confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
(←مرجعیت: اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
پس از درگذشت سیدمحسن حکیم، مرجع تقلید وقت، در سال ۱۳۴۹، رژیم بعثی عراق تلاش میکرد محمدحسین کاشفالغطاء را به عنوان مرجع در عراق معرفی کند.<ref>حمدانی، نظریه سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۷۵.</ref> و گفته شده علمای بغداد میخواستند امامخمینی مرجع شیعیان معرفی شود نه خویی، به شرط اینکه ایشان علیه محمدرضا پهلوی اقدام نکند؛ چون مردم عراق خودشان پس از کشتهشدن ملک فیصل از وضع جاری ناراضی بودند و نمیخواستند ایران نیز مانند عراق شود و امامخمینی نپذیرفت؛<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۰۹/۱.</ref> اما علمای نجف ازجمله سیدمحمدباقر صدر و سیدیوسف حکیم فرزند ارشد سیدمحسن حکیم، خویی را به جانشینی حکیم معرفی کردند و ایشان مرجعیت شیعیان را در عراق بر عهده گرفت.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۰۹/۱؛ حمدانی، نظریه سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۷۵.</ref> «حزب الدعوه» نیز در راستای گسترش مرجعیت وی در مناطق مختلف تلاش میکرد. امامموسی صدر نیز در کنفرانسی در لبنان خویی را اعلم معرفی کرد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۸۰۹/۲ ـ ۸۱۰.</ref> | پس از درگذشت سیدمحسن حکیم، مرجع تقلید وقت، در سال ۱۳۴۹، رژیم بعثی عراق تلاش میکرد محمدحسین کاشفالغطاء را به عنوان مرجع در عراق معرفی کند.<ref>حمدانی، نظریه سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۷۵.</ref> و گفته شده علمای بغداد میخواستند امامخمینی مرجع شیعیان معرفی شود نه خویی، به شرط اینکه ایشان علیه محمدرضا پهلوی اقدام نکند؛ چون مردم عراق خودشان پس از کشتهشدن ملک فیصل از وضع جاری ناراضی بودند و نمیخواستند ایران نیز مانند عراق شود و امامخمینی نپذیرفت؛<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۰۹/۱.</ref> اما علمای نجف ازجمله سیدمحمدباقر صدر و سیدیوسف حکیم فرزند ارشد سیدمحسن حکیم، خویی را به جانشینی حکیم معرفی کردند و ایشان مرجعیت شیعیان را در عراق بر عهده گرفت.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۰۹/۱؛ حمدانی، نظریه سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۷۵.</ref> «حزب الدعوه» نیز در راستای گسترش مرجعیت وی در مناطق مختلف تلاش میکرد. امامموسی صدر نیز در کنفرانسی در لبنان خویی را اعلم معرفی کرد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۸۰۹/۲ ـ ۸۱۰.</ref> | ||
==برخی اختلاف دیدگاهها بین خویی و امام خمینی== | ==برخی اختلاف دیدگاهها بین خویی و امام خمینی== | ||
با این حال، دیدگاهها و مواضع خویی و امامخمینی در همه مسائل یکسان نبود؛ چنانکه پس از آغاز اخراج ایرانیان از عراق، گفته شده، خویی در پاسخ نامهای دولت عراق را دولت باوقار و رفتار آنان با ایرانیان را مناسب خواند و از آن ستایش کرد و دولت عراق پاسخ وی را در مراسم حج در میان حجاج توزیع کرد.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲۶۷ | با این حال، دیدگاهها و مواضع خویی و امامخمینی در همه مسائل یکسان نبود؛ چنانکه پس از آغاز اخراج ایرانیان از عراق، گفته شده، خویی در پاسخ نامهای دولت عراق را دولت باوقار و رفتار آنان با ایرانیان را مناسب خواند و از آن ستایش کرد و دولت عراق پاسخ وی را در مراسم حج در میان حجاج توزیع کرد.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲۶۷/۱.</ref> | ||
در موضوع اخراج ایرانیان، امامخمینی برای حفظ کیان حوزه و حرمت شیعه به دیدار خویی رفت و خواستار اعلام موضع وی در مخالفت با اخراج ایرانیان شد؛ اما وی به سخنان ایشان توجهی نکرد؛<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۰۵/۱ ـ ۱۰۶ و ۱۰۸ ـ ۱۰۹؛ محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱۲۵/۱.</ref> همچنین خویی درخواست امامخمینی را در سیاهپوشکردن شهر نجف و تعطیلکردن نماز جماعت و درسها در جریان بازداشت و اعدام پنج نفر از اعضای حزب الدعوه به دست رژیم بعثی در سال ۱۳۵۲ نپذیرفت؛<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۳۶۹/۱ ـ ۳۷۰.</ref> اما در اسفند ۱۳۵۴/ صفر ۱۳۹۶ق در جریان بازداشت تعدادی از فضلای جوان حوزه نجف و دانشجویان حزب الدعوه به دست رژیم بعث، به اتهام انفجار حرم امامحسین(ع) که برخی به اعدام و برخی به حبس ابد و زندانهای طولانی محکوم شدند، گفته شده خویی در پی موضعگیری قاطع امامخمینی ناگزیر شد با ایشان همصدا از احمد حسن البکر بخشش دستگیرشدگان را بخواهد.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۳۷۱/۱ ـ ۳۷۲.</ref> درباره میزان شهریه طلاب نجف نیز که امامخمینی خواهان افزایش آن بود، نگاه یکسانی میان آن دو وجود نداشت.<ref>قوچانی، خاطرات، ۱۵۱/۱.</ref> | |||
== پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران == | == پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران == | ||