۲۱٬۱۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
سیدعلیاکبر محتشمیپور در ۸ شهریور ۱۳۲۵ در تهران متولد شد. پدر او سیدحسین از سادات حسینی محله محتشم کاشان و مادرش فاطمه بنائیان قمی بود.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۷–۱۸.</ref> خانواده وی از نظر اعتقادی بسیار مذهبی و متدین و از نظر مالی جزو مردم متوسط بودند. سیدعلیاکبر فرزند بزرگ خانواده بود و سه برادر و چهار خواهر داشت.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۶۹.</ref> او پس از آموختن قرآن در مکتبخانه، تحصیلات ابتدایی خود را در تهران و در مدرسه تعلیمات اسلامی قدس رضوی و بخشی از تحصیلات متوسطه را در دبیرستان علوی گذراند<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۸–۱۹.</ref> وی در سال ۱۳۴۰، برای تحصیل علوم حوزوی، وارد مدرسه حاجابوالفضل تهران شد و سپس به [[مدرسه مجتهدی]] رفت و تا مهر ۱۳۴۲ در این مدرسه به تحصیل مقدمات مشغول بود.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۱–۲۳</ref> | سیدعلیاکبر محتشمیپور در ۸ شهریور ۱۳۲۵ در تهران متولد شد. پدر او سیدحسین از سادات حسینی محله محتشم کاشان و مادرش فاطمه بنائیان قمی بود.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۷–۱۸.</ref> خانواده وی از نظر اعتقادی بسیار مذهبی و متدین و از نظر مالی جزو مردم متوسط بودند. سیدعلیاکبر فرزند بزرگ خانواده بود و سه برادر و چهار خواهر داشت.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۶۹.</ref> او پس از آموختن قرآن در مکتبخانه، تحصیلات ابتدایی خود را در تهران و در مدرسه تعلیمات اسلامی قدس رضوی و بخشی از تحصیلات متوسطه را در دبیرستان علوی گذراند<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۸–۱۹.</ref> وی در سال ۱۳۴۰، برای تحصیل علوم حوزوی، وارد مدرسه حاجابوالفضل تهران شد و سپس به [[مدرسه مجتهدی]] رفت و تا مهر ۱۳۴۲ در این مدرسه به تحصیل مقدمات مشغول بود.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۱–۲۳</ref> | ||
محتشمیپور در آغاز مهر ۱۳۴۲ وارد [[حوزه علمیه قم]] شد<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۸۳.</ref> و تا سال ۱۳۴۶ نزد استادانی چون [[جعفر سبحانی]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، [[محمد مفتح]] و [[سیدحسین فاطمی]] به تحصیل سطوح متوسطه پرداخت.<ref>محتشمیپور، از ایران، ۱/۲۵.</ref> وی از آغاز سال ۱۳۴۶ به مدت یکسال و سهماه به [[نجف اشرف]] رفت و در آنجا بخشی از کتاب [[مکاسب]] و [[کفایة الاصول]] را نزد [[مجتبی لنکرانی]] و [[صدرا بادکوبهای]] فرا گرفت. وی همچنین ضمن شرکت در دروس فقه امامخمینی، و خارج اصول فقه سیدمصطفی خمینی از درس اسفار [[غلامرضا رضوانی]] خمینی و تفسیر [[محمد صادقی]] نیز بهره برد.<ref>امام خمینی، خاطرات، ۱/۸۳–۸۵.</ref> وی پس از آن در سال ۱۳۴۷ به تهران بازگشت و ازدواج کرد.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۹۴.</ref> او از آغاز سال تحصیلی ۱۳۴۷ به مدت یکسال در حوزه علمیه قم، در درس خارج فقه [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و اصول [[میرزاهاشم آملی]] شرکت کرد<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۶۹.</ref> و سپس در ۱۳۴۸ همراه خانواده به عراق رفت.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۷۳.</ref> | محتشمیپور در آغاز مهر ۱۳۴۲ وارد [[حوزه علمیه قم]] شد<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۸۳.</ref> و تا سال ۱۳۴۶ نزد استادانی چون [[جعفر سبحانی]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، [[محمد مفتح]] و [[سیدحسین فاطمی]] به تحصیل سطوح متوسطه پرداخت.<ref>محتشمیپور، از ایران، ۱/۲۵.