>آدمی ابرقویی و عطوف، شورای نگهبان تاریخچه و جایگاه، ۲۳۱.</ref> و در ۲۵/۷/۱۳۸۷ در ۷۲سالگی درگذشت و در [[مسجد بالاسر]] [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۴۱.</ref> وی کتاب‌ها و رساله‌های چندی نگاشته‌است؛ ازجمله یک جلد تقریرات بحث بیع امام‌خمینی در نجف که منتشر شده‌است. رسالة فی الوضع و الاستعمال، الاجاره، المباحث فی علم الاصول، مناسک حج و حاشیه بر العروة الوثقی از دیگر آثار اوست.<ref>میرزاده، آیت‌الله محمدحسن قدیری، ۲۶–۲۷/۱۳۳.</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}


==پانویس==
== منابع ==
{{پانویس}}
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آدمی ابرقویی، علی و حسین عطوف، شورای نگهبان تاریخچه و جایگاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۲ش.
* آدمی ابرقویی، علی و حسین عطوف، شورای نگهبان تاریخچه و جایگاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۲ش.
۲۱٬۱۴۹

ویرایش