۲۱٬۳۱۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنی == | == معنی == | ||
شهریه از واژه «شهر» در | شهریه از واژه «شهر» در عربی به معنای فاصله زمانی «ماه»<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۳/۲۲۲.</ref> و مترادف با «ماهانه» است و مقصود مقرری است که هر ماه یکبار پرداخت میشود.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۸۹۰.</ref> شهریه در اصطلاح رایج حوزوی، بهویژه در یک قرن اخیر، به معنای کمکهزینه [[طلاب|طلاب علوم دینی]] است که معمولاً هر یک ماه به آنان پرداخت میشود و نوعاً متکی به منابع مالی شرعی است که یکی از مهمترین آنها «[[خمس|خُمس]]» است. | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
در گذشته، پرداخت شهریه به طلبهها و روحانیان [[شیعه]] فراگیر و مستمر نبود و گاهی و شاید سالی یک بار، وجهی به آنان پرداخت میشد. [[سید مرتضی علمالهدی]]، از علمای قرن پنجم، هزینه زندگی شاگردانش را از درآمد املاک خود میپرداخت؛ چنانکه به [[شیخ طوسی]] دوازده دینار و به | در گذشته، پرداخت شهریه به طلبهها و روحانیان [[شیعه]] فراگیر و مستمر نبود و گاهی و شاید سالی یک بار، وجهی به آنان پرداخت میشد. [[سید مرتضی علمالهدی]]، از علمای قرن پنجم، هزینه زندگی شاگردانش را از درآمد املاک خود میپرداخت؛ چنانکه به [[شیخ طوسی]] دوازده دینار و به ابنبراج ماهانه هشت دینار میداد. وی بخش دیگر املاک خود را برای خرید کاغذ مورد نیاز فقها و علما [[وقف]] کرد.<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ت ۳/۲۸۵–۲۸۶.</ref> گاهی نیز یک یا چند نفر هزینه تحصیل طلبهای را بر عهده میگرفتند.<ref>فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، ۵۱۱.</ref> | ||
در [[دوره صفویه]]، چون وقف روندی رو به رشد پیدا کرد و موقوفات بسیاری برای اداره مدارس علوم دینی اختصاص یافت، هزینه زندگی و معیشت طلاب نیز یکی از موارد مصرف موقوفات بهشمار آمد. این موقوفات نوعاً زیر نظر عالم اعلم زمان، مثل [[محمدباقر مجلسی]] اداره میشد<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ت ۸/۵۰۵.</ref>؛ چنانکه وقتی [[سیدنعمتالله جزایری]]، به همراه چند نفر از طلاب، از [[شیراز]] به [[اصفهان]] آمدند و در مدارس آن شهر ساکن شدند، مجلسی برای آنان خرجی کافی مقرر کرد.<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ت ۸/۳۹۰.</ref> منابع پرداخت کمکهزینه زندگی طلاب معمولاً [[وجوه شرعی]]، اعم از [[خمس]]، [[زکات]]، [[صدقات]]، [[موقوفات]]، [[هدیه|هدایا]] و دیگر کمکهای مردمی بودهاست که در طول تاریخ، گاهی مؤمنان خیراندیش آن را مستقیم به محصلان علوم دینی میپرداختند و گاهی در اختیار علمای برجسته شهرها یا [[مراجع تقلید]] در [[حوزههای علمیه]] مینهادند و در زمان معاصر روش اخیر بیشتر متداول شدهاست.<ref>واعظزاده، بودجه حوزه، ۱۸۲؛ حوزه، بودجه حوزه سامرا، ۱۱۲.</ref> | در [[دوره صفویه]]، چون وقف روندی رو به رشد پیدا کرد و موقوفات بسیاری برای اداره مدارس علوم دینی اختصاص یافت، هزینه زندگی و معیشت طلاب نیز یکی از موارد مصرف موقوفات بهشمار آمد. این موقوفات نوعاً زیر نظر عالم اعلم زمان، مثل [[محمدباقر مجلسی]] اداره میشد<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ت ۸/۵۰۵.</ref>؛ چنانکه وقتی [[سیدنعمتالله جزایری]]، به همراه چند نفر از طلاب، از [[شیراز]] به [[اصفهان]] آمدند و در مدارس آن شهر ساکن شدند، مجلسی برای آنان خرجی کافی مقرر کرد.<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ت ۸/۳۹۰.</ref> منابع پرداخت کمکهزینه زندگی طلاب معمولاً [[وجوه شرعی]]، اعم از [[خمس]]، [[زکات]]، [[صدقات]]، [[موقوفات]]، [[هدیه|هدایا]] و دیگر کمکهای مردمی بودهاست که در طول تاریخ، گاهی مؤمنان خیراندیش آن را مستقیم به محصلان علوم دینی میپرداختند و گاهی در اختیار علمای برجسته شهرها یا [[مراجع تقلید]] در [[حوزههای علمیه]] مینهادند و در زمان معاصر روش اخیر بیشتر متداول شدهاست.<ref>واعظزاده، بودجه حوزه، ۱۸۲؛ حوزه، بودجه حوزه سامرا، ۱۱۲.</ref> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
از اینرو حوزههای علمیه شیعی به دولتها وابسته نبودند و امور خود را مستقل و بدون وابستگی اداره میکردند. با گذر زمان و آسان شدن مسافرتها و اختراع صنعت چاپ و نشر، [[رسالههای عملیه]] مراجع بزرگ، مانند [[شیخ انصاری]] (م ۱۲۸۱ق) و [[میرزای شیرازی]] (م ۱۳۱۲ق) چاپ و در سطح گسترده در جوامع شیعی توزیع شد. | از اینرو حوزههای علمیه شیعی به دولتها وابسته نبودند و امور خود را مستقل و بدون وابستگی اداره میکردند. با گذر زمان و آسان شدن مسافرتها و اختراع صنعت چاپ و نشر، [[رسالههای عملیه]] مراجع بزرگ، مانند [[شیخ انصاری]] (م ۱۲۸۱ق) و [[میرزای شیرازی]] (م ۱۳۱۲ق) چاپ و در سطح گسترده در جوامع شیعی توزیع شد. | ||
از این رو، مردم متدین وجوه شرعی خویش را جهت اداره حوزههای علمیه [[عتبات عالیات]] در [[عراق]]، برای مراجع خود میفرستادند و این امر باعث تمرکز وجوه شرعی شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۹۴–۴۹۵.</ref> در این دوره نیز شهریه به معنای پرداخت ماهانه آسان نبود و تنها گاهی مراجع وقت، مبلغ اندکی به عنوان «تقسیمی» و کمکهزینه میپرداختند تا اینکه [[مرجعیت]] شیعه در برخی مراجع تقلید متمرکز شد و ارسال وجوه شرعی به حوزه نجف فزونی گرفت. از این تاریخ موضوع پرداخت ماهیانه «شهریه» به طلاب در حوزههای عتبات مطرح شد؛ اما در حوزههای دیگر وضعیت سابق همچنان ادامه داشت.<ref>واعظزاده، بودجه حوزه، ۱۸۳–۱۸۴.</ref> | از این رو، مردم متدین وجوه شرعی خویش را جهت اداره حوزههای علمیه [[عتبات عالیات]] در [[عراق]]، برای مراجع خود میفرستادند و این امر باعث تمرکز وجوه شرعی شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۹۴–۴۹۵.</ref> در این دوره نیز شهریه به معنای پرداخت ماهانه آسان نبود و تنها گاهی مراجع وقت، مبلغ اندکی به عنوان «تقسیمی» و کمکهزینه میپرداختند تا اینکه [[مرجعیت]] شیعه در برخی مراجع تقلید متمرکز شد و ارسال وجوه شرعی به [[حوزه نجف]] فزونی گرفت. از این تاریخ موضوع پرداخت ماهیانه «شهریه» به طلاب در حوزههای عتبات مطرح شد؛ اما در حوزههای دیگر وضعیت سابق همچنان ادامه داشت.<ref>واعظزاده، بودجه حوزه، ۱۸۳–۱۸۴.</ref> | ||
در سال ۱۳۴۰ق/ ۱۳۰۰ش که [[عبدالکریم حائری یزدی]] به احیا و تأسیس [[حوزه علمیه قم]] اقدام کرد، کوشید تا در حوزه علمیه قم نیز همانند | در سال ۱۳۴۰ق/ ۱۳۰۰ش که [[عبدالکریم حائری یزدی]] به احیا و تأسیس [[حوزه علمیه قم]] اقدام کرد، کوشید تا در حوزه علمیه قم نیز همانند حوزه نجف برای طلاب شهریهای قرار دهد. از سوی دیگر، شماری از بازاریان متدین او را در این کار یاری کردند. ایشان توانست در طول پانزده سالی که در [[قم]] زعامت و مرجعیت داشت، به حوزویان شهریه بپردازد.<ref>بدلا، هفتاد سال خاطره، ۸۱؛ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی آیتالله حائری، ۶۷–۶۸.</ref> گفته شده امامخمینی در دوره طلبگی از شهریه استفاده نمیکرده و از درآمد ملک شخصی خود در [[خمین]] گذران میکردهاست.<ref>بروجردی، خاطرات چاپشده در حریم امام، ۲۳.</ref> | ||
