ابراهیم امینی: تفاوت میان نسخهها
جز (انتقال از رده:مقالههای جلد دوم دانشنامه به رده:مقالههای جلد دوم دانشنامه امامخمینی ردهانبوه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
امینی تا پایه ششم ابتدایی در یکی از مدارس شبانه غیردولتی نجفآباد به تحصیل پرداخت.<ref>دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۶۳.</ref> وی از سنین نوجوانی به علت حضور مستمر در [[نماز جماعت]] و شنیدن موعظههای احمد حججی، روحانی محل و نیز به دلیل شرکت در جلسات | امینی تا پایه ششم ابتدایی در یکی از مدارس شبانه غیردولتی نجفآباد به تحصیل پرداخت.<ref>دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۶۳.</ref> وی از سنین نوجوانی به علت حضور مستمر در [[نماز جماعت]] و شنیدن موعظههای احمد حججی، روحانی محل و نیز به دلیل شرکت در جلسات علی منتظری پدر [[حسینعلی منتظری]]، به علوم دینی علاقهمند شد.<ref>امینی، خاطرات، ۵۱.</ref> | ||
وی اوایل فروردین ۱۳۲۱ به همراه | وی اوایل فروردین ۱۳۲۱ به همراه میرزامحمود صادقی و غلامرضا صادقی به [[قم]] رفت<ref>امینی، خاطرات، ۵۲</ref> و در [[مدرسه حاجملاصادق]] ساکن شد.<ref>مراد حاصلی، امینی، ابراهیم، ۱/۵۴.</ref> در آن زمان، امینی با شرکت در درس اخلاق [[امامخمینی]] که عصرهای پنجشنبه و جمعه در [[مدرسه فیضیه]] برقرار میشد، شرکت میکرد و به آن، علاقه بسیاری داشت؛ همچنین شبهای جمعه در درس اخلاق [[آقاحسین قمی]] شرکت میکرد.<ref>دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۶۴.</ref>{{سخ}} | ||
امینی درسهای مقدماتی حوزه را نزد | امینی درسهای مقدماتی حوزه را نزد عباس ایزدی، اسدالله نوراللهی نجفآبادی و [[محمدحسین قائنی]] و احکام و رساله عملیه را نزد قنبرعلی کوشکی فراگرفت.<ref>امینی، خاطرات، ۵۳.</ref> وی پس از گذراندن تعطیلات تابستانی در شهر نجفآباد، به سبب قحطی ناشی از اشغال [[ایران]] به دست نیروهای متفقین، نتوانست به [[قم]] برگردد و از اینرو به [[حوزه اصفهان]] رفت.<ref>امینی، خاطرات، ۵۶.</ref> برخی از استادان امینی در اصفهان عبارت بودند از: رمضانعلی ملایی، هاشم جنتی، محمود معین نجفآبادی، میرزایحیی فقیه ایمانی، هبةالله هرندی، محمدجواد غروی، علی قدیری، محمدجواد اصولی و محمدحسین جرقویهای.<ref>دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۶۶.</ref>{{سخ}} | ||
امینی در سال ۱۳۲۶ دوباره به قم رفت و با تشویق حسینعلی منتظری، از [[شاگردان امامخمینی]]، در درس امامخمینی شرکت کرد. وی یک دوره کامل خارج اصول و بخشی از خارج فقه؛ کتابهای طهارت، مکاسب محرمه و بخشی از کتاب بیع را پیش از [[تبعید امامخمینی]] نزد ایشان آموخت.<ref>امینی، خاطرات، ۸۳، ۸۷ و ۸۹.</ref> وی همچنین در درس خارج [[سیدحسین بروجردی]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] شرکت کرد<ref>امینی، خاطرات، ۸۵</ref> و [[فلسفه]] را نزد [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] آموخت و رابطهای نزدیک با ایشان پیدا کرد.<ref>امینی، مصاحبه، ۳/۲۶۵.</ref> امینی افزون بر رابطه شاگردی با امامخمینی، مجذوب شخصیت اخلاقی ایشان گردید؛ وی ضمن برشمردن ویژگیهای درس و شخصیت امامخمینی، ازجمله نظم، ادب، احترام به علمای پیشین، تکریم شاگردان، تیزهوشی و خوشفهمی ایشان، خود را نه تنها شاگرد، بلکه شیفته و مرید امامخمینی شمردهاست.<ref>امینی، خاطرات، ۸۹–۹۰.</ref> | امینی در سال ۱۳۲۶ دوباره به قم رفت و با تشویق حسینعلی منتظری، از [[شاگردان امامخمینی]]، در درس امامخمینی شرکت کرد. وی یک دوره کامل خارج اصول و بخشی از خارج فقه؛ کتابهای طهارت، مکاسب محرمه و بخشی از کتاب بیع را پیش از [[تبعید امامخمینی]] نزد ایشان آموخت.<ref>امینی، خاطرات، ۸۳، ۸۷ و ۸۹.</ref> وی همچنین در درس خارج [[سیدحسین بروجردی]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] شرکت کرد<ref>امینی، خاطرات، ۸۵</ref> و [[فلسفه]] را نزد [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] آموخت و رابطهای نزدیک با ایشان پیدا کرد.<ref>امینی، مصاحبه، ۳/۲۶۵.</ref> امینی افزون بر رابطه شاگردی با امامخمینی، مجذوب شخصیت اخلاقی ایشان گردید؛ وی ضمن برشمردن ویژگیهای درس و شخصیت امامخمینی، ازجمله نظم، ادب، احترام به علمای پیشین، تکریم شاگردان، تیزهوشی و خوشفهمی ایشان، خود را نه تنها شاگرد، بلکه شیفته و مرید امامخمینی شمردهاست.<ref>امینی، خاطرات، ۸۹–۹۰.</ref> | ||
== مبارزات == | == مبارزات == | ||
امینی همزمان با آغاز مبارزات امامخمینی از سال ۱۳۴۱ در مبارزه با [[رژیم پهلوی]] شرکت داشت،<ref>شکوری، فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران، ۲/۱۴۸.</ref> ازجمله در دوم فروردین ۱۳۴۲ که عوامل رژیم به [[مدرسه فیضیه]] حمله کردند. {{ببینید|متن=ببینید|حمله به مدرسه فیضیه}} وی با گروهی از روحانیان در خانه امامخمینی بودند که شماری از [[طلاب]]، سراسیمه وارد خانه شدند و از [[امامخمینی]] خواستند اجازه دهد درِ خانه را ببندند، اما ایشان مخالفت کرد.<ref>امینی، مصاحبه، ۳/۲۵۹.</ref> شب [[پانزدهم خرداد ۱۳۴۲]]، امینی و جمعی از طلاب تقاضا کردند در خانه امامخمینی بمانند، تا مانع از دستگیری احتمالی ایشان شوند؛ ولی ایشان مخالفت کرد. صبح روز بعد وقتی امینی مطلع شد امامخمینی را دستگیر کردهاند، با جمعی از علما و مردم با دادن شعار «یا مرگ یا خمینی» به طرف [[خانه امامخمینی|بیت امامخمینی]] رفتند و سپس به همراه [[سیدمصطفی خمینی]] به سمت [[حرم فاطمه معصومه (س)]] راهپیمایی کردند.<ref>امینی، خاطرات، ۱۸۹–۱۹۰.</ref>{{سخ}} | امینی همزمان با آغاز مبارزات امامخمینی از سال ۱۳۴۱ در مبارزه با [[رژیم پهلوی]] شرکت داشت،<ref>شکوری، فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران، ۲/۱۴۸.</ref> ازجمله در دوم فروردین ۱۳۴۲ که عوامل رژیم به [[مدرسه فیضیه]] حمله کردند. {{ببینید|متن=ببینید|حمله به مدرسه فیضیه}} وی با گروهی از روحانیان در خانه امامخمینی بودند که شماری از [[طلاب]]، سراسیمه وارد خانه شدند و از [[امامخمینی]] خواستند اجازه دهد درِ خانه را ببندند، اما ایشان مخالفت کرد.<ref>امینی، مصاحبه، ۳/۲۵۹.</ref> شب [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|پانزدهم خرداد ۱۳۴۲]]، امینی و جمعی از طلاب تقاضا کردند در خانه امامخمینی بمانند، تا مانع از دستگیری احتمالی ایشان شوند؛ ولی ایشان مخالفت کرد. صبح روز بعد وقتی امینی مطلع شد امامخمینی را دستگیر کردهاند، با جمعی از علما و مردم با دادن شعار «یا مرگ یا خمینی» به طرف [[خانه امامخمینی|بیت امامخمینی]] رفتند و سپس به همراه [[سیدمصطفی خمینی]] به سمت [[حرم فاطمه معصومه (س)]] راهپیمایی کردند.<ref>امینی، خاطرات، ۱۸۹–۱۹۰.</ref>{{سخ}} | ||
در تیر ۱۳۴۲ که مراجع تقلید و علما از قم و شهرستانها برای حمایت از امامخمینی، به [[تهران]] هجرت کردند، امینی و برخی دیگر از روحانیان طی نامهای از پیشامدهای ناگوار و اهانتی که به علما و مرجعیت شده بود، اظهار تأسف و با آنان همدردی کردند و ضمن حرکت به سوی تهران، آزادی امامخمینی و دیگر زندانیان را خواستار شدند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۱۵.</ref> دوازده تن از علمای مهاجر ازجمله امینی با انتشار اعلامیهای اعلام کردند در زمان [[غیبت ولیعصر (ع)]] مراجع تقلید، سِمت نیابت عامه آن حضرت (ع) را دارند و امامخمینی [[مرجع تقلید]] است و پیروی از ایشان لازم است و ایشان به جرم حقگویی و انجام وظیفه، زندانی شدهاست.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۳۰–۱۳۲ و ۱۹۴–۱۹۵.</ref>{{سخ}} | در تیر ۱۳۴۲ که مراجع تقلید و علما از قم و شهرستانها برای حمایت از امامخمینی، به [[تهران]] هجرت کردند، امینی و برخی دیگر از روحانیان طی نامهای از پیشامدهای ناگوار و اهانتی که به علما و مرجعیت شده بود، اظهار تأسف و با آنان همدردی کردند و ضمن حرکت به سوی تهران، آزادی امامخمینی و دیگر زندانیان را خواستار شدند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۱۵.</ref> دوازده تن از علمای مهاجر ازجمله امینی با انتشار اعلامیهای اعلام کردند در زمان [[غیبت ولیعصر (ع)]] مراجع تقلید، سِمت نیابت عامه آن حضرت (ع) را دارند و امامخمینی [[مرجع تقلید]] است و پیروی از ایشان لازم است و ایشان به جرم حقگویی و انجام وظیفه، زندانی شدهاست.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۳۰–۱۳۲ و ۱۹۴–۱۹۵.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی در نهم دی ۱۳۴۲، در اجازهنامهای، به امینی اجازه دریافت و تصرف در [[امور حسبیه]] را به وی داد و در آن با تعبیراتی نیکو از وی تجلیل کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۵۵.</ref> پس از [[دستگیری امامخمینی]] و تبعید به [[ترکیه]] در سیزده آبان ۱۳۴۳ {{ببینید|متن=ببینید|تبعید امامخمینی}} امینی و جمعی از طلاب اصفهانی [[حوزه علمیه قم]] در اسفند ۱۳۴۳ نامهای سرگشاده به [[امیرعباس هویدا]]، نخستوزیر وقت نوشتند و یادآور شدند با زجر و فشار نمیتوان مملکت را اداره کرد و باید به احساسات مردم توجه و به اصول آزادی و قوانین مسلم اسلام، احترام گذاشته شود و تصویبنامههای ضد دینی ملغی گردد، و خواهان آزادی امامخمینی و دیگران شدند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۳۹۴–۳۹۶.</ref> وی با گروهی از علما در ۱۳۴۴/۱/۱۲ نامهای دیگر خطاب به امیرعباس هویدا نوشتند و نگرانی خود را از طولانیشدن تبعید امامخمینی و اطلاعنداشتن از ایشان و نیز [[شایعه|شایعاتی]] که حاکی از تغییر مکان اقامت ایشان بود، اعلام کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۴۱۴–۴۱۵.</ref>{{سخ}} | امامخمینی در نهم دی ۱۳۴۲، در اجازهنامهای، به امینی اجازه دریافت و تصرف در [[امور حسبیه]] را به وی داد و در آن با تعبیراتی نیکو از وی تجلیل کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۵۵.</ref> پس از [[دستگیری امامخمینی]] و تبعید به [[ترکیه]] در سیزده آبان ۱۳۴۳ {{ببینید|متن=ببینید|تبعید امامخمینی}} امینی و جمعی از طلاب اصفهانی [[حوزه علمیه قم]] در اسفند ۱۳۴۳ نامهای سرگشاده به [[امیرعباس هویدا]]، نخستوزیر وقت نوشتند و یادآور شدند با زجر و فشار نمیتوان مملکت را اداره کرد و باید به احساسات مردم توجه و به اصول آزادی و قوانین مسلم اسلام، احترام گذاشته شود و تصویبنامههای ضد دینی ملغی گردد، و خواهان آزادی امامخمینی و دیگران شدند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۳۹۴–۳۹۶.</ref> وی با گروهی از علما در ۱۳۴۴/۱/۱۲ نامهای دیگر خطاب به امیرعباس هویدا نوشتند و نگرانی خود را از طولانیشدن تبعید امامخمینی و اطلاعنداشتن از ایشان و نیز [[شایعه|شایعاتی]] که حاکی از تغییر مکان اقامت ایشان بود، اعلام کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۴۱۴–۴۱۵.</ref>{{سخ}} |
نسخهٔ ۲۱ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۴۶
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | ابراهیم امینی |
زادروز | سال ۱۳۰۴ |
شهر تولد | نجفآباد -اصفهان |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ |
شهر درگذشت | قم |
کشور درگذشت | ایران |
آرامگاه | حرم حضرت فاطمه معصومه(س) |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | نایبرئیس مجلس خبرگان رهبری و عضو شورای بازنگری قانون اساسی |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | امامخمینی، عباس ایزدی، اسدالله نوراللهی نجفآبادی، محمدحسین قائنی، قنبرعلی کوشکی، رمضانعلی ملایی، هاشم جنتی، محمود معین نجفآبادی، میرزایحیی فقیه ایمانی، هبةالله هرندی، محمدجواد غروی، علی قدیری، محمدجواد اصولی، محمدحسین جرقویهای، سیدحسین بروجردی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدمحمدحسین طباطبایی |
تالیفات | دادگستر جهان، بررسی مسائل کلی امامت، بانوی نمونه اسلام، آیین همسرداری، همه باید بدانند، اسلام و تمدن جدید، آموزش دین و پیامبری و پیامبر اسلام (ص) |
ابراهیم امینی، شاگرد امامخمینی، نایبرئیس مجلس خبرگان رهبری و عضو مجلس بازنگری قانون اساسی.
ولادت و نسب
ابراهیم امینی نجفآبادی در سال ۱۳۰۴، در شهر نجفآباد استان اصفهان به دنیا آمد. پدر او حسین و مادرش جواهر نام داشت. پدر امینی، کشاورز و مادرش خانهدار بود.[۱]
تحصیلات
امینی تا پایه ششم ابتدایی در یکی از مدارس شبانه غیردولتی نجفآباد به تحصیل پرداخت.[۲] وی از سنین نوجوانی به علت حضور مستمر در نماز جماعت و شنیدن موعظههای احمد حججی، روحانی محل و نیز به دلیل شرکت در جلسات علی منتظری پدر حسینعلی منتظری، به علوم دینی علاقهمند شد.[۳]
وی اوایل فروردین ۱۳۲۱ به همراه میرزامحمود صادقی و غلامرضا صادقی به قم رفت[۴] و در مدرسه حاجملاصادق ساکن شد.[۵] در آن زمان، امینی با شرکت در درس اخلاق امامخمینی که عصرهای پنجشنبه و جمعه در مدرسه فیضیه برقرار میشد، شرکت میکرد و به آن، علاقه بسیاری داشت؛ همچنین شبهای جمعه در درس اخلاق آقاحسین قمی شرکت میکرد.[۶]
امینی درسهای مقدماتی حوزه را نزد عباس ایزدی، اسدالله نوراللهی نجفآبادی و محمدحسین قائنی و احکام و رساله عملیه را نزد قنبرعلی کوشکی فراگرفت.[۷] وی پس از گذراندن تعطیلات تابستانی در شهر نجفآباد، به سبب قحطی ناشی از اشغال ایران به دست نیروهای متفقین، نتوانست به قم برگردد و از اینرو به حوزه اصفهان رفت.[۸] برخی از استادان امینی در اصفهان عبارت بودند از: رمضانعلی ملایی، هاشم جنتی، محمود معین نجفآبادی، میرزایحیی فقیه ایمانی، هبةالله هرندی، محمدجواد غروی، علی قدیری، محمدجواد اصولی و محمدحسین جرقویهای.[۹]
امینی در سال ۱۳۲۶ دوباره به قم رفت و با تشویق حسینعلی منتظری، از شاگردان امامخمینی، در درس امامخمینی شرکت کرد. وی یک دوره کامل خارج اصول و بخشی از خارج فقه؛ کتابهای طهارت، مکاسب محرمه و بخشی از کتاب بیع را پیش از تبعید امامخمینی نزد ایشان آموخت.[۱۰] وی همچنین در درس خارج سیدحسین بروجردی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی و سیدمحمدرضا گلپایگانی شرکت کرد[۱۱] و فلسفه را نزد سیدمحمدحسین طباطبایی آموخت و رابطهای نزدیک با ایشان پیدا کرد.[۱۲] امینی افزون بر رابطه شاگردی با امامخمینی، مجذوب شخصیت اخلاقی ایشان گردید؛ وی ضمن برشمردن ویژگیهای درس و شخصیت امامخمینی، ازجمله نظم، ادب، احترام به علمای پیشین، تکریم شاگردان، تیزهوشی و خوشفهمی ایشان، خود را نه تنها شاگرد، بلکه شیفته و مرید امامخمینی شمردهاست.[۱۳]
مبارزات
امینی همزمان با آغاز مبارزات امامخمینی از سال ۱۳۴۱ در مبارزه با رژیم پهلوی شرکت داشت،[۱۴] ازجمله در دوم فروردین ۱۳۴۲ که عوامل رژیم به مدرسه فیضیه حمله کردند. (ببینید: حمله به مدرسه فیضیه) وی با گروهی از روحانیان در خانه امامخمینی بودند که شماری از طلاب، سراسیمه وارد خانه شدند و از امامخمینی خواستند اجازه دهد درِ خانه را ببندند، اما ایشان مخالفت کرد.[۱۵] شب پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، امینی و جمعی از طلاب تقاضا کردند در خانه امامخمینی بمانند، تا مانع از دستگیری احتمالی ایشان شوند؛ ولی ایشان مخالفت کرد. صبح روز بعد وقتی امینی مطلع شد امامخمینی را دستگیر کردهاند، با جمعی از علما و مردم با دادن شعار «یا مرگ یا خمینی» به طرف بیت امامخمینی رفتند و سپس به همراه سیدمصطفی خمینی به سمت حرم فاطمه معصومه (س) راهپیمایی کردند.[۱۶]
در تیر ۱۳۴۲ که مراجع تقلید و علما از قم و شهرستانها برای حمایت از امامخمینی، به تهران هجرت کردند، امینی و برخی دیگر از روحانیان طی نامهای از پیشامدهای ناگوار و اهانتی که به علما و مرجعیت شده بود، اظهار تأسف و با آنان همدردی کردند و ضمن حرکت به سوی تهران، آزادی امامخمینی و دیگر زندانیان را خواستار شدند.[۱۷] دوازده تن از علمای مهاجر ازجمله امینی با انتشار اعلامیهای اعلام کردند در زمان غیبت ولیعصر (ع) مراجع تقلید، سِمت نیابت عامه آن حضرت (ع) را دارند و امامخمینی مرجع تقلید است و پیروی از ایشان لازم است و ایشان به جرم حقگویی و انجام وظیفه، زندانی شدهاست.[۱۸]
امامخمینی در نهم دی ۱۳۴۲، در اجازهنامهای، به امینی اجازه دریافت و تصرف در امور حسبیه را به وی داد و در آن با تعبیراتی نیکو از وی تجلیل کرد.[۱۹] پس از دستگیری امامخمینی و تبعید به ترکیه در سیزده آبان ۱۳۴۳ (ببینید: تبعید امامخمینی) امینی و جمعی از طلاب اصفهانی حوزه علمیه قم در اسفند ۱۳۴۳ نامهای سرگشاده به امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت نوشتند و یادآور شدند با زجر و فشار نمیتوان مملکت را اداره کرد و باید به احساسات مردم توجه و به اصول آزادی و قوانین مسلم اسلام، احترام گذاشته شود و تصویبنامههای ضد دینی ملغی گردد، و خواهان آزادی امامخمینی و دیگران شدند.[۲۰] وی با گروهی از علما در ۱۳۴۴/۱/۱۲ نامهای دیگر خطاب به امیرعباس هویدا نوشتند و نگرانی خود را از طولانیشدن تبعید امامخمینی و اطلاعنداشتن از ایشان و نیز شایعاتی که حاکی از تغییر مکان اقامت ایشان بود، اعلام کردند.[۲۱]
پس از تبعید امامخمینی، امینی با گروهی از مدرسان حوزه علمیه قم، در کنار مردم و بازاریان، در گرم نگهداشتن میدان مبارزه و ترویج افکار مبارزاتی امامخمینی نقش داشتند.[۲۲] وی به همراه گروهی از علمای قم طی تلگرامی انتقال امامخمینی به عتبات عالیات را مایه خرسندی ولی ادامه محرومیت ملت ایران و حوزه علمیه قم از اندیشههای ایشان را مایه نگرانی و ناراحتی دانستند.[۲۳] وی که همواره در مبارزه محتاط بود؛ از گزند عوامل ساواک در امان ماند و بر خلاف دیگر همراهان به زندان یا تبعید گرفتار نشد.[۲۴]
پس از هجرت امامخمینی به فرانسه امینی همراه با جمعی از علما و استادان حوزه علمیه قم طی تلگرامی به رئیسجمهور وقت فرانسه اظهار کردند؛ امامخمینی رهبر ۳۵ میلیون جمعیت ایران است و احترام یا توهین به ایشان در واقع احترام یا توهین به ملت ایران است؛ دولت فرانسه باید طرفدار ملت ایران باشد نه حکومت دژخیم و ضد مردمیِ پهلوی.[۲۵] در همین ایام، امینی به دیدار امامخمینی به پاریس رفت[۲۶] وی حدود نُه روز در پاریس بود و در بیشتر روزها به نوفللوشاتو میرفت و در بعضی از مصاحبههای امامخمینی با خبرنگاران حضور داشت.[۲۷]
فعالیتها بعد از انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی در اسفند ۱۳۵۷، امینی را به همراه علیاکبر مسعودی مأمور کرد به امور کمیتههای استانهای ساحلی و بنادر جنوب رسیدگی و اهالی محل را به وحدت دعوت کنند[۲۸] در این سفر وی به استان هرمزگان رفت و به امور نهادهای نوپا و اوضاع ارتش و ادارههای بندرعباس، جزیره کیش و دیگر جزیرههای استان و وضع علمای اهل سنت و حوزههای علمیه رسیدگی کرد. به پیشنهاد وی و با دستور امامخمینی، شهریه مستمر برای روحانیان اهل سنت آن منطقه برقرار گردید.[۲۹]
امامخمینی چندین بار به امینی مأموریت داد با سفر به ترکمنصحرا به اختلافات مالکین و زمینداران با مردم پایان دهد و دراینباره به استفتاء ایشان نیز پاسخ گفت[۳۰] (ببینید: ترکمنصحرا) چنانکه طی حکمی در آبان ۱۳۵۸ به وی مأموریت داد تا به همراه مسعودی خمینی، به مشکلات و اختلافات موجود در منطقه علیآباد گرگان و گنبد قابوس در استان گلستان رسیدگی کند و مردم را از تفرقهافکنی دشمن آگاه سازد.[۳۱]
امینی از سال ۱۳۶۱ در سه دوره متوالی به عنوان نماینده مردم استان چهارمحال و بختیاری در مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد و در کمیسیونهای آن عضو فعال بود. او به نایبرئیسی مجلس خبرگان و ریاست دبیرخانه خبرگان برگزیده شد. وی در اردیبهشت ۱۳۶۸ به حکم امامخمینی به عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی درآمد[۳۲] و نایبرئیس کمیسیون ولایت فقیه شد.[۳۳] وی برای تبلیغ دین و تبیین ارزشهای اسلامی ایران و دفاع از حکومت اسلامی به کشورهای زیادی، ازجمله نیجریه، ساحل عاج، گابرن، سیرالئون، گینه، اتیوپی، غنا، زیمبابوه، کنیا، اوگاندا، اندونزی، بنگلادش، تایلند، سوریه، سریلانکا، هندوستان، پاکستان، چین، مالزی، سنگاپور، استرالیا، فرانسه، انگلستان، ایرلند، اتریش، آلمان، کانادا و ژاپن سفر کرده و مجموعه حوادث این سفرها را در سفرنامه تبلیغی خود گزارش کردهاست.[۳۴]
امامخمینی از دیدگاه امنیی
امینی، امامخمینی را شخصیتی محبوب و جذاب برشمرده است؛ جذابیتی که از ایمان و اخلاص ایشان نشئت میگرفت. او پیش از آشنایی نزدیک با امامخمینی با مطالعه کتاب کشف اسرار با شجاعت و اخلاص شخصیت امامخمینی آشنا شد.[۳۵] وی امامخمینی را خوشاخلاق، خوشلباس و پاکیزه، خوشاستعداد و تیزهوش، ساده و مردمی دانسته و از اقتدار نفسانی ایشان ستایش کردهاست و ایشان را دور از خودستایی و تواضع ریایی و در مبارزه دایم با نفس اماره معرفی کردهاست.[۳۶]
در نگاه وی یکی از ویژگیهای امامخمینی داشتن روح و نفسی مطمئن و بااستقامت بود که به باطن و حقیقت اسلام پی برده بود.[۳۷] وی یادآور شدهاست از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی تا سالهای بعد از آن، فراز و نشیبهای متعدد و دشواریهای بسیاری به وجود آمد که هیچکدام از آنها نتوانست امامخمینی را دچار آشفتگی کند و همواره ایشان آرامش خود را حفظ میکرد و همهچیز و همهکس را وابسته به ذات پروردگار عالم میدانست.[۳۸] او امامخمینی را دارای عقل و هوش عالی دانسته که به واسطه آن هدف را بهخوبی تشخیص میداد، راههای رسیدن به هدف و موانع را بهخوبی میشناخت و قاطعانه آن را تعقیب میکرد و بزرگترین رمز پیروزی امامخمینی در ایمان کامل و عقل و درایت کافی ایشان بودهاست.[۳۹]
وفات
امینی در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ در ۹۴سالگی درگذشت و در حرم فاطمه معصومه (س)، به خاک سپرده شد.
آثار
وی که در تألیف کتابهای درسی ازجمله تعلیمات دینی دوره ابتدایی و راهنمایی پیش از پیروزی انقلاب نقش داشتهاست.[۴۰] آثار فراوانی و بیشتر در زمینه اخلاقی ـ تربیتی نوشتهاست و برخی از آنها عبارتاند از: دادگستر جهان، بررسی مسائل کلی امامت، بانوی نمونه اسلام، آیین همسرداری، همه باید بدانند، اسلام و تمدن جدید، آموزش دین (در ۵ جلد)[۴۱] و پیامبری و پیامبر اسلام (ص)، بخشی از آثار وی به چندین زبان ترجمه و منتشر شدهاست.[۴۲]
پانویس
- ↑ امینی، خاطرات، ۲۳.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۶۳.
- ↑ امینی، خاطرات، ۵۱.
- ↑ امینی، خاطرات، ۵۲
- ↑ مراد حاصلی، امینی، ابراهیم، ۱/۵۴.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۶۴.
- ↑ امینی، خاطرات، ۵۳.
- ↑ امینی، خاطرات، ۵۶.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۶۶.
- ↑ امینی، خاطرات، ۸۳، ۸۷ و ۸۹.
- ↑ امینی، خاطرات، ۸۵
- ↑ امینی، مصاحبه، ۳/۲۶۵.
- ↑ امینی، خاطرات، ۸۹–۹۰.
- ↑ شکوری، فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران، ۲/۱۴۸.
- ↑ امینی، مصاحبه، ۳/۲۵۹.
- ↑ امینی، خاطرات، ۱۸۹–۱۹۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۱۵.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۳۰–۱۳۲ و ۱۹۴–۱۹۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۵۵.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۳۹۴–۳۹۶.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۴۱۴–۴۱۵.
- ↑ امینی، خاطرات، ۲۱۵.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۲۶۷–۲۶۸.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۷۱.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۴۷۹.
- ↑ امینی، خاطرات، ۲۴۴–۲۴۵.
- ↑ امینی، خاطرات، ۲۴۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۷۳.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۷۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۱۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۳–۳۶۴
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۷۲–۱۷۳؛ امینی، خاطرات، ۲۸۷–۲۸۸.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۷۳–۱۷۴.
- ↑ امینی، خاطرات، ۹۰–۹۱.
- ↑ امینی، خاطرات، ۹۷–۹۸.
- ↑ امینی، مصاحبه، ۳/۲۵۷.
- ↑ امینی، مصاحبه، ۳/۲۵۸.
- ↑ امینی، مصاحبه، ۳/۲۶۱.
- ↑ بابایی، درنگی در زندگی و اندیشه آیتالله ابراهیم امینی، ۶.
- ↑ شکوری، فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران، ۲/۱۴۸
- ↑ بابایی، درنگی در زندگی و اندیشه آیتالله ابراهیم امینی، ۶.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امینی، ابراهیم، خاطرات آیتالله ابراهیم امینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- امینی، ابراهیم، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- بابایی، رضا، درنگی در زندگی و اندیشه آیتالله ابراهیم امینی، روزنامه نوزده دی، ۶/۳/۱۳۹۴ش.
- دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- شکوری، ابوالفضل، فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران، قم، عالمه، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- مراد حاصلی خامنه، اعظم، امینی، ابراهیم (آیةالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
پیوند به بیرون
- سمیه تام، «ابراهیم امینی»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۲۹۳–۲۹۷.