پرش به محتوا

شهوت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ آذر ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
شهوت، میل و رغبت شدید انسان به امور موافق طبع.
شهوت، میل و رغبت شدید انسان به امور موافق طبع.
==معنی==
==معنی==
شهوت، به معنای دوست داشتن <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴/۴۴۵.</ref>، اشتیاق، رغبت نفس <ref>فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۳۲۶.</ref> و خواهش و دلبستگی <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۶۸.</ref> به چیزی است که موافق میل اوست <ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۶/۱۴۴.</ref> و عفت به معنای خودداری نفس از محرمات <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۹/۲۵۳.</ref> و ابراز نیاز نکردن به خلق <ref>طریحی، مجمع البحرین، ۵/۱۰۲.</ref> است و یا حالتی برای نفس است که با آن از غلبه شهوت جلوگیری می‌کند <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۵۷۳.</ref>. شهوت در اصطلاح اخلاقی، حرکت نفس برای رسیدن به امر موافق طبع <ref>مدنی، ریاض السالکین، ۲/۳۷.</ref> و در اصطلاح فلسفی شوق به لذیذ <ref>خواجه‌نصیر، اساس الاقتباس، ۴۹۷.</ref> و کیفیتی نفسانی به معنای حرکت روح از باطن به ظاهر برای جذب ملائم <ref>ملاصدرا، الحکمة‌ المتعالیه، ۴/۱۵۰.</ref> است. قوه شهوانی از قوای سه‌گانه نفس (ناطقه، شهویه، غضبیه) است که مبدأ شهوت و شوق به لذت است و از آن به نفس بهیمی تعبیر می‌شود <ref>قطب‌الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ۴۷۹.</ref>. امام‌خمینی شهوت را مبدأ امیال و جلب منافع و لذات در خوردن، آشامیدن و مسائل جنسی می‌داند <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۹؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۴۹.</ref>.
شهوت، به معنای دوست داشتن <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴/۴۴۵.</ref>، اشتیاق، رغبت [[نفس]] <ref>فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۳۲۶.</ref> و خواهش و دلبستگی <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۶۸.</ref> به چیزی است که موافق میل اوست <ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۶/۱۴۴.</ref> و عفت به معنای خودداری نفس از [[محرمات]] <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۹/۲۵۳.</ref> و ابراز نیاز نکردن به خلق <ref>طریحی، مجمع البحرین، ۵/۱۰۲.</ref> است و یا حالتی برای نفس است که با آن از غلبه شهوت جلوگیری می‌کند <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۵۷۳.</ref>. شهوت در اصطلاح اخلاقی، حرکت نفس برای رسیدن به امر موافق طبع <ref>مدنی، ریاض السالکین، ۲/۳۷.</ref> و در اصطلاح فلسفی شوق به لذیذ <ref>خواجه‌نصیر، اساس الاقتباس، ۴۹۷.</ref> و کیفیتی نفسانی به معنای حرکت روح از باطن به ظاهر برای جذب ملائم <ref>ملاصدرا، الحکمة‌ المتعالیه، ۴/۱۵۰.</ref> است. قوه شهوانی از قوای سه‌گانه نفس (ناطقه، شهویه، غضبیه) است که مبدأ شهوت و شوق به لذت است و از آن به نفس بهیمی تعبیر می‌شود <ref>قطب‌الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ۴۷۹.</ref>. امام‌خمینی شهوت را مبدأ امیال و جلب منافع و لذات در خوردن، آشامیدن و [[مسائل جنسی]] می‌داند <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۹؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۴۹.</ref>.


