پرش به محتوا

مجسمه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ دی ۱۴۰۱
خط ۸: خط ۸:


==ساخت مجسمه==
==ساخت مجسمه==
[[فتوای مشهور فقها]] این است که ساخت تندیس جانداران [[حرام]] است؛ اگرچه با هدف بت‌پرستی نباشد. بسیاری از فقها نیز دراین‌باره ادعای [[اجماع]] و [[عدم خلاف]] کرده‌اند.<ref>اردبیلی مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۵۴؛ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۱۶۱؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ج۸، ص۱۵۱-۱۵۵؛ نراقی، مستند الشیعه، ج۱۴، ص۱۰۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۱؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳؛ خوانساری، جامع المدارک، ج۳، ص۱۴.</ref> دلیل اصلی این حکم، احادیث فراوانی است که در این زمینه نقل شده‌است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۳-۳۱۰ و ج۱۷، ص۲۹۵-۲۹۸.</ref> و طبق برخی از آنها، مجسمه‌سازان در [[روز قیامت]] وادار می‌شوند بر ساخته‌های خود روح بدمند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۴.</ref> و شدیدترین عذاب‌های آن روز برای آنها خواهد بود.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۱۰.</ref>  فقها از این روایات، وجود نوعی حرمت ذاتی را برای ساخت مجسمه برداشت کرده‌اند؛ اما بنا بر نظریه دیگر که [[شیخ طوسی]] آن را در کتاب تفسیر خود آورده، ساختن مجسمه حیوانات حرام نبوده، [[مکروه]] است.<ref>طوسی، التبیان، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref> در عصر حاضر نیز برخی فقها طرفدار نظریه حلیت‌اند؛<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۷۶.</ref> زیرا با توجه به فضای موجود در عصر نزول آیات و صدور روایات و نیز لسان خود روایات، موضوع تحریم، تمثال‌ها و بت‌هایی است که پرستش می‌شده‌اند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۷۶.</ref>
[[فتوای مشهور فقها]] این است که ساخت تندیس جانداران [[حرام]] است؛ اگرچه با هدف بت‌پرستی نباشد. بسیاری از فقها نیز دراین‌باره ادعای [[اجماع]] و [[عدم خلاف]] کرده‌اند.<ref>اردبیلی مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۵۴؛ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۱۶۱؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ج۸، ص۱۵۱-۱۵۵؛ نراقی، مستند الشیعه، ج۱۴، ص۱۰۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۱؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳؛ خوانساری، جامع المدارک، ج۳، ص۱۴.</ref> دلیل اصلی این حکم، احادیث فراوانی است که در این زمینه نقل شده‌است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۳-۳۱۰ و ج۱۷، ص۲۹۵-۲۹۸.</ref> و طبق برخی از آنها، مجسمه‌سازان در [[روز قیامت]] وادار می‌شوند بر ساخته‌های خود روح بدمند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۴.</ref> و شدیدترین عذاب‌های آن روز برای آنها خواهد بود.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۱۰.</ref>  فقها از این روایات، وجود نوعی حرمت ذاتی را برای ساخت مجسمه برداشت کرده‌اند؛ اما بنا بر نظریه دیگر که [[شیخ طوسی]] آن را در کتاب تفسیر خود آورده، ساختن مجسمه حیوانات حرام نبوده، [[مکروه]] است.<ref>طوسی، التبیان، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref> در عصر حاضر نیز برخی فقها طرفدار نظریه حلیت‌اند؛<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۷۶.</ref> زیرا با توجه به فضای موجود در [[عصر نزول آیات]] و صدور روایات و نیز لسان خود روایات، موضوع تحریم، تمثال‌ها و بت‌هایی است که پرستش می‌شده‌اند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۷۶.</ref>
[[امام‌خمینی]] در سند برخی روایات و دلالت برخی دیگر خدشه وارد می‌کند و بسیاری از آنها را مربوط به بت‌سازی می‌داند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۵۷-۲۶۰ و ص۲۶۲-۲۶۷.</ref> اما با استناد به اطلاق برخی روایات،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۴.</ref> همسو با مشهور فقها، معتقد است ساخت مجسمه از موجودات دارای روح چون انسان و حیوان، حرام است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref> ایشان بر اساس مفاد این روایت ـ که خداوند در [[قیامت]] مجسمه‌سازان را مجبور می‌کند در ساخته‌های خود [[روح]] بدمند ـ برداشت می‌کند که علت تحریم، همانندی با خداوند در آفرینش است، و این ملاکی مستقل از بت‌پرستی است. چنان‌که ایشان این روایت را دلیل اختصاص تحریم به ساخت تندیس و جایزبودن [[نقاشی]] می‌داند؛ زیرا دمیدن روح، مناسب چیزهایی است که حجم داشته باشند تا در صورت دمیدن روح، به شکل یک انسان و یا حیوان کامل درآیند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref>
 
امام‌خمینی با تکیه بر نکته یادشده، مجسمه‌سازی از [[جن]] و [[ملائکه]] را روا می‌داند؛ زیرا زنده‌شدن و جان‌گرفتن آنها، به گونه‌ای نیست که در آغاز به جسمی نیاز داشته باشند و سپس روح در آن دمیده شود؛ بلکه به یک‌باره آفریده می‌شوند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> اگرچه پیش از ایشان عده‌ای از فقها مانند [[صاحب جواهر]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۳.</ref> تلاش کردند با استناد به اطلاق برخی روایات، مانند روایت [[تحف العقول]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ص۳۳۴؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۸۵.</ref> که معیار را «تمثال روحانی» قرار داده‌است، ناروابودن ساخت تندیس از موجودات غیر جسمانی را اثبات کنند، ولی به نظر امام‌خمینی سند و دلالت آن اشکال دارد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref> بعضی فقهای دیگر، مانند [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی]]، ساخت تندیس از جن و ملک را از آن جهت ناروا می‌دانند که معمولاً آنها به شکل یکی از حیوانات ساخته می‌شوند؛<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۱۹.</ref> ولی امام‌خمینی افزون بر اشکال صغروی، به این نکته اشاره می‌کند که در تصاویر مشترک، ملاک حرمت، قصد سازنده است و در جایی که سازنده، قصد ساخت صورت حیوان و جن یا ملک را با هم داشته باشد، ساخت چنین تندیسی به سبب انطباق عنوان حیوان، حرام است و اگر با عنوان تندیس ملک و جن باشد، حرام نیست.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۸.</ref>
[[امام‌خمینی]] در سند برخی [[روایات]] و دلالت برخی دیگر خدشه وارد می‌کند و بسیاری از آنها را مربوط به بت‌سازی می‌داند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۵۷-۲۶۰ و ص۲۶۲-۲۶۷.</ref> اما با استناد به اطلاق برخی روایات،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۴.</ref> همسو با مشهور فقها، معتقد است ساخت مجسمه از موجودات دارای روح چون انسان و حیوان، حرام است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref> ایشان بر اساس مفاد این روایت ـ که خداوند در [[قیامت]] مجسمه‌سازان را مجبور می‌کند در ساخته‌های خود [[روح]] بدمند ـ برداشت می‌کند که علت تحریم، همانندی با خداوند در آفرینش است، و این ملاکی مستقل از بت‌پرستی است. چنان‌که ایشان این روایت را دلیل اختصاص تحریم به ساخت تندیس و جایزبودن [[نقاشی]] می‌داند؛ زیرا دمیدن روح، مناسب چیزهایی است که حجم داشته باشند تا در صورت دمیدن روح، به شکل یک انسان و یا حیوان کامل درآیند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref>
 
امام‌خمینی با تکیه بر نکته یادشده، مجسمه‌سازی از [[جن]] و [[ملائکه]] را روا می‌داند؛ زیرا زنده‌شدن و جان‌گرفتن آنها، به گونه‌ای نیست که در آغاز به جسمی نیاز داشته باشند و سپس [[روح]] در آن دمیده شود؛ بلکه به یک‌باره آفریده می‌شوند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> اگرچه پیش از ایشان عده‌ای از فقها مانند [[صاحب جواهر]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۳.</ref> تلاش کردند با استناد به اطلاق برخی روایات، مانند روایت [[تحف العقول]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ص۳۳۴؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۸۵.</ref> که معیار را «تمثال روحانی» قرار داده‌است، ناروابودن ساخت تندیس از موجودات غیر جسمانی را اثبات کنند، ولی به نظر امام‌خمینی سند و دلالت آن اشکال دارد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref> بعضی فقهای دیگر، مانند [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی]]، ساخت تندیس از جن و ملک را از آن جهت ناروا می‌دانند که معمولاً آنها به شکل یکی از حیوانات ساخته می‌شوند؛<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۱۹.</ref> ولی امام‌خمینی افزون بر اشکال صغروی، به این نکته اشاره می‌کند که در تصاویر مشترک، ملاک حرمت، قصد سازنده است و در جایی که سازنده، قصد ساخت صورت حیوان و جن یا ملک را با هم داشته باشد، ساخت چنین تندیسی به سبب انطباق عنوان حیوان، حرام است و اگر با عنوان تندیس ملک و جن باشد، حرام نیست.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۸.</ref>
 
==گونه‌های ساخت مجسمه==
==گونه‌های ساخت مجسمه==
یکی از مسائلی که در زمینه ساخت مجسمه وجود دارد، حکم ساخت گروهی آن است؛ یعنی چند تن با هم به ساخت یک مجسمه بپردازند و هر یک از آنها تنها بخشی از پیکره را بسازد. برخی از فقها بر این باورند که میان ساخت فردی با ساخت گروهی فرقی وجود ندارد و همان علت حرمتی که در ساخت فردی وجود دارد، اینجا نیز موجود است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۳؛ یزدی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۲۰.</ref> امام‌خمینی بر خلاف آنان بر این مطلب اصرار می‌ورزد که روایات، دلالتی بر حرمت ساخت گروهی ندارند؛ زیرا از ظاهر جملاتی مانند «من صوَّر صورة: کسی که مجسمه‌ای بسازد»، استفاده می‌شود که سازنده یک نفر است، و [[الغای خصوصیت]] و [[تنقیح مناط]] به این معنا در اینجا درست نیست؛ زیرا ممکن است علت تحریم برابری‌جستن با خدا در کار صورتگری باشد که این معیار در کار هیچ‌یک از این افراد به‌تنهایی وجود ندارد؛<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۸-۲۸۲.</ref> با این حال، به دلیل برخی ملاحظات، مانند احتمال الغای خصوصیت و گمان نارضایتی خداوند از چنین عملی، معتقد است مقتضای [[احتیاط]] ترک مجسمه‌سازی، حتی به صورت گروهی است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۸۳.</ref>  
یکی از مسائلی که در زمینه ساخت مجسمه وجود دارد، حکم ساخت گروهی آن است؛ یعنی چند تن با هم به ساخت یک مجسمه بپردازند و هر یک از آنها تنها بخشی از پیکره را بسازد. برخی از فقها بر این باورند که میان ساخت فردی با ساخت گروهی فرقی وجود ندارد و همان علت حرمتی که در ساخت فردی وجود دارد، اینجا نیز موجود است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۳؛ یزدی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۲۰.</ref> امام‌خمینی بر خلاف آنان بر این مطلب اصرار می‌ورزد که روایات، دلالتی بر حرمت ساخت گروهی ندارند؛ زیرا از ظاهر جملاتی مانند «من صوَّر صورة: کسی که مجسمه‌ای بسازد»، استفاده می‌شود که سازنده یک نفر است، و [[الغای خصوصیت]] و [[تنقیح مناط]] به این معنا در اینجا درست نیست؛ زیرا ممکن است علت تحریم برابری‌جستن با خدا در کار صورتگری باشد که این معیار در کار هیچ‌یک از این افراد به‌تنهایی وجود ندارد؛<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۸-۲۸۲.</ref> با این حال، به دلیل برخی ملاحظات، مانند احتمال الغای خصوصیت و گمان نارضایتی خداوند از چنین عملی، معتقد است مقتضای [[احتیاط]] ترک مجسمه‌سازی، حتی به صورت گروهی است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۸۳.</ref>  
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴

ویرایش