پس از رحلت حائری و اداره حوزه به دست [[سیدمحمدتقی خوانساری]] (م۱۳۷۱ق)، [[سیدمحمد حجت]] (م۱۳۷۲ق) و [[سیدصدرالدین صدر]] (م۱۳۷۳ق)، این وضع تا اندازهای حفظ شد؛ ولی با هجرت [[سیدحسین بروجردی]] در سال ۱۳۶۴ق به حوزه قم و گسترش مرجعیت ایشان، پرداخت شهریه به حوزویان در قم رونق بیشتری یافت و ایشان برای طلاب و فضلای حوزه نجف نیز شهریه میفرستاد.<ref>صابری، خاطرات، ۷۶؛ عراقچی، خاطرات، ۸۷.</ref> | پس از رحلت حائری و اداره حوزه به دست [[سیدمحمدتقی خوانساری]] (م۱۳۷۱ق)، [[سیدمحمد حجت]] (م۱۳۷۲ق) و [[سیدصدرالدین صدر]] (م۱۳۷۳ق)، این وضع تا اندازهای حفظ شد؛ ولی با هجرت [[سیدحسین بروجردی]] در سال ۱۳۶۴ق به حوزه قم و گسترش مرجعیت ایشان، پرداخت شهریه به حوزویان در قم رونق بیشتری یافت و ایشان برای طلاب و فضلای حوزه نجف نیز شهریه میفرستاد.<ref>صابری، خاطرات، ۷۶؛ عراقچی، خاطرات، ۸۷.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== شکلگیری و نقش شهریه امامخمینی == | == شکلگیری و نقش شهریه امامخمینی == | ||
پس از رحلت بروجردی، امامخمینی تمایلی به مرجعیت نداشت؛ اما وقتی در سال ۱۳۴۲ [[رهبری]] قیام ضد [[محمدرضا پهلوی]] و رژیم سلطنتی و در رأس آن، مبارزه با [[آمریکا]] و [[اسرائیل]] را بر دوش گرفت، به صورت طبیعی مردم به سوی ایشان روی آوردند و [[وجوه شرعی]] و | پس از رحلت بروجردی، امامخمینی تمایلی به مرجعیت نداشت؛ اما وقتی در سال ۱۳۴۲ [[رهبری]] قیام ضد [[محمدرضا پهلوی]] و رژیم سلطنتی و در رأس آن، مبارزه با [[آمریکا]] و [[اسرائیل]] را بر دوش گرفت، به صورت طبیعی مردم به سوی ایشان روی آوردند و [[وجوه شرعی]] و هدایا و [[نذورات]]، از سرتاسر ایران، بهویژه بازار [[تهران]] و [[اصفهان]] و [[مشهد]] و [[تبریز]] برای ایشان ارسال میشد و بدینگونه ایشان پرداخت شهریه به طلاب و فضلا را آغاز کرد.<ref>یزدی، خاطرات، ۳۵۸.</ref> | ||
در آغاز ورود امامخمینی به [[نجف]]، به علت محدودیتهای رژیم پهلوی در فرستادن وجوه مالی مردم به ایشان، پرداخت شهریه ایشان آسان نبود؛ اما پس از ابداع راههایی برای فرستادن آنها از طرف وکلا و مقلدان ایشان، شهریه ایشان در نجف آغاز شد<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲۹–۳۰.</ref>؛ چنانکه نخست، شهریه به صورت تقسیمی پرداخت شد<ref>امامی، خاطرات، ۱/۷۶.</ref>؛ اما چند ماه پس از استقرار در نجف، وجوه شرعی، مستمر و مرتب، در قالب شهریه داده میشد. شهریه ماهانه از سه دینار آغاز شد و تا سال ۱۳۵۷ به پنجاه دینار در ماه رسید که از شهریه پرداختی دیگر مراجع بیشتر بود.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۱۶؛ قوچانی، خاطرات، ۱/۱۵۱.</ref> شهریه امامخمینی در قم نیز از ماهیانه صد ریال شروع شد<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۱۱۴–۱۱۵.</ref> و تا سال ۱۳۵۷ در مجموع از شهریه دیگر مراجع بیشتر بود.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۱۶.</ref> | در آغاز ورود امامخمینی به [[نجف]]، به علت محدودیتهای رژیم پهلوی در فرستادن وجوه مالی مردم به ایشان، پرداخت شهریه ایشان آسان نبود؛ اما پس از ابداع راههایی برای فرستادن آنها از طرف وکلا و مقلدان ایشان، شهریه ایشان در نجف آغاز شد<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲۹–۳۰.</ref>؛ چنانکه نخست، شهریه به صورت تقسیمی پرداخت شد<ref>امامی، خاطرات، ۱/۷۶.