Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
جز (←دیدگاه امامخمینی) |
جز (←پیشینه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
در یونان باستان محل تجمع یاران و یاورانی را که در یک مرکز و محل سکونت، گرد میآمدند، «شهر» نام نهادند و از آن «دولتشهر» به وجود آمد.<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۲۵۷.</ref> و قلمرو آن یک شهر بود و نام باستانی آن «پولیس» بود که بسیار محدود و کوچک بود و شهروندان آن همه یکدیگر را میشناختند.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۶۶.</ref> رومیان با تصرف سرزمین یونان در سال ۱۴۶ پیش از [[میلاد مسیح(ع)|میلاد]] تحت تأثیر تعلیمات سیاسی [[افلاطون]] و [[ارسطو]] و فرهنگ یونان «دولتشهر» را به «جمهوری» تبدیل کردند.<ref>ناردو، جمهوری روم، ۲۹.</ref> در قرن دوازدهم میلادی نوعی جمهوری در شمال ایتالیا تشکیل شد. پس از پایان جمهوری فلورانس در سال ۱۵۲۰م آرمان جمهوریخواهی در کنار جریان اصلی سلطنتطلبی باقی ماند.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۵۳۸.</ref> مهاجران در [[امریکا]] پس از پیروزی بر [[انگلیس]] در سال ۱۷۸۱م/ ۱۱۵۹ش حکومت جمهوری تشکیل دادند و [[جورج واشنگتن]] در آوریل ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش نخستین رئیسجمهور امریکا انتخاب شد.<ref>بِجورنلوند، بنیانگذاری امریکا و قانون اساسی آن، ۲۷، ۵۷ـ۵۹ و ۱۳۰ـ۱۳۱.</ref> | در یونان باستان محل تجمع یاران و یاورانی را که در یک مرکز و محل سکونت، گرد میآمدند، «شهر» نام نهادند و از آن «دولتشهر» به وجود آمد.<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۲۵۷.</ref> و قلمرو آن یک شهر بود و نام باستانی آن «پولیس» بود که بسیار محدود و کوچک بود و شهروندان آن همه یکدیگر را میشناختند.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۶۶.</ref> رومیان با تصرف سرزمین یونان در سال ۱۴۶ پیش از [[میلاد مسیح(ع)|میلاد]] تحت تأثیر تعلیمات سیاسی [[افلاطون]] و [[ارسطو]] و فرهنگ یونان «دولتشهر» را به «جمهوری» تبدیل کردند.<ref>ناردو، جمهوری روم، ۲۹.</ref> در قرن دوازدهم میلادی نوعی جمهوری در شمال ایتالیا تشکیل شد. پس از پایان جمهوری فلورانس در سال ۱۵۲۰م آرمان جمهوریخواهی در کنار جریان اصلی سلطنتطلبی باقی ماند.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۵۳۸.</ref> مهاجران در [[امریکا]] پس از پیروزی بر [[انگلیس]] در سال ۱۷۸۱م/ ۱۱۵۹ش حکومت جمهوری تشکیل دادند و [[جورج واشنگتن]] در آوریل ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش نخستین رئیسجمهور امریکا انتخاب شد.<ref>بِجورنلوند، بنیانگذاری امریکا و قانون اساسی آن، ۲۷، ۵۷ـ۵۹ و ۱۳۰ـ۱۳۱.</ref><br> | ||
با پیروزی انقلاب کبیر [[فرانسه]] در سال ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش و استقرار نظام جمهوری در آن کشور، عصر جدیدی در فرانسه و جهان آغاز شد و پس از فراز و نشیبهای زیاد حکومت جمهوری در فرانسه استقرار یافت.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۹۹۹ـ۱۰۰۰.</ref> جمهوری در آغاز آرمانی بود که در تقابل با حکومتهای سلطنتی قرار داشت؛ ولی با فروپاشی نظامهای پادشاهی یا محدودشدن آن حکومتها بهتدریج در مسیر دموکراسی و تأمین آزادیهای سیاسی و [[حقوق شهروندی]] و حق تعیین سرنوشت گام نهاد.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۵۳۹.</ref> ایجاد حکومت در صدر اسلام که از آن به [[بیعت]] با ولی مسلمین تعبیر شده است.<ref>امامخمینی، امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۹.</ref> به گونهای دخالت و مشارکت مردم در حکومت را نشان میدهد.<ref>واقدی، طبقات الکبری، ۸/۱۸۳؛ ابنهشام، السیرة النبویه، ۱/۴۴۱.</ref> | با پیروزی انقلاب کبیر [[فرانسه]] در سال ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش و استقرار نظام جمهوری در آن کشور، عصر جدیدی در فرانسه و جهان آغاز شد و پس از فراز و نشیبهای زیاد حکومت جمهوری در فرانسه استقرار یافت.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۹۹۹ـ۱۰۰۰.