۲۱٬۳۲۴
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خوف و رجا'''، ترس از عقاب یا هیبت [[خدا|خداوند]] و امید به رحمت او. | '''خوف و رجا'''، ترس از [[ثواب و عقاب|عقاب]] یا هیبت [[خدا|خداوند]] و امید به رحمت او. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
خوف به معنای ترس و واهمه<ref>جوهری، الصحاح، ۱۳۵۹/۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۹۹/۹.</ref> و در برابر رجا به معنای امید و آرزو<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۳۰۹/۱۴؛ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۴۴۷/۱۹.</ref> است. در اصطلاح اخلاق، خوف به معنای ترس از عقابی است که انسان به سبب ارتکاب محرمات، انتظار آن را دارد<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۱؛ نراقی، معراج السعاده، ۱۷۰.</ref> و در اصطلاح [[عرفان]]، اضطراب ناشی از اطلاع بر اخبار و انذار [[پیامبران|رسولان الهی]] است.<ref>انصاری، مجموعه رسائل فارسی، منازل السائرین، ۵۰.</ref> | خوف به معنای ترس و واهمه<ref>جوهری، الصحاح، ۱۳۵۹/۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۹۹/۹.</ref> و در برابر رجا به معنای امید و آرزو<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۳۰۹/۱۴؛ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۴۴۷/۱۹.</ref> است. در اصطلاح اخلاق، خوف به معنای ترس از عقابی است که [[انسان]] به سبب ارتکاب محرمات، انتظار آن را دارد<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۱؛ نراقی، معراج السعاده، ۱۷۰.</ref> و در اصطلاح [[عرفان]]، اضطراب ناشی از اطلاع بر اخبار و انذار [[پیامبران|رسولان الهی]] است.<ref>انصاری، مجموعه رسائل فارسی، منازل السائرین، ۵۰.</ref> | ||
رجا در اصطلاح [[اخلاق]] و عرفان به معنای امید به امری محبوب از ناحیه حقتعالی است.<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۲۵۹؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۸۰؛ نراقی، معراج السعاده، ۲۰۲.</ref> [[امامخمینی]] نیز خوف را ترس از حقتعالی میداند که از تجلّی جلال و کبریای حق یا تفکّر در حساب و عذاب الهی یا نقصان فرد در انجام امر الهی ناشی میشود<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۷–۱۳۸.</ref> و رجا را امید به رحمت حق میداند که از ادراک رحمت مطلقه حق به دست میآید.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۲۹.</ref> | رجا در اصطلاح [[اخلاق]] و عرفان به معنای امید به امری محبوب از ناحیه حقتعالی است.<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۲۵۹؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۸۰؛ نراقی، معراج السعاده، ۲۰۲.</ref> [[امامخمینی]] نیز خوف را ترس از حقتعالی میداند که از تجلّی جلال و کبریای حق یا تفکّر در حساب و عذاب الهی یا نقصان فرد در انجام امر الهی ناشی میشود<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۷–۱۳۸.</ref> و رجا را امید به رحمت حق میداند که از ادراک رحمت مطلقه حق به دست میآید.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۲۹.</ref> | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
خوف و رجا از مباحث مهم در اخلاق و عرفان است و اهل معرفت آن دو را دو بال برای سیر سالک معرفی میکنند؛<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۳۸۱/۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۸/۷.</ref> زیرا پیشرفت و سعادت آدمی در گرو اعتدال روحی و قوای نفسانی است. در [[قرآن|قرآن کریم]]، آیات پرشماری با انذارهای خود، [[اسلام|مسلمانان]] را خائف<ref>هود (ع)، ۱۱۹؛ نبأ، ۲۱–۲۶؛ حاقه، ۲۶–۳۷.</ref> و با بشارتهای خود، آنان را به لطف و کرم خداوند امیدوار<ref>نحل، ۱۱۹؛ زمر، ۱۵۳.