</ref>؛ اما چند ماه پس از استقرار در نجف، وجوه شرعی، مستمر و مرتب، در قالب شهریه داده میشد. شهریه ماهانه از سه دینار آغاز شد و تا سال ۱۳۵۷ به پنجاه دینار در ماه رسید که از شهریه پرداختی دیگر مراجع بیشتر بود.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۱۶؛ قوچانی، خاطرات، ۱/۱۵۱.</ref> شهریه امامخمینی در قم نیز از ماهیانه صد ریال شروع شد<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۱۱۴–۱۱۵.</ref> و تا سال ۱۳۵۷ در مجموع از شهریه دیگر مراجع بیشتر بود.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۱۶.</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
دسته دوم، شهریه مناسبتی بود؛ بدین صورت که وقتی ارسال وجوه شرعی از ایران بیشتر میشد و از مبلغ لازم برای شهریه عمومی بالاتر میرفت، امامخمینی دستور میداد آن را در نخستین فرصت به مناسبت [[اعیاد اسلامی]] به طلاب و فضلا بپردازند.<ref>پسندیده، یاران امام، ۳۴۵.</ref> | دسته دوم، شهریه مناسبتی بود؛ بدین صورت که وقتی ارسال وجوه شرعی از ایران بیشتر میشد و از مبلغ لازم برای شهریه عمومی بالاتر میرفت، امامخمینی دستور میداد آن را در نخستین فرصت به مناسبت [[اعیاد اسلامی]] به طلاب و فضلا بپردازند.<ref>پسندیده، یاران امام، ۳۴۵.</ref> | ||
دسته سوم شهریه ویژه بود که به فضلا و استادان برجسته که نیاز مالی داشتند، اختصاص داشت و در وقتهای ضروری به آنها پرداخت میشد؛ مثلاً ایشان برای درمان بیماری [[میرزاجواد تبریزی]] و به [[کاظم تبریزی]] که در آن زمان از مدرسان فاضل [[نجف]] بود و | دسته سوم شهریه ویژه بود که به فضلا و استادان برجسته که نیاز مالی داشتند، اختصاص داشت و در وقتهای ضروری به آنها پرداخت میشد؛ مثلاً ایشان برای درمان بیماری [[میرزاجواد تبریزی]] و به [[کاظم تبریزی]] که در آن زمان از مدرسان فاضل [[نجف]] بود و شاگردان بسیاری در درس ایشان حاضر میشدند، به دلیل نیاز مبرم، مبلغ بسیاری پرداخت کرد.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۱۹.</ref> نیز ایشان پیش از اینکه در [[قم]] شهریه عمومی را آغاز کند، به برخی شاگردان فاضل و کوشا، مساعدتهای ویژهای در حدود دویست یا سیصد تومان میکرد.<ref>گرامی، خاطرات، ۳۲.</ref> | ||
[[امامخمینی]] در مرداد ۱۳۴۲ زمانی که در داوودیه تهران در حالت اقامت اجباری و حصر بود، در نامهای به فرزند خود [[سیدمصطفی خمینی]] ضمن راهنمایی دربارهٔ پرداخت شهریه طلاب [[اصفهان]]، به وی وکالت داد که وجوه قم را دریافت کند و آن را برای پرداخت شهریه طلاب قم نگه دارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۰۸.</ref> ایشان در ۱۹ آبان ۱۳۴۳؛ یعنی شش روز پس از [[تبعید]] به [[ترکیه]] نیز در نامهای به وی او را در پرداخت شهریه، وصی خویش قرار داد و در همان نامه، پرداخت شهریه و متمم آن (ذغال) را که از لوازم ضروری آن روز زندگی طلاب بود، به وی گوشزد کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۲۸–۴۳۱.</ref> | [[امامخمینی]] در مرداد ۱۳۴۲ زمانی که در داوودیه تهران در حالت اقامت اجباری و حصر بود، در نامهای به فرزند خود [[سیدمصطفی خمینی]] ضمن راهنمایی دربارهٔ پرداخت شهریه طلاب [[اصفهان]]، به وی وکالت داد که وجوه قم را دریافت کند و آن را برای پرداخت شهریه طلاب قم نگه دارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۰۸.</ref> ایشان در ۱۹ آبان ۱۳۴۳؛ یعنی شش روز پس از [[تبعید]] به [[ترکیه]] نیز در نامهای به وی او را در پرداخت شهریه، وصی خویش قرار داد و در همان نامه، پرداخت شهریه و متمم آن (ذغال) را که از لوازم ضروری آن روز زندگی طلاب بود، به وی گوشزد کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۲۸–۴۳۱.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== محدودیتها == | == محدودیتها == | ||