</ref> جمهوری در آغاز آرمانی بود که در تقابل با حکومتهای سلطنتی قرار داشت؛ ولی با فروپاشی نظامهای پادشاهی یا محدودشدن آن حکومتها بهتدریج در مسیر دموکراسی و تأمین آزادیهای سیاسی و [[حقوق شهروندی]] و حق تعیین سرنوشت گام نهاد.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۵۳۹.</ref> ایجاد حکومت در صدر اسلام که از آن به [[بیعت]] با ولی مسلمین تعبیر شده است.<ref>امامخمینی، امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۹.</ref> به گونهای دخالت و مشارکت مردم در حکومت را نشان میدهد.<ref>واقدی، طبقات الکبری، ۸/۱۸۳؛ ابنهشام، السیرة النبویه، ۱/۴۴۱.</ref><br> | ||
پس از پیروزی [[انقلاب مشروطه]] در سال ۱۲۸۵ در ایران قدرت مطلقه [[شاه]] با قانون در [[مجلس شورای ملی]] محدود شد.<ref>براون، ۱۴۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|نهضت مشروطه}} در پایان دوره [[قاجار]] در جریان [[نهضت جنگل]]، رژیم «جمهورى گیلان» به ریاست [[میرزاکوچکخان]] تشکیل شد.<ref>گرانتوسکى، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ۴۳۲ و ۴۳۹.</ref> او قصد داشت این جمهوری را به کل کشور گسترش دهد. همچنین انقلابیان [[آذربایجان]] به رهبری [[شیخمحمد خیابانی]]، خواستار استقرار جمهوری شده بودند که هر دو جریان شکست خوردند.<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۵۸۳؛ توحدی، قرائت امامخمینی از سیاست، ۱۸۲.</ref> [[رضاشاه پهلوی]] نیز که با حمایت انگلیس در سال ۱۲۹۹ کودتا کرده بود، برای از میانبردن قاجار و رسیدن به قدرت، جمهوریخواهی را مطرح کرد.<ref>راوندی، ۸/قسمت دوم، ۳۴۳؛ شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۶۲۵.</ref> ولی با مخالفت علما و نیز [[سیدحسن مدرس]] و برخی دیگر از روشنفکران که اقدام وی را نقشهای برای رسیدن به قدرت میدانستند، روبهرو شد و به نتیجه نرسید.<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۶۲۶ـ۶۲۷.</ref> در سالهای بعد بهویژه در سالهای دهه چهل نیز گاهی برخی گروهها، ایده نظام جمهوری را مطرح میکردند که راه به جایی نبرد.<ref>توحدی، قرائت امامخمینی از سیاست، ۱۸۳.</ref> | پس از پیروزی [[انقلاب مشروطه]] در سال ۱۲۸۵ در ایران قدرت مطلقه [[شاه]] با قانون در [[مجلس شورای ملی]] محدود شد.<ref>براون، ۱۴۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|نهضت مشروطه}} در پایان دوره [[قاجار]] در جریان [[نهضت جنگل]]، رژیم «جمهورى گیلان» به ریاست [[میرزاکوچکخان]] تشکیل شد.<ref>گرانتوسکى، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ۴۳۲ و ۴۳۹.</ref> او قصد داشت این جمهوری را به کل کشور گسترش دهد. همچنین انقلابیان [[آذربایجان]] به رهبری [[شیخمحمد خیابانی]]، خواستار استقرار جمهوری شده بودند که هر دو جریان شکست خوردند.<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۵۸۳؛ توحدی، قرائت امامخمینی از سیاست، ۱۸۲.</ref><br> | ||
[[رضاشاه پهلوی]] نیز که با حمایت انگلیس در سال ۱۲۹۹ کودتا کرده بود، برای از میانبردن قاجار و رسیدن به قدرت، جمهوریخواهی را مطرح کرد.<ref>راوندی، ۸/قسمت دوم، ۳۴۳؛ شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۶۲۵.</ref> ولی با مخالفت علما و نیز [[سیدحسن مدرس]] و برخی دیگر از روشنفکران که اقدام وی را نقشهای برای رسیدن به قدرت میدانستند، روبهرو شد و به نتیجه نرسید.<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۶۲۶ـ۶۲۷.</ref> در سالهای بعد بهویژه در سالهای دهه چهل نیز گاهی برخی گروهها، ایده نظام جمهوری را مطرح میکردند که راه به جایی نبرد.<ref>توحدی، قرائت امامخمینی از سیاست، ۱۸۳.</ref><br> | |||
