کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷۳۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''سیدمصطفی خمینی'''، فرزند ارشد [[امام‌خمینی]]، فقیه مبارز و [[تفسیر|مفسر قرآن]].
'''روز جمهوری اسلامی'''، روز اعلام رسمی [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی ایران]] در پی همه‌پرسی، دوازدهم فروردین ۱۳۵۸.
==زندگی‌نامه==
==مفهوم‌شناسی==
سیدمصطفی خمینی با نام مصطفوی در شناسنامه، فرزند بزرگ امام‌خمینی، چنان‌که امام‌خمینی نوشته‌است، در آذر ۱۳۰۹ش برابر ۱۲رجب ۱۳۴۹ق در قم به دنیا آمد؛ ولی تاریخ تولد وی در شناسنامه ۱۳۱۰ و تاریخ صدور آن ۱۳۱۳ ثبت شده‌است.<ref>روحانی، یادها و یادمان‌ها، ۴۴/۱.</ref> نام وی را سیدمحمد و لقبش را برای زنده نگه‌داشتن یاد پدربزرگ شهیدش، مصطفی و کنیه‌اش را سیدابوالحسن گذاشتند؛ ولی نام رسمی وی در شناسنامه سیدمصطفی است.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۲۹/۱.</ref> امام‌خمینی در سفر به [[حج]]، در نامه‌ای سراسر عاطفی که از بیروت به همسر خود، [[خدیجه ثقفی]] نگاشته، به دلتنگی خود درباره فرزندش سیدمصطفی نیز که در آن زمان سه‌ساله بود اشاره کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱.</ref> وی دیرتر از حد معمول زبان باز کرد، به طوری که تا چهارسالگی تنها چند کلمه را می‌توانست بگوید.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۲۹/۱.</ref> در شش‌سالگی او را به مکتبخانه‌ای که نزدیک خانه امام‌خمینی بود فرستادند و این کار در بهبودی حرف‌زدن وی اثرگذار بود.<ref>ثقفی، از چشم مادر.</ref>
جمهوری در فرهنگ سیاسی به حکومتی گفته می‌شود که زمامدار آن با رأی مستقیم یا غیر مستقیم [[مردم]] انتخاب شود و توارث در آن دخالتی نداشته باشد و مدت زمامداری نیز محدود باشد.<ref>علی‌بابایی، فرهنگ سیاسی آرش، ۲۱۲.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز واژه «جمهوری» را به همین معنا به کار برده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.</ref> جمهوریت به پذیرش حق مردم در انتخاب نوع نظام سیاسی اشاره دارد و قالب حکومت مورد نظر امام‌خمینی را تشکیل می‌دهد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.</ref> و جمهوری اسلامی مقید به آرای عمومی و حضور و نظارت دایمی مردم بر عملکرد کارگزاران نظام است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴ و ۸/۵ ـ ۶.</ref> اسلامیت و تقید نظام به احکام اسلامی رکن دیگر دولت مورد نظر امام‌خمینی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.</ref> این قید، نظام سیاسی ایران را از دموکراسی غربی متمایز می‌سازد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۵۳.</ref> امام‌خمینی اصطلاح جمهوری اسلامی را نخست در بیستم مهر ۱۳۵۷ در فرانسه، در وصف نظام دینی ـ سیاسی مطلوب خود به کار برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.</ref> {{ببینید|جمهوری اسلامی}}
==تحصیلات==
سیدمصطفی تحصیلات ابتدایی خود را تا پایان دوره ششم در مدارس باقریه و سنایی قم به پایان برد<ref>کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۰/۱.</ref> و پس از مدتی ترک تحصیل،<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۰/۱.</ref> در سال ۱۳۲۴ در پانزده‌سالگی به انتخاب خود و تشویق و راهنمایی پدر به فراگیری علوم حوزوی روی آورد.<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۳ - ۲۴.</ref>


او پس از فراگیری ادبیات عرب و خواندن کتاب‌های مقدماتی نزد پدر خود و جعفر سبحانی و دیگر استادان [[حوزه علمیه قم|حوزه]] در هفده‌سالگی معمم شد.<ref>میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۶ ـ ۳۵۷؛ ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۹ - ۳۰.</ref> امام‌خمینی در مراسم جشن عمامه‌گذاری وی گروهی از دوستان خود را دعوت کرد و با تشریفات و خواندن دعاهای ویژه، عمامه بر سر وی نهاد.<ref>مصطفوی، یادها و یادمان‌ها، ۳۷۶/۲.</ref>
مردم ایران پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸، طی یک همه‌پرسی با رأی ۲/۹۸ درصد به تغییر نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.<ref>سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.</ref> در پی اعلام نتیجه در دوازدهم فروردین، امام‌خمینی این روز را عید ملی و مذهبی خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.</ref> و [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] در ۸/۴/۱۳۵۹ آن را روز جمهوری اسلامی نام نهاد و تعطیل رسمی اعلام شد.<ref>روزنامه رسمی، ۱۴/۵/۱۳۵۹ش.</ref>


وی افزون بر فهم خوب و دقت بسیار، دارای حافظه خوبی بود، به‌‎ گونه‌ای که همه الفیه ابن‌مالک، قسمتی از اشعار منظومه و برخی کتب دیگر را حفظ بود (سبحانی، ۸۴). وی درس‌های دوره سطح را نزد مرتضی حائری یزدی، محمد صدوقی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدرضا صدر و محمدجواد اصفهانی فرا گرفت و در ۲۲سالگی این دوره‌ را به پایان برد؛<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۴ - ۲۵؛ کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۰/۱؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶ ـ ۲۵.</ref> سپس در درس‌های خارج فقه و اصول سیدمحمد حجت کوه‌کمره‌ای، سیدحسین بروجردی و سیدمحمد محقق داماد و امام‌خمینی شرکت کرد (ملایی‌پور، ۲۴). وی که علاقه‌مند به فراگیری علوم غریبه نیز بود، به شهرستان ابهر رفت و با مدتی اقامت در آن شهر این علوم را از شیخ‌زین‌العابدین معروف به امام ابهری (درگذشت ۱۳۸۹ق) که از استادان بزرگ این فن بود فرا گرفت.<ref> جلالی، سیری در تفسیر القرآن الکریم، ۱۹۹.</ref>
امام‌خمینی از سال‌ها پیش در اندیشه برپایی [[حکومت اسلامی|نظام اسلامی]] بود و برای رسیدن به این هدف مرحله به مرحله پیش رفت. ایشان [[ولایت فقیه|نظریه ولایت فقیه]] را نخست در [[کشف اسرار (کتاب)|کتاب کشف اسرار]] در سال ۱۳۲۳ مطرح کرد.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۸۶ ـ ۱۸۹.</ref> سپس در [[الاجتهاد و التقلید (کتاب)|کتاب الاجتهاد و التقلید]] به استدلال بر شئون فقیه ازجمله ولایت پرداخت<ref>← امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۵ ـ ۱۱۹.</ref> و پس از آن در سال ۱۳۴۸ آن را به‌تفصیل در درس خارج بیع در [[نجف اشرف]] بررسی کرد<ref>عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۴۸۳.</ref> که به صورت مستقل با عنوان حکومت اسلامی به فارسی منتشر شد؛ {{ببینید|ولایت فقیه(۲)}} چنان‌که به قلم خود ایشان در کتاب البیع نیز منتشر شده‌است.<ref>امام‌خمینی، کتاب البیع، ۲/۶۱۷ ـ ۶۶۹.</ref> بر مبنای این نظریه فقهای باتقوا و آشنا به زمان به نیابت از [[ائمه معصوم(ع)]] در عصر غیبت اداره امور سیاسی و اجتماعی مردم را بر عهده دارند.<ref>امام‌خمینی، کتاب البیع، ۲/۶۲۲.</ref>{{ببینید|ولایت فقیه(۱)}} امام‌خمینی از نخستین کسانی بود که هدف از مبارزه را سرنگونی [[سلطنت پهلوی]] و رژیم شاهنشاهی و برپایی جمهوری اسلامی مبنی بر ضوابط [[اسلام]] و آرای ملت اعلام کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۳۴۹.</ref> و طرح تشکیل نظام اسلامی را در اندیشه‌ها زنده کرد.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۷۱۵.</ref> شعار جمهوری اسلامی از خواسته‌های اصلی مردم در [[تظاهرات]] و راهپیمایی‌ها بود.<ref>حکیمی، تفسیرآفتاب نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امام‌خمینی(ره)، ۴۵۴.</ref>
==تأکید امام‌خمینی بر همه‌پرسی==
[[امام‌خمینی]] در روز [[بازگشت امام‌خمینی به ایران|بازگشت به ایران]] در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ در [[بهشت زهرا(س)]] در جمع گسترده [[مردم]] که از سراسر کشور گرد آمده بودند، از نامشروع‌بودن [[رژیم سلطنتی]] سخن گفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۳.</ref> و در چهاردهم بهمن درباره توطئه ملی‌نماها در نگهداری نظام شاهنشاهی هشدار داد و از برپایی نظام ملی ـ اسلامی متکی به آرای مردم خبر داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۵۱.</ref> ایشان در پانزدهم بهمن با استفاده از حق شرعی و قانونی خود، [[مهدی بازرگان]] را مأمور کرد [[دولت موقت]] تشکیل دهد. مأموریت این دولت ازجمله برگزاری همه‌پرسی و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به [[جمهوری اسلامی]] بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۵۴.</ref> اعضای دولت موقت به دلیل مقبولیت امام‌خمینی و دشواری‌های برگزاری همه‌پرسی خواستار اعلان جمهوری اسلامی بدون مراجعه به آرای عمومی بودند؛ اما ایشان در برابر آنان ایستاد<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.</ref> و بر برگزاری انتخابات عمومی پای فشرد و افزود در صورت برگزارنشدن همه‌پرسی، در آینده خواهند گفت [[روحانیت|روحانیون]] با سوء استفاده از احساسات عمومی، نظام سیاسی دلخواه خود را بر مردم تحمیل کردند؛ بنابراین باید تعداد موافق و مخالف روشن شود.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.</ref>


سیدمصطفی خمینی هم‌زمان با تحصیلات فقه و اصول، به فراگیری حکمت و فلسفه نیز پرداخت، شرح منظومه سبزواری را از محمد فکور یزدی فرا گرفت<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۴ ـ ۲۵؛ کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۰/۱ ـ ۳۶۱.</ref> و اسفار را نزد سیدمحمدحسین طباطبایی و سیدابوالحسن رفیعی قزوینی خواند.<ref>میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۷؛ ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۷ ـ ۲۹.</ref>
امام‌خمینی در نهم اسفند ۱۳۵۷ ضمن پیام چهارده‌ماده‌ای درباره همه‌پرسی آینده وعده داد خیلی زود درباره شکل حکومت، همه‌پرسی برگزار خواهد شد و تصریح کرد آنچه مردم با فریاد از آن پشتیبانی کرده «جمهوری اسلامی» است؛ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. ایشان از مردم خواست به جمهوری اسلامی رأی دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.</ref> ایشان تأکید کرد مخالفان جمهوری اسلامی نیز آزادند اظهار نظر کنند و علمای شهرها و روستاها مکلف‌اند از آزادی مخالفان حمایت کنند و مراقب باشند هر کس رأی خود را در صندوق بیندازد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵ ـ ۲۶۶.</ref> دولت موقت نیز در هفدهم اسفند روز دهم فروردین ۱۳۵۸ را برای همه‌پرسیِ شیوه نظام سیاسی کشور تعیین کرد. امام‌خمینی اصرار داشت همه‌پرسی هرچه زودتر برگزار شود و در پاسخ به دشواری‌های این کار، دست‌اندرکاران همه‌پرسی را به همراهی مردم و مهم‌نبودن تحریکات ضد انقلاب امیدوار ساخت.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۵.</ref>
===تدریس در قم===
وی بیشتر کتاب‌های مقدماتی و سطح حوزه را در دوره جوانی برای طلاب حوزه تدریس کرده بود و در سال ۱۳۴۰ در مدرسه حجتیه شرح منظومه و [[اسفار اربعه|اسفار ملاصدرا]] را به طور خصوصی برای عده‌ای درس داده بود.<ref>رازی‌زاده، یادها و یادمان‌ها، ۲۳۴/۲؛ ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۶.</ref>
===ادامه تحصیلات در نجف===
وی که یک بار در سال ۱۳۳۶ به عتبات مشرف شده بود،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴۳/۱.</ref> در سال ۱۳۴۱ به همراه [[خدیجه ثقفی|مادر خود]] برای زیارت به [[نجف]] رفت و در مدت اقامت یک‌ماهه در جلسات و محافل درسی حاضر می‌شد و به طور جدی در بحث‌ها شرکت می‌کرد.<ref>موسوی بجنوردی، یادها و یادمان‌ها، ۱۵۳/۲ ـ ۱۵۵.</ref>


خمینی که دو ماه پس از [[امام‌خمینی]] به ترکیه تبعید شده بود،<ref>← مقاله بورسا.</ref> پس از انتقال به عراق در سال ۱۳۴۴ تحصیلات خود را در نجف ادامه داد و از درس‌های استادان بزرگ حوزه سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودی، سیدابوالقاسم خویی، باقر زنجانی و به‌ویژه امام‌خمینی استفاده کرد.<ref>میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۷؛ ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۸ ـ ۲۹؛ محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها، ۱۳۶/۱.</ref>
احزاب سیاسی و جرائد از فضای باز سیاسی استفاده کرده، دیدگاه‌های خود را در معرض دید و قضاوت مردم قرار دادند.<ref>کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۱ و ۲.</ref> برخی گروه‌ها در برابر جمهوری اسلامی از جمهوری دموکراتیک یا جمهوری دموکراتیک اسلامی و جمهوری خلق سخن گفتند. گروهی به دنبال حذف کلمه «اسلامی» از «جمهوری اسلامی» و خواستار جمهوری دموکراتیک به شکل غربی بودند.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۱۱۰؛ کیهان، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷، ۳ و ۸.</ref> نخست‌وزیر [[دولت موقت]]، [[مهدی بازرگان|بازرگان]]، هواخواه جمهوری دموکراتیک اسلامی بود<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۹۲.</ref> که امام‌خمینی آن را خلافِ خواست مردم دانست و یادآور شد آنچه مردم از آن پشتیبانی کرده‌اند، همان جمهوری اسلامی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.</ref> برخی از گروه‌های مخالف با نظام ازجمله حزب جمهوری‌خواه،<ref>کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳ و ۸/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> جبهه دموکراتیک ملی و سازمان چریک‌های فدایی خلق همه‌پرسی را تحریم و فضای رأی‌گیری را غیر دموکراتیک دانستند.<ref>کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> عزالدین حسینی از روحانیان و از رهبران احزاب سیاسی مهاباد در آستانه همه‌پرسی با جمهوری اسلامی مخالفت کرد.<ref>بهجت، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع گروه‌ها و سازمان‌ها، ۱۸۰؛ فوزی، حماسه‌های اسلامی ملت به رهبری امام‌خمینی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، ۴۵۶.</ref>


وی همچنین در درس فقه سیدحسن بجنوردی که به طور خصوصی شب‌ها در خانه او برگزار می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>موسوی بجنوردی، یادها و یادمان‌ها، ۱۶۱/۲.</ref> وی در راه کسب دانش، به درس‌های رایج حوزه بسنده نکرد. در آثار علمی غیر درسی، با ژرف‌نگری تمام به مطالعه و مباحثه می‌پرداخت و کم‌تر کتاب علمی در رشته‌ای از دانش‌های حوزوی یافت می‌شد که آن را مطالعه یا مباحثه نکرده باشد.<ref>میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۷.</ref>
[[امام‌خمینی]] در چهارم فروردین ۱۳۵۸ از مردم خواست در همه‌پرسی شرکت کنند و سهل‌انگاری در آن را پایمال‌شدن خون [[شهدا]] خواند و حضور [[زن|زنان]] را نیز تعیین‌کننده دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۰۸.</ref> ایشان از علما و روحانیان<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۲۴.</ref> و مسئولان خواست با تبلیغات مناسب مردم را به شرکت در همه‌پرسی تشویق و همگان در آن شرکت کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۱۱، ۴۳۳ و ۴۳۵.</ref> [[مرتضی مطهری]] در شرح سخنان امام‌خمینی، [[جمهوری اسلامی]] را جامع [[آزادی]] و عدالت شمرد و افزودن واژه دموکراتیک به آن را حشو و زاید خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۴/۲۱۸.</ref> عموم علمای شهرستان‌ها و احزاب و سازمان‌های ملی و مردمی ایران از برگزاری همه‌پرسی جانبداری کردند.<ref>کیهان، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷، ۷ ـ ۸.</ref> برخی از علما در بیانیه‌های خود تأکید کردند در جمهوری اسلامی حقوق تمامی افراد محفوظ و مردم بر سرنوشت خود حاکم‌اند و نظام اسلامی بر شاهراه عدالت راه خواهد پیمود و مردم در آزادی کامل به سر خواهند برد.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> بسیاری از مراجع و علمای بزرگ مانند [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری]] و نیز [[سیدمحمود طالقانی]] مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به جمهوری اسلامی تشویق کردند.<ref>کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۷، ۸ و ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.</ref>
===تدریس در نجف===
==برگزاری همه‌پرسی==
او در نجف به تدریس شرح منظومه، کفایة الاصول و مکاسب پرداخت<ref>آشتیانی، یادها و یادمان‌ها، ۱۰۰/۲.</ref> و خارج اصول نیز تدریس می‌کرد که حدود ده سال طول کشید. او بحث‌های خود در این درس را می‌نوشت<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۳۷؛ یزدی، یادها و یادمان‌ها، ۳۳۲/۲.</ref> و با عنوان «تحریرات فی الاصول» منتشر شده‌است؛ چنان‌که در فقه نیز بحث صوم را تدریس کرده و پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها تفسیر می‌گفت.<ref>ناصری،  یادها و یادمان‌ها، ۲۲۵/۱.</ref>
وزارت کشور در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ همه‌پرسی را در سراسر [[ایران]] برگزار کرد. برگه رأی، دو قسمتی و شامل نیمه «آری» ـ به رنگ سبز ـ و نیمه «نه» ـ به رنگ قرمز ـ بود و روی آن این عبارات به ترتیب درج شده بود: «بسمه تعالی دولت موقّت انقلاب اسلامی، وزارت کشور، تعرفه انتخابات رفراندم، تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] آن از تصویب ملت خواهد گذشت». رأی‌دهندگان بایستی رأی مورد نظر خود را از برگه جدا کرده و در صندوق رأی می‌انداختند و می‌توانستند قسمت دیگر را همراه با خود ببرند.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.</ref> [[امام‌خمینی]] به گروه‌هایی که به نوشته آری یا نه روی برگه رأی معترض بودند، پاسخ داد رفراندم به معنای آری و نه است؛ ولی آنان می‌توانند به جای رأی نه، از حکومت دلخواه خود چون سلطنت و یا جمهوری دموکراتیک نام ببرند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۳۵؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دی‌ماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱/۱۳۶.</ref>


==شاگردان==
رأی‌گیری از ساعت هشت صبح روز جمعه دهم فروردین شروع شد.<ref>کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳.</ref> وزارت کشور از حقوقدانان بین‌المللی خواست بر اجرای همه‌پرسی نظارت کنند.<ref>کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۵.</ref> امام‌خمینی در ساعت ده صبح در حوزه سی خیابان چهارمردان قم رأی آری خود را به صندوق انداخت.<ref>کیهان، ۱۱/۱۳۵۸، ۶.</ref> شرکت گسترده مردم موجب شد رأی‌گیری تا روز شنبه یازدهم فروردین ادامه پیدا کند. افزون بر مدارس و [[مسجد|مساجد]] و [[روستاییان|روستاها]] در بیمارستان‌ها و مراکز نظامی و پادگان‌ها حوزه‌های رأی‌گیری دایر بود.<ref>کیهان، ۳.</ref> مردم بی‌توجه به فضاسازی مخالفان از همه اقوام و فرقه‌ها از ساعت‌ها پیش برای شرکت در رأی‌گیری به صف ایستاده بودند. بیماران و پیرمردان نیز مشتاق‌تر از دیگران در صف‌ها دیده می‌شدند.<ref>کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> اقلیت‌های دینی نیز با اطمینان به حفظ حقوق خود در حکومت آینده به [[جمهوری اسلامی]] رأی موافق دادند.<ref>کیهان، ۳، ۶ و ۹/۱/۱۳۵۸، ۳.</ref>
خمینی در میان فضلای حوزه و مجامع علمی [[نجف]] به شخصیت برجسته علمی، مدرس، مجتهد و مبارز مشهور بود و علمای ایران و عراق به شخصیت علمی، معنوی و مبارزاتی وی احترام می‌گذاشتند.<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۶.</ref> در سال‌ها تدریس او شاگردان زیادی در علوم مختلف عقلی و نقلی شرکت می‌کردند که ازجمله می‌توان به: محمد مؤمن، محمدرضا ناصری، سیدرضا برقعی، سیدمحمد سجادی، محی‌الدین فاضل هرندی، سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور، ابراهیم فاضل فردوسی، سیداحمد خمینی و سیدحمید روحانی اشاره کرد.<ref>محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها، ۱۳۷/۱؛ ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۳۰.</ref>
==اجتهاد==
خمینی با توجه به استعداد فوق‌العاده و هوش سرشاری که داشت، خیلی زود به مراتب عالی علمی دست یافت و در سی‌سالگی به درجه [[اجتهاد]] رسید و از [[امام‌خمینی]] اجازه اجتهاد دریافت کرد.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۵/۱؛ موسوی بجنوردی، یادها و یادمان‌ها، ۱۶۰/۲.</ref> برخی اجتهاد وی را پیش از آن و در ۲۷سالگی<ref>← راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۲۶.</ref> و حتی ۲۵سالگی<ref>اشراقی، یادها و یادمان‌ها، ۶۶ـ ۶۷.</ref> دانسته‌اند که با توجه به نسبی‌بودن موضوع اجتهاد این اختلاف طبیعی است؛ چنان‌که به گفته خودش وی بیش از چند سال تقلید نکرده‌است.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیت‌الله حاج‌سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۷۶.</ref>
==دیدگاه‌های علمی==
خمینی علاوه بر اجتهاد مسلم در فقه و اصول، در [[فلسفه]]، رجال، [[تفسیر]] و دیگر علوم اسلامی نیز صاحب‌نظر و سرآمد بود<ref>فاضل لنکرانی، یادها و یادمان‌ها، ۶۲/۱؛ میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref> و در بسیاری از علوم به‌ویژه فقه و اصول و تفسیر نظریه‌های مهم و ارزشمندی داشت.
===دیدگاه‌های فقهی===
وی در [[فقه]] در زمینه‌های غنا، تصویرگری و مجسمه‌سازی، مالیات و لزوم پرداخت آن به حکومت اسلامی، گرفتن مزد بر انجام واجبات، فهم عرفی در احکام، ریا در عبادات، معامله سرقفلی، نظریه کارشناسی در فقه و موضوعات متعدد دیگر افق‌های تازه‌ای را گشوده و نظریه‌های جدیدی را مطرح کرده‌است؛<ref>اسماعیلی، نگاهی به دیدگاه‌های فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۳۵ ـ ۳۶.</ref> برای نمونه، در بحث غنا با نقل نظریه مشهور فقهای شیعه که مطلق غنا را حرام می‌دانند و نیز نقل نظریه محقق سبزواری و فیض کاشانی که آن را در صورتی که در مجالس لهو نباشد و با ابزار لهوی همراه نگردد و نیز مستلزم حرام دیگری نباشد حرام نمی‌دانند، به نقد و بررسی دلایل آنها پرداخته و خود نظریه سومی اختیار کرده و معتقد است اصل غنا حرام است؛ ولی نه به طور مطلق، بلکه غنا گونه‌های بسیاری دارد که برخی از آنها حرام و برخی حلال‌اند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ۳۸۶/۱؛ اسماعیلی، نگاهی به دیدگاه‌های فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۳۶ ـ ۴۴.</ref>


خمینی در موضوع چهره‌نگاری و پیکرتراشی نیز با نقل نظر فقهای شیعه و بررسی دلایل آن که عمدتاً اجماع و روایات است، براین باور است که حرام‌بودن پیکرتراشی و چهره‌نگاری مطلق نیست، بلکه در صورتی است که انگیزه‌های جاهلی و زنده نگه‌داشتن شعائر بت‌پرستی در میان باشد و در غیر این صورت اشکالی ندارد.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ۳۷۴/۱ ـ ۳۸۵؛ اسماعیلی، نگاهی به دیدگاه‌های فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۴۴ ـ ۴۶.</ref> وی با اشاره به اینکه وقتی می‌توان به اطلاقِ حرمت استناد کرد که مقدمات حکمت تمام باشد؛ ولی با توجه به شرایط روزگار ظهور اسلام و وجود زمینه‌های شرک و بت‌پرستی در جامعه آن روز منطقه جزیرةالعرب معلوم نیست ادله اطلاقی داشته باشند که بتوان به آن استناد کرد، به‌ویژه آنکه وجود قرینه‌های حالیه و مقامیه و مناسبت حکم و موضوع نیز چنین اقتضایی دارند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ۳۷۴/۱ ـ ۳۷۷؛ اسماعیلی، نگاهی به دیدگاه‌های فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۴۷ ـ ۴۹.</ref>
برخی گروه‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی برای کاستن از شرکت و رأی مردم، مناطقی از کشور را ناامن کردند. ایجاد درگیری،<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۳.</ref> به آتش‌کشیدن صندوق‌های رأی،<ref>سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۷۹؛ اطلاعات، ۷.</ref> جلوگیری مسلحانه از شرکت مردم در همه‌پرسی،<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۶۳ و ۸/۳۹۸.</ref> کشتن مردم<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۶۲.</ref> از کارهای مخالفان بود. با همه تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد نگذاشتند انتخابات برگزار شود.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.</ref> گروه‌های مسلح برای ناامن‌کردن فضای انتخاباتی به خودروی هیئت حسن نیت و نمایندگان [[سیدمحمود طالقانی]] حمله کردندکه به آنان آسیبی نرسید.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.</ref> در سنندج نیز شش پزشک و سه پرستار را که برای مداوای مجروحان رفته بودند، به شهادت رساندند.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.</ref> {{ببینید|کردستان}}


وی درباره جایگاه خطیر اجتهاد و لزوم پرهیز از اجتهادهای فردی و کمک‌گرفتن از اجتهاد شورایی سخن گفته و بر عدم جواز افتای فردی تأکید کرده‌است.<ref>خمینی، ثلاث رسائل؛ ولایة الفقیه، العوائد و الفوائد، درس الاعلام و نقدها، ۵۳ ـ ۵۴.</ref>
به سبب استقبال مردم، رأی‌گیری تا آخر وقت روز یازدهم فروردین در [[تهران]] و شهرستان‌ها تمدید شد.<ref>کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> برابر اطلاعیه رسمی ستاد عملیات همه‌پرسی وزارت کشور، بیست میلیون و بیست‌ویک هزار و دویست‌وهشتادوهشت نفر (۲۸۸/۰۲۱/۲۰ نفر) به جمهوری اسلامی رأی موافق (۲/۹۸ درصد آرا)، صدوچهل هزار و شصت‌وشش نفر (۰۶۶/۱۴۰ نفر) رأی مخالف دادند.<ref>سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.</ref> ۴۱۳ نفر نیز به جمهوری خلق رأی داده بودند.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۴.</ref> سیدصادق طباطبایی مجری انتخابات، درباره تعداد واجدین شرایط برای شرکت در انتخابات، یادآور شده‌است تعداد دقیق آن مشخص نیست؛ تخمین این بود که ۹۴ درصد مردم در انتخابات شرکت کرده‌اند و این در حالی بود که در برخی از شهرها انتخابات انجام نشد و به برخی از نقاط هم برگه رأی‌گیری نرسید.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.</ref>
===دیدگاه‌های تفسیری===
خمینی در [[تفسیر|تفسیر قرآن]] نیز سبک مخصوص خود را داشت و نگرش‌های علمی را جدای از یکدیگر می‌آورد و معتقد بود رعایت‌نکردن این مسئله موجب درهم‌آمیختگی بحث‌ها در تفسیر شده و زیانبخش است.<ref>خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۹۸/۱ ـ ۱۹۹.</ref>


وی در تفسیر خود با بهره‌گیری از تخصص‌های گوناگون و دانش‌های رایج در حوزه، چون رسم‌الخط، صرف، نحو، لغت، معانی، و بیان و عروض، علم حروف، تجوید و قرائت، تاریخ و شأن نزول، اصول فقه، فقه، کلام، عرفان، اخلاق، حکمت و فلسفه و سبک‌ها و برداشت‌های علمای تفسیر، به بحث از آیات می‌پردازد و در این اثر، شیوه ماندگاری در دانش تفسیر و قرآن پژوهی، از خود به‌جا می‌گذارد.<ref>میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۶۶.</ref> وی همچنین از علوم غریبه ازجمله علم معروف اعداد و اوفاق و نیز دانش جفر، در تفسیر قرآن و مباحث عرفانی استفاده‌های زیادی کرده و به نکات جالب و جدیدی دست یافته که در نوع خود کم‌نظیر و ممتاز است؛<ref>خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۵/۱ ـ ۱۸۰.</ref> برای نمونه، در [[تفسیر سوره حمد]] معتقد است سوره حمد از چهار سفر معنوی آدمی حکایت دارد و این کشف را از الطاف خداوند متعال نسبت به خودش می‌داند.<ref>خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۲۱۶/۲ ـ ۲۱۷.</ref>
[[امام‌خمینی]] پس از پایان رأی‌گیری از فضای آزاد و شور و شوق مردم در شرکت در انتخابات سخن گفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۷ ـ ۴۵۸ و ۴۶۷.</ref> و پیروزی ملت ایران در همه‌پرسی را وعده خداوند مبنی بر غلبه [[مستضعفان]] بر [[استکبار|مستکبران]] خواند و مخالفان [[جمهوری اسلامی]] را بی‌خبر از خدا و ماجراجو دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲ و ۴۵۷.</ref> و در ادامه از رفتار ضد انسانی برخی گروه‌ها مانند آتش‌زدن صندوق‌های رأی و حمله مسلحانه به مردم نیز انتقاد کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۴۳، ۶۳ و ۸/۳۹۸.</ref>
===دیدگاه‌های فلسفی===
خمینی در مسائل مشکل و مهم فلسفی مانند مسئله نفس،<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۱۰ ـ ۱۱؛ مصطفوی، سیده‌زهرا، نظر علامه شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی درباره مسئله وجود ذهنی، ۴۷ ـ ۵۱.</ref> علم و ادراک،<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۸۶ و ۹۷.</ref> مقولات عشر،<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۱۷۳.</ref> چگونگی وجود اجسام<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۵۶۵.</ref> و معاد جسمانی<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۶۸۲ ـ ۶۸۹.</ref> با سبک خاص خود برخی دیدگاه‌های مشهور را نقد و نظریات جدیدی ارائه کرده‌است.


وی در بحث مهم امتناع تسلسل، دلایل و براهینی را که [[فلسفه|فیلسوفان]] برای امتناع تسلسل اقامه کرده‌اند، بررسی دقیق کرده و ایرادهای جدی بر آنها وارد ساخته‌است.<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۱۸ ـ ۲۲؛ بیات، آراء فلسفی شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۵ ـ ۱۶.</ref> او همچنین درباره مسائل پیچیده اعراض و جواهر، برخی از اندیشه‌های ملاصدرا، حکیم و فیلسوف معروف را در این زمینه نقد کرده‌است.<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۴۲۹ ـ ۴۶۹.</ref>
==اعلام عید اسلامی و ملی==
===دیدگاه‌های اصولی===
[[امام‌خمینی]] در پیامی به مناسبت رأی یکپارچه مردم به جمهوری اسلامی با ذکر آیه کریمه «وَ نُرِیدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً»،<ref>سوره قصص، آیه ۵)</ref> در آغاز آن، دوازدهم فروردین را روز پیروزی [[مستضعفان]] خواند و آن را به ملت ایران تبریک گفت و این روز را روز امامت امت و روز پیروزی و فتح و ظفر ملت نامید و افزود در این روز تاریخی، رژیم طاغوتی به زباله‌دان تاریخ پیوست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲.</ref> ایشان به دنیا اعلام کرد [[مردم]] به عدالت رأی دادند و در سایه [[حکومت اسلامی]] باران رحمت [[قرآن]] و [[سنت]] بر همه کس به یکسان خواهد بارید.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳.</ref> ایشان در ادامه پیام، صبح‌گاه دوازدهم فروردین را روز نخستین حکومت «الله» و از بزرگ‌ترین اعیاد مذهبی و ملی شمرد و از مردم خواست این روز را عید بگیرند و زنده نگهدارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.</ref> ایشان از مردم و دولت خواست در سایه این اقتدار ملی با قدرت پیش روند و عدالت اسلامی را به دنیا نشان دهند و از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کرده، کشور را از آثار رژیم طاغوتی پاکسازی و ادارات کشور را که غربی شکل گرفته‌اند متحول کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۴.</ref>
خمینی در علم اصول فقه نیز بی‌اندازه مبتکر بود و حرف‌های جدیدی داشت.<ref>خلخالی، یادها و یادمان‌ها، ۱۰۸/۱ ـ ۱۰۹</ref> وی استفاده از فلسفه و دریافت‌ها و قاعده‌های علوم دیگر و نیز تکیه بر باریک‌بینی‌های عقلی را در مباحث اصولی یکی از آسیب‌های دانش اصول می‌دانست و معتقد بود لازم است مباحث اصولی از این امور پیراسته و برکنار باشند. او معتقد بود کتاب‌های اصولی به‌تدریج متورم شده‌اند و دانش اصول از اهداف اصلی خود دور مانده و گرفتار تقسیم‌بندی‌های غیر لازم و ورود بحث‌های غیر مرتبط و نیز طرح احتمالات نادرست فراوان شده‌است و این نیز از آسیب‌های جدی این علم است و باید برای آن چاره‌اندیشی کرد.<ref>یعقوبی، رویکردهای نوین استاد در دانش اصول، ۱۲۶ ـ ۱۶۶؛ مبلغی، نقد اصولی از دیدگاه شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref>
===دیدگاه‌های سیاسی ـ اجتماعی===
خمینی در حوزه مسائل سیاسی و حکومتی نظریات قابل توجه داشت. وی اعتقاد داشت کسی که ادعای خبره‌بودن در دین و اسلام‌شناسی دارد، باید اصول کلی شریعت را خوب درک کند تا بتواند میان مبانی دینی و عرصه‌های سیاسی و اجتماعی پیوند منطقی و مناسب برقرار کند. کسی که از درک همه زوایای دین ناتوان و از درک خطوط اصلی آن بی‌خبر است و میان اسلام و سیاست و اجتماع پیوندی نمی‌بیند، فقیه و دین‌شناس نیست و آگاهی‌های وی هرچند زیاد باشند، گره‌گشا نیستند و نمی‌توانند به حال امت اسلامی مفید باشند.<ref>خمینی، ثلاث رسائل؛ ولایة الفقیه، العوائد و الفوائد، درس الاعلام و نقدها، ۳ ـ ۱۰؛ رضوی، تلاش‌های سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۴ ـ ۳۲۵.</ref> وی همواره مردم و روحانیان را به تلاش برای به دست آوردن قدرت برای محقق‌ساختن وظیفه‌های شرعی‌شان فرا می‌خواند و با اشاره به آیه شریفه «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ»<ref>انفال، ۶۰.</ref> معتقد بود وظیفه روحانیت همان وظیفه انبیاست و وقتی وظیفه انبیا در برابر ستم و بیدادگری قیام است، وظیفه روحانیت هم این‌گونه است.<ref>خمینی، ثلاث رسائل؛ ولایة الفقیه، العوائد و الفوائد، درس الاعلام و نقدها، ۲۵ ـ ۴۵؛ رضوی، تلاش‌های سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۹.</ref>
==مبارزات و فعالیت‌های سیاسی==
خمینی از آغاز [[نهضت امام‌خمینی]] همواره در کنار ایشان بود و از حرکت‌های انقلابی و مبارزه بر ضد رژیم پهلوی حمایت می‌کرد. وی پیش از آن نیز در جریان مبارزات سیاسی قرار داشت و با فداییان اسلام که فعالیت‌های گسترده‌ای بر ضد رژیم داشتند، پیوسته در تماس بود و علاقه فراوانی به [[سیدمجتبی نواب صفوی]] و سیدعبدالحسین واحدی داشت.<ref>خلخالی، یادها و یادمان‌ها، ۱۱۱/۱.</ref> وی با [[فداییان اسلام]] به‌ویژه واحدی که مدتی فراری و در خانه محمد صدوقی یزدی مخفی بود، جلسات خصوصی و رفت و آمد داشت.<ref>خلخالی، یادها و یادمان‌ها، ۱۱۱/۱؛ روحانی، یادها و یادمان‌ها، ۲۰۴/۱؛ یزدی، خاطرات آیت‌الله محمد یزدی، ۱۷۱.</ref>


در هنگام بازداشت امام‌خمینی در شب [[۱۵ خرداد ۱۳۴۲]] وی نخستین کسی بود که در جریان قرار گرفت و خیلی تلاش کرد از بردن ایشان ممانعت کند؛ ولی با تهدید مأموران به شلیک به وی روبه‌رو شد؛ با این حال، تا وقتی [[امام‌خمینی]] او را از این کار نهی نکرد، همچنان تلاش می‌کرد.<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۵۴.</ref> پس از بازداشت و انتقال امام‌خمینی به تهران او طی سخنرانی در حرم فاطمه معصومه(س) مردم را در جریان این واقعه قرار داد و آنان را به مقاومت و پایداری فرا خواند.<ref>← مقاله دستگیری امام‌خمینی.</ref> در مدتی که امام‌خمینی در زندان در تهران بود با نظارت او گروهی از طلاب مبارز در خانه‌ای در اطراف مدرسه حجتیه قم به تنظیم سخنرانی‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی و نشر و توزیع آنها مشغول بودند.<ref>درچه‌ای، یادها و یادمان‌ها، ۲۲۱/۲ ـ ۲۲۲.</ref>
امام‌خمینی در سال ۱۳۵۹ نیز به مناسبت سالگرد اعلام جمهوری اسلامی، دوازدهم فروردین را روز رسمیت حکومت مستضعفان بر مستکبران در ایران یاد کرد و با اعلام اینکه ملت ایران این روز را عیدی اسلامی ـ ملی تلقی می‌کند، آن را روز غلبه جنود «اللَّه» بر جنود شیطان و روز فتح و نصر خدا و بندگان مؤمن به او دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۱۹.</ref> ایشان در سال‌های بعد نیز به مناسبت دوازدهم فروردین پیام داده و تذکراتی را به مقتضای زمان، به ملت، دولت، قوه قضاییه و قوای مسلح یادآوری کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۵۰؛ ۱۶/۱۵۴ و ۱۷/۳۹۰.</ref>


پس از آزادی امام‌خمینی از زندان در تهران و انتقال به خانه رضا روغنی زنجانی در قیطریه، سیدمصطفی خمینی به طور مستقیم در خدمت ایشان قرار گرفت و توانست به رغم احضار و تهدید از سوی شهربانی در برقراری و تداوم رابطه ایشان با مردم و مبارزان نقش اساسی و مؤثری ایفا کند.<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، شانزده ـ هفده.</ref> امام‌خمینی در مدت اقامت اجباری در تهران، طی نامه‌ای به وی نسبت به [[شهریه امام‌خمینی|شهریه طلاب]] سفارش کرد؛<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۵۰۸/۲۱</ref> همچنین از وی خواست با مبلغ ارسالی ایشان و تشویق ثروتمندان، به مستمندان قم کمک کند.<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۲۶۰/۱.</ref>
بعدها روشن شد امام‌خمینی چندین شعر زیبا در وصف جمهوری اسلامی سروده‌است؛ ازجمله: جمهوری اسلامی ما جاوید است/ دشمن ز حیات خویشتن نومید است. آن روز که عالم ز ستمگر خالی است/ ما را و همه ستمکشان را عید است.<ref>امام‌خمینی، دیوان امام، ۱۹۳ و ۱۹۵.</ref> ایشان در سروده‌ای دیگر جمهوری اسلامی را روز عید حزب‌الله و شکست دشمن نامیده‌است.<ref>امام‌خمینی، دیوان امام، ۱۹۷.</ref>


وی در جریان قیام امام‌خمینی بر ضد [[لایحه کاپیتولاسیون]] نیز فعالانه شرکت داشت و برای روشنگری مردم نامه‌ها و اطلاعیه‌های گوناگونی را با نام‌های مختلف تدوین و منتشر می‌کرد.<ref>روحانی، یادها و یادمان‌ها، ۲۰۵/۱.</ref> خمینی پس از بازداشت و تبعید امام‌خمینی به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ نیز سعی کرد ارتباط مردم با بیت امام‌خمینی برقرار باشد و پرداخت شهریه و دریافت وجوهات ادامه یابد<ref>کروبی، یادها و یادمان‌ها، ۵۷/۲ ـ ۵۸.</ref> چنان‌که همان روز ۱۳ آبان با رفتن به خانه علما و بزرگان حوزه و دیدار و گفتگو با برخی از آنان ازجمله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی و میرزاهاشم آملی سعی کرد آنان را در جریان امر قرار دهد و درباره اقداماتی که باید دراین‌باره انجام شود مشورت کند.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۵۵.</ref>
==بازتاب همه‌پرسی==
رأی [[مردم]] به [[جمهوری اسلامی]] در میان دوست و [[دشمن]] بازتاب گسترده‌ای داشت. دوستان جمهوری اسلامی ایران خرسند شدند و علما و اقشار گوناگون مردم ایران و مسلمانان و محرومان و رؤسای کشورهای جهان پیام‌های تبریک فراوانی به [[امام‌خمینی]] و کارگزاران نظام فرستادند و استقرار جمهوری اسلامی را به امام‌خمینی و امت اسلامی تبریک گفتند.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۲۲، ۳۲، ۱۲۱ و ۸/۲۵۲؛ کیهان، ۱۱/۱۳۵۸، ۴، ۵ و ۷.</ref> نخست‌وزیر [[مصر]] ضمن به‌رسمیت‌شناختن نظام جدید ایران، بر همکاری دو کشور تأکید کرد.<ref>کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۵.</ref> امام‌خمینی نیز ضمن تشکر در پاسخ برخی از آنان ازجمله رئیس‌جمهور [[عراق]] یادآور شد، دولت‌ها باید با ملت‌ها با مسالمت رفتار کنند و در خدمت آنان باشند تا آسایش همگان فراهم گردد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۲.</ref> در پاسخ رئیس‌جمهور تونس نیز آرزو کرد جمهوری اسلامی ایران در همبستگی میان [[مسلمانان]] نقش مؤثری داشته باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۲۳.</ref> ایشان در دیدار سفیر بنگلادش و در پاسخ تبریک رئیس‌جمهور این کشور یادآور شد امید دارد دولت‌ها و ملت اسلام هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیکتر شوند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۵۱.</ref> و در پاسخ لئونید برژنف رهبر [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]]، سعادت و رستگاری ملل شوروی را خواستار شد و اظهار امیدواری کرد جمهوری اسلامی ایران در اتحاد ملل و آسایش انسان‌ها نقش ارزنده‌ای داشته باشد و در راه صلح و آرامش کوشا باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۲۶۳.</ref> خبرگزاری‌های بین‌المللی از حضور گسترده مردم خبرهای مفصلی را مخابره کردند.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> دبیرکل انجمن دولتی و همبستگی فرانسه با مردم ایران این رأی‌گیری را پراهمیت خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> گروه ناظر بر همه‌پرسی نیز که از فرانسه به منظور نظارت آمده بودند، همه‌پرسی ایران را دموکراتیک و پیروزی قدرت انقلابی ایران را کاملاً محرز دانستند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> [[امریکا]] مأیوس از تغییر نظام، پس از انتخابات سفیر خود را از [[ایران]] فرا خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> برخی از سران دیگر کشورها نیز نخستین سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی ایران را به امام‌خمینی و مردم ایران تبریک گفتند، رئیس کمیته دایمی کنگره ملی نمایندگان مردم جمهوری خلق چین،<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵.</ref> لئونید برژنف رهبر شوروی، رئیس‌جمهور خلق چین و کره شمالی،<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵ ـ ۲۲۷.</ref> رؤسای کشورهای سوریه، لیبی، الجزائر، بنگلادش ازجمله این افراد بودند.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۹ ـ ۲۳۲.</ref> این تبریک‌ها در برخی سال‌های بعد نیز ادامه داشت.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۶ و ۱۶/۱۵۳.</ref>


وی همچنین در جهت اطلاع‌رسانی به علما، بازاریان و مردم بسیار تلاش کرد؛ ولی مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) که از نقش مهم وی در پیشبرد نهضت خبر داشتند، او را نیز در همان روز بازداشت کردند و به تهران بردند و در قزل‌قلعه تهران زندانی کردند.<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶۳ ـ ۶۷.</ref> وی در چند روز بازجویی<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیت‌الله حاج‌سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۵۵ ـ ۷۹.</ref> با شجاعت از لایحه کاپیتولاسیون با عنوان «سند بردگی ملت ایران» نام برد و تصریح کرد اقدام امام‌خمینی در مخالفت با آن از باب [[امر به معروف و نهی از منکر]] بوده‌است که از احکام اصلی اسلام و منکر آن کافر و ترک‌کننده آن مرتکب گناه کبیره است و مجازات سنگین دارد.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیت‌الله حاج‌سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۷۴ ـ ۷۹؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶۷.</ref>
او برای اینکه درِ بیت امام‌خمینی به عنوان کانون مبارزه باز باشد، طی حکمی از درون زندان به [[شهاب‌الدین اشراقی]] وکالت داد تا به مسائل مردم و مراجعان به بیت رسیدگی کند؛<ref>بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۱۲۷؛ رضوی، تلاش‌های سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۲.</ref> علاوه بر این در داخل زندان به هم‌زندانی خود فضل‌الله محلاتی نیز وکالت داد در صورتی که وی را تبعید کردند و یا از میان بردند، سهم امام(ع) را از مردم بگیرد و به هر گونه صلاح می‌داند به مصرف حوزه و خانواده‌های زندانی برساند.<ref>رضوی، تلاش‌های سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۲ ـ ۳۲۳؛ ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۵۶.</ref> او سرانجام پس از ۵۷ روز تحمل زندان در سلول انفرادی<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶۶ ـ ۶۷.</ref> از زندان آزاد شد و به قم رفت و جمع زیادی از روحانیان و مردم از او استقبال کردند.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۵۷ ـ ۵۸.</ref>
امام‌خمینی در روزهای آغازین حضور در ترکیه طی چندین نامه به سیدمصطفی خمینی، ضمن اعلام سلامتی خود و درخواست برخی لوازم شخصی، وی را به رسیدگی به خانواده به‌ویژه مادر سفارش کرد؛<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۴۲۷/۱ ـ ۴۳۲.</ref> چنان‌که در ۱۳۴۳/۸/۱۹ طی نامه‌ای از [[بورسا|بورسای ترکیه]]، وی را وصی و وکیل تام‌الاختیار خود در همه امور قرار داد تا وجوه شرعی را دریافت کند و شهریه طلاب را بپردازد؛<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۴۳۱/۱.</ref> همچنین از وی خواست برای رهایی ایشان به هیچ‌کس متوسل نشود.<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۴۳۲/۱.</ref>
===پیوستن به پدر در ترکیه===
سرتیپ علی‌اکبر مولوی رئیس ساواک استان تهران که قصد داشت سیدمصطفی خمینی را از کشور بیرون کند، پس از آزادی به وی پیشنهاد کرد به ترکیه برود و از پدر خود دیدن کند. نخست سیدمصطفی پذیرفت؛ ولی پس از مشورت با برخی از علما به این نتیجه رسید که چون هدف رژیم تبعید وی است، از سفر به ترکیه منصرف شود، مگر اینکه به‌اجبار او را تبعید کنند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref> با خودداری وی از سفر به ترکیه، مأموران ساواک در حالی‌که هنوز چند روز از آزادی وی از زندان نگذشته بود، در ۱۳ دی ۱۳۴۳ دوباره وی را بازداشت کردند و به تهران بردند و روز بعد با هواپیما به استانبول و از آنجا به بورسای ترکیه پیش پدر خود تبعید کردند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۲۹۲.</ref>
حضور او در تبعیدگاه ترکیه برای [[امام‌خمینی]] بسیار مهم و تأثیرگذار بود؛ زیرا او نه تنها مونس و غمخوار، بلکه مدافع، خدمتکار و حتی آشپز ایشان بود و به پرستاری و تنظیم برنامه و انجام کارهای پدر می‌پرداخت؛<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۶/۱ ـ ۳۷</ref> با این حال، امام‌خمینی پس از پرسش از اینکه وی به اختیار خود آمده یا به اجبار برده‌اند، اظهار داشت که می‌خواسته اگر وی به اختیار خودش آمده او را به ایران برگرداند.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیت‌الله حاج‌سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، تهران، ۲۴</ref>
او همه‌روزه با امام‌خمینی بحث‌های علمی و فقهی می‌کرد و از این بحث‌ها استفاده‌های علمی و معنوی فراوانی کرد؛<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۶۰.</ref> چنان‌که پیام‌رسان خوبی نیز برای نهضت اسلامی بود و تلاش می‌کرد در فرصت‌هایی که پیش می‌آمد با مسافران و دانشجویان ایرانی تماس بگیرد و با فرستادن نامه و پیام مردم را به بیداری و ادامه نهضت دعوت کند.<ref>رضوی، تلاش‌های سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۳.</ref>
===همراهی امام خمینی در تبعید به عراق===
خمینی پس از حدود نُه ماه در ۱۳۴۴/۷/۱۳ همراه با امام‌خمینی از ترکیه به عراق منتقل شد.<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۶۳ ـ ۱۶۶؛ ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۶۱.</ref> او در نجف در متن جریانات سیاسی ایران قرار داشت و افراد و جمعیت‌های سیاسی همواره با وی در تماس بودند.<ref>منتظری، یادها و یادمان‌ها، ۵۸/۱.</ref>
وی با استفاده از آزادی نسبی در [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] بر دامنه مبارزات و فعالیت‌های سیاسی خود افزود و در کنار برنامه‌ها و فعالیت‌های درسی و پژوهشی خود، با انتشار اعلامیه و انجام سفرهای تبلیغی مردم را در جریان مسائل قرار می‌داد.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۶۴.</ref> وی همچنین با نهضت‌های آزادی‌بخش جهان اسلام و شخصیت‌های مهم اسلامی در خارج عراق ارتباط داشت و تلاش می‌کرد از این طریق پیام امام‌خمینی را به مردم ایران و دیگر کشورها برساند.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۶۴.</ref>
خمینی در عرصه مسائل مبارزاتی استفاده از هر شیوه‌ای را برای رسیدن به مقصود درست نمی‌دانست و از همین‌رو با همکاری با برخی گروه‌های سیاسی سخت مخالف بود؛<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۴۱ ـ ۴۳.</ref> چنان‌که در نجف به‌شدت با کسانی مانند [[سیدابوالحسن بنی‌صدر]] و صادق قطب‌زاده مخالف بود و روحانیان مبارز نجف را از همکاری با آنان بر حذر می‌داشت.<ref>موسوی بجنوردی، یادها و یادمان‌ها، ۱۶۷/۲ ـ ۱۶۸.</ref> وی افزون بر فعالیت‌های پنهانی مانند نشر و پخش اعلامیه‌های امام‌خمینی، ارتباط با مبارزان و فرستادن کمک‌های مالی برای آنان، در محافظت از [[امام‌خمینی]] و نیز حفظ دفتر و مدیریت کارها و دیدارهای ایشان نیز فعال بود<ref>خمینی، مجموعه آثار یادگار امام، ۶۵/۱.</ref> و امام‌خمینی نیز گاهی از وی در برابر تهمت‌ها دفاع می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۱۶۱/۳.</ref>
وی در حوزه نجف در برابر فشارهای سیاسی علیه امام‌خمینی و نیز حملات و هجمه‌های برخی روحانیان خود را سپر بلا کرده بود و تلاش می‌کرد با حسن خلق و تماس و گفتگو بسیاری از مسائل را حل کند.<ref>سجادی، یادها و یادمان‌ها، ۱/۳۶۳.</ref> تنظیم و فرستادن سخنرانی‌ها و بیانیه‌های امام‌خمینی به ایران و دیگر نقاط، هماهنگ‌سازی مبارزات طلاب، راه‌اندازی مجله پانزده خرداد در عراق، برقراری ارتباط با مبارزان فلسطینی و لبنانی و حمایت از آنان، اعزام برخی از روحانیان به لبنان برای گذراندن دوره‌های آموزش نظامی، تقویت ارتباط میان بیت امام‌خمینی و بیت مراجع دیگرِ [[نجف]]، به‌ویژه [[سیدمحسن حکیم]] از دیگر فعالیت‌های سیاسی وی در نجف بود.<ref>پانزده خرداد، شهادت در تبعید، ۱۲۳.</ref> در ۱۹ خرداد ۱۳۴۸ رژیم بعثی عراق هر گونه ملاقات با حکیم را ممنوع کرد، اما سیدمصطفی خمینی هر روز به دیدن ایشان می‌رفت؛ به همین دلیل در ۲۱ خرداد ۱۳۴۸ نیروهای امنیتی عراق او را بازداشت کردند و به بغداد بردند؛ ولی پس از مدتی او را آزاد کردند.<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۲۱.</ref>
خمینی در مدت اقامت در نجف در مناسبت‌های زیارتی امام‌حسین(ع) مانند دهه محرم، اربعین، عرفه و روزهای زیارتی رجب و شعبان و ذی‌الحجه در تابستان و زمستان پیاده به کربلا می‌رفت.<ref>حسینیان، ستاره صبح انقلاب، ۸۷ ـ ۸۸.</ref> او همواره مقید به مستحبات بود و به خواندن زیارت عاشورا و دعاها و زیارت‌های دیگر اهتمام ویژه‌ای داشت و دهه آخر ماه رمضان در مسجد کوفه معتکف می‌شد.<ref>روحانی، یادها و یادمان‌ها، ۲۰۲/۱.</ref>
==شیفتگی به امام‌خمینی==
سیدمصطفی خمینی علاقه عجیبی به [[امام‌خمینی]] داشت؛ علاقه‌ای که بسیار فراتر از علاقه پدر و فرزندی بود. او کاملاً مطیع و مرید پدر بود و فوق‌العاده احترام می‌کرد و همواره مراقب سلامتی ایشان بود.<ref>خمینی، مجموعه آثار یادگار امام، ۶۴/۱؛ ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۶/۱ ـ ۳۷.</ref> او امام‌خمینی را مجدد اسلام می‌دانست و معتقد بود اسلام به ایشان نیاز دارد و باید مراقب ایشان بود.<ref>مصطفوی، فانی در وجود پدر، ۵۶.</ref> او حالت شیفتگی خاصی به امام‌خمینی داشت و می‌خواست خود را فدای ایشان کند؛ بنابراین دفاعش از پدر تا سرحد فداکردن جان بود.<ref>محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها، ۱۵۴/۱.</ref>
وی در آثار متعدد خود امام‌خمینی را جامع علوم عقلی و نقلی، استاد ممتاز در تمام علوم اسلامی، محقق و دانشور بزرگ معرفی می‌کرد؛<ref>جلالی، سیری در تفسیر القرآن الکریم، ۱۹۸.</ref> با وجود این خود صاحب‌نظر بود و استقلال رأی داشت و در درس امام‌خمینی به شیوه معمول در حوزه‌های علمیه با صراحت به مباحث ایشان اشکال می‌کرد و به بحث می‌پرداخت<ref>کریمی جهرمی، صحیفه دل، ۱۲۴/۲.</ref> امام‌خمینی نیز سیدمصطفی را امید آینده اسلام می‌دانست<ref>محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها، ۱۶۸/۱.</ref> چنان‌که پس از درگذشت وی این نگاه خود را با جمله؛ «مصطفی امید آینده اسلام» بود، اظهار کرد.<ref>محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها، ۱۶۸/۱.</ref> ایشان با اطمینان و اعتماد تمام اختیارات سیاسی، حوزوی و امور شرعی را به سیدمصطفی واگذار می‌کرد و در ۱۹ آبان ۱۳۴۳ هنگام تبعید در ترکیه وکالت‌نامه‌ای برای وی صادر کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۳۱/۱؛ کریمی جهرمی، صحیفه دل، ۱۱۷/۱.</ref>
==درگذشت مشکوک==
سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ در خانه خود در [[نجف]] و در ۴۷سالگی به طرز مشکوکی درگذشت.<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۳۷.</ref> پزشکان با معاینه جسد احتمال دادند وی بر اثر مسمومیت درگذشته است و برای روشن‌شدن موضوع باید کالبدشکافی می‌شد؛ ولی امام‌خمینی با این‌کار مخالفت کرد.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۴۰۵/۲.</ref> علت درگذشت وی مشخص نشد؛ ولی از مجموع گفته‌های بستگان درجه اول و دوستان و نزدیکان وی بر می‌آید که مرگ وی طبیعی و عادی نبود، بلکه بر اثر نوعی مسمومیت به شهادت رسیده‌است.<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، تهران، ۱۹.</ref>
برخی نزدیکان و دوستان وی مانند [[سیداحمد خمینی]] و [[سیدمحمود دعایی]] با اطمینان از شهادت او سخن گفته و شواهدی مانند لکه‌های مسمومیت روی پوست را ذکر کرده‌اند؛ چنان‌که شرکت وی چند ساعت پیش از درگذشت در مجلس ختمی که برخی عوامل رژیم پهلوی دست‌اندرکار خدمات آن بوده‌اند، از امور قابل توجه شمرده شده‌است؛ اموری که در مجموع احتمال عمدی بودن فوت و شهادت وی را تقویت می‌کند؛<ref>← مقدمی شهیدانی، نقدی بر مدخل امام‌خمینی در دایرةالمعارف تشیع، ۲۵۸ ـ ۲۶۱.</ref> همچنین از پاره‌ای گزارش‌ها بر می‌آید که ساواک از تلاش‌های سیاسی وی به‌شدت نگران بوده‌است و تمامی ارتباط‌ها و برنامه‌هایش را با حساسیت پیگیری می‌کرده‌است؛<ref>روحانی، یادها و یادمان‌ها، ۲۰۵/۱؛ محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها،۱۵۷/۱ ـ ۱۵۸</ref> چنان‌که در محافل سیاسی ـ انقلابی و رسانه‌ای بر حسب قراین، مرگ سیدمصطفی به ساواک نسبت داده می‌شد؛ زیرا وی نقش مهمی در مبارزه داشت و پیوسته با روحانیان، روشنفکران و دانشجویان مسلمان مبارز داخل و خارج کشور در ارتباط بود و ساواک می‌خواست با از میان بردن او یک مخالف جدی را از میان بردارد.<ref>خلخالی، یادها و یادمان‌ها، ۱۱۷/۱ ـ ۱۲۰؛ اشراقی، یادها و یادمان‌ها، ۷۰/۱ ـ ۷۱؛ منتظری، یادها و یادمان‌ها، ۵۸ ـ ۵۹؛ بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۱۷۵.</ref> امام‌خمینی نیز درگذشت وی را مشکوک دانسته‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۷۲/۳.</ref>
درگذشت سیدمصطفی خمینی برای امام‌خمینی بسیار سخت و سنگین بود؛ ولی ایشان با تأسی به شیوه اولیای خدا پس از شنیدن خبر درگذشت فرزند عزیز خود تنها سه بار «انا لله و انا الیه راجعون» گفت.<ref>خمینی، یادها و یادمان‌ها، ۵۳/۱.</ref> ایشان چند روز پس از درگذشت سیدمصطفی، در جمع روحانیان، طلاب و ایرانیان مقیم عراق ضمن یک سخنرانی مفصل که موضوعات متنوعی را دربر می‌گرفت، ضمن تشکر از تمامی کسانی که در این مصیبت به ایشان ابراز محبت کرده‌اند، با اشاره به درگذشت فرزند خود و اینکه این گونه قضایا مهم نیست به شرح «الطاف خفیه» خداوند تعالی پرداخت و توضیح داد که چون علم به آن الطاف وجود ندارد، جزع و فزع صورت می‌گیرد و کسانی که به مصالح آن علم پیدا کنند، آنها را جزئی و غیر مهم می‌پندارند و از خدا خواست ایشان را نیز از این دسته افراد قرار دهد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۴/۳ ـ ۲۳۶.</ref> چنان‌که با تسلیت به مادر و همسر داغدارش او را امانتی دانست که خداوند داده و پس گرفته‌است.<ref>بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۳۵۹.</ref>
امام‌خمینی در یادداشتی که در روز یکشنبه نهم ذی‌القعده ۱۳۹۷ نوشته‌است، سیدمصطفی را «نور بصر و مُهْجَه قلب» خود خوانده که دار فانی را وداع کرده و به جوار رحمت حق‌تعالی رهسپار شده‌است. ایشان در این یادداشت در حق وی دعا و از پیشگاه خداوند برای وی تقاضای رحمت و مغفرت کرده‌است؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۳/۳.</ref> نیز فرزند خود را در همه مستحبات خود که بسیار زیاد هم بود شریک کرد.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۷/۱.</ref> ایشان در پاسخ به پیام تسلیت سیدحمید روحانی فرزند خود را امانتی شمرد که به دست صاحب آن سپرده شد و در جوار جد خود آرمید و اظهار امیدواری کرد که وی با سلامت روح و غیر آلوده به دنیا رفته باشد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۵۳/۳.</ref> همچنین در پاسخ به جلال‌الدین فارسی به امید خود به اینکه فرزندش شخصی خدمتگزار و سودمند برای اسلام و مسلمین باشد، اشاره کرد.
از سوی دیگر، امام‌خمینی در پاسخ به خبرنگار روزنامه لوموند که از علت مرگ فرزندش پرسیده بود گفت با قطعیت نمی‌تواند بگوید که چه اتفاقی افتاده‌است؛ ولی می‌داند که پیش از شب مرگش در سلامت کامل بوده‌است و گزارش‌هایی به دستش رسیده که آن شب افراد مظنونی به خانه وی رفته‌اند. ایشان در همین گفتگو افزود که مسئله اصلی، پسر ایشان نیست، بلکه مردم چون وی و پسرش را خدمتگزار خویش می‌دانند ناراحت شده‌اند و علیه ستمگران و بهره‌کشان قیام کرده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۷۲/۳.</ref>
===تعطیلی حوزه علمیه نجف===
با انتشار خبر درگذشت سیدمصطفی خمینی درس‌های [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] تعطیل شد و روحانیت به سوگ نشست. به دستور امام‌خمینی پیکر وی به کربلا انتقال یافت و پس از غسل و کفن و طواف‌دادن در حرم امام‌حسین(ع) به نجف بازگردانیده شد<ref>محتشمی‌پور، یادهاو یادمان‌ها، ۱۷۳/۱ ـ ۱۷۴.</ref> و روز بعد، از مسجد بهبهانی به سوی حرم امیرالمؤمنین(ع) تشییع گردید و [[سیدابوالقاسم خویی]] از مراجع تقلید بر جنازه وی نماز خواند و در جوار قبر امیرالمومنین علی(ع)، زیر گلدسته شمالی حرم، در مقبره علامه حلی و محمدحسین اصفهانی، در جنب ایوان طلا به خاک سپرده شد.<ref>محتشمی‌پور، یادهاو یادمان‌ها، ۱۷۷/۱ ـ ۱۷۸؛ خمینی، یادها و یادمان‌ها، ۹۴/۲.</ref>
امام‌خمینی در همان روز درگذشت فرزند خود به دیدن خانواده وی رفت و از آنان خواست برای خدا در این مصیبت صبر پیشه کنند،<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۸۰</ref> چنان‌که این مصیبت سنگین نظم و برنامه متداول ایشان را برهم نزد و روز دهم آبان ۱۳۵۶ فعالیت‌های خود را اعم از تدریس و اقامه نماز جماعت آغاز کرد و به دنبال آن تمام درس‌های حوزه از سر گرفته شد؛<ref>بنیاد تاریخ، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۳۶۳.</ref> در عین حال به پیام‌های تسلیتی که برای ایشان ارسال می‌شد، پاسخ می‌داد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۵۳/۳ ـ ۲۵۴، ۲۵۸، ۲۵۹، ۲۶۳ و ۲۶۴.</ref> چنان‌که در ۲۱ آبان در پیام تشکرآمیزی خطاب به همه مردم ایران به‌ویژه حوزویان و دانشگاهیان، ابراز داشت ملت ایران با گرفتاری عظیم و مصیبت‌های دلخراشی روبه‌رو است که نباید در میان آن از مصایب شخصی سخن گفته شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۰/۳.</ref> ایشان همچنین تأکید کرد در پی درگذشت پسر خود، هیچ خصومت شخصی با محمدرضا پهلوی ندارد و تنها به خاطر خیانت‌ها و جنایت‌هایش با او مخالف است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۹۳/۵.</ref>
==بازتاب درگذشت==
در ایران به محض انتشار خبر، درس‌های حوزه‌های علمیه شهرهای مختلف ازجمله [[قم]]، مشهد، اصفهان، شیراز و تبریز تعطیل شد و مجالس عزاداری و فاتحه‌خوانی متعددی در سراسر کشور برپا شد.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۸۹ ـ ۹۰.</ref> نخستین مجلس فاتحه برای وی در ایران را مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] در مسجد اعظم قم برگزار کرد و به دنبال آن، دیگر مراجع تقلید، [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم|جامعه مدرسین حوزه علمیه]] و بازار نیز مجالسی برپا کردند.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۰/۶ ـ ۱۲ و ۲۹ ـ ۳۰؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref> در این مجالس که با استقبال و شرکت گسترده اقشار مختلف مردم روبه‌رو می‌شد، مردم شعارهایی ضد رژیم پهلوی سر می‌دادند و گاه اعلامیه‌هایی در محکومیت این رژیم و دعوت به ادامه مبارزه پخش می‌شد.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۰/۶ ـ ۱۲ و ۲۹ ـ ۳۰؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref>
در تهران نیز روحانیان، دانشگاهیان، روشنفکران و بازاریان در مسجد ارگ مراسمی برگزار کردند و حسن روحانی سخنرانی کرد و به افشاگری و انتقاد از حکومت پرداخت.<ref>← خمینی، امید اسلام شهید آیت‌الله حاج‌سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۴۰۱.</ref> در شیراز، آبادان، اهواز، مشهد، یزد، تبریز، اصفهان، کاشان، خمین و جهرم نیز این‌گونه مجالس ادامه یافت.<ref>اکبرزاده، خاطرات، ۳۱ ـ ۳۲.</ref>
در خارج از ایران ازجمله در پاکستان، افغانستان، سوریه، کویت، عربستان سعودی، لبنان، بحرین، قطر، انگلستان، سوئد، امریکا و کانادا نیز مجالس ختم و بزرگداشت برگزار شد و اقشار گوناگون به خصوص دانشجویان و روحانیان با شرکت در این مجالس و انجام تظاهرات ضمن ابراز تنفر از رژیم پهلوی بر حمایت خود از نهضت امام‌خمینی تأکید کردند.<ref>محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۳۱۳/۲.</ref>
حضور گسترده مردم در مجالس بزرگداشت سیدمصطفی خمینی به‌ویژه مجلسی که از سوی جامعه مدرسین قم برگزار شده بود و مقایسه آن با مجلس بزرگداشت فرزند سیدحسین بروجردی که مدتی پیش از این اتفاق افتاده و معمولی برگزار شده بود، موجب تعجب کارشناسان ساواک<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۶ و ۱۰۲ ـ ۱۱۱</ref> و نگرانی برخی از اطرافیان سیدکاظم شریعتمداری<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۶ و ۵۴.</ref> شده بود. تحلیل‌گر ساواک در بیان علل استقبال مردم از مجالس بزرگداشت سیدمصطفی و گسترش نفوذ امام‌خمینی ده نکته آورده‌است و هر چند این نکته‌ها از سر کینه‌جویی است؛ با این حال، به واقعیات مهمی اشاره می‌کند که درخور دقت و تامل است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۶ و ۱۰۲ ـ ۱۱۱.</ref>
افزون بر مجالس ختم و بزرگداشت، روحانیان ایران از شهرهای مختلف با ارسال تلگرام به [[امام‌خمینی]] تسلیت گفتند و طول عمر و بازگشت ایشان را به ایران از خداوند خواستار شدند.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۶، ۴۲، ۴۴، ۵۲، ۶۸ ـ ۶۹ و ۷۲.</ref> ایشان نیز در ۱۳۵۶/۸/۲۱ در نامه‌ای خطاب به طبقات مختلف مردم ایران از فرستادن تسلیت‌نامه و ابراز همدردی آنان تشکر کرد.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۷۶/۶، ۱۰۱ و ۱۱۱ ـ ۱۱۲.</ref>
برگزاری مجالس متعدد ختم و سخنرانی در داخل و خارج کشور در تشدید مبارزات بر ضد رژیم پهلوی نقش مهمی داشت و موجب شد مردم با نهضت امام‌خمینی و دیدگاه‌های سیاسی ایشان بیشتر آشنا شوند و در جریان مفاسد رژیم پهلوی و علت قیام امام‌خمینی و دلایل تبعید ایشان قرار گیرند<ref>کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۵/۱؛ ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۴۳۴.</ref> و با شعارهای انقلابی در حمایت از امام‌خمینی و راه‌اندازی تظاهرات بر ضد حکومت تنفر خود را از رژیم پهلوی نشان دهند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۴۳۴.</ref> در بسیاری از این مجالس، رژیم پهلوی و ساواک متهم اصلی فوت سیدمصطفی خمینی اعلام می‌شدند و سبب تظاهرات و درگیری مردم با پلیس می‌گردید.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۴۳۴.</ref> برابر اسناد ساواک علی‌رغم سختگیری‌های رژیم، سخنرانانِ مجالس ختم بر روی منبرها آشکارا از امام‌خمینی نام می‌بردند و مردم با فرستادن صلوات و دادن شعار بر ضد رژیم حمایت خود را از ایشان و انقلاب ابراز می‌کردند.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۹۰ ـ ۹۱.</ref> غالباً در پایان مجالس شرکت‌کنندگان تظاهرات می‌کردند و شعارهایی بر ضد رژیم سر می‌دادند و به همین دلیل ساواک برای کنترل اوضاع اقدام به بازداشت و تبعید شخصیت‌های فعال حوزه و دانشگاه کرد.<ref>محتشمی‌پور، از ایران به ایران، ۸۶/۲ ـ ۸۷؛ حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ساواک و روحانیت، بولتن‌های نوبه‌ای ساواک از ۱۳۴۹/۱۲/۲۵ ـ ۱۳۵۷/۶/۳۰، ۱۹۹ ـ ۲۰۲.</ref> در گزارش ساواک و نیز برخی رسانه‌های خبری به این موضوع اشاره شده‌است که در مجالس ترحیمِ فرزند ارشد امام‌خمینی، نام ممنوع‌الذکر او پس از سال‌ها بر سر زبان‌ها افتاد.<ref>حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ساواک و روحانیت، بولتن‌های نوبه‌ای ساواک از ۱۳۴۹/۱۲/۲۵ ـ ۱۳۵۷/۶/۳۰، ۲۰۲.</ref>
==آثار ماندگار==
سیدمصطفی خمینی افزون بر پنجاه عنوان کتاب و رساله در زمینه‌های مختلف علمی تألیف کرده‌است که برخی از آنها مانند کتاب الاجاره و رساله‌ای در بحث الخلل فی الصلوة در جریان بازداشت امام‌خمینی در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ یا در حمله مأموران پهلوی در ۱۳۴۶/۸/۲۲ به خانه ایشان غارت شده و از میان رفته‌است.<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، ۵۴ ـ ۷۲.</ref> همچنین او در بسیاری از حاشیه‌ها و تقریرهای فقهی خود، از کتاب بزرگ فقهی خود با عبارت «کتابنا الکبیر» نام برده و شرح و پیگیری بحث‌های بیشتر را به آن کتاب ارجاع داده‌است که ظاهراً گمشده و در حال حاضر وجود ندارد.<ref>اسماعیلی، نگاهی به دیدگاه‌های فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۳۵.</ref> در مجموع هجده رساله و کتاب از سوی ایشان نگاشته شده ولی موجود نمی‌باشد؛<ref>← تقوی، مصطفای من، گذری بر زندگی و آثار آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶۷ ـ ۷۰.</ref> با این حال، کتاب‌های زیادی از ایشان باقی‌مانده که برخی هنوز خطی‌اند و بیشتر چاپ و منتشر شده‌اند، مانند تفسیر قرآن در پنج جلد شامل تفسیر سوره حمد و بخشی از آیات سوره بقره، تحریرات فی الاصول در هشت جلد، کتاب الصوم، حاشیه بر الاسفار الاربعه در دو جلد، القواعد الاصولیه، تطبیق هیأت جدید بر هیأت و نجوم اسلامی، دروس الاعلام و نقدها، کتاب الطهاره، کتاب البیع، الاسلام و الحکومه، اجتهاد و تقلید، الفوائد و العوائد، القاعدة الرجالیه، مکاسب محرمه و شرح زندگانی ائمه(ع).<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، ۵۴ ـ ۷۲؛ میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۶۴ ـ ۳۶۸؛ تقوی، مصطفای من، گذری بر زندگی و آثار آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۷۳ ـ ۹۸.</ref>
==ازدواج و فرزندان==
سیدمصطفی خمینی در ۲۲سالگی (۱۳۳۲) با [[معصومه حائری]] نوه بنیان‌گذار [[حوزه علمیه قم]] و دختر مرتضی حائری یزدی ازدواج کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۴/۱؛ ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۱/۱ ـ ۳۲.</ref> و از وی صاحب چهار فرزند شد: [[سیدحسین خمینی|سیدحسین]] که روحانی و در حوزه علمیه به فعالیت‌های علمی و تحصیل و تدریس مشغول است و سیده‌مریم که پزشک است<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۱/۱ ـ ۳۲.</ref> و دو فرزند دیگر وی یکی در جریان حمله کماندوهای رژیم پهلوی در [[سیزده آبان ۱۳۴۳]] به خانه امام‌خمینی و بازداشت ایشان پیش از تولد سقط شده و دیگری در کودکی بر اثر بیماری از دنیا رفته‌است.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۱/۱ ـ ۳۲.</ref> [[امام‌خمینی]] در نامه‌ای که ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰ خطاب به سیدحسین با تعبیر «پسرم، حسین خمینی» نوشته‌است، با توجه‌دادن به خطرهای جوانی از وی همانند دیگر بستگان خود خواسته‌است که در کوران‌ها و اختلاف‌های سیاسی وارد نشود و در تحصیل علوم اسلامی و تهذیب نفس کوشش کند و افزون بر پند پدرانه، به وی دستور شرعی داده‌است که وارد بازی‌های سیاسی نگردد و از آنها دوری کند و برای ادامه تحصیل به حوزه قم برگردد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۴۵/۱۴.</ref> در سال ۱۳۵۳ همسر سیدمصطفی یک دانگ خانه امام‌خمینی در [[قم]] را بابت مهریه درخواست کرد تا با آن به سفر حج برود و امام‌خمینی به‌جدّ پیگیر قیمت‌گذاری خانه از سوی پدر وی و پرداخت مهریه شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵۱/۳، ۵۴ و ۵۵.</ref> ایشان در وصیت‌نامه‌های شخصی پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی نسبت به خوش‌رفتاری با فرزندان وی، به خانواده خود سفارش کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲۱/۱۲ و ۷۰/۱۷.</ref>
پس از انقلاب با توجه به اینکه امام‌خمینی نمی‌خواست برای فرزندش امتیازی باشد، با برگزاری مجالس و همایش برای وی موافقت نمی‌کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۷/۱؛ هاشمی رفسنجانی، یادها و یادمان‌ها، ۳۳/۲. </ref> علاوه بر این راضی نبود مراکز تبلیغی و فرهنگی مانند صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم اقداماتی برای معرفی و بزرگداشت شخصیت او انجام دهند، بلکه دستور می‌داد برنامه ویژه سالگرد وی نیز تهیه و پخش نشود؛<ref>کروبی، یادها و یادمان‌ها، ۵۴/۲.</ref> ولی پس از ارتحال ایشان و در آستانه بیستمین سالگرد درگذشت سیدمصطفی خمینی در روزهای آخر مهر و اول آبان سال ۱۳۷۶ به مدت دو روز کنگره شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در تالار شیخ مفید دانشگاه قم برگزار گردید<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، ۴۱ ـ ۴۲؛ محتشمی‌پور، مقدمه، چاپ‌شده در مجموعه مقالات کنگره شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۸.</ref> و ابعاد مختلف شخصیت وی به بحث و بررسی اندیشمندان و صاحب‌نظران گذاشته شد و مقالات متعدد و ویژه‌نامه به همین مناسبت چاپ و منتشر شد<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، ۴۱ ـ ۴۲.</ref> مجموعه آثار تفسیری، فقهی، اصولی و فلسفی ایشان نیز در ۲۹+۱ جلد از سوی [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] منتشر شده‌است.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن‌الرضا، مهدی، ضیاء الابصار فی ترجمة علماء خوانسار، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* قرآن کریم.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* اسماعیلی، خیرالله، دولت موقت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
* انصاری قمی، ناصرالدین، اختران فقاهت، قم، دلیل ما، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
* اطلاعات، روزنامه، ۱۱/۱/۱۳۵۸ش.
* انصاریان خوانساری، محمدتقی، مرجع متقین (خاطرات و اسنادی منتشرنشده درباره آیت‌الله العظمی حاج سید احمد خوانساریقم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
* خادمیان، محمدرضا، صفایی‌نامه، مؤسسه کتاب شیعه، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینیتهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
* خلخالی، صادق، خاطرات آیت‌الله خلخالی، تهران، سایه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
* همو، نهضت امام‌خمینی، ج۲، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
* ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
* بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، نویسنده، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
* سلیمی، حشمت‌الله، خوانساری، سیداحمد (آیت‌اللهچاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* بهجت، علی، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع گروه‌ها و سازمان‌ها، بی‌نا، بی‌تا.
* شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تصحیح سیدهدایت‌الله مسترحمی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
* حکیمی، محمدرضا، تفسیرآفتاب نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امام‌خمینی(ره)، تهران، دفترنشرفرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۵۷ش.
* عابدی میانجی، محمد، آیت‌الله سیداحمد خوانساری.
* روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
* تندیس پارسایی، مجله فرهنگ کوثر، شماره ۹، ۱۳۷۶ش.
* روزنامه رسمی، ۱۴/۵/۱۳۵۹ش.
* فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش.
* سمیعی، احمد، طلوع و غروب دولت موقت، تهران، شباویز، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
* متولی، عبدالله، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* علی‌بابایی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی آرش، تهران، آشیان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* منتظری، حسینعلی، خاطرات آیت‌الله منتظری، قم، بی‌نا، ۱۳۷۹ش.
* عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، کتاب سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* فوزی، ولی‌الله، حماسه‌های اسلامی ملت به رهبری امام‌خمینی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، قم، دارالفکر، بی‌تا.
* میرمحمدی، حمید رضا، ستارگان خوانسار، قم، جمال، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* کیهان، روزنامه، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷.
* ناطق نوری، علی‌اکبر، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* کیهان، روزنامه، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷.
* نور علم، مجله، نجوم امت(۵)، مرحوم آیت‌الله العظمی حاج‌سیداحمد خوانساری، شماره ۸، ۱۳۶۳ش.
* کیهان، روزنامه، ۷، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲ و ۱۴/۱/۱۳۵۸ش.
* واعظ‌زاده خراسانی، محمد، مرجعیت، مجله مشکوة، شماره ۴۵، ۱۳۷۳ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* نوازنی، بهرام، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دی‌ماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
{{پایان}}
{{پایان}}


== پیوند به بیرون ==
==پیوند به بیرون==
محمد عابدی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/181/ خوانساری، سیداحمد]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۱۸۱–۱۸۵.
معصومه احمدی بینش، [https://books.khomeini.ir/books/10005/694/ روز جمهوری اسلامی[[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۶۹۴–۷۰۰.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۵:۴۶

روز جمهوری اسلامی، روز اعلام رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران در پی همه‌پرسی، دوازدهم فروردین ۱۳۵۸.

مفهوم‌شناسی

جمهوری در فرهنگ سیاسی به حکومتی گفته می‌شود که زمامدار آن با رأی مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب شود و توارث در آن دخالتی نداشته باشد و مدت زمامداری نیز محدود باشد.[۱] امام‌خمینی نیز واژه «جمهوری» را به همین معنا به کار برده‌است.[۲] جمهوریت به پذیرش حق مردم در انتخاب نوع نظام سیاسی اشاره دارد و قالب حکومت مورد نظر امام‌خمینی را تشکیل می‌دهد[۳] و جمهوری اسلامی مقید به آرای عمومی و حضور و نظارت دایمی مردم بر عملکرد کارگزاران نظام است.[۴] اسلامیت و تقید نظام به احکام اسلامی رکن دیگر دولت مورد نظر امام‌خمینی است.[۵] این قید، نظام سیاسی ایران را از دموکراسی غربی متمایز می‌سازد.[۶] امام‌خمینی اصطلاح جمهوری اسلامی را نخست در بیستم مهر ۱۳۵۷ در فرانسه، در وصف نظام دینی ـ سیاسی مطلوب خود به کار برد.[۷] (ببینید: جمهوری اسلامی)

مردم ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸، طی یک همه‌پرسی با رأی ۲/۹۸ درصد به تغییر نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.[۸] در پی اعلام نتیجه در دوازدهم فروردین، امام‌خمینی این روز را عید ملی و مذهبی خواند[۹] و شورای انقلاب در ۸/۴/۱۳۵۹ آن را روز جمهوری اسلامی نام نهاد و تعطیل رسمی اعلام شد.[۱۰]

امام‌خمینی از سال‌ها پیش در اندیشه برپایی نظام اسلامی بود و برای رسیدن به این هدف مرحله به مرحله پیش رفت. ایشان نظریه ولایت فقیه را نخست در کتاب کشف اسرار در سال ۱۳۲۳ مطرح کرد.[۱۱] سپس در کتاب الاجتهاد و التقلید به استدلال بر شئون فقیه ازجمله ولایت پرداخت[۱۲] و پس از آن در سال ۱۳۴۸ آن را به‌تفصیل در درس خارج بیع در نجف اشرف بررسی کرد[۱۳] که به صورت مستقل با عنوان حکومت اسلامی به فارسی منتشر شد؛ (ببینید: ولایت فقیه(۲)) چنان‌که به قلم خود ایشان در کتاب البیع نیز منتشر شده‌است.[۱۴] بر مبنای این نظریه فقهای باتقوا و آشنا به زمان به نیابت از ائمه معصوم(ع) در عصر غیبت اداره امور سیاسی و اجتماعی مردم را بر عهده دارند.[۱۵] (ببینید: ولایت فقیه(۱)) امام‌خمینی از نخستین کسانی بود که هدف از مبارزه را سرنگونی سلطنت پهلوی و رژیم شاهنشاهی و برپایی جمهوری اسلامی مبنی بر ضوابط اسلام و آرای ملت اعلام کرد[۱۶] و طرح تشکیل نظام اسلامی را در اندیشه‌ها زنده کرد.[۱۷] شعار جمهوری اسلامی از خواسته‌های اصلی مردم در تظاهرات و راهپیمایی‌ها بود.[۱۸]

تأکید امام‌خمینی بر همه‌پرسی

امام‌خمینی در روز بازگشت به ایران در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ در بهشت زهرا(س) در جمع گسترده مردم که از سراسر کشور گرد آمده بودند، از نامشروع‌بودن رژیم سلطنتی سخن گفت[۱۹] و در چهاردهم بهمن درباره توطئه ملی‌نماها در نگهداری نظام شاهنشاهی هشدار داد و از برپایی نظام ملی ـ اسلامی متکی به آرای مردم خبر داد.[۲۰] ایشان در پانزدهم بهمن با استفاده از حق شرعی و قانونی خود، مهدی بازرگان را مأمور کرد دولت موقت تشکیل دهد. مأموریت این دولت ازجمله برگزاری همه‌پرسی و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی بود.[۲۱] اعضای دولت موقت به دلیل مقبولیت امام‌خمینی و دشواری‌های برگزاری همه‌پرسی خواستار اعلان جمهوری اسلامی بدون مراجعه به آرای عمومی بودند؛ اما ایشان در برابر آنان ایستاد[۲۲] و بر برگزاری انتخابات عمومی پای فشرد و افزود در صورت برگزارنشدن همه‌پرسی، در آینده خواهند گفت روحانیون با سوء استفاده از احساسات عمومی، نظام سیاسی دلخواه خود را بر مردم تحمیل کردند؛ بنابراین باید تعداد موافق و مخالف روشن شود.[۲۳]

امام‌خمینی در نهم اسفند ۱۳۵۷ ضمن پیام چهارده‌ماده‌ای درباره همه‌پرسی آینده وعده داد خیلی زود درباره شکل حکومت، همه‌پرسی برگزار خواهد شد و تصریح کرد آنچه مردم با فریاد از آن پشتیبانی کرده «جمهوری اسلامی» است؛ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. ایشان از مردم خواست به جمهوری اسلامی رأی دهند.[۲۴] ایشان تأکید کرد مخالفان جمهوری اسلامی نیز آزادند اظهار نظر کنند و علمای شهرها و روستاها مکلف‌اند از آزادی مخالفان حمایت کنند و مراقب باشند هر کس رأی خود را در صندوق بیندازد.[۲۵] دولت موقت نیز در هفدهم اسفند روز دهم فروردین ۱۳۵۸ را برای همه‌پرسیِ شیوه نظام سیاسی کشور تعیین کرد. امام‌خمینی اصرار داشت همه‌پرسی هرچه زودتر برگزار شود و در پاسخ به دشواری‌های این کار، دست‌اندرکاران همه‌پرسی را به همراهی مردم و مهم‌نبودن تحریکات ضد انقلاب امیدوار ساخت.[۲۶]

احزاب سیاسی و جرائد از فضای باز سیاسی استفاده کرده، دیدگاه‌های خود را در معرض دید و قضاوت مردم قرار دادند.[۲۷] برخی گروه‌ها در برابر جمهوری اسلامی از جمهوری دموکراتیک یا جمهوری دموکراتیک اسلامی و جمهوری خلق سخن گفتند. گروهی به دنبال حذف کلمه «اسلامی» از «جمهوری اسلامی» و خواستار جمهوری دموکراتیک به شکل غربی بودند.[۲۸] نخست‌وزیر دولت موقت، بازرگان، هواخواه جمهوری دموکراتیک اسلامی بود[۲۹] که امام‌خمینی آن را خلافِ خواست مردم دانست و یادآور شد آنچه مردم از آن پشتیبانی کرده‌اند، همان جمهوری اسلامی است.[۳۰] برخی از گروه‌های مخالف با نظام ازجمله حزب جمهوری‌خواه،[۳۱] جبهه دموکراتیک ملی و سازمان چریک‌های فدایی خلق همه‌پرسی را تحریم و فضای رأی‌گیری را غیر دموکراتیک دانستند.[۳۲] عزالدین حسینی از روحانیان و از رهبران احزاب سیاسی مهاباد در آستانه همه‌پرسی با جمهوری اسلامی مخالفت کرد.[۳۳]

امام‌خمینی در چهارم فروردین ۱۳۵۸ از مردم خواست در همه‌پرسی شرکت کنند و سهل‌انگاری در آن را پایمال‌شدن خون شهدا خواند و حضور زنان را نیز تعیین‌کننده دانست.[۳۴] ایشان از علما و روحانیان[۳۵] و مسئولان خواست با تبلیغات مناسب مردم را به شرکت در همه‌پرسی تشویق و همگان در آن شرکت کنند.[۳۶] مرتضی مطهری در شرح سخنان امام‌خمینی، جمهوری اسلامی را جامع آزادی و عدالت شمرد و افزودن واژه دموکراتیک به آن را حشو و زاید خواند.[۳۷] عموم علمای شهرستان‌ها و احزاب و سازمان‌های ملی و مردمی ایران از برگزاری همه‌پرسی جانبداری کردند.[۳۸] برخی از علما در بیانیه‌های خود تأکید کردند در جمهوری اسلامی حقوق تمامی افراد محفوظ و مردم بر سرنوشت خود حاکم‌اند و نظام اسلامی بر شاهراه عدالت راه خواهد پیمود و مردم در آزادی کامل به سر خواهند برد.[۳۹] بسیاری از مراجع و علمای بزرگ مانند سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری و نیز سیدمحمود طالقانی مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به جمهوری اسلامی تشویق کردند.[۴۰]

برگزاری همه‌پرسی

وزارت کشور در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ همه‌پرسی را در سراسر ایران برگزار کرد. برگه رأی، دو قسمتی و شامل نیمه «آری» ـ به رنگ سبز ـ و نیمه «نه» ـ به رنگ قرمز ـ بود و روی آن این عبارات به ترتیب درج شده بود: «بسمه تعالی دولت موقّت انقلاب اسلامی، وزارت کشور، تعرفه انتخابات رفراندم، تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت». رأی‌دهندگان بایستی رأی مورد نظر خود را از برگه جدا کرده و در صندوق رأی می‌انداختند و می‌توانستند قسمت دیگر را همراه با خود ببرند.[۴۱] امام‌خمینی به گروه‌هایی که به نوشته آری یا نه روی برگه رأی معترض بودند، پاسخ داد رفراندم به معنای آری و نه است؛ ولی آنان می‌توانند به جای رأی نه، از حکومت دلخواه خود چون سلطنت و یا جمهوری دموکراتیک نام ببرند.[۴۲]

رأی‌گیری از ساعت هشت صبح روز جمعه دهم فروردین شروع شد.[۴۳] وزارت کشور از حقوقدانان بین‌المللی خواست بر اجرای همه‌پرسی نظارت کنند.[۴۴] امام‌خمینی در ساعت ده صبح در حوزه سی خیابان چهارمردان قم رأی آری خود را به صندوق انداخت.[۴۵] شرکت گسترده مردم موجب شد رأی‌گیری تا روز شنبه یازدهم فروردین ادامه پیدا کند. افزون بر مدارس و مساجد و روستاها در بیمارستان‌ها و مراکز نظامی و پادگان‌ها حوزه‌های رأی‌گیری دایر بود.[۴۶] مردم بی‌توجه به فضاسازی مخالفان از همه اقوام و فرقه‌ها از ساعت‌ها پیش برای شرکت در رأی‌گیری به صف ایستاده بودند. بیماران و پیرمردان نیز مشتاق‌تر از دیگران در صف‌ها دیده می‌شدند.[۴۷] اقلیت‌های دینی نیز با اطمینان به حفظ حقوق خود در حکومت آینده به جمهوری اسلامی رأی موافق دادند.[۴۸]

برخی گروه‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی برای کاستن از شرکت و رأی مردم، مناطقی از کشور را ناامن کردند. ایجاد درگیری،[۴۹] به آتش‌کشیدن صندوق‌های رأی،[۵۰] جلوگیری مسلحانه از شرکت مردم در همه‌پرسی،[۵۱] کشتن مردم[۵۲] از کارهای مخالفان بود. با همه تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد نگذاشتند انتخابات برگزار شود.[۵۳] گروه‌های مسلح برای ناامن‌کردن فضای انتخاباتی به خودروی هیئت حسن نیت و نمایندگان سیدمحمود طالقانی حمله کردندکه به آنان آسیبی نرسید.[۵۴] در سنندج نیز شش پزشک و سه پرستار را که برای مداوای مجروحان رفته بودند، به شهادت رساندند.[۵۵] (ببینید: کردستان)

به سبب استقبال مردم، رأی‌گیری تا آخر وقت روز یازدهم فروردین در تهران و شهرستان‌ها تمدید شد.[۵۶] برابر اطلاعیه رسمی ستاد عملیات همه‌پرسی وزارت کشور، بیست میلیون و بیست‌ویک هزار و دویست‌وهشتادوهشت نفر (۲۸۸/۰۲۱/۲۰ نفر) به جمهوری اسلامی رأی موافق (۲/۹۸ درصد آرا)، صدوچهل هزار و شصت‌وشش نفر (۰۶۶/۱۴۰ نفر) رأی مخالف دادند.[۵۷] ۴۱۳ نفر نیز به جمهوری خلق رأی داده بودند.[۵۸] سیدصادق طباطبایی مجری انتخابات، درباره تعداد واجدین شرایط برای شرکت در انتخابات، یادآور شده‌است تعداد دقیق آن مشخص نیست؛ تخمین این بود که ۹۴ درصد مردم در انتخابات شرکت کرده‌اند و این در حالی بود که در برخی از شهرها انتخابات انجام نشد و به برخی از نقاط هم برگه رأی‌گیری نرسید.[۵۹]

امام‌خمینی پس از پایان رأی‌گیری از فضای آزاد و شور و شوق مردم در شرکت در انتخابات سخن گفت[۶۰] و پیروزی ملت ایران در همه‌پرسی را وعده خداوند مبنی بر غلبه مستضعفان بر مستکبران خواند و مخالفان جمهوری اسلامی را بی‌خبر از خدا و ماجراجو دانست[۶۱] و در ادامه از رفتار ضد انسانی برخی گروه‌ها مانند آتش‌زدن صندوق‌های رأی و حمله مسلحانه به مردم نیز انتقاد کرد.[۶۲]

اعلام عید اسلامی و ملی

امام‌خمینی در پیامی به مناسبت رأی یکپارچه مردم به جمهوری اسلامی با ذکر آیه کریمه «وَ نُرِیدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً»،[۶۳] در آغاز آن، دوازدهم فروردین را روز پیروزی مستضعفان خواند و آن را به ملت ایران تبریک گفت و این روز را روز امامت امت و روز پیروزی و فتح و ظفر ملت نامید و افزود در این روز تاریخی، رژیم طاغوتی به زباله‌دان تاریخ پیوست.[۶۴] ایشان به دنیا اعلام کرد مردم به عدالت رأی دادند و در سایه حکومت اسلامی باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان خواهد بارید.[۶۵] ایشان در ادامه پیام، صبح‌گاه دوازدهم فروردین را روز نخستین حکومت «الله» و از بزرگ‌ترین اعیاد مذهبی و ملی شمرد و از مردم خواست این روز را عید بگیرند و زنده نگهدارند.[۶۶] ایشان از مردم و دولت خواست در سایه این اقتدار ملی با قدرت پیش روند و عدالت اسلامی را به دنیا نشان دهند و از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کرده، کشور را از آثار رژیم طاغوتی پاکسازی و ادارات کشور را که غربی شکل گرفته‌اند متحول کنند.[۶۷]

امام‌خمینی در سال ۱۳۵۹ نیز به مناسبت سالگرد اعلام جمهوری اسلامی، دوازدهم فروردین را روز رسمیت حکومت مستضعفان بر مستکبران در ایران یاد کرد و با اعلام اینکه ملت ایران این روز را عیدی اسلامی ـ ملی تلقی می‌کند، آن را روز غلبه جنود «اللَّه» بر جنود شیطان و روز فتح و نصر خدا و بندگان مؤمن به او دانست.[۶۸] ایشان در سال‌های بعد نیز به مناسبت دوازدهم فروردین پیام داده و تذکراتی را به مقتضای زمان، به ملت، دولت، قوه قضاییه و قوای مسلح یادآوری کرده‌است.[۶۹]

بعدها روشن شد امام‌خمینی چندین شعر زیبا در وصف جمهوری اسلامی سروده‌است؛ ازجمله: جمهوری اسلامی ما جاوید است/ دشمن ز حیات خویشتن نومید است. آن روز که عالم ز ستمگر خالی است/ ما را و همه ستمکشان را عید است.[۷۰] ایشان در سروده‌ای دیگر جمهوری اسلامی را روز عید حزب‌الله و شکست دشمن نامیده‌است.[۷۱]

بازتاب همه‌پرسی

رأی مردم به جمهوری اسلامی در میان دوست و دشمن بازتاب گسترده‌ای داشت. دوستان جمهوری اسلامی ایران خرسند شدند و علما و اقشار گوناگون مردم ایران و مسلمانان و محرومان و رؤسای کشورهای جهان پیام‌های تبریک فراوانی به امام‌خمینی و کارگزاران نظام فرستادند و استقرار جمهوری اسلامی را به امام‌خمینی و امت اسلامی تبریک گفتند.[۷۲] نخست‌وزیر مصر ضمن به‌رسمیت‌شناختن نظام جدید ایران، بر همکاری دو کشور تأکید کرد.[۷۳] امام‌خمینی نیز ضمن تشکر در پاسخ برخی از آنان ازجمله رئیس‌جمهور عراق یادآور شد، دولت‌ها باید با ملت‌ها با مسالمت رفتار کنند و در خدمت آنان باشند تا آسایش همگان فراهم گردد.[۷۴] در پاسخ رئیس‌جمهور تونس نیز آرزو کرد جمهوری اسلامی ایران در همبستگی میان مسلمانان نقش مؤثری داشته باشد.[۷۵] ایشان در دیدار سفیر بنگلادش و در پاسخ تبریک رئیس‌جمهور این کشور یادآور شد امید دارد دولت‌ها و ملت اسلام هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیکتر شوند[۷۶] و در پاسخ لئونید برژنف رهبر اتحاد جماهیر شوروی، سعادت و رستگاری ملل شوروی را خواستار شد و اظهار امیدواری کرد جمهوری اسلامی ایران در اتحاد ملل و آسایش انسان‌ها نقش ارزنده‌ای داشته باشد و در راه صلح و آرامش کوشا باشد.[۷۷] خبرگزاری‌های بین‌المللی از حضور گسترده مردم خبرهای مفصلی را مخابره کردند.[۷۸] دبیرکل انجمن دولتی و همبستگی فرانسه با مردم ایران این رأی‌گیری را پراهمیت خواند.[۷۹] گروه ناظر بر همه‌پرسی نیز که از فرانسه به منظور نظارت آمده بودند، همه‌پرسی ایران را دموکراتیک و پیروزی قدرت انقلابی ایران را کاملاً محرز دانستند.[۸۰] امریکا مأیوس از تغییر نظام، پس از انتخابات سفیر خود را از ایران فرا خواند.[۸۱] برخی از سران دیگر کشورها نیز نخستین سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی ایران را به امام‌خمینی و مردم ایران تبریک گفتند، رئیس کمیته دایمی کنگره ملی نمایندگان مردم جمهوری خلق چین،[۸۲] لئونید برژنف رهبر شوروی، رئیس‌جمهور خلق چین و کره شمالی،[۸۳] رؤسای کشورهای سوریه، لیبی، الجزائر، بنگلادش ازجمله این افراد بودند.[۸۴] این تبریک‌ها در برخی سال‌های بعد نیز ادامه داشت.[۸۵]

پانویس

  1. علی‌بابایی، فرهنگ سیاسی آرش، ۲۱۲.
  2. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.
  3. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.
  4. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴ و ۸/۵ ـ ۶.
  5. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.
  6. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۵۳.
  7. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.
  8. سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.
  9. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.
  10. روزنامه رسمی، ۱۴/۵/۱۳۵۹ش.
  11. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۸۶ ـ ۱۸۹.
  12. ← امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۵ ـ ۱۱۹.
  13. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۴۸۳.
  14. امام‌خمینی، کتاب البیع، ۲/۶۱۷ ـ ۶۶۹.
  15. امام‌خمینی، کتاب البیع، ۲/۶۲۲.
  16. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۳۴۹.
  17. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۷۱۵.
  18. حکیمی، تفسیرآفتاب نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امام‌خمینی(ره)، ۴۵۴.
  19. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۳.
  20. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۵۱.
  21. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۵۴.
  22. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.
  23. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.
  24. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.
  25. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵ ـ ۲۶۶.
  26. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۵.
  27. کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۱ و ۲.
  28. اسماعیلی، دولت موقت، ۱۱۰؛ کیهان، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷، ۳ و ۸.
  29. بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۹۲.
  30. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.
  31. کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳ و ۸/۱/۱۳۵۸، ۸.
  32. کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۲.
  33. بهجت، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع گروه‌ها و سازمان‌ها، ۱۸۰؛ فوزی، حماسه‌های اسلامی ملت به رهبری امام‌خمینی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، ۴۵۶.
  34. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۰۸.
  35. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۲۴.
  36. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۱۱، ۴۳۳ و ۴۳۵.
  37. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۴/۲۱۸.
  38. کیهان، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷، ۷ ـ ۸.
  39. کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۲.
  40. کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۷، ۸ و ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.
  41. کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.
  42. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۳۵؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دی‌ماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱/۱۳۶.
  43. کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳.
  44. کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۵.
  45. کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۶.
  46. کیهان، ۳.
  47. کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.
  48. کیهان، ۳، ۶ و ۹/۱/۱۳۵۸، ۳.
  49. کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۳.
  50. سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۷۹؛ اطلاعات، ۷.
  51. ← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۶۳ و ۸/۳۹۸.
  52. ← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۶۲.
  53. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.
  54. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.
  55. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.
  56. کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.
  57. سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.
  58. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۴.
  59. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.
  60. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۷ ـ ۴۵۸ و ۴۶۷.
  61. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲ و ۴۵۷.
  62. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۴۳، ۶۳ و ۸/۳۹۸.
  63. سوره قصص، آیه ۵)
  64. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲.
  65. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳.
  66. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.
  67. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۴.
  68. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۱۹.
  69. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۵۰؛ ۱۶/۱۵۴ و ۱۷/۳۹۰.
  70. امام‌خمینی، دیوان امام، ۱۹۳ و ۱۹۵.
  71. امام‌خمینی، دیوان امام، ۱۹۷.
  72. ← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۲۲، ۳۲، ۱۲۱ و ۸/۲۵۲؛ کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۴، ۵ و ۷.
  73. کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۵.
  74. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۲.
  75. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۲۳.
  76. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۵۱.
  77. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۲۶۳.
  78. کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۸.
  79. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.
  80. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.
  81. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۸.
  82. ← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵.
  83. ← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵ ـ ۲۲۷.
  84. ← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۹ ـ ۲۳۲.
  85. ← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۶ و ۱۶/۱۵۳.

منابع

  • قرآن کریم.
  • اسماعیلی، خیرالله، دولت موقت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
  • اطلاعات، روزنامه، ۱۱/۱/۱۳۵۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، نویسنده، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
  • بهجت، علی، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع گروه‌ها و سازمان‌ها، بی‌نا، بی‌تا.
  • حکیمی، محمدرضا، تفسیرآفتاب نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امام‌خمینی(ره)، تهران، دفترنشرفرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۵۷ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • روزنامه رسمی، ۱۴/۵/۱۳۵۹ش.
  • سمیعی، احمد، طلوع و غروب دولت موقت، تهران، شباویز، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • علی‌بابایی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی آرش، تهران، آشیان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، کتاب سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
  • فوزی، ولی‌الله، حماسه‌های اسلامی ملت به رهبری امام‌خمینی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، قم، دارالفکر، بی‌تا.
  • کیهان، روزنامه، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷.
  • کیهان، روزنامه، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷.
  • کیهان، روزنامه، ۷، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲ و ۱۴/۱/۱۳۵۸ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • نوازنی، بهرام، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دی‌ماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.

پیوند به بیرون

معصومه احمدی بینش، روز جمهوری اسلامی، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۶۹۴–۷۰۰.