شهادت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:مقالههای ارزیابیشده; added Category:مقالههای تأییدشده using HotCat) |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
*مهیا زاهدین لباف، [https://books.khomeini.ir/books/10006/519/ شهادت]، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۵۱۹–۵۲۷. | *مهیا زاهدین لباف، [https://books.khomeini.ir/books/10006/519/ شهادت]، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۵۱۹–۵۲۷. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] |
نسخهٔ ۲۲ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۴۰
شهادت، جایگاه کشتهشدن در راه خداوند و نقش آن در انقلاب اسلامی ایران.
معنی
شهادت واژهای عربی است که در اصل به معنای گواهبودن و گواهیدادن است[۱] و در منابع و فرهنگ اسلامی در معنای کشتهشدن و جاندادن در راه خداوند به کار میرود.[۲] برای کاربرد مفهوم شهادت دربارهٔ کسی که در راه خداوند کشته میشود، عللی ذکر شدهاست؛ مانند اینکه چون خدا و فرشتگان گواهی به بهشتیشدن وی دادهاند یا چون گواه دیگران است یا چون زنده و شاهد است[۳] (ببینید: شهدا). مفهوم کلی این واژه در ادیان و ملل مختلف نیز نوعی خاص از جاندادن است که در مسیر، هدف و آرمانی برتر مانند دین، ملت و میهن صورت میگیرد.[۴]
پیشینه
یهودیان پیش از میلاد مسیح(ع) با فرهنگ شهادت آشنا شدند. خشم، شورش و آمادگی یهودیان برای مقابله و کشتهشدن در برابر ظلم پادشاه سلوکی (سوریه)[۵] تا آنجا رسید که یک زن و هفت پسر او در معبد کشته شدند.[۶] یهودیان این زن و پسرانش را همچون «شهید» دانستند و بیان کردند شهیدان پس از مرگ به زندگی جاوید میرسند.[۷]
در مسیحیت نیز مفهوم شهادت با عروج حضرت عیسی(ع) شکل گرفت. مسیحیان که معتقد به ایستادگی مسیح (ع) در برابر ظلم، انتخاب مرگ در راه خدا[۸] و رستاخیز و بازگشت حضرت عیسی (ع) هستند،[۹] آویختن صلیب را به معنای انکار خویشتن و اعلام آمادگی برای فداکاری و ایثار تا حد کشتهشدن در راه خدا میدانند و باور دارند مسیح (ع) واژه «تعمید» را برای بیان آرزوی شهادت در راه خدا (تعمید در خون) به کار میبرد.[۱۰] بعدها این مفهوم تکامل بیشتری یافت. شهیدان مسیحی خود را مقلد عیسی (ع) میدانستند و در تحمل رنج و مشقت و پذیرش شهادت از او تقلید میکردند. در نظر آنان، شهید کسی بود که در تحمل مشقت از عیسی (ع) تقلید کند.[۱۱]
با ظهور اسلام و با شهادت تازهمسلمانان مانند سمیه و یاسر[۱۲] و حمزه عموی پیامبر (ص)[۱۳] به دست کفار، مردم با واژههایی چون شهادت و شهید بیشتر آشنا شدند.[۱۴] با شروع حکومت اسلامی و جنگهای صدر اسلام میشد فرهنگ شهادتطلبی را در شهادت یاران نزدیک پیامبر (ص) مانند حارثبنعدی، ابیامیه، قیس و عبداللهبنعامر[۱۵] بهخوبی مشاهده کرد.
پیامبر اکرم (ص) با کمک آموزههای اسلامی توانسته بود تحولی بزرگ در میان مردم ایجاد کند؛ چنانکه یاران ایشان بیقرار شهادت بودند.[۱۶] بسیار یافت میشد که در این راه زنان داغدیده، برای داغ عزیزانشان خداوند را شاکر بودند.[۱۷] از بارزترین نمونههای تاریخی ایثار و شهادت در سالهای بعد را میتوان حرکت و قیام امامحسین(ع) و یارانش دانست که نقطه عطف و سرچشمه حرکتهای بعدی شد (ببینید: حسینبنعلی و عزاداری).