با پیروزی انقلاب اسلامی در [[۲۲ بهمن ۱۳۵۷]] و سرنگونی رژیم پهلوی{{ببینید|متن=ببینید|بیست و دو بهمن}}، با رأی قاطع مردم مسلمان ایران در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸، در دوازدهم فروردین [[نظام جمهوری اسلامی]] در ایران رسمیت یافت و اعلام شد؛{{ببینید|متن=ببینید|روز جمهوری اسلامی}} و ساختار آن در قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ تعیین شد و برخی اصول آن در بازنگری ۱۳۶۸ تغییر کرد.{{ببینید|متن=ببینید|قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران}} افزون بر ایران حکومت برخی از کشورهای اسلامی دیگر مانند [[پاکستان]] و موریتانی هم جمهوری اسلامی است.<ref>طلوعی، فرهنگ جامع علوم سیاسی، ۴۱۹.</ref> | با پیروزی انقلاب اسلامی در [[۲۲ بهمن ۱۳۵۷]] و سرنگونی رژیم پهلوی{{ببینید|متن=ببینید|بیست و دو بهمن}}، با رأی قاطع مردم مسلمان ایران در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸، در دوازدهم فروردین [[نظام جمهوری اسلامی]] در ایران رسمیت یافت و اعلام شد؛{{ببینید|متن=ببینید|روز جمهوری اسلامی}} و ساختار آن در قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ تعیین شد و برخی اصول آن در بازنگری ۱۳۶۸ تغییر کرد.{{ببینید|متن=ببینید|قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران}} افزون بر ایران حکومت برخی از کشورهای اسلامی دیگر مانند [[پاکستان]] و موریتانی هم جمهوری اسلامی است.<ref>طلوعی، فرهنگ جامع علوم سیاسی، ۴۱۹.</ref> | ||
==تشکیل جمهوری اسلامی== | ==تشکیل جمهوری اسلامی== | ||
امامخمینی در دوران مبارزه و بلکه پیش از آن در سالهای ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ با نگارش کتابهای [[کتاب کشف اسرار|کشف اسرار]]<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲ـ۸ و ۱۸۵ـ۱۹۰.</ref> و [[کتاب رساله الاجتهاد و التقلید|رساله الاجتهاد و التقلید]]<ref>امامخمینی، رساله الاجتهاد و التقلید، ۱۸ـ۳۰.</ref> نظریه سیاسی ولایت فقیه و اصل تشکیل حکومت اسلامی را (به عنوان جایگزینی برای [[رژیم سلطنتی]]) مطرح کرد.{{ببینید|متن=ببینید|ولایت فقیه(۱)|حکومت اسلامی}} نگارش این کتابها و بیان نظریه «تشکیل حکومت اسلامى» فصل جدیدى از زندگى امامخمینى را در دنیاى [[سیاست]] نشان داد. پس از تبعید ایشان به [[ترکیه]] در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ایشان با نگارش [[کتاب تحریر الوسیله]]، همه اداره امور سیاسی در [[عصر غیبت]]، به جز [[جهاد ابتدایی]] را از اختیارات فقها دانست؛<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۹.</ref> و با تدریس مبانی حکومت اسلامی و ضرورت آن در سال ۱۳۴۸ در [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]]، ثابت کرد که [[خداوند]] ولایتی را که پیامبر اکرم(ص) و [[امامان معصوم(ع)]] دارند، در دوره غیبت در اختیار فقیهان عادل قرار داده است تا آنان در روزگار غیبت حکومت را به دست گرفته و با اداره امور مردم و ایجاد نظم، قانون اسلام را اجرا کنند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۴۰ـ۴۲.</ref> | امامخمینی در دوران مبارزه و بلکه پیش از آن در سالهای ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ با نگارش کتابهای [[کتاب کشف اسرار|کشف اسرار]]<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲ـ۸ و ۱۸۵ـ۱۹۰.</ref> و [[کتاب رساله الاجتهاد و التقلید|رساله الاجتهاد و التقلید]]<ref>امامخمینی، رساله الاجتهاد و التقلید، ۱۸ـ۳۰.</ref> نظریه سیاسی ولایت فقیه و اصل تشکیل حکومت اسلامی را (به عنوان جایگزینی برای [[رژیم سلطنتی]]) مطرح کرد.{{ببینید|متن=ببینید|ولایت فقیه(۱)|حکومت اسلامی}} نگارش این کتابها و بیان نظریه «تشکیل حکومت اسلامى» فصل جدیدى از زندگى امامخمینى را در دنیاى [[سیاست]] نشان داد. پس از تبعید ایشان به [[ترکیه]] در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ایشان با نگارش [[کتاب تحریر الوسیله]]، همه اداره امور سیاسی در [[عصر غیبت]]، به جز [[جهاد ابتدایی]] را از اختیارات فقها دانست؛<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۹.</ref> و با تدریس مبانی حکومت اسلامی و ضرورت آن در سال ۱۳۴۸ در [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]]، ثابت کرد که [[خداوند]] ولایتی را که پیامبر اکرم(ص) و [[امامان معصوم(ع)]] دارند، در دوره غیبت در اختیار فقیهان عادل قرار داده است تا آنان در روزگار غیبت حکومت را به دست گرفته و با اداره امور مردم و ایجاد نظم، قانون اسلام را اجرا کنند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۴۰ـ۴۲.</ref> |