</ref> وی از آغاز سال ۱۳۴۶ به مدت یکسال و سهماه به [[نجف اشرف]] رفت و در آنجا بخشی از کتاب [[مکاسب]] و [[کفایة الاصول]] را نزد [[مجتبی لنکرانی]] و [[صدرا بادکوبهای]] فرا گرفت. وی همچنین ضمن شرکت در دروس فقه امامخمینی، و خارج اصول فقه سیدمصطفی خمینی از درس اسفار [[غلامرضا رضوانی]] خمینی و تفسیر [[محمد صادقی]] نیز بهره برد.<ref>امام خمینی، خاطرات، ۱/۸۳–۸۵.</ref> وی پس از آن در سال ۱۳۴۷ به تهران بازگشت و ازدواج کرد.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۹۴.</ref> او از آغاز سال تحصیلی ۱۳۴۷ به مدت یکسال در حوزه علمیه قم، در درس خارج فقه [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و اصول [[میرزاهاشم آملی]] شرکت کرد<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۶۹.</ref> و سپس در ۱۳۴۸ همراه خانواده به عراق رفت.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۷۳.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
محتشمیپور در آستانه [[محرم]] ۱۳۸۳ق/ خرداد ۱۳۴۲ به همراه هیئتی از تهران برای دیدار [[امامخمینی]] به [[قم]] رفت.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۲۶۳–۲۶۵.</ref> در این دیدار، امامخمینی که روشنگری و آگاهیدادن به ملت در آن شرایط را مهمترین هدف ارزیابی کرد، وظیفه طلاب و مبلغان دینی را آگاهکردن مردم از کارهای رژیم و دشمنان داخلی و خارجی ملت دانست.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۲۶۵.</ref> انتشار خبر [[بازداشت امامخمینی]] در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیز ازجمله فعالیتهای آغازین محتشمیپور بود.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۲۸۰.</ref> وی در سال ۱۳۴۹ پس از صدور پیام امامخمینی در [[نجف اشرف]] خطاب به حاجیان خانه خدا<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲)،</ref> به همراه همسر خود و چند نفر دیگر از انقلابیان با سفر به [[حج]]، اعلامیه امامخمینی را در میان حاجیان پخش کردند<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۲۹.</ref> | محتشمیپور در آستانه [[محرم]] ۱۳۸۳ق/ خرداد ۱۳۴۲ به همراه هیئتی از تهران برای دیدار [[امامخمینی]] به [[قم]] رفت.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۲۶۳–۲۶۵.</ref> در این دیدار، امامخمینی که روشنگری و آگاهیدادن به ملت در آن شرایط را مهمترین هدف ارزیابی کرد، وظیفه طلاب و مبلغان دینی را آگاهکردن مردم از کارهای رژیم و دشمنان داخلی و خارجی ملت دانست.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۲۶۵.</ref> انتشار خبر [[بازداشت امامخمینی]] در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیز ازجمله فعالیتهای آغازین محتشمیپور بود.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۱/۲۸۰.</ref> وی در سال ۱۳۴۹ پس از صدور پیام امامخمینی در [[نجف اشرف]] خطاب به حاجیان خانه خدا<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲)،</ref> به همراه همسر خود و چند نفر دیگر از انقلابیان با سفر به [[حج]]، اعلامیه امامخمینی را در میان حاجیان پخش کردند<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۲۹.</ref> | ||
در پایان سال ۱۳۵۰ همزمان با ورود [[محمد منتظری]] به نجف اشرف و به همت وی، جلسات منظمی با عنوان «روحانیون مبارز خارج از کشور» تشکیل شد<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۹۹.</ref> تا ضمن تحلیل روند نهضت اسلامی، از ادامه اختلافاتِ بهوجودآمده میان مبارزان جلوگیری شود.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۲/۱۸۰.</ref> محتشمیپور، ا[[سماعیل فردوسیپور]] و [[محمدرضا ناصری]] اعضای اصلی این تشکیلات بودند که با همکاری [[اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا]]، آمریکا و شبه قاره هند مسئولیت انعکاس [[نهضت اسلامی ایران]] را در خارج از کشور بر عهده داشتند.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۱/۳۴۴؛ فردوسیپور، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، ۱۲۰–۱۲۲.