|
|
(۲۴۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''دولت موقت'''، دولت منصوب [[امامخمینی]] به ریاست [[مهدی بازرگان]]، پانزدهم بهمن ۱۳۵۷ تا آبان ۱۳۵۸. | | '''روز جمهوری اسلامی'''، روز اعلام رسمی [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی ایران]] در پی همهپرسی، دوازدهم فروردین ۱۳۵۸. |
| ==مفهومشناسی== | | ==مفهومشناسی== |
| دولت موقت در فاصله انتقال قدرت از یک نظام سیاسی به نظام سیاسی دیگر تشکیل میشود و تا زمان تصویب قانون اساسی جدید و تأسیس نهادهای تازه سیاسی عهدهدار امور کشور است.<ref> (آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۶۸).</ref> پس از کسب رأی اعتمادِ دولت [[شاپور بختیار]] از دو [[مجلس سنا]] و [[مجلس شورای ملی|شورای ملی]] و فرار محمدرضا پهلوی از [[ایران]] در ۲۶ دی ۱۳۵۷ {{ببینید|فرار شاه}}، امامخمینی به کارکنان اعتصابی دولت دستور داد وزرای دولت غیر قانونی بختیار را به وزارتخانهها راه ندهند. این اقدام، دولت بختیار را بهشدت تضعیف کرد. ورود امامخمینی به ایران در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ و سخنرانی ایشان در [[بهشت زهرا(س)]] نیز ضربه دیگری بر حکومت بختیار بود. ایشان در این سخنرانی بهشدت به دولت بختیار حمله کرد و وعده داد بهزودی دولت تعیین میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۶ ـ ۱۹.</ref> {{ببینید|بازگشت امامخمینی | دهه فجر}}
| | جمهوری در فرهنگ سیاسی به حکومتی گفته میشود که زمامدار آن با رأی مستقیم یا غیر مستقیم [[مردم]] انتخاب شود و توارث در آن دخالتی نداشته باشد و مدت زمامداری نیز محدود باشد.<ref>علیبابایی، فرهنگ سیاسی آرش، ۲۱۲.</ref> [[امامخمینی]] نیز واژه «جمهوری» را به همین معنا به کار بردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.</ref> جمهوریت به پذیرش حق مردم در انتخاب نوع نظام سیاسی اشاره دارد و قالب حکومت مورد نظر امامخمینی را تشکیل میدهد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.</ref> و جمهوری اسلامی مقید به آرای عمومی و حضور و نظارت دایمی مردم بر عملکرد کارگزاران نظام است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴ و ۸/۵ ـ ۶.</ref> اسلامیت و تقید نظام به احکام اسلامی رکن دیگر دولت مورد نظر امامخمینی است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.</ref> این قید، نظام سیاسی ایران را از دموکراسی غربی متمایز میسازد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۳۵۳.</ref> امامخمینی اصطلاح جمهوری اسلامی را نخست در بیستم مهر ۱۳۵۷ در فرانسه، در وصف نظام دینی ـ سیاسی مطلوب خود به کار برد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.</ref> {{ببینید|جمهوری اسلامی}} |
|
| |
|
| ==تشکیل دولت موقت==
| | مردم ایران پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸، طی یک همهپرسی با رأی ۲/۹۸ درصد به تغییر نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.<ref>سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.</ref> در پی اعلام نتیجه در دوازدهم فروردین، امامخمینی این روز را عید ملی و مذهبی خواند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.</ref> و [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] در ۸/۴/۱۳۵۹ آن را روز جمهوری اسلامی نام نهاد و تعطیل رسمی اعلام شد.<ref>روزنامه رسمی، ۱۴/۵/۱۳۵۹ش.</ref> |
| در چهاردهم بهمن ۱۳۵۷ [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]]، [[مهدی بازرگان]] را برای نخستوزیری دولت موقت به [[امامخمینی]] پیشنهاد کرد و ایشان این پیشنهاد را پذیرفت و بازرگان مأمور تشکیل دولت شد.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۶۹ ـ ۱۷۰؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۱۵۱/۳).</ref> حکم نخستوزیری بازرگان را امامخمینی در روز پانزده بهمن صادر کرد<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۷۰ ـ ۱۷۱).</ref> و روز شانزدهم در جلسهای در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه علوی]] حکم نخستوزیری به وی داده شد. این مراسم ساعت ۱۷:۳۰ با حضور جمع زیادی از خبرنگاران داخلی و خارجی با سخنان امامخمینی آغاز شد. ایشان در سخنان خود یادآور شد انتخاب بازرگان به پیشنهاد و نظر شورای انقلاب بودهاست و بازرگان وزرای خود را معرفی و شورای انقلاب وزرای پیشنهادی وی را بررسی خواهد کرد. امامخمینی در ادامه دولت [[شاپور بختیار|بختیار]] را از مخالفت با دولت موقت برحذر داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۸/۶ ـ ۵۹.</ref>
| |
|
| |
|
| پس از پایان سخنان امامخمینی، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] متن فرمان نخستوزیری بازرگان را خواند و [[ابراهیم یزدی]] آن را به انگلیسی ترجمه کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۴/۶ ـ ۵۵؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۵۳.</ref> امامخمینی در این حکم تأکید کرد با تکیه بر حق شرعی {{ببینید|ولایت فقیه(۱)}} و قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق [[مردم|ملت]]، مهدی بازرگان را به سبب [[ایمان و کفر|ایمان]] راسخ به [[اسلام]] و سوابق مبارزاتی اسلامی و ملی وی، بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروه خاص، مأمور تشکیل دولت موقت کردهاست. ایشان در این حکم ابراز امیدواری کرد کارمندان دولت، [[قوای مسلح|ارتش]] و افراد ملت، با دولت موقت همکاری کنند و برای رسیدن به اهداف انقلاب و سامانیافتن امور کشور، انضباط را رعایت کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۴/۶ ـ ۵۵؛ کیهان، ۲، ۱۳۵۷/۱۱/۱۷.</ref> ایشان در این روز همچنین از بازرگان خواست هرچه زودتر اعضای دولتِ خود را با توجه به شرایط یادشده معرفی کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۴/۶.</ref>
| | امامخمینی از سالها پیش در اندیشه برپایی [[حکومت اسلامی|نظام اسلامی]] بود و برای رسیدن به این هدف مرحله به مرحله پیش رفت. ایشان [[ولایت فقیه|نظریه ولایت فقیه]] را نخست در [[کشف اسرار (کتاب)|کتاب کشف اسرار]] در سال ۱۳۲۳ مطرح کرد.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۸۶ ـ ۱۸۹.</ref> سپس در [[الاجتهاد و التقلید (کتاب)|کتاب الاجتهاد و التقلید]] به استدلال بر شئون فقیه ازجمله ولایت پرداخت<ref>← امامخمینی، الاجتهاد و التقلید، ۵ ـ ۱۱۹.</ref> و پس از آن در سال ۱۳۴۸ آن را بهتفصیل در درس خارج بیع در [[نجف اشرف]] بررسی کرد<ref>عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، ۴۸۳.</ref> که به صورت مستقل با عنوان حکومت اسلامی به فارسی منتشر شد؛ {{ببینید|ولایت فقیه(۲)}} چنانکه به قلم خود ایشان در کتاب البیع نیز منتشر شدهاست.<ref>امامخمینی، کتاب البیع، ۲/۶۱۷ ـ ۶۶۹.</ref> بر مبنای این نظریه فقهای باتقوا و آشنا به زمان به نیابت از [[ائمه معصوم(ع)]] در عصر غیبت اداره امور سیاسی و اجتماعی مردم را بر عهده دارند.<ref>امامخمینی، کتاب البیع، ۲/۶۲۲.</ref>{{ببینید|ولایت فقیه(۱)}} امامخمینی از نخستین کسانی بود که هدف از مبارزه را سرنگونی [[سلطنت پهلوی]] و رژیم شاهنشاهی و برپایی جمهوری اسلامی مبنی بر ضوابط [[اسلام]] و آرای ملت اعلام کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۴۹.</ref> و طرح تشکیل نظام اسلامی را در اندیشهها زنده کرد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۷۱۵.</ref> شعار جمهوری اسلامی از خواستههای اصلی مردم در [[تظاهرات]] و راهپیماییها بود.<ref>حکیمی، تفسیرآفتاب نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امامخمینی(ره)، ۴۵۴.</ref> |
| | ==تأکید امامخمینی بر همهپرسی== |
| | [[امامخمینی]] در روز [[بازگشت امامخمینی به ایران|بازگشت به ایران]] در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ در [[بهشت زهرا(س)]] در جمع گسترده [[مردم]] که از سراسر کشور گرد آمده بودند، از نامشروعبودن [[رژیم سلطنتی]] سخن گفت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۳.</ref> و در چهاردهم بهمن درباره توطئه ملینماها در نگهداری نظام شاهنشاهی هشدار داد و از برپایی نظام ملی ـ اسلامی متکی به آرای مردم خبر داد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۵۱.</ref> ایشان در پانزدهم بهمن با استفاده از حق شرعی و قانونی خود، [[مهدی بازرگان]] را مأمور کرد [[دولت موقت]] تشکیل دهد. مأموریت این دولت ازجمله برگزاری همهپرسی و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به [[جمهوری اسلامی]] بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۵۴.</ref> اعضای دولت موقت به دلیل مقبولیت امامخمینی و دشواریهای برگزاری همهپرسی خواستار اعلان جمهوری اسلامی بدون مراجعه به آرای عمومی بودند؛ اما ایشان در برابر آنان ایستاد<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.</ref> و بر برگزاری انتخابات عمومی پای فشرد و افزود در صورت برگزارنشدن همهپرسی، در آینده خواهند گفت [[روحانیت|روحانیون]] با سوء استفاده از احساسات عمومی، نظام سیاسی دلخواه خود را بر مردم تحمیل کردند؛ بنابراین باید تعداد موافق و مخالف روشن شود.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.</ref> |
|
| |
|
| امامخمینی پس از قرائت حکم در سخنانی ضمن شرح آشفتگی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور، تعیین دولت موقت را به دلیل نداشتن وجاهت ملی و قانونی دولت بختیار و لزوم نجات [[ایران]] از این نابسامانی دانست که با پشتوانه خواست عمومی مردم ـ خواه از باب وکالت یا به عنوان [[رهبری|رهبر]] ـ و نیز ولایت از طرف شارع مقدس، صورت گرفتهاست. ایشان تأکید کرد حکومت بازرگان و دولتش، تنها یک حکومت عادی نیست، بلکه حاکمیت شرعی است که همه باید پیروی کنند و مخالفت با آن، مخالفت با شرع است. افزون بر این از مردم خواست نظر خود درباره موافقت یا مخالفت با دولت بازرگان و اساساً حکومت اسلامی را از طریق مطبوعات و تظاهرات اعلام کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۶/۶ ـ ۶۱ و ۶۹.</ref> | | امامخمینی در نهم اسفند ۱۳۵۷ ضمن پیام چهاردهمادهای درباره همهپرسی آینده وعده داد خیلی زود درباره شکل حکومت، همهپرسی برگزار خواهد شد و تصریح کرد آنچه مردم با فریاد از آن پشتیبانی کرده «جمهوری اسلامی» است؛ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. ایشان از مردم خواست به جمهوری اسلامی رأی دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.</ref> ایشان تأکید کرد مخالفان جمهوری اسلامی نیز آزادند اظهار نظر کنند و علمای شهرها و روستاها مکلفاند از آزادی مخالفان حمایت کنند و مراقب باشند هر کس رأی خود را در صندوق بیندازد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵ ـ ۲۶۶.</ref> دولت موقت نیز در هفدهم اسفند روز دهم فروردین ۱۳۵۸ را برای همهپرسیِ شیوه نظام سیاسی کشور تعیین کرد. امامخمینی اصرار داشت همهپرسی هرچه زودتر برگزار شود و در پاسخ به دشواریهای این کار، دستاندرکاران همهپرسی را به همراهی مردم و مهمنبودن تحریکات ضد انقلاب امیدوار ساخت.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۵.</ref> |
|
| |
|
| پس از سخنان [[امامخمینی]] بازرگان در سخنانی با تشکر از ایشان، این مأموریت را از دشوارترین مأموریتهای تاریخ ۷۲ساله [[مشروطیت]] دانست و تأکید کرد این مأموریت را بنابر ضرورت و وظیفه و با امید به [[خدا]] و انتظار از ملت ایران، قبول و تعهد میکند و برای خطرها و زحمات آن آماده است؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶۰/۶ ـ ۶۱؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، تهران، ۱۵۴؛ کرباسچی، هفتهزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۱۱۲۸/۲.</ref> همچنین وی در نخستین نشست مطبوعاتی خود در جایگاه نخستوزیر دولت موقت شرکت کرد و در پاسخ به پرسش درباره تهدیدهایی که برای بازداشت وی وجود دارد، گفت همواره آماده استقبال از خطر بودهاست.<ref>کیهان، ۳، ۱۳۵۷/۱۱/۱۷.</ref> پس از مراسم، [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] نیز در مصاحبه با خبرنگاران در توضیح سخنان امامخمینی تأکید کرد مجازات اسلامی مربوط به کسانی است که علیه خواست اکثریت [[مردم]] توطئه کنند؛ در آن صورت نه ملت چنین اجازهای میدهند، نه رهبر ملت.<ref>کیهان، ۳، ۱۳۵۷/۱۱/۱۷.</ref>