در فرهنگهای غیر دینی نیز شهادت با مفهوم کشتهشدن در راه وطن معنا پیدا میکند. آنان شهادت را مرگ سرخ قهرمانان، سربازان و فداکارانی میدانند که در نبردهای خونین به دست دشمن کشته شده و قربانی عقیده و مرام خود یا فدایی آرمان و سرزمین خویش گردیدهاند.[۱۸]
با ورود اسلام به ایران صفات پهلوانی که در میان ایرانیان ارزش بود، با مفهوم شهادت در دو حوزه مفهومیِ کشتهشدن در راه خدا و دین[۱۹] و از جان گذشتگی و آمادگی برای شهادت به منظور دفاع از استقلال و رسیدن به آزادی کشور در هم آمیخته شد و بهآسانی جامعه ایران آن را پذیرفت.[۲۰] حضور مردم برای دفاع از استقلال کشور و مبارزه با استبداد و استعمار در قیامها و نهضتهایی که گاه منجر به شهادت گروهی میشد، در تاریخ به چشم میخورد؛ ازجمله این قیامها نهضت تنباکو (۱۲۶۷)،[۲۱] انقلاب مشروطه (۱۲۸۴)، قیام محمدتقی خان پسیان (۱۲۹۶) و قیام تنگستانیها (۱۳۰۰)[۲۲] است. پس از رویکارآمدن رضاخان پهلوی، میتوان به شهادت سیدحسن مدرس نماینده مجلس شورای ملی به دستور وی[۲۳] و شهادت عدهای از مردم در مسجد گوهرشاد مشهد پس از مخالفت با قانون یکسانسازی لباس[۲۴] اشاره کرد.
در زمان محمدرضا پهلوی و با شروع نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی روحیه شهادتطلبی گسترش یافت؛ از نمونههای آن، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تظاهرات بعدی آن،[۲۵] تظاهرات ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و ۱۳ آبان ۱۳۵۷[۲۶] است (ببینید: تظاهرات). میل به شهادت که در دوران انقلاب اسلامی به شکل ارزش اجتماعی مطرح بود با پیروزی انقلاب و آغاز دوران دفاع مقدس تبدیل به فرهنگ جهاد و شهادت شد.[۲۷] امامخمینی که مقابله با ستمکاران و بهشهادترسیدن را در دوران پهلوی مایه خوشبختی میدانست،[۲۸] پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهادت را احیاکننده اسلام شمرد.[۲۹] این موضعگیریهای ایشان در سالهای سخت اوایل پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی، عامل مهمی در جهت گسترش فرهنگ شهادتطلبی در میان ملت بود.
شهادت در اسلام بهشت
اسلام نگاه ویژهای به شهادت دارد. اندیشمندان مسلمان، فداکردن جان در کمال هوشیاری و آزادی برای رسیدن به هدفی والاتر و بهتر از زندگی دنیوی را شهادت مینامند.[۳۰] از منظر اسلام مرگی شهادت خوانده میشود که انسان تنها برای هدفی مقدس و به تعبیر قرآن کریم «فی سبیل الله» انتخاب کند.[۳۱] در این حالت کسی که به درجه شهادت میرسد، چنانکه در برخی روایات آمده[۳۲] به عالیترین و راقیترین مراتبی دست پیدا کرده که انسان میتواند در سیر صعودی خود به آن برسد.[۳۳] علمای دین منشأ قداست شهدا را جهاد در راه خدا[۳۴] و آگاهانهبودن عمل آنان[۳۵] میدانند. در این راه نویددادن قرآن به «اجر عظیم»،[۳۶] «بهشت ابدی»،[۳۷] «رضایت الهی»،[۳۸] «فوز عظیم»[۳۹] و رسیدن به «إِحْدَی الْحُسْنَیینِ»[۴۰] مؤمنان را مشتاق شهادت میکند.[۴۱]