در سالهای [[مبارزه]]، عوامل رژیم پهلوی از برقراربودن شهریه امامخمینی احساس خطر میکردند و مصمم بودند از پرداخت آن جلوگیری کنند. اسنادی از گزارشهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور ( | در سالهای [[مبارزه]]، عوامل رژیم پهلوی از برقراربودن شهریه امامخمینی احساس خطر میکردند و مصمم بودند از پرداخت آن جلوگیری کنند. اسنادی از گزارشهای [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) در سال ۱۳۴۵ که دربارهٔ جمعآوری پول برای امامخمینی و فهرست افرادی که به این کار اقدام میکنند، تهیه شدهاست، به وضوح این نگرانی را نشان میدهد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۶/ ۳۷۰–۳۷۴.</ref> این نگرانی در اسناد شهربانی نیز بازتاب یافتهاست؛ ازجمله رئیس ساواک در نامهای به رئیس شهربانی در نهم آبان ۱۳۴۴پس از ورود امامخمینی از [[ترکیه]] به [[عراق]] اعلام کرد عناصری از طرفداران ایشان ضمن تلاشهایی ازجمله جمعآوری پول و اعزام پیک به عراق در پوشش زیارت با ایشان تماس گرفته و در آینده با بر قراری ارتباط لازم اقداماتی خلاف مصالح رژیم در داخل و خارج کشور انجام خواهند داد و از شهربانی خواستهاست هر گونه اطلاعاتی دراینباره به ساواک اعلام شود.<ref>مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۳/۲۴۳.</ref> در جلدهای سوم، چهارم و پنجم این اسناد در معرفی وکلا، مقسمان شهریه، اسامی کسانی که به امامخمینی [[وجوه شرعی]] پرداخت میکردند و نیز چگونگی فرستادن آن به عراق اسناد زیادی آمدهاست.<ref>مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۳/۴۰۱؛ ۴/۱۹، ۳۸۷ و ۵/۱۹۵–۲۰۱، ۳۱۲–۳۱۴.</ref> | ||
از سوی دیگر، مأموران ساواک در قم به ساواک مرکزی پیشنهاد کردند در نخستین فرصت مقسّمان شهریه امامخمینی دستگیر شوند تا رعب و وحشت در میان آنان افتد و از کار خود منصرف شوند.<ref>انصاری، مهاجر قبیله ایمان، ۸۱.</ref> روز سهشنبه ۲۲ آبان ۱۳۴۶ مأموران این سازمان به [[خانه امامخمینی]] در قم یورش بردند و همه اسناد و وسایل و دفتر شهریه را ضبط و توقیف و [[سیداحمد خمینی]] و [[علیاکبر اسلامی]] و [[حسن صانعی]] را نیز بازداشت کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۹۵؛ انصاری، مهاجر قبیله ایمان، ۷۷–۷۸؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۳۷۶.</ref>؛ اما با وجود فشارهای ساواک، متصدیان شهریه امامخمینی در جلسهای چارهاندیشی کردند و از هر شهری یک روحانی برگزیدند و شهریه طلاب آن شهر را به وسیله او پرداختند و این اقدام خود فشار دوچندان ساواک را به دنبال داشت<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۳۷۹.</ref>؛ چنانکه گزارشهای متعددی از ساواک، حاکی از دقت و پیگیری مأموران رژیم در شناسایی نمایندگان امامخمینی در مناطق مختلف، احضار آنان به ساواک و بازجویی دربارهٔ این مسئله است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۷/۱۸۷–۱۹۶، ۱۹۸–۲۱۱، ۲۱۶–۲۱۸.</ref> | از سوی دیگر، مأموران ساواک در قم به ساواک مرکزی پیشنهاد کردند در نخستین فرصت مقسّمان شهریه امامخمینی دستگیر شوند تا رعب و وحشت در میان آنان افتد و از کار خود منصرف شوند.<ref>انصاری، مهاجر قبیله ایمان، ۸۱.</ref> روز سهشنبه ۲۲ آبان ۱۳۴۶ مأموران این سازمان به [[خانه امامخمینی]] در قم یورش بردند و همه اسناد و وسایل و دفتر شهریه را ضبط و توقیف و [[سیداحمد خمینی]] و [[علیاکبر اسلامی]] و [[حسن صانعی]] را نیز بازداشت کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۹۵؛ انصاری، مهاجر قبیله ایمان، ۷۷–۷۸؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۳۷۶.