| | احزاب سیاسی و جرائد از فضای باز سیاسی استفاده کرده، دیدگاههای خود را در معرض دید و قضاوت مردم قرار دادند.<ref>کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۱ و ۲.</ref> برخی گروهها در برابر جمهوری اسلامی از جمهوری دموکراتیک یا جمهوری دموکراتیک اسلامی و جمهوری خلق سخن گفتند. گروهی به دنبال حذف کلمه «اسلامی» از «جمهوری اسلامی» و خواستار جمهوری دموکراتیک به شکل غربی بودند.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۱۱۰؛ کیهان، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷، ۳ و ۸.</ref> نخستوزیر [[دولت موقت]]، [[مهدی بازرگان|بازرگان]]، هواخواه جمهوری دموکراتیک اسلامی بود<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۹۲.</ref> که امامخمینی آن را خلافِ خواست مردم دانست و یادآور شد آنچه مردم از آن پشتیبانی کردهاند، همان جمهوری اسلامی است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.</ref> برخی از گروههای مخالف با نظام ازجمله حزب جمهوریخواه،<ref>کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳ و ۸/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> جبهه دموکراتیک ملی و سازمان چریکهای فدایی خلق همهپرسی را تحریم و فضای رأیگیری را غیر دموکراتیک دانستند.<ref>کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> عزالدین حسینی از روحانیان و از رهبران احزاب سیاسی مهاباد در آستانه همهپرسی با جمهوری اسلامی مخالفت کرد.<ref>بهجت، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع گروهها و سازمانها، ۱۸۰؛ فوزی، حماسههای اسلامی ملت به رهبری امامخمینی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، ۴۵۶.</ref> |
|
| |
|
| ==واکنشها==
| | [[امامخمینی]] در چهارم فروردین ۱۳۵۸ از مردم خواست در همهپرسی شرکت کنند و سهلانگاری در آن را پایمالشدن خون [[شهدا]] خواند و حضور [[زن|زنان]] را نیز تعیینکننده دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۰۸.</ref> ایشان از علما و روحانیان<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۳۲۴.</ref> و مسئولان خواست با تبلیغات مناسب مردم را به شرکت در همهپرسی تشویق و همگان در آن شرکت کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۱۱، ۴۳۳ و ۴۳۵.</ref> [[مرتضی مطهری]] در شرح سخنان امامخمینی، [[جمهوری اسلامی]] را جامع [[آزادی]] و عدالت شمرد و افزودن واژه دموکراتیک به آن را حشو و زاید خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۴/۲۱۸.</ref> عموم علمای شهرستانها و احزاب و سازمانهای ملی و مردمی ایران از برگزاری همهپرسی جانبداری کردند.<ref>کیهان، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷، ۷ ـ ۸.</ref> برخی از علما در بیانیههای خود تأکید کردند در جمهوری اسلامی حقوق تمامی افراد محفوظ و مردم بر سرنوشت خود حاکماند و نظام اسلامی بر شاهراه عدالت راه خواهد پیمود و مردم در آزادی کامل به سر خواهند برد.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> بسیاری از مراجع و علمای بزرگ مانند [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری]] و نیز [[سیدمحمود طالقانی]] مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به جمهوری اسلامی تشویق کردند.<ref>کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۷، ۸ و ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.</ref> |
| پس از حکم و سخنان [[امامخمینی]] به [[مهدی بازرگان|بازرگان]] برای تشکیل دولت موقت و همچنین خواسته ایشان از مردم برای اعلام نظر در این خصوص،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۴/۶ و ۶۱.</ref> [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، مردم را برای انجام یک راهپیمایی در هجدهم بهمن ۱۳۵۷ به نشانه حمایت از دولت موقت فرا خواند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۷۲۰/۴ ـ ۷۲۱).</ref> مردم نیز به خیابانها آمدند و با شعارهایی از دولت بازرگان حمایت کردند و موج راهپیماییها و حمایتها شهرها را فرا گرفت.<ref>کرباسچی، هفتهزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۱۱۳۱/۲ و ۱۱۳۴.</ref> راهپیمایی مردم در آبادان، اراک، اصفهان، ایلام، بندرعباس، بهبهان، تبریز، چالوس، زاهدان، شیراز، قزوین، گرگان، همدان، یزد و ۴۴ شهر دیگر، در حمایت از دولت موقت صورت گرفت. تظاهرات مردم بهویژه در [[تهران]]، مهمترین اعلام حمایت مردمی از دولت موقت بود که ضمن قطعنامهای هفتمادهای تأکید کردند تا محو کامل نظام استبدادی و استقرار [[جمهوری اسلامی]]، به مبارزه ادامه خواهند داد و از این پس قراردادها و موافقتنامهها، تنها با تصویب دولت انقلاب مورد قبول خواهد بود.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۷، ۱۸، ۱۳۵۷/۱۱/۱۹؛ کیهان، روزنامه، ۱۷، ۱۸ و ۱۳۵۷/۱۱/۱۹؛ بازرگان، مهدی، خاطرات، ۳۱۶/۲ ـ ۳۱۷.</ref> در اصفهان نیز نزدیک به یک میلیون نفر در میدان نقش جهان از دولت بازرگان حمایت کردند.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۲۵۱/۳.</ref> شورای انقلاب با استفاده از کمیتههای کاری خود در سراسر کشور، تنظیم راهپیماییها در حمایت از بازرگان و برنامهریزی برای تصرف وزارتخانهها را بر عهده داشت.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۷۷؛ هاشمی رفسنجانی، حقیقتها، ۴۰).</ref> {{ببینید|شورای انقلاب اسلامی}} نظامیان با راهپیمایی در شهرهای اصفهان، تهران، درود، قصرشیرین و [[قم]] وفاداری و حمایت خود از دولت انقلاب را ابراز کردند.<ref>کیهان، روزنامه، ۲، ۳ و ۱۳۵۷/۱۱/۱۶</ref> حضور درجهداران و کارمندان نیروی زمینی و هوایی ارتش شاهنشاهی در تظاهرات حمایت از بازرگان، نظر خبرنگاران داخلی و خارجی را جلب کرده بود.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۲۵۰/۳.</ref> جبهه ملی نیز از مقامات و سازمانهای دولتی و مردم خواست تا از دولت بازرگان حمایت کنند.<ref>کرباسچی، هفتهزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۱۱۳۱/۲.</ref>
| | ==برگزاری همهپرسی== |
| | وزارت کشور در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ همهپرسی را در سراسر [[ایران]] برگزار کرد. برگه رأی، دو قسمتی و شامل نیمه «آری» ـ به رنگ سبز ـ و نیمه «نه» ـ به رنگ قرمز ـ بود و روی آن این عبارات به ترتیب درج شده بود: «بسمه تعالی دولت موقّت انقلاب اسلامی، وزارت کشور، تعرفه انتخابات رفراندم، تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] آن از تصویب ملت خواهد گذشت». رأیدهندگان بایستی رأی مورد نظر خود را از برگه جدا کرده و در صندوق رأی میانداختند و میتوانستند قسمت دیگر را همراه با خود ببرند.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.</ref> [[امامخمینی]] به گروههایی که به نوشته آری یا نه روی برگه رأی معترض بودند، پاسخ داد رفراندم به معنای آری و نه است؛ ولی آنان میتوانند به جای رأی نه، از حکومت دلخواه خود چون سلطنت و یا جمهوری دموکراتیک نام ببرند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۳۵؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱/۱۳۶.</ref> |
|
| |
|
| بازرگان از صبح ۱۳۵۷/۱۱/۱۷ با استقرار در مدرسه رفاه، تحت حفاظت نیروهای انقلاب قرار گرفت و کار خود را آغاز کرد.<ref>بازرگان، شورای انقلاب، ۳۳؛ کیهان، روزنامه، ۲، ۳ و ۱۳۵۷/۱۱/۱۶.</ref> او به طور موقت از ریاست نهضت آزادی ایران کنارهگیری کرد.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۱۸۶/۳.</ref> نهضت آزادی نیز در اعلامیهای ضمن تأیید حق نصب و عزل برای امامخمینی به نیابت از معصوم(ع) و طبق اصول اسلامی و شیعی، انتصاب انقلابی و تاریخساز بازرگان را به مردم تبریک گفت و تأکید امامخمینی بر دوری نخستوزیر از وابستگی حزبی را برخاسته از همان حق دانست و کنارهگیری نخستوزیر از حزبش را نیز مصداق اطاعت از «أُولِی اْلأَمْرِ»<ref>قران کریم، سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> خواند و به بازرگان اطمینان داد نهایت تلاش خویش را در انجام وظایف مکتبی و تشکیلاتیِ [[نهضت آزادی ایران]]، به کار خواهد بست.<ref> (نهضت آزادی ایران، نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت آزادی ایران، ۷۱/۱۱).</ref> گروههای گوناگون، کارمندان ادارهها و بیش از یازده وزارتخانه (ازجمله نخستوزیری و وزارت خارجه) از ۱۳۵۷/۱۱/۱۷ با دولت موقت اعلام همبستگی کردند؛ هرچند هواپیماهای جنگی نیروی هوایی دولت بختیار در همان روز در یک مانور تهدیدآمیز در آسمان تهران پرواز کردند.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۱۸۶/۳.</ref>
| | رأیگیری از ساعت هشت صبح روز جمعه دهم فروردین شروع شد.<ref>کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳.</ref> وزارت کشور از حقوقدانان بینالمللی خواست بر اجرای همهپرسی نظارت کنند.<ref>کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۵.</ref> امامخمینی در ساعت ده صبح در حوزه سی خیابان چهارمردان قم رأی آری خود را به صندوق انداخت.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۶.</ref> شرکت گسترده مردم موجب شد رأیگیری تا روز شنبه یازدهم فروردین ادامه پیدا کند. افزون بر مدارس و [[مسجد|مساجد]] و [[روستاییان|روستاها]] در بیمارستانها و مراکز نظامی و پادگانها حوزههای رأیگیری دایر بود.<ref>کیهان، ۳.</ref> مردم بیتوجه به فضاسازی مخالفان از همه اقوام و فرقهها از ساعتها پیش برای شرکت در رأیگیری به صف ایستاده بودند. بیماران و پیرمردان نیز مشتاقتر از دیگران در صفها دیده میشدند.<ref>کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> اقلیتهای دینی نیز با اطمینان به حفظ حقوق خود در حکومت آینده به [[جمهوری اسلامی]] رأی موافق دادند.<ref>کیهان، ۳، ۶ و ۹/۱/۱۳۵۸، ۳.</ref> |
|
| |
|
| [[شاپور بختیار|بختیار]] در جلسه [[مجلس شورای ملی]] (هفدهم بهمن) پس از تصویب لایحه انحلال سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) و خبر از محاکمه وزیران گذشته، اعلام کرد به منظور حفظ [[وحدت]] حاضر است با مخالفان مذاکره کند و تغییر و تبدیل در محدوده قانون را نیز میپذیرد.<ref> (قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۹۸).</ref> وی همچنین در اظهارات خود دولت بازرگان را دولت سایه خواند و گفت در یک کشور دو دولت معنا ندارد<ref>(طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۲۲۸/۳).</ref> و تهدید کرد اقدامات بازرگان را متوقف خواهد کرد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۲، ۱۳۵۷/۱۱/۱۵؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۵۲.</ref> [[مهدی بازرگان|بازرگان]] که سعی در آرامکردن اوضاع داشت، اظهار امیدواری کرد مشکلات از راه مذاکراه حل شود و کار به مراحل خطرناک کشیده نشود.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۲، ۱۳۵۷/۱۱/۱۶؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۵۲.</ref> در حالیکه تبریک گروهها و سازمانهای مختلف به پشتیبانی از نخستوزیری بازرگان در روزنامهها و اعلامیههای گوناگون منتشر میشد، گروهی با عنوان طرفداران قانون اساسی در هجدهم و بیستم بهمن، در حمایت از بختیار تظاهرات کردند؛<ref>(بهنود، ۳۴۱ ـ ۳۴۲ و ۳۴۴؛ بهشتیپور، مطبوعات ایران، در دوره پهلوی (بخش سوم)، ۹۰؛ قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۹۸).</ref> اما بازرگان در دانشگاه تهران در بیستم بهمن، برنامه دولت خود را در اجتماع بیش از ده هزار تن ارائه کرد و وعده داد خیلی زود اعضای دولت را معرفی میکند.<ref>کیهان، روزنامه، ۳، ۱۳۵۷/۱۱/۲۱؛ بازرگان، خاطرات، ۳۱۷/۲ ـ ۳۲۲.</ref> [[امامخمینی]] نیز از راهپیمایی گسترده مردم در حمایت از دولت بازرگان سپاسگزاری کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰۹/۶.</ref>