از مفاهیم مرتبط با شهوت، عفت، لذت، شوق، شره و خمودی است. به گفته امام‌خمینی هنگامی که شهوت تحت مراقبت و تربیت عقل و شرع قرار گیرد و از سرکشی و افراط و تفریط خارج شود، قوه اعتدالی برای نفس پیدا می‌شود که جهت عقلی و الهی پیدا می‌کند و از آن به عفت تعبیر می‌شود <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۸.</ref>. لذت، ادراک و رسیدن به چیزی است که نزد مدرک، کمال و خیر محسوب می‌شود <ref>مدنی، ریاض السالکین، ۳/۵۱۸.</ref>. بعضی فرق آن را با شهوت در این می‌دانند که شهوت گرایش نفس به آنچه مطابق میل اوست، می‌باشد و لذت، چیزی است که نفس به سوی آن میل می‌کند <ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۱۱۶.</ref>. شوق میل و حرکت نفس است <ref>فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۳۲۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۱۹۷.</ref>. بعضی شوق را به نفس حیوانی و شهوت را به طبع حسی متعلق دانسته‌اند <ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۳/۲۴۶.</ref>. شره افراط در تبعیت از قوه شهوت <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۴.</ref> و خمودی، تفریط در آن <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۵۴ و ۳۲۱.</ref> است.
از مفاهیم مرتبط با شهوت، [[عفت]]، لذت، شوق، شره و خمودی است. به گفته امام‌خمینی هنگامی که شهوت تحت مراقبت و تربیت [[عقل]] و [[شرع]] قرار گیرد و از سرکشی و [[افراط و تفریط]] خارج شود، قوه اعتدالی برای نفس پیدا می‌شود که جهت عقلی و الهی پیدا می‌کند و از آن به عفت تعبیر می‌شود <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۸.</ref>. لذت، ادراک و رسیدن به چیزی است که نزد مدرک، کمال و خیر محسوب می‌شود <ref>مدنی، ریاض السالکین، ۳/۵۱۸.</ref>. بعضی فرق آن را با شهوت در این می‌دانند که شهوت گرایش نفس به آنچه مطابق میل اوست، می‌باشد و لذت، چیزی است که نفس به سوی آن میل می‌کند <ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۱۱۶.</ref>. شوق میل و حرکت نفس است <ref>فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۳۲۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۱۹۷.</ref>. بعضی شوق را به نفس حیوانی و شهوت را به طبع حسی متعلق دانسته‌اند <ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۳/۲۴۶.</ref>. شره افراط در تبعیت از قوه شهوت <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۴.</ref> و خمودی، تفریط در آن <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۵۴ و ۳۲۱.</ref> است.
==پیشینه==
==پیشینه==
شهوت غریزه‌ای بسیار نیرومند در بشر است که همواره او را به تحرک واداشته است؛ به‌ گونه‌ای که لازمه زندگی بشر در دنیا و برآوردن نیازهای مختلف روحی، جسمی و وسیله ارتباط با دوستان است <ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۵۶۸؛ فلسفی، گفتار، ۳۵۱.</ref>. ادیان الهی با برحذر کردن مردم از استفاده بی‌محدودیت از این غریزه انسانی از سویی و بیان فایده‌های دنیوی و پاداش‌های اخروی، سعی کرده‌اند این قوه را در مسیر صحیح خود قرار دهند <ref>سبزواری، مواهب الرحمن، ۵/۱۱۲.</ref>؛ البته در بعضی از ادیان، مانند مسیحیت، اعتقاد به رهبانیت سبب شد که نسبت به ارضای غریزه شهوت، دید منفی ایجاد شود؛ اما اسلام هرگز به نیروی شهوت، همچنین غرایز دیگر بشر، دید منفی ندارد، بلکه با لجام‌گسیختگی و اسارت انسان در برابر غرایز و غفلت از بُعد فطری و طبیعی این نیروی خدادادی مخالف است <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۶۲ ـ ۵۶۳ و ۱۹/۷۹.</ref>؛ از‌ این‌‌رو قرآن کریم بر استفاده صحیح از نیروی شهوت تأکید جسته و پیروی از شهوت جنسی را نکوهش کرده است <ref>نساء، ۲۷؛ مریم، ۵۹.</ref>؛ همچنین با بیان داستان قوم لوط که در استفاده از قوه شهوانی انحراف داشتند، به آثار دنیوی و اخروی آن توجه داده است <ref>عنکبوت، ۲۸ ـ ۳۵؛ هود، ۷۷ ـ ۸۳.</ref>. در روایات نیز به این مهم توجه شده و ابوابی به آن اختصاص یافته است <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۵/۲۰۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۶۸/۳۵۸.</ref>. در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) یکی از روح‌هایی که در تمام اصناف بشر مشترک است، روح شهوت شمرده شده که کار آن کسب لذت طعام و نکاح است <ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۸۲ ـ ۲۸۳.</ref>.
شهوت غریزه‌ای بسیار نیرومند در بشر است که همواره او را به تحرک واداشته است؛ به‌ گونه‌ای که لازمه زندگی بشر در دنیا و برآوردن نیازهای مختلف روحی، جسمی و وسیله ارتباط با دوستان است <ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۵۶۸؛ فلسفی، گفتار، ۳۵۱.</ref>. ادیان الهی با برحذر کردن مردم از استفاده بی‌محدودیت از این غریزه انسانی از سویی و بیان فایده‌های دنیوی و پاداش‌های اخروی، سعی کرده‌اند این قوه را در مسیر صحیح خود قرار دهند <ref>سبزواری، مواهب الرحمن، ۵/۱۱۲.</ref>؛ البته در بعضی از ادیان، مانند [[مسیحیت]]، اعتقاد به [[رهبانیت]] سبب شد که نسبت به ارضای غریزه شهوت، دید منفی ایجاد شود؛ اما [[اسلام]] هرگز به نیروی شهوت، همچنین غرایز دیگر بشر، دید منفی ندارد، بلکه با لجام‌گسیختگی و اسارت انسان در برابر غرایز و غفلت از بُعد فطری و طبیعی این نیروی خدادادی مخالف است <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۶۲ ـ ۵۶۳ و ۱۹/۷۹.</ref>؛ از‌ این‌‌رو [[قرآن کریم]] بر استفاده صحیح از نیروی شهوت تأکید جسته و پیروی از شهوت جنسی را نکوهش کرده است <ref>نساء، ۲۷؛ مریم، ۵۹.</ref>؛ همچنین با بیان داستان [[قوم لوط]] که در استفاده از قوه شهوانی انحراف داشتند، به آثار دنیوی و اخروی آن توجه داده است <ref>عنکبوت، ۲۸ ـ ۳۵؛ هود، ۷۷ ـ ۸۳.</ref>. در روایات نیز به این مهم توجه شده و ابوابی به آن اختصاص یافته است <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۵/۲۰۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۶۸/۳۵۸.</ref>. در روایتی از [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] یکی از روح‌هایی که در تمام اصناف بشر مشترک است، روح شهوت شمرده شده که کار آن کسب لذت طعام و نکاح است <ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۸۲ ـ ۲۸۳.</ref>.