</ref> کردهاست و در برخی منابع روایی بابی به آن اختصاص یافتهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۶۷/۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۲۱۶/۱۵.</ref> | خوف و رجا از مباحث مهم در اخلاق و عرفان است و اهل معرفت آن دو را دو بال برای [[سیر و سلوک|سیر]] سالک معرفی میکنند؛<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۳۸۱/۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۸/۷.</ref> زیرا پیشرفت و سعادت آدمی در گرو اعتدال روحی و [[قوای نفس|قوای نفسانی]] است. در [[قرآن|قرآن کریم]]، آیات پرشماری با انذارهای خود، [[اسلام|مسلمانان]] را خائف<ref>هود (ع)، ۱۱۹؛ نبأ، ۲۱–۲۶؛ حاقه، ۲۶–۳۷.</ref> و با بشارتهای خود، آنان را به لطف و کرم خداوند امیدوار<ref>نحل، ۱۱۹؛ زمر، ۱۵۳.</ref> کردهاست و در برخی منابع روایی بابی به آن اختصاص یافتهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۶۷/۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۲۱۶/۱۵.</ref> | ||
بحث از خوف و رجا، پیشینهای دراز در کتابهای اخلاقی و عرفانی دارد. کتابهای التعرف کلاباذی (م۳۸۰)<ref>کلاباذی، التعرف، ۹۷–۹۸.</ref> و اللمع سرّاج (م۳۷۸)،<ref>سرّاج طوسی، اللمع فی التصوف، ۱۱۱–۱۱۴.</ref> از نخستین کتابهای عرفان عملی دراینباره است. علمای اخلاق در کتابهای اخلاقی به خوف ناپسند، مانند خوف از مرگ یا مردم نیز اشاره کردهاند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۷۳/۷–۲۷۵؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۴۶.</ref> امامخمینی در آثار اخلاقی و عرفانی خود چون شرح چهل حدیث<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ۲۲۱.</ref> به تبیین روایتی دربارهٔ خوف و رجا پرداخته، در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل<ref>امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۱۲۹، ۱۳۷ و ۳۲۵.</ref> به تکمیل آن مباحث پرداختهاست. ایشان با بررسی مبادی و آثار خوف و رجا و با تقسیم خوف به خوف اخص خواص و خوف اولیا، خوف عوام و خوف خواص، به تحلیل آنها پرداختهاست.<ref>امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۳۲۷–۳۲۸.</ref> | بحث از خوف و رجا، پیشینهای دراز در کتابهای اخلاقی و عرفانی دارد. کتابهای التعرف کلاباذی (م۳۸۰)<ref>کلاباذی، التعرف، ۹۷–۹۸.</ref> و اللمع سرّاج (م۳۷۸)،<ref>سرّاج طوسی، اللمع فی التصوف، ۱۱۱–۱۱۴.</ref> از نخستین کتابهای عرفان عملی دراینباره است. علمای اخلاق در کتابهای اخلاقی به خوف ناپسند، مانند خوف از [[مرگ]] یا مردم نیز اشاره کردهاند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۷۳/۷–۲۷۵؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۴۶.</ref> امامخمینی در [[آثار اخلاقی و عرفانی امامخمینی|آثار اخلاقی و عرفانی خود]] چون [[شرح چهل حدیث]]<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ۲۲۱.</ref> به تبیین روایتی دربارهٔ خوف و رجا پرداخته، در [[شرح حدیث جنود عقل و جهل|کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل]]<ref>امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۱۲۹، ۱۳۷ و ۳۲۵.</ref> به تکمیل آن مباحث پرداختهاست. ایشان با بررسی مبادی و آثار خوف و رجا و با تقسیم خوف به خوف اخص خواص و خوف اولیا، خوف عوام و خوف خواص، به تحلیل آنها پرداختهاست.<ref>امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۳۲۷–۳۲۸.</ref> | ||
== حقیقت خوف و رجا == | == حقیقت خوف و رجا == | ||
خوف و رجا دو حالت [[نفس|نفسانی]] است که اهل معرفت آنها را ازجمله مقامات سالکان شمردهاند.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۴۹.</ref> [[اخلاق|علمای اخلاق]] نیز این دو را صفتی نفسانی میدانند که اگر شخص انتظار پیشامد امر [[مکروه|مکروهی]] را در آینده داشته باشد، در قلب دردی به وجود میآید که خوف نامیده میشود و اگر توقع محبوبی داشته باشد، در قلب لذت و راحتیای احساس میشود که همان رجا است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۷۳/۱۲؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۹/۷.</ref> | خوف و رجا دو حالت [[نفس|نفسانی]] است که اهل معرفت آنها را ازجمله مقامات سالکان شمردهاند.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۴۹.</ref> [[اخلاق|علمای اخلاق]] نیز این دو را صفتی نفسانی میدانند که اگر شخص انتظار پیشامد امر [[مکروه|مکروهی]] را در آینده داشته باشد، در قلب دردی به وجود میآید که خوف نامیده میشود و اگر توقع محبوبی داشته باشد، در [[قلب]] لذت و راحتیای احساس میشود که همان رجا است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۷۳/۱۲؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۹/۷.</ref> | ||
[[امامخمینی]] خوف و رجا را از فطریات مخموره انسان و از جنود عقل میداندکه خوف از ادراک عظمت و هیبت<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۲۹.</ref> و رجا از [[امید]] به رحمت همراه با عمل به دست میآید؛<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۳.</ref> زیرا [[انسان]] با توجه به معرفت فطریای که به حق دارد، رحمت او را ادراک میکند و این سبب امید به رحمت حق و توجه به قصور ذاتی خود میشود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> در برابر اگر این [[فطرت]] محجوب شود، از رحمت حق مأیوس گشته، به قنوط و ناامیدی مبتلا میگردد و لازمه آن محدود دانستن رحمت و اسما و صفات حق است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۸.</ref> | [[امامخمینی]] خوف و رجا را از فطریات مخموره انسان و از جنود عقل میداندکه خوف از ادراک عظمت و هیبت<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۲۹.</ref> و رجا از [[امید]] به رحمت همراه با عمل به دست میآید؛<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۳.</ref> زیرا [[انسان]] با توجه به معرفت فطریای که به حق دارد، رحمت او را ادراک میکند و این سبب امید به رحمت حق و توجه به قصور ذاتی خود میشود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> در برابر اگر این [[فطرت]] محجوب شود، از رحمت حق مأیوس گشته، به قنوط و ناامیدی مبتلا میگردد و لازمه آن محدود دانستن رحمت و [[اسما و صفات|اسما و صفات حق]] است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۸.</ref> | ||
امامخمینی رجای حقیقی را رجایی میداند که موجب سستی در انجام وظیفه و عبادت نشود، در عین حال شخص بر اعمال خود اعتماد نداشته و به رحمت حق امیدوار باشد و آنچه موجب سستی شود را غرور میشمارد و بر اجتناب از آن تأکید میکند.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱–۱۳۳؛ امامخمینی، ۲۲۷–۲۲۸.</ref> ایشان با استناد به روایتی از [[امامصادق(ع)]] که رجای افراد مبتلا به گناه را دروغ شمردهاست،<ref>کلینی، الکافی، ۶۸/۲.</ref> معتقد است رجای صحیح آن است که شخص از تمام اسباب و نعمتهایی که به او عنایت شده، استفاده کند و پس از آن به انتظار و امید آن باشد که حقتعالی با عنایات سابقه خود اسبابی که تحت اختیار او نیست، فراهم سازد و موانع و مفسدات را رفع کند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۷–۲۲۹؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱–۱۳۷</ref> به اعتقاد ایشان غرور از بزرگترین جنود ابلیس است، بر خلاف رجا که از جنود رحمان است؛ مغرور هم به حسب مبادی و هم به حسب آثار با رجا اختلاف دارد؛ زیرا مبدأ رجا علم به سعه رحمت است و مبدأ غرور تعاون به امر الهی است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱–۱۳۲.