</ref>؛ اما با وجود فشارهای ساواک، متصدیان شهریه امامخمینی در جلسهای چارهاندیشی کردند و از هر شهری یک روحانی برگزیدند و شهریه طلاب آن شهر را به وسیله او پرداختند و این اقدام خود فشار دوچندان ساواک را به دنبال داشت<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۳۷۹.</ref>؛ چنانکه گزارشهای متعددی از ساواک، حاکی از دقت و پیگیری مأموران رژیم در شناسایی نمایندگان امامخمینی در مناطق مختلف، احضار آنان به ساواک و بازجویی دربارهٔ این مسئله است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۷/۱۸۷–۱۹۶، ۱۹۸–۲۱۱، ۲۱۶–۲۱۸.</ref> | ||
برای ارسال پول به [[نجف]] در برابر تلاش رژیم پهلوی، دستاندرکاران [[بیت امامخمینی]] تدابیر مقتضی اندیشیدند؛ به این صورت که وجوه شرعی را یا به نام [[نصرالله خلخالی]]، از علمای سرشناس نجف، میفرستادند که ساواک به او حساسیت نداشت<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲/۳۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۰/۱۰۵، ۱۱۰ و ۱۱۴.</ref> یا در شهرهای [[کویت]]، [[مکه]]، مدینه و کشورهای اروپایی به دست نمایندگان امامخمینی میرساندند تا از طریق آنان در اختیار ایشان قرار گیرد. بخش دیگری از وجوه به وسیله زائران عتبات به دفتر امامخمینی در نجف میرسید.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۱۱.</ref> بدین وسیله پرداخت شهریه ایشان در نجف، البته با اندکی تأخیر ادامه یافت. در ایران نیز مدتی شهریه ایشان به نام میرزااحمد آشتیانی، یکی از علمای برجسته و مورد احترام تهران که چند سال هم از امامخمینی مسنتر بود، پرداخت شد و ساواک را کاملاً در سردرگمی قرار داد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۹۱–۱۹۲.</ref> {{ببینید|میرزااحمد آشتیانی}}. | برای ارسال پول به [[نجف]] در برابر تلاش رژیم پهلوی، دستاندرکاران [[بیت امامخمینی]] تدابیر مقتضی اندیشیدند؛ به این صورت که وجوه شرعی را یا به نام [[نصرالله خلخالی]]، از علمای سرشناس نجف، میفرستادند که ساواک به او حساسیت نداشت<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲/۳۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۰/۱۰۵، ۱۱۰ و ۱۱۴.</ref> یا در شهرهای [[کویت]]، [[مکه]]، مدینه و کشورهای اروپایی به دست نمایندگان امامخمینی میرساندند تا از طریق آنان در اختیار ایشان قرار گیرد. بخش دیگری از وجوه به وسیله زائران عتبات به [[دفتر امامخمینی]] در نجف میرسید.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۱۱.</ref> بدین وسیله پرداخت شهریه ایشان در نجف، البته با اندکی تأخیر ادامه یافت. در ایران نیز مدتی شهریه ایشان به نام میرزااحمد آشتیانی، یکی از علمای برجسته و مورد احترام تهران که چند سال هم از امامخمینی مسنتر بود، پرداخت شد و ساواک را کاملاً در سردرگمی قرار داد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۹۱–۱۹۲.</ref> {{ببینید|میرزااحمد آشتیانی}}. | ||
ساواک که از افزایش شهریه امامخمینی نگران بود و آن را عاملی برای افزایش طرفداران ایشان تلقی میکرد، در گزارشهای خود تأیید کردهاست شهریهای که به نام آشتیانی پرداخت میشود و بهتدریج افزایش مییابد، متعلق به امامخمینی است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۷/۲۳۰–۲۳۱؛ ۱۸/۵۲۶–۵۳۵، ۵۳۷–۵۳۹ و ۵۴۱–۵۴۳ و ۱۹/۱۰۲–۱۰۳، ۱۰۸–۱۰۹.</ref> این اسناد در خرداد ۱۳۵۷، افزایش شهریه امامخمینی را که حتی به سیزده برابر شهریه برخی مراجع در ایران رسید، دهنکجی به رژیم تلقی کردهاند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۹/۲۲۹.</ref> قدردانی و سپاسگزاری امامخمینی از حسن صانعی در اسفند ۱۳۶۷، به عنوان مسئول اداره شهریه طلاب که برای استمرار شهریه سختیهای فراوانی از سوی رژیم پهلوی متحمل شده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۱.</ref> اشاره به تنگناها و فشارها از سوی رژیم دراینباره دارد. | ساواک که از افزایش شهریه امامخمینی نگران بود و آن را عاملی برای افزایش طرفداران ایشان تلقی میکرد، در گزارشهای خود تأیید کردهاست شهریهای که به نام آشتیانی پرداخت میشود و بهتدریج افزایش مییابد، متعلق به امامخمینی است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۷/۲۳۰–۲۳۱؛ ۱۸/۵۲۶–۵۳۵، ۵۳۷–۵۳۹ و ۵۴۱–۵۴۳ و ۱۹/۱۰۲–۱۰۳، ۱۰۸–۱۰۹.</ref> این اسناد در خرداد ۱۳۵۷، افزایش شهریه امامخمینی را که حتی به سیزده برابر شهریه برخی مراجع در ایران رسید، دهنکجی به رژیم تلقی کردهاند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۹/۲۲۹.</ref> قدردانی و سپاسگزاری امامخمینی از حسن صانعی در اسفند ۱۳۶۷، به عنوان مسئول اداره شهریه طلاب که برای استمرار شهریه سختیهای فراوانی از سوی رژیم پهلوی متحمل شده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۱.</ref> اشاره به تنگناها و فشارها از سوی رژیم دراینباره دارد. | ||
== الزامات و شرایط == | == الزامات و شرایط == | ||
شهریه امامخمینی به لحاظ گستره جغرافیایی، در سالهای مبارزه و [[تبعید امامخمینی|تبعید]] | شهریه امامخمینی به لحاظ گستره جغرافیایی، در سالهای مبارزه و [[تبعید امامخمینی|تبعید ایشان]]، افزون بر [[حوزه علمیه قم|حوزههای علمیه قم]] و نجف و سامرا، شامل طلاب و فضلای شهرها و استانهای [[تهران]]، [[اصفهان]]، [[مشهد]]، [[شیراز]]، [[کرمانشاه]]، [[آذربایجان شرقی]] و [[آذربایجان غربی|غربی]] و طلاب کشورهای [[لبنان]]، پاکستان و [[سوریه]] نیز میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۱۹، ۱۳۳، ۱۶۲ و ۱۷۳.</ref> | ||
سیدمرتضی پسندیده (برادر امامخمینی)، [[شهابالدین اشراقی]] (داماد امامخمینی)، علیاکبر اسلامی | [[سیدمرتضی پسندیده]] (برادر امامخمینی)، [[شهابالدین اشراقی]] (داماد امامخمینی)، [[علیاکبر اسلامی تربتی]]، [[میرزااحمد آشتیانی|احمد آشتیان]]<nowiki/>ی و [[محمدصادق کرباسچی]] (تهرانی) و خادمی قمی در قم، [[نصرالله خلخالی]] در نجف، حسن صانعی در قم و تهران، [[سیدمحمدصادق لواسانی]] در تهران، [[حسینعلی منتظری]] در اصفهان، [[سیدعبدالحسین دستغیب]]، [[بهاءالدین محلاتی]] و [[صدرالدین حائری]] در شیراز، [[عبدالجلیل جلیلی]] در کرمانشاه، [[محمدصادق خلخالی]] در خلخال، [[عباس محفوظی]] و علوی در رشت، [[محمدرضا محامی]] در مشهد<ref>پسندیده، یاران امام، ۱۴۵، ۳۹۹، ۴۱۳ و ۴۲۶؛ امامخمینی، ۲/۸۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۴۵۱؛ ۱۰/۱۱۴ و ۲۸۸.</ref> و [[محمد شریعت اصفهانی]] مشهور به شیخالشریعه در [[پاکستان]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۷۱ و ۳/۱۶۲.</ref> ازجمله مسئولان و مقسّمان شهریه ایشان در مناطق مختلف بهشمار میرفتند. به گزارش [[ساواک]]، چنانچه وجوهات جمعآوریشده، به مبلغ قابل توجهی میرسید، به وسیله نمایندگان عبدالجلیل جلیلی، از کرمانشاه و مرز خسروی به عراق فرستاده میشد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۴۵۱.</ref> | ||