حکما، شهوت و قوه شهوانی را در آثار خود بررسی کرده‌اند؛ چنان‌که افلاطون نفس را به سه بخش قوه عاقله، قوه غضبیه و قوه شهویه تقسیم می‌کند <ref>← فارابی، الجمع بین رأی الحکیمین، ۱۴.</ref>. ارسطو را می‌توان از نخستین ‌اندیشمندانی دانست که از قوه شهوانی و اعتدال در آن بحث کرده است <ref>ارسطو، علم الاخلاق، ۲/۱۶۰.</ref>. در میان حکمای اسلامی نیز ابن‌مسکویه، بحث اعتدال قوا را بر اساس اخلاق ارسطویی بنا نهاده و بابی به آن اختصاص داده است <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷ و ۱۰۷.</ref>. در علم اخلاق نیز در بحث از قوای نفس و بحث از صفات پسندیده و صفات رذیله و اعتدال قوا، شهوت بررسی شده است. علمای اخلاق به مباحثی چون چگونگی از ‌بین‌بردن شهوت افراطی شکم و فرج <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۵۷؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۵/۱۵۷.</ref>، بیان فضیلت مخالفت با شهوت <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۴۷؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۶/۱۸۵.</ref>، ضعیف‌کردن قوه شهوت <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۲/۵۹.</ref>، اعتدال در آن <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۳۸.</ref> و مفاسد افراط در پیروی از آن <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۵.</ref> پرداخته‌اند.
حکما، شهوت و قوه شهوانی را در آثار خود بررسی کرده‌اند؛ چنان‌که [[افلاطون]] نفس را به سه بخش قوه عاقله، [[قوه غضبیه]] و [[قوه شهویه]] تقسیم می‌کند <ref>← فارابی، الجمع بین رأی الحکیمین، ۱۴.</ref>. [[ارسطو]] را می‌توان از نخستین ‌اندیشمندانی دانست که از قوه شهوانی و اعتدال در آن بحث کرده است <ref>ارسطو، علم الاخلاق، ۲/۱۶۰.</ref>. در میان [[حکمای اسلامی]] نیز [[ابن‌مسکویه]]، بحث اعتدال قوا را بر اساس اخلاق ارسطویی بنا نهاده و بابی به آن اختصاص داده است <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷ و ۱۰۷.</ref>. در [[علم اخلاق]] نیز در بحث از قوای نفس و بحث از صفات پسندیده و [[صفات رذیله]] و اعتدال قوا، شهوت بررسی شده است. علمای اخلاق به مباحثی چون چگونگی از ‌بین‌بردن شهوت افراطی شکم و فرج <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۵۷؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۵/۱۵۷.</ref>، بیان فضیلت مخالفت با شهوت <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۴۷؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۶/۱۸۵.</ref>، ضعیف‌کردن قوه شهوت <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۲/۵۹.</ref>، [[اعتدال]] در آن <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۳۸.</ref> و مفاسد افراط در پیروی از آن <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۵.</ref> پرداخته‌اند.


امام‌خمینی در آثار خود شهوت را از دیدگاه اخلاقی، فلسفی و عرفانی بررسی کرده است. ایشان به اعتدال در قوه شهویه برای رسیدن به کمالات و سعادت انسانی اشاره کرده و به لزوم اعتدال در این قوه <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۶.</ref> و راه تعدیل آن <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۵ ـ ۴۶.</ref>، همچنین آثار افراط در آن <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۶۰۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۲۷.</ref> پرداخته است. ایشان عمده ‌مباحث اخلاقی دراین‌باره را در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل مطرح کرده است. همچنین به احکام شهوت و مباحث فقهی مربوط به آن، مانند احکام نگاه و ازدواج در کتب فقهی خود پرداخته است <ref>امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۹۶۸؛ امام‌خمینی، وسیلة النجاة، ۶۹۵.</ref>.
امام‌خمینی در آثار خود شهوت را از دیدگاه اخلاقی، فلسفی و عرفانی بررسی کرده است. ایشان به اعتدال در قوه شهویه برای رسیدن به کمالات و [[سعادت و شقاوت|سعادت]] انسانی اشاره کرده و به لزوم اعتدال در این قوه <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۶.</ref> و راه تعدیل آن <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۵ ـ ۴۶.</ref>، همچنین آثار افراط در آن <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۶۰۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۲۷.</ref> پرداخته است. ایشان عمده ‌مباحث اخلاقی دراین‌باره را در [[شرح حدیث جنود عقل و جهل|کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل]] مطرح کرده است. همچنین به احکام شهوت و مباحث فقهی مربوط به آن، مانند احکام نگاه و [[ازدواج]] در کتب فقهی خود پرداخته است <ref>امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۹۶۸؛ امام‌خمینی، وسیلة النجاة، ۶۹۵.</ref>.
==حقیقت و ویژگی‌ها==
==حقیقت و ویژگی‌ها==
امام‌خمینی مانند دیگر حکما <ref>ارسطو، فی النفس، ۳۵؛ شهرزوری، رسائل الشجرة الالهیة، ۱/۴۷۹؛ ملاصدرا، الحکمة‌ المتعالیه، ۹/۸۸.</ref>، قوه شهویه را یکی از ارکان قوای انسانی و نخستین قوه‏ای می‌داند که در وجود آدمی ظهور پیدا می‏کند <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۵.</ref>. این قوه سبب شوق به آنچه موافق میل اوست، می‌باشد و دارای انواعی است؛ مانند شهوت در غذا، شهوت در لذت جنسی، شهوت در جمع مال و جاه <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۸۴.</ref>. همچنین ایشان مانند دیگر علمای اخلاق <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷ و ۱۰۱؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۱۰۵.</ref>، از این قوه در صورت افراط در تبعیت از شهوت نکاح و طعام به «شَرِه» که از رذایل قوه شهویه است <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۴.</ref> و در صورت تفریط، به «خُمود» <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۲۱.</ref> تعبیر می‌کند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۷۷ ـ ۳۷۸.</ref>. به اعتقاد ایشان «شَرِه»، حریص‌بودن در لذّات، بیش از حد متعارف عقلی و شرعی و زیادتر از حد نیاز است که در بعضی از روایات <ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۱.</ref> از آن به صفت «تهتّک» تعبیر شده است <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۸.</ref>. این حرص در طلب امور دنیوی و آنچه مورد علاقه نفس است، در انسان حد و مرزی ندارد و امری فطری و جبلی است. البته اهل معرفت با این فطرت، بسیاری از معارف را اثبات می‌کنند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۵۱.</ref> {{ببینید|فطرت}}.
[[امام‌خمینی]] مانند دیگر حکما <ref>ارسطو، فی النفس، ۳۵؛ شهرزوری، رسائل الشجرة الالهیة، ۱/۴۷۹؛ ملاصدرا، الحکمة‌ المتعالیه، ۹/۸۸.</ref>، قوه شهویه را یکی از ارکان قوای انسانی و نخستین قوه‏ای می‌داند که در وجود آدمی ظهور پیدا می‏کند <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۵.</ref>. این قوه سبب شوق به آنچه موافق میل اوست، می‌باشد و دارای انواعی است؛ مانند شهوت در غذا، شهوت در [[لذت جنسی]]، شهوت در جمع مال و [[جاه]] <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۸۴.</ref>. همچنین ایشان مانند دیگر علمای اخلاق <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷ و ۱۰۱؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۱۰۵.</ref>، از این قوه در صورت افراط در تبعیت از شهوت نکاح و طعام به «شَرِه» که از رذایل قوه شهویه است <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۴.</ref> و در صورت تفریط، به «خُمود» <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۲۱.</ref> تعبیر می‌کند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۷۷ ـ ۳۷۸.</ref>. به اعتقاد ایشان «شَرِه»، حریص‌بودن در لذّات، بیش از حد متعارف عقلی و شرعی و زیادتر از حد نیاز است که در بعضی از روایات <ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۱.</ref> از آن به صفت «تهتّک» تعبیر شده است <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۸.</ref>. این [[حرص]] در طلب امور دنیوی و آنچه مورد علاقه نفس است، در انسان حد و مرزی ندارد و امری فطری و جبلی است. البته اهل معرفت با این فطرت، بسیاری از معارف را اثبات می‌کنند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۵۱.</ref> {{ببینید|فطرت}}.


به اعتقاد امام‌خمینی عفت و حیا از فطریات انسانی و از جنود عقل است و در مقابل، هتک، فحشا و بی‌حیایی، برخلاف فطرت و از جنود جهل و ابلیس است؛ از این‌رو در نهاد انسان، عشق به عفت و حیا و تنفر از هتک و بی‌حیایی وجود دارد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۹.</ref>؛ همچنین این قوه مایل به ملایمات خود است و به این نکته نظر ندارد که نتیجه فعل او چیست و اگر انسان جلوی این قوه عاصی را نگیرد، هلاک می‌شود <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۵.</ref>. ایشان با سه بیان، عفت را مقتضای فطرت انسانی معرفی می‌کند. نخست آنکه عفت، نقطه اعتدال میان دو حد افراط (شره) و تفریط (خمود) است. طبق این بیان، «عفت» به منزله نوع و «عدالت در قوا» به منزله جنس آن است. از آنجا‌که عدالت در قوا امری فطری است، «نوع» تحت آن نیز مقتضای فطرت است. دوم آنکه خضوع و فرمانبری از کامل (عقل و دین)، امری فطری است؛ از این‌رو عفت که فرمانبرداری از حکم عقل در شهوات است، امری فطری است. سوم آنکه عفت و حیا از صفاتی است که تمام انسان‌ها در حسن آن متفق‌اند؛ چنان‌که از تهتک، بی‌حیایی و فحشا منزجر هستند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۹.</ref> {{ببینید|فطرت}}.
به اعتقاد امام‌خمینی عفت و [[حیا]] از فطریات انسانی و از جنود [[عقل]] است و در مقابل، هتک، [[فحشا]] و بی‌حیایی، برخلاف فطرت و از جنود جهل و [[ابلیس]] است؛ از این‌رو در نهاد انسان، [[عشق]] به عفت و حیا و تنفر از هتک و بی‌حیایی وجود دارد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۹.</ref>؛ همچنین این قوه مایل به ملایمات خود است و به این نکته نظر ندارد که نتیجه فعل او چیست و اگر انسان جلوی این قوه عاصی را نگیرد، هلاک می‌شود <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۵.</ref>. ایشان با سه بیان، عفت را مقتضای فطرت انسانی معرفی می‌کند. نخست آنکه عفت، نقطه اعتدال میان دو حد افراط (شره) و تفریط (خمود) است. طبق این بیان، «عفت» به منزله نوع و «عدالت در قوا» به منزله جنس آن است. از آنجا‌که عدالت در قوا امری فطری است، «نوع» تحت آن نیز مقتضای فطرت است. دوم آنکه خضوع و فرمانبری از کامل ([[عقل]] و [[دین]])، امری فطری است؛ از این‌رو عفت که فرمانبرداری از حکم عقل در شهوات است، امری فطری است. سوم آنکه عفت و حیا از صفاتی است که تمام انسان‌ها در حسن آن متفق‌اند؛ چنان‌که از تهتک، بی‌حیایی و فحشا منزجر هستند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۹.</ref> {{ببینید|فطرت}}.
==حکمت و ضرورت قوه شهوت==
==حکمت و ضرورت قوه شهوت==
علمای اخلاق برای قوه شهوت، دو حکمت نوعی و شخصی بیان کرده‌اند. آنان ازجمله حکمت‌های نوعی وجود قوه شهوت در انسان را بقای نسل <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۸۱.</ref> و ازجمله حکمت‌های شخصی آن را صحت بدن دانسته‌اند؛ زیرا تحصیل شناخت پروردگار، سعی در عبادت او، کسب فضایل، دفع رذایل و تحصیل سعادت، متوقف بر قوت و صحت بدن است و قوه شهوت و طلب امور لذیذه، مانند غذاها و امثال آن، موجب حفظ بدن است <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref>؛ از این‌رو، خمودی در قوه شهوت، نکوهش شده است <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۹.</ref>. در شریعت اسلام نیز با تشویق به نکاح <ref>کلینی، الکافی، ۵/۳۲۹.</ref>، این امر موجب حفظ نیمی از دین و حفظ انسان از وساوس شیطان شمرده شده است <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۱۴ ـ ۱۵.</ref>.
علمای اخلاق برای قوه شهوت، دو حکمت نوعی و شخصی بیان کرده‌اند. آنان ازجمله حکمت‌های نوعی وجود قوه شهوت در انسان را بقای نسل <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۸۱.</ref> و ازجمله حکمت‌های شخصی آن را صحت بدن دانسته‌اند؛ زیرا تحصیل شناخت پروردگار، سعی در عبادت او، کسب فضایل، دفع رذایل و تحصیل سعادت، متوقف بر قوت و صحت بدن است و قوه شهوت و طلب امور لذیذه، مانند غذاها و امثال آن، موجب حفظ بدن است <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref>؛ از این‌رو، خمودی در قوه شهوت، نکوهش شده است <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۹.</ref>. در [[شریعت اسلام]] نیز با تشویق به [[نکاح]] <ref>کلینی، الکافی، ۵/۳۲۹.</ref>، این امر موجب حفظ نیمی از دین و حفظ انسان از وساوس [[شیطان]] شمرده شده است <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۱۴ ـ ۱۵.</ref>.


امام‌خمینی معتقد است قوه شهوت از قوای شریفی است که حق‌تعالی، در حیوان و انسان، برای حفظ و بقای شخص و نوع آنان به ودیعه نهاده است <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۹ ـ ۲۸۰.</ref> و در صورت نبود این قوه، اصل وجود انسان به واسطه حوادث خارجی و داخلی، رو به فنا و زوال می‌رود. به باور ایشان، شهوت، ذاتی بشر است و انسان نیز ناگزیر از به‌کار‌بستن آن است؛ ولی در چگونگی به‌کارگیری آن، نیازمند هدایت انبیاست <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۳۶ ـ ۳۳۷.</ref>.
امام‌خمینی معتقد است قوه شهوت از قوای شریفی است که حق‌تعالی، در حیوان و انسان، برای حفظ و بقای شخص و نوع آنان به ودیعه نهاده است <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۹ ـ ۲۸۰.</ref> و در صورت نبود این قوه، اصل وجود انسان به واسطه حوادث خارجی و داخلی، رو به فنا و زوال می‌رود. به باور ایشان، شهوت، ذاتی بشر است و انسان نیز ناگزیر از به‌کار‌بستن آن است؛ ولی در چگونگی به‌کارگیری آن، نیازمند هدایت انبیاست <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۳۶ ـ ۳۳۷.</ref>.
خط ۲۱: خط ۲۱:
اندیشمندان الهی اعتدال در قوه شهویه را امری لازم شمرده‌اند که به واسطه اطاعت از قوه عاقله و اطاعت ‌نکردن از دستورهای قوه شهویه به دست می‌آید <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۳۸ ـ ۱۳۹؛ خواجه‌نصیر، اخلاق ناصری، ۵۳ ـ ۵۴؛ مدنی، ریاض السالکین، ۳/۳۳۷.</ref>. به اعتقاد آنان، اعتدال در قوا سبب رسیدن به فضایل اخلاقی و سعادت می‌شود <ref>ارسطو، علم الاخلاق، ۲/۱۶۱؛ ملاصدرا، الحکمة‌ المتعالیه، ۷/۶۲.</ref>.
اندیشمندان الهی اعتدال در قوه شهویه را امری لازم شمرده‌اند که به واسطه اطاعت از قوه عاقله و اطاعت ‌نکردن از دستورهای قوه شهویه به دست می‌آید <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۳۸ ـ ۱۳۹؛ خواجه‌نصیر، اخلاق ناصری، ۵۳ ـ ۵۴؛ مدنی، ریاض السالکین، ۳/۳۳۷.</ref>. به اعتقاد آنان، اعتدال در قوا سبب رسیدن به فضایل اخلاقی و سعادت می‌شود <ref>ارسطو، علم الاخلاق، ۲/۱۶۱؛ ملاصدرا، الحکمة‌ المتعالیه، ۷/۶۲.</ref>.


امام‌خمینی معتقد است قوه شهوت در صورتی که از حد اعتدال خود فراتر نرود و از چارچوب قوانین عقلی و الهی خارج نشود، سعادت بشری را در پی خواهد داشت؛ اما اگر از حد اعتدال به جانب افراط یا تفریط کشیده شود، افزون بر اینکه سبب تحصیل سعادت نمی‌شود، مایه بدبختی و شقاوت نیز خواهد شد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۸۰.</ref>. اگر این قوه تسلیم عقل سلیم و آموزه‌های انبیا(ع) شود، از لشکر رحمانی خواهد بود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۶؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۳.</ref> و در صورت اعتدال در شهوت و مراعات قوانین، انسان می‏تواند به ترقیات روحی، سعادت ابدی و حیات ملکوتی دست یابد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۶۲.</ref>. از این‌رو ایشان دستور پیامبران(ع) به نکاح را عین توجه‌دادن مردم به روحانیت انسان و دعوت به عالم نور و کمال دانسته است؛ زیرا سبب می‌شود شهوت در انسان در مسیر خود قرار گیرد و انسان به کمال خود راه یابد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۳۶.</ref>؛ چنان‌که اگر غذایی که انسان بر اساس شهوت از آن استفاده می‌کند، حلال باشد، موجب نورانیت قلب می‌شود؛ بنابراین از قوه شهوت می‌توان برای عبادت استفاده کرد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۶۲.</ref>.
امام‌خمینی معتقد است قوه شهوت در صورتی که از حد اعتدال خود فراتر نرود و از چارچوب قوانین عقلی و الهی خارج نشود، سعادت بشری را در پی خواهد داشت؛ اما اگر از حد اعتدال به جانب افراط یا تفریط کشیده شود، افزون بر اینکه سبب تحصیل سعادت نمی‌شود، مایه بدبختی و [[سعادت و شقاوت|شقاوت]] نیز خواهد شد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۸۰.</ref>. اگر این قوه تسلیم [[عقل سلیم]] و آموزه‌های انبیا(ع) شود، از لشکر رحمانی خواهد بود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۶؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۳.</ref> و در صورت اعتدال در شهوت و مراعات قوانین، انسان می‏تواند به ترقیات روحی، سعادت ابدی و حیات ملکوتی دست یابد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۶۲.</ref>. از این‌رو ایشان دستور [[پیامبران(ع)]] به نکاح را عین توجه‌دادن مردم به روحانیت انسان و دعوت به عالم نور و کمال دانسته است؛ زیرا سبب می‌شود شهوت در انسان در مسیر خود قرار گیرد و انسان به کمال خود راه یابد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۳۶.</ref>؛ چنان‌که اگر غذایی که انسان بر اساس شهوت از آن استفاده می‌کند، حلال باشد، موجب نورانیت [[قلب]] می‌شود؛ بنابراین از قوه شهوت می‌توان برای [[عبادت]] استفاده کرد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۶۲.</ref>.


قرآن کریم با وضع مجازات‌های سنگین بر اعمال خارج از حد و مرز عقل و شرع در غریزه جنسی <ref>نور، ۲؛ فرقان، ۶۸.</ref> و گاه با وعده‏های نیکو به پرهیزکاران <ref>نساء، ۳۱.</ref>، به تعدیل این غریزه پرداخته است. در روایات نیز بر جهاد با نفس <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۲۴۲.</ref> و منع افراط در شهوت تأکید شده <ref>صدوق، من ‌لایحضره الفقیه، ۴/۳۹۰ ـ ۳۹۱.</ref>، انسان را از فرجام شوم و ناخوشایند شهوترانی و اعمالی که شهوت را در انسان بر می‌انگیزد، مانند نگاه به نامحرم پرهیز داده است <ref>کلینی، الکافی، ۵/۵۴۱ و ۵۵۴ ـ ۵۵۹.</ref>.
[[قرآن کریم]] با وضع مجازات‌های سنگین بر اعمال خارج از حد و مرز عقل و شرع در [[غریزه جنسی]] <ref>نور، ۲؛ فرقان، ۶۸.</ref> و گاه با وعده‏های نیکو به پرهیزکاران <ref>نساء، ۳۱.</ref>، به تعدیل این غریزه پرداخته است. در روایات نیز بر [[جهاد با نفس]] <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۲۴۲.</ref> و منع افراط در شهوت تأکید شده <ref>صدوق، من ‌لایحضره الفقیه، ۴/۳۹۰ ـ ۳۹۱.</ref>، انسان را از فرجام شوم و ناخوشایند شهوترانی و اعمالی که شهوت را در انسان بر می‌انگیزد، مانند نگاه به نامحرم پرهیز داده است <ref>کلینی، الکافی، ۵/۵۴۱ و ۵۵۴ ـ ۵۵۹.</ref>.


علمای اخلاق با تأکید بر مقدم‌بودن پیشگیری و مهار نفس در این امور، دو راه علمی و عملی برای تعدیل قوه شهویه نشان داده‌اند: درمان علمی، ‌اندیشیدن در عاقبت زشت و یادآوری معایب افراط در شهوت <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۵.</ref> و درمان عملی، محدودکردن قوه شهوت، مانند کم‌کردن غذا، مواظبت از نگاه‌های آلوده، کنترل خیال، پرهیز از سخن بیهوده و دوری‌ کردن از خلوت با زنان است <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۲/۵۷ ـ ۵۸؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۸.</ref>.
علمای اخلاق با تأکید بر مقدم‌بودن پیشگیری و مهار نفس در این امور، دو راه علمی و عملی برای تعدیل قوه شهویه نشان داده‌اند: درمان علمی، ‌اندیشیدن در عاقبت زشت و یادآوری معایب افراط در شهوت <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۵.</ref> و درمان عملی، محدودکردن قوه شهوت، مانند کم‌کردن غذا، مواظبت از نگاه‌های آلوده، کنترل خیال، پرهیز از سخن بیهوده و دوری‌ کردن از خلوت با زنان است <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۲/۵۷ ـ ۵۸؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۸.</ref>.


امام‌خمینی نیز دو راه علمی و عملی برای تعدیل شهوت نشان داده است. ایشان راه‌کار علمی چیرگی بر شهوت را در اصل موازنه و مقایسه قوا می‌داند که شخص عاقل می‏باید سود و زیان هر یک از اخلاق فاسد و ملکات زشت را که زاییده شهوت، غضب، وهم و شیطان است، با سود و زیان هر یک از اخلاق نیک، فضیلت‌ها و ملکات که از ناحیه شرع و عقل است، مقایسه کند تا به‌آسانی بتواند به برتری اخلاق نیک حکم دهد و از چیرگی شهوت خلاصی یابد <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۸.</ref>. همچنین ایشان یکی از راه‌های تعدیل شهوت را کنترل خیال <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۷ ـ ۱۸؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۳ ـ ۴۴.</ref>، تفکر در احوال گذشتگان و داستان‌های قرآنی <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۷۸.</ref> می‌داند. ایشان راه عملی تعدیل شهوت را همت‌گماردن بر انجام اعمالی که خلاف میل درونی است، می‌داند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵.</ref>؛ همچنین انجام روزه خالصانه را نیز سبب اعراض از شهوات و اجتناب از لذایذ و انقطاع از غیر خداوند می‌شمارد <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۳۸ ـ ۳۹.</ref>.
امام‌خمینی نیز دو راه علمی و عملی برای تعدیل شهوت نشان داده است. ایشان راه‌کار علمی چیرگی بر شهوت را در اصل موازنه و مقایسه قوا می‌داند که شخص عاقل می‏باید سود و زیان هر یک از اخلاق فاسد و ملکات زشت را که زاییده شهوت، [[غضب]]، [[وهم]] و [[شیطان]] است، با سود و زیان هر یک از اخلاق نیک، فضیلت‌ها و ملکات که از ناحیه شرع و عقل است، مقایسه کند تا به‌آسانی بتواند به برتری اخلاق نیک حکم دهد و از چیرگی شهوت خلاصی یابد <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۸.</ref>. همچنین ایشان یکی از راه‌های تعدیل شهوت را کنترل خیال <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۷ ـ ۱۸؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۳ ـ ۴۴.</ref>، تفکر در احوال گذشتگان و داستان‌های قرآنی <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۷۸.</ref> می‌داند. ایشان راه عملی تعدیل شهوت را همت‌گماردن بر انجام اعمالی که خلاف میل درونی است، می‌داند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵.</ref>؛ همچنین انجام [[روزه]] خالصانه را نیز سبب اعراض از شهوات و اجتناب از لذایذ و انقطاع از غیر خداوند می‌شمارد <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۳۸ ـ ۳۹.</ref>.
==پیامدهای شهوت‌گرایی==
==پیامدهای شهوت‌گرایی==
قرآن کریم از اقوامی سخن گفته است که در نتیجه پیروی از شهوت‌های لجام‌گسیخته و نامشروع و سرپیچی از فرمان‌های پیامبران‌شان، به انواع عذاب‌ها و گرفتاری‌ها مبتلا شده‌اند <ref>مریم، ۵۹؛ اعراف، ۸۰ ـ ۸۴.</ref>. در روایات متعدد به آفات پیروی از شهوت و افراط در آن اشاره شده است؛ ازجمله اطاعت از شهوت، موجب فساد دین <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۳۰۴.</ref> و عقل <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۶۵.</ref> و به‌وجود آمدن ‌اندوه و حزن دایمی در قلب آدمی <ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۵۱.</ref> می‌شود. در مقابل، ترک شهوت (غیر ضروری) بالاترین مرتبه تقوا <ref>لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ۲۶۳.</ref> و موجب مصون‌ماندن از آفات <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۳۰۵.</ref> شمرده شده است.
قرآن کریم از اقوامی سخن گفته است که در نتیجه پیروی از شهوت‌های لجام‌گسیخته و نامشروع و سرپیچی از فرمان‌های پیامبران‌شان، به انواع عذاب‌ها و گرفتاری‌ها مبتلا شده‌اند <ref>مریم، ۵۹؛ اعراف، ۸۰ ـ ۸۴.</ref>. در روایات متعدد به آفات پیروی از شهوت و افراط در آن اشاره شده است؛ ازجمله اطاعت از شهوت، موجب فساد [[دین]] <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۳۰۴.</ref> و [[عقل]] <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۶۵.</ref> و به‌وجود آمدن ‌اندوه و حزن دایمی در قلب آدمی <ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۵۱.</ref> می‌شود. در مقابل، ترک شهوت (غیر ضروری) بالاترین مرتبه تقوا <ref>لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ۲۶۳.</ref> و موجب مصون‌ماندن از آفات <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۳۰۵.</ref> شمرده شده است.


علمای اخلاق پیامدهایی برای افراط در شهوت‌ ذکر کرده‌اند؛ چنان‌که حرص در طعام، موجب حصول امراض و آفات <ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۵/۱۴۵ و ۱۷۰.</ref> و زیاده‌روی در آمیزش، سبب مغلوب‌شدن قوه عاقله و قوه دین شده، خوف خدا را از دل زایل می‌کند <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۵.</ref>؛ همچنان‌که حرص بر مال و شهوت بر جمع آن، موجب ترک واجبات مالی می‌شود <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref>.
علمای اخلاق پیامدهایی برای افراط در شهوت‌ ذکر کرده‌اند؛ چنان‌که [[حرص]] در طعام، موجب حصول امراض و آفات <ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۵/۱۴۵ و ۱۷۰.</ref> و زیاده‌روی در آمیزش، سبب مغلوب‌شدن [[قوه عاقله]] و قوه دین شده، [[خوف خدا]] را از دل زایل می‌کند <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۱۵.</ref>؛ همچنان‌که حرص بر مال و شهوت بر جمع آن، موجب ترک واجبات مالی می‌شود <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref>.


امام‌خمینی معتقد است خروج قوه شهویه از حد خود و پیروی از شهوت نامشروع، مایه شقاوت نوع بشر، از هم ‌پاشیده‌شدن نظام و شرافت انسانی و در نتیجه هلاکت است؛ چنان‌که استفاده بی‌موقع و برخلاف میزان عقل از شهوت آمیزش، موجب قطع نسل و ابتلا به امراض گوناگون می‌گردد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref>. به اعتقاد ایشان، از آنجا‌که قوه شهوت آدمی محدود نیست، اگر افسار شهوت در آدمی رها گردد، انسان به هیچ مرتبه‏ای قانع نخواهد گشت و به دنبال هر لذتی، لذات دیگری می‏طلبد و این سبب انباشته‌شدن حجاب‌های ظلمانی برای انسان <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۸۴.</ref> و دورشدن از کمال انسانی می‌شود؛ تا آنجاکه نور ایمان و عقل خاموش می‌شود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۶۸ ـ ۱۶۹.</ref> و به هیچ‌یک از مقامات معنوی و روحانی نایل نمی‌گردد و استقلال و عزت نفس که از بزرگ‌ترین مقامات و کمالات روحانی است، هرگز بروز نمی‌کند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵۸؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۳۸.</ref>. نتیجه آن نیز آلودگی قلب به شهوت افراطی، نقش‌بستن منیّت و خودخواهی در قلب آدمی و انجام اعمال در جهت رضای نفس است؛ تا جایی که به درجه حیوانیت خواهد رسید و از فطرت خود سقوط می‌کند <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۱۵.</ref> و تمام اعمال ظاهری و باطنی آدمی رنگ شیطانی به خود می‌گیرد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۲۷.</ref>. به باور ایشان، انسان مطیع شهوت، بنده و فرمانبری است که با کمال خضوع، از شهواتش پیروی می‌کند؛ تا کار به جایی می‌رسد که اطاعت شهواتش را بر اطاعت خداوند مقدم می‌دارد؛ در این صورت، عزت، آزادگی و آزادمردی از قلبش بیرون می‌رود و غبار ذلت و فقر بر نفس وی می‌نشیند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵۵.</ref>.
امام‌خمینی معتقد است خروج قوه شهویه از حد خود و پیروی از شهوت نامشروع، مایه شقاوت نوع بشر، از هم ‌پاشیده‌شدن نظام و شرافت انسانی و در نتیجه هلاکت است؛ چنان‌که استفاده بی‌موقع و برخلاف میزان عقل از شهوت آمیزش، موجب قطع نسل و ابتلا به امراض گوناگون می‌گردد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref>. به اعتقاد ایشان، از آنجا‌که قوه شهوت آدمی محدود نیست، اگر افسار شهوت در آدمی رها گردد، انسان به هیچ مرتبه‏ای قانع نخواهد گشت و به دنبال هر لذتی، لذات دیگری می‏طلبد و این سبب انباشته‌شدن [[حجاب‌های ظلمانی]] برای انسان <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۸۴.</ref> و دورشدن از کمال انسانی می‌شود؛ تا آنجاکه نور ایمان و عقل خاموش می‌شود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۶۸ ـ ۱۶۹.</ref> و به هیچ‌یک از مقامات معنوی و روحانی نایل نمی‌گردد و استقلال و [[عزت نفس]] که از بزرگ‌ترین مقامات و کمالات روحانی است، هرگز بروز نمی‌کند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵۸؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۳۸.</ref>.


بنابر نظر امام‌خمینی، غلبه و تسلّط قوه شهوت بر سایر قوا سبب می‌شود هر عملی که از انسان صادر می‌شود، به میل و قوه شهوت باشد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۶۰۵.</ref>. این امر، منجر به رو آوردن دل به دنیا و اشتیاق روزافزون به آن <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۷.</ref> و پشت‌کردن به آخرت می‏گردد؛ در نتیجه تاریکی دل آدمی را به‌ طور کامل دربر می‌گیرد و همواره در فکر تجاوز، جمع مال دنیا و به‌ دست ‌آوردن شهوت است. این مسئله سبب می‌شود آدمی از توجه به عالم بالا منصرف گردد و همچون انباری انباشته از اخلاق فاسد، مانند حب جاه، ریاست‌طلبی، خودبینی، شهوت‌رانی، غضب و بخل گردد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۳۱.</ref>؛ تا آنجا‌که قرائت قرآن و تحصیل علم همه به فرمان شهوت انجام می‌گیرد و قوه عاقله در خدمت نفس اماره قرار گرفته، از کارکنان قوه شهویه در انسان می‌‌گردد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۶۰۵.</ref>.
نتیجه آن نیز آلودگی [[قلب]] به شهوت افراطی، نقش‌بستن منیّت و خودخواهی در قلب آدمی و انجام اعمال در جهت رضای نفس است؛ تا جایی که به درجه حیوانیت خواهد رسید و از فطرت خود سقوط می‌کند <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۱۵.</ref> و تمام اعمال ظاهری و باطنی آدمی رنگ شیطانی به خود می‌گیرد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۲۷.</ref>. به باور ایشان، انسان مطیع شهوت، بنده و فرمانبری است که با کمال [[خضوع]]، از شهواتش پیروی می‌کند؛ تا کار به جایی می‌رسد که اطاعت شهواتش را بر اطاعت خداوند مقدم می‌دارد؛ در این صورت، عزت، آزادگی و آزادمردی از قلبش بیرون می‌رود و غبار ذلت و [[فقر]] بر نفس وی می‌نشیند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵۵.</ref>.
 
بنابر نظر امام‌خمینی، غلبه و تسلّط قوه شهوت بر سایر قوا سبب می‌شود هر عملی که از انسان صادر می‌شود، به میل و قوه شهوت باشد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۶۰۵.</ref>. این امر، منجر به رو آوردن دل به دنیا و اشتیاق روزافزون به آن <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۷.</ref> و پشت‌کردن به [[آخرت]] می‏گردد؛ در نتیجه تاریکی دل آدمی را به‌ طور کامل دربر می‌گیرد و همواره در فکر تجاوز، جمع مال دنیا و به‌ دست ‌آوردن شهوت است. این مسئله سبب می‌شود آدمی از توجه به عالم بالا منصرف گردد و همچون انباری انباشته از اخلاق فاسد، مانند [[حب جاه]]، ریاست‌طلبی، [[خودبینی]]، شهوت‌رانی، [[غضب]] و [[بخل]] گردد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۳۱.</ref>؛ تا آنجا‌که [[قرائت قرآن]] و تحصیل علم همه به فرمان شهوت انجام می‌گیرد و قوه عاقله در خدمت نفس اماره قرار گرفته، از کارکنان قوه شهویه در انسان می‌‌گردد <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۶۰۵.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
emailconfirmed
۲٬۵۷۶

ویرایش