سیدابوالحسن رفیعی قزوینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(ابرابزار)
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۰: خط ۳۰:
|امضا          =
|امضا          =
}}
}}
'''سیدابوالحسن رفیعی قزوینی'''، [[فقیه]] مبارز و استاد فلسفه [[امام‌خمینی]].
'''سیدابوالحسن رفیعی قزوینی'''، فقیه مبارز و استاد فلسفه [[امام‌خمینی]].
 
سیدابوالحسن رفیعی ­قزوینی در سال ۱۲۶۸ در قزوین به دنیا آمد و پیش از ده سالگی تحصیلات حوزوی را شروع کرد. وی در سال ۱۲۹۲ وارد مدرسه صدر تهران شد و مراحل علمی را طی کرد. او در حوزه علمیه تهران [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و [[فلسفه]] تدریس می­‌کرد و پس از تأسیس [[حوزه علمیه قم]] برای استفاده از درس [[عبدالکریم حائری یزدی|عبدالکریم حائری‌یزدی]] به قم رفت و ضمن شرکت در درس­‌های او، خود به تدریس فلسفه مشغول شد که امام‌خمینی از شاگردان فلسفه او در این سال­‌ها بوده است.
 
او پس از قم به مدت ۳۲ سال در قزوین فعالیت علمی و دینی داشت و سپس به تهران هجرت کرد و پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]]، در برابر بعضی از اقدامات سیاسی حکومت پهلوی مانند [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|لایحه انجمن‌های ایالتی ولایتی]] موضع­‌گیری کرد. وی پس از [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|قیام پانزده خرداد]] نسبت به زندانی شدن امام‌خمینی با صدور اعلامیه اقدام حکومت را محکوم کرد و از علمای سراسر کشور دعوت کرد با مهاجرت به تهران از امام‌خمینی دفاع و حمایت کنند.
 
 پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به ترکیه]] نیز با ارسال تلگرامی به سفارت ترکیه ایشان را مهمانی عالیقدر و یکی از مراجع بزرگ اسلام و نمونه کامل علم و فضیلت معرفی کرد.
 
رفیعی قزوینی در دی­‌ماه ۱۳۵۳ در ۸۵ سالگی درگذشت و در حرم [[حضرت معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
سیدابوالحسن رفیعی قزوینی در سال ۱۲۶۸ در خانواده‌ای روحانی در قزوین به دنیا آمد.<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۰.</ref> اجداد او تا سه قرن فقیه و دانشمند بوده‌اند؛<ref>صمدی‌ها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ۱۳۱.</ref> چنان‌که پدرش سیدابراهیم معروف به سیدمیرزاخلیل در شمار عالمان<ref>محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۵.</ref> و پدربزرگش سیدمیرزارفیع، مجتهد و حکیم مشهور بود که نامش عنوان این خاندان شده و به آل رفیعی شهرت یافتند.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۷۹.</ref> مادرش فرزند سیدعلی مجتهد قزوینی شاگرد [[شیخ‌مرتضی انصاری]] و صاحب حاشیه‌ای بر قوانین الاصول و پدربزرگ مادرش [[سیدابراهیم قزوینی]] معروف به صاحب ضوابط الاصول است.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۷۹–۸۰.</ref>
سیدابوالحسن رفیعی قزوینی در سال ۱۲۶۸ در خانواده‌ای روحانی در قزوین به دنیا آمد.<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۰.</ref> اجداد او تا سه قرن فقیه و دانشمند بوده‌اند؛<ref>صمدی‌ها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ۱۳۱.</ref> چنان‌که پدرش سیدابراهیم معروف به سیدمیرزاخلیل در شمار عالمان<ref>محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۵.</ref> و پدربزرگش سیدمیرزارفیع، مجتهد و حکیم مشهور بود که نامش عنوان این خاندان شده و به آل رفیعی شهرت یافتند.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۷۹.</ref> مادرش فرزند سیدعلی مجتهد قزوینی شاگرد [[شیخ‌مرتضی انصاری]] و صاحب حاشیه‌ای بر قوانین الاصول و پدربزرگ مادرش [[سیدابراهیم قزوینی]] معروف به صاحب ضوابط الاصول است.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۷۹–۸۰.</ref>


سیدابوالحسن رفیعی پیش از ده‌سالگی وارد حوزه علمیه قزوین شد<ref>سیاح، مقدمه کتاب رجعت و معراج، تألیف سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، ۳.</ref> و پس از طی مقدمات، در مدرسه صالحیه، درس‌های متوسط فقه و اصول را نزد ملاعلی طارمی و ملاعلی‌اکبر تاکستانی فرا گرفت.<ref>محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۵.</ref> وی در ۱۲۹۲ در مدرسه صدر تهران در درس‌های خارج فقه و اصول میرزامسیح طالقانی، سیدمحمد تنکابنی و شیخ‌محمدرضا نوری شرکت کرد.<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۲.</ref> همچنین [[فلسفه]]، [[عرفان]]، [[حکمت]] و [[کلام]] را نزد عبدالنبی نوری، میرزاحسن کرمانشاهی، میرزاهاشم اشکوری، محمد هیدجی زنجانی، محمدرضا مسجدشاهی، میرزامحمود رضوان قمی و فاضل تهرانی شمیرانی آموخت<ref>صدوقی سها، تاریخ حکما و عرفای معاصر، ۳۵۳ و ۴۹۷؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۲.</ref> و فنون ریاضی، هیئت، اسطرلاب و هندسه را نزد میرزاابراهیم ریاضی زنجانی و شیخ‌علی رشتی فرا گرفت<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۶۶؛ شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲.</ref>
سیدابوالحسن رفیعی پیش از ده‌سالگی وارد حوزه علمیه قزوین شد<ref>سیاح، مقدمه کتاب رجعت و معراج، تألیف سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، ۳.</ref> و پس از طی مقدمات، در مدرسه صالحیه، درس‌های متوسط [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را نزد ملاعلی طارمی و ملاعلی‌اکبر تاکستانی فرا گرفت.<ref>محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۵.</ref> وی در ۱۲۹۲ در مدرسه صدر تهران در درس‌های خارج فقه و اصول میرزامسیح طالقانی، سیدمحمد تنکابنی و شیخ‌محمدرضا نوری شرکت کرد.<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۲.</ref> همچنین [[فلسفه]]، [[عرفان]]، حکمت و [[کلام]] را نزد عبدالنبی نوری، میرزاحسن کرمانشاهی، میرزاهاشم اشکوری، محمد هیدجی زنجانی، محمدرضا مسجدشاهی، میرزامحمود رضوان قمی و فاضل تهرانی شمیرانی آموخت<ref>صدوقی سها، تاریخ حکما و عرفای معاصر، ۳۵۳ و ۴۹۷؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۲.</ref> و فنون ریاضی، هیئت، اسطرلاب و هندسه را نزد میرزاابراهیم ریاضی زنجانی و شیخ‌علی رشتی فرا گرفت<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۶۶؛ شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲.</ref>


