سیدمرتضی برقعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| توضیح تصویر      =  
| توضیح تصویر      =  
| اندازه تصویر      =  
| اندازه تصویر      =  
| سرشناسی          = از شاگردان درس فلسفه امام خمینی، سخنران برجسته
| سرشناسی          =  
| نام کامل          = سید مرتضی برقعی
| نام کامل          = سیدمرتضی برقعی
| لقب              = سیدمرتضی
| لقب              = سیدمرتضی
| نسب              = سید عیسی، صدرالواعظین قمی
| نسب              = سیدعیسی، صدرالواعظین قمی
| تاریخ تولد        = ۱۲۸۲ ش
| تاریخ تولد        = ۱۲۸۲ ش
| زادگاه            = قم
| زادگاه            = قم
| استادان          = امام خمینی، سید محمد حجت کوه‌کمری، سید حسین طباطبایی بروجردی، سید محمدتقی موسوی خوانساری، سید صدرالدین صدر، علامه سید محمد حسین طباطبایی
| استادان          = امام‌خمینی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدصدرالدین صدر، علامه سیدمحمد حسین طباطبایی
| شاگردان          =  
| شاگردان          =  
| محل تحصیل        = حوزه علمیه قم
| محل تحصیل        = حوزه علمیه قم
خط ۱۶: خط ۱۶:
| اجازه اجتهاد از  =  
| اجازه اجتهاد از  =  
| تالیفات          = اسرار الصلوه، تفسیر سوره‌های یس، النجم، الضحی، المعوذتین، صحیفه الابرار، گنجینه اسرار، مخزن المصائب، معدن الابرار
| تالیفات          = اسرار الصلوه، تفسیر سوره‌های یس، النجم، الضحی، المعوذتین، صحیفه الابرار، گنجینه اسرار، مخزن المصائب، معدن الابرار
| سایر              = سخنرانی‌های عمومی در مساجد قم، حمایت از نهضت امام خمینی، انتقاد از حکومت پهلوی و رژیم بعث عراق
| سایر              = سخنرانی‌های عمومی در مساجد قم، حمایت از نهضت امام‌خمینی، انتقاد از حکومت پهلوی و رژیم بعث عراق
| سیاسی            = حامی امام خمینی، انتقاد از سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، حمایت از فلسطین، سخنرانی علیه رژیم پهلوی و بعث عراق
| سیاسی            = حامی امام‌خمینی، انتقاد از سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، حمایت از فلسطین، سخنرانی علیه رژیم پهلوی و بعث عراق
| اجتماعی          = محبوب در قم، سخنران در مجالس عمومی، مدافع حقوق مردم فلسطین و ضد رژیم‌های استبدادی
| اجتماعی          = محبوب در قم، سخنران در مجالس عمومی، مدافع حقوق مردم فلسطین و ضد رژیم‌های استبدادی
| امضا              =  
| امضا              =  
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''سیدمرتضی برقعی'''، از شاگردان درس فلسفه امام‌خمینی.  
'''سیدمرتضی برقعی'''، از شاگردان درس فلسفه امام‌خمینی.  


سیدابوالحسن برقعی، مشهور به سیدمرتضی در ۱۲۸۲ش در شهر قم به دنیا آمد. پدرش سیدعیسی معروف به صدرالواعظین قمی، از وعاظ برجسته قم بود. سیدمرتضی برقعی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های قم آموخت. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی در مدرسه جانی‌خان قم پرداخت و مقدمات را نزد شیخ ابوالحسن فقیهی قمی، سدهی اصفهانی و میرزا محمدعلی ادیب تهرانی خواند <ref>(رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶).</ref> دروس سطح را هم نزد آیات میرزا ابوالفضل زاهدی، سیدعلی‌اکبر برقعی، سیدشهاب‌الدین حسینی مرعشی نجفی <ref>(ریحان یزدی، ۴۰۲)</ref> و محمدعلی ادیب تهرانی فراگرفت و آنگاه در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدصدرالدین صدر، شیخ محمدعلی حائری قمی و سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. او دروس فلسفی را نزد آیات محمدمهدی امامی مازندرانی، میرزا خلیل کمره‌ای و امام‌خمینی آموخت؛ <ref>(رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶)</ref> بنابراین می‌توان گفت که تا سال ۱۳۲۸ ش از دروس فلسفی امام‌خمینی که در قم ادامه داشت، استفاده می‌کرد. در درس تفسیر قرآن هم از شاگردان علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بود (مردی و بیات، ۱۵۷). وی سپس به تدریس دروس سطح در حوزه علمیه قم پرداخت <ref>(ریحان یزدی، ۴۰۲).</ref>
== زادگاه و خاندان ==
سیدابوالحسن برقعی، مشهور به سیدمرتضی در ۱۲۸۲ش در [[قم|شهر قم]] به دنیا آمد. پدرش سیدعیسی معروف به صدرالواعظین قمی، از وعاظ برجسته [[قم]] بود.  