</ref> سفرهای محتشمیپور به کشورهای [[سوریه]]، لبنان، [[عربستان سعودی]] و کشورهای حاشیه [[خلیج فارس]]، با هدف تکثیر و پخش [[اعلامیههای امامخمینی]]، علما و سیاسیون داخل کشور در دیگر کشورهای منطقه و اروپا، در همین راستا بود<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۲۹، ۳۰۱–۳۰۲ و ۳۱۶؛ محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۱/۳۴۴.</ref> | در پایان سال ۱۳۵۰ همزمان با ورود [[محمد منتظری]] به نجف اشرف و به همت وی، جلسات منظمی با عنوان «روحانیون مبارز خارج از کشور» تشکیل شد<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۹۹.</ref> تا ضمن تحلیل روند نهضت اسلامی، از ادامه اختلافاتِ بهوجودآمده میان مبارزان جلوگیری شود.<ref>محتشمیپور، خاطرات، ۲/۱۸۰.</ref> محتشمیپور، ا[[سماعیل فردوسیپور]] و [[محمدرضا ناصری]] اعضای اصلی این تشکیلات بودند که با همکاری [[اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا]]، آمریکا و شبه قاره هند مسئولیت انعکاس [[نهضت اسلامی ایران]] را در خارج از کشور بر عهده داشتند.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۱/۳۴۴؛ فردوسیپور، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، ۱۲۰–۱۲۲.</ref> سفرهای محتشمیپور به کشورهای [[سوریه]]، لبنان، [[عربستان سعودی]] و کشورهای حاشیه [[خلیج فارس]]، با هدف تکثیر و پخش [[اعلامیههای امامخمینی]]، علما و سیاسیون داخل کشور در دیگر کشورهای منطقه و اروپا، در همین راستا بود<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۲۹، ۳۰۱–۳۰۲ و ۳۱۶؛ محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۱/۳۴۴.</ref> | ||
امضای [[قرارداد الجزایر]] میان ایران و عراق در سال ۱۹۷۵م/ ۱۳۵۴ش و منع فعالیت سیاسی مبارزان در عراق، به انتقال بیشتر فعالیتهای روحانیان مبارز به لبنان منجر شد.<ref>فردوسیپور، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، ۲۰۱–۲۰۲.</ref> یکی از اقدامات محتشمیپور و روحانیان مبارز در این سالها، تألیف و انتشار کتابی به نام «شهیدی دیگر از روحانیت»، پس از رحلت [[سیدمصطفی خمینی]] در اول آبان ۱۳۵۶ بود.<ref>(محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲/۴۵؛ فردوسیپور، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، ۱۵۸.</ref> سندی از [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) نیز در آذر ۱۳۵۶، از سفر محتشمیپور از عراق به بیروت، گزارش دادهاست؛ در حالیکه ۳۰۰ برگ اعلامیه امامخمینی را به بیروت منتقل کرده و به همراه چند نفر از انقلابیون، در مساجد و حسینیهها، پخش کردهاند. این اعلامیه همچنین در روزنامه المحرر لبنان چاپ شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۰/۴۶۰–۴۶۱.</ref> | امضای [[قرارداد الجزایر]] میان ایران و عراق در سال ۱۹۷۵م/ ۱۳۵۴ش و منع فعالیت سیاسی مبارزان در عراق، به انتقال بیشتر فعالیتهای روحانیان مبارز به لبنان منجر شد.<ref>فردوسیپور، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، ۲۰۱–۲۰۲.</ref> یکی از اقدامات محتشمیپور و روحانیان مبارز در این سالها، تألیف و انتشار کتابی به نام «شهیدی دیگر از روحانیت»، پس از رحلت [[سیدمصطفی خمینی]] در اول آبان ۱۳۵۶ بود.<ref>(محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲/۴۵؛ فردوسیپور، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، ۱۵۸.</ref> سندی از [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) نیز در آذر ۱۳۵۶، از سفر محتشمیپور از عراق به بیروت، گزارش دادهاست؛ در حالیکه ۳۰۰ برگ اعلامیه امامخمینی را به بیروت منتقل کرده و به همراه چند نفر از انقلابیون، در مساجد و حسینیهها، پخش کردهاند. این اعلامیه همچنین در روزنامه المحرر لبنان چاپ شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۰/۴۶۰–۴۶۱.</ref> | ||
