confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴
ویرایش
(←پیشینه) |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
مجسمه، پیکره و تندیس جسمی است سهبعدی که از فلز، سنگ، گچ و مانند آن به شکل موجودات جاندار مانند [[انسان]] یا حیوان درست میشود.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ج۱۲، ص۱۷۹۳۴-۱۷۹۳۵.</ref> در زبان عربی از آن به «تمثال» و «صورة» تعبیر شدهاست.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۱۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۷۰-۴۷۱.</ref> | مجسمه، پیکره و تندیس جسمی است سهبعدی که از فلز، سنگ، گچ و مانند آن به شکل موجودات جاندار مانند [[انسان]] یا حیوان درست میشود.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ج۱۲، ص۱۷۹۳۴-۱۷۹۳۵.</ref> در زبان عربی از آن به «تمثال» و «صورة» تعبیر شدهاست.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۱۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۷۰-۴۷۱.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
مجسمه در ادوار مختلف تاریخ زندگی انسانها وجود داشته و مورد توجه آنان بودهاست. کاربردهای گوناگونی مانند وسیلهای برای یادبود، تزیین محل سکونت، بیان تصورات و افکار و [[سحر]] و جادو داشتهاست؛<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> از همه مهمتر در میان اقوام بسیاری، دارای ارزش دینی بوده، مردم بیشماری از [[هند]] و [[چین]] تا [[ایران]] پیش از [[زردشت]] و [[مصر]] و یونان و روم به پرستش آنها به عنوان خدایان گوناگون، روی آورده بودهاند.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۱۹ ـ ۲۰، ۵۰ ـ ۵۱، ۷۷، ۷۹، ۸۰ ـ ۸۳، ۱۰۴، ۱۰۵، ۲۱۲، ۲۷۵، ۲۷۶، ۴۵۷ و ۴۶۳.</ref> این حالت در میان برخی پیروان [[ادیان ابراهیمی]] نیز رسوخ کرده بود؛ به گونهای که بیشتر بتها (صنمها) به صورت مجسمهای به شکل انسان یا حیوان بود. پرستش قوای طبیعت، مانند قوه رویش و باروری که میان کنعانیان به صورت گاوپرستی نمود داشت، به [[بنیاسرائیل]] راه یافت.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۵۰۱ ـ ۵۰۴.</ref> مسیحیان از مجسمه و نقاشی برای تزیین مکانهای مراسم عبادی و [[کلیسا|کلیساها]] استفاده میکردند و شخص مؤمن [[مسیحی]]، حضور قدیس را از طریق تندیس احساس میکرد؛<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج۴، ص۱۱۵۶.</ref> حتی در دورهای، طبق فتوای پاپ کلیسای رم، مخالفانِ احترام نقاشی و مجسمه در کلیساها، از جرگه اهل ایمان خارج بودند.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۴۵-۶۴۶.</ref> امروزه اگرچه مجسمه در برخی کشورها و میان اقوام کمشماری پرستش میشود و یا با عنوان یک نماد احترام میشود، ولی به طور کلی کار برد هنری آن نمود بیشتری دارد و مجسمهسازی به صورت یک رشته هنری در دانشگاهها آموزش داده میشود. چنانکه [[نقاشی]] نیز در همین راستا قرار دارد | مجسمه در ادوار مختلف تاریخ زندگی انسانها وجود داشته و مورد توجه آنان بودهاست. کاربردهای گوناگونی مانند وسیلهای برای یادبود، تزیین محل سکونت، بیان تصورات و افکار و [[سحر]] و جادو داشتهاست؛<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> از همه مهمتر در میان اقوام بسیاری، دارای ارزش دینی بوده، مردم بیشماری از [[هند]] و [[چین]] تا [[ایران]] پیش از [[زردشت]] و [[مصر]] و یونان و روم به پرستش آنها به عنوان خدایان گوناگون، روی آورده بودهاند.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۱۹ ـ ۲۰، ۵۰ ـ ۵۱، ۷۷، ۷۹، ۸۰ ـ ۸۳، ۱۰۴، ۱۰۵، ۲۱۲، ۲۷۵، ۲۷۶، ۴۵۷ و ۴۶۳.</ref> این حالت در میان برخی پیروان [[ادیان ابراهیمی]] نیز رسوخ کرده بود؛ به گونهای که بیشتر بتها (صنمها) به صورت مجسمهای به شکل انسان یا حیوان بود. پرستش قوای طبیعت، مانند قوه رویش و باروری که میان کنعانیان به صورت گاوپرستی نمود داشت، به [[بنیاسرائیل]] راه یافت.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۵۰۱ ـ ۵۰۴.</ref> مسیحیان از مجسمه و نقاشی برای تزیین مکانهای مراسم عبادی و [[کلیسا|کلیساها]] استفاده میکردند و شخص مؤمن [[مسیحی]]، حضور قدیس را از طریق تندیس احساس میکرد؛<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج۴، ص۱۱۵۶.</ref> حتی در دورهای، طبق فتوای پاپ کلیسای رم، مخالفانِ احترام نقاشی و مجسمه در کلیساها، از جرگه اهل ایمان خارج بودند.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۴۵-۶۴۶.</ref> امروزه اگرچه مجسمه در برخی کشورها و میان اقوام کمشماری [[پرستش]] میشود و یا با عنوان یک نماد احترام میشود، ولی به طور کلی کار برد هنری آن نمود بیشتری دارد و مجسمهسازی به صورت یک رشته هنری در دانشگاهها آموزش داده میشود. چنانکه [[نقاشی]] نیز در همین راستا قرار دارد. | ||
به نظر میرسد از همان دورهای که مجسمه با عنوان خالق، مدبر، شفیع و یا برای کسب عزت و مانند آن با عنوان [[بت]] <ref>اعراف، ۱۹۱؛ یونس، ۱۸؛ رعد، ۱۶؛ عنکبوت، ۲۵؛ مریم، ۸۱.</ref> ارزش دینی یافت، مبارزه [[انبیای الهی(ع)]] با آن نیز آغاز شد. مبارزه [[حضرت ابراهیم(ع)]] در این زمینه بسیار معروف است.<ref>انبیاء، ۵۷ ـ ۵۸.</ref> یکی از مهمترین جلوههای اولیه دین مبین اسلام، مبارزه با [[بتپرستی]] در شبه جزیره عربستان، بهویژه در شهر [[مکه]] بود که موضوع آیات پرشمار [[قرآن کریم]] است.<ref>صافات، ۱۲۵؛ نوح، ۲۳؛ شوری، ۲۱.</ref> در بعضی روایات [[اهل بیت(ع)]]، مجسمهسازی خروج از اسلام و دشمنی با خدا و همردیف کشتن پیامبران معرفی شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۰۸؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۱۰ و ص۲۱۰.</ref> از نظر [[امامخمینی]] تناسبی میان این عقوبتهای سنگین و صرف ساخت مجسمه وجود ندارد. ایشان این احتمال را قوی میداند که این عقوبتها مربوط به ساخت مجسمه برای [[پرستش]] و عبادت است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۸.</ref> همچنین دیگر مسائل فقهی مربوط به مجسمه و کاربردهای آن، مانند آراستن خانهها با آن، بازیکردن و نمازخواندن در برابر آنها نیز در احادیثی آمدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه،ج۴، ص۴۳۶-۴۴۲؛ ج۵، ص۱۷۰، ص۳۰۳، ص۳۰۶-۳۰۷ و ج۱۷، ص۲۹۵.</ref> | به نظر میرسد از همان دورهای که مجسمه با عنوان خالق، مدبر، شفیع و یا برای کسب عزت و مانند آن با عنوان [[بت]] <ref>اعراف، ۱۹۱؛ یونس، ۱۸؛ رعد، ۱۶؛ عنکبوت، ۲۵؛ مریم، ۸۱.</ref> ارزش دینی یافت، مبارزه [[انبیای الهی(ع)]] با آن نیز آغاز شد. مبارزه [[حضرت ابراهیم(ع)]] در این زمینه بسیار معروف است.<ref>انبیاء، ۵۷ ـ ۵۸.</ref> یکی از مهمترین جلوههای اولیه دین مبین اسلام، مبارزه با [[بتپرستی]] در شبه جزیره عربستان، بهویژه در شهر [[مکه]] بود که موضوع آیات پرشمار [[قرآن کریم]] است.<ref>صافات، ۱۲۵؛ نوح، ۲۳؛ شوری، ۲۱.</ref> در بعضی روایات [[اهل بیت(ع)]]، مجسمهسازی خروج از اسلام و دشمنی با خدا و همردیف کشتن پیامبران معرفی شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۰۸؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۱۰ و ص۲۱۰.</ref> از نظر [[امامخمینی]] تناسبی میان این عقوبتهای سنگین و صرف ساخت مجسمه وجود ندارد. ایشان این احتمال را قوی میداند که این عقوبتها مربوط به ساخت مجسمه برای [[پرستش]] و عبادت است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۸.</ref> همچنین دیگر مسائل فقهی مربوط به مجسمه و کاربردهای آن، مانند آراستن خانهها با آن، بازیکردن و نمازخواندن در برابر آنها نیز در احادیثی آمدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه،ج۴، ص۴۳۶-۴۴۲؛ ج۵، ص۱۷۰، ص۳۰۳، ص۳۰۶-۳۰۷ و ج۱۷، ص۲۹۵.</ref> | ||
با توجه به آیات و احادیث مربوط به | |||
با توجه به [[قرآن|آیات]] و [[روایات|احادیث]] مربوط به مجسمهسازی، این مسئله در بحث [[مکاسب محرمه]] از جهت کسب درآمد از این راه، نیز در کتابهای فقهای گذشته به شکل اجمالی و در حد بیان حرمت ساخت تصویر یا تصویر مجسم، بررسی شدهاست؛<ref>مفید، المقنعه، ص۵۸۷؛ طوسی، النهایه، ص۳۶۳؛ حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۸۱؛ حلی، محقق، شرایع الاسلام، ج۲، ص۴.</ref> ولی بهمرور صورتی استدلالی و گسترده یافته، تقریباً از زمان [[محقق نراقی]] و [[صاحب جواهر]] و [[شیخ انصاری]]، بیشتر مباحث مربوط به مجسمه در کتابهای فقهی مطرح شدهاست.<ref>نراقی، مستندالشیعه، ج۱۴، ص۱۰۶-۱۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۱-۴۴؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳.</ref> از قدیمیترین کتابهای فقهی که حرمت ساخت مجسمه به شکل فتوایی در آن مطرح شدهاست، کتاب المقنعه [[شیخ مفید]] (م۴۱۳ق)، است <ref>شیخ مفید، المقنعه، ص۵۸۷.</ref> و پس از وی، [[حلبی]] (م۴۴۷ق) در [[الکافی]] <ref>حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۸۱.</ref> و [[سلار]] (م۴۴۸ق) در [[المراسم]] <ref>سلار، المراسم، ص۱۷۰.</ref> بدان پرداختند و بهمرور این بحث با تفصیلات بیشتری در کتابهای فقهی مطرح شد. [[امامخمینی]] نیز مانند بسیاری از فقهای متأخر، بحث ساخت، نگهداری و بهرهبرداری و خرید و فروش مجسمه را به طور مبسوط در کتاب [[المکاسب المحرمه]]، در بحث کسب از راه عمل حرام، همچنین بحث از کسبی که هدف از آن بهرهبرداری حرام است، بررسی کردهاست.<ref>امام خمینی، المکاسب المحرمه، ج۱، ص۲۵۵-۲۹۸.</ref> | |||
==ساخت مجسمه== | ==ساخت مجسمه== |