</ref> | امامخمینی رجای حقیقی را رجایی میداند که موجب سستی در انجام وظیفه و عبادت نشود، در عین حال شخص بر اعمال خود اعتماد نداشته و به رحمت حق امیدوار باشد و آنچه موجب سستی شود را [[غرور]] میشمارد و بر اجتناب از آن تأکید میکند.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱–۱۳۳؛ امامخمینی، ۲۲۷–۲۲۸.</ref> ایشان با استناد به روایتی از [[امامصادق(ع)]] که رجای افراد مبتلا به [[گناه]] را [[دروغ]] شمردهاست،<ref>کلینی، الکافی، ۶۸/۲.</ref> معتقد است رجای صحیح آن است که شخص از تمام اسباب و نعمتهایی که به او عنایت شده، استفاده کند و پس از آن به انتظار و امید آن باشد که حقتعالی با عنایات سابقه خود اسبابی که تحت اختیار او نیست، فراهم سازد و موانع و مفسدات را رفع کند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۷–۲۲۹؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱–۱۳۷</ref> به اعتقاد ایشان غرور از بزرگترین جنود [[ابلیس]] است، بر خلاف رجا که از جنود رحمان است؛ مغرور هم به حسب مبادی و هم به حسب آثار با رجا اختلاف دارد؛ زیرا مبدأ رجا علم به سعه رحمت است و مبدأ غرور تعاون به امر الهی است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱–۱۳۲.</ref> | ||
== اقسام و مراتب == | == اقسام و مراتب == | ||
علمای اخلاق خوف را به دو قسم پسندیده و ناپسند تقسیم کردهاند. خوف پسندیده خوفی است که انسان را به مقصود اصلی که قرب [[خدا|خداوند]] است برساند و هر خوفی که مانع آن شود ناپسند است؛ مانند خوفی که سبب ناامیدی شود یا خوفی که سبب زوال عقل گردد.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۷/۱۳.</ref> همچنین رجایی که سبب عمل به طاعت و [[توبه]] از گناهان شود، رجای پسندیده و رجایی که سبب امن از مکر الهی شود<ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ۴۴۴–۴۴۵.</ref> یا غرور و سستی در عمل شود<ref>ابنقیم، مدارج السالکین، ۳۵۱.</ref> رجای ناپسند است. [[قرآن|قرآن کریم]] به مراتبی از خوف (به معنای مطلق آن) اشاره کردهاست؛ چنانکه خوف را شرط ایمان<ref>آل عمران، ۱۷۵.</ref> و خشیت را شرط علم<ref>فاطر، ۲۸.</ref> و هیبت را شرط معرفت<ref>آل عمران، ۲۸.</ref> معرفی کردهاست.<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۲۱۳</ref> | علمای اخلاق خوف را به دو قسم پسندیده و ناپسند تقسیم کردهاند. خوف پسندیده خوفی است که انسان را به مقصود اصلی که قرب [[خدا|خداوند]] است برساند و هر خوفی که مانع آن شود ناپسند است؛ مانند خوفی که سبب ناامیدی شود یا خوفی که سبب زوال [[عقل]] گردد.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۷/۱۳.</ref> همچنین رجایی که سبب عمل به طاعت و [[توبه]] از گناهان شود، رجای پسندیده و رجایی که سبب امن از مکر الهی شود<ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ۴۴۴–۴۴۵.</ref> یا غرور و سستی در عمل شود<ref>ابنقیم، مدارج السالکین، ۳۵۱.</ref> رجای ناپسند است. [[قرآن|قرآن کریم]] به مراتبی از خوف (به معنای مطلق آن) اشاره کردهاست؛ چنانکه خوف را شرط ایمان<ref>آل عمران، ۱۷۵.</ref> و خشیت را شرط علم<ref>فاطر، ۲۸.</ref> و هیبت را شرط معرفت<ref>آل عمران، ۲۸.</ref> معرفی کردهاست.<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۲۱۳</ref> | ||
اهل معرفت نیز برای خوف و رجا مراتبی قائل شدهاند؛ چنانکه [[خواجهعبدالله انصاری]] سه مرتبه برای خوف ذکر کردهاست: | اهل معرفت نیز برای خوف و رجا مراتبی قائل شدهاند؛ چنانکه [[خواجهعبدالله انصاری]] سه مرتبه برای خوف ذکر کردهاست: | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
# رجای اهل عمل که سبب اجتهاد و کوشش بیشتر برای عمل میشود. | # رجای اهل عمل که سبب اجتهاد و کوشش بیشتر برای عمل میشود. | ||
# رجای اهل ریاضت که همت آنان در ترک لذایذ است. | # رجای اهل [[ریاضت]] که همت آنان در ترک لذایذ است. | ||
۳. رجای ارباب قلوب که رجا به لقای حق دارند.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۵۷.</ref> | ۳. رجای ارباب قلوب که رجا به لقای حق دارند.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۵۷.</ref> | ||
از نظر امامخمینی نیز رجا مراتبی دارد که مراتب آغازین آن، امید به ثواب و چشمداشت به رحمت الهی است؛<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۵.</ref> برترین مرتبه آن نیز رجای [[عرفان|عارفان]] است که سالک، بدون آنکه عملی برای خود ببیند، امید به حق دارد و با این وصف، جلوه رحمت حق به قلب او زندگی میبخشد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۳–۱۹۴.</ref> به اعتقاد ایشان، کاملترین آن، رجایی است که با خوف و تجلیات جلالی همراه بوده، این دو در حد اعتدال باشند؛ نه جلال بر جمال چیرگی داشته باشد و نه جمال بر جلال و صاحب این مرتبه، قلب [[حضرت محمد(ص)|نبی خاتم (ص)]] است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۲–۱۴۴.</ref> | از نظر امامخمینی نیز رجا مراتبی دارد که مراتب آغازین آن، امید به [[ثواب و عقاب|ثواب]] و چشمداشت به رحمت الهی است؛<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۵.</ref> برترین مرتبه آن نیز رجای [[عرفان|عارفان]] است که سالک، بدون آنکه عملی برای خود ببیند، امید به حق دارد و با این وصف، جلوه رحمت حق به قلب او زندگی میبخشد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۳–۱۹۴.</ref> به اعتقاد ایشان، کاملترین آن، رجایی است که با خوف و تجلیات جلالی همراه بوده، این دو در حد اعتدال باشند؛ نه جلال بر جمال چیرگی داشته باشد و نه جمال بر جلال و صاحب این مرتبه، قلب [[حضرت محمد(ص)|نبی خاتم (ص)]] است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۲–۱۴۴.</ref> | ||
== اسباب خوف و رجا == | == اسباب خوف و رجا == | ||
برخی روایات، سبب خوف پسندیده [[ایمان|مؤمن]] را سه عامل ذکر کردهاند: | برخی روایات، سبب خوف پسندیده [[ایمان|مؤمن]] را سه عامل ذکر کردهاند: | ||
# کثرت معرفت و شناخت<ref>مجلسی، بحار الانوار ۲۲/۶۷.</ref> | |||
# گناهی که نمیداند خداوند با آنچه میکند | |||
# عمری که از او باقی مانده و نمیداند چه مهلکههایی برای او پیش میآید.<ref>کلینی، الکافی، ۷۱/۲.</ref> | |||
طبق بعضی روایات دیگر، سبب رجا، یقین به لطف و رحمت حق است.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۸۳.</ref> علمای اخلاق نیز سبب خوف را ارتکاب معاصی و عدم وصول به درجه ابرار دانستهاند؛<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۲.</ref> همچنین بر این باورند علم به ضرر ذنوب و عقاب آنکه ناشی از ایمان به [[آخرت]] است<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۹۹/۷.</ref> یا ادراک عظمت و جلال الهی<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰۴/۱۱.</ref> در قلب خوف ایجاد میکند؛ چنانکه علم و ایمانِ به ثواب و آخرت در انسان رجا ایجاد میکند.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۲۸۱/۱–۲۸۲.</ref> | طبق بعضی روایات دیگر، سبب رجا، یقین به لطف و رحمت حق است.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۸۳.</ref> علمای اخلاق نیز سبب خوف را ارتکاب معاصی و عدم وصول به درجه ابرار دانستهاند؛<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۲.</ref> همچنین بر این باورند علم به ضرر ذنوب و عقاب آنکه ناشی از ایمان به [[آخرت]] است<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۹۹/۷.</ref> یا ادراک عظمت و جلال الهی<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰۴/۱۱.</ref> در قلب خوف ایجاد میکند؛ چنانکه علم و ایمانِ به ثواب و آخرت در انسان رجا ایجاد میکند.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۲۸۱/۱–۲۸۲.</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
== جمع میان خوف و رجا == | == جمع میان خوف و رجا == | ||
علمای [[اخلاق]] و [[عرفان]]، بر جمع میان خوف و رجا تأکید کرده، معتقدند خوف باید به حدی باشد که به یأس منجر نشود؛ رجا نیز نباید به امن از عقوبت الهی منتهی گردد.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۸۴؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۲/۱۷؛ نراقی، جامع السعادات، ۲۶۶/۱.</ref> [[امامخمینی]] با تأکید بر لزوم همراهی خوف و رجا<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۱۳؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۳.</ref> معتقد است انسان باید پیوسته امید به رحمت حق و خوف را که توجه به فقر و قصور ذاتی خود است، در کنار هم داشته باشد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۳؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۵.</ref> ایشان چگونگی همراهی خوف و رجا را دو گونه میداند. نخست، جمع میان توجه به قصور و نقصان ذاتی و توجه به سعه رحمت و نعمتهای بیپایان حق است<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۵.</ref> که بسیاری از روایات<ref>کلینی، الکافی، ۶۷/۲.</ref> و دعاهای،<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ۵۹۱/۲.</ref> ناظر به این گونه است. گونه دیگر، مختص به عارفان کامل است و آن جمع میان تجلیات لطفی که از اسمای جمال حق ناشی میشود و تجلیات قهری است که ناشی از اسمای جلال است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۲.</ref> | علمای [[اخلاق]] و [[عرفان]]، بر جمع میان خوف و رجا تأکید کرده، معتقدند خوف باید به حدی باشد که به یأس منجر نشود؛ رجا نیز نباید به امن از عقوبت الهی منتهی گردد.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۸۴؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۲/۱۷؛ نراقی، جامع السعادات، ۲۶۶/۱.</ref> [[امامخمینی]] با تأکید بر لزوم همراهی خوف و رجا<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۱۳؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۳.</ref> معتقد است انسان باید پیوسته امید به رحمت حق و خوف را که توجه به [[فقر]] و قصور ذاتی خود است، در کنار هم داشته باشد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۳؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۵.</ref> ایشان چگونگی همراهی خوف و رجا را دو گونه میداند. نخست، جمع میان توجه به قصور و نقصان ذاتی و توجه به سعه رحمت و نعمتهای بیپایان حق است<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۵.</ref> که بسیاری از روایات<ref>کلینی، الکافی، ۶۷/۲.</ref> و دعاهای،<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ۵۹۱/۲.</ref> ناظر به این گونه است. گونه دیگر، مختص به عارفان کامل است و آن جمع میان تجلیات لطفی که از اسمای جمال حق ناشی میشود و تجلیات قهری است که ناشی از اسمای جلال است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۲.</ref> | ||
امامخمینی [[انبیا(ع)]] و اولیا (ع) را از جهت جمع میان خوف و رجا به سه دسته تقسیم میکند: | امامخمینی [[انبیا(ع)]] و اولیا (ع) را از جهت جمع میان خوف و رجا به سه دسته تقسیم میکند: | ||
خط ۶۱: | خط ۶۳: | ||
۳. گروهی که خوف و رجا را با هم دارند. به اعتقاد ایشان، قلبی که میان این دو تجلی جمع کند، هر چه به افق اعتدال نزدیکتر باشد کاملتر است؛ تا آنجا که هیچیک بر دیگری غلبه نکند. نمونه کامل آن نیز قلب [[حضرت محمد(ص)|حضرت ختمی مرتبت (ص)]] است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۲–۱۴۳.</ref> | ۳. گروهی که خوف و رجا را با هم دارند. به اعتقاد ایشان، قلبی که میان این دو تجلی جمع کند، هر چه به افق اعتدال نزدیکتر باشد کاملتر است؛ تا آنجا که هیچیک بر دیگری غلبه نکند. نمونه کامل آن نیز قلب [[حضرت محمد(ص)|حضرت ختمی مرتبت (ص)]] است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۲–۱۴۳.</ref> | ||
امامخمینی سخن برخی از علمای اخلاق<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۹/۱۳–۲۴؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۸۵/۷.</ref> که رجحان رجا را در حال مرگ و رجحان خوف را در بعضی از حالات مثل صحّت و سلامت، افضل شمردهاند، صحیح ندانسته، مطابق احادیث نمیداند؛ زیرا رجای محبوب نیز [[انسان]] را به عمل و کسب آخرت بر میانگیزاند و خوف از حق، همیشه محبوب است و با رجای واثق منافات ندارد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰.</ref> برخی دیگر بر این باورند که خوف در آخرت از فضایل نفسانی و کمالات عقلی نیست و تنها در دار دنیا که دار عمل است، از امور سودمند برای فعل عبادات و ترک معاصی بهشمار میآید و پس از خروج از دنیا فایدهای ندارد؛ بر خلاف رجا که حتی در آخرت نیز باقی است و هرچه بیشتر به رحمت خدا نایل میشود، طمعش به فضل حق افزون میگردد؛ پس خوف منقطع میشود و رجا باقی میماند. برخی دیگر بر این باورند که پس از مشاهده امور آخرت، یکی بر دیگری رجحان پیدا میکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰.</ref> | امامخمینی سخن برخی از علمای اخلاق<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۹/۱۳–۲۴؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۸۵/۷.</ref> که رجحان رجا را در حال مرگ و رجحان خوف را در بعضی از حالات مثل صحّت و سلامت، افضل شمردهاند، صحیح ندانسته، مطابق [[احادیث]] نمیداند؛ زیرا رجای محبوب نیز [[انسان]] را به عمل و کسب آخرت بر میانگیزاند و خوف از حق، همیشه محبوب است و با رجای واثق منافات ندارد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰.</ref> برخی دیگر بر این باورند که خوف در آخرت از فضایل نفسانی و کمالات عقلی نیست و تنها در دار دنیا که دار عمل است، از امور سودمند برای فعل [[عبادات]] و ترک معاصی بهشمار میآید و پس از خروج از دنیا فایدهای ندارد؛ بر خلاف رجا که حتی در آخرت نیز باقی است و هرچه بیشتر به رحمت خدا نایل میشود، طمعش به فضل حق افزون میگردد؛ پس خوف منقطع میشود و رجا باقی میماند. برخی دیگر بر این باورند که پس از مشاهده امور آخرت، یکی بر دیگری رجحان پیدا میکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰.</ref> | ||
امامخمینی هر دو نظر را نقد کرده، معتقد است غلبه خوف و رجا در عالم آخرت بر فرض صحت مربوط به افراد متوسط است که خوف و رجای آنها نسبت به ثواب و عقاب است اما خواص و اولیای الهی خوف و رجایی که از مشاهده عظمت، جلال و تجلی اسمای لطف و جمال در قلب آنان حاصل شود به معاینه و مشاهده امور آخرت زایل نمیشود و بر یکدیگر رجحان پیدا نمیکند، بلکه آثار جلال و عظمت که سبب خوف و تجلیات جمال و لطف که سبب رجا میشود، در آخرت بیشتر است و خوف حاصل از عظمت حقتعالی از لذتهای روحانی عالم آخرت است و از قسم خوف ناپسند نیست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰–۲۳۱.</ref> | امامخمینی هر دو نظر را نقد کرده، معتقد است غلبه خوف و رجا در عالم آخرت بر فرض صحت مربوط به افراد متوسط است که خوف و رجای آنها نسبت به [[ثواب و عقاب]] است اما خواص و اولیای الهی خوف و رجایی که از مشاهده عظمت، جلال و تجلی اسمای لطف و جمال در قلب آنان حاصل شود به معاینه و مشاهده امور آخرت زایل نمیشود و بر یکدیگر رجحان پیدا نمیکند، بلکه آثار جلال و عظمت که سبب خوف و تجلیات جمال و لطف که سبب رجا میشود، در آخرت بیشتر است و خوف حاصل از عظمت حقتعالی از لذتهای روحانی [[عالم آخرت]] است و از قسم خوف ناپسند نیست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰–۲۳۱.</ref> | ||