رفیعی پس از پنج سال اقامت در [[تهران]]، به قزوین بازگشت و پس از یک سال زندگی در آنجا در سال ۱۲۹۸ بار دیگر به تهران رفت و در مدرسه عبدالله‌خان تهران به تدریس شرح لمعه، قوانین و شرح منظومه پرداخت<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ رضانژاد، مقدمه کتاب مجموعه رسائل و مقالات فلسفی علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی، بیست‌ویک؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۲.</ref> و تسلط وی بر درس‌ها، موجب شهرت حوزه درسی او در تهران شد.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۳.</ref> به‌رغم کودتای [[رضاخان پهلوی]] در سال ۱۲۹۹ و وجود مشکلات، تدریس وی به حوزه علوم اسلامی در تهران رونق بخشید.<ref>عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۰۷.</ref> پس از تأسیس [[حوزه علمیه قم]]، با اینکه خود مجتهد و از عالمان صاحب نام بود، برای بهره‌مندی و درک محضر [[عبدالکریم حائری یزدی]]، در سال ۱۳۴۰ق/ ۱۳۰۰ش به [[قم]] رفت و در درس خارج فقه و اصول وی شرکت کرد.<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۶۶؛ شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲.</ref> وی خیلی زود مورد توجه حائری قرار گرفت؛<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۴.</ref> چنان‌که بر کتاب اصولی درر الفوائد ایشان مقدمه‌ای نگاشت.<ref>اردستانی، رفعت حکمت، ۳۲.</ref> وی همچنین از [[شیخ‌ابوالقاسم کبیر قمی]] (۱۲۴۲–۱۳۱۳ش) و محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی نیز بهره برد.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۳–۸۴.</ref>
رفیعی پس از پنج سال اقامت در [[تهران]]، به قزوین بازگشت و پس از یک سال زندگی در آنجا در سال ۱۲۹۸ بار دیگر به تهران رفت و در مدرسه عبدالله‌خان تهران به تدریس شرح لمعه، قوانین و شرح منظومه پرداخت<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ رضانژاد، مقدمه کتاب مجموعه رسائل و مقالات فلسفی علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی، بیست‌ویک؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۲.</ref> و تسلط وی بر درس‌ها، موجب شهرت حوزه درسی او در تهران شد.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۳.</ref> به‌رغم کودتای [[رضاخان پهلوی]] در سال ۱۲۹۹ و وجود مشکلات، تدریس وی به حوزه علوم اسلامی در تهران رونق بخشید.<ref>عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۰۷.</ref> پس از تأسیس [[حوزه علمیه قم]]، با اینکه خود مجتهد و از عالمان صاحب نام بود، برای بهره‌مندی و درک محضر [[عبدالکریم حائری یزدی]]، در سال ۱۳۴۰ق/ ۱۳۰۰ش به [[قم]] رفت و در درس خارج فقه و اصول وی شرکت کرد.<ref>محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۶۶؛ شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲.</ref> وی خیلی زود مورد توجه حائری قرار گرفت؛<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۴.</ref> چنان‌که بر کتاب اصولی درر الفوائد ایشان مقدمه‌ای نگاشت.<ref>اردستانی، رفعت حکمت، ۳۲.</ref> وی همچنین از [[ابوالقاسم کبیر قمی|شیخ‌ابوالقاسم کبیر قمی]] (۱۲۴۲–۱۳۱۳ش) و محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی نیز بهره برد.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۳–۸۴.</ref>


== تدریس ==
== تدریس ==
رفیعی در قم به تدریس فلسفه و حکمت مشغول شد<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۶۶.</ref> و در رمضان سال ۱۳۴۴ق/ ۱۳۰۴ش، به دستور حائری یزدی در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(س)]]، به تدریس رسائل، کفایة الاصول، اسفار اربعه و شرح منظومه پرداخت که تا ۲۵۰ شاگرد فاضل از درس وی استفاده می‌کردند. وی ضمن تدریس، بر شرح منظومه حواشی و بر رسائل، تعلیقات نوشت.<ref>شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲.</ref> او در سال ۱۳۰۷ به تدریس [[تفسیر قرآن]] همت گماشت<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۸۴.</ref> و در همان سال از حائری یزدی، [[سیدابوالحسن اصفهانی]] و مسجدشاهی اصفهانی اجازه اجتهاد دریافت کرد.<ref>شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲؛ محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱.</ref>
رفیعی در قم به تدریس فلسفه و حکمت مشغول شد<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۶۶.</ref> و در رمضان سال ۱۳۴۴ق/ ۱۳۰۴ش، به دستور حائری یزدی در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(س)]]، به تدریس رسائل، کفایة الاصول، اسفار اربعه و شرح منظومه پرداخت که تا ۲۵۰ شاگرد فاضل از درس وی استفاده می‌کردند. وی ضمن تدریس، بر شرح منظومه حواشی و بر رسائل، تعلیقات نوشت.<ref>شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲.</ref> او در سال ۱۳۰۷ به تدریس [[تفسیر قرآن]] همت گماشت<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۸۴.</ref> و در همان سال از حائری یزدی، [[سیدابوالحسن اصفهانی]] و مسجدشاهی اصفهانی اجازه اجتهاد دریافت کرد.<ref>شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲؛ محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱.</ref>


