confirmed، templateeditor
۸۴۸
ویرایش
A.sharefat (بحث | مشارکتها) (اصلاح نویسههای عربی) |
A.sharefat (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
پس از شکست مغول و حاکمیت [[دولت صفوی]] و حکومتهای پس از آن نیز، بهرغم کاهش نسبی آشفتگیهای سیاسی، [[ظلم]] و [[تبعیض اجتماعی]]، همچنان ادامه یافت <ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۴/۱۷ و ۴۵۳؛ آغاجری، مقدمهای بر مناسبات دین و دولت، ۵۶۲ ـ ۵۶۷</ref>؛ به گونهای که ایران در دوران [[قاجار]] از نظر اقتصادی و اجتماعی بسیار آشفته و درهم بود و شاه و اطرافیان با بیتوجهی به درمان نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی، کمترین حقوق و احترامی برای توده مردم در نظر نداشتند <ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۴/بخش یک/۲۵۶ ـ ۲۵۷</ref>. فشارهای اقتصادی بر مردم، [[قحطی]] و فقر عمومی ناشی از ولخرجیهای دربار که تبعیض عمیق بین مردم و طبقه حاکم به وجود آورده بود، موجب شکلگیری شورشهای پراکنده علیه حکومت قاجار شد که یکی از نتایج آن [[انقلاب مشروطه]] بود <ref>خاتمی، زمینههای خیزش مشروطه، ۱۷</ref>. تبعیض و نابرابریهای اجتماعی در دوره [[رژیم پهلوی]] با شدت بیشتر ادامه یافت و خود، یکی از زمینههای [[انقلاب اسلامی]] به رهبری [[امامخمینی]] بود که در برابر آن برپا شد و به دنبال تشکیل [[نظام جمهوری اسلامی]] تلاش شد این نابرابریها در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به صورت چشمگیری کاهش یابد . | پس از شکست مغول و حاکمیت [[دولت صفوی]] و حکومتهای پس از آن نیز، بهرغم کاهش نسبی آشفتگیهای سیاسی، [[ظلم]] و [[تبعیض اجتماعی]]، همچنان ادامه یافت <ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۴/۱۷ و ۴۵۳؛ آغاجری، مقدمهای بر مناسبات دین و دولت، ۵۶۲ ـ ۵۶۷</ref>؛ به گونهای که ایران در دوران [[قاجار]] از نظر اقتصادی و اجتماعی بسیار آشفته و درهم بود و شاه و اطرافیان با بیتوجهی به درمان نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی، کمترین حقوق و احترامی برای توده مردم در نظر نداشتند <ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۴/بخش یک/۲۵۶ ـ ۲۵۷</ref>. فشارهای اقتصادی بر مردم، [[قحطی]] و فقر عمومی ناشی از ولخرجیهای دربار که تبعیض عمیق بین مردم و طبقه حاکم به وجود آورده بود، موجب شکلگیری شورشهای پراکنده علیه حکومت قاجار شد که یکی از نتایج آن [[انقلاب مشروطه]] بود <ref>خاتمی، زمینههای خیزش مشروطه، ۱۷</ref>. تبعیض و نابرابریهای اجتماعی در دوره [[رژیم پهلوی]] با شدت بیشتر ادامه یافت و خود، یکی از زمینههای [[انقلاب اسلامی]] به رهبری [[امامخمینی]] بود که در برابر آن برپا شد و به دنبال تشکیل [[نظام جمهوری اسلامی]] تلاش شد این نابرابریها در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به صورت چشمگیری کاهش یابد . | ||
==نفی تبعیض در اسلام== | ==نفی تبعیض در اسلام== | ||
در سرزمین [[حجاز]] پیش از اسلام علاوه بر افکار جاهلانه، مسئله [[تعصب|عصبیت]] قومی بسیار پررنگ بود. آشکارترینِ آنها، اصل سنت قبیلهای، آداب و رسوم پدران و اجداد بود که این نوع عصبیتِ قومی <ref>محمدجعفری، دین و برابری انسانی، ۲۹</ref> در بسیاری از روابط اجتماعی باعث تبعیض میشد. با ظهور اسلام، روابط اخلاقی و قبیلهای در حجاز بهکلی دگرگون شد و دلیل اصلی ستیز و مخالفت اشراف با | در سرزمین [[حجاز]] پیش از اسلام علاوه بر افکار جاهلانه، مسئله [[تعصب|عصبیت]] قومی بسیار پررنگ بود. آشکارترینِ آنها، اصل سنت قبیلهای، آداب و رسوم پدران و اجداد بود که این نوع عصبیتِ قومی <ref>محمدجعفری، دین و برابری انسانی، ۲۹</ref> در بسیاری از روابط اجتماعی باعث تبعیض میشد. با ظهور اسلام، روابط اخلاقی و قبیلهای در حجاز بهکلی دگرگون شد و دلیل اصلی ستیز و مخالفت اشراف با پیامبر اکرم(ص) نیز همین عامل بود <ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۴۶ ـ ۴۹</ref>؛ زیرا [[قرآن کریم]] با نفی تبعیض میان انسانها و قراردادن ملاک برتری بر [[تقوا]] <ref>حجرات، ۱۳</ref>، تحول عظیمی در [[فرهنگ جاهلی]] ایجاد کرد <ref>ابنهشام، السیرة النبویه، ۱/۵۰۴ ـ ۵۰۷</ref>؛ چنانکه مسلمانان را با یکدیگر برادر شمرده <ref>آل عمران، ۱۰۳</ref> و دستور به اصلاح میان آنان داده است <ref>حجرات، ۱۰</ref>. [[پیامبر اکرم(ص)]] نیز هیچگونه تبعیضی میان [[صحابه]] خود حتی با بردگان قائل نبود؛ چنانکه [[بلال حبشیِ]] سیاهپوست را به عنوان نخستین مؤذن اسلام <ref>ابنشعبه، تحف العقول، ۳۴؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۴/۲۸۶</ref> و همچنین خزانهدار خود <ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱/۲۴۳</ref> انتخاب کرد. ایشان پس از [[فتح مکه]] نیز در خطبهای اعلام کرد در اسلام [[عرب]] بر [[عجم]] و سفید بر سیاه برتری ندارد و ملاک برتری تقواست <ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۶/۳۴۲</ref>. [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] نیز پس از رسیدن به حکومت و در نخستین روز پس از [[بیعت]] مردم با ایشان، همگان را از فزونخواهی از [[بیتالمال]] برحذر داشت و با تقسیم غیر عادلانه اموال عمومی به مقابله برخاست <ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، خ۱۹۶، ۲۹۶ ـ ۲۹۷</ref> و در توصیههایی به حاکمان ازجمله [[اسودبنقطبه]] فرمانده سپاه حلوان، وی را به رعایت [[عدالت]] و تبعیض نگذاشتن میان مردم دعوت کرد <ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ن۵۹، ۴۷۹</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
[[قرآن کریم]] به سطوح مختلفی از تبعیض اشاره کرده است. یکی از این موارد، تبعیض میان فرزندان [[پسر]] و [[دختر]] بود که در دوران [[جاهلیت]] اجرا میشد <ref>نحل، ۵۸ ـ ۵۹</ref>. از دیگر مصادیق آن، تبعیض میان ثروتمندان و فقرا بود و خداوند پیامبر(ص) را از دورکردن افراد عابد و صالح از کنار خود برحذر داشت <ref>انعام، ۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۵/۳۱۷ ـ ۳۱۸</ref>. تبعیض میان نژادها نیز ازجمله مواردی است که در قرآن از آن نکوهش شده و تعصب نژادی از مهمترین عوامل بازدارنده ایمان و باعث [[کفر]] به خدا معرفی شده است <ref>شعراء، ۱۹۸ ـ ۲۰۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۵/۳۷۹ ـ ۳۸۲</ref>. [[خداوند]] متعال همه انسانها را فارغ از رنگ و [[نژاد]] به یک [[دین]] فرا خواند <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴/۳۲۱</ref> و [[اسلام]] را دینی جهانی قرار داد که متعلق به یک نژاد و سرزمین خاص نباشد، همین امر نشانهای بر یکساننگری به افراد در این دین است <ref>بلاغی، آلاء الرحمن، ۲/۳</ref>. اسلام، [[جنسیت]]، نژاد، [[قومیت]] و فضایل انتسابی را ملاک برتری قرار نداده است و تنها [[کرامت]] و [[سعادت]] انسانها را در پرتو پرهیزگاری دانسته است و روشن است که [[تقوا]] و پرهیزگاری موجب تبعیض و برتریجویی انسانها با یکدیگر نمیگردد <ref>حجرات، ۱۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۸/۳۲۵ ـ ۳۲۷</ref>. | [[قرآن کریم]] به سطوح مختلفی از تبعیض اشاره کرده است. یکی از این موارد، تبعیض میان فرزندان [[پسر]] و [[دختر]] بود که در دوران [[جاهلیت]] اجرا میشد <ref>نحل، ۵۸ ـ ۵۹</ref>. از دیگر مصادیق آن، تبعیض میان ثروتمندان و فقرا بود و خداوند پیامبر(ص) را از دورکردن افراد عابد و صالح از کنار خود برحذر داشت <ref>انعام، ۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۵/۳۱۷ ـ ۳۱۸</ref>. تبعیض میان نژادها نیز ازجمله مواردی است که در قرآن از آن نکوهش شده و تعصب نژادی از مهمترین عوامل بازدارنده ایمان و باعث [[کفر]] به خدا معرفی شده است <ref>شعراء، ۱۹۸ ـ ۲۰۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۵/۳۷۹ ـ ۳۸۲</ref>. [[خداوند]] متعال همه انسانها را فارغ از رنگ و [[نژاد]] به یک [[دین]] فرا خواند <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴/۳۲۱</ref> و [[اسلام]] را دینی جهانی قرار داد که متعلق به یک نژاد و سرزمین خاص نباشد، همین امر نشانهای بر یکساننگری به افراد در این دین است <ref>بلاغی، آلاء الرحمن، ۲/۳</ref>. اسلام، [[جنسیت]]، نژاد، [[قومیت]] و فضایل انتسابی را ملاک برتری قرار نداده است و تنها [[کرامت]] و [[سعادت]] انسانها را در پرتو پرهیزگاری دانسته است و روشن است که [[تقوا]] و پرهیزگاری موجب تبعیض و برتریجویی انسانها با یکدیگر نمیگردد <ref>حجرات، ۱۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۸/۳۲۵ ـ ۳۲۷</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
[[امامخمینی]] با تأکید بر اینکه در اسلام هیچ تبعیضی وجود ندارد و ملاک برتری در [[دین]]، نه رنگ و نژاد و قومیت و جنسیت، بلکه پاکی و تقوا است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۷۸، ۳۸۸ و ۷/۷۸</ref>، معتقد بود [[دین اسلام]]، با هرچیزی که برابری جامعه را نفی و امتیازات پوچ را حاکم کند، مبارزه خواهد کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۸۸</ref> و پیروانش را نیز به مبارزه با این پدیده نکوهیده، دعوت میکند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۲۱</ref> و اساساً هدف [[بعثت]] و [[رسالت]] تمامی انبیا <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۱</ref> ازجمله [[پیامبر اکرم(ص)]]، نجات مردم از ظلم و تبعیض و از میانبردن نابرابری میان سیاه و سفید، عرب و عجم است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۷ ـ ۳۷۸</ref>. ایشان با تأکید بر الگوگیری از زندگی [[امیرالمؤمنین علی(ع)]]، مصداق روشن نفی تبعیض در اسلام را حضور آن حضرت(ع) در محکمه با فردی [[یهودی]] میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۵۸</ref>. | [[امامخمینی]] با تأکید بر اینکه در اسلام هیچ تبعیضی وجود ندارد و ملاک برتری در [[دین]]، نه رنگ و نژاد و قومیت و جنسیت، بلکه پاکی و تقوا است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۷۸، ۳۸۸ و ۷/۷۸</ref>، معتقد بود [[دین اسلام]]، با هرچیزی که برابری جامعه را نفی و امتیازات پوچ را حاکم کند، مبارزه خواهد کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۸۸</ref> و پیروانش را نیز به مبارزه با این پدیده نکوهیده، دعوت میکند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۲۱</ref> و اساساً هدف [[بعثت]] و [[رسالت]] تمامی انبیا <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۱</ref> ازجمله [[پیامبر اکرم(ص)]]، نجات مردم از ظلم و تبعیض و از میانبردن نابرابری میان سیاه و سفید، عرب و عجم است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۷ ـ ۳۷۸</ref>. ایشان با تأکید بر الگوگیری از زندگی [[امیرالمؤمنین علی(ع)]]، مصداق روشن نفی تبعیض در اسلام را حضور آن حضرت(ع) در محکمه با فردی [[یهودی]] میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۵۸</ref>. | ||
==تبعیض در رژیم پهلوی== | ==تبعیض در رژیم پهلوی== | ||
تبعیض در دوره پهلوی را میتوان در حوزههای [[سیاست]] و [[اقتصاد]] و [[خدمات اجتماعی]] مشاهده کرد. در این دوره نابرابری در حوزه خدمات رفاهی و توزیعِ درآمد و منابع، بسیار گسترده بود. ثروت و [[منابع ملی]] در حکومت پهلوی بیشتر در اختیار طبقه اشراف قرار داشت که روستاییان و طبقه محروم از آن بیبهره بودند <ref>عیوضی، طبقات اجتماعی، ۱۵۴ ـ ۱۵۵</ref>. [[امامخمینی]] که اسلام را مدافع حقوق برابر انسانها میدانست، ریشه این نابرابری در [[رژیم پهلوی]] را در طاغوتی و غیر اسلامیبودن این رژیم ارزیابی میکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۱۶ و ۱۱/۲۹۱</ref>. | تبعیض در دوره پهلوی را میتوان در حوزههای [[سیاست]] و [[اقتصاد]] و [[خدمات اجتماعی]] مشاهده کرد. در این دوره نابرابری در حوزه خدمات رفاهی و توزیعِ درآمد و منابع، بسیار گسترده بود. ثروت و [[منابع ملی]] در حکومت پهلوی بیشتر در اختیار طبقه اشراف قرار داشت که روستاییان و طبقه محروم از آن بیبهره بودند <ref>عیوضی، طبقات اجتماعی، ۱۵۴ ـ ۱۵۵</ref>. [[امامخمینی]] که اسلام را مدافع حقوق برابر انسانها میدانست، ریشه این نابرابری در [[رژیم پهلوی]] را در طاغوتی و غیر اسلامیبودن این رژیم ارزیابی میکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۱۶ و ۱۱/۲۹۱</ref>. |