[[ملاصدرا]] خوف را صفتی کمالی میداند که مخصوص دنیاست. ایشان در آخرت این صفت را از کمالات باقی انسان نمیداند.<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۴۱۸/۱–۴۱۹.</ref> امامخمینی این گفته را نمیپذیرد و آن را مخصوص خوف از عذاب و عقاب میداند و معتقد است خوف ناشی از جلال در آخرت کاملتر است، بلکه خوف حاصل از عظمت حق، از لذایذ معنوی در [[آخرت]] است،<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰–۲۳۱.</ref> اما از آنجا که پس از این تجلیات جلالی، خوف حاصل از عظمت حق، به انس و طمأنینه تبدیل میشود، این خوف نیز زایل میگردد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۴.</ref> | [[ملاصدرا]] خوف را صفتی کمالی میداند که مخصوص دنیاست. ایشان در آخرت این صفت را از کمالات باقی انسان نمیداند.<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۴۱۸/۱–۴۱۹.</ref> امامخمینی این گفته را نمیپذیرد و آن را مخصوص خوف از عذاب و عقاب میداند و معتقد است خوف ناشی از جلال در آخرت کاملتر است، بلکه خوف حاصل از عظمت حق، از لذایذ معنوی در [[آخرت]] است،<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰–۲۳۱.</ref> اما از آنجا که پس از این تجلیات جلالی، خوف حاصل از عظمت حق، به انس و طمأنینه تبدیل میشود، این خوف نیز زایل میگردد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۴.</ref> | ||
== ثمرات خوف و رجا == | == ثمرات خوف و رجا == | ||
علمای اخلاق، خوف و رجا را راهبر مردم به سوی عمل و ترک معصیت و خروج از غضب الهی میدانند؛ اما آنچه باعث سستی در اعمال و رویآوردن به دنیا و اعراض از [[خدا|خداوند]] گردد، از این قسم نبوده، بلکه مجرد غرور است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹۲/۱۱؛ نراقی، جامع السعادات، ۱۱/۳–۱۵.</ref> این دو مانند دو بال برای مقربان و سالکاناند که آنان را به مقام محمود رسانده، از خطرهای راه نجات میدهد.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۸/۷.</ref> [[امامخمینی]] نه تنها خوف را کمالی معنوی و منشأ بسیاری از فضایل نفسانی میداند، بلکه آن را سرچشمه تمام اصلاحات و مبدأ درمان تمام بیماریهای روحانی میشمرد. انسان مؤمن باید توجه بسیاری به اموری همچون عذاب و عقاب و شدت گرفتاری مرگ و برزخ و قیامت و اهوال صراط و میزان داشته باشد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸۱.</ref> | علمای اخلاق، خوف و رجا را راهبر [[مردم]] به سوی عمل و ترک معصیت و خروج از غضب الهی میدانند؛ اما آنچه باعث سستی در اعمال و رویآوردن به دنیا و اعراض از [[خدا|خداوند]] گردد، از این قسم نبوده، بلکه مجرد غرور است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹۲/۱۱؛ نراقی، جامع السعادات، ۱۱/۳–۱۵.</ref> این دو مانند دو بال برای مقربان و سالکاناند که آنان را به [[مقام محمود]] رسانده، از خطرهای راه نجات میدهد.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۸/۷.</ref> [[امامخمینی]] نه تنها خوف را کمالی معنوی و منشأ بسیاری از فضایل نفسانی میداند، بلکه آن را سرچشمه تمام اصلاحات و مبدأ درمان تمام بیماریهای روحانی میشمرد. انسان مؤمن باید توجه بسیاری به اموری همچون عذاب و عقاب و شدت گرفتاری [[مرگ]] و [[برزخ]] و قیامت و اهوال صراط و میزان داشته باشد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸۱.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |