عباسعلی صادقی قهاره: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
'''عباسعلی صادقی قهاره'''، از شاگردان درس اخلاق و سطح امام‌خمینی.
'''عباسعلی صادقی قهاره'''، از شاگردان درس اخلاق و سطح امام‌خمینی.


== زادگاه و تحصیل ==
== زادگاه و خاندان ==
عباسعلی صادقی قهاره در سال ۱۳۰۴ش در روستای قهاره در اردستان اصفهان متولد شد.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۱-۷۲۳؛ برزویی، ص۳۳۱.</ref> جد پدری او شیخ ابوالقاسم محمدی معروف به ملا قاسم و جد مادری‌اش ملا ابراهیم هر دو در سلک روحانیت بودند.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۱.</ref>  
عباسعلی صادقی قهاره در سال ۱۳۰۴ش در روستای قهاره در اردستان اصفهان متولد شد.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۱-۷۲۳؛ برزویی، ص۳۳۱.</ref> جد پدری او شیخ ابوالقاسم محمدی معروف به ملا قاسم و جد مادری‌اش ملا ابراهیم هر دو در سلک روحانیت بودند.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۱.</ref>


او خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه ملا حسین در قهاره آموخت. آنگاه به فراگیری دروس حوزوی نزد پدربزرگش شیخ ابوالقاسم محمدی پرداخت و کتاب امثله و شرح امثله و جامع‌المقدمات را نزد او فراگرفت.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۲.</ref> وی در یازده‌سالگی راهی اصفهان شد.<ref>برزویی، ص۳۳۱</ref> و در مدرسه جده بزرگ آن شهر مقدمات و بخشی از دروس سطح را زیر نظر شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی خواند.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۴.</ref> سپس براثر فشار حکومت رضاشاهی بر حوزه‌های علمیه، مجبور به ترک اصفهان شد و این بار به روستای حبیب‌آباد (در نزدیکی اصفهان) رفت و بخش دیگری از دروس حوزوی را در آنجا و پیش شیخ عباسعلی ادیب حبیب‌آبادی خواند.<ref>برزویی، ص۳۳۱.</ref> او سپس راهی قم شد.
== فعالیت علمی ==
عباسعلی صادقی قهاره، خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه ملا حسین در قهاره آموخت. آنگاه به فراگیری دروس حوزوی نزد پدربزرگش شیخ ابوالقاسم محمدی پرداخت و کتاب امثله و شرح امثله و جامع‌المقدمات را نزد او فراگرفت.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۲.</ref> وی در یازده‌سالگی راهی اصفهان شد.<ref>برزویی، ص۳۳۱</ref> و در مدرسه جده بزرگ آن شهر مقدمات و بخشی از دروس سطح را زیر نظر شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی خواند.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۴.</ref> سپس براثر فشار حکومت رضاشاهی بر [[حوزه‌های علمیه]]، مجبور به ترک اصفهان شد و این بار به روستای حبیب‌آباد (در نزدیکی اصفهان) رفت و بخش دیگری از دروس حوزوی را در آنجا و پیش شیخ عباسعلی ادیب حبیب‌آبادی خواند.<ref>برزویی، ص۳۳۱.</ref> او سپس راهی [[قم]] شد.


صادقی قهاره در مصاحبه با سیف‌زاده، یک بار از حضور در قم در سال ۱۳۱۳ ش و پس از دو سال تحصیل در اصفهان و دو سال پیش از رحلت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۵</ref> و در جایی دیگر در همان مصاحبه، از عزیمت به قم در سال ۱۳۱۸ ش سخن گفته است.<ref>همان، ص۷۴۰.</ref> به نظر می‌رسد قول اخیر به واقعیت نزدیک‌تر است. او در مدرسه فیضیه با مرتضی مطهری هم‌حجره شد.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۶.</ref> در حوزه علمیه آن شهر، شرح لمعه را نزد شیخ محمد صدوقی یزدی آموخت. مدتی هم از درس سیدرضا بهاءالدینی بهره برد و در درس مکاسب و کفایه از شاگردان محمدعلی کرمانی بود. سپس در درس سطح آیات سیدمحمد محقق داماد.<ref>برزویی، ص۳۳۱</ref> و درس کفایه و مکاسب روح‌الله کمالوند شرکت کرد.<ref>سیف‌زاده، ص۷۴۴.</ref> سپس از درس‌های خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدصدرالدین صدر و سیدمحمدتقی خوانساری هم استفاده کرد.<ref>پرونده‌ای در بزرگداشت مرحوم آیت‌الله عباسعلی صادقی، ص۳</ref> و با ورود آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی به قم، در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت.<ref>همان.</ref> او در مصاحبه‌ای از حضور در درس فقه امام‌خمینی سخن گفته و تأکید کرده است: «بیشتر درس‌هایم را نزد امام خوانده‌ام».<ref>همان</ref> و با استناد به این گزارش می‌توان گفت که احتمالاً بخشی از درس‌های سطح عالی را پیش امام‌خمینی خوانده است؛ ازجمله درس سطح رسایل (برائت). همچنین در درس اخلاق امام‌خمینی در مدرسه فیضیه حضور می‌یافت.<ref>سالگرد ورود آیت‌الله...</ref>، اما درباره حضور او در درس خارج فقه یا اصول امام‌خمینی گزارش دقیقی وجود ندارد و از فحوای کلام او می‌توان استنباط کرد که از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی نیز بوده است.<ref>سیف‌زاده، ص۷۴۴.</ref> می‌توان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۲۰ تا سال ۱۳۳۸ ش (عزیمت عباسعلی صادقی به خرم‌آباد) در آن درس که در مسجد محمدیه و سپس سلماسی قم برگزار می‌شد شرکت می‌کرده است.
صادقی قهاره در مصاحبه با سیف‌زاده، یک بار از حضور در قم در سال ۱۳۱۳ش و پس از دو سال تحصیل در اصفهان و دو سال پیش از رحلت [[عبدالکریم حائری یزدی|آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۵</ref> و در جایی دیگر در همان مصاحبه، از عزیمت به قم در سال ۱۳۱۸ش سخن گفته است.<ref>همان، ص۷۴۰.</ref> به نظر می‌رسد قول اخیر به واقعیت نزدیک‌تر است. او در [[مدرسه فیضیه]] با [[مرتضی مطهری]] هم‌حجره شد.<ref>سیف‌زاده، ص۷۲۶.</ref> در حوزه علمیه آن شهر، شرح لمعه را نزد [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] آموخت. مدتی هم از درس سیدرضا بهاءالدینی بهره برد و در درس مکاسب و کفایه از شاگردان محمدعلی کرمانی بود. سپس در درس سطح آیات سیدمحمد محقق داماد<ref>برزویی، ص۳۳۱</ref> و درس کفایه و مکاسب [[روح‌الله کمالوند]] شرکت کرد.<ref>سیف‌زاده، ص۷۴۴.</ref> سپس از درس‌های خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدصدرالدین صدر و [[سیدمحمدتقی خوانساری]] هم استفاده کرد.<ref>پرونده‌ای در بزرگداشت مرحوم آیت‌الله عباسعلی صادقی، ص۳</ref> و با ورود [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] به قم، در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت.<ref>همان.</ref>  


صادقی هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه، به تدریس ادبیات عرب، مکاسب و کفایه در حوزه علمیه قم نیز می‌پرداخت.<ref>برزویی، ص۳۳۲</ref> و از مدرسان آن حوزه به شمار می‌رفت. سپس در سال ۱۳۳۸ ش به دعوت روح‌الله کمالوند، بنیان‌گذار مدرسه کمالیه در خرم‌آباد، راهی آن شهر شد.<ref>همان</ref> و به تدریس در آن مدرسه علمیه ادامه داد و در جلب و جذب طلاب علوم حوزوی به آن مدرسه نقش داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۲۴۷.</ref> او هم‌زمان نماز جماعت را در مسجد حاج رمضان آن شهر اقامه می‌کرد.<ref>همان، ص۲۸۵.</ref>  
=== حضور در درس امام‌خمینی ===
او در مصاحبه‌ای از حضور در درس فقه امام‌خمینی سخن گفته و تأکید کرده است: «بیشتر درس‌هایم را نزد امام خوانده‌ام».<ref>همان</ref> و با استناد به این گزارش می‌توان گفت که احتمالاً بخشی از درس‌های سطح عالی را پیش [[امام‌خمینی]] خوانده است؛ ازجمله درس سطح رسایل (برائت). همچنین در درس اخلاق امام‌خمینی در مدرسه فیضیه حضور می‌یافت،<ref>سالگرد ورود آیت‌الله...</ref> اما درباره حضور او در درس خارج فقه یا اصول امام‌خمینی گزارش دقیقی وجود ندارد و از فحوای کلام او می‌توان استنباط کرد که از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی نیز بوده است.<ref>سیف‌زاده، ص۷۴۴.</ref> می‌توان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۲۰ تا سال ۱۳۳۸ ش (عزیمت عباسعلی صادقی به خرم‌آباد) در آن درس که در [[مسجد محمدیه]] و سپس [[مسجد سلماسی قم|سلماسی قم]] برگزار می‌شد شرکت می‌کرده است.
 
=== تدریس ===
صادقی هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه، به تدریس ادبیات عرب، مکاسب و کفایه در [[حوزه علمیه قم]] نیز می‌پرداخت.<ref>برزویی، ص۳۳۲</ref> و از مدرسان آن حوزه به شمار می‌رفت. سپس در سال ۱۳۳۸ش به دعوت روح‌الله کمالوند، بنیان‌گذار مدرسه کمالیه در خرم‌آباد، راهی آن شهر شد.<ref>همان</ref> و به تدریس در آن مدرسه علمیه ادامه داد و در جلب و جذب طلاب علوم حوزوی به آن مدرسه نقش داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۲۴۷.</ref> او هم‌زمان [[نماز جماعت]] را در مسجد حاج رمضان آن شهر اقامه می‌کرد.<ref>همان، ص۲۸۵.</ref>  


== فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی قبل از پیروزی انقلاب ==
== فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی قبل از پیروزی انقلاب ==
صادقی قهاره در سال ۱۳۴۱ ش و در جریان مبارزه علما و مراجع علیه تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، همراه با سیدجواد الیاسی و به نمایندگی از مدرسان و محصلان مدرسه علمیه کمالیه، با ارسال تلگرافی به آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، امام‌خمینی و سیدکاظم شریعتمداری، پشتیبانی طلاب علوم حوزوی و مبلغان را از تلاش‌های آنان، در هر مرحله و تا حصول نتیجه اعلام کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۵۷.</ref> وی در جریان اجرای طرح سربازگیری طلاب (در اردیبهشت ۱۳۴۲)، از سوی کمالوند به قم رفت تا نظر امام‌خمینی را درباره نحوه مبارزه با آن جویا شود. او دراین‌باره با امام‌خمینی و آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی دیدار کرد و در آنجا شاهد دیدار آیت‌الله گلپایگانی با سیدمحسن صدر (صدرالاشراف) و موضع‌گیری ایشان درباره طرح فوق بود.<ref>سیف‌زاده، ص۷۳۳.</ref> او به سبب تداوم این‌گونه مبارزات در سال ۱۳۴۲ ش توسط ساواک دستگیر و زندانی شد.<ref>یاران امام به...، کتاب ۲۳، ص۲۴۷.</ref> او پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه، همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد، نامه‌ای را به مراجع تقلید ارسال کردند و تأسف و تأثر شدید اهالی لرستان را از «توقیف و تبعید آیت‌الله‌العظمی آقای حاج‌آقا روح‌الله خمینی» ابراز نمودند و خطاب به مراجع تقلید اعلام کردند «هرگونه اقدامی که از طرف حوزه علمیه خرم‌آباد برای دفع اهانت از محضر مقدس آیت‌الله خمینی ضرورت دارد و لازم است، ابلاغ فرمایید».<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۲۳.</ref>
صادقی قهاره در سال ۱۳۴۱ش و در جریان مبارزه علما و مراجع علیه [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، همراه با سیدجواد الیاسی و به نمایندگی از مدرسان و محصلان مدرسه علمیه کمالیه، با ارسال تلگرافی به [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، [[امام‌خمینی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]]، پشتیبانی طلاب علوم حوزوی و مبلغان را از تلاش‌های آنان، در هر مرحله و تا حصول نتیجه اعلام کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۵۷.</ref> وی در جریان اجرای طرح [[سربازگیری طلاب]] (در اردیبهشت ۱۳۴۲)، از سوی کمالوند به قم رفت تا نظر امام‌خمینی را درباره نحوه مبارزه با آن جویا شود. او دراین‌باره با امام‌خمینی و آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی دیدار کرد و در آنجا شاهد دیدار آیت‌الله گلپایگانی با سیدمحسن صدر (صدرالاشراف) و موضع‌گیری ایشان درباره طرح فوق بود.<ref>سیف‌زاده، ص۷۳۳.</ref>  
 