رفیعی قزوینی در حدود شصت سال تدریس در [[قم]]، [[تهران]] و [[قزوین]]، شاگردان زیادی [[پرورش]] داد که از آن جمله می‌توان [[سیدمحمدتقی خوانساری]]، [[سیدمحمد یزدی]]، [[میرزاخلیل کمره‌ای]] و امام‌خمینی و نیز [[حسن حسن‌زاده آملی]]، [[سیدمصطفی خمینی]]، [[سیدرضی شیرازی]]، [[سیدجلال‌الدین آشتیانی]]، [[محمدرضا مهدوی کنی]] و [[سیدحسین نصر]] را نام برد.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۷؛ محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۹–۱۸۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۳۵.</ref> امام‌خمینی در طول چهار سال، شرح منظومه را نزد رفیعی به گونه‌ای فرا گرفت که بیش از دو و سه جلسه در درس اسفار اربعه ایشان شرکت نکرد و پس از آن بدون استاد به مطالعه و مباحثه با میرزاخلیل کمره‌ای بسنده کرد و خود از استادان بنام اسفار گردید.<ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه تقریرات، ۱/۱۰؛ خمینی، مصاحبه، ۱/۵۹–۶۰.</ref> ایشان همچنین شرح چغمینی، ریاضیات و علم هیئت را از رفیعی فرا گرفت.<ref>سبحانی، مصاحبه، ۴/۱۹۳.</ref> ایشان خود نیز به استفاده از درس‌های فلسفه و ریاضیات و هیئتِ رفیعی اشاره کرده<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۴۲۷.</ref> و در نامه‌ای به [[میرزامحمد ثقفی تهرانی]]، پدر همسر خود، از برگزاری درس رفیعی در قم خبر داده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۳۶.</ref>
رفیعی قزوینی در حدود شصت سال تدریس در [[قم]]، [[تهران]] و [[قزوین]]، شاگردان زیادی پرورش داد که از آن جمله می‌توان [[سیدمحمدتقی خوانساری]]، [[سیدمحمد یزدی]]، [[میرزاخلیل کمره‌ای]] و امام‌خمینی و نیز [[حسن حسن‌زاده آملی]]، [[سیدمصطفی خمینی]]، [[سیدرضی شیرازی]]، [[سیدجلال‌الدین آشتیانی]]، [[محمدرضا مهدوی کنی]] و [[سیدحسین نصر]] را نام برد.<ref>سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۷؛ محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۹–۱۸۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۳۵.</ref> امام‌خمینی در طول چهار سال، شرح منظومه را نزد رفیعی به گونه‌ای فرا گرفت که بیش از دو و سه جلسه در درس اسفار اربعه ایشان شرکت نکرد و پس از آن بدون استاد به مطالعه و مباحثه با میرزاخلیل کمره‌ای بسنده کرد و خود از استادان بنام اسفار گردید.<ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه تقریرات، ۱/۱۰؛ خمینی، مصاحبه، ۱/۵۹–۶۰.</ref> ایشان همچنین شرح چغمینی، ریاضیات و علم هیئت را از رفیعی فرا گرفت.<ref>سبحانی، مصاحبه، ۴/۱۹۳.</ref> ایشان خود نیز به استفاده از درس‌های فلسفه و ریاضیات و هیئتِ رفیعی اشاره کرده<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۴۲۷.</ref> و در نامه‌ای به [[میرزامحمد ثقفی تهرانی]]، پدر همسر خود، از برگزاری درس رفیعی در قم خبر داده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۳۶.</ref>{{ببینید|استادان امام‌خمینی}}
:{{ببینید|استادان امام‌خمینی}}
 
== بازگشت به قزوین ==
== بازگشت به قزوین ==
رفیعی در ۳۸سالگی به قزوین بازگشت. او در جایگاه مجتهد برجسته شهر، محل مراجعه خاص و عام شد و به مدت ۳۲ سال، در مسجد سلطانی قزوین به امامت جماعت و تدریس خارج فقه و اصول و اسفار پرداخت.<ref>ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۷؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۶؛ محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۵۰.</ref> در این سال‌ها، طالبان حکمت و فلسفه و معارف دقیق عقلی و نقلی، جهت تحصیل در حوزه درسی وی از گوشه و کنار کشور عازم قزوین می‌شدند.<ref>محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۷؛ عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۱۰.</ref> وی در ۱۳۳۹ در اقامتی در قم مورد تفقد [[سیدحسین بروجردی]] قرار گرفت و همچنین جمعی از طلاب از او خواستند در قم بماند که وی نپذیرفت.<ref>قاسم‌پور، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن (آیت‌الله)، ۱/۱۸۵.</ref> امام‌خمینی که به رفیعی علاقه‌مند بود و نزد وی به احترام استاد خود سخن نمی‌گفت،<ref>سبحانی، مصاحبه، ۴/۱۹۳.</ref> او را به‌ویژه از نظر حسن بیان می‌ستود<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۵۴۰.</ref> و در تعظیم مقام رفیعی می‌کوشید و به فرزند خود سیدمصطفی و سیدجلال‌الدین آشتیانی توصیه می‌کرد اگر رفیعی را دو سال در قم نگاه دارند، بسیار مغتنم خواهد بود.<ref>محمدقاسم، استادان امام، ۱۸۱؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۷.</ref>
رفیعی در ۳۸سالگی به قزوین بازگشت. او در جایگاه مجتهد برجسته شهر، محل مراجعه خاص و عام شد و به مدت ۳۲ سال، در مسجد سلطانی قزوین به امامت جماعت و تدریس خارج فقه و اصول و اسفار پرداخت.<ref>ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۷؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۶؛ محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۵۰.</ref> در این سال‌ها، طالبان حکمت و [[فلسفه]] و معارف دقیق عقلی و نقلی، جهت تحصیل در حوزه درسی وی از گوشه و کنار کشور عازم قزوین می‌شدند.<ref>محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۷؛ عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۱۰.</ref> وی در ۱۳۳۹ در اقامتی در قم مورد تفقد [[سیدحسین بروجردی]] قرار گرفت و همچنین جمعی از طلاب از او خواستند در قم بماند که وی نپذیرفت.<ref>قاسم‌پور، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن (آیت‌الله)، ۱/۱۸۵.</ref> امام‌خمینی که به رفیعی علاقه‌مند بود و نزد وی به احترام استاد خود سخن نمی‌گفت،<ref>سبحانی، مصاحبه، ۴/۱۹۳.</ref> او را به‌ویژه از نظر حسن بیان می‌ستود<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۵۴۰.</ref> و در تعظیم مقام رفیعی می‌کوشید و به فرزند خود سیدمصطفی و سیدجلال‌الدین آشتیانی توصیه می‌کرد اگر رفیعی را دو سال در قم نگاه دارند، بسیار مغتنم خواهد بود.<ref>محمدقاسم، استادان امام، ۱۸۱؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۷.</ref>


== فعالیت‌های سیاسی ==
== فعالیت‌های سیاسی ==
پس از درگذشت بروجردی، رفیعی در برخی از رویدادهای سیاسی به موضع‌گیری پرداخت؛ ازجمله در جریان [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] در سال ۱۳۴۱ در نامه‌ای به [[محمدرضا پهلوی]]، خواستار رعایت مقررات دینی شد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۲۶؛ عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۱۳.</ref> وی همچنین در جریان انتخابات دوره ۲۱ [[مجلس شورای ملی]] در سال ۱۳۴۲ اعلامیه تحریم این انتخابات فرمایشی را امضا کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۴۷۶–۴۷۸؛ مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۴/۷۹–۸۰.</ref> وی در جریان [[حمله به مدرسه فیضیه|حمله مأموران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین ۱۳۴۲، در اطلاعیه‌ای، ضمن افشای جنایات رژیم، این عمل را در راستای حذف [[دین]] دانست و از مردم خواست هوشیارانه مدافع دین باشند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۲۹۰–۲۹۱.</ref> وی در سال ۱۳۴۲ پس از اجرای طرح اعزام طلاب به خدمت سربازی، ضمن مخالفت با آن،<ref>قاسم‌پور، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن (آیت‌الله)، ۱/۱۸۵.</ref> هدف رژیم از این طرح را از میان‌بردن مدارس علمیه خواند<ref>منصوری، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۱/۵۷۰.</ref> و از مسئولان خواست از این مسئله صرف نظر کنند.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۲/۱۴۱.</ref>
پس از درگذشت بروجردی، رفیعی در برخی از رویدادهای سیاسی به موضع‌گیری پرداخت؛ ازجمله در جریان [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] در سال ۱۳۴۱ در نامه‌ای به [[محمدرضا پهلوی]]، خواستار رعایت مقررات دینی شد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۲۶؛ عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۱۳.</ref> وی همچنین در جریان انتخابات دوره ۲۱ [[مجلس شورای ملی]] در سال ۱۳۴۲ اعلامیه تحریم این انتخابات فرمایشی را امضا کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۴۷۶–۴۷۸؛ مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۴/۷۹–۸۰.</ref> وی در جریان [[حمله به مدرسه فیضیه|حمله مأموران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین ۱۳۴۲، در اطلاعیه‌ای، ضمن افشای جنایات رژیم، این عمل را در راستای حذف [[دین]] دانست و از مردم خواست هوشیارانه مدافع دین باشند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۲۹۰–۲۹۱.</ref> وی در سال ۱۳۴۲ پس از اجرای طرح اعزام طلاب به خدمت سربازی، ضمن مخالفت با آن،<ref>قاسم‌پور، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن (آیت‌الله)، ۱/۱۸۵.</ref> هدف رژیم از این طرح را از میان‌بردن مدارس علمیه خواند<ref>منصوری، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۱/۵۷۰.</ref> و از مسئولان خواست از این مسئله صرف نظر کنند.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۲/۱۴۱.</ref>{{ببینید|حمله به مدرسه فیضیه|سربازگیری طلاب}}
:{{ببینید|حمله به مدرسه فیضیه|سربازگیری طلاب}}
 
