۲۵٬۴۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
از آنجا که بیشتر روایات موجود در مجامع حدیثی، مصداق خبر واحدند، علما همواره به آن توجه و دربارهٔ حجیت و دلایل آن بحث کردهاند<ref>سید مرتضی، الذریعه، ۲/۴۱؛ طوسی، العده، ۱/۹۷؛ حلی، محقق، معارج الاصول، ۲۰۳ ـ ۲۰۵؛ حلی، علامه، مبادئ الوصول، ۲۰۵ ـ ۲۰۶.</ref> بنابر نقل نجاشی، [[حسنبنموسی نوبختی]] متوفای قرن چهارم دراینباره کتاب مستقلی با عنوان «خبر الواحد و العمل به» نگاشتهاست<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۶۳.</ref> و میتواند ازجمله نخستین آثار مستقل در موضوع خبر واحد باشد. با رشد و گسترش [[اصول فقه|علم اصول]] بحث از خبر نیز گسترش یافت<ref>عاملی، معالم الدین، ۱۸۷؛ فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، ۱۵۷؛ حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ص۲۷۰.</ref> و در آثار علمای پیشین در مبحث اخبار و در کتابهای عالمان متأخر ضمن بحث از مصادیق ظن معتبر و [[اماره|امارات]] مطرح شد<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۰۸؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۳؛ صدر، بحوث، ۴/۳۲۷.</ref> هرچند در اینکه بحث از خبر واحد جزو مسائل علم اصول است یا مبادی آن<ref>← تبریزی، فرائد الاصول، ۲/۹ ـ ۱۰؛ آشتیانی، بحر الفوائد، ۱/۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> و اینکه جایگاه اصلی آن [[علم کلام]] است،<ref>← یزدی طباطبایی، ۱/۴۲۳.</ref> اختلاف نظر وجود دارد. اختلاف میان اصولیان، ریشه در تبیین موضوع علم اصول و تعیین ملاک مسئله اصولی دارد. اصولیان خبر واحد را از مهمترین مسائل علم اصول دانستهاند<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص۲۹۳؛ عراقی، نهایة الافکار، ۳/۱۰۱؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۹؛ خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ روحانی، منتقی الاصول، ۴/۲۴۹.</ref> | از آنجا که بیشتر روایات موجود در مجامع حدیثی، مصداق خبر واحدند، علما همواره به آن توجه و دربارهٔ حجیت و دلایل آن بحث کردهاند<ref>سید مرتضی، الذریعه، ۲/۴۱؛ طوسی، العده، ۱/۹۷؛ حلی، محقق، معارج الاصول، ۲۰۳ ـ ۲۰۵؛ حلی، علامه، مبادئ الوصول، ۲۰۵ ـ ۲۰۶.</ref> بنابر نقل نجاشی، [[حسنبنموسی نوبختی]] متوفای قرن چهارم دراینباره کتاب مستقلی با عنوان «خبر الواحد و العمل به» نگاشتهاست<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۶۳.</ref> و میتواند ازجمله نخستین آثار مستقل در موضوع خبر واحد باشد. با رشد و گسترش [[اصول فقه|علم اصول]] بحث از خبر نیز گسترش یافت<ref>عاملی، معالم الدین، ۱۸۷؛ فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، ۱۵۷؛ حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ص۲۷۰.</ref> و در آثار علمای پیشین در مبحث اخبار و در کتابهای عالمان متأخر ضمن بحث از مصادیق ظن معتبر و [[اماره|امارات]] مطرح شد<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۰۸؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۳؛ صدر، بحوث، ۴/۳۲۷.</ref> هرچند در اینکه بحث از خبر واحد جزو مسائل علم اصول است یا مبادی آن<ref>← تبریزی، فرائد الاصول، ۲/۹ ـ ۱۰؛ آشتیانی، بحر الفوائد، ۱/۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> و اینکه جایگاه اصلی آن [[علم کلام]] است،<ref>← یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، ۱/۴۲۳.</ref> اختلاف نظر وجود دارد. اختلاف میان اصولیان، ریشه در تبیین موضوع علم اصول و تعیین ملاک مسئله اصولی دارد. اصولیان خبر واحد را از مهمترین مسائل علم اصول دانستهاند<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص۲۹۳؛ عراقی، نهایة الافکار، ۳/۱۰۱؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۹؛ خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ روحانی، منتقی الاصول، ۴/۲۴۹.</ref> | ||
[[امامخمینی]] ضمن مبحث امارات در اصول فقه، به بحث از خبر واحد و دلایل حجیت آن پرداختهاست<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۶۷.</ref> در تقریرات درسهای اصولی ایشان نیز ذیل بحث یادشده بحث از خبر واحد بهطور مبسوط مطرح شدهاست<ref>امامخمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۹؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۵۰.</ref> ایشان بحث از حجیت خبر واحد را جزو مسائل علم اصول میداند، چه در [[انوار الهدایه]] که موضوع علم اصول را حجت در [[فقه]] دانسته و آن را نظر مشهور نزد اصولیان خواندهاست<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۶۸ ـ ۲۶۹.</ref> و چه در دورههای بعدی که صرف سنخیت میان قضایای یک علم را کافی دانستهاست<ref>امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۹ ـ ۴۳؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۱/۱۲.</ref> | [[امامخمینی]] ضمن مبحث امارات در اصول فقه، به بحث از خبر واحد و دلایل حجیت آن پرداختهاست<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۶۷.</ref> در تقریرات درسهای اصولی ایشان نیز ذیل بحث یادشده بحث از خبر واحد بهطور مبسوط مطرح شدهاست<ref>امامخمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۹؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۵۰.</ref> ایشان بحث از حجیت خبر واحد را جزو مسائل علم اصول میداند، چه در [[انوار الهدایه]] که موضوع علم اصول را حجت در [[فقه]] دانسته و آن را نظر مشهور نزد اصولیان خواندهاست<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۶۸ ـ ۲۶۹.</ref> و چه در دورههای بعدی که صرف سنخیت میان قضایای یک علم را کافی دانستهاست<ref>امامخمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۹ ـ ۴۳؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۱/۱۲.</ref> | ||
حجیت خبر واحد نزد اندیشمندان اسلامی پیوسته محل بحث و اختلاف نظر بودهاست. دو دیدگاه در این خصوص نقل شدهاست که دیدگاه نخست مخالف حجیت خبر واحد است و دیدگاه دوم آن را حجت میداند.<ref>← ادامه مقاله.</ref> | حجیت خبر واحد نزد اندیشمندان اسلامی پیوسته محل بحث و اختلاف نظر بودهاست. دو دیدگاه در این خصوص نقل شدهاست که دیدگاه نخست مخالف حجیت خبر واحد است و دیدگاه دوم آن را حجت میداند.<ref>← ادامه مقاله.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
=== آیات قرآن === | === آیات قرآن === | ||
در اثبات حجیت خبر واحد به آیات چندی استناد شدهاست. یکی از آیات آیه نبأ<ref>حجرات، ۶.</ref> است که در آن خداوند به مؤمنان دستور میدهد اگر فاسقی خبری آورد، دربارهٔ آن تحقیق کنند تا مبادا از روی جهالت به دیگران آسیب برسانند. در این آیه بر اساس قبول مفهوم وصف (کلمه فاسق)<ref>انصاری، مطارح الانظار، ۳/۱۲۶ ـ ۱۲۸؛ خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۷۸ ـ ۱۷۹.</ref> و مفهوم شرط که همان تعلیق وجوب تبیّن بر خبر [[فاسق]] است بر حجیت خبر واحد استدلال شدهاست<ref>← ادامه مقاله).</ref> | در اثبات حجیت خبر واحد به آیات چندی استناد شدهاست. یکی از آیات آیه نبأ<ref>حجرات، ۶.</ref> است که در آن خداوند به مؤمنان دستور میدهد اگر فاسقی خبری آورد، دربارهٔ آن تحقیق کنند تا مبادا از روی جهالت به دیگران آسیب برسانند. در این آیه بر اساس قبول مفهوم وصف (کلمه فاسق)<ref>انصاری، مطارح الانظار، ۳/۱۲۶ ـ ۱۲۸؛ خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۷۸ ـ ۱۷۹.</ref> و مفهوم شرط که همان تعلیق وجوب تبیّن بر خبر [[فاسق]] است بر حجیت خبر واحد استدلال شدهاست<ref>← ادامه مقاله).</ref> | ||
[[امامخمینی]] مانند [[شیخ انصاری]]<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۷.</ref> و نایینی<ref>نایینی، ۳/۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref> قضیه وصفیه را فاقد مفهوم میداند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۷ ـ ۲۸۸.</ref>؛ از اینرو بیشترِ استدلالکنندگان به آیه به مفهوم شرط استناد کردهاند<ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶؛ نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۴.</ref> از مفهوم شرط تقریرهای مختلفی ارائه شدهاست<ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶؛ نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۴ ـ ۱۷۰؛ عراقی، نهایة الافکار، ۳/۱۰۷.</ref> و عالمانی مانند یزدی | [[امامخمینی]] مانند [[شیخ انصاری]]<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۷.</ref> و نایینی<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref> قضیه وصفیه را فاقد مفهوم میداند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۷ ـ ۲۸۸.</ref>؛ از اینرو بیشترِ استدلالکنندگان به آیه به مفهوم شرط استناد کردهاند<ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶؛ نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۴.</ref> از مفهوم شرط تقریرهای مختلفی ارائه شدهاست<ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶؛ نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۴ ـ ۱۷۰؛ عراقی، نهایة الافکار، ۳/۱۰۷.</ref> و عالمانی مانند [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی|یزدی طباطبایی]]،<ref>یزدی طباطبایی، ۱/۴۵۹.</ref> [[آخوند خراسانی]]<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶.</ref> و نایینی<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۹.</ref> استدلال به آیه نبأ را پذیرفتهاند؛ اما در برابر، شیخ انصاری،<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۷ ـ ۱۲۶.</ref> امامخمینی،<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۳ ـ ۲۸۶.</ref> خویی<ref>خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref> و [[سیدمحمدباقر صدر]]<ref>صدر، بحوث، ۴/۳۵۱ ـ ۳۵۸.</ref> دلالت آیه نبأ را مطلقاً ناتمام دانستهاند. | ||
امامخمینی پس از بررسی استدلالهای مختلف برای اثبات مطلب و اشکال به این استدلالها<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۳ ـ ۳۰۵.</ref> مفهوم آیه نبأ را بر فرض پذیرش، از اثبات حجیت خبر عادل بهطور مطلق ناتوان میداند؛ زیرا معنای ظاهری واژه «تبیّن» مناسبت ندارد که جزا برای «مجیء فاسق» باشد و از نظر [[عقل]] و [[عرف]]، ترتّبی میان آن دو نیست<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۶۱ ـ ۱۶۲.</ref> پس «تبین» به معنای رویگردانی از خبر فاسق است که مفهومش روی نگرداندن از خبر شخص عادل است و این روی نگرداندن ممکن است تمام موضوع برای عمل به خبر عادل یا جزء موضوع باشد؛ از اینرو حجیت خبر عادل بهخودیخود از مفهوم به دست نمیآید<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۳.</ref> همچنین امامخمینی ضمن تقسیم خبر به خبر مربوط به امور خطیر که در صورت کذب، آثار مهمی را در پی داشته باشد و خبری که در صورت کذب چنین آثاری نداشته باشد، مورد آیه را از قسم اول دانسته که دربارهٔ ارتداد قوم بنیمصطلق بوده که فرض دروغبودن این خبر و کشتهشدن آنان به دست سپاهیان اسلام ضرر عظیم و غیرقابل جبرانی را در پی داشت؛ از اینرو خداوند دستور میدهد در اینگونه امور بررسی و تحصیل علم لازم است و فرقی نمیکند ناقل خبر عادل باشد یا فاسق؛ بنابراین آیه شامل همه خبرها نمیشود.<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref> | امامخمینی پس از بررسی استدلالهای مختلف برای اثبات مطلب و اشکال به این استدلالها<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۳ ـ ۳۰۵.</ref> مفهوم آیه نبأ را بر فرض پذیرش، از اثبات حجیت خبر عادل بهطور مطلق ناتوان میداند؛ زیرا معنای ظاهری واژه «تبیّن» مناسبت ندارد که جزا برای «مجیء فاسق» باشد و از نظر [[عقل]] و [[عرف]]، ترتّبی میان آن دو نیست<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۶۱ ـ ۱۶۲.</ref> پس «تبین» به معنای رویگردانی از خبر فاسق است که مفهومش روی نگرداندن از خبر شخص عادل است و این روی نگرداندن ممکن است تمام موضوع برای عمل به خبر عادل یا جزء موضوع باشد؛ از اینرو حجیت خبر عادل بهخودیخود از مفهوم به دست نمیآید<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۳.</ref> همچنین امامخمینی ضمن تقسیم خبر به خبر مربوط به امور خطیر که در صورت کذب، آثار مهمی را در پی داشته باشد و خبری که در صورت کذب چنین آثاری نداشته باشد، مورد آیه را از قسم اول دانسته که دربارهٔ ارتداد قوم بنیمصطلق بوده که فرض دروغبودن این خبر و کشتهشدن آنان به دست سپاهیان اسلام ضرر عظیم و غیرقابل جبرانی را در پی داشت؛ از اینرو خداوند دستور میدهد در اینگونه امور بررسی و تحصیل علم لازم است و فرقی نمیکند ناقل خبر عادل باشد یا فاسق؛ بنابراین آیه شامل همه خبرها نمیشود.<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
آیه دیگر [[آیه نفر]]<ref>توبه، ۱۲۲.</ref> است که از آن بر میآید کوچکردن برای یادگیری مسائل دینی بر عدهای از مؤمنان واجب است تا بازگردند و قوم خود را بیم دهند و لازمه وجوب بیمدادن حجتبودن خبر واحد (بیمدهنده) است.<ref>فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، ۱۶۲ ـ ۱۶۳؛ انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۲۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶ ـ ۲۹۸؛ یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، ۱/۴۶۴.</ref> | آیه دیگر [[آیه نفر]]<ref>توبه، ۱۲۲.</ref> است که از آن بر میآید کوچکردن برای یادگیری مسائل دینی بر عدهای از مؤمنان واجب است تا بازگردند و قوم خود را بیم دهند و لازمه وجوب بیمدادن حجتبودن خبر واحد (بیمدهنده) است.<ref>فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، ۱۶۲ ـ ۱۶۳؛ انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۲۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶ ـ ۲۹۸؛ یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، ۱/۴۶۴.</ref> | ||
[[میرزای قمی]]،<ref>میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۴۰۸ ـ ۴۱۵.</ref> یزدی طباطبایی،<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، ۱/۴۶۴.</ref> [[میرزای نایینی|نایینی]]<ref>نایینی، ۳/۱۸۷.</ref> و [[سیدابوالقاسم خویی|خویی]]<ref>خویی، مصباح الاصول، ۱/۲۱۳ ـ ۲۱۷.</ref> دلالت آیه نفر را پذیرفتهاند. شیخ انصاری،<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۲۹.</ref> آخوند خراسانی<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۸.</ref> و بعضی دیگر<ref>صدر، بحوث، ۴/۳۸۱.</ref> با انکار ملازمه یادشده، دلالت آیه را نپذیرفتهاند. امامخمینی نیز پس از اشکالهای متعدد به سخن کسانی که به آیه استناد کردهاند، در نهایت میان مضمون آیه و دلالت بر حجیت خبر واحد فاصلهای فراوان میبیند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۳۰۸ ـ ۳۱۰.</ref> | [[میرزای قمی]]،<ref>میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۴۰۸ ـ ۴۱۵.</ref> یزدی طباطبایی،<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، ۱/۴۶۴.</ref> [[میرزای نایینی|نایینی]]<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۸۷.</ref> و [[سیدابوالقاسم خویی|خویی]]<ref>خویی، مصباح الاصول، ۱/۲۱۳ ـ ۲۱۷.</ref> دلالت آیه نفر را پذیرفتهاند. شیخ انصاری،<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۲۹.</ref> آخوند خراسانی<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۸.</ref> و بعضی دیگر<ref>صدر، بحوث، ۴/۳۸۱.</ref> با انکار ملازمه یادشده، دلالت آیه را نپذیرفتهاند. امامخمینی نیز پس از اشکالهای متعدد به سخن کسانی که به آیه استناد کردهاند، در نهایت میان مضمون آیه و دلالت بر حجیت خبر واحد فاصلهای فراوان میبیند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۱/۳۰۸ ـ ۳۱۰.</ref> | ||
=== روایات === | === روایات === | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
* نجاشی، احمدبنعلی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق | * نجاشی، احمدبنعلی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق | ||
* وحید بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الاصولیه، قم، مؤسسه علامه وحید بهبهانی، چاپ اول، ۱۴۱۶ق | * وحید بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الاصولیه، قم، مؤسسه علامه وحید بهبهانی، چاپ اول، ۱۴۱۶ق | ||
* یزدی طباطبایی، | * یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، حاشیة فرائد الاُصول، قم، دارالهدی، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
*مصطفی گیلانیان، [https://books.khomeini.ir/books/10005/120/ خبر واحد]، دانشنامه | *مصطفی گیلانیان، [https://books.khomeini.ir/books/10005/120/ خبر واحد]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۵، ص۱۲۰-۱۲۶. | ||
[[رده:مقالههای جلد پنجم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد پنجم دانشنامه]] |