سیره امامخمینی در پرداخت شهریه به طلاب این بود که در تمام مراحل، | سیره امامخمینی در پرداخت شهریه به طلاب این بود که در تمام مراحل، عزت نفس آنان حفظ شود و بیجهت در برابر کسی [[خضوع و خشوع|خضوع]] نکنند<ref>محمدی گیلانی، خاطره، ۵/۱۳۱.</ref>؛ به همین سبب در [[گزینش]] مسئولان و مقسّمان شهریه دقت میکرد که افراد متخلق، متواضع و متین دستاندرکار امر شهریه باشند.<ref>محمدی گیلانی، خاطره، ۵/۱۲۸.</ref> از مجموع نزدیک به پنجاه نامهای که امامخمینی دربارهٔ شهریه به فرزندان و مسئولان دفتر خود نوشتهاست، بهروشنی میتوان پی برد که ایشان اهتمام ویژهای به بهبود وضع معیشتی طلاب و فضلا داشتهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۵۲؛ ۳/۱۹۴ و ۲۱/۵۰۸.</ref> | ||
امامخمینی اعضای [[دفتر امامخمینی|دفتر خویش]] را همواره از ورود به برخی حواشی منع میکرد و بر این عقیده بود که [[وجوه شرعی]]، جزو اموال شخصی کسی نیست تا متصدی آن در قبالش از مردم توقع بیجا داشته باشد<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۲۰.</ref>؛ چنانکه وقتی مسئول مالی دفتر ایشان در [[نجف]]، به سبب رفتار نادرست یک طلبه با امامخمینی شهریه او را قطع کرد، از کار وی بسیار ناراحت شد و دستور برقراری شهریه آن طلبه، بدون فوت وقت و نیز عذرخواهی از او را صادر کرد.<ref>بنیفضل، خاطرات، ۱۱۵.</ref> همچنین وقتی فرزند ایشان سیدمصطفی به ایشان پیشنهاد کرد مبلغ ویژهای به طلاب انقلابی اختصاص دهد، ایشان نپذیرفت<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۱۷.</ref> و هنگامی که اطلاع یافت در قم، [[سیداحمد خمینی]] به دلیل رفت و آمد طلاب و فضلای انقلابی به | امامخمینی اعضای [[دفتر امامخمینی|دفتر خویش]] را همواره از ورود به برخی حواشی منع میکرد و بر این عقیده بود که [[وجوه شرعی]]، جزو اموال شخصی کسی نیست تا متصدی آن در قبالش از مردم توقع بیجا داشته باشد<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۲۰.</ref>؛ چنانکه وقتی مسئول مالی دفتر ایشان در [[نجف]]، به سبب رفتار نادرست یک طلبه با امامخمینی شهریه او را قطع کرد، از کار وی بسیار ناراحت شد و دستور برقراری شهریه آن طلبه، بدون فوت وقت و نیز عذرخواهی از او را صادر کرد.<ref>بنیفضل، خاطرات، ۱۱۵.</ref> همچنین وقتی فرزند ایشان سیدمصطفی به ایشان پیشنهاد کرد مبلغ ویژهای به طلاب انقلابی اختصاص دهد، ایشان نپذیرفت<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۱۱۷.</ref> و هنگامی که اطلاع یافت در قم، [[سیداحمد خمینی]] به دلیل رفت و آمد طلاب و فضلای انقلابی به [[بیت امامخمینی]]، تصمیم گرفتهاست مبلغی به آنان اختصاص دهد، در نامهای توبیخآمیز، او را از این کار برحذر داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۳۶.</ref> | ||
در پرداخت شهریه، [[مراجع تقلید]] معیارهای متعدد و متفاوتی مقرر میکردند؛ مانند قبولی در امتحان، تفاوت مجردها و متأهلها، تفاوت مبالغ پرداختی بر اساس رتبههای تحصیلی، یعنی مقدمات و سطح متوسط و سطح عالی و نیز تقسیم طلاب به عرب و ایرانی و غیر آنان اما امامخمینی معیار اخیر را نپذیرفت و آن را در پرداخت شهریه اعمال نکرد. | در پرداخت شهریه، [[مراجع تقلید]] معیارهای متعدد و متفاوتی مقرر میکردند؛ مانند قبولی در امتحان، تفاوت مجردها و متأهلها، تفاوت مبالغ پرداختی بر اساس رتبههای تحصیلی، یعنی مقدمات و سطح متوسط و سطح عالی و نیز تقسیم طلاب به عرب و ایرانی و غیر آنان اما امامخمینی معیار اخیر را نپذیرفت و آن را در پرداخت شهریه اعمال نکرد. |