محمدحسین خندق‌آبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =محمدحسین خندق‌آبادی
| تصویر            =محمدحسین خندق‌آبادی.jpg
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| سرشناسی          =سخنران
| نام کامل          =
| لقب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        =۱۲۹۶ش
| زادگاه            =
| تاریخ وفات        =۱۲ آذر ۱۳۴۵ش
| شهر وفات          =تهران
| تاریخ شهادت      =
| محل شهادت        =
| محل دفن          =مقبره شیخ صدوق در شهرری
| خویشاوندان سرشناس =[[محمدجواد خندق‌آبادی]] (برادر)
| استادان          =جعفر خندق‌آبادی، [[محمدجواد خندق‌آبادی]]، [[سیدحسین بروجردی]]
| شاگردان          =
| محل تحصیل        =تهران و [[قم]]
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          = 
| سایر              =
| سیاسی            =مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]
| اجتماعی          =اقامه [[نماز جماعت]] در مسجد خندق‌آباد تهران و سخنرانی در هیئت‌های مذهبی تهران ازجمله بنی‌فاطمه، انصارالعباس و...
| امضا              =
| وبگاه رسمی        = 
}}
'''محمدحسین خندق‌آبادی'''، از شاگردان درس خارج امام‌خمینی.  
'''محمدحسین خندق‌آبادی'''، از شاگردان درس خارج امام‌خمینی.  


خط ۵: خط ۳۶:


== تحصیل ==
== تحصیل ==
محمدحسین خندق‌آبادی خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت. سپس مقدمات را در تهران و نزد عمویش شیخ جعفر خندق‌آبادی و برادرش [[محمدجواد خندق‌آبادی|شیخ محمدجواد خندق‌آبادی]] خواند. آنگاه به [[قم]] رفت و دروس سطح را نزد استادان آن حوزه به پایان رساند. سپس در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] حاضر شد. آنگاه از محضر درس خارج [[امام‌خمینی]] سود برد. وی پس از فوت آیت‌الله بروجردی به تهران بازگشت (شریف‌رازی، ۱۳۷۰، ص۳۷۹بنابراین می‌توان احتمال داد که در خلال سال‌های ۱۳۳۰-۱۳۴۰ش از محضر درس خارج فقه و اصول یا یکی از این دو درس امام‌خمینی بهره می‌برده است.
محمدحسین خندق‌آبادی خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت. سپس مقدمات را در تهران و نزد عمویش شیخ جعفر خندق‌آبادی و برادرش [[محمدجواد خندق‌آبادی|شیخ محمدجواد خندق‌آبادی]] خواند. آنگاه به [[قم]] رفت و دروس سطح را نزد استادان آن حوزه به پایان رساند. سپس در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] حاضر شد. آنگاه از محضر درس خارج [[امام‌خمینی]] سود برد. وی پس از فوت آیت‌الله بروجردی به تهران بازگشت.<ref>شریف‌رازی، اختران فروزان ری و تهران، ص۳۷۹.</ref> بنابراین می‌توان احتمال داد که در خلال سال‌های ۱۳۳۰-۱۳۴۰ش از محضر درس خارج فقه و اصول یا یکی از این دو درس امام‌خمینی بهره می‌برده است.


او از سخنوران نامی تهران بود که در مسجد خندق‌آباد تهران به اقامه [[نماز جماعت]] و ارشاد مردم می‌پرداخت. علاوه بر آن، در برخی از هیئت‌های مذهبی تهران ازجمله بنی‌فاطمه، انصارالعباس و... سخنرانی می‌کرد (یادداشت‌های زندان...، ص۹۹) و به سبب این سخنرانی‌ها از شهرت زیادی برخوردار بود. اصرار او بر سخنرانی‌ها به‌اندازه‌ای بود که وقتی براثر سکته قلبی، پزشکان او را از سخنرانی منع کردند، نپذیرفت (شریف‌رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ص۳۶۱).  
او از سخنوران نامی تهران بود که در مسجد خندق‌آباد تهران به اقامه [[نماز جماعت]] و ارشاد مردم می‌پرداخت. علاوه بر آن، در برخی از هیئت‌های مذهبی تهران ازجمله بنی‌فاطمه، انصارالعباس و... سخنرانی می‌کرد<ref>یادداشت‌های زندان...، ص۹۹.</ref> و به سبب این سخنرانی‌ها از شهرت زیادی برخوردار بود. اصرار او بر سخنرانی‌ها به‌اندازه‌ای بود که وقتی براثر سکته قلبی، پزشکان او را از سخنرانی منع کردند، نپذیرفت.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۳۶۱.</ref>


== مبارزات سیاسی ==
== مبارزات سیاسی ==
محمدحسین خندق‌آبادی در سال‌های ۱۳۴۱-۱۳۴۲ به حمایت از امام‌خمینی در مبارزه علیه [[حکومت پهلوی]] پرداخت. در آبان ۱۳۴۱ پس از تصویب‌نامه دولت در مورد [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، نامه‌ای خطاب به [[اسدالله علم]]، نخست‌وزیر وقت ارسال کرد. علم به این درخواست توجهی نکرد و در پاسخ بر الزامات بین‌المللی برای تصویب آن تصویب‌نامه تأکید کرد. پیرو این پاسخ، خندق‌آبادی همراه با تعدادی از وعاظ و روحانیان تهران با صدور اعلامیه‌ای با اشاره به موضع‌گیری‌های مراجع تقلید علیه تصویب‌نامه دولت و غیرقانونی و غیرشرعی خواندن آن، اعلام کردند جامعه وعاظ تهران هم دوشادوش مردم علیه تجاوز حکومت پهلوی به قوانین اسلام و قانون اساسی قیام و اقدام خواهد کرد (دوانی، ج۳، ص۵۸-۵۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰-۵۱). در جریان برگزاری همه‌پرسی موسوم به [[انقلاب سفید]] در بهمن ۱۳۴۱ به مبارزه علیه آن پرداخت و به همین علت در ۸ بهمن ۱۳۴۱ دستگیر و زندانی شد، ولی مدت کوتاهی بعد آزاد شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ص۲). وی در ۲۸ اسفند ۱۳۴۱ هم همراه جمعی از علمای تهران با صدور اعلامیه‌ای، در اعتراض به اقدامات حکومت پهلوی ازجمله بی‌توجهی به تذکرهای علما و مراجع تقلید در برگزاری همه‌پرسی انقلاب سفید و همچنین با اشاره به هم‌زمانی عید نوروز ۱۳۴۲ با سالروز شهادت [[امام جعفر صادق(ع)]] اعلام کردند که نوروز آن سال را جشن نخواهند گرفت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ص۵۸). پس از [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|یورش مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲]]، همراه با جمعی از روحانیان تهران با ارسال نامه‌ای به [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، آن واقعه را محکوم کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ص۵۹). خندق‌آبادی در محرم (خرداد) ۱۳۴۲ نیز به سخنرانی علیه حکومت پهلوی ادامه داد. به همین سبب در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ همراه با افرادی چون [[مرتضی مطهری]]، [[محمدتقی فلسفی]] و تعدادی دیگر از روحانیان دستگیر و زندانی شد (یادداشت‌های زندان، ص۹۹؛ دوانی، ج۴، ص۳۵۲-۳۵۴).
محمدحسین خندق‌آبادی در سال‌های ۱۳۴۱-۱۳۴۲ به حمایت از امام‌خمینی در مبارزه علیه [[حکومت پهلوی]] پرداخت. در آبان ۱۳۴۱ پس از تصویب‌نامه دولت در مورد [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، نامه‌ای خطاب به [[اسدالله علم]]، نخست‌وزیر وقت ارسال کرد. علم به این درخواست توجهی نکرد و در پاسخ بر الزامات بین‌المللی برای تصویب آن تصویب‌نامه تأکید کرد. پیرو این پاسخ، خندق‌آبادی همراه با تعدادی از وعاظ و روحانیان تهران با صدور اعلامیه‌ای با اشاره به موضع‌گیری‌های مراجع تقلید علیه تصویب‌نامه دولت و غیرقانونی و غیرشرعی خواندن آن، اعلام کردند جامعه وعاظ تهران هم دوشادوش مردم علیه تجاوز حکومت پهلوی به قوانین اسلام و قانون اساسی قیام و اقدام خواهد کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۵۸-۵۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰-۵۱.</ref> در جریان برگزاری همه‌پرسی موسوم به [[انقلاب سفید]] در بهمن ۱۳۴۱ به مبارزه علیه آن پرداخت و به همین علت در ۸ بهمن ۱۳۴۱ دستگیر و زندانی شد، ولی مدت کوتاهی بعد آزاد شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ص۲.</ref> وی در ۲۸ اسفند ۱۳۴۱ هم همراه جمعی از علمای تهران با صدور اعلامیه‌ای، در اعتراض به اقدامات حکومت پهلوی ازجمله بی‌توجهی به تذکرهای علما و مراجع تقلید در برگزاری همه‌پرسی انقلاب سفید و همچنین با اشاره به هم‌زمانی عید نوروز ۱۳۴۲ با سالروز شهادت [[امام جعفر صادق(ع)]] اعلام کردند که نوروز آن سال را جشن نخواهند گرفت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ص۵۸.</ref> پس از [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|یورش مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲]]، همراه با جمعی از روحانیان تهران با ارسال نامه‌ای به [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، آن واقعه را محکوم کرد<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ص۵۹.</ref> خندق‌آبادی در محرم (خرداد) ۱۳۴۲ نیز به سخنرانی علیه حکومت پهلوی ادامه داد. به همین سبب در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ همراه با افرادی چون [[مرتضی مطهری]]، [[محمدتقی فلسفی]] و تعدادی دیگر از روحانیان دستگیر و زندانی شد.<ref>یادداشت‌های زندان، ص۹۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۴، ص۳۵۲-۳۵۴.</ref>


وی پس از مدتی حبس آزاد شد و به مبارزات و سخنرانی‌های خود در تهران ادامه داد؛ ازجمله در ۳۱ فروردین ۱۳۴۳ و پس از ممنوع‌المنبر شدن محمدتقی فلسفی، همراه با جمعی از روحانیان و واعظان تهران با ارسال نامه‌ای به [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی|آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، به آن حکم اعتراض کرد و خواستار کمک آن مرجع در رفع ممنوع‌المنبری محمدتقی فلسفی شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۱۱ـ۱۱۳). پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، در نامه‌ای جویای احوال ایشان شد و امام‌خمینی در پاسخ از وی تشکر کرد (صحیفه امام، ج۲، ص۷۸). این فعالیت‌ها باعث شد در اسفند ۱۳۴۳ [[ساواک]] نام او را در فهرست روحانیان ممنوع‌المنبر قرار دهد (سلیمی، ص۳۱۵). وی در شب ۲۱ رمضان (۱۲ آذر ۱۳۴۵) در حین سخنرانی در مسجد خندق‌آبادی و در مراسم احیا (شب قدر) درحالی‌که قرآن بر سر گرفته بود، دچار سکته قلبی شد و از دنیا رفت (شریف‌رازی، ج۲، ص۳۶۱). پیکر او پس از تشییع در جوار مقبره شیخ صدوق در شهرری به خاک سپرده شد (شریف‌رازی، ۱۳۷۰، ص۳۷۹). در تشییع جنازه او شعارهایی در حمایت از امام‌خمینی سر داده شد (سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۴، ص۸۸).
وی پس از مدتی حبس آزاد شد و به مبارزات و سخنرانی‌های خود در تهران ادامه داد؛ ازجمله در ۳۱ فروردین ۱۳۴۳ و پس از ممنوع‌المنبر شدن محمدتقی فلسفی، همراه با جمعی از روحانیان و واعظان تهران با ارسال نامه‌ای به [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی|آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، به آن حکم اعتراض کرد و خواستار کمک آن مرجع در رفع ممنوع‌المنبری محمدتقی فلسفی شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۱۱ـ۱۱۳.</ref> پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، در نامه‌ای جویای احوال ایشان شد و امام‌خمینی در پاسخ از وی تشکر کرد.<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۷۸.</ref> این فعالیت‌ها باعث شد در اسفند ۱۳۴۳ [[ساواک]] نام او را در فهرست روحانیان ممنوع‌المنبر قرار دهد.<ref>سلیمی، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، ص۳۱۵.</ref>
 
== درگذشت ==
خندق‌آبادی در شب ۲۱ رمضان (۱۲ آذر ۱۳۴۵) در حین سخنرانی در مسجد خندق‌آبادی و در مراسم احیا (شب قدر) درحالی‌که قرآن بر سر گرفته بود، دچار سکته قلبی شد و از دنیا رفت.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۳۶۱.</ref> پیکر او پس از تشییع در جوار مقبره شیخ صدوق در شهرری به خاک سپرده شد.<ref>شریف‌رازی، اختران فروزان ری و تهران، ص۳۷۹.</ref> در تشییع جنازه او شعارهایی در حمایت از [[امام‌خمینی]] سر داده شد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۴، ص۸۸.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۹: خط ۵۳:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
خط ۲۸: خط ۶۱:
* یادداشت‌های زندان (۱۳۸۴)، تدوین: مرتضی شریف‌آبادی، تهران، موزه عبرت ایران.
* یادداشت‌های زندان (۱۳۸۴)، تدوین: مرتضی شریف‌آبادی، تهران، موزه عبرت ایران.
* یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:شاگردان امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های ارزیابی‌شده/پروژه شاگردان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۰۱

محمدحسین خندق‌آبادی
محمدحسین خندق‌آبادی.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۲۹۶ش
تاریخ وفات۱۲ آذر ۱۳۴۵ش
محل دفنمقبره شیخ صدوق در شهرری
شهر وفاتتهران
خویشاوندان
سرشناس
محمدجواد خندق‌آبادی (برادر)
اطلاعات علمی
استادانجعفر خندق‌آبادی، محمدجواد خندق‌آبادی، سیدحسین بروجردی
محل تحصیلتهران و قم
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با رژیم پهلوی و حمایت از نهضت امام‌خمینی
اجتماعیاقامه نماز جماعت در مسجد خندق‌آباد تهران و سخنرانی در هیئت‌های مذهبی تهران ازجمله بنی‌فاطمه، انصارالعباس و...
وبگاه رسمی 


محمدحسین خندق‌آبادی، از شاگردان درس خارج امام‌خمینی.

تولد و خاندان

او در سال ۱۲۹۶ش در خانواده‌ای با پیشینه درخشان علمی زاده شد. پدرش شیخ محمد از روحانیان برجسته تهران بود و امامت جماعت مسجد خندق‌آباد تهران را بر عهده داشت. جد او ملا محمدعلی مجتهد کاشانی از مجتهدان نامی کاشانی‌الاصل مقیم تهران بود.

تحصیل

محمدحسین خندق‌آبادی خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت. سپس مقدمات را در تهران و نزد عمویش شیخ جعفر خندق‌آبادی و برادرش شیخ محمدجواد خندق‌آبادی خواند. آنگاه به قم رفت و دروس سطح را نزد استادان آن حوزه به پایان رساند. سپس در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی حاضر شد. آنگاه از محضر درس خارج امام‌خمینی سود برد. وی پس از فوت آیت‌الله بروجردی به تهران بازگشت.[۱] بنابراین می‌توان احتمال داد که در خلال سال‌های ۱۳۳۰-۱۳۴۰ش از محضر درس خارج فقه و اصول یا یکی از این دو درس امام‌خمینی بهره می‌برده است.

او از سخنوران نامی تهران بود که در مسجد خندق‌آباد تهران به اقامه نماز جماعت و ارشاد مردم می‌پرداخت. علاوه بر آن، در برخی از هیئت‌های مذهبی تهران ازجمله بنی‌فاطمه، انصارالعباس و... سخنرانی می‌کرد[۲] و به سبب این سخنرانی‌ها از شهرت زیادی برخوردار بود. اصرار او بر سخنرانی‌ها به‌اندازه‌ای بود که وقتی براثر سکته قلبی، پزشکان او را از سخنرانی منع کردند، نپذیرفت.[۳]

مبارزات سیاسی

محمدحسین خندق‌آبادی در سال‌های ۱۳۴۱-۱۳۴۲ به حمایت از امام‌خمینی در مبارزه علیه حکومت پهلوی پرداخت. در آبان ۱۳۴۱ پس از تصویب‌نامه دولت در مورد انجمن‌های ایالتی و ولایتی، نامه‌ای خطاب به اسدالله علم، نخست‌وزیر وقت ارسال کرد. علم به این درخواست توجهی نکرد و در پاسخ بر الزامات بین‌المللی برای تصویب آن تصویب‌نامه تأکید کرد. پیرو این پاسخ، خندق‌آبادی همراه با تعدادی از وعاظ و روحانیان تهران با صدور اعلامیه‌ای با اشاره به موضع‌گیری‌های مراجع تقلید علیه تصویب‌نامه دولت و غیرقانونی و غیرشرعی خواندن آن، اعلام کردند جامعه وعاظ تهران هم دوشادوش مردم علیه تجاوز حکومت پهلوی به قوانین اسلام و قانون اساسی قیام و اقدام خواهد کرد.[۴] در جریان برگزاری همه‌پرسی موسوم به انقلاب سفید در بهمن ۱۳۴۱ به مبارزه علیه آن پرداخت و به همین علت در ۸ بهمن ۱۳۴۱ دستگیر و زندانی شد، ولی مدت کوتاهی بعد آزاد شد.[۵] وی در ۲۸ اسفند ۱۳۴۱ هم همراه جمعی از علمای تهران با صدور اعلامیه‌ای، در اعتراض به اقدامات حکومت پهلوی ازجمله بی‌توجهی به تذکرهای علما و مراجع تقلید در برگزاری همه‌پرسی انقلاب سفید و همچنین با اشاره به هم‌زمانی عید نوروز ۱۳۴۲ با سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) اعلام کردند که نوروز آن سال را جشن نخواهند گرفت.[۶] پس از یورش مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲، همراه با جمعی از روحانیان تهران با ارسال نامه‌ای به آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، آن واقعه را محکوم کرد[۷] خندق‌آبادی در محرم (خرداد) ۱۳۴۲ نیز به سخنرانی علیه حکومت پهلوی ادامه داد. به همین سبب در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ همراه با افرادی چون مرتضی مطهری، محمدتقی فلسفی و تعدادی دیگر از روحانیان دستگیر و زندانی شد.[۸]

وی پس از مدتی حبس آزاد شد و به مبارزات و سخنرانی‌های خود در تهران ادامه داد؛ ازجمله در ۳۱ فروردین ۱۳۴۳ و پس از ممنوع‌المنبر شدن محمدتقی فلسفی، همراه با جمعی از روحانیان و واعظان تهران با ارسال نامه‌ای به آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، به آن حکم اعتراض کرد و خواستار کمک آن مرجع در رفع ممنوع‌المنبری محمدتقی فلسفی شد.[۹] پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، در نامه‌ای جویای احوال ایشان شد و امام‌خمینی در پاسخ از وی تشکر کرد.[۱۰] این فعالیت‌ها باعث شد در اسفند ۱۳۴۳ ساواک نام او را در فهرست روحانیان ممنوع‌المنبر قرار دهد.[۱۱]

درگذشت

خندق‌آبادی در شب ۲۱ رمضان (۱۲ آذر ۱۳۴۵) در حین سخنرانی در مسجد خندق‌آبادی و در مراسم احیا (شب قدر) درحالی‌که قرآن بر سر گرفته بود، دچار سکته قلبی شد و از دنیا رفت.[۱۲] پیکر او پس از تشییع در جوار مقبره شیخ صدوق در شهرری به خاک سپرده شد.[۱۳] در تشییع جنازه او شعارهایی در حمایت از امام‌خمینی سر داده شد.[۱۴]

پانویس

  1. شریف‌رازی، اختران فروزان ری و تهران، ص۳۷۹.
  2. یادداشت‌های زندان...، ص۹۹.
  3. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۳۶۱.
  4. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۵۸-۵۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰-۵۱.
  5. یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ص۲.
  6. یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ص۵۸.
  7. یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ص۵۹.
  8. یادداشت‌های زندان، ص۹۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۴، ص۳۵۲-۳۵۴.
  9. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۱۱ـ۱۱۳.
  10. صحیفه امام، ج۲، ص۷۸.
  11. سلیمی، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، ص۳۱۵.
  12. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۳۶۱.
  13. شریف‌رازی، اختران فروزان ری و تهران، ص۳۷۹.
  14. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۴، ص۸۸.

منابع

  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • سلیمی، حشمت‌الله (۱۳۸۶)، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • شریف‌رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۳، تهران، اسلامیه.
  • شریف‌رازی، محمد (۱۳۷۰)، اختران فروزان ری و تهران یا تذکره المقابر فی احوال المفاخر، اصفهان، مکتبه الزهرا.
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • یادداشت‌های زندان (۱۳۸۴)، تدوین: مرتضی شریف‌آبادی، تهران، موزه عبرت ایران.
  • یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.