«شهید و شهادت» به معنای «کشتهشدن در راه خدا»، در تعدادی از آیات قرآن بهکار رفتهاست. این کلمات غالباً ذیل آیات جهاد بهکار رفتهاند.[۴۲] قرآن تأکید دارد که کشتهشدگان در راه خدا را نباید مرده پنداشت[۴۳] و به جهادگران وعده میدهد اگر در راه خدا کشته شوند مورد رحمت و عنایت او قرار خواهند گرفت.[۴۴] قرآن پاداش آنان را[۴۵] و شهادت را مایه بخشش گناهان میداند[۴۶]؛ زیرا آنان جان و مال خود را با متاع برتر معامله کردهاند.[۴۷]
در روایات نیز شهادت در راه خدا بسی بزرگ داشته شدهاست؛ چنانکه شرافتمندانهترین مرگ خوانده شدهاست[۴۸] و محبوبترین قطره در نزد خداوند قطرات خون شهید شمرده شدهاست[۴۹] و امیرالمؤمنین علی(ع) هزار ضربه شمشیر را که در راه خدا بر او فرود آید، گواراتر از مرگ در بستر دانستهاست.[۵۰] شهادت کفاره گناهان و عامل از میانبردن آنهاست.[۵۱] در فقه اسلامی شهید میدان جنگ، با لباس خود و بدون غسل به خاک سپرده میشود (ببینید: شهدا). از سوی دیگر، در فرهنگ اسلامی کسی که در راه شناخت حق یا در حال صدقهدادن[۵۲] یا برای دفاع از خانواده و مالش کشته شود نیز در شمار شهدا شمرده شدهاست.[۵۳]
امامخمینی در تاریخ معاصر ایران نقش اساسی در احیای فرهنگ شهادتطلبی دارد. ایشان با پرداختن به فرهنگ شهادتطلبی تحولی شگرف در حیات فردی و اجتماعی جامعه ایجاد کرد.[۵۴] ایشان که به فراوانی به تجلیل شهدا (ببینید: شهدا) و شهادت میپرداخت، شهادت را سعادت همیشگی[۵۵] و رسیدن به آن را توفیق و عزت میخواند.[۵۶] ایشان باور داشت شهادت در اسلام همواره یک سیره و روش بودهاست[۵۷] و مسلمانان صدر اسلام با قدرت ایمان و روحیه شهادتطلبی در کمتر از نیم قرن دنیا را تسخیر کردند.[۵۸] ایشان شهادت را عامل پیشبرد[۵۹] و زنده نگهداشتن مکتب اسلام[۶۰] و افتخار اولیا[۶۱] میدانست و معتقد بود کسانی که به این آرمان پایبندند تا آخرین نفس در برابر ظلم ایستاده و طالب شهادتاند.[۶۲] ایشان شهادت را هدیهای از جانب خدا[۶۳] و کشتهشدن در راه حضرت حق را در رأس برنامههای اسلام میدانست و پیشرفت اسلام را از آغاز بر پایه قدرت شهادت توأم با شهامت بیان میکرد.[۶۴] از نگاه ایشان اسلام با شهادت ترویج یافته[۶۵] و یکی از فرقهای مکتب اسلام با مکاتب انحرافی، استقبال مسلمانان از شهادت و اعتقاد آنان به عالم بالاتر و نورانیتری از عالم مادی است.[۶۶]
امامخمینی، تشیع را مذهب شهادت معرفی میکرد؛ زیرا این مذهب با شهادت تحقق پیدا کرده و ادامه خواهد یافت.[۶۷] ایشان رمز پیروزی مسلمانان را در شهادت و بیاعتنایی به حیات مادی و حیوانی میدانست[۶۸] و باور داشت مؤمنان واقعی از شهادت هراسی ندارند،[۶۹] آن را حیات ابدی میدانند[۷۰] و زندگی در عالم مادی را همانند زندان تصور میکنند و باور دارند پس از شهادت از این زندان رها شده،[۷۱] به حیات جاودان خواهند رسید.[۷۲]
جایگاه و نقش شهادت در انقلاب اسلامی
مردم مسلمان ایران همواره و در طول تاریخ با فرهنگ شهادت و جانفشانی در راه اعتقاداتشان آشنا بودهاند. در بطن فرهنگ شهادتطلبی الگوپذیری مردم از اسطورههای مذهبی شیعه مانند حضرت امیرالمؤمنین(ع) و امامحسین(ع) کاملاً وابسته به اعتماد بالایی است که آنان به این الگوها داشتند[۷۳]؛ ولی در انقلاب اسلامی این موضوع تجلی تازهای پیدا کرد. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم مسلمان ایران در مبارزات خود علیه رژیم پهلوی از مذهب و شعائر مذهبی بهره میگرفتند.[۷۴] تأثیر مذهب بر نگاه جامعه به شهادت چنان عمیق بود که حتی برخی مبارزان چپگرا نیز شهادت را نماد زندگی میدانستند.[۷۵] به باور میشل فوکو، همزمانی ماه محرم که ایرانیان به عزاداری برای امام خود میپردازند با تحرکات انقلابی، عامل مهمی بود تا انقلابیان برای شهادت و ازخودگذشتگی در راه هدفشان باکی نداشته باشند.[۷۶] انقلاب ایران برای رسیدن به پیروزی نیاز به ازخودگذشتگی و ازجانگذشتگی در مقابل ظلم داشت که این تنها از عهده مردمی ساخته بود که به زندگی جاودان معتقد بودند و خود را پس از شهادت زنده میدانستند.[۷۷] جسارت و شجاعت انقلابیان در تظاهرات برای پیروزی انقلاب اسلامی، شهادت بسیاری را در پی داشت و این شهادتها خود عامل بسیاری از رخدادهای بعدی شد؛ از آن جمله میتوان به قیام ۱۹ دی مردم قم (ببینید: نوزده دی)، تظاهراتهای چهلم برای شهدای قم (ببینید: بیست و نه بهمن) و شهدای یزد در ۹ و ۱۰ فروردین ۱۳۵۷[۷۸] اشاره کرد (ببینید: تظاهرات).
نگاه ویژه امامخمینی به شهادت تأثیر بسزایی بر پیروزی انقلاب داشت. ایشان همواره مردم را به فرهنگ شهادت دعوت میکرد و شهادتهای رخداده در دوران صدر اسلام را الگوی مسلمانان در این امر میدانست و باور داشت امامانمعصوم(ع) نیز برای مقابله با بدخواهان اسلام و زنده نگهداشتن دستورهای الهی به شهادت رسیدهاند.[۷۹] امامخمینی شهادت امامان شیعه (ع) را در راه مبارزه سیاسی با ستمگران و فعالیتهای سیاسی را جزئی از مسئولیت دینی میخواند[۸۰] و معتقد بود عید و شادی واقعی برای مسلمان، روز رسیدن به شهادت است.[۸۱] ایشان شهادت در راه اسلام و آزادی و مبارزه با ظلم را افتخار میدانست[۸۲] و رسیدن به فیض شهادت را از آرزوهای خود میخواند.[۸۳]
امامخمینی میل به شهادت در میان انقلابیان ایران را ناشی از قدرت اسلام میدانست[۸۴] و باور داشت این تمایل در ایران رنگ دینی دارد نه دنیایی.[۸۵] ایشان در بررسی تاریخ انقلاب اسلامی، قیام ۱۵ خرداد را نقطه عطف میخواند؛ زیرا حکومت ظلم امکان غلبه بر ملت شهادتطلب را نیافت.[۸۶] ایشان یکی از رموز پیروزی انقلاب را نترسیدن ملت از شهادت[۸۷] و سعادتدانستن آن معرفی میکرد[۸۸] و از جوانانی یاد میکرد که در راه پیروزی انقلاب، آرزوی شهادت داشتند و مادرانی که بر شهادت فرزندانشان مفتخر بودند.[۸۹] ایشان باور داشت ملت ایران همانند سربازان صدر اسلام به استقبال شهادت رفته، مردن در راه خدا را فناشدن ندانستهاند و برای رسیدن به این سعادت کوشش میکردند.[۹۰] ایشان شهادت در راه اسلام را یکی از اهداف مردم در انقلاب اسلامی میدانست و دلیل غلبه مشت و خون بر تانک، مسلسل و ابرقدرتها را نیروی برآمده از اعتقاد به شهادت میخواند[۹۱] و باور داشت از هر قطره خونی که به زمین ریخته میشود، انسانهای مصمم و مبارز دیگری بهوجود میآید.[۹۲] طبق برخی آمارهای موجود در جریان انقلاب اسلامی از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۵۷ مجموعاً ۲۸۳۸ نفر به دست رژیم پهلوی به شهادت رسیدند[۹۳] (ببینید: شهدا).
پس از پیروزی انقلاب، مفهوم شهادت نخست خود را در ترور و شهادت شخصیتهای انقلاب و نظام ازجمله مرتضی مطهری، محمد مفتح و سیدمحمد حسینی بهشتی نمایاند.[۹۴] امامخمینی در واکنش به ترور و شهادت شخصیتهای انقلاب تأکید کرد با شهادت شخصیتهای بزرگ، صفوف فداکاران در راه اسلام فشردهتر و عزم آنان مصممتر میشود و دشمنان نمیتوانند با شهیدکردن مهرههای مهم کشور، ملت را از صحنه بیرون کنند.[۹۵] ایشان شهادت هر یک از عزیزان این کشور را سند رسوایی گروههای ملحد و منافق میدانست[۹۶] و معتقد بود برای استوارماندن انقلاب اسلامی و اسلام باید به سوی شهادت حرکت کرد.[۹۷] در اوایل انقلاب نیروهای مخالف نظام اسلامی ازجمله سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق با ایجاد درگیری و اقدام به ترور بسیاری از مردم عادی و مسئولان را در نقاط مختلف ایران به شهادت رساندند[۹۸] (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران و ترور). واکنش کلی امامخمینی با یادآوری شهدای صدر اسلام، این بود که اگر مرگ در راه خدا باشد، ملت از آن هراسی ندارد و با آن روبهرو خواهد شد.[۹۹]
شهادت در دوران دفاع هشتساله
در فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم بعث عراق به ایران حمله کرد (ببینید: جنگ تحمیلی). برجستگی جایگاه دفاع و جهاد و بهکاربردن واژه «دفاع مقدس» برای جنگ تحمیلی در جبهههای ایران حکایت از پیوند اندیشههای اسلامی با جنگ در ایران داشت. در جنگ تحمیلی رزمندگان ایران با الهامگرفتن از مفاهیم کربلا و عاشورا دامنه قدرت خود را گسترش دادند و با تکیه بر مفاهیم ایثار و شهادتطلبی که در متن رفتار جامعه انقلابی کشور بود، تحمل شرایط جنگ را آسانتر کردند.[۱۰۰] امامخمینی شهادت را نشانه عنایت خداوند به ملت ایران میخواند[۱۰۱] و مرگ سرخ را بهتر از زندگی سیاه مینامید و با آغاز جنگ تحمیلی از ملت دعوت کرد تا خود را آماده جنگ تا پیروزی کامل کنند.[۱۰۲] ایشان جهاد فی سبیل اللَّه، دفاع از حریم قرآن کریم، اسلام و میهن اسلامی تا مرز شهادت را وظیفهای الهی و آرمانی میدانست[۱۰۳] و باور داشت عشق به شهادت و لقاءاللَّه پیروزی میآورد.[۱۰۴]
امامخمینی معتقد بود دشمنان مفهوم شهادت را نمیفهمند[۱۰۵]؛ ولی ملت ایران خوگرفته با شهادت و فداکاری است[۱۰۶] و هیچ قدرتی نمیتواند با ملتی که برای جانفشانی آماده است و طلب شهادت میکند مقابله کند.[۱۰۷] ایشان با الگودانستن سیدالشهدا(ع) اظهار میکرد در میدان نبرد نباید از تعداد دشمنان[۱۰۸] و کمکهای مادی و نظامی ابرقدرتها به دشمن[۱۰۹] ترسید. ایشان پشتیبانی مردم ایران از قوای مسلح و پیشیگرفتن آنان را در ایثارگری، فداکاری و شهادت در دنیا بیسابقه میدانست[۱۱۰] و باور داشت فریاد شهادتطلبی مردم، فضای ایران و جهان را به هیجان و لرزه درآورده است[۱۱۱] و ملتی که استوار بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاده، هر روز تحرکش برای ادامه راه بیشتر میشود.[۱۱۲]
امامخمینی یادآور شدهاست ملت ایران با شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» نشان دادند شهادت در راه خداوند را با آغوش باز پذیرا هستند[۱۱۳] و در راه عقیده تا مرز شهادت پیش میروند.[۱۱۴] ایشان اشخاصی را که در راه هدف و آرمان اسلامی به شهادت رسیدند، موجب سرافرازی و افتخار هممیهنان و قوای مسلح و خانوادههای خود میدانست[۱۱۵] و قلب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادتطلبی مردم ایران را موجب افتخار و غرور میخواند.[۱۱۶] ایشان معتقد بود از آنجایی که ایران پُر از انسانهایی است که شعور شهادت دارند[۱۱۷] و شهادت را با آغوش باز میپذیرند[۱۱۸] و حاضرند در برابر کفر ایستادگی کنند و بار مسئولیت استقلال واقعی را به دوش کشند،[۱۱۹] کشور از گزند آسیبها بیمه است.[۱۲۰]
طبق یک برآورد در جریان دفاع مقدس ۲۱۴۶۵۱ نفر به شهادت رسیدند که ۱۷۲۰۵۶ تن جزو شهدای جبهه و بقیه شهدای بمباران شهرها بودند[۱۲۱] و برخی ۱۸۸۰۰۰ نفر شمردهاند.[۱۲۲]
پانویس
- ↑ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۶۵–۴۶۶؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۲۴۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۹.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۲۴۲؛ صدر، ماوراء الفقه، ۱/۱۹۹–۲۰۰.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۸۱–۸۲.
- ↑ خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۲۹.
- ↑ دقیقیان، نردبانی به آسمان، ۱۶۳.
- ↑ خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۲۹–۳۰.
- ↑ تنهایی، جامعهشناسی در ادیان، ۱/۳۸۰.
- ↑ ویر، جهان مذهبی ادیان در جهان امروز، ۲/۶۹۸.
- ↑ جمعی از نویسندگان، ادیانشناسی، ۱۰۳.
- ↑ عزتی، مقایسه بین مفهوم شهادت در اسلام و مسیحیت، ۱۶۷–۱۶۸.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۲/۶۷.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱/۲۸۶–۲۸۸.
- ↑ نوروزی، فرهنگ شهادت از دیدگاه قرآن و سنت، ۱۸۴.
- ↑ ابنهشام، عبدالملک، ۲/۴۸۶–۴۸۷.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۴۰.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۳۱۱.
- ↑ رضوانی، فلسفه شهادت، ۱۱۶.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۳۶.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۳۶.
- ↑ رحمتی، نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو، ۹۴–۹۵.
- ↑ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۱۶۲.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، زنده تاریخ شهید آیتالله سیدحسن مدرس، ۲۶.
- ↑ قاسمپور، قیام مسجد گوهرشاد، ۷۷.
- ↑ کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۱/۱۵۰–۱۵۱.
- ↑ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۳۵۰ و ۳۸۹.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۳۷–۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵۷–۲۵۸.
- ↑ جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ۶/۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۳۴۸.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۰ و ۴۹۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۸.
- ↑ نساء، ۷۴.
- ↑ توبه ۸۹.
- ↑ توبه، ۲۱.
- ↑ توبه، ۱۱۱.
- ↑ توبه، ۵۲.
- ↑ ملامحمدعلی، مبانی فقهی عملیات استشهادی، ۱۲.
- ↑ بقره، ۲۱۶؛ آل عمران، ۱۶۹؛ توبه، ۱۹–۲۲.
- ↑ آل عمران، ۱۶۹.
- ↑ آل عمران، ۱۵۷–۱۵۸.
- ↑ محمد، ۶.
- ↑ آل عمران، ۱۹۵.
- ↑ توبه، ۱۱۱.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۹۷/۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۵۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۵۳.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۸/۳۲۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۵۲.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۵/۱۲۰.
- ↑ دهشیری، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، ۱۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۷۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۷۳ و ۹/۳۸–۳۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۲۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۴۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۷۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲ و ۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۵۱.
- ↑ بشیریه و حسینی، فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب ایران، ۱۳۷–۱۳۸.
- ↑ قادری، قرائتها و چالشهای سیاسی فکری دوران گذار، ۶.
- ↑ گلسرخی، دفاعیات، ۱۳۶۴.
- ↑ نظری و سازمند، گفتمان هویت و انقلاب اسلامی ایران، ۱۶۹–۱۷۰.
- ↑ کاتوزیان، گذری بر انقلاب ایران، ۵۴–۵۵.
- ↑ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۳۲۵–۳۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۹–۵۴۰ و ۶/۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۱ و ۴۷۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۰۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۶۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۰–۳۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۷۹.
- ↑ کریمیپور و کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، ۲۶۳.
- ↑ دهشیری، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، ۱۱۱–۱۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۳.
- ↑ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۰.
- ↑ درزی کلایی و آقاحسینی، جنگ تحمیلی و شکلگیری هویت جدید معنوی، ۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۰۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۳۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۶۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۹۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵.
- ↑ کریمیپور و کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، ۲۶۳.
- ↑ سالمینژاد، دانستنیهای دفاع مقدس، ۱۲۹.
منابع
- قرآن کریم.
- ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه (ص)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- بشیریه، حسین و حسین حسینی، فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب ایران، مجله مدرس علوم انسانی، شماره ۱۳، ۱۳۷۸ش.
- بغدادی، مکی قاسم، الشهادة تاصیل لا استئصال، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- تنهایی، حسین ابوالحسن، جامعهشناسی در ادیان، یزد، بهاباد، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
- جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، فرهنگ اسلامی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۶ش.
- جمعی از نویسندگان، ادیانشناسی، تهران، مرکز تحقیقات سپاه، بیتا.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- خیراندیش، مهدی، عشق و شهادت در عرفان، تهران، فانوس خیال، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- درزیکلایی، محمدرضا و علیرضا آقاحسینی، جنگ تحمیلی و شکلگیری هویت جدید معنوی، مجله مطالعات ملی، شماره ۵۱، ۱۳۹۱ش.
- دقیقیان، شیریندخت، نردبانی به آسمان (نیایشگاه در تاریخ و فلسفه یهود)، تهران، ویدا، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- دهشیری، محمدرضا، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- رحمتی، محمدرضا، نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو، قم، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- رضوانی، علیاکبر، فلسفه شهادت، تهران، هجرت، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- سالمینژاد، عبدالرضا، دانستنیهای دفاع مقدس، تهران، نیلوفران، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
- شاعری، محمدحسین، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، تهران، شاهد، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- صدر، سیدمحمد، ماوراء الفقه، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- عزتی، ابوالفضل، مقایسه بین مفهوم شهادت در اسلام و مسیحیت، مجله حوزه، شماره ۵۲، ۱۳۷۱ش.
- فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- قادری، حاتم، قرائتها و چالشهای سیاسی فکری دوران گذار، روزنامه صبح امروز، ۲۶/۲/۱۳۷۸ش.
- قاسمپور، داوود، قیام مسجد گوهرشاد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- کاتوزیان، ناصر، گذری بر انقلاب ایران، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
- کرباسچی، غلامرضا، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- کریمیپور، یدالله و حسن کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، مجله تحقیقات جغرافیایی، شماره ۶۳ و ۶۴، تهران، ۱۳۸۱ش. کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- گلسرخی، خسرو، دفاعیات، نیویورک، نظم نوین، شماره ۷، ۱۳۶۴ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، زنده تاریخ شهید آیتالله سیدحسن مدرس به روایت اسناد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۷، تهران، صدرا، چاپ هفتم، ۱۳۸۴ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- ملامحمدعلی، امیر، مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت، قم، زمزم هدایت، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- نخی، محمد و محمدرضا پیرچراغ، مبانی تربیتی شهادت در قرآن با نگاهی به تفاسیر فریقین، مجله مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، شماره ۳۲، ۱۳۹۲ش.
- نظری علیاشرف، بهاره سازمند، گفتمان هویت و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- نوروزی، مجتبی، فرهنگ شهادت از دیدگاه قرآن و سنت، مشهد، نسیم رضوان، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- واقدی، محمدبنعمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
- ویر، رابرت، جهان مذهبی ادیان در جهان امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
پیوند به بیرون
- مهیا زاهدین لباف، شهادت، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۵۱۹–۵۲۷.