== دیدگاه نسبت به امام خمینی ==
== دیدگاه نسبت به امام خمینی ==
رفیعی که شاگرد خود امام‌خمینی را از گذشته به عنوان فردی بسیار فاضل، وارسته، بسیار [[باتقوا]]، منظم و مهذب می‌شناخت و به مردم [[مسجد]] خود توصیه کرده بود در نبود وی به ایشان اقتدا کنند،<ref>رجایی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۲/۳۱.</ref> پس از [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲]] و بازداشت و زندانی‌شدن امام‌خمینی، با صدور اعلامیه‌ای، عمل رژیم را محکوم کرد و از علما، مراجع تقلید و مجتهدان سراسر کشور دعوت کرد تا با مهاجرت به تهران، ضمن دفاع از امام‌خمینی، به همفکری در انجام وظیفه شرعی بپردازند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۲/۱۰۸–۱۰۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۴۲۴؛ خلخالی، خاطرات، ۱/۳۳۸.</ref> وی با صدور اعلامیه‌ای در چهلم حادثه پانزده خرداد ۱۳۴۲ تأکید کرد تا زمانی که با خواسته‌های علما دربارهٔ آزادی امام‌خمینی موافقت نشود، در تهران توقف خواهند کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۴۵۳–۴۵۴.</ref> او پس از [[تبعید امام‌خمینی]] به [[اقامتگاه‌های امام‌خمینی|ترکیه]] در سیزدهم آبان ۱۳۴۳، با فرستادن تلگرامی به سفارت ترکیه، ایشان را مهمانی عالی‌قدر و یکی از مراجع بزرگ اسلام و نمونه کامل [[علم]] و فضیلت معرفی کرد و از ملت ترکیه خواست به پاس علم و فضیلت، مقدم ایشان را محترم بدانند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۴۵–۴۶.</ref>
رفیعی که شاگرد خود امام‌خمینی را از گذشته به عنوان فردی بسیار فاضل، وارسته، بسیار باتقوا، منظم و مهذب می‌شناخت و به مردم [[مسجد]] خود توصیه کرده بود در نبود وی به ایشان اقتدا کنند،<ref>رجایی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۲/۳۱.</ref> پس از [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲]] و [[دستگیری امام‌خمینی|بازداشت و زندانی‌شدن امام‌خمینی]]، با صدور اعلامیه‌ای، عمل رژیم را محکوم کرد و از علما، مراجع تقلید و مجتهدان سراسر کشور دعوت کرد تا با مهاجرت به تهران، ضمن دفاع از امام‌خمینی، به همفکری در انجام وظیفه شرعی بپردازند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۲/۱۰۸–۱۰۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۴۲۴؛ خلخالی، خاطرات، ۱/۳۳۸.</ref> وی با صدور اعلامیه‌ای در چهلم حادثه پانزده خرداد ۱۳۴۲ تأکید کرد تا زمانی که با خواسته‌های علما دربارهٔ آزادی امام‌خمینی موافقت نشود، در تهران توقف خواهند کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۴۵۳–۴۵۴.</ref> او پس از [[تبعید امام‌خمینی]] به [[اقامتگاه‌های امام‌خمینی|ترکیه]] در سیزدهم آبان ۱۳۴۳، با فرستادن تلگرامی به سفارت ترکیه، ایشان را مهمانی عالی‌قدر و یکی از مراجع بزرگ اسلام و نمونه کامل [[علم]] و فضیلت معرفی کرد و از ملت ترکیه خواست به پاس علم و فضیلت، مقدم ایشان را محترم بدانند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۴۵–۴۶.</ref>{{ببینید|پانزده خرداد}}
:{{ببینید|پانزده خرداد}}
 
== درگذشت ==
== درگذشت ==
سیدابوالحسن رفیعی قزوینی پس از یک دوره بیماری، در ۲۴ دی ۱۳۵۳ در ۸۵ سالگی در تهران درگذشت و پس از انتقال پیکر وی به قم، در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(س)]] کنار قبر حائری یزدی به خاک سپرده شد.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۶/۱۵۶؛ جواهر کلام، تربت پاکان شرح حال مدفونین در سرزمین قم، ۱/۲۲۱؛ محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱.</ref>
سیدابوالحسن رفیعی قزوینی پس از یک دوره بیماری، در ۲۴ دی ۱۳۵۳ در ۸۵ سالگی در تهران درگذشت و پس از انتقال پیکر وی به قم، در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(س)]] کنار قبر حائری یزدی به خاک سپرده شد.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۶/۱۵۶؛ جواهر کلام، تربت پاکان شرح حال مدفونین در سرزمین قم، ۱/۲۲۱؛ محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱.</ref>
خط ۱۰۰: خط ۱۰۲:
* علی حائری مجد، [https://books.khomeini.ir/books/10005/652/ سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۶۵۲–۶۵۵.
* علی حائری مجد، [https://books.khomeini.ir/books/10005/652/ سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۶۵۲–۶۵۵.
{{استادان امام‌خمینی}}
{{استادان امام‌خمینی}}
[[رده:استادان امام خمینی]]
[[رده:استادان امام‌خمینی]]
[[رده:شخصیت‌های حوزوی]]
[[رده:شخصیت‌های حوزوی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای ناوبری]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۹

سید ابوالحسن رفیعی قزوینی
سید ابوالحسن رفیعی قزوینی.jpg
شناسنامه
لقبآیت‌الله
زادروزسال ۱۲۶۸
شهر تولدقزوین
کشور تولدایران
تاریخ درگذشت۲۴ دی ۱۳۵۳ش
شهر درگذشتتهران
کشور درگذشتایران
آرامگاهحرم حضرت معصومه
دیناسلام
مذهبشیعه
پیشهروحانی
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتیدعبدالکریم حائری یزدی، شیخ‌ابوالقاسم کبیر قمی
شاگردانسیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد یزدی، میرزاخلیل کمره‌ای، امام‌خمینی، حسن حسن‌زاده آملی، سیدمصطفی خمینی، سیدرضی شیرازی، سیدجلال‌الدین آشتیانی، محمدرضا مهدوی کنی و سیدحسین نصر
تالیفاتهفتاد اثر از جمله رساله در مراتب وجود، حرکت جوهریه، اتحاد عاقل و معقول، رساله در وحدت وجود، حاشیه بر اسفار اربعه، حاشیه بر الاشارات و التنبیهات، حاشیه بر کفایة الاصول، حاشیه بر العروة الوثقی، اسرار حج، مسئله رجعت، مسئله معراج و شرح دعای سحر

سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، فقیه مبارز و استاد فلسفه امام‌خمینی.