| | برخی گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی برای کاستن از شرکت و رأی مردم، مناطقی از کشور را ناامن کردند. ایجاد درگیری،<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۳.</ref> به آتشکشیدن صندوقهای رأی،<ref>سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۷۹؛ اطلاعات، ۷.</ref> جلوگیری مسلحانه از شرکت مردم در همهپرسی،<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۶۳ و ۸/۳۹۸.</ref> کشتن مردم<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۶۲.</ref> از کارهای مخالفان بود. با همه تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد نگذاشتند انتخابات برگزار شود.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.</ref> گروههای مسلح برای ناامنکردن فضای انتخاباتی به خودروی هیئت حسن نیت و نمایندگان [[سیدمحمود طالقانی]] حمله کردندکه به آنان آسیبی نرسید.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.</ref> در سنندج نیز شش پزشک و سه پرستار را که برای مداوای مجروحان رفته بودند، به شهادت رساندند.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.</ref> {{ببینید|کردستان}} |
|
| |
|
| راهپیماییهای هجدهم و نوزدهم بهمن تیر خلاصی بر دولت بختیار بود؛ در عین حال بخشی از هیئت حاکم [[امریکا]] هنوز از بختیار حمایت میکردند.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۲۵۲/۳.</ref> سخنگوی وزارت خارجه امریکا ضمن حمایت از دولت بختیار یادآور شد امریکا نمیتواند همهپرسی عظیم خیابانی ملت ایران را که به دستور «آیتالله خمینی» صورت گرفته و میگیرد، نادیده بگیرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۵۲/۳ ـ ۲۵۳؛ اطلاعات، روزنامه، ۸، ۱۳۵۷/۱۱/۱۸.</ref> [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]] ازجمله کشورهایی بود که بدون فاصله دولت موقت را به رسمیت شناخت.<ref> (روبین، جنگ قدرتها در ایران، ۱۶۵).</ref> مطبوعات شوروی نیز از انتصاب بازرگان به نخستوزیری دولت موقت استقبال کردند. پراودا نشریه حزب کمونیست شوروی نوشت، دولت بختیار که هوادار [[محمدرضا پهلوی]] است، تسلط سیاسی و اقتصادی خود را بر ایران و زندگی مردم ایران از دست دادهاست.<ref>رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۵۴.</ref>
| | به سبب استقبال مردم، رأیگیری تا آخر وقت روز یازدهم فروردین در [[تهران]] و شهرستانها تمدید شد.<ref>کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> برابر اطلاعیه رسمی ستاد عملیات همهپرسی وزارت کشور، بیست میلیون و بیستویک هزار و دویستوهشتادوهشت نفر (۲۸۸/۰۲۱/۲۰ نفر) به جمهوری اسلامی رأی موافق (۲/۹۸ درصد آرا)، صدوچهل هزار و شصتوشش نفر (۰۶۶/۱۴۰ نفر) رأی مخالف دادند.<ref>سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.</ref> ۴۱۳ نفر نیز به جمهوری خلق رأی داده بودند.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۴.</ref> سیدصادق طباطبایی مجری انتخابات، درباره تعداد واجدین شرایط برای شرکت در انتخابات، یادآور شدهاست تعداد دقیق آن مشخص نیست؛ تخمین این بود که ۹۴ درصد مردم در انتخابات شرکت کردهاند و این در حالی بود که در برخی از شهرها انتخابات انجام نشد و به برخی از نقاط هم برگه رأیگیری نرسید.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.</ref> |
|
| |
|
| دولت بختیار با همه تلاشهای داخلی و خارجی که برای تثبیت آن صورت گرفت، پذیرش مردمی نیافت و سرانجام با افزایش مقاومت مردم و نیز [[بیعت همافران با امامخمینی|سرپیچی همافران]]، افسران و درجهداران از فرماندهان ارشد خود و اعلام همبستگی آنان با امامخمینی و مردم و کنارهگیری [[قوای مسلح|ارتش]] از رویارویی با مردم، سرنگون شد و [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] به پیروزی رسید. {{ببینید|دهه فجر انقلاب اسلامی | بیست و دو بهمن | شاپور بختیار}} بازرگان در ۲۳ بهمن با استقبال کارمندان نخستوزیری به ساختمان نخستوزیری رفت و اختیار امور اجرایی کشور را در دست گرفت.<ref> (بازرگان، مهدی، شورای انقلاب، ۳۴).</ref>
| | [[امامخمینی]] پس از پایان رأیگیری از فضای آزاد و شور و شوق مردم در شرکت در انتخابات سخن گفت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۷ ـ ۴۵۸ و ۴۶۷.</ref> و پیروزی ملت ایران در همهپرسی را وعده خداوند مبنی بر غلبه [[مستضعفان]] بر [[استکبار|مستکبران]] خواند و مخالفان [[جمهوری اسلامی]] را بیخبر از خدا و ماجراجو دانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲ و ۴۵۷.</ref> و در ادامه از رفتار ضد انسانی برخی گروهها مانند آتشزدن صندوقهای رأی و حمله مسلحانه به مردم نیز انتقاد کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۴۳، ۶۳ و ۸/۳۹۸.</ref> |
|
| |
|
| ==علل انتخاب بازرگان== | | ==اعلام عید اسلامی و ملی== |
| چندین علت برای گزینش [[مهدی بازرگان|بازرگان]] آورده شدهاست؛ ازجمله سابقه وی در امور سیاسی، اجرایی و دینی بود. بازرگان پس از [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش|کودتای ۲۸ مرداد]] وارد میدان مبارزه شد و مبارزات سختی را با دولتهای رژیم در پیش گرفت؛ پس از آن در سال ۱۳۴۰ با همکاری [[یدالله سحابی]] و [[سیدمحمود طالقانی]] نهضت آزادی را تشکیل داد و به زندان رفت؛ اما دست از مقاومت برنداشت. {{ببینید| نهضت آزادی ایران | مهدی بازرگان}} وی در دو دوره متوالی در سالهای ۱۳۲۴ ـ ۱۳۲۹ ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران را بر عهده داشت.<ref> (بازرگان، خاطرات، ۲۴۵/۱ ـ ۲۴۶؛ گروه پژوهش، ۲۶ و ۳۳).</ref> در سال ۱۳۳۰ با بهقدرترسیدن جبهه ملی و در دوره [[ملی شدن صنعت نفت|ملیشدن صنعت نفت]]، بازرگان مأمور خلع ید از شرکت سابق نفت گردید و از سوی [[محمد مصدق]]، رئیس هیئت مدیره موقت [[نفت|شرکت ملی نفت]] شد.<ref> (برزین، زندگینامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، ۶۰؛ گروه پژوهش، با پیشگامان آزادی، ۲۵؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۸۱/۱).</ref> وی پس از آن مدیرکل طرح لولهکشی آب تهران شد و تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در این سمت باقی بود.<ref>گروه پژوهش، با پیشگامان آزادی، ۲۵.</ref> [[امامخمینی]] نیز در حکم و سخنرانی خود به تدین و سابقه مبارزاتی بازرگان اشاره کردهاست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۴/۶ ـ ۵۵.</ref> و در حقیقت آن را مهمترین عامل توجه خود به بازرگان دانستهاست.
| | [[امامخمینی]] در پیامی به مناسبت رأی یکپارچه مردم به جمهوری اسلامی با ذکر آیه کریمه «وَ نُرِیدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً»،<ref>سوره قصص، آیه ۵)</ref> در آغاز آن، دوازدهم فروردین را روز پیروزی [[مستضعفان]] خواند و آن را به ملت ایران تبریک گفت و این روز را روز امامت امت و روز پیروزی و فتح و ظفر ملت نامید و افزود در این روز تاریخی، رژیم طاغوتی به زبالهدان تاریخ پیوست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲.</ref> ایشان به دنیا اعلام کرد [[مردم]] به عدالت رأی دادند و در سایه [[حکومت اسلامی]] باران رحمت [[قرآن]] و [[سنت]] بر همه کس به یکسان خواهد بارید.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳.</ref> ایشان در ادامه پیام، صبحگاه دوازدهم فروردین را روز نخستین حکومت «الله» و از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی شمرد و از مردم خواست این روز را عید بگیرند و زنده نگهدارند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.</ref> ایشان از مردم و دولت خواست در سایه این اقتدار ملی با قدرت پیش روند و عدالت اسلامی را به دنیا نشان دهند و از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کرده، کشور را از آثار رژیم طاغوتی پاکسازی و ادارات کشور را که غربی شکل گرفتهاند متحول کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۴.</ref> |
|
| |
|
| عامل مهم دیگر برای ترغیب شورای انقلاب به انتخاب بازرگان و پیشنهاد وی به امامخمینی، رابطه بازرگان با بختیار بود که تصور میشد از حادشدن مسائل و درگیری خونین جلوگیری خواهد کرد.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۷۴).</ref> از سوی دیگر، بازرگان نیز فداکاری کرد که پیش از آنکه دولت بختیار سقوط کند، آن را پذیرفت؛ زیرا ممکن بود خطر عمدهای برای جان او باشد.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۷۴).</ref> افزون بر این، همانگونه که امامخمینی تأکید میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۳۷/۱ و ۳۸۶/۵.</ref> روحانیان قصد نداشتند خود را در همه امور اجرایی و قضایی و قانونگذاری درگیر سازند. آنان بیشتر مایل بودند امور اجرایی به دست افراد غیر روحانی صالح و متدین اداره شود و خود برکارها نظارت کنند.<ref> (مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۷۵/۲۴؛ مهدوی کنی، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، ۴۲۴).</ref> سخنان و عمل [[شاگردان امامخمینی]] چون [[مرتضی مطهری]] و [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] نیز بیانگر مایلنبودن روحانیت برای تصدی مدیریت اجرایی کشور بود.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۵؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۳۷ ـ ۳۸).</ref> رابطه نزدیک بازرگان با مطهری نیز از دیگر علتهای گزینش بازرگان برای ریاست دولت موقت بود.<ref>رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۵۱؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۸۲/۱).</ref> برخی از اعضای دولت نیز به نقش مطهری در این کار اشاره کردهاند.<ref> (بازرگان، مهدی، شورای انقلاب، ۲۷).</ref> حکم تاریخی نخستوزیری با انشای اولیه مطهری و با تکمیل و تصویب [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] و امضای امامخمینی بودهاست.<ref> (بازرگان، مهدی، انقلاب ایران، ۷۸).</ref>
| | امامخمینی در سال ۱۳۵۹ نیز به مناسبت سالگرد اعلام جمهوری اسلامی، دوازدهم فروردین را روز رسمیت حکومت مستضعفان بر مستکبران در ایران یاد کرد و با اعلام اینکه ملت ایران این روز را عیدی اسلامی ـ ملی تلقی میکند، آن را روز غلبه جنود «اللَّه» بر جنود شیطان و روز فتح و نصر خدا و بندگان مؤمن به او دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۱۹.</ref> ایشان در سالهای بعد نیز به مناسبت دوازدهم فروردین پیام داده و تذکراتی را به مقتضای زمان، به ملت، دولت، قوه قضاییه و قوای مسلح یادآوری کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۵۰؛ ۱۶/۱۵۴ و ۱۷/۳۹۰.</ref> |
|
| |
|
| ==ترکیب دولت==
| | بعدها روشن شد امامخمینی چندین شعر زیبا در وصف جمهوری اسلامی سرودهاست؛ ازجمله: جمهوری اسلامی ما جاوید است/ دشمن ز حیات خویشتن نومید است. آن روز که عالم ز ستمگر خالی است/ ما را و همه ستمکشان را عید است.<ref>امامخمینی، دیوان امام، ۱۹۳ و ۱۹۵.</ref> ایشان در سرودهای دیگر جمهوری اسلامی را روز عید حزبالله و شکست دشمن نامیدهاست.<ref>امامخمینی، دیوان امام، ۱۹۷.</ref> |
| با توجه به سفارش [[امامخمینی]] مبنی بر انتخاب اعضای دولت به دور از گرایشهای سیاسی و حزبی،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۴/۶ ـ ۵۵.</ref> [[مهدی بازرگان|بازرگان]] در جمع [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] چهار شرط برای انتخاب وزیران بیان کرد: مسلمانِ عملکننده به واجبات دینی، سابقه مبارزاتی مشخص، حسن شهرت و شایستگی اخلاقی و صلاحیت اداری.<ref> (بازرگان، شورای انقلاب، ۳۰).</ref> در ۱۳۵۷/۱۱/۲۴ چند نفر از وزیران به شورای انقلاب معرفی شدند که از میان آنان هفت نفر تأیید شدند: [[یدالله سحابی]]، وزیر مشاور در طرحهای انقلاب، [[سیداحمد صدر حاجسیدجوادی]]، وزیر کشور، [[کریم سنجابی]]، وزیر خارجه، مصطفی کتیرایی، وزیر مسکن و شهرسازی، عباس تاج، وزیر نیرو، کاظم سامی، وزیر بهداری و داریوش فروهر وزیر کار. امامخمینی چون از همه افراد یادشده شناخت نداشت، پس از تأیید روحانیان در شورای انقلاب، این وزیران را تأیید کرد<ref> (بازرگان، شورای انقلاب، ۳۴ ـ ۳۵).</ref> و در مدت کمتر از یک ماه بهتدریج فهرست وزرا تکمیل و این افراد اضافه شدند: یوسف طاهری، وزیر راه، علیمحمد ایزدی، وزیر کشاورزی، سیداحمد مدنی، وزیر دفاع (و بعداً محمدتقی ریاحی)، علی شریعتمداری، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، [[ناصر میناچی]]، وزیر تبلیغات و جهانگردی (ارشاد اسلامی)؛ اسدالله مبشری، وزیر دادگستری، رضا صدر، وزیر بازرگانی، غلامحسین شکوهی، وزیر آموزش و پرورش، علیاکبر معینفر، وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه، محمود احمدزاده هروی، وزیر صنایع و محمدحسین اسلامی وزیر پست و تلگراف.<ref> (بازرگان، شورای انقلاب، ۳۵ ـ ۳۶).</ref> پس از مدتی مصطفی چمران در وزارت دفاع به جای ریاحی و عزتالله سحابی در سازمان برنامه و بودجه به جای معینفر و [[حسن حبیبی]] در وزارت فرهنگ و آموزش عالی به جای شریعتمداری و [[محمدعلی رجایی]] کفیل [[آموزش و پرورش]] به جای شکوهی و علی اسپهبدی، در وزارت کار به جای فروهر، معین شدند؛<ref> (بازرگان، شورای انقلاب، ۳۶).</ref> اما با توجه به فضای داخلی و بیرونی دولت، تغییر و جابهجاییهایی در اعضای دولت صورت میگرفت.<ref> (بازرگان، شورای انقلاب، ۳۶ ـ ۳۷؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۶۳).</ref>
| |
|
| |
|
| با ادغام شورای انقلاب و دولت موقت و خودداری روحانیان عضو شورای انقلاب از وزارت، [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]]، معاونت وزارت کشور، [[سیدعلی خامنهای]] معاونت وزارت دفاع، [[محمدجواد باهنر]] معاونت آموزش و پرورش و [[محمدرضا مهدوی کنی]] با سمت پیشین سرپرست [[کمیته انقلاب اسلامی|کمیتههای انقلاب]] در وزارت کشور را بر عهده گرفتند.<ref> (بازرگان، شورای انقلاب، ۳۷).</ref> وجود برخی اختلافها میان انقلابیان با دولت موقت موجب شد اعضای دولت چندین بار از سمت خود استعفا کنند که با مخالفت امامخمینی روبهرو شد.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۵۸ و ۳۷۳).</ref>
| | ==بازتاب همهپرسی== |
| ==عملکرد== | | رأی [[مردم]] به [[جمهوری اسلامی]] در میان دوست و [[دشمن]] بازتاب گستردهای داشت. دوستان جمهوری اسلامی ایران خرسند شدند و علما و اقشار گوناگون مردم ایران و مسلمانان و محرومان و رؤسای کشورهای جهان پیامهای تبریک فراوانی به [[امامخمینی]] و کارگزاران نظام فرستادند و استقرار جمهوری اسلامی را به امامخمینی و امت اسلامی تبریک گفتند.<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۲۲، ۳۲، ۱۲۱ و ۸/۲۵۲؛ کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۴، ۵ و ۷.</ref> نخستوزیر [[مصر]] ضمن بهرسمیتشناختن نظام جدید ایران، بر همکاری دو کشور تأکید کرد.<ref>کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۵.</ref> امامخمینی نیز ضمن تشکر در پاسخ برخی از آنان ازجمله رئیسجمهور [[عراق]] یادآور شد، دولتها باید با ملتها با مسالمت رفتار کنند و در خدمت آنان باشند تا آسایش همگان فراهم گردد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۲.</ref> در پاسخ رئیسجمهور تونس نیز آرزو کرد جمهوری اسلامی ایران در همبستگی میان [[مسلمانان]] نقش مؤثری داشته باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۲۳.</ref> ایشان در دیدار سفیر بنگلادش و در پاسخ تبریک رئیسجمهور این کشور یادآور شد امید دارد دولتها و ملت اسلام هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیکتر شوند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۵۱.</ref> و در پاسخ لئونید برژنف رهبر [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]]، سعادت و رستگاری ملل شوروی را خواستار شد و اظهار امیدواری کرد جمهوری اسلامی ایران در اتحاد ملل و آسایش انسانها نقش ارزندهای داشته باشد و در راه صلح و آرامش کوشا باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۲۶۳.</ref> خبرگزاریهای بینالمللی از حضور گسترده مردم خبرهای مفصلی را مخابره کردند.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> دبیرکل انجمن دولتی و همبستگی فرانسه با مردم ایران این رأیگیری را پراهمیت خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> گروه ناظر بر همهپرسی نیز که از فرانسه به منظور نظارت آمده بودند، همهپرسی ایران را دموکراتیک و پیروزی قدرت انقلابی ایران را کاملاً محرز دانستند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> [[امریکا]] مأیوس از تغییر نظام، پس از انتخابات سفیر خود را از [[ایران]] فرا خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> برخی از سران دیگر کشورها نیز نخستین سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی ایران را به امامخمینی و مردم ایران تبریک گفتند، رئیس کمیته دایمی کنگره ملی نمایندگان مردم جمهوری خلق چین،<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵.</ref> لئونید برژنف رهبر شوروی، رئیسجمهور خلق چین و کره شمالی،<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵ ـ ۲۲۷.</ref> رؤسای کشورهای سوریه، لیبی، الجزائر، بنگلادش ازجمله این افراد بودند.<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۹ ـ ۲۳۲.</ref> این تبریکها در برخی سالهای بعد نیز ادامه داشت.<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۶ و ۱۶/۱۵۳.</ref> |
| بر اساس هدفگذاری و تعیین وظایفی که [[امامخمینی]] بر عهده دولت موقت گذاشته بود، هدف اصلی این دولت، اداره امور کشور و حرکت در جهت اهداف [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و تثبیت نظام نوین و قانونمندساختن آن از راه انجام کارهای زیر بود:
| |
| | |
| ۱. '''برگزاری همهپرسی''': نخستین مأموریت دولت برگزاری همهپرسی و رجوع به آرای عمومی درباره تغییر نظام سیاسی کشور به [[جمهوری اسلامی]] بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۴/۶.</ref> اعضای دولت موقت به دلیل مقبولیت امامخمینی و دشواریهای برگزاری همهپرسی خواستار اعلان جمهوری اسلامی بدون مراجعه به آرای عمومی بودند؛ اما ایشان نپذیرفت و بر برگزاری انتخابات عمومی پای فشرد و افزود در صورت برگزارنشدن همهپرسی، در آینده خواهند گفت روحانیان با سوء استفاده از احساسات عمومی، نظام سیاسی دلخواه خود را بر مردم تحمیل کردند.<ref> (طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۲۷۲/۳).</ref> دولت موقت نیز در هفدهم اسفند، روز دهم فروردین ۱۳۵۸ را برای همهپرسیِ شیوه نظام سیاسی کشور تعیین کرد. امامخمینی اصرار داشت همهپرسی هرچه زودتر برگزار شود و در پاسخ به دشواریهای این کار، دستاندرکاران همهپرسی را به همراهی مردم و مهمنبودن تحریکات [[ضد انقلاب]] امیدوار ساخت.<ref> (طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۲۷۵/۳).</ref> دولت موقت همهپرسی را با وجود مخالفتها و مزاحمتهای فراوان در دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ برگزار کرد و ۹۸/۲ درصد از مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند. {{ببینید|روزجمهوری اسلامی}} [[مهدی بازرگان|بازرگان]] با رد ادعای تقلب در انتخابات که برخی از مخالفان و ضد انقلاب اعلام میکردند، گفت این انتخابات آزادانه صورت گرفتهاست و دولت موقت و شخصیتهای مؤثر ازجمله امامخمینی کسی را اجبار و تهدید به شرکت نکردهاند.<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۱۷۶.</ref>
| |
| | |
| ۲. '''تشکیل مجلس خبرگان''': تشکیل مجلس برای تصویب قانون اساسی جدید یکی دیگر از وظایف دولت موقت بود. اعضای [[نهضت آزادی ایران|نهضت آزادی]] و دولت موقت بر تشکیل مجلس مؤسسان تأکید میکردند؛ در حالیکه برخی از اعضای [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] مانند [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعلی خامنهای|خامنهای]] و [[میرحسین موسوی]] به دلیل طولانیشدن فرایند تشکیل مجلس مؤسسان، با تشکیل آن مخالف و بر همهپرسی پیشنویس قانون اساسی مصوب شورای انقلاب و دولت موقت به صورت مستقیم تأکید میکردند، تا با سرعت بیشتری به دوره ثبات کشور برسند.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۹۴؛ یوسفی اشکوری، در تکاپوی آزادی، ۱۹۹/۲).</ref> در نهایت با پیشنهاد [[سیدمحمود طالقانی]] مبنی «بر تشکیل مجلس خبرگان با تعداد نفرات کمتر و بررسی و تدوین نهایی قوانین در آنجا و سپس همهپرسی» موافقت شد.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۹۵).</ref> دولت موقت لایحه قانونی انتخابات مجلس خبرگان را تهیه کرد و این لایحه به تصویب شورای انقلاب رسید و زمان انتخابات اعلام و نمایندگان [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] انتخاب شدند و مجلس خبرگان در ۲۸ خرداد ۱۳۵۸ با پیام امامخمینی آغاز به کار کرد؛ با این حال، در میانه کار مجلس برخی اعضای دولت در صدد انحلال آن برآمدند که با مخالفت شدید امامخمینی روبهرو شدند و ایشان این کار را توطئه شمرد. {{ببینید|مجلس خبرگان قانون اساسی}}
| |
| | |
| ۳. '''اصلاح بوروکراسی اداری''': از برنامههای دولت موقت اصلاح ساختار دولت و تنظیم دستگاههای دولتی بر اساس نظم خاصی بود.<ref> (برزین، زندگینامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، ۲۷۳).</ref> تشکیلات اداری [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] ۱/۶ میلیون کارمند مستقیم و به همین اندازه نیزکارمند غیر مستقیم داشت که ۳۵ درصد از تولید ناخالص ملی برای آنان هزینه میشد.<ref> (برزین، زندگینامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، ۲۷۴).</ref> دولت موقت در جهت کوچککردن دولت تلاشهایی انجام داد<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۱۶۶ ـ ۱۶۷).</ref> و هر گونه استخدامی را ممنوع اعلام کرد.<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۱۶۷ ـ ۱۶۸؛ اطلاعات، روزنامه، ۱۳۵۸/۵/۱).</ref>
| |
| | |
| ۴. '''اصلاح ساختار ارتش''': پس از پیروزی انقلاب اسلامی [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] و سازمان چریکهای فدایی خلق و برخی از گروههای دیگر خواستار انحلال ارتش بودند. این گروهها خواستار توزیع و سپردن سلاحها به افراد خود بودند؛<ref> (تبریزی، ترور شهید قرنی، ۸۲؛ ثقفی، انقلاب، جنگ و گردش نخبگان در جامعه، ۳۹)</ref> اما دولت موقت بهشدت با این خواستهها مخالف بود و انحلال ارتش را هرج و مرج و موجب سوء استفاده [[ضد انقلاب]] میدانست و معتقد بود برای اصلاح آن تنها باید به تعویض فرماندهان عالیرتبه بسنده کرد.<ref> (بازرگان، مقدمه کتاب مشکلات و مسائل نخستین سال انقلاب، ۹۲ ـ ۹۳).</ref> از سوی دیگر، بازرگان محاکمه تعدادی از فرماندهان عالیرتبه ارتش و محکومیت آنان به اعدام را از سوی [[دادگاههای انقلاب اسلامی|دادگاههای انقلاب]] خلاف قانون و شرع و انتقامجویی خواند و خواستار توقف آن شد.<ref> (بازرگان، مقدمه کتاب مشکلات و مسائل نخستین سال انقلاب، ۳۳).</ref> امامخمینی و نیروهای انقلابی نیز ضمن مخالفت با انحلال ارتش خواستار تصفیه آن بودند. {{ببینید|قوای مسلح}} دولت موقت در راستای اصلاح ساختار ارتش بودجه نظامی کشور را کاهش داد<ref> (رحیمی روشن، سیاست امنیتی ایران در دهه نخست انقلاب اسلامی با تأکید بر حوزه دفاعی، ۵۱).</ref> و اعلام کرد خرید تسلیحات پیشرفته دیگر ضرورتی ندارد.<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۱۷۲).</ref> بر همین اساس، قراردادهای خرید هواپیماهای نظامی اف۱۶، آواکس، ناوهای جنگی و خرید جنگندههای فوق مدرن اف۱۴ در ۲۰ مرداد ۱۳۵۸ توسط سخنگوی دولت موقت لغو آن اعلام شد<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۱، ۱۳۵۸/۵/۲۰.</ref> و حتی ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت در مصاحبهای از شروع مذاکراتی برای فروش هواپیماهای جنگنده اف۱۴ به امریکا خبرداد<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱، ۱۳۵۸/۵/۱۳.</ref> که با موضعگیری بهموقع انقلابیون و خیانتشمردن این اقدام از کار آنان جلوگیری شد و پس از تجاوز [[حزب بعث عراق|رژیم بعثی عراق]] به [[ایران]]، ضرورت داشتن امکانات روشنتر گردید (خامنهای، ۳).
| |
| | |
| ۵. '''حل مشکلات اقتصادی کشور''': دولت موقت هرچند دولت انتقالی بود و وظایف معینی نیز بر عهدهاش بود، سعی داشت نظام اقتصادی کشور را نیز سامان دهد. اصلاح اقتصاد کشور که بر اثر فساد گسترده در [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] و اعتصابات طولانی، فرار سرمایهداران و صاحبان بسیاری از مؤسسههای خصوصی بسیار اسفناک شده بود، به همت و زمان طولانی نیاز داشت.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۲۰۱/۱.</ref> (همان، ۱۷۴ ـ ۱۷۵). علیاکبر معینفر رئیس سازمان برنامه و بودجه، در یازدهم تیر ۱۳۵۸ پس از تصویب بودجه سال ۱۳۵۸ اعلام کرد دولت موقت با درک این مسئله که در دوره تغییر، استقرار نظم اقتصادی محال است، سعی خواهد کرد برنامههایی را برای پیشبرد اهداف روزمره به کار گیرد. وی در خصوص مشکلات اقتصادی کشور از توفیقات نسبی و بهبود اقتصادی در برخی از زمینهها سخن گفت.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۳۵۸/۶/۱.</ref> دولت موقت به علت مشکلات اقتصادی، بسیاری از پروژههای بزرگ ازجمله پروژه مترو تهران را متوقف کرد و به جهت وضعیت اسفبار صنایع و هزینههای سنگین اداره آن، سیاستگذاری درازمدت را در عرصه اقتصادی غیر ممکن میدانست.<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۱۷۴ ـ ۱۷۷).</ref>
| |
| | |
| ۶. '''اداره و امنیت کشور''': دولت موقت برای اداره و امنیت کشور و نیز خدماترسانی به طبقات محروم که خواسته [[امامخمینی]] بود، فعالیتهایی داشت. هنوز چند روز از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] نگذشته بود که [[ضد انقلاب]] امنیت برخی از استانهای کشور ازجمله کردستان، خوزستان و نیز [[غائله ترکمنصحرا|منطقه ترکمنصحرا]] را برهم زدند. [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] و دولت موقت نخست از راه گفتگو و روشنگری افکار عمومی هیئتهایی را برای حل مسائل این مناطق اعزام کردند و در نهایت وقتی حمله غائلهآفرینان به نظامیان و پادگانها ادامه یافت و ارتباط آنان با بیگانگان روشن شد، از راه حل نظامی بهره گرفتند و به غائلهها پایان دادند. {{ببینید|کردستان | خلق عرب | ترکمنصحرا}}
| |
| | |
| دولت موقت در تأسیس و راهاندازی بسیاری از نهادهای انقلابی همانند [[دادگاههای انقلاب اسلامی]]، [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]]، [[جهاد سازندگی]] نقش داشت. در آغاز تشکیل جهاد سازندگی دولت موقت سرپرستی آن را بر عهده گرفت و محمدحسین بنیاسدی، داماد بازرگان نماینده دولت در آن نهاد شد.<ref> (ناطق نوری، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری، ۱۸۹/۱ ـ ۱۹۱).</ref> جهاد سازندگی با توجه به اولویت رسیدگی به روستاها،<ref>ایروانی، نهادگرایی و جهاد سازندگی، ۱۸۵؛ اداره کل قوانین مجلس، مجموعه قوانین اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ۶۴۱.</ref> کارهای فراوانی را در روستاها انجام داد. دولت در ۱۳۵۸/۷/۱ با اشاره به همکاری دولت و مردم با جهاد سازندگی، در گزارشی ساختن و تعمیر صدها کیلومتر راه روستایی و صدها فعالیت عمرانی عمومی مانند حمام، مدرسه، درمانگاه، [[مسجد]] و غسالخانه، اجرای صدها پروژه حفر چاه، نصب مخزن لولهکشی آب و دهها سد خاکی و برقرسانی در روستاهای کشور و همچنین لایروبی صدها قنات و ارائه خدمات درمانی، بهداشتی و دارویی و دامپزشکی، صدها کلاس اسلامشناسی، سوادآموزی، آموزش فنی و حرفهای و دیگر کارهای فرهنگی و خدماتی و عمرانی را بخشی از عملکرد جهاد سازندگی دانست.<ref> (بازرگان، مقدمه کتاب مشکلات و مسائل نخستین سال انقلاب، ۵۶ ـ ۵۸).</ref> {{ببینید|جهاد سازندگی}}
| |
| | |
| ==پایان کار و علل استعفا==
| |
| دولت موقت با وجود تلاشهایی که برای اداره و ساماندهی امور کشور و وظایف سپردهشده صورت داد، در ۱۳۵۸/۸/۱۴ از ادامه کار بازماند و استعفا کرد و دلیل استعفای خود را دخالتها، مخالفتها و اختلاف نظرها ذکر کرد و از [[امامخمینی]] خواست داوطلبانی را که با آنان هماهنگی وجود داشته باشد، مأمور تشکیل دولت کند؛<ref>کیهان، ۱۳۵۸/۸/۱۵؛ بازرگان، شورای انقلاب، ۶۸.</ref> برخی معتقد بودند هدف از استعفا زیر فشار قراردادن [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] و امامخمینی بودهاست. امامخمینی در جلسهای در ۱۳۵۸/۸/۱۵ با حضور [[سیدمحمد بهشتی|حسینی بهشتی]]، [[محمدجواد باهنر|باهنر]] و [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] موضوع را بررسی و استعفای [[مهدی بازرگان|بازرگان]] را پذیرفت<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۷۳).</ref> و در حکمی شورای انقلاب را مأمور ادامه مأموریتهای دولت موقت کرد؛ بنابراین دولت موقت با عنوان «دولت موقت شورای انقلاب» به وظایف خود ادامه داد. امامخمینی به شورای انقلاب مأموریت داد که اداره امور کشور در حال انتقال بهویژه اجرای تهیه مقدمات انتخابات [[مجلس شورای اسلامی]] و تهیه مقدمات تعیین رئیسجمهور را بر عهده گیرد و در پاکسازی دستگاههای اداری و رفاه حال طبقات مستضعف و بیخانمان، انقلابی عمل کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۰۰/۱۰.</ref>
| |
| | |
| در پژوهشهایی که صورتگرفته، برای استعفای دولت بازرگان دلایل زیادی ذکر شدهاست که برخی از آنها در حقیقت شرح همان دلیل بازرگان است، ازجمله:
| |
| | |
| ۱. '''نداشتن روحیه انقلابی''': رفتار انقلابی از انتظارات مردم از دولت موقت بود؛ اما دولت موقت سعی میکرد ساختارهای بهارثرسیده از دوره [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] را همچنان حفظ کند؛ حال آنکه مردم تغییر و دگرگونی کامل ساختارها و جایگزینی ساختارهایی نو و متفاوت از گذشته را میطلبیدند.<ref> (ثقفی، انقلاب، جنگ و گردش نخبگان در جامعه، ۱۲۶ ـ ۱۳۰).</ref> بازرگان دولت خود را به فولکس واگنی تشبیه کرده بود که توانایی انجام کارهای سریع و انقلابی را ندارد.<ref> (کلهر، یادداشت، ۲).</ref> وی همچنین جو انقلابی که علیه زمینداران، مالکان و سرمایهداران در جامعه را ناشی از عدالتخواهی به وجود آمده بود، افراطی و غیر مجاز میخواند و این نوع انقلابیگری را از ویژگیهای مارکسیستها و گروهها و احزاب چپ میدانست.<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۹۱ ـ ۹۲.</ref> وی پاکسازی ادارات را از برنامههای اولیه انقلاب نمیدانست و معتقد بود کنارگذاشتن وزیران، استانداران، سفیران و فرماندهان رده بالای [[قوای مسلح|ارتش]] از دولت گذشته کفایت میکند و از دیگران خواست که خود را خدمتگزار مردم و انقلاب بدانند و تغییر رویه دهند.<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۹۰.</ref>
| |
| | |
| منتقدان عملکرد و دیدگاههای بازرگان معتقد بودند برای پیشبرد اهداف انقلاب و رسیدن به ثبات و آرامش ناگزیر باید یک سلسله اقدامات انقلابی انجام گیرد. از نگاه این گروه، مردم در انتظار اقداماتی عملی و انقلابی در جهت تغییر اوضاع گذشته بودند؛ اما دولت موقت از درک شرایط انقلابی و نیاز به تحول ناتوان بود.<ref> (پیمان، مصاحبه، ۳۳؛ سحابی، مصاحبه، ۲۰۸).</ref> برخی دیدار بازرگان و [[ابراهیم یزدی]] با برژینسکی مشاور امنیت ملی امریکا<ref> (اسماعیلی، اسماعیلی، دولت موقت، ۱۹۱؛ یزدی، گفتگو، ۶؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۶۸).</ref> را بدون بحث در شورای انقلاب یا مجمعی دیگر، ناشی از درکنکردن شرایط انقلابی کشور دانستهاند و نتیجه گرفتهاند فضای فکری دولت موقت با انقلابیان متفاوت بود. همچنین دولت موقت از نظر ساختاری، برنامهای برای عمل و تغییر شرایط و کنترل حوادث نداشت و نتوانست وحدت نیروهای انقلاب را برای حفظ دستاورد آزادی و حکومت ملی مردمی تأمین کند. همچنین دولت نتوانست [[مردم]] را به سوی حرکتی سالم در جهت تشکیل و استقرار نهادهای مردمی و شوراها و بعداً مجلس مؤسسان هدایت کند.<ref> (پیمان، مصاحبه، ۳۴).</ref>
| |
| | |
| بسیاری از کسانی که به طیف روشنفکران معروف هستند نیز از دولت موقت به سبب مشی ضعیف آن انتقاد میکردند و آن را جادهصافکنِ تجدید حیات سلطه امپریالیسم میدانستند و از دولت موقت میخواستند که انقلابیتر عمل کند. گروههای سیاسی مانند [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]]، [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[حزب توده ایران|حزب توده]] و گروههای وابسته به آنها نیز با سیاست ملایم دولت موقت مخالف بودند و از طریق تبلیغات و فعالیتهای حزبی، به اختلافات میان نیروهای انقلابی و دولت موقت دامن میزدند.<ref> (راعی گلوجه، شاهکار دولت موقت، ۴۳).</ref> از سوی دیگر، برخی از نیروهای چپگرا در جریانات تجزیهطلبی در مناطق مختلف قومی کشور وارد شده بودند که این مسئله نیز بر دامنه مشکلات و نابسامانیهای کشور و دولت میافزود.<ref> (برزین، زندگینامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، ۲۹۹ ـ ۳۰۳).</ref>
| |
| | |
| ۲. '''ناهماهنگی با برخی ارزشهای دینی''': [[امامخمینی]] با تکیه بر [[اسلام]] و آموزههای آن مردم را علیه رژیم پیشین بسیج کرد؛ اما دولت [[مهدی بازرگان|بازرگان]] نتوانست خود را با این ارزشها به طور کامل هماهنگ کند، بلکه برخی از اعضای آن علیه مبانی دینی سخن گفتند. حسن نزیه رئیس شرکت ملی نفت ایران در ۱۳۵۸/۳/۹ بهصراحت از ممکننبودن اجرای قوانین اسلام سخن گفت و اجرای احکام و مقررات اسلامی را از واقعیات جامعه ایران به دور دانست.<ref> (بهنود، ۲۷۵ روزِ بازرگان، ۵۵۳؛ اسماعیلی، دولت موقت، تهران، ۲۲۶ ـ ۲۲۷).</ref> در ۱۳۵۸/۳/۱۲ نشریه [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] از سخنان نزیه که با مخالفت گسترده مواجه شده بود، پشتیبانی و انتقادهای گسترده علیه وی را محکوم کرد.<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۷؛ پیغام امروز، روزنامه، ۱۳۵۸/۳/۱۳).</ref> بازرگان نیز از مکتبیبودن و مکتبگرایی انتقاد کرد و درپیشگرفتن این شیوه را از سوی انقلابیان در سالهای اولیه انقلاب، معادل انحصارگرایی دانست.<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۱۲۸.</ref> همچنین سخنان وی در تشییع جنازه [[سیدمحمود طالقانی]] مبنی بر متکیبودن طالقانی به ایرانیت به جای اسلامیت سبب خشم بسیاری از انقلابیان ازجمله امامخمینی شد.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۸.</ref> امامخمینی دو روز بعد در سخنرانی خود احترام مردم به طالقانی را به دلیل شخصیت روحانی وی و اینکه مردم او را نایب پیامبر(ص) شمردند، دانست، نه به دموکراتبودن.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۳۴/۹ ـ ۵۳۵.</ref> {{ببینید|سیدمحمود طالقانی}} نیروهای وزارت خارجه ایران نیز با حفظ بافت و ساختار رژیم سابق، معرف [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] نبود.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۹.</ref> امامخمینی دو سال بعد در مهر ۱۳۶۰ خطاب به اعضای [[شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی]] یادآور شد کوششهای موجود در امر تبلیغات دینی و اسلامی در خارج از کشور از ابتدای انقلاب تاکنون صفر بودهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۰۷/۱۵ و ۳۶۱.</ref>
| |
| | |
| ۳. '''ناهمسو با رهبری''': امامخمینی پس از تعیین بازرگان به ریاست دولت موقت، از وی حمایت کرد و سعی داشت تعادل میان دولت موقت و نیروهای انقلابی را حفظ کند و در پاسخ اعتراضهای گسترده علیه دولت یادآور میشد نباید انتظار زیادی از دولت موقت داشت؛ زیرا وارث مملکتی ویرانه است و غلبه بر نابسامانیها نیاز به زمان دارد؛<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۹.</ref> اما دولت موقت نتوانست از حمایت و موضع واقعبینانه ایشان بهره لازم را ببرد و پیوسته از سیاست گامبهگام و محافظهکارانه خود دفاع میکرد.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۹ ـ ۲۳۰؛ صدیقی، انقلاب اسلامی از نگاه دیگران، ۱۵۲.</ref> اندیشه اسلامی مورد نظر بازرگان، تفاوتهای زیادی با اسلام مورد نظر امامخمینی داشت. وی همانند بسیاری از روشنفکران و مبارزان، رهبری معنوی امامخمینی را در انقلاب اسلامی پذیرفته بود؛ اما به اصل ولایت به شیوهای که ایشان تبیینکننده آن بود، معتقد نبود. بازرگان امامخمینی را انسانی غیر منعطف میدانست که اهل استدلال و تحلیل سیاسی نبود.<ref> (بازرگان، شورای انقلاب، ۲۲؛ حداد عادل، امامخمینی نه مثل دیگران، ۲۸ ـ ۲۹).</ref> او [[رهبری|رهبری امامخمینی]] را در حرکت اول مایه جذب و وحدت مردم برای سرنگونی نظام طاغوتی میدانست؛ اما در ادامه با این گمان که خروج ملیها و روشنفکران و ترجیح اسلام فقاهتی، منشأ جدایی قشرها و حرکت گریز از مرکز است، به انتقاد از روش ایشان پرداخت.<ref> (بازرگان، انقلاب ایران، ۱۱۵ ـ ۱۱۶؛ بازرگان، دکتر علی شریعتی، ۲۴ ـ ۲۵).</ref>
| |
| | |
| مخالفت با اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی و طرح انحلال آن مجلس از سوی دولت موقت سبب شد حمایت امامخمینی از دولت موقت کمرنگتر شود؛ چنانکه ایشان در نیمه دوم نخستوزیری بازرگان از عملکرد کمیتهها و دادگاههای انقلاب بهشدت دفاع کرد و دولت موقت را به اعمال غیر انقلابی متهم کرد و دیدگاههای دولت بازرگان را متأثر از تحصیلکردهها و روشنفکران غربی دانست که با روح انقلاب سنخیت چندانی ندارد. {{ببینید|کمیته انقلاب اسلامی | دادگاههای انقلاب اسلامی}} امامخمینی ماهها پس از سقوط دولت موقت با اشاره به اینکه در تعیین دولت به این اختلاف سلیقهها توجه نشد، اعلام کرد باید از همان آغاز دولتی جوانتر و انقلابیتر که بتواند کشور را در آن شرایط اداره کند، انتخاب میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۷/۱۳.</ref>
| |
| | |
| ۴. '''اختلاف با نهادهای انقلابی''': مهمترین نهادهای انقلابی [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]]، کمیتههای انقلاب اسلامی، دادگاههای انقلاب و [[جهاد سازندگی]] بودند. [[مهدی بازرگان|بازرگان]] و دولت او وجود کمیتهها و دادگاههای انقلاب را نشانه هرج و مرج و بیقانونی و زمینهساز سوء استفادههای شخصی و گروهی میدانست<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۹۲).</ref> و با محاکمه و اعدام مقامات منسوب به [[حکومت پهلوی]] مخالف بود.<ref>یوسفی اشکوری، در تکاپوی آزادی، ۲۲۴/۲ ـ ۲۲۵).</ref> بازرگان تلاش میکرد این نهادها را منحل کند و وقتی که موفق به انحلال آنها نشد، در پیام تلویزیونی خود در ۱۳۵۸/۴/۲۸ اعلام کرد کمیتهها و دادگاههای انقلاب سبب سردرگمی کشورند و کار دولت را به بنبست کشاندهاند و چارهای جز استعفا برای او باقی نگذاشتهاند.<ref> (صدیقی، انقلاب اسلامی از نگاه دیگران، ۱۴۳ ـ ۱۴۵؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۹۲ ـ ۹۳).</ref>
| |
| | |
| انتقادهای دولت به عملکرد دادگاه انقلاب موجب شد امامخمینی در ۱۳۵۷/۱۲/۲۵ در حکمی خطاب به دادگاههای انقلاب، توقف همه محاکمهها را تا تصویب آئیننامه جدید از سوی شورای انقلاب اعلام کند و نظارت شورای انقلاب و دولت موقت بر این محاکمات را خواستار شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۷۹/۶؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۰۲.</ref> بازرگان نهادهای انقلاب را ابزاری در دست روحانیان انقلابی میدانست و سعی در تضعیف آنها داشت؛ در حالیکه [[امامخمینی]] از آنها حمایت میکرد و گاهی به برخی از آنها ازجمله کمیتهها که تندرویهایی داشتند، تذکر میداد. حمایت ایشان از نهادهای انقلابی موجب پیشرفت روزافزون آنها و تزلزل و تضعیف هرچه بیشتر دولت موقت شد. {{ببینید|کمیتههای انقلاب اسلامی | دادگاههای انقلاب اسلامی | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی}}
| |
| | |
| ۵. '''ناهماهنگی با شورای انقلاب''': شورای انقلاب و دولت موقت نیز با یکدیگر اختلاف داشتند و هر کدام دیگری را مانع اجرای برنامههای خود میدانست.<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۸۷).</ref> اختلافهای شورای انقلاب و دولت باعث شد تا در بهار ۱۳۵۸ داوری به نزد امامخمینی ببرند.<ref> (رضوی، هاشمی و انقلاب، ۲۲۴).</ref> در جلسهای ششساعته که در [[قم]] برگزار شد، علاوه بر چگونگی برگزاری انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و مسائل مهم مملکت<ref>کیهان، روزنامه، ۸، ۱۳۵۸/۳/۲</ref> اعضای دولت و بازرگان انتقادهای خود بر عملکرد شورای انقلاب را بیان کردند که متقابلاً شورا نیز بدان پاسخ گفت.<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۸۷ ـ ۸۸).</ref> دولت موقت بر راهبرد گامبهگام و درازمدت تکیه میکرد؛ در حالیکه شورای انقلاب و مردم اقدامهای فوری و انقلابی را ترجیح میدادند.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۲۹ و ۳۷۶).</ref> بالاگرفتن نارضایتیها و تداوم برخی ناهماهنگیها میان نهادهای انقلابی و اعضای دولت موقت (چنانکه چندین بار به بحث استعفای دولت منجر شد)، موجب شد جلسه مشترک میان شورای انقلاب و دولت در حضور امامخمینی، در ۱۳۵۸/۴/۹، تکرار شود. در این جلسه، بازرگان طرح ادغام نسبی دولت و شورای انقلاب را که پیش از آن در شورا بحث شده بود، به منظور آسانشدن همکاری و مشارکت در مسئولیتها و سرعتبخشیدن به مصوبهها پیشنهاد کرد. بر این اساس پنج تن از روحانیان شورای انقلاب وارد دولت شدند و پنج تن از اعضای دولت نیز به شورای انقلاب راه یافتند.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۳ ـ ۳۳۴؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۸۸ ـ ۹۰).</ref> از آنجا که روحانیان تمایلی به پذیرش وزارت نداشتند، مسئولیت سرپرستی یا معاونت وزیر را البته با حق رأی و حق شرکت در جلسات دولت پذیرفتند.<ref> (بازرگان، مهدی، شورای انقلاب، ۳۷).</ref> {{ببینید|شورای انقلاب اسلامی}}
| |
| | |
| ۶. '''اختلاف در سیاست خارجی''': دولت موقت در سیاست خارجی به حفظ روابط سیاسی و اقتصادی با [[امریکا]]، بر اساس رعایت اصول احترام متقابل و مداخلهنکردن در امور داخلی یکدیگر معتقد بود؛<ref> (بازرگان، مهدی، شورای انقلاب، ۴۲ ـ ۴۳).</ref> در حالیکه انقلابیان عملکرد دولت در برابر امریکا را محافظهکارانه و به آن انتقادهای بسیاری داشتند.<ref> (هاشمی رفسنجانی، حقیقتها، ۵۳).</ref> درست در زمانی که [[امامخمینی|رهبر انقلاب اسلامی]] امریکا را دشمن شماره یک<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۵۵/۵ ـ ۳۵۶ و ۴۳۹.</ref> و شیطان بزرگ<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶۲/۸ ـ ۱۶۳.</ref> خوانده بود، {{ببینید|امریکا}} بازرگان رابطه با امریکا را بد و طردشده نمیدانست و مشتاق بود روابط را با امریکا تقویت کند.<ref> (حبیبی، آثار تسخیرلانه جاسوسی از دیدگاه حضرت امام و مقام معظم رهبری، ۶۳ ـ ۶۴).</ref> وی در سیاست خارجی به تنشزدایی و سیاست موازنه منفی اعتقاد داشت و نزدیکی به غرب را میپسندید و با کمونیسم و نفوذ روس و شرقیها سخت مخالف بود.<ref> (مهدوی کنی، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، ۲۰۸؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۱۸۴ ـ ۱۸۶).</ref>
| |
| | |
| ۷. '''تسخیر سفارت امریکا''': اقامت [[محمدرضا پهلوی]] در امریکا و دیدار [[مهدی بازرگان|بازرگان]] و [[ابراهیم یزدی|یزدی]] با برژینسکی در الجزایر سبب [[تسخیر لانه جاسوسی امریکا|تصرف سفارت امریکا]] به دست گروهی از دانشجویان دانشگاههای تهران شد.<ref> (اسماعیلی، اسماعیلی، دولت موقت، ۲۳۲).</ref> امامخمینی از تصرف سفارت امریکا حمایت کرد و آنجا را لانه جاسوسی خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۹۱/۱۰ ـ ۴۹۳.</ref> {{ببینید|تسخیر لانه جاسوسی امریکا}} این جدیترین مسئلهای بود که در تاریخ دولت موقت اتفاق افتاد و بازرگان و انقلابیان را بهصراحت در برابر یکدیگر قرار داد. تصرف سفارت امریکا در تهران باعث شد اعتبار دولت موقت و حامیانش نزد افکار عمومی بهشدت و بیش از پیش آسیب ببیند.<ref> (اسماعیلی، اسماعیلی، دولت موقت، ۲۳۲).</ref> دولت موقت تنها یک روز پس از این رویداد بدون مشورت با امامخمینی استعفا کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۰۰/۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۷۳.</ref> برخی آن را مرتبط با تسخیر سفارت دانستند؛ ولی اعضای دولت آن را نادرست خواندند.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۷۳ ـ ۳۷۴؛ کیهان، روزنامه، ۲، ۱۳۵۸/۱۱/۱۵.</ref>
| |
| | |
| علل و عوامل دیگری همچون ترکیب ناهمگون، نبود هماهنگی، نبود انسجام و وجود اختلاف نظر در میان اعضای دولت موقت و اختلاف در مسئله [[صدور انقلاب]] در سقوط دولت بازرگان تأثیر داشت.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۷۳ ـ ۳۷۴؛ کیهان، روزنامه، ۲، ۱۳۵۸/۱۱/۱۵؛ رحمانی، مصاحبه، ۱۳۹؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۲۳۷ ـ ۲۳۸).</ref> استعفای دولت موقت با استقبال افکار عمومی روبهرو شد و این به معنای ازدستدادن پایگاه مردمی و از پیامدهای عدم همگامی با فضای در حال گسترش انقلابی بود و میتوان گفت که دولت بازرگان، دولت دوران انقلاب نبود و سرانجام در یک فرایند، مغلوب جریان انقلابیگری شد و از صحنه خارج گردید.<ref> (راعی گلوجه، شاهکار دولت موقت، ۳۹ ـ ۴۳).</ref>
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
|
| |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع}} | | {{منابع|۲}} |
| * قرآن کریم. | | * قرآن کریم. |
| * آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶ش.
| | * اسماعیلی، خیرالله، دولت موقت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش. |
| * اداره کل قوانین مجلس، مجموعه قوانین اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ۱۳۵۹/۳/۷ تا خرداد ۱۳۶۳، ۱۳۶۳ش.
| | * اطلاعات، روزنامه، ۱۱/۱/۱۳۵۸ش. |
| * اسماعیلی، خیرالله، دولت موقت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | | * امامخمینی، سیدروحالله، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش. |
| * اطلاعات، روزنامه، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۳۵۷/۱۱/۱۹. | | * امامخمینی، سیدروحالله، دیوان امام (سرودههای حضرت امامخمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش. |
| * اطلاعات، روزنامه، ۱۳۵۸/۵/۱. | | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. |
| * اطلاعات، روزنامه، ۱۳۵۸/۶/۱ش. | | * امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | | * امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا. |
| * ایروانی، محمدجواد، نهادگرایی و جهاد سازندگی، تهران، اداره کل روابط عمومی وزارت جهاد سازندگی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | | * امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش. |
| * بازرگان، عبدالعلی، مقدمه کتاب مشکلات و مسائل نخستین سال انقلاب، تألیف مهدی بازرگان، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۱ش. | |
| * بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، نویسنده، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش. | | * بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، نویسنده، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش. |
| * بازرگان، مهدی، خاطرات بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، تدوین غلامرضا نجاتی، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | | * بهجت، علی، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع گروهها و سازمانها، بینا، بیتا. |
| * بازرگان، مهدی، دکتر علی شریعتی از دیدگاه شخصیتها، به کوشش جعفر سعیدی (پژوم)، تهران، سایه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | | * حکیمی، محمدرضا، تفسیرآفتاب نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امامخمینی(ره)، تهران، دفترنشرفرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۵۷ش. |
| * بازرگان، مهدی، شورای انقلاب و دولت موقت (سیمای دولت موقت از ولادت تا رحلت) و نامه سرگشاده مهندس بازرگان به امام، تهران، نهضت آزادی ایران، چاپ سوم، ۱۳۶۲ش. | | * روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش. |
| * برزین، سعید، زندگینامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، تهران، مرکز، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
| | * روزنامه رسمی، ۱۴/۵/۱۳۵۹ش. |
| * بهشتیپور، مهدی، مطبوعات ایران، در دوره پهلوی (بخش سوم)، مجله رسانه، شماره ۱۶، ۱۳۷۲ش. | | * سمیعی، احمد، طلوع و غروب دولت موقت، تهران، شباویز، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. |
| * بهنود، مسعود، ۲۷۵ روزِ بازرگان، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
| |
| * پیغام امروز، روزنامه، ۱۳۵۸/۳/۱۳ش.
| |
| * پیمان، حبیبالله، مصاحبه، چاپشده در سقوط دولت بازرگان، تدوین غلامعلی صفاریان و فرامرز معتمد دزفولی، تهران، قلم، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
| |
| * تبریزی، قاسم، ترور شهید قرنی، مظلومیت و حقانیت او را نشان داد، مجله شاهد ایران، شماره ۸۲، ۱۳۹۱ش.
| |
| * ثقفی، مراد، انقلاب، جنگ و گردش نخبگان در جامعه، مجله گفتگو، شماره ۲۳، ۱۳۷۸ش.
| |
| * همو، مصاحبه، چاپشده در سقوط دولت بازرگان، تدوین غلامعلی صفاریان و فرامرز معتمد دزفولی، تهران، قلم، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
| |
| * حبیبی، حمید، آثار تسخیرلانه جاسوسی از دیدگاه حضرت امام و مقام معظم رهبری، مجله حصون، شماره ۳۲، ۱۳۹۰ش. | |
| * حداد عادل، غلامعلی، امامخمینی نه مثل دیگران، مجله کتاب نقد، شماره ۱۳، ۱۳۷۸ش.
| |
| * راعی گلوجه، سجاد، شاهکار دولت موقت، مجله زمانه، شماره ۲۶، ۱۳۸۳ش.
| |
| * رحمانی، تقی، مصاحبه، چاپشده در سقوط دولت بازرگان، تدوین غلامعلی صفاریان و فرامرز معتمد دزفولی، تهران، قلم، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
| |
| * رحیمی روشن، حسن، سیاست امنیتی ایران در دهه نخست انقلاب اسلامی با تأکید بر حوزه دفاعی، مجله مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۱۶، ۱۳۸۸ش.
| |
| * رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، تهران، همشهری، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
| |
| * روبین، باری، جنگ قدرتها در ایران، ترجمه محمود مشرفی، تهران، آشتیانی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
| |
| * سحابی، عزتالله، مصاحبه، چاپشده در سقوط دولت بازرگان، تدوین غلامعلی صفاریان و فرامرز معتمد دزفولی، تهران، قلم، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
| |
| * صدیقی، وحیدالزمان، انقلاب اسلامی از نگاه دیگران، ترجمه سیدمجتبی رویینتن، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
| |
| * صفاریان، غلامعلی و فرامرز معتمد دزفولی، سقوط دولت بازرگان، تهران، قصیدهسرا، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
| |
| * طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | | * طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. |
| * فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | | * علیبابایی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی آرش، تهران، آشیان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش. |
| * قرهباغی، عباس، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبدعباس قرهباغی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۶۴ش. | | * عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران، کتاب سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش. |
| * کرباسچی، غلامرضا، هفتهزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | | * فوزی، ولیالله، حماسههای اسلامی ملت به رهبری امامخمینی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، قم، دارالفکر، بیتا. |
| * کلهر، مهدی، یادداشت، روزنامه ایران، ۱/۵/۱۳۹۲ش.
| | * کیهان، روزنامه، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷. |
| * کیهان، روزنامه، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۱۳۵۷/۱۱/۲۱. | | * کیهان، روزنامه، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷. |
| * کیهان، روزنامه، ۱۳۵۸/۸/۱۵. | | * کیهان، روزنامه، ۷، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲ و ۱۴/۱/۱۳۵۸ش. |
| * کیهان، روزنامه، ۱۳۵۸/۳/۲ش. | |
| * گروه پژوهشهای انتشارات قلم، با پیشگامان آزادی، زندگینامه، افکار، اندیشهها و مبارزات مهندس مهدی بازرگان، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
| |
| * مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
| |
| * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. |
| * مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، مجموعه سخنرانیهای امامخمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش. | | * نوازنی، بهرام، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. |
| * مهدوی کنی، محمدرضا، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجهسروی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
| |
| * ناطق نوری، علیاکبر، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
| |
| * نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت آزادی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
| |
| * هاشمی رفسنجانی، اکبر، حقیقتها و مصلحتها، به کوشش مسعود سفیری، تهران، نی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
| |
| * همو، کارنامه و خاطرات، سالهای ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
| |
| * یزدی، ابراهیم، گفتگو، روزنامه شرق، ۱۳۹۶/۳/۹ش.
| |
| * یوسفی اشکوری، حسن، در تکاپوی آزادی، تهران، انتشارات قلم، ۱۳۷۶ش.
| |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |
|
| |
|
| ==پیوند به بیرون== | | ==پیوند به بیرون== |
| محمدصادق مزینانی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/440/ دولت موقت]، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۴۴۰–۴۵۵.
| | معصومه احمدی بینش، [https://books.khomeini.ir/books/10005/694/ روز جمهوری اسلامی]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۵، ص۶۹۴–۷۰۰. |
روز جمهوری اسلامی، روز اعلام رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران در پی همهپرسی، دوازدهم فروردین ۱۳۵۸.
مفهومشناسی
جمهوری در فرهنگ سیاسی به حکومتی گفته میشود که زمامدار آن با رأی مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب شود و توارث در آن دخالتی نداشته باشد و مدت زمامداری نیز محدود باشد.[۱] امامخمینی نیز واژه «جمهوری» را به همین معنا به کار بردهاست.[۲] جمهوریت به پذیرش حق مردم در انتخاب نوع نظام سیاسی اشاره دارد و قالب حکومت مورد نظر امامخمینی را تشکیل میدهد[۳] و جمهوری اسلامی مقید به آرای عمومی و حضور و نظارت دایمی مردم بر عملکرد کارگزاران نظام است.[۴] اسلامیت و تقید نظام به احکام اسلامی رکن دیگر دولت مورد نظر امامخمینی است.[۵] این قید، نظام سیاسی ایران را از دموکراسی غربی متمایز میسازد.[۶] امامخمینی اصطلاح جمهوری اسلامی را نخست در بیستم مهر ۱۳۵۷ در فرانسه، در وصف نظام دینی ـ سیاسی مطلوب خود به کار برد.[۷] (ببینید: جمهوری اسلامی)
مردم ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸، طی یک همهپرسی با رأی ۲/۹۸ درصد به تغییر نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.[۸] در پی اعلام نتیجه در دوازدهم فروردین، امامخمینی این روز را عید ملی و مذهبی خواند[۹] و شورای انقلاب در ۸/۴/۱۳۵۹ آن را روز جمهوری اسلامی نام نهاد و تعطیل رسمی اعلام شد.[۱۰]
امامخمینی از سالها پیش در اندیشه برپایی نظام اسلامی بود و برای رسیدن به این هدف مرحله به مرحله پیش رفت. ایشان نظریه ولایت فقیه را نخست در کتاب کشف اسرار در سال ۱۳۲۳ مطرح کرد.[۱۱] سپس در کتاب الاجتهاد و التقلید به استدلال بر شئون فقیه ازجمله ولایت پرداخت[۱۲] و پس از آن در سال ۱۳۴۸ آن را بهتفصیل در درس خارج بیع در نجف اشرف بررسی کرد[۱۳] که به صورت مستقل با عنوان حکومت اسلامی به فارسی منتشر شد؛ (ببینید: ولایت فقیه(۲)) چنانکه به قلم خود ایشان در کتاب البیع نیز منتشر شدهاست.[۱۴] بر مبنای این نظریه فقهای باتقوا و آشنا به زمان به نیابت از ائمه معصوم(ع) در عصر غیبت اداره امور سیاسی و اجتماعی مردم را بر عهده دارند.[۱۵] (ببینید: ولایت فقیه(۱)) امامخمینی از نخستین کسانی بود که هدف از مبارزه را سرنگونی سلطنت پهلوی و رژیم شاهنشاهی و برپایی جمهوری اسلامی مبنی بر ضوابط اسلام و آرای ملت اعلام کرد[۱۶] و طرح تشکیل نظام اسلامی را در اندیشهها زنده کرد.[۱۷] شعار جمهوری اسلامی از خواستههای اصلی مردم در تظاهرات و راهپیماییها بود.[۱۸]
تأکید امامخمینی بر همهپرسی
امامخمینی در روز بازگشت به ایران در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ در بهشت زهرا(س) در جمع گسترده مردم که از سراسر کشور گرد آمده بودند، از نامشروعبودن رژیم سلطنتی سخن گفت[۱۹] و در چهاردهم بهمن درباره توطئه ملینماها در نگهداری نظام شاهنشاهی هشدار داد و از برپایی نظام ملی ـ اسلامی متکی به آرای مردم خبر داد.[۲۰] ایشان در پانزدهم بهمن با استفاده از حق شرعی و قانونی خود، مهدی بازرگان را مأمور کرد دولت موقت تشکیل دهد. مأموریت این دولت ازجمله برگزاری همهپرسی و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی بود.[۲۱] اعضای دولت موقت به دلیل مقبولیت امامخمینی و دشواریهای برگزاری همهپرسی خواستار اعلان جمهوری اسلامی بدون مراجعه به آرای عمومی بودند؛ اما ایشان در برابر آنان ایستاد[۲۲] و بر برگزاری انتخابات عمومی پای فشرد و افزود در صورت برگزارنشدن همهپرسی، در آینده خواهند گفت روحانیون با سوء استفاده از احساسات عمومی، نظام سیاسی دلخواه خود را بر مردم تحمیل کردند؛ بنابراین باید تعداد موافق و مخالف روشن شود.[۲۳]
امامخمینی در نهم اسفند ۱۳۵۷ ضمن پیام چهاردهمادهای درباره همهپرسی آینده وعده داد خیلی زود درباره شکل حکومت، همهپرسی برگزار خواهد شد و تصریح کرد آنچه مردم با فریاد از آن پشتیبانی کرده «جمهوری اسلامی» است؛ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. ایشان از مردم خواست به جمهوری اسلامی رأی دهند.[۲۴] ایشان تأکید کرد مخالفان جمهوری اسلامی نیز آزادند اظهار نظر کنند و علمای شهرها و روستاها مکلفاند از آزادی مخالفان حمایت کنند و مراقب باشند هر کس رأی خود را در صندوق بیندازد.[۲۵] دولت موقت نیز در هفدهم اسفند روز دهم فروردین ۱۳۵۸ را برای همهپرسیِ شیوه نظام سیاسی کشور تعیین کرد. امامخمینی اصرار داشت همهپرسی هرچه زودتر برگزار شود و در پاسخ به دشواریهای این کار، دستاندرکاران همهپرسی را به همراهی مردم و مهمنبودن تحریکات ضد انقلاب امیدوار ساخت.[۲۶]
احزاب سیاسی و جرائد از فضای باز سیاسی استفاده کرده، دیدگاههای خود را در معرض دید و قضاوت مردم قرار دادند.[۲۷] برخی گروهها در برابر جمهوری اسلامی از جمهوری دموکراتیک یا جمهوری دموکراتیک اسلامی و جمهوری خلق سخن گفتند. گروهی به دنبال حذف کلمه «اسلامی» از «جمهوری اسلامی» و خواستار جمهوری دموکراتیک به شکل غربی بودند.[۲۸] نخستوزیر دولت موقت، بازرگان، هواخواه جمهوری دموکراتیک اسلامی بود[۲۹] که امامخمینی آن را خلافِ خواست مردم دانست و یادآور شد آنچه مردم از آن پشتیبانی کردهاند، همان جمهوری اسلامی است.[۳۰] برخی از گروههای مخالف با نظام ازجمله حزب جمهوریخواه،[۳۱] جبهه دموکراتیک ملی و سازمان چریکهای فدایی خلق همهپرسی را تحریم و فضای رأیگیری را غیر دموکراتیک دانستند.[۳۲] عزالدین حسینی از روحانیان و از رهبران احزاب سیاسی مهاباد در آستانه همهپرسی با جمهوری اسلامی مخالفت کرد.[۳۳]
امامخمینی در چهارم فروردین ۱۳۵۸ از مردم خواست در همهپرسی شرکت کنند و سهلانگاری در آن را پایمالشدن خون شهدا خواند و حضور زنان را نیز تعیینکننده دانست.[۳۴] ایشان از علما و روحانیان[۳۵] و مسئولان خواست با تبلیغات مناسب مردم را به شرکت در همهپرسی تشویق و همگان در آن شرکت کنند.[۳۶] مرتضی مطهری در شرح سخنان امامخمینی، جمهوری اسلامی را جامع آزادی و عدالت شمرد و افزودن واژه دموکراتیک به آن را حشو و زاید خواند.[۳۷] عموم علمای شهرستانها و احزاب و سازمانهای ملی و مردمی ایران از برگزاری همهپرسی جانبداری کردند.[۳۸] برخی از علما در بیانیههای خود تأکید کردند در جمهوری اسلامی حقوق تمامی افراد محفوظ و مردم بر سرنوشت خود حاکماند و نظام اسلامی بر شاهراه عدالت راه خواهد پیمود و مردم در آزادی کامل به سر خواهند برد.[۳۹] بسیاری از مراجع و علمای بزرگ مانند سیدشهابالدین مرعشی نجفی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری و نیز سیدمحمود طالقانی مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به جمهوری اسلامی تشویق کردند.[۴۰]
برگزاری همهپرسی
وزارت کشور در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ همهپرسی را در سراسر ایران برگزار کرد. برگه رأی، دو قسمتی و شامل نیمه «آری» ـ به رنگ سبز ـ و نیمه «نه» ـ به رنگ قرمز ـ بود و روی آن این عبارات به ترتیب درج شده بود: «بسمه تعالی دولت موقّت انقلاب اسلامی، وزارت کشور، تعرفه انتخابات رفراندم، تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت». رأیدهندگان بایستی رأی مورد نظر خود را از برگه جدا کرده و در صندوق رأی میانداختند و میتوانستند قسمت دیگر را همراه با خود ببرند.[۴۱] امامخمینی به گروههایی که به نوشته آری یا نه روی برگه رأی معترض بودند، پاسخ داد رفراندم به معنای آری و نه است؛ ولی آنان میتوانند به جای رأی نه، از حکومت دلخواه خود چون سلطنت و یا جمهوری دموکراتیک نام ببرند.[۴۲]
رأیگیری از ساعت هشت صبح روز جمعه دهم فروردین شروع شد.[۴۳] وزارت کشور از حقوقدانان بینالمللی خواست بر اجرای همهپرسی نظارت کنند.[۴۴] امامخمینی در ساعت ده صبح در حوزه سی خیابان چهارمردان قم رأی آری خود را به صندوق انداخت.[۴۵] شرکت گسترده مردم موجب شد رأیگیری تا روز شنبه یازدهم فروردین ادامه پیدا کند. افزون بر مدارس و مساجد و روستاها در بیمارستانها و مراکز نظامی و پادگانها حوزههای رأیگیری دایر بود.[۴۶] مردم بیتوجه به فضاسازی مخالفان از همه اقوام و فرقهها از ساعتها پیش برای شرکت در رأیگیری به صف ایستاده بودند. بیماران و پیرمردان نیز مشتاقتر از دیگران در صفها دیده میشدند.[۴۷] اقلیتهای دینی نیز با اطمینان به حفظ حقوق خود در حکومت آینده به جمهوری اسلامی رأی موافق دادند.[۴۸]
برخی گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی برای کاستن از شرکت و رأی مردم، مناطقی از کشور را ناامن کردند. ایجاد درگیری،[۴۹] به آتشکشیدن صندوقهای رأی،[۵۰] جلوگیری مسلحانه از شرکت مردم در همهپرسی،[۵۱] کشتن مردم[۵۲] از کارهای مخالفان بود. با همه تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد نگذاشتند انتخابات برگزار شود.[۵۳] گروههای مسلح برای ناامنکردن فضای انتخاباتی به خودروی هیئت حسن نیت و نمایندگان سیدمحمود طالقانی حمله کردندکه به آنان آسیبی نرسید.[۵۴] در سنندج نیز شش پزشک و سه پرستار را که برای مداوای مجروحان رفته بودند، به شهادت رساندند.[۵۵] (ببینید: کردستان)
به سبب استقبال مردم، رأیگیری تا آخر وقت روز یازدهم فروردین در تهران و شهرستانها تمدید شد.[۵۶] برابر اطلاعیه رسمی ستاد عملیات همهپرسی وزارت کشور، بیست میلیون و بیستویک هزار و دویستوهشتادوهشت نفر (۲۸۸/۰۲۱/۲۰ نفر) به جمهوری اسلامی رأی موافق (۲/۹۸ درصد آرا)، صدوچهل هزار و شصتوشش نفر (۰۶۶/۱۴۰ نفر) رأی مخالف دادند.[۵۷] ۴۱۳ نفر نیز به جمهوری خلق رأی داده بودند.[۵۸] سیدصادق طباطبایی مجری انتخابات، درباره تعداد واجدین شرایط برای شرکت در انتخابات، یادآور شدهاست تعداد دقیق آن مشخص نیست؛ تخمین این بود که ۹۴ درصد مردم در انتخابات شرکت کردهاند و این در حالی بود که در برخی از شهرها انتخابات انجام نشد و به برخی از نقاط هم برگه رأیگیری نرسید.[۵۹]
امامخمینی پس از پایان رأیگیری از فضای آزاد و شور و شوق مردم در شرکت در انتخابات سخن گفت[۶۰] و پیروزی ملت ایران در همهپرسی را وعده خداوند مبنی بر غلبه مستضعفان بر مستکبران خواند و مخالفان جمهوری اسلامی را بیخبر از خدا و ماجراجو دانست[۶۱] و در ادامه از رفتار ضد انسانی برخی گروهها مانند آتشزدن صندوقهای رأی و حمله مسلحانه به مردم نیز انتقاد کرد.[۶۲]
اعلام عید اسلامی و ملی
امامخمینی در پیامی به مناسبت رأی یکپارچه مردم به جمهوری اسلامی با ذکر آیه کریمه «وَ نُرِیدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً»،[۶۳] در آغاز آن، دوازدهم فروردین را روز پیروزی مستضعفان خواند و آن را به ملت ایران تبریک گفت و این روز را روز امامت امت و روز پیروزی و فتح و ظفر ملت نامید و افزود در این روز تاریخی، رژیم طاغوتی به زبالهدان تاریخ پیوست.[۶۴] ایشان به دنیا اعلام کرد مردم به عدالت رأی دادند و در سایه حکومت اسلامی باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان خواهد بارید.[۶۵] ایشان در ادامه پیام، صبحگاه دوازدهم فروردین را روز نخستین حکومت «الله» و از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی شمرد و از مردم خواست این روز را عید بگیرند و زنده نگهدارند.[۶۶] ایشان از مردم و دولت خواست در سایه این اقتدار ملی با قدرت پیش روند و عدالت اسلامی را به دنیا نشان دهند و از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کرده، کشور را از آثار رژیم طاغوتی پاکسازی و ادارات کشور را که غربی شکل گرفتهاند متحول کنند.[۶۷]
امامخمینی در سال ۱۳۵۹ نیز به مناسبت سالگرد اعلام جمهوری اسلامی، دوازدهم فروردین را روز رسمیت حکومت مستضعفان بر مستکبران در ایران یاد کرد و با اعلام اینکه ملت ایران این روز را عیدی اسلامی ـ ملی تلقی میکند، آن را روز غلبه جنود «اللَّه» بر جنود شیطان و روز فتح و نصر خدا و بندگان مؤمن به او دانست.[۶۸] ایشان در سالهای بعد نیز به مناسبت دوازدهم فروردین پیام داده و تذکراتی را به مقتضای زمان، به ملت، دولت، قوه قضاییه و قوای مسلح یادآوری کردهاست.[۶۹]
بعدها روشن شد امامخمینی چندین شعر زیبا در وصف جمهوری اسلامی سرودهاست؛ ازجمله: جمهوری اسلامی ما جاوید است/ دشمن ز حیات خویشتن نومید است. آن روز که عالم ز ستمگر خالی است/ ما را و همه ستمکشان را عید است.[۷۰] ایشان در سرودهای دیگر جمهوری اسلامی را روز عید حزبالله و شکست دشمن نامیدهاست.[۷۱]
بازتاب همهپرسی
رأی مردم به جمهوری اسلامی در میان دوست و دشمن بازتاب گستردهای داشت. دوستان جمهوری اسلامی ایران خرسند شدند و علما و اقشار گوناگون مردم ایران و مسلمانان و محرومان و رؤسای کشورهای جهان پیامهای تبریک فراوانی به امامخمینی و کارگزاران نظام فرستادند و استقرار جمهوری اسلامی را به امامخمینی و امت اسلامی تبریک گفتند.[۷۲] نخستوزیر مصر ضمن بهرسمیتشناختن نظام جدید ایران، بر همکاری دو کشور تأکید کرد.[۷۳] امامخمینی نیز ضمن تشکر در پاسخ برخی از آنان ازجمله رئیسجمهور عراق یادآور شد، دولتها باید با ملتها با مسالمت رفتار کنند و در خدمت آنان باشند تا آسایش همگان فراهم گردد.[۷۴] در پاسخ رئیسجمهور تونس نیز آرزو کرد جمهوری اسلامی ایران در همبستگی میان مسلمانان نقش مؤثری داشته باشد.[۷۵] ایشان در دیدار سفیر بنگلادش و در پاسخ تبریک رئیسجمهور این کشور یادآور شد امید دارد دولتها و ملت اسلام هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیکتر شوند[۷۶] و در پاسخ لئونید برژنف رهبر اتحاد جماهیر شوروی، سعادت و رستگاری ملل شوروی را خواستار شد و اظهار امیدواری کرد جمهوری اسلامی ایران در اتحاد ملل و آسایش انسانها نقش ارزندهای داشته باشد و در راه صلح و آرامش کوشا باشد.[۷۷] خبرگزاریهای بینالمللی از حضور گسترده مردم خبرهای مفصلی را مخابره کردند.[۷۸] دبیرکل انجمن دولتی و همبستگی فرانسه با مردم ایران این رأیگیری را پراهمیت خواند.[۷۹] گروه ناظر بر همهپرسی نیز که از فرانسه به منظور نظارت آمده بودند، همهپرسی ایران را دموکراتیک و پیروزی قدرت انقلابی ایران را کاملاً محرز دانستند.[۸۰] امریکا مأیوس از تغییر نظام، پس از انتخابات سفیر خود را از ایران فرا خواند.[۸۱] برخی از سران دیگر کشورها نیز نخستین سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی ایران را به امامخمینی و مردم ایران تبریک گفتند، رئیس کمیته دایمی کنگره ملی نمایندگان مردم جمهوری خلق چین،[۸۲] لئونید برژنف رهبر شوروی، رئیسجمهور خلق چین و کره شمالی،[۸۳] رؤسای کشورهای سوریه، لیبی، الجزائر، بنگلادش ازجمله این افراد بودند.[۸۴] این تبریکها در برخی سالهای بعد نیز ادامه داشت.[۸۵]
پانویس
- ↑ علیبابایی، فرهنگ سیاسی آرش، ۲۱۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴ و ۸/۵ ـ ۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۳۵۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.
- ↑ سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.
- ↑ روزنامه رسمی، ۱۴/۵/۱۳۵۹ش.
- ↑ امامخمینی، کشف اسرار، ۱۸۶ ـ ۱۸۹.
- ↑ ← امامخمینی، الاجتهاد و التقلید، ۵ ـ ۱۱۹.
- ↑ عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، ۴۸۳.
- ↑ امامخمینی، کتاب البیع، ۲/۶۱۷ ـ ۶۶۹.
- ↑ امامخمینی، کتاب البیع، ۲/۶۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۴۹.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۷۱۵.
- ↑ حکیمی، تفسیرآفتاب نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امامخمینی(ره)، ۴۵۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۵۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۵۴.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵ ـ ۲۶۶.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۵.
- ↑ کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۱ و ۲.
- ↑ اسماعیلی، دولت موقت، ۱۱۰؛ کیهان، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷، ۳ و ۸.
- ↑ بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.
- ↑ کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳ و ۸/۱/۱۳۵۸، ۸.
- ↑ کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۲.
- ↑ بهجت، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع گروهها و سازمانها، ۱۸۰؛ فوزی، حماسههای اسلامی ملت به رهبری امامخمینی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، ۴۵۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۳۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۱۱، ۴۳۳ و ۴۳۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۴/۲۱۸.
- ↑ کیهان، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷، ۷ ـ ۸.
- ↑ کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۲.
- ↑ کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۷، ۸ و ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.
- ↑ کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۳۵؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱/۱۳۶.
- ↑ کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳.
- ↑ کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۵.
- ↑ کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۶.
- ↑ کیهان، ۳.
- ↑ کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.
- ↑ کیهان، ۳، ۶ و ۹/۱/۱۳۵۸، ۳.
- ↑ کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۳.
- ↑ سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۷۹؛ اطلاعات، ۷.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۶۳ و ۸/۳۹۸.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۶۲.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.
- ↑ کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.
- ↑ سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۴.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۷ ـ ۴۵۸ و ۴۶۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲ و ۴۵۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۴۳، ۶۳ و ۸/۳۹۸.
- ↑ سوره قصص، آیه ۵)
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۱۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۵۰؛ ۱۶/۱۵۴ و ۱۷/۳۹۰.
- ↑ امامخمینی، دیوان امام، ۱۹۳ و ۱۹۵.
- ↑ امامخمینی، دیوان امام، ۱۹۷.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۲۲، ۳۲، ۱۲۱ و ۸/۲۵۲؛ کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۴، ۵ و ۷.
- ↑ کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۲۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۵۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۲۶۳.
- ↑ کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۸.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵ ـ ۲۲۷.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۹ ـ ۲۳۲.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۶ و ۱۶/۱۵۳.
منابع
پیوند به بیرون
معصومه احمدی بینش، روز جمهوری اسلامی، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۶۹۴–۷۰۰.