او به سبب تداوم این‌گونه مبارزات در سال ۱۳۴۲ش توسط [[ساواک]] دستگیر و زندانی شد.<ref>یاران امام به...، کتاب ۲۳، ص۲۴۷.</ref> او پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به ترکیه]]، همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد، نامه‌ای را به مراجع تقلید ارسال کردند و تأسف و تأثر شدید اهالی لرستان را از «توقیف و تبعید آیت‌الله‌العظمی آقای حاج‌آقا روح‌الله خمینی» ابراز نمودند و خطاب به مراجع تقلید اعلام کردند «هرگونه اقدامی که از طرف حوزه علمیه خرم‌آباد برای دفع اهانت از محضر مقدس آیت‌الله خمینی ضرورت دارد و لازم است، ابلاغ فرمایید».<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۲۳.</ref>


وی پس از درگذشت کمالوند، در شمار مدرسان عالی حوزه علمیه کمالیه قرار گرفت. او همواره با قم ارتباط داشت و در تهیه و توزیع اعلامیه‌های امام‌خمینی در خرم‌آباد فعال بود.<ref>سیف‌زاده، ص۷۳۴.</ref> بر اساس گزارش‌های ساواک، صادقی قهاره در سال‌های ۱۳۴۵-۱۳۴۷ ش، به همکاری با سیدفخرالدین رحیمی، از روحانیان مبارز خرم‌آباد می‌پرداخت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۳۱۶-۳۱۷.</ref> او در سال ۱۳۵۲ ش در عزیمت سیداسدالله مدنی به خرم‌آباد نقش داشت.<ref>برزویی، ص۳۳۲؛ سیف‌زاده، ص۷۳۶.</ref> در خرداد ۱۳۵۴ و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم، با حضور در خانه سیداسدالله مدنی، به رایزنی درباره نحوه واکنش به آن واقعه پرداختند و پس از مشورت با سیدعیسی جزایری، فردی را برای اطلاع از ماجرا به قم اعزام کنند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴، ص۳۳۳.</ref> او در آبان ۱۳۵۴ و پس از تبعید سیداسدالله مدنی به شهر نورآباد ممسنی، همراه با تنی چند از عالمان خرم‌آباد، راهی آن شهر شد.<ref>همان، ص۴۵۹</ref>، ولی ساواک از دیدار آنان با آیت‌الله مدنی جلوگیری کرد.<ref>همان ص۴۶۳.</ref> همچنین در همان سال، همراه با برخی از روحانیان خرم‌آباد، راهی برازجان شد و با سیدمحمد صالح طاهری خرم‌آبادی، روحانی خرم‌آبادی تبعیدی در آن شهر دیدار کرد.<ref>همان، کتاب ۲۳، ص۳۷۳.</ref>
وی پس از درگذشت کمالوند، در شمار مدرسان عالی حوزه علمیه کمالیه قرار گرفت. او همواره با قم ارتباط داشت و در تهیه و توزیع [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌های امام‌خمینی]] در خرم‌آباد فعال بود.<ref>سیف‌زاده، ص۷۳۴.</ref> بر اساس گزارش‌های ساواک، صادقی قهاره در سال‌های ۱۳۴۵-۱۳۴۷ش، به همکاری با [[سیدفخرالدین رحیمی]]، از روحانیان مبارز خرم‌آباد می‌پرداخت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۳۱۶-۳۱۷.</ref> او در سال ۱۳۵۲ ش در عزیمت [[سیداسدالله مدنی]] به خرم‌آباد نقش داشت.<ref>برزویی، ص۳۳۲؛ سیف‌زاده، ص۷۳۶.</ref> در خرداد ۱۳۵۴ و پس از [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم]]، با حضور در خانه سیداسدالله مدنی، به رایزنی درباره نحوه واکنش به آن واقعه پرداختند و پس از مشورت با [[سیدعیسی جزایری]]، فردی را برای اطلاع از ماجرا به قم اعزام کنند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴، ص۳۳۳.</ref> او در آبان ۱۳۵۴ و پس از تبعید سیداسدالله مدنی به شهر نورآباد ممسنی، همراه با تنی چند از عالمان خرم‌آباد، راهی آن شهر شد،<ref>همان، ص۴۵۹</ref> ولی ساواک از دیدار آنان با آیت‌الله مدنی جلوگیری کرد.<ref>همان ص۴۶۳.</ref> همچنین در همان سال، همراه با برخی از روحانیان خرم‌آباد، راهی برازجان شد و با [[سیدمحمدصالح طاهری خرم‌آبادی]]، روحانی خرم‌آبادی تبعیدی در آن شهر دیدار کرد.<ref>همان، کتاب ۲۳، ص۳۷۳.</ref>


بر اساس گزارش ساواک، او در همان سال در مکالمه‌ای با یکی از فعالان سیاسی در شهر آباده (در استان فارس)، اظهار کرده بود: «هر عالمی که به شاه و خاندان او دعا کند، [[نماز جماعت]] پشت سر آن عالم حرام است حتی اگر دفتر ازدواج و طلاق هم داشته باشد، نماز جماعت پشت سر او جایز نیست. سپس شخص مذکور اظهار داشته بود خدا نابود کند پهلوی و خاندانش را».<ref>(همان، ص۳۶۶).</ref> این گزارش نشان از مبارزات سیاسی صادقی علیه [[حکومت پهلوی]] دارد. او در سال ۱۳۵۶ ش همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد، در جلسات روحانیان خرم‌آبادی با عنوان انصارالحجت شرکت می‌کرد. یکی از مهم‌ترین تصمیمات آنان، دریافت کمک‌های مردمی و واریز آن به صندوقی به‌منظور کمک به افراد نیازمند بود.<ref>(همان، ص۳۸۳).</ref>