سیدابوالحسن رفیعی ­قزوینی در سال ۱۲۶۸ در قزوین به دنیا آمد و پیش از ده سالگی تحصیلات حوزوی را شروع کرد. وی در سال ۱۲۹۲ وارد مدرسه صدر تهران شد و مراحل علمی را طی کرد. او در حوزه علمیه تهران فقه و اصول و فلسفه تدریس می­‌کرد و پس از تأسیس حوزه علمیه قم برای استفاده از درس عبدالکریم حائری‌یزدی به قم رفت و ضمن شرکت در درس­‌های او، خود به تدریس فلسفه مشغول شد که امام‌خمینی از شاگردان فلسفه او در این سال­‌ها بوده است.

او پس از قم به مدت ۳۲ سال در قزوین فعالیت علمی و دینی داشت و سپس به تهران هجرت کرد و پس از درگذشت سیدحسین بروجردی، در برابر بعضی از اقدامات سیاسی حکومت پهلوی مانند لایحه انجمن‌های ایالتی ولایتی موضع­‌گیری کرد. وی پس از قیام پانزده خرداد نسبت به زندانی شدن امام‌خمینی با صدور اعلامیه اقدام حکومت را محکوم کرد و از علمای سراسر کشور دعوت کرد با مهاجرت به تهران از امام‌خمینی دفاع و حمایت کنند.

 پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه نیز با ارسال تلگرامی به سفارت ترکیه ایشان را مهمانی عالیقدر و یکی از مراجع بزرگ اسلام و نمونه کامل علم و فضیلت معرفی کرد.

رفیعی قزوینی در دی­‌ماه ۱۳۵۳ در ۸۵ سالگی درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.

زندگی‌نامه

سیدابوالحسن رفیعی قزوینی در سال ۱۲۶۸ در خانواده‌ای روحانی در قزوین به دنیا آمد.[۱] اجداد او تا سه قرن فقیه و دانشمند بوده‌اند؛[۲] چنان‌که پدرش سیدابراهیم معروف به سیدمیرزاخلیل در شمار عالمان[۳] و پدربزرگش سیدمیرزارفیع، مجتهد و حکیم مشهور بود که نامش عنوان این خاندان شده و به آل رفیعی شهرت یافتند.[۴] مادرش فرزند سیدعلی مجتهد قزوینی شاگرد شیخ‌مرتضی انصاری و صاحب حاشیه‌ای بر قوانین الاصول و پدربزرگ مادرش سیدابراهیم قزوینی معروف به صاحب ضوابط الاصول است.[۵]

سیدابوالحسن رفیعی پیش از ده‌سالگی وارد حوزه علمیه قزوین شد[۶] و پس از طی مقدمات، در مدرسه صالحیه، درس‌های متوسط فقه و اصول را نزد ملاعلی طارمی و ملاعلی‌اکبر تاکستانی فرا گرفت.[۷] وی در ۱۲۹۲ در مدرسه صدر تهران در درس‌های خارج فقه و اصول میرزامسیح طالقانی، سیدمحمد تنکابنی و شیخ‌محمدرضا نوری شرکت کرد.[۸] همچنین فلسفه، عرفان، حکمت و کلام را نزد عبدالنبی نوری، میرزاحسن کرمانشاهی، میرزاهاشم اشکوری، محمد هیدجی زنجانی، محمدرضا مسجدشاهی، میرزامحمود رضوان قمی و فاضل تهرانی شمیرانی آموخت[۹] و فنون ریاضی، هیئت، اسطرلاب و هندسه را نزد میرزاابراهیم ریاضی زنجانی و شیخ‌علی رشتی فرا گرفت[۱۰]

رفیعی پس از پنج سال اقامت در تهران، به قزوین بازگشت و پس از یک سال زندگی در آنجا در سال ۱۲۹۸ بار دیگر به تهران رفت و در مدرسه عبدالله‌خان تهران به تدریس شرح لمعه، قوانین و شرح منظومه پرداخت[۱۱] و تسلط وی بر درس‌ها، موجب شهرت حوزه درسی او در تهران شد.[۱۲] به‌رغم کودتای رضاخان پهلوی در سال ۱۲۹۹ و وجود مشکلات، تدریس وی به حوزه علوم اسلامی در تهران رونق بخشید.[۱۳] پس از تأسیس حوزه علمیه قم، با اینکه خود مجتهد و از عالمان صاحب نام بود، برای بهره‌مندی و درک محضر عبدالکریم حائری یزدی، در سال ۱۳۴۰ق/ ۱۳۰۰ش به قم رفت و در درس خارج فقه و اصول وی شرکت کرد.[۱۴] وی خیلی زود مورد توجه حائری قرار گرفت؛[۱۵] چنان‌که بر کتاب اصولی درر الفوائد ایشان مقدمه‌ای نگاشت.[۱۶] وی همچنین از شیخ‌ابوالقاسم کبیر قمی (۱۲۴۲–۱۳۱۳ش) و محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی نیز بهره برد.[۱۷]

تدریس

رفیعی در قم به تدریس فلسفه و حکمت مشغول شد[۱۸] و در رمضان سال ۱۳۴۴ق/ ۱۳۰۴ش، به دستور حائری یزدی در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س)، به تدریس رسائل، کفایة الاصول، اسفار اربعه و شرح منظومه پرداخت که تا ۲۵۰ شاگرد فاضل از درس وی استفاده می‌کردند. وی ضمن تدریس، بر شرح منظومه حواشی و بر رسائل، تعلیقات نوشت.[۱۹] او در سال ۱۳۰۷ به تدریس تفسیر قرآن همت گماشت[۲۰] و در همان سال از حائری یزدی، سیدابوالحسن اصفهانی و مسجدشاهی اصفهانی اجازه اجتهاد دریافت کرد.[۲۱]