برقعی قمی از نوجوانی در مساجد قم سخنرانی می‌کرد و به دلیل مهارت در سخنوری، مورد توجه آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی قرار گرفت <ref>(امید اسلام، ۲۳۱ ـ ۲۳۳).</ref> او از همان سنین جوانی از محبوبیت زیادی در قم برخوردار بود و به نوشته ریحان یزدی، اهالی قم به او علاقه داشتند و در مجالس عمومی از گفتارهای او بهره‌مند می‌شدند <ref>(ریحان یزدی، ۴۰۲).</ref> در سال ۱۳۳۹ ش به نام حوزه علمیه قم، تولد علیرضا پهلوی را به محمدرضاشاه تبریک گفت. وقتی خبر این مراسم با عکس و تفصیل در نشریات انتشار یافت، امام‌خمینی به‌شدت به این عمل واکنش نشان داد و در پی آن برقعی قمی از این عمل ابراز پشیمانی کرد و تعهد داد که دیگر در هیچ مراسمی از طرف دربار شرکت نکند <ref>(امید اسلام، ۲۳۱ ـ ۲۳۳؛ روحانی، ج ۱، ۱۰۴ ـ ۱۰۵).</ref> وی در ۳ خرداد ۱۳۴۳ در قم از حکومت پهلوی انتقاد و از امام‌خمینی تجلیل کرد و از سرکوبی قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به‌عنوان عملی ننگین و غیرقابل جبران توسط حکومت پهلوی نام برد <ref>(قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۶، ۴۶).</ref> بر اساس گزارش ساواک، در سخنرانی دیگری که در ۵ خرداد ۱۳۴۳ در بیت امام‌خمینی در قم ایراد کرد، از شهدای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تجلیل و تأکید کرد خون‌هایی که در ۱۵ خرداد ریخته شد، هیچ‌وقت از «لوح حق و حقیقت محو نمی‌شود» و سپس کسانی را که در آن روز جوانان را به گلوله بستند نفرین کرد و بر آنان لعنت فرستاد <ref>(همان، ۵۳؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۳۷۳-۳۷۴).</ref> او در اسفند ۱۳۴۳ ش نیز همراه با جمعی از علما و فضلای قمی حوزه علمیه قم در نامه‌ای خطاب به امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت، به تبعید امام‌خمینی اعتراض کرد و خواستار آزادی و بازگشت ایشان به کشور شد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۴۹ ـ ۱۵۰).</ref>
== تحصیل ==
سیدمرتضی برقعی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های قم آموخت. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی در مدرسه جانی‌خان قم پرداخت و مقدمات را نزد شیخ ابوالحسن فقیهی قمی، سدهی اصفهانی و میرزا محمدعلی ادیب تهرانی خواند.<ref>رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> دروس سطح را هم نزد آیات میرزا ابوالفضل زاهدی، سیدعلی‌اکبر برقعی، سیدشهاب‌الدین حسینی مرعشی نجفی.<ref>ریحان یزدی، ۴۰۲.</ref> و محمدعلی ادیب تهرانی فراگرفت و آنگاه در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، [[سیدمحمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]]، سیدصدرالدین صدر، شیخ محمدعلی حائری قمی و [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شرکت کرد. او دروس فلسفی را نزد آیات محمدمهدی امامی مازندرانی، میرزا خلیل کمره‌ای و [[امام‌خمینی]] آموخت؛.<ref>رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> بنابراین می‌توان گفت که تا سال ۱۳۲۸ ش از دروس فلسفی امام‌خمینی که در قم ادامه داشت، استفاده می‌کرد. در درس تفسیر قرآن هم از شاگردان علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بود <ref>(مردی و بیات، ص۱۵۷).</ref> وی سپس به تدریس دروس سطح در حوزه علمیه قم پرداخت.<ref>ریحان یزدی، ۴۰۲.</ref>