بر اساس گزارش ساواک، او در همان سال در مکالمه‌ای با یکی از فعالان سیاسی در شهر آباده (در استان فارس)، اظهار کرده بود: «هر عالمی که به شاه و خاندان او دعا کند، نماز جماعت پشت سر آن عالم حرام است حتی اگر دفتر ازدواج و طلاق هم داشته باشد، نماز جماعت پشت سر او جایز نیست. سپس شخص مذکور اظهار داشته بود خدا نابود کند پهلوی و خاندانش را».<ref>(همان، ص۳۶۶).</ref> این گزارش نشان از مبارزات سیاسی صادقی علیه حکومت پهلوی دارد. او در سال ۱۳۵۶ ش همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد، در جلسات روحانیان خرم‌آبادی با عنوان انصارالحجت شرکت می‌کرد. یکی از مهم‌ترین تصمیمات آنان، دریافت کمک‌های مردمی و واریز آن به صندوقی به‌منظور کمک به افراد نیازمند بود.<ref>(همان، ص۳۸۳).</ref>
صادقی پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]]، در ۶ آبان ۱۳۵۶ همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد مجلس ختمی به آن مناسبت در حوزه علمیه کمالیه آن شهر برگزار کرد.<ref>آیت‌الله سیدمصطفی...، ص۴۵۸</ref>؛.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۳۸۷.</ref> پس از چاپ [[مقاله احمد رشیدی مطلق علیه امام‌خمینی]] در روزنامه اطلاعات هم همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد در اعتراض به آن اهانت، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد و سپس همراه با سیدنورالدین رحیمی و سیداحمد طاهری، نامه‌ای را به مراجع تقلید ارسال و تنفر و انزجار خود را از آن اقدام اعلام کردند. پس از آن، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی|آیت‌الله مرعشی نجفی]] با ارسال نامه‌ای خطاب به آنان، از آنان تقدیر کرد.<ref>همان، ص۳۸۹-۳۹۰.</ref>  


صادقی پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، در ۶ آبان ۱۳۵۶ همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد مجلس ختمی به آن مناسبت در حوزه علمیه کمالیه آن شهر برگزار کرد.<ref>آیت‌الله سیدمصطفی...، ص۴۵۸</ref>؛.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۳۸۷.</ref> پس از چاپ مقاله احمد رشیدی مطلق علیه امام‌خمینی در روزنامه اطلاعات هم همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد در اعتراض به آن اهانت، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد و سپس همراه با سیدنورالدین رحیمی و سیداحمد طاهری، نامه‌ای را به مراجع تقلید ارسال و تنفر و انزجار خود را از آن اقدام اعلام کردند. پس از آن، آیت‌الله مرعشی نجفی با ارسال نامه‌ای خطاب به آنان، از آنان تقدیر کرد.<ref>همان، ص۳۸۹-۳۹۰.</ref> او در ۲۰ مرداد ۱۳۵۷ و پس از دستگیری شیخ محمد آل اسحاق، یکی از سخنرانان مساجد خرم‌آباد، همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد، در مسجد علوی آن شهر دست به تحصن زدند و خواستار آزادی آل اسحاق و تعقیب قانونی رئیس شهربانی خرم‌آباد شدند.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۴۷۹.</ref> در پی این اقدام، همراه با چهار تن دیگر از روحانیان خرم‌آباد به‌عنوان عناصر مؤثر درجه یک در تحریک مردم.<ref>سیر مبارزات یاران...، ج ۸، ص۸۶.</ref> و به اتهام ایراد سخنان خلاف مصالح مملکت و تحریک و تشویق مردم به ایجاد آشوب و بلوا در خرم‌آباد توسط مأموران دولتی دستگیر و به تهران انتقال داده شد و در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری زندانی گردید.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۴۶۴-۴۶۳.</ref> پس از آن جمعی از مردم خرم‌آباد در تظاهراتی در ۲۳ مرداد ۱۳۵۷ که به درگیری مردم با مأموران حکومتی انجامید، خواستار آزادی روحانیان دستگیرشده ازجمله عباسعلی صادقی شدند.<ref>همان، ص۳۹۷-۳۸۸.</ref> شیخ محمد صدوقی یزدی هم در اعلامیه‌ای درباره کشتار مردم در لرستان، از دستگیری روحانیان خرم‌آباد با عنوان نمونه‌هایی از رویکرد دولت نسبت به روحانیت نام برد و آن را تقبیح کرد.<ref>سیر مبارزات یاران...، ج ۱۲، ص۲۷۳-۲۷۴.</ref> صادقی قهاره پس از مدتی حبس در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری، به مدت نوزده روز تحت بازجویی قرار گرفت و سپس به زندان قصر انتقال یافت و در آنجا با محمدعلی رجایی هم‌سلول بود.<ref>سیف‌زاده، ص۷۳۵-۷۳۶.</ref> ساواک در گزارشی درباره عباسعلی صادقی، آزادی او را به مصلحت ندانست.<ref>سیر مبارزات یاران...، ج ۱۴، ص۲۶۳.</ref>، ولی او پس از دو ماه حبس آزاد شد.<ref>سیف‌زاده، ص۷۳۵-۷۳۶.</ref> و در ۵ آبان همان سال، در بازگشت به خرم‌آباد مورد استقبال مردم قرار گرفت.<ref>دالوند، ص۲۳۱.</ref>
او در ۲۰ مرداد ۱۳۵۷ و پس از دستگیری [[محمد آل‌اسحاق|شیخ محمد آل اسحاق]]، یکی از سخنرانان مساجد خرم‌آباد، همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد، در مسجد علوی آن شهر دست به تحصن زدند و خواستار آزادی آل اسحاق و تعقیب قانونی رئیس شهربانی خرم‌آباد شدند.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۴۷۹.</ref> در پی این اقدام، همراه با چهار تن دیگر از روحانیان خرم‌آباد به‌عنوان عناصر مؤثر درجه یک در تحریک مردم<ref>سیر مبارزات یاران...، ج ۸، ص۸۶.</ref> و به اتهام ایراد سخنان خلاف مصالح مملکت و تحریک و تشویق مردم به ایجاد آشوب و بلوا در خرم‌آباد توسط مأموران دولتی دستگیر و به تهران انتقال داده شد و در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری زندانی گردید.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۴۶۴-۴۶۳.</ref> پس از آن جمعی از مردم خرم‌آباد در تظاهراتی در ۲۳ مرداد ۱۳۵۷ که به درگیری مردم با مأموران حکومتی انجامید، خواستار آزادی روحانیان دستگیرشده ازجمله عباسعلی صادقی شدند.<ref>همان، ص۳۹۷-۳۸۸.</ref> [[شیخ محمد صدوقی یزدی]] هم در اعلامیه‌ای درباره کشتار مردم در لرستان، از دستگیری روحانیان خرم‌آباد با عنوان نمونه‌هایی از رویکرد دولت نسبت به [[روحانیت]] نام برد و آن را تقبیح کرد.<ref>سیر مبارزات یاران...، ج ۱۲، ص۲۷۳-۲۷۴.</ref> صادقی قهاره پس از مدتی حبس در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری، به مدت نوزده روز تحت بازجویی قرار گرفت و سپس به زندان قصر انتقال یافت و در آنجا با [[محمدعلی رجایی]] هم‌سلول بود.<ref>سیف‌زاده، ص۷۳۵-۷۳۶.</ref> ساواک در گزارشی درباره عباسعلی صادقی، آزادی او را به مصلحت ندانست،<ref>سیر مبارزات یاران...، ج ۱۴، ص۲۶۳.</ref> ولی او پس از دو ماه حبس آزاد شد<ref>سیف‌زاده، ص۷۳۵-۷۳۶.</ref> و در ۵ آبان همان سال، در بازگشت به خرم‌آباد مورد استقبال مردم قرار گرفت.<ref>دالوند، ص۲۳۱.</ref>


او در آذر ۱۳۵۷ ش (مصادف با ماه محرم) در برگزاری تظاهرات و راهپیمایی‌های اعتراضی مردم خرم‌آباد علیه حکومت پهلوی نقش داشت.<ref>همان، ص۲۸۵.</ref>
او در آذر ۱۳۵۷ ش (مصادف با ماه محرم) در برگزاری تظاهرات و راهپیمایی‌های اعتراضی مردم خرم‌آباد علیه حکومت پهلوی نقش داشت.<ref>همان، ص۲۸۵.</ref>


== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
صادقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به تدریس خارج فقه و اصول در خرم‌آباد ادامه داد. هم‌زمان در نهادهای مختلف به فعالیت‌های اجرایی ـ اداری می‌پرداخت و مدتی سرپرستی کمیته‌های انقلاب اسلامی خرم‌آباد را بر عهده داشت. در آن سمت به خوزستان رفت و در مقابله با غائله خلق عرب حضور داشت.<ref>سیف‌زاده، ص۷۴۸-۷۵۲.</ref> آنگاه به دستگاه قضایی رفت و به‌عنوان حاکم شرع در خرم‌آباد مشغول فعالیت شد.<ref>همان، ص۷۴۸.</ref> سپس به ریاست دادگاه انقلاب اسلامی آن شهر منصوب شد و سه سال در آن سمت بود.<ref>برزویی، ص۳۳۲.</ref> سپس ریاست جمعیت هلال احمر خرم‌آباد را بر عهده گرفت. در کنار آن، به‌عنوان امام جمعه موقت آن شهر، نماز جمعه را در خرم‌آباد اقامه می‌کرد و بیست‌وهشت سال در آن سمت بود.<ref>سیف‌زاده، ص۷۴۷-۷۴۸.</ref> صادقی سپس سرپرستی و اداره حوزه علمیه کمالیه را بر عهده گرفت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۲۴۷.</ref> و بالغ بر نیم قرن به تدریس در آنجا ادامه داد. یکی از فرزندان او به نام احمد صادقی که دانشجوی رشته پزشکی بود، در جبهه‌های جنگ به شهادت رسید.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ۴۸۱.</ref>
صادقی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، به تدریس خارج فقه و اصول در خرم‌آباد ادامه داد. هم‌زمان در نهادهای مختلف به فعالیت‌های اجرایی ـ اداری می‌پرداخت و مدتی سرپرستی کمیته‌های انقلاب اسلامی خرم‌آباد را بر عهده داشت. در آن سمت به خوزستان رفت و در مقابله با [[غائله خلق عرب]] حضور داشت.<ref>سیف‌زاده، ص۷۴۸-۷۵۲.</ref> آنگاه به دستگاه قضایی رفت و به‌عنوان حاکم شرع در خرم‌آباد مشغول فعالیت شد.<ref>همان، ص۷۴۸.</ref> سپس به ریاست [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی|دادگاه انقلاب اسلامی]] آن شهر منصوب شد و سه سال در آن سمت بود.<ref>برزویی، ص۳۳۲.</ref> سپس ریاست جمعیت هلال احمر خرم‌آباد را بر عهده گرفت. در کنار آن، به‌عنوان امام جمعه موقت آن شهر، [[نماز جمعه]] را در خرم‌آباد اقامه می‌کرد و بیست‌وهشت سال در آن سمت بود.<ref>سیف‌زاده، ص۷۴۷-۷۴۸.</ref> صادقی سپس سرپرستی و اداره حوزه علمیه کمالیه را بر عهده گرفت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۲۴۷.</ref> و بالغ بر نیم قرن به تدریس در آنجا ادامه داد. یکی از فرزندان او به نام احمد صادقی که دانشجوی رشته پزشکی بود، در جبهه‌های [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ]] به [[شهادت]] رسید.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ۴۸۱.</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
عباسعلی صادقی در ۱۲ آذر ۱۴۰۰ از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع در خرم‌آباد به قم انتقال یافت و پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله جعفر سبحانی در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.<ref>انصاری، ۳۱۰.</ref>
عباسعلی صادقی در ۱۲ آذر ۱۴۰۰ از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع در خرم‌آباد به قم انتقال یافت و پس از اقامه نماز توسط [[آیت‌الله جعفر سبحانی]] در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.<ref>انصاری، ۳۱۰.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۱۷ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۳۱

عباسعلی صادقی قهاره
عباسعلی صادقی قهاره.jpg
اطلاعات فردی
نام کاملعباسعلی صادقی قهاره
زادگاهخرم‌آباد، ایران
تاریخ وفات۱۲ آذر ۱۴۰۰
محل دفنقم، حرم حضرت معصومه(س)
خویشاوندان
سرشناس
احمد صادقی (فرزند)
اطلاعات علمی
محل تحصیلحوزه علمیه قم
سایرتدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه کمالیه خرم‌آباد
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با رژیم پهلوی، حمایت از نهضت امام‌خمینی
اجتماعیامام جمعه خرم‌آباد، رئیس دادگاه انقلاب اسلامی


عباسعلی صادقی قهاره، از شاگردان درس اخلاق و سطح امام‌خمینی.

زادگاه و خاندان

عباسعلی صادقی قهاره در سال ۱۳۰۴ش در روستای قهاره در اردستان اصفهان متولد شد.[۱] جد پدری او شیخ ابوالقاسم محمدی معروف به ملا قاسم و جد مادری‌اش ملا ابراهیم هر دو در سلک روحانیت بودند.[۲]

فعالیت علمی

عباسعلی صادقی قهاره، خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه ملا حسین در قهاره آموخت. آنگاه به فراگیری دروس حوزوی نزد پدربزرگش شیخ ابوالقاسم محمدی پرداخت و کتاب امثله و شرح امثله و جامع‌المقدمات را نزد او فراگرفت.[۳] وی در یازده‌سالگی راهی اصفهان شد.[۴] و در مدرسه جده بزرگ آن شهر مقدمات و بخشی از دروس سطح را زیر نظر شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی خواند.[۵] سپس براثر فشار حکومت رضاشاهی بر حوزه‌های علمیه، مجبور به ترک اصفهان شد و این بار به روستای حبیب‌آباد (در نزدیکی اصفهان) رفت و بخش دیگری از دروس حوزوی را در آنجا و پیش شیخ عباسعلی ادیب حبیب‌آبادی خواند.[۶] او سپس راهی قم شد.

صادقی قهاره در مصاحبه با سیف‌زاده، یک بار از حضور در قم در سال ۱۳۱۳ش و پس از دو سال تحصیل در اصفهان و دو سال پیش از رحلت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی[۷] و در جایی دیگر در همان مصاحبه، از عزیمت به قم در سال ۱۳۱۸ش سخن گفته است.[۸] به نظر می‌رسد قول اخیر به واقعیت نزدیک‌تر است. او در مدرسه فیضیه با مرتضی مطهری هم‌حجره شد.[۹] در حوزه علمیه آن شهر، شرح لمعه را نزد شیخ محمد صدوقی یزدی آموخت. مدتی هم از درس سیدرضا بهاءالدینی بهره برد و در درس مکاسب و کفایه از شاگردان محمدعلی کرمانی بود. سپس در درس سطح آیات سیدمحمد محقق داماد[۱۰] و درس کفایه و مکاسب روح‌الله کمالوند شرکت کرد.[۱۱] سپس از درس‌های خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدصدرالدین صدر و سیدمحمدتقی خوانساری هم استفاده کرد.[۱۲] و با ورود آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی به قم، در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت.[۱۳]

حضور در درس امام‌خمینی

او در مصاحبه‌ای از حضور در درس فقه امام‌خمینی سخن گفته و تأکید کرده است: «بیشتر درس‌هایم را نزد امام خوانده‌ام».[۱۴] و با استناد به این گزارش می‌توان گفت که احتمالاً بخشی از درس‌های سطح عالی را پیش امام‌خمینی خوانده است؛ ازجمله درس سطح رسایل (برائت). همچنین در درس اخلاق امام‌خمینی در مدرسه فیضیه حضور می‌یافت،[۱۵] اما درباره حضور او در درس خارج فقه یا اصول امام‌خمینی گزارش دقیقی وجود ندارد و از فحوای کلام او می‌توان استنباط کرد که از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی نیز بوده است.[۱۶] می‌توان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۲۰ تا سال ۱۳۳۸ ش (عزیمت عباسعلی صادقی به خرم‌آباد) در آن درس که در مسجد محمدیه و سپس سلماسی قم برگزار می‌شد شرکت می‌کرده است.

تدریس

صادقی هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه، به تدریس ادبیات عرب، مکاسب و کفایه در حوزه علمیه قم نیز می‌پرداخت.[۱۷] و از مدرسان آن حوزه به شمار می‌رفت. سپس در سال ۱۳۳۸ش به دعوت روح‌الله کمالوند، بنیان‌گذار مدرسه کمالیه در خرم‌آباد، راهی آن شهر شد.[۱۸] و به تدریس در آن مدرسه علمیه ادامه داد و در جلب و جذب طلاب علوم حوزوی به آن مدرسه نقش داشت.[۱۹] او هم‌زمان نماز جماعت را در مسجد حاج رمضان آن شهر اقامه می‌کرد.[۲۰]

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی قبل از پیروزی انقلاب

صادقی قهاره در سال ۱۳۴۱ش و در جریان مبارزه علما و مراجع علیه تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، همراه با سیدجواد الیاسی و به نمایندگی از مدرسان و محصلان مدرسه علمیه کمالیه، با ارسال تلگرافی به آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، امام‌خمینی و سیدکاظم شریعتمداری، پشتیبانی طلاب علوم حوزوی و مبلغان را از تلاش‌های آنان، در هر مرحله و تا حصول نتیجه اعلام کردند.[۲۱] وی در جریان اجرای طرح سربازگیری طلاب (در اردیبهشت ۱۳۴۲)، از سوی کمالوند به قم رفت تا نظر امام‌خمینی را درباره نحوه مبارزه با آن جویا شود. او دراین‌باره با امام‌خمینی و آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی دیدار کرد و در آنجا شاهد دیدار آیت‌الله گلپایگانی با سیدمحسن صدر (صدرالاشراف) و موضع‌گیری ایشان درباره طرح فوق بود.[۲۲]

او به سبب تداوم این‌گونه مبارزات در سال ۱۳۴۲ش توسط ساواک دستگیر و زندانی شد.[۲۳] او پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه، همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد، نامه‌ای را به مراجع تقلید ارسال کردند و تأسف و تأثر شدید اهالی لرستان را از «توقیف و تبعید آیت‌الله‌العظمی آقای حاج‌آقا روح‌الله خمینی» ابراز نمودند و خطاب به مراجع تقلید اعلام کردند «هرگونه اقدامی که از طرف حوزه علمیه خرم‌آباد برای دفع اهانت از محضر مقدس آیت‌الله خمینی ضرورت دارد و لازم است، ابلاغ فرمایید».[۲۴]

وی پس از درگذشت کمالوند، در شمار مدرسان عالی حوزه علمیه کمالیه قرار گرفت. او همواره با قم ارتباط داشت و در تهیه و توزیع اعلامیه‌های امام‌خمینی در خرم‌آباد فعال بود.[۲۵] بر اساس گزارش‌های ساواک، صادقی قهاره در سال‌های ۱۳۴۵-۱۳۴۷ش، به همکاری با سیدفخرالدین رحیمی، از روحانیان مبارز خرم‌آباد می‌پرداخت.[۲۶] او در سال ۱۳۵۲ ش در عزیمت سیداسدالله مدنی به خرم‌آباد نقش داشت.[۲۷] در خرداد ۱۳۵۴ و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم، با حضور در خانه سیداسدالله مدنی، به رایزنی درباره نحوه واکنش به آن واقعه پرداختند و پس از مشورت با سیدعیسی جزایری، فردی را برای اطلاع از ماجرا به قم اعزام کنند.[۲۸] او در آبان ۱۳۵۴ و پس از تبعید سیداسدالله مدنی به شهر نورآباد ممسنی، همراه با تنی چند از عالمان خرم‌آباد، راهی آن شهر شد،[۲۹] ولی ساواک از دیدار آنان با آیت‌الله مدنی جلوگیری کرد.[۳۰] همچنین در همان سال، همراه با برخی از روحانیان خرم‌آباد، راهی برازجان شد و با سیدمحمدصالح طاهری خرم‌آبادی، روحانی خرم‌آبادی تبعیدی در آن شهر دیدار کرد.[۳۱]

بر اساس گزارش ساواک، او در همان سال در مکالمه‌ای با یکی از فعالان سیاسی در شهر آباده (در استان فارس)، اظهار کرده بود: «هر عالمی که به شاه و خاندان او دعا کند، نماز جماعت پشت سر آن عالم حرام است حتی اگر دفتر ازدواج و طلاق هم داشته باشد، نماز جماعت پشت سر او جایز نیست. سپس شخص مذکور اظهار داشته بود خدا نابود کند پهلوی و خاندانش را».[۳۲] این گزارش نشان از مبارزات سیاسی صادقی علیه حکومت پهلوی دارد. او در سال ۱۳۵۶ ش همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد، در جلسات روحانیان خرم‌آبادی با عنوان انصارالحجت شرکت می‌کرد. یکی از مهم‌ترین تصمیمات آنان، دریافت کمک‌های مردمی و واریز آن به صندوقی به‌منظور کمک به افراد نیازمند بود.[۳۳]

صادقی پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، در ۶ آبان ۱۳۵۶ همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد مجلس ختمی به آن مناسبت در حوزه علمیه کمالیه آن شهر برگزار کرد.[۳۴]؛.[۳۵] پس از چاپ مقاله احمد رشیدی مطلق علیه امام‌خمینی در روزنامه اطلاعات هم همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد در اعتراض به آن اهانت، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد و سپس همراه با سیدنورالدین رحیمی و سیداحمد طاهری، نامه‌ای را به مراجع تقلید ارسال و تنفر و انزجار خود را از آن اقدام اعلام کردند. پس از آن، آیت‌الله مرعشی نجفی با ارسال نامه‌ای خطاب به آنان، از آنان تقدیر کرد.[۳۶]

او در ۲۰ مرداد ۱۳۵۷ و پس از دستگیری شیخ محمد آل اسحاق، یکی از سخنرانان مساجد خرم‌آباد، همراه با جمعی از روحانیان خرم‌آباد، در مسجد علوی آن شهر دست به تحصن زدند و خواستار آزادی آل اسحاق و تعقیب قانونی رئیس شهربانی خرم‌آباد شدند.[۳۷] در پی این اقدام، همراه با چهار تن دیگر از روحانیان خرم‌آباد به‌عنوان عناصر مؤثر درجه یک در تحریک مردم[۳۸] و به اتهام ایراد سخنان خلاف مصالح مملکت و تحریک و تشویق مردم به ایجاد آشوب و بلوا در خرم‌آباد توسط مأموران دولتی دستگیر و به تهران انتقال داده شد و در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری زندانی گردید.[۳۹] پس از آن جمعی از مردم خرم‌آباد در تظاهراتی در ۲۳ مرداد ۱۳۵۷ که به درگیری مردم با مأموران حکومتی انجامید، خواستار آزادی روحانیان دستگیرشده ازجمله عباسعلی صادقی شدند.[۴۰] شیخ محمد صدوقی یزدی هم در اعلامیه‌ای درباره کشتار مردم در لرستان، از دستگیری روحانیان خرم‌آباد با عنوان نمونه‌هایی از رویکرد دولت نسبت به روحانیت نام برد و آن را تقبیح کرد.[۴۱] صادقی قهاره پس از مدتی حبس در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری، به مدت نوزده روز تحت بازجویی قرار گرفت و سپس به زندان قصر انتقال یافت و در آنجا با محمدعلی رجایی هم‌سلول بود.[۴۲] ساواک در گزارشی درباره عباسعلی صادقی، آزادی او را به مصلحت ندانست،[۴۳] ولی او پس از دو ماه حبس آزاد شد[۴۴] و در ۵ آبان همان سال، در بازگشت به خرم‌آباد مورد استقبال مردم قرار گرفت.[۴۵]

او در آذر ۱۳۵۷ ش (مصادف با ماه محرم) در برگزاری تظاهرات و راهپیمایی‌های اعتراضی مردم خرم‌آباد علیه حکومت پهلوی نقش داشت.[۴۶]

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی

صادقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به تدریس خارج فقه و اصول در خرم‌آباد ادامه داد. هم‌زمان در نهادهای مختلف به فعالیت‌های اجرایی ـ اداری می‌پرداخت و مدتی سرپرستی کمیته‌های انقلاب اسلامی خرم‌آباد را بر عهده داشت. در آن سمت به خوزستان رفت و در مقابله با غائله خلق عرب حضور داشت.[۴۷] آنگاه به دستگاه قضایی رفت و به‌عنوان حاکم شرع در خرم‌آباد مشغول فعالیت شد.[۴۸] سپس به ریاست دادگاه انقلاب اسلامی آن شهر منصوب شد و سه سال در آن سمت بود.[۴۹] سپس ریاست جمعیت هلال احمر خرم‌آباد را بر عهده گرفت. در کنار آن، به‌عنوان امام جمعه موقت آن شهر، نماز جمعه را در خرم‌آباد اقامه می‌کرد و بیست‌وهشت سال در آن سمت بود.[۵۰] صادقی سپس سرپرستی و اداره حوزه علمیه کمالیه را بر عهده گرفت.[۵۱] و بالغ بر نیم قرن به تدریس در آنجا ادامه داد. یکی از فرزندان او به نام احمد صادقی که دانشجوی رشته پزشکی بود، در جبهه‌های جنگ به شهادت رسید.[۵۲]

درگذشت

عباسعلی صادقی در ۱۲ آذر ۱۴۰۰ از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع در خرم‌آباد به قم انتقال یافت و پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله جعفر سبحانی در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۵۳]

پانویس

  1. سیف‌زاده، ص۷۲۱-۷۲۳؛ برزویی، ص۳۳۱.
  2. سیف‌زاده، ص۷۲۱.
  3. سیف‌زاده، ص۷۲۲.
  4. برزویی، ص۳۳۱
  5. سیف‌زاده، ص۷۲۴.
  6. برزویی، ص۳۳۱.
  7. سیف‌زاده، ص۷۲۵
  8. همان، ص۷۴۰.
  9. سیف‌زاده، ص۷۲۶.
  10. برزویی، ص۳۳۱
  11. سیف‌زاده، ص۷۴۴.
  12. پرونده‌ای در بزرگداشت مرحوم آیت‌الله عباسعلی صادقی، ص۳
  13. همان.
  14. همان
  15. سالگرد ورود آیت‌الله...
  16. سیف‌زاده، ص۷۴۴.
  17. برزویی، ص۳۳۲
  18. همان
  19. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۲۴۷.
  20. همان، ص۲۸۵.
  21. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۵۷.
  22. سیف‌زاده، ص۷۳۳.
  23. یاران امام به...، کتاب ۲۳، ص۲۴۷.
  24. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۲۳.
  25. سیف‌زاده، ص۷۳۴.
  26. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۳۱۶-۳۱۷.
  27. برزویی، ص۳۳۲؛ سیف‌زاده، ص۷۳۶.
  28. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴، ص۳۳۳.
  29. همان، ص۴۵۹
  30. همان ص۴۶۳.
  31. همان، کتاب ۲۳، ص۳۷۳.
  32. (همان، ص۳۶۶).
  33. (همان، ص۳۸۳).
  34. آیت‌الله سیدمصطفی...، ص۴۵۸
  35. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۳۸۷.
  36. همان، ص۳۸۹-۳۹۰.
  37. آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۴۷۹.
  38. سیر مبارزات یاران...، ج ۸، ص۸۶.
  39. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۴۶۴-۴۶۳.
  40. همان، ص۳۹۷-۳۸۸.
  41. سیر مبارزات یاران...، ج ۱۲، ص۲۷۳-۲۷۴.
  42. سیف‌زاده، ص۷۳۵-۷۳۶.
  43. سیر مبارزات یاران...، ج ۱۴، ص۲۶۳.
  44. سیف‌زاده، ص۷۳۵-۷۳۶.
  45. دالوند، ص۲۳۱.
  46. همان، ص۲۸۵.
  47. سیف‌زاده، ص۷۴۸-۷۵۲.
  48. همان، ص۷۴۸.
  49. برزویی، ص۳۳۲.
  50. سیف‌زاده، ص۷۴۷-۷۴۸.
  51. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۲۴۷.
  52. آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ۴۸۱.
  53. انصاری، ۳۱۰.

منابع

  • آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • آیت‌الله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۸)، امید اسلام، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • انصاری، ناصرالدین (۱۴۰۰)، «درگذشتگان: آیت‌الله صادقی»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال سی‌ودوم، شماره ۱۹۲، بهمن و اسفند.
  • برزویی، علی‌داد (۱۳۸۹)، ناموران علمی و فرهنگی معاصر استان لرستان از مشروطیت تا ۱۳۹۰ ش، خرم‌آباد، انتشارات شاپور خواست.
  • «پرونده‌ای در بزرگداشت مرحوم آیت‌الله عباسعلی صادقی» (۱۴۰۰)، هفته‌نامه حریم، شماره ۴۸۹، شنبه ۳۰ بهمن.
  • دالوند، حمیدرضا، انقلاب اسلامی در لرستان (۱۳۸۵)، ج ۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • «سالگرد ورود آیت‌الله‌العظمی بروجردی به قم در گفتگو با آیت‌الله شیخ عباسعلی صادقی خرم‌آبادی: عامل رونق حوزه علمیه قم» (۱۳۹۲)، هفته‌نامه حریم امام، شماره ۹۸، ۵ دی.
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۸ و ۱۲ و ۱۴، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • سیف‌زاده، محمد (۱۳۹۰)، علما در روشنای تاریخ: خاطرات روحانیت لرستان از روزگار قاجار تا ظهور انقلاب اسلامی، خرم‌آباد، انتشارات سیفا.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴: شهید آیت‌الله سیداسدالله مدنی (۱۳۷۷)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۳: برادران شهید نورالدین و فخرالدین رحیمی (۱۳۸۱)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.