رفیعی قزوینی در حدود شصت سال تدریس در قم، تهران و قزوین، شاگردان زیادی پرورش داد که از آن جمله می‌توان سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد یزدی، میرزاخلیل کمره‌ای و امام‌خمینی و نیز حسن حسن‌زاده آملی، سیدمصطفی خمینی، سیدرضی شیرازی، سیدجلال‌الدین آشتیانی، محمدرضا مهدوی کنی و سیدحسین نصر را نام برد.[۲۲] امام‌خمینی در طول چهار سال، شرح منظومه را نزد رفیعی به گونه‌ای فرا گرفت که بیش از دو و سه جلسه در درس اسفار اربعه ایشان شرکت نکرد و پس از آن بدون استاد به مطالعه و مباحثه با میرزاخلیل کمره‌ای بسنده کرد و خود از استادان بنام اسفار گردید.[۲۳] ایشان همچنین شرح چغمینی، ریاضیات و علم هیئت را از رفیعی فرا گرفت.[۲۴] ایشان خود نیز به استفاده از درس‌های فلسفه و ریاضیات و هیئتِ رفیعی اشاره کرده[۲۵] و در نامه‌ای به میرزامحمد ثقفی تهرانی، پدر همسر خود، از برگزاری درس رفیعی در قم خبر داده است.[۲۶] (ببینید: استادان امام‌خمینی)

بازگشت به قزوین

رفیعی در ۳۸سالگی به قزوین بازگشت. او در جایگاه مجتهد برجسته شهر، محل مراجعه خاص و عام شد و به مدت ۳۲ سال، در مسجد سلطانی قزوین به امامت جماعت و تدریس خارج فقه و اصول و اسفار پرداخت.[۲۷] در این سال‌ها، طالبان حکمت و فلسفه و معارف دقیق عقلی و نقلی، جهت تحصیل در حوزه درسی وی از گوشه و کنار کشور عازم قزوین می‌شدند.[۲۸] وی در ۱۳۳۹ در اقامتی در قم مورد تفقد سیدحسین بروجردی قرار گرفت و همچنین جمعی از طلاب از او خواستند در قم بماند که وی نپذیرفت.[۲۹] امام‌خمینی که به رفیعی علاقه‌مند بود و نزد وی به احترام استاد خود سخن نمی‌گفت،[۳۰] او را به‌ویژه از نظر حسن بیان می‌ستود[۳۱] و در تعظیم مقام رفیعی می‌کوشید و به فرزند خود سیدمصطفی و سیدجلال‌الدین آشتیانی توصیه می‌کرد اگر رفیعی را دو سال در قم نگاه دارند، بسیار مغتنم خواهد بود.[۳۲]

فعالیت‌های سیاسی

پس از درگذشت بروجردی، رفیعی در برخی از رویدادهای سیاسی به موضع‌گیری پرداخت؛ ازجمله در جریان لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ در نامه‌ای به محمدرضا پهلوی، خواستار رعایت مقررات دینی شد.[۳۳] وی همچنین در جریان انتخابات دوره ۲۱ مجلس شورای ملی در سال ۱۳۴۲ اعلامیه تحریم این انتخابات فرمایشی را امضا کرد.[۳۴] وی در جریان حمله مأموران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲، در اطلاعیه‌ای، ضمن افشای جنایات رژیم، این عمل را در راستای حذف دین دانست و از مردم خواست هوشیارانه مدافع دین باشند.[۳۵] وی در سال ۱۳۴۲ پس از اجرای طرح اعزام طلاب به خدمت سربازی، ضمن مخالفت با آن،[۳۶] هدف رژیم از این طرح را از میان‌بردن مدارس علمیه خواند[۳۷] و از مسئولان خواست از این مسئله صرف نظر کنند.[۳۸] (ببینید: حمله به مدرسه فیضیه و سربازگیری طلاب)

دیدگاه نسبت به امام خمینی

رفیعی که شاگرد خود امام‌خمینی را از گذشته به عنوان فردی بسیار فاضل، وارسته، بسیار باتقوا، منظم و مهذب می‌شناخت و به مردم مسجد خود توصیه کرده بود در نبود وی به ایشان اقتدا کنند،[۳۹] پس از قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ و بازداشت و زندانی‌شدن امام‌خمینی، با صدور اعلامیه‌ای، عمل رژیم را محکوم کرد و از علما، مراجع تقلید و مجتهدان سراسر کشور دعوت کرد تا با مهاجرت به تهران، ضمن دفاع از امام‌خمینی، به همفکری در انجام وظیفه شرعی بپردازند.[۴۰] وی با صدور اعلامیه‌ای در چهلم حادثه پانزده خرداد ۱۳۴۲ تأکید کرد تا زمانی که با خواسته‌های علما دربارهٔ آزادی امام‌خمینی موافقت نشود، در تهران توقف خواهند کرد.[۴۱] او پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه در سیزدهم آبان ۱۳۴۳، با فرستادن تلگرامی به سفارت ترکیه، ایشان را مهمانی عالی‌قدر و یکی از مراجع بزرگ اسلام و نمونه کامل علم و فضیلت معرفی کرد و از ملت ترکیه خواست به پاس علم و فضیلت، مقدم ایشان را محترم بدانند.[۴۲] (ببینید: پانزده خرداد)

درگذشت

سیدابوالحسن رفیعی قزوینی پس از یک دوره بیماری، در ۲۴ دی ۱۳۵۳ در ۸۵ سالگی در تهران درگذشت و پس از انتقال پیکر وی به قم، در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) کنار قبر حائری یزدی به خاک سپرده شد.[۴۳]