در مهر ۱۳۵۷ ایجاد محدودیت و برخوردهای خشن نیروهای امنیتی عراق با مراجعهکنندگانِ به [[بیت امامخمینی]]، موجب شد ایشان تصمیم به هجرت از عراق بگیرد. محتشمیپور مأمور فراهمکردن مقدمات سفر به سوریه شد. وی در این سفر مأموریت داشت در دیدار با [[یاسر عرفات]]، پاسخ امامخمینی به نامه او را که بهواسطه سیدمحمدحسن امین (پژوهشگر و قاضی اهل لبنان) به نجف اشرف فرستاده شده بود، برساند.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲/۲۰۰–۲۰۱.</ref> | در مهر ۱۳۵۷ ایجاد محدودیت و برخوردهای خشن نیروهای امنیتی عراق با مراجعهکنندگانِ به [[بیت امامخمینی]]، موجب شد ایشان تصمیم به هجرت از عراق بگیرد. محتشمیپور مأمور فراهمکردن مقدمات سفر به سوریه شد. وی در این سفر مأموریت داشت در دیدار با [[یاسر عرفات]]، پاسخ امامخمینی به نامه او را که بهواسطه سیدمحمدحسن امین (پژوهشگر و قاضی اهل لبنان) به نجف اشرف فرستاده شده بود، برساند.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲/۲۰۰–۲۰۱.</ref> | ||
محتشمیپور که افزون بر نامه امامخمینی، دهها نامه، اعلامیه و تلگرام به همراه داشت،<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲/۲۰۳–۲۰۵.</ref> در فرودگاه [[بغداد]] به دست نیروهای امنیتی [[رژیم بعث عراق]] بازداشت شد و پس از چند ساعت بازجویی برای همیشه از عراق اخراج شد.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۱/۳۴۴.</ref> او در این سفر ضمن دیدار با عرفات، و تقدیم نامه امامخمینی به وی، از او خواست برای ایجاد زمینه سفر امامخمینی به سوریه، از حافظ اسد رئیسجمهور سوریه، وقت دیدار بگیرد.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲/۲۱۳–۲۱۵.</ref> در همین زمان (۱۱/۷/۱۳۵۷) محتشمیپور از سفر امامخمینی به مرز [[کویت]]، ممانعت دولت کویت از ورود ایشان، و تصمیم ایشان برای سفر به [[پاریس]] مطلع شد.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۲/۲۱۵–۲۱۷.</ref> پس از ورود امامخمینی به فرانسه، محتشمیپور دو روز بعد خود را به پاریس رساند.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۲/۲۳۷–۲۳۸.</ref> و مسئولیت ارتباطات [[دفتر امامخمینی]] در [[نوفل لوشاتو]] را بر عهده گرفت.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۲/۲۴۶.</ref> او در سفر [[بازگشت امامخمینی]] به تهران نیز همراه ایشان بود.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۲/۴۸۲.</ref> | محتشمیپور که افزون بر نامه امامخمینی، دهها نامه، اعلامیه و تلگرام به همراه داشت،<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲/۲۰۳–۲۰۵.</ref> در فرودگاه [[بغداد]] به دست نیروهای امنیتی [[رژیم بعث عراق]] بازداشت شد و پس از چند ساعت بازجویی برای همیشه از عراق اخراج شد.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۱/۳۴۴.</ref> او در این سفر ضمن دیدار با عرفات، و تقدیم نامه امامخمینی به وی، از او خواست برای ایجاد زمینه سفر امامخمینی به سوریه، از حافظ اسد رئیسجمهور سوریه، وقت دیدار بگیرد.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲/۲۱۳–۲۱۵.</ref> در همین زمان (۱۱/۷/۱۳۵۷) محتشمیپور از سفر امامخمینی به مرز [[کویت]]، ممانعت دولت کویت از ورود ایشان، و تصمیم ایشان برای سفر به [[پاریس]] مطلع شد.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۲/۲۱۵–۲۱۷.</ref> پس از ورود امامخمینی به فرانسه، محتشمیپور دو روز بعد خود را به پاریس رساند.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۲/۲۳۷–۲۳۸.</ref> و مسئولیت ارتباطات [[دفتر امامخمینی]] در [[نوفل لوشاتو]] را بر عهده گرفت.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۲/۲۴۶.</ref> او در سفر [[بازگشت امامخمینی]] به تهران نیز همراه ایشان بود.<ref>محبوب، رجال سیاسی، شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، ۲/۴۸۲.</ref> |