جلالالدین فارسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
[[رده:نمایندگان امامخمینی در سازمانها]] | [[رده:نمایندگان امامخمینی در سازمانها]] | ||
{{نمایندگان امامخمینی}} | {{نمایندگان امامخمینی}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالههای دارای شناسه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۴
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | جلالالدین فارسی |
زادروز | سال ۱۳۱۲ |
شهر تولد | مشهد |
کشور تولد | ایران |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | نویسنده مبارز، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی و ستاد انقلاب فرهنگی. |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
تالیفات | نهضتهای پیامبران، تکامل مبارزه ملی، حقوق بینالملل اسلامی، انقلاب تکاملی اسلام، درسهایی دربارهٔ مارکسیسم و … |
جلالالدین فارسی، نویسنده مبارز، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی و ستاد انقلاب فرهنگی.
جلالالدین فارسی افغانستانی در سال ۱۳۱۲ در مشهد متولد شد و پس از رسیدن به هجده سالگی با گرفتن شناسنامه ایرانی به تابعیت ایران در آمد. او دوره ابتدائی و دبیرستان را در مدرسه ابنیمین مشهد گذراند و از اعضای ثابت کانون نشر حقایق اسلامی مشهد بود و پس از آن به عضویت حزب ایران و جمعیت مردم ایران درآمد و در مبارزات نهضت ملی به خاطر علاقه به سیدابوالقاسم کاشانی و سیدمجتبی نواب صفوی از حامیان نهضت ملی بود و به عضویت مقاومت ملی - شاخه مشهد - درآمد و به سخنرانی در جلسات هستههای دانشآموزی و دانشجویی میپرداخت.
فارسی در سال ۱۳۳۹ مخفیانه به عراق سفر کرد تا با حرکتهای مشابه مقاومت ملی، در عراق و مصر آشنا شود و در فروردین ۱۳۴۰ به سوریه رفت و با نماینده جمال عبدالناصر ملاقات کرد.
او در سال ۱۳۴۱ به ایران برگشت که دستگیر و روانه زندان شد و دو ماه بعد آزاد شد. فارسی در ادامه با نهضت امامخمینی همراه شد و به بحثهای نظری درباره نهضت روی آورد و کتاب «ارتجاع» را منتشر کرد. او به زبان عربی و انگلیسی مسلط و سابقه تدریس در دانشسرای تعلیمات دینی را نیز داشت.
او در سال ۱۳۴۹ برای دیدن آموزش نظامی و تهیه اسلحه، پنهانی به استانبول ترکیه سفر کرد و در همان سال به نجف رفت و درسهای ولایت فقیه امامخمینی را با عنوان «حکومت اسلامی» منتشر کرد.
وی در سال ۱۳۵۳ در بغداد دستگیر و شکنجه شد و پس از چهار ماه و نیم حبس با تلاشهای امامموسی صدر آزاد و به سوریه رفت و در جریان جنگ داخلی لبنان به کمک به شیعیان لبنان پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی او به عضویت حزب جمهوری اسلامی را در آمد و در نخستین دوره انتخابات ریاستجمهوری نامزد شد و به خاطر ایرانیالاصل نبودن از دور رقابت خارج شد. فارسی در سال ۱۳۵۹ با حکم امامخمینی به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی منصوب شد و در دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از مردم تهران انتخاب شد. او در سال ۱۳۶۵ به همراه هفت نفر از اعضای مجلس خواستار پرسش از وزیر خارجه وقت برای ماجرای سفر مک فارلین به ایران، شدند که مورد توبیخ امامخمینی واقع شدند.
زندگینامه
جلالالدین فارسی در سال ۱۳۱۲ در مشهد متولد شد. پدرش محمدعلی، بازرگان بود[۱] که در پایان دوره قاجار به همراه همسر خود از شهر هرات افغانستان به ایران مهاجرت کرد و در مشهد ساکن شد و جلالالدین پس از رسیدن به هجدهسالگی با گرفتن شناسنامه ایرانی به تابعیت ایران درآمد.[۲] او تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه ابنیمین مشهد گذراند و در دوره دبیرستان، با علی شریعتی نویسنده معروف و کاظم سامی، وزیر بهداری دولت موقت، همدوره بود.[۳] جلالالدین فارسی که از شاگردان محمدتقی شریعتی، مؤسس کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد بود، از اعضای ثابت این کانون شد و پس از آن به عضویت حزب ایران و جمعیت مردم ایران درآمد.[۴]
با اوجگیری مبارزات نهضت ملی ایران در سال ۱۳۲۹ و دوره دوساله حکومت محمد مصدق، فارسی به سبب علاقهای که به سیدابوالقاسم کاشانی و سیدمجتبی نواب صفوی داشت، در صف حامیان نهضت ملی در مشهد وارد شد[۵]؛ همچنین به عضویت نهضت مقاومت ملی شاخه مشهد درآمد و ازجمله فعالیتهای او در این تشکیلات، سخنرانی در جلسات هستههای دانشآموزی و دانشجویی وابسته به نهضت با مدیریت علی شریعتی در سال ۱۳۳۴ بود[۶] و پس از بازداشت اعضای آن در سال ۱۳۳۶ به ساماندهی آن پرداخت.[۷]
فارسی در سال ۱۳۳۹ با هدف ارتباط نهضت مقاومت ملی ایران با حرکتهای مشابه در عراق و مصر و آشنایی با تحولات عراق و همچنین تأثیرات کودتای جمال عبدالناصر در مصر، به صورت پنهانی رهسپار عراق شد و از طریق نمایندگان بسیج مردمی عراق به بغداد رفت و با اعضای حزب دموکرات کردستان دیدار کرد.[۸] وی در فروردین ۱۳۴۰ به سوریه و از آنجا به بیروت رفت و سپس به دمشق بازگشت و با نماینده جمال عبدالناصر دیدار کرد و وی را در جریان نهضت مقاومت ملی ایران و مخالفت گسترده مردمی با رژیم پهلوی گذاشت. به دنبال این ارتباط دو سال بعد، با سفر صادق قطبزاده به مصر، جمال عبدالناصر متعهد شد به مقاومت ملی ایران برای مبارزه مسلحانه کمک کند.[۹] فارسی در پایان خرداد ۱۳۴۱ به ایران بازگشت و به محض ورود به کشور بازداشت و به زندان قزلقلعه منتقل شد؛ اما در شهریور همان سال آزاد شد.[۱۰] در این زمان سران نهضت آزادی نیز به دلیل تلاش برای برگزاری مراسم سالگرد ۳۰ تیر ۱۳۳۱ به دست نیروهای رژیم بازداشت و به همان زندان منتقل شده بودند. فارسی در زندان با سران نهضت آزادی آشنا گشت و پس از تحمل یک سالونیم حبس آزاد شد.[۱۱] وی پس از بازداشت رهبران نهضت آزادی، رابط شورای مرکزی این نهاد با دیگر مبارزان شد و حضوری فعال در کمیته اجرایی نهضت داشت.[۱۲]
فارسی همزمان با آغاز نهضت امامخمینی با آن همراه شد و پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و بازداشت امامخمینی، به بحثهای نظری کلی دربارهٔ نهضت روی آورد و در این راستا، ازجمله رساله «ارتجاع» را نگاشت و منتشر کرد. وی میگوید نشر این رساله با هماهنگی امامخمینی بود؛ زیرا اهانت محمدرضا پهلوی به علما و مرتجعخواندن آنان، واکنش شدید امامخمینی[۱۳] را در پیداشت. وی در این اثر رضا و محمدرضا پهلوی را تحمیلشده از سوی عوامل خارجی برشمرده و در مقابل آن، حرکت علما را مایه پیشرفت دانسته است.[۱۴] وی به زبان انگلیسی و عربی مسلط بود و سابقه تدریس در دانشسرای تعلیمات دینی را نیز داشت[۱۵] و در تهیه جزوههای اعتقادی و سخنرانی در جلسات بسیار فعال بود[۱۶]؛ چنانکه در نخستین سالگرد قیام ۱۵ خرداد که همزمان با ماه محرم بود، توانست با انتشار و پخش پیامهای تبلیغاتی به کمک گروه نهضت آزادی در مسجدها و تکیهها، مردم را برای حضور در تظاهرات و کاروان عزاداری تشویق کند.[۱۷] وی همچنین در دهه چهل همزمان با تدریس در دبیرستانهای کمال و قدس تهران و همراهی با محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، مسئولیت کمیته فرهنگیان نهضت آزادی را عهدهدار شد[۱۸] و با شرکت در امور تبلیغاتی و عقیدتی نهضت آزادی، برای اعضای آن جلسات آموزشی برگزار کرد؛ اما اختلافنظر او با مرامنامه نهضت آزادی، موجب اعتراض اعضای آن شد و همین امر باعث شد تا این جلسات را به شکل مستقل ادامه دهد.[۱۹] وی در همین حال جذب هیئتهای مؤتلفه نیز شده بود.[۲۰]
فارسی در سال ۱۳۴۵ با استخراج و تنظیم مطالب اعلامیههای امامخمینی و تصویب آن در شورایی سهنفره، شامل وی، محمدجواد باهنر و محمدعلی رجایی، آن را با نام «منشور نهضت اسلامی»، منتشر میکرد.[۲۱] او چندین سخنرانی در دانشگاه شیراز انجام داد و در زمستان ۱۳۴۷ سخنرانی او در کانون هدایت جوانان دانشگاه، به تعطیلی این کانون منجر شد.[۲۲] وی در مرداد ۱۳۴۹ برای دیدن آموزش نظامی و تهیه سلاح، پنهانی به استانبول ترکیه رفت و سپس با کمک جنبش «الفتح» راهی بیروت شد و در آنجا با محمدجواد مغنیه، امامموسیصدر و گروهی دیگر از روحانیان مبارز لبنان آشنا شد[۲۳] و با جنبش امل، مجلس عالی شیعیان به ریاست امامموسی صدر و سازمان الفتح به ریاست یاسر عرفات ارتباط برقرار کرد؛ ولی اختلافات او با صدر و مصطفی چمران، موجب نزدیکی بیشتر او به سازمان الفتح گردید.[۲۴]
فارسی در شهریور سال ۱۳۴۹ به نجف رفت و مطلع شد سیدمحمود دعایی به امامخمینی پیشنهاد کرده است او درسهای ولایت فقیه ایشان را به صورت کتاب درآورد و ایشان نیز با این امر موافقت کرده است. فارسی در پاییز ۱۳۴۹ این درسها را با عنوان حکومت اسلامی منتشر و به کشورهای مختلف فرستاد[۲۵] (ببینید: ولایت فقیه (کتاب)). وی در آن روزها به تدوین، نشر و پخش کتاب و نشریات مربوط به مبارزه نیز میپرداخت.[۲۶] وی پس از سخنرانی امامخمینی دربارهٔ جشنهای ۲۵۰۰ساله در سال ۱۳۵۰ سخنان ایشان را با عنوان «تضاد اسلام با شاهنشاهان و رژیم شاهنشاهی» تنظیم، چاپ و منتشر کرد و به دلیل همین فعالیتها در بهار ۱۳۵۱ و در حالیکه بستهای بزرگ از آن کتابها در خانهاش بود، به دست مأموران امنیتی لبنان بازداشت و به ترکیه فرستاده شد. او سپس به سوریه و عراق رفت و پس از شش ماه اقامت در عراق، دوباره رهسپار لبنان گردید.[۲۷] وی در پایان سال ۱۳۵۳ به بغداد سفر کرد و در نخستین روزهای سال ۱۳۵۴ به اتهام چاپ و نشر اعلامیه امامخمینی بازداشت و بازجویی و شکنجه شد[۲۸] و پس از گذراندن چهار ماه و نیم حبس، با تلاشهای امامموسی صدر از زندان آزاد شد.[۲۹] او پس از آزادی، به سوریه رفت؛ اما همزمان با جنگ داخلی لبنان که باعث واردشدن لطمههای شدیدی به شیعیان این کشور شد، برای پخشکردن کمکهای فرستادهشده به این کشور سفر کرد.[۳۰]
فارسی در آبان ۱۳۵۵ برای کمک به شیعیان جنگزده لبنانی، از امامخمینی درخواست کمک کرد.[۳۱] ایشان در پاسخ، توفیق و تأیید او را از خداوند خواستار شد و اظهار امیدواری کرد به اتمام خدماتی که آغاز کرده است، موفق شود؛ همچنین زحمات وی را ارزنده و شایسته قدردانی برشمرد و از رشدنکردن سران مسلمانان و خیانت برخی از آنان، ابراز تأسفکرده؛ ولی دربارهٔ درخواست کمک خاطرنشان کرد اگر در وضعیت عادی میبود ممکن بود به اندازه توان کمکی بکند؛ اما دست وکلای ایشان در آن شرایط از کمکهای مردمی کوتاه است و به اندازه این کار خطیر نیست.[۳۲] ایشان در آغاز سال ۱۳۵۶ بخشی از وجوه شرعی را برای انتشار و پخش رایگان کتابهای مذهبی، در اختیار فارسی قرار داد و در نامهای از وی خواست برای مبارزه با مکتبهای انحرافی، به نگارش کتاب و جزوه بپردازد.[۳۳] ایشان همچنین در آبان ۱۳۵۶ در پاسخ به پیام تسلیت فارسی برای درگذشت سیدمصطفی خمینی، ضمن تشکر از پیام تسلیت و زحمات وی در کمک به جنگزدگان لبنانی، اعلام آمادگی کرد تا اگر وی تأییدی بخواهد، چگونگی آن را اطلاع دهد تا انجام شود.[۳۴]
فارسی در بهار ۱۳۵۷ جزوه بیست صفحهای «تسلط بر قوه مجریه و استراتژی نهضت اسلامی» را در راستای تبیین مبانی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام حکومتی، تألیف و آن را در اروپا و آمریکا پخش کرد.[۳۵] وی با اطلاع از تصمیم امامخمینی برای هجرت از عراق، در نامهای به ایشان، سوریه را برای مقصد بعدی به ایشان پیشنهاد کرد.[۳۶] ایشان در پاسخ ضمن موافقت ضمنی با این پیشنهاد، انجام آن را به پس از مشورت و ارزیابی موضوع واگذار کرد.[۳۷] پس از حضور امامخمینی در پاریس، فارسی در آذر ۱۳۵۷ به دیدار ایشان رفت و نامه ابوجهاد و یاسر عرفات، رهبران گروه الفتح را که برای کمک به انقلاب ایران اعلام آمادگی کرده بودند، تقدیم ایشان کرد[۳۸] و امامخمینی در پاسخ نامه ابوجهاد در سوم دی ۱۳۵۷، فارسی را نماینده خود معرفی کرد[۳۹] (ببینید: یاسر عرفات).
در آستانه ورود امامخمینی به ایران در بهمن ۱۳۵۷ و احتمال شدتگرفتن مبارزه و بروز جنگ داخلی، با همکاری فارسی و گروه الفتح، تعداد زیادی مبارز مسلح وارد ایران شدند.[۴۰] در آن شرایط وی برای بار دوم به درخواست یاسر عرفات و برای رساندن پیام وی که میگفت با توجه به خطرات موجود، بهتر است امامخمینی با وساطت عرفات، از خاک کویت یا شوروی وارد ایران شود، راهی فرانسه شد که به علت مشکل گذرنامه، در فرودگاه پاریس بازداشت و به لبنان برگردانده شد.[۴۱] فارسی در ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ برای دیدار با معمر قذافی، رهبر لیبی، راهی طرابلس شد و در ۲۲ بهمن در حالیکه برای مذاکره با او آماده میشد، خبر پیروزی انقلاب را شنید.[۴۲] پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فارسی در ۲۸ بهمن ۱۳۵۷، به همراه یاسر عرفات و هیئت همراه به ایران بازگشت و یکسره به اقامتگاه امامخمینی در مدرسه علوی رفت.[۴۳]
با تشکیل حزب جمهوری اسلامی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷، وی به عضویت این حزب درآمد[۴۴] و پس از آن با شرکت در جلسات گروههای مسلح همسو، در تأسیس سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی همکاری کرد.[۴۵] وی همچنین در روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، با سخنرانی در شهرهای مختلف، به تبیین اصول انقلاب میپرداخت.[۴۶] او در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در تیر ۱۳۵۸، نماینده مردم خراسان شد[۴۷] و در این مجلس، منشی کمیسیون داخلی (کمیسیون اصول کلی و اهداف قانون اساسی) و عضو علیالبدل شورای هماهنگی کمیسیونها بود.[۴۸]
فارسی در نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در دی ۱۳۵۸، از طرف حزب جمهوری اسلامی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نامزد شد. با جدیشدن رقابت میان او و سیدابوالحسن بنیصدر، شایعه ایرانیالاصل نبودن وی، قوت گرفت.[۴۹] علی تهرانی، حاکم شرع خراسان، در ۲۵ دی ۱۳۵۸، نامهای سرگشاده به امامخمینی نوشت و به حزب جمهوری اسلامی و عملکرد وزارت کشور که فارسی را ایرانیالاصل معرفی کرده بود، اعتراض کرد.[۵۰] امامخمینی که در سال ۱۳۵۳ در نامه به فرزند خود سیداحمد خمینی در اشاره به وی با تعبیر «افغانی» از وی نام برده بود،[۵۱] در نامهای به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن تأیید شایستگی فارسی اعلام کرد او ایرانیالاصل نیست و نمیتواند رئیسجمهور باشد و بنا شده است انصراف دهد و جامعه مدرسین نیز این مطلب را اعلام کنند. ایشان همچنین در این نامه برای دفع شبهه احتمالی، بر امینبودن فرزند خود سیداحمد خمینی در نقل مطالب تأکید کرد.[۵۲] فارسی با وجود آنکه اصلیت خود را ایرانی و این مباحث را توطئه میدانست،[۵۳] پس از نظر امامخمینی، در ۲۶ دی ۱۳۵۸ از نامزدی ریاست جمهوری انصراف داد.[۵۴] امامخمینی در خرداد ۱۳۵۹ فارسی را یکی از اعضای ستاد انقلاب فرهنگی کرد[۵۵] و تا سال ۱۳۶۲ از اعضای این ستاد بود.[۵۶]
فارسی در دومین سالگرد پیروزی انقلاب، به منظور معرفی انقلاب اسلامی و مسائلی که دربارهٔ آن و دفاع مقدس مطرح بود، به عنوان سرپرست، به همراه هشت تن دیگر از اعضای نهادهای انقلابی به اتحاد جماهیر شوروی سفر کرد. او دستاورد و گزارش این سفر را به صورت کتابی با عنوان «جامعه هشتطبقه تولیدی» نوشت و منتشر کرد. وی در اردیبهشت ۱۳۶۳، در انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و نماینده مردم تهران شد و در کمیسیون سیاست خارجی و نیز کمیسیون تدوین آییننامه این دوره مجلس عضویت داشت.[۵۷]
در سال ۱۳۶۵ پس از سفر پنهانی مک فارلین، معاون وزیر خارجه آمریکا به ایران و تبلیغات صورتگرفته دربارهٔ این موضوع، فارسی به همراه هفت تن دیگر از نمایندگان مجلس در ۲۵/۸/۱۳۶۵ در نامهای به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، خواستار پرسش از علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه، دربارهٔ چگونگی این سفر و مذاکره پنهانی با آمریکا شدند[۵۸]؛ در حالیکه برخی از این نمایندگان از موضوع سفر مطلع بودند و پیامدهای این اقدام خود را میدانستند. امامخمینی در ۲۹/۸/۱۳۶۵ در سخنانی ضمن تأکید بر رسوایی آمریکا در این طرح، به توبیخ این گروه از نمایندگان پرداخت و اقدام آنان را در جهت ایجاد تفرقه میان سران کشور شمرد و با اظهار شگفتی از برخی از آنان که به نظر ایشان دارای سابقه مثبت در انقلاباند و پوچشمردن برخی دیگر از آنان، لحن نامه این نمایندگان را که به جای فریاد بر سر آمریکا، بر سر مسئولان فریاد میکشند، از لحن اسرائیل تندتر شمرد و بهشدت آنان را سرزنش و نکوهش کرد.[۵۹] پس از واکنش تند ایشان، نمایندگان یادشده، پرسش خود را پس گرفتند[۶۰] (ببینید: مک فارلین) و فارسی پس از پایان دوران نمایندگی از فعالیتهای سیاسی کم و بیش کنار کشید و به گردآوری خاطرات خود پرداخت.
فارسی افزون بر آثار یادشده، آثار دیگری نیز منتشر کرده است: نهضتهای پیامبران، تکامل مبارزه ملی، حقوق بینالملل اسلامی، ترجمه کتاب جهاد تحریر الوسیله امامخمینی، انقلاب تکاملی اسلام، درسهایی دربارهٔ مارکسیسم (۳ جلد)، ترجمه الغدیر (۵ جلد)، ترجمه شهداء الفضیله، استراتژی بینالمللی، پیامبری و انقلاب، پیامبری و جهاد، پیامبری و حکومت، فلسفه انقلاب اسلامی، ترجمه قرآن مجید، زوایای تاریک (مجموعه خاطرات)، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، تعالیشناسی (۳ جلد)، اسلام ناب و اسلام آمریکایی، انقلاب اسلامی و ساماندهی اجتماعی،[۶۱] سرگذشت راست حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س)، برای نوآموزان کمیته مبارزه با بیسوادی.[۶۲]
پانویس
- ↑ دبیرخانه، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی، ۵۴۲.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۵۱۸.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۱؛ دفتر مطالعات، بولتن نقد و بررسی کتب تاریخی، ۱.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۱؛ منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۵.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۱؛ جنتی، خاطرات، ۱۳۴.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۷–۱۸؛ دفتر مطالعات، بولتن نقد و بررسی کتب تاریخی، ۱.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۲۰–۲۱؛ ← منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۵.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۳.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۴.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۵؛ جنتی، خاطرات، ۱۳۴–۱۳۵؛ حدیدچی، خاطرات، ۱۳۶.
- ↑ منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۶؛ فارسی، زوایای تاریک، ۴۸.
- ↑ دانشمنفرد، خاطرات، ۳۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۴۶.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۰۲–۱۰۳.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۹؛ دبیرخانه، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی، ۵۴۲.
- ↑ دانشمنفرد، خاطرات، ۳۰–۳۱.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۰۵–۱۱۰.
- ↑ ←دفتر مطالعات، بولتن نقد و بررسی کتب تاریخی، ۱؛ منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۶.
- ↑ ←منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۶؛ فارسی، زوایای تاریک، ۷۴.
- ↑ ←منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۶.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۳۸–۱۴۰.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۸۱؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب، ۲/۱۸۱.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۲۱۶؛ جنتی، خاطرات، ۱۳۵؛ منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۶.
- ↑ دفتر مطالعات، بولتن نقد و بررسی کتب تاریخی، ۱.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۴۰–۱۴۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۱/۴۵۶.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۱/۴۹، ۴۵۶؛ ۱۲/۵۳، ۱۵۴ و ۲۱/۴۷، ۲۲۳.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۴۲–۱۴۳.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۱۴۴ و ۳۵۰.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۳۵۱؛ صدر، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲/۱۹۹.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۳۸۸ و ۳۹۱.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۳۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۹۷؛ فارسی، زوایای تاریک، ۱۴۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۵۸.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۲۳.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۱۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۸.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۱۵؛ ← منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۷۳.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۴۵–۴۴۶.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۴۷.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۴۷–۴۴۸.
- ↑ جنتی، خاطرات، ۱۳۵؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب، ۲/۱۸۱؛ حدیدچی، خاطرات، ۱۷۲.
- ↑ جنتی، خاطرات، ۱۳۵؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب، ۲/۱۸۱.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۵۰۳.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۴۶۹، ۴۷۷، ۴۸۷ و ۴۹۸.
- ↑ ←منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۶؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۵۳.
- ↑ معینفرد، سیر تدوین و تصویب قانون اساسی، ۱۱۵ و ۱۱۸.
- ↑ آقایی و بسطامی، مجلس شورای اسلامی، ۲۰۱؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۴.
- ↑ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۵.
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ۵۱۹–۵۲۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۶؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۳۱–۴۳۲.
- ↑ دبیرخانه، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی، ۵۳۱.
- ↑ ←منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۶؛ آقایی و بسطامی، مجلس شورای اسلامی، ۴۶، ۵۸ و ۶۱؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۷۳–۱۷۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، ۱۴–۱۵؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۱۷۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۵۹–۱۶۳.
- ↑ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۱۷۴.
- ↑ منتظری، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۶؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب، ۲/۱۸۱.
- ↑ دبیرخانه، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی، ۵۴۲.
منابع
- آقایی جیرهنده، عباس و رضا بسطامی، مجلس شورای اسلامی، دوره دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- اسماعیلی، خیرالله، حزب جمهوری اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- جنتی، علی، خاطرات علی جنتی، تدوین سعید فخرزاده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- حدیدچی (دباغ)، مرضیه، خاطرات مرضیه حدیدچی، به کوشش محسن کاظمی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- دانش منفرد، علی، خاطرات علی دانش منفرد، تدوین رضا بسطامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی، تهران، دانشپرور، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، بولتن نقد و بررسی کتب تاریخی، نقد کتاب زوایای تاریک (اثر جلال الدین فارسی)، ۱۳۸۵ش.
- صدر، امامموسی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، آن سفرکرده، آیتالله امامموسی صدر، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- فارسی، جلالالدین، زوایای تاریک، تهران، حدیث، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- معینفرد، محمدرضا، سیر تدوین و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- منتظری، محمد، یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجتالاسلام محمد منتظری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، به اهتمام عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سالهای ۱۳۵۷–۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- هاشمی، محسن و حبیبالله حمیدی، ماجرای مک فارلین، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
پیوند به بیرون
- پروینسادات قوامی، جلالالدین فارسی، دانشنامه امامخمینی، ج۷، ص۵۲۵–۵۳۰.