آثار

از رفیعی حدود هفتاد اثر علمی در موضوعات گوناگون منتشر شده است، ازجمله: رساله در مراتب وجود، حرکت جوهریه، اتحاد عاقل و معقول، رساله در وحدت وجود، حاشیه بر اسفار اربعه، حاشیه بر الاشارات و التنبیهات، حاشیه بر کفایة الاصول، حاشیه بر العروة الوثقی، اسرار حج، مسئله رجعت، مسئله معراج و شرح دعای سحر.[۴۴] وی دارای ده پسر و چهار دختر بوده است.[۴۵]

پانویس

  1. محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۰.
  2. صمدی‌ها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ۱۳۱.
  3. محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۵.
  4. سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۷۹.
  5. سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۷۹–۸۰.
  6. سیاح، مقدمه کتاب رجعت و معراج، تألیف سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، ۳.
  7. محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۵.
  8. محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۲.
  9. صدوقی سها، تاریخ حکما و عرفای معاصر، ۳۵۳ و ۴۹۷؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۲.
  10. محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۶۶؛ شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲.
  11. محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ رضانژاد، مقدمه کتاب مجموعه رسائل و مقالات فلسفی علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی، بیست‌ویک؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۲.
  12. سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۳.
  13. عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۰۷.
  14. محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۶۶؛ شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲.
  15. سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۴.
  16. اردستانی، رفعت حکمت، ۳۲.
  17. سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۳–۸۴.
  18. شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۶۶.
  19. شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲.
  20. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۸۴.
  21. شریف رازی، آثار الحجه، ۲/۳۲۲؛ محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱.
  22. سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۸۷؛ محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۹–۱۸۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۳۵.
  23. مؤسسه تنظیم، مقدمه تقریرات، ۱/۱۰؛ خمینی، مصاحبه، ۱/۵۹–۶۰.
  24. سبحانی، مصاحبه، ۴/۱۹۳.
  25. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۴۲۷.
  26. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۳۶.
  27. ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۷؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۶؛ محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۵۰.
  28. محمدقاسم، استادان امام، ۱۷۷؛ عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۱۰.
  29. قاسم‌پور، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن (آیت‌الله)، ۱/۱۸۵.
  30. سبحانی، مصاحبه، ۴/۱۹۳.
  31. مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۵۴۰.
  32. محمدقاسم، استادان امام، ۱۸۱؛ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۷۷.
  33. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۲۶؛ عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۱۳.
  34. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۴۷۶–۴۷۸؛ مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۴/۷۹–۸۰.
  35. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۲۹۰–۲۹۱.
  36. قاسم‌پور، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن (آیت‌الله)، ۱/۱۸۵.
  37. منصوری، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۱/۵۷۰.
  38. مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۲/۱۴۱.
  39. رجایی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۲/۳۱.
  40. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۲/۱۰۸–۱۰۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۴۲۴؛ خلخالی، خاطرات، ۱/۳۳۸.
  41. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۴۵۳–۴۵۴.
  42. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۴۵–۴۶.
  43. شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۶/۱۵۶؛ جواهر کلام، تربت پاکان شرح حال مدفونین در سرزمین قم، ۱/۲۲۱؛ محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱.
  44. محدث‌زاده، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، ۴/۳۴۱؛ جواهر کلام، تربت پاکان شرح حال مدفونین در سرزمین قم، ۱/۲۱۸–۲۲۱؛ سیدکباری، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، ۲/۹۲–۹۴.
  45. عفتی، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، ۲۱۹.

منابع

  • اردستانی، محمدعلی، رفعت حکمت، اندیشه‌نامه آیت‌الله علامه سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • جواهر کلام، عبدالحسین، تربت پاکان شرح حال مدفونین در سرزمین قم، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • خلخالی، صادق، خاطرات، چاپ‌شده در خاطرات ۱۵ خرداد قم، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • خمینی، سیداحمد، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • رجایی، غلامعلی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تهران، عروج، ششم، ۱۳۸۳ش.
  • رضانژاد، غلامحسین، مقدمه کتاب مجموعه رسائل و مقالات فلسفی علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی، تهران، حکمت و فلسفه ایران، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
  • سبحانی، جعفر، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • سیاح، احمد، مقدمه کتاب رجعت و معراج، تألیف سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، تهران، کتابفروشی اسلام، چاپ سوم، ۱۳۹۷ق.
  • سیدکباری، سیدعلی‌رضا، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن، چاپ‌شده در ستارگان حرم، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • شریف رازی، محمد، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۳۲ش.
  • شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۴، تصحیح سیدهدایت‌الله مسترحمی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۳ش.
  • شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۶، تصحیح سیدهدایت‌الله مسترحمی، تهران، چاپخانه پیروز، ۱۳۵۴ش.
  • صدوقی سها، منوچهر، تاریخ حکما و عرفای معاصر، تهران، حکمت، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • صمدیها، رضا، فرزانگان علم و سخن قزوین، قزوین، بحرالعلوم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • ضیایی، علی‌اکبر، نهضت فلسفی امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • طارمی، عباس، شهر هزار حکیم، تهران، روزنه، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • عفتی، قدرت‌الله، اساتید و مشایخ امام‌خمینی، قم، مارینا، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • قاسم‌پور، داود، رفیعی قزوینی، سیدابوالحسن (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • محدث‌زاده، حسین، اثرآفرینان، زندگینامه نام‌آوران فرهنگ ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ش)، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگ ایران، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
  • محمدقاسم، بهجت، استادان امام، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۶ش.
  • منصوری، جواد، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، مقدمه کتاب تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.

پیوند به بیرون