برقعی قمی در سال‌های نهضت امام‌خمینی در سخنرانی‌هایش در مجالس و مساجد قم، به بهانه‌های مختلف نام امام‌خمینی را ذکر می‌کرد. به‌عنوان مثال در بحث از کتاب اصول کافی نوشته کُلینی، تأکید می‌کرد که کُلینی بر وزن «خُمینی» و با این بهانه، نام امام‌خمینی را مطرح می‌کرد. گفته شده است که امام‌خمینی پس از شنیدن سخنرانی وی، او را مورد تجلیل قرار داد و گفت: «هنوز هم کسی ذوقیات برقعی را ندارد» <ref>(مردی و بیات، ۱۶۲).</ref> در سال ۱۳۴۵ ش در مراسم ختم همسر دکتر محمد مصدق که از طرف آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی برگزار شده بود سخنرانی کرد و به تجلیل از دکتر مصدق پرداخت <ref>(حضرت آیت‌الله‌العظمی...، ج ۱، ۵۶۶).</ref> وی دهم اردیبهشت ۱۳۴۶ (اول محرم) در مسجد اعظم سخنرانی کرد <ref>(آیت‌الله العظمی حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد، ج۱، ۳۸۱)</ref> و خرداد همان سال در سخنانی در قم، مردم را برای کمک به کشورهای اعراب که در جنگ با اسرائیل بودند فراخواند (همان،۴۱۰). همچنین در ۱۹ شهریور ۱۳۴۶ در بیت امام‌خمینی در قم سخنرانی و برای ایشان دعا کرد <ref>(حجت‌الاسلام حاج سیداحمد خمینی به روایت اسناد ساواک، ۱۰۲ ؛سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۴، ۲۲۳-۲۲۴).</ref> در همان سال توسط ساواک دستگیر و زندانی شد. مدتی بعد آزاد و در منزل سیدمحمدرضا سعیدی در تهران مستقر شد و علمای مبارز تهران به دیدار او رفتند <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱۶، ۱۱۵).</ref> او در سال ۱۳۴۷ ش به چاپ مطالب خلاف عفت عمومی در نشریه نگین واکنش نشان داد <ref>(همان، ج ۲، ۳۴۵)</ref> و در جریان جنگ اعراب و اسرائیل نیز در سخنرانی‌هایی به حمایت از مردم فلسطین پرداخت و شماره حسابی را به این منظور به مردم معرفی کرد <ref>(همان، ج ۲، ۲۶).</ref> در سال ۱۳۵۳ ش و در جریان دستگیری و اخراج طلاب علوم دینی در عراق نیز به سخنرانی علیه رژیم بعث عراق می‌پرداخت و از اقدامات آن رژیم علیه طلاب علوم حوزوی انتقاد می‌کرد <ref>(همان، ج ۳، ۸۶).</ref>
== فعالیت سیاسی و اجتماعی ==
برقعی قمی از نوجوانی در مساجد قم سخنرانی می‌کرد و به دلیل مهارت در سخنوری، مورد توجه [[عبدالکریم حائری یزدی|آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] قرار گرفت.<ref>امید اسلام، ۲۳۱ ـ ۲۳۳.</ref> او از همان سنین جوانی از محبوبیت زیادی در قم برخوردار بود و به نوشته ریحان یزدی، اهالی قم به او علاقه داشتند و در مجالس عمومی از گفتارهای او بهره‌مند می‌شدند.<ref>ریحان یزدی، ۴۰۲.</ref> در سال ۱۳۳۹ش به نام [[حوزه علمیه قم]]، تولد علیرضا پهلوی را به [[محمدرضا پهلوی|محمدرضاشاه]] تبریک گفت. وقتی خبر این مراسم با عکس و تفصیل در نشریات انتشار یافت، [[امام‌خمینی]] به‌شدت به این عمل واکنش نشان داد و در پی آن برقعی قمی از این عمل ابراز پشیمانی کرد و تعهد داد که دیگر در هیچ مراسمی از طرف دربار شرکت نکند.<ref>امید اسلام، ۲۳۱ ـ ۲۳۳؛ روحانی، ج ۱، ۱۰۴ ـ ۱۰۵.</ref>  


برقعی در دوم آبان ۱۳۵۶ در مجلسی که توسط آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری به مناسبت رحلت مشکوک سیدمصطفی خمینی در مسجد اعظم قم تشکیل شده بود به سخنرانی پرداخت و از امام‌خمینی تجلیل کرد <ref>(سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۸، ۶۷؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب اول، ۹).</ref> در مجالس برگزار شده توسط آیات میرزا هاشم آملی و سیدصادق روحانی به‌طور جداگانه و به مناسبت شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در قم برگزار شده بود، به منبر رفت و به تجلیل از امام‌خمینی پرداخت <ref>(انقلاب اسلامی به...، ج ۱، ۳۰؛ امید اسلام، ۳۷۵ ـ ۳۷۷).</ref> در مجلسی دیگر در مسجد صفائیه قم سخنرانی کرد و ضمن سخنان خود چهار مرتبه از امام‌خمینی به عنوان مرجع بزرگ تقلید و مورد احترام ملت شیعه نام برد و شرکت کنندگان صلوات فرستادند (نوزده دی به روایت اسناد ساواک، ۱۳). برقعی در کنار تبلیغ، به تألیف آثار علمی هم می‌پرداخت و برخی از تألیفات او عبارت است از: کتاب‌های ۱ـ اسرار الصلوه، ۲ ـ تفسیر سوره‌های یس، ۳ ـ النجم، ۴ ـ الضحی ۵ ـ المعوذتین ۶ـ صحیفه الابرار ۷ ـ گنجینه اسرار ۸ ـ مخزن المصائب ۹ ـ معدن الابرار <ref>(شریف رازی، ۱۳۵۳، ۳۴۵؛ جواهرکلام، ۲۶).</ref>
وی در ۳ خرداد ۱۳۴۳ در قم از [[حکومت پهلوی]] انتقاد و از امام‌خمینی تجلیل کرد و از سرکوبی [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]] به‌عنوان عملی ننگین و غیرقابل جبران توسط حکومت پهلوی نام برد.<ref>قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۶، ۴۶.</ref>
 
بر اساس گزارش ساواک، در سخنرانی دیگری که در ۵ خرداد ۱۳۴۳ در بیت امام‌خمینی در قم ایراد کرد، از شهدای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تجلیل و تأکید کرد خون‌هایی که در ۱۵ خرداد ریخته شد، هیچ‌وقت از «لوح حق و حقیقت محو نمی‌شود» و سپس کسانی را که در آن روز جوانان را به گلوله بستند نفرین کرد و بر آنان لعنت فرستاد.<ref>همان، ۵۳؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۳۷۳-۳۷۴.</ref> او در اسفند ۱۳۴۳ ش نیز همراه با جمعی از علما و فضلای قمی حوزه علمیه قم در نامه‌ای خطاب به [[امیرعباس هویدا]]، نخست‌وزیر وقت، به [[تبعید امام‌خمینی]] اعتراض کرد و خواستار آزادی و بازگشت ایشان به کشور شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۴۹ ـ ۱۵۰.</ref>
 
برقعی قمی در سال‌های [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]] در سخنرانی‌هایش در مجالس و مساجد قم، به بهانه‌های مختلف نام امام‌خمینی را ذکر می‌کرد. به‌عنوان مثال در بحث از کتاب اصول کافی نوشته کُلینی، تأکید می‌کرد که کُلینی بر وزن «خُمینی» و با این بهانه، نام امام‌خمینی را مطرح می‌کرد. گفته شده است که امام‌خمینی پس از شنیدن سخنرانی وی، او را مورد تجلیل قرار داد و گفت: «هنوز هم کسی ذوقیات برقعی را ندارد».<ref>مردی و بیات، ۱۶۲.</ref>
 
در سال ۱۳۴۵ش در مراسم ختم همسر [[محمد مصدق|دکتر محمد مصدق]] که از طرف [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی|آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] برگزار شده بود سخنرانی کرد و به تجلیل از دکتر مصدق پرداخت.<ref>حضرت آیت‌الله‌العظمی...، ج ۱، ۵۶۶.</ref> وی دهم اردیبهشت ۱۳۴۶ (اول محرم) در [[مسجد اعظم]] سخنرانی کرد.<ref>آیت‌الله العظمی حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد، ج۱، ۳۸۱.</ref> و خرداد همان سال در سخنانی در قم، مردم را برای کمک به کشورهای اعراب که در جنگ با اسرائیل بودند فراخواند.<ref>همان، ص۴۱۰.</ref> همچنین در ۱۹ شهریور ۱۳۴۶ در بیت امام‌خمینی در قم سخنرانی و برای ایشان دعا کرد.<ref>حجت‌الاسلام حاج سیداحمد خمینی به روایت اسناد ساواک، ۱۰۲ ؛سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۴، ۲۲۳-۲۲۴.</ref> در همان سال توسط ساواک دستگیر و زندانی شد. مدتی بعد آزاد و در منزل [[سیدمحمدرضا سعیدی]] در تهران مستقر شد و علمای مبارز تهران به دیدار او رفتند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱۶، ۱۱۵.</ref> او در سال ۱۳۴۷ش به چاپ مطالب خلاف عفت عمومی در نشریه نگین واکنش نشان داد.<ref>همان، ج ۲، ۳۴۵.</ref> و در جریان جنگ اعراب و اسرائیل نیز در سخنرانی‌هایی به حمایت از مردم [[فلسطین]] پرداخت و شماره حسابی را به این منظور به مردم معرفی کرد.<ref>همان، ج ۲، ۲۶.</ref> در سال ۱۳۵۳ش و در جریان دستگیری و اخراج طلاب علوم دینی در عراق نیز به سخنرانی علیه [[رژیم بعث عراق]] می‌پرداخت و از اقدامات آن رژیم علیه طلاب علوم حوزوی انتقاد می‌کرد.<ref>همان، ج ۳، ۸۶.</ref>
 
برقعی در دوم آبان ۱۳۵۶ در مجلسی که توسط [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری]] به مناسبت رحلت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در [[مسجد اعظم قم]] تشکیل شده بود به سخنرانی پرداخت و از [[امام‌خمینی]] تجلیل کرد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۸، ۶۷؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب اول، ۹.</ref> در مجالس برگزار شده توسط آیات میرزا هاشم آملی و سیدصادق روحانی به‌طور جداگانه و به مناسبت شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در قم برگزار شده بود، به منبر رفت و به تجلیل از امام‌خمینی پرداخت.<ref>انقلاب اسلامی به...، ج۱، ۳۰؛ امید اسلام، ۳۷۵ ـ ۳۷۷.</ref> در مجلسی دیگر در مسجد صفائیه قم سخنرانی کرد و ضمن سخنان خود چهار مرتبه از امام‌خمینی به عنوان مرجع بزرگ تقلید و مورد احترام ملت شیعه نام برد و شرکت کنندگان صلوات فرستادند<ref>نوزده دی به روایت اسناد ساواک، ص۱۳.</ref>
 
== تألیفات ==
برقعی در کنار تبلیغ، به تألیف آثار علمی هم می‌پرداخت و برخی از تألیفات او عبارت است از: کتاب‌های ۱ـ اسرار الصلوه، ۲ ـ تفسیر سوره‌های یس، ۳ ـ النجم، ۴ ـ الضحی ۵ ـ المعوذتین ۶ـ صحیفه الابرار ۷ ـ گنجینه اسرار ۸ ـ مخزن المصائب ۹ ـ معدن الابرار.<ref>شریف رازی، ۱۳۵۳، ۳۴۵؛ جواهرکلام، ۲۶.</ref>
==درگذشت==
==درگذشت==
سیدمرتضی برقعی در ۲۴ آذر ۱۳۶۶ هنگام عزیمت برای سخنرانی، براثر تصادف رانندگی از دنیا رفت و پیکرش در مقبره خاندان برقعی در قبرستان باغ بهشت به خاک سپرده شد <ref>(همان، ۲۶).</ref>
سیدمرتضی برقعی در ۲۴ آذر ۱۳۶۶ هنگام عزیمت برای سخنرانی، براثر تصادف رانندگی از دنیا رفت و پیکرش در مقبره خاندان برقعی در قبرستان باغ بهشت به خاک سپرده شد.<ref>همان، ۲۶.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۰۹

سیدمرتضی برقعی
سیدمرتضی برقعی.jpg
اطلاعات فردی
نام کاملسیدمرتضی برقعی
لقبسیدمرتضی
نسبسیدعیسی، صدرالواعظین قمی
تاریخ تولد۱۲۸۲ ش
زادگاهقم
تاریخ وفات۲۴ آذر ۱۳۶۶ ش
محل دفنقبرستان باغ بهشت، قم
اطلاعات علمی
استادانامام‌خمینی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدصدرالدین صدر، علامه سیدمحمد حسین طباطبایی
محل تحصیلحوزه علمیه قم
تألیفاتاسرار الصلوه، تفسیر سوره‌های یس، النجم، الضحی، المعوذتین، صحیفه الابرار، گنجینه اسرار، مخزن المصائب، معدن الابرار
سایرسخنرانی‌های عمومی در مساجد قم، حمایت از نهضت امام‌خمینی، انتقاد از حکومت پهلوی و رژیم بعث عراق
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیحامی امام‌خمینی، انتقاد از سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، حمایت از فلسطین، سخنرانی علیه رژیم پهلوی و بعث عراق
اجتماعیمحبوب در قم، سخنران در مجالس عمومی، مدافع حقوق مردم فلسطین و ضد رژیم‌های استبدادی


سیدمرتضی برقعی، از شاگردان درس فلسفه امام‌خمینی.

زادگاه و خاندان

سیدابوالحسن برقعی، مشهور به سیدمرتضی در ۱۲۸۲ش در شهر قم به دنیا آمد. پدرش سیدعیسی معروف به صدرالواعظین قمی، از وعاظ برجسته قم بود.

تحصیل

سیدمرتضی برقعی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های قم آموخت. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی در مدرسه جانی‌خان قم پرداخت و مقدمات را نزد شیخ ابوالحسن فقیهی قمی، سدهی اصفهانی و میرزا محمدعلی ادیب تهرانی خواند.[۱] دروس سطح را هم نزد آیات میرزا ابوالفضل زاهدی، سیدعلی‌اکبر برقعی، سیدشهاب‌الدین حسینی مرعشی نجفی.[۲] و محمدعلی ادیب تهرانی فراگرفت و آنگاه در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدصدرالدین صدر، شیخ محمدعلی حائری قمی و سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. او دروس فلسفی را نزد آیات محمدمهدی امامی مازندرانی، میرزا خلیل کمره‌ای و امام‌خمینی آموخت؛.[۳] بنابراین می‌توان گفت که تا سال ۱۳۲۸ ش از دروس فلسفی امام‌خمینی که در قم ادامه داشت، استفاده می‌کرد. در درس تفسیر قرآن هم از شاگردان علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بود [۴] وی سپس به تدریس دروس سطح در حوزه علمیه قم پرداخت.[۵]

فعالیت سیاسی و اجتماعی

برقعی قمی از نوجوانی در مساجد قم سخنرانی می‌کرد و به دلیل مهارت در سخنوری، مورد توجه آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی قرار گرفت.[۶] او از همان سنین جوانی از محبوبیت زیادی در قم برخوردار بود و به نوشته ریحان یزدی، اهالی قم به او علاقه داشتند و در مجالس عمومی از گفتارهای او بهره‌مند می‌شدند.[۷] در سال ۱۳۳۹ش به نام حوزه علمیه قم، تولد علیرضا پهلوی را به محمدرضاشاه تبریک گفت. وقتی خبر این مراسم با عکس و تفصیل در نشریات انتشار یافت، امام‌خمینی به‌شدت به این عمل واکنش نشان داد و در پی آن برقعی قمی از این عمل ابراز پشیمانی کرد و تعهد داد که دیگر در هیچ مراسمی از طرف دربار شرکت نکند.[۸]

وی در ۳ خرداد ۱۳۴۳ در قم از حکومت پهلوی انتقاد و از امام‌خمینی تجلیل کرد و از سرکوبی قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به‌عنوان عملی ننگین و غیرقابل جبران توسط حکومت پهلوی نام برد.[۹]

بر اساس گزارش ساواک، در سخنرانی دیگری که در ۵ خرداد ۱۳۴۳ در بیت امام‌خمینی در قم ایراد کرد، از شهدای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تجلیل و تأکید کرد خون‌هایی که در ۱۵ خرداد ریخته شد، هیچ‌وقت از «لوح حق و حقیقت محو نمی‌شود» و سپس کسانی را که در آن روز جوانان را به گلوله بستند نفرین کرد و بر آنان لعنت فرستاد.[۱۰] او در اسفند ۱۳۴۳ ش نیز همراه با جمعی از علما و فضلای قمی حوزه علمیه قم در نامه‌ای خطاب به امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت، به تبعید امام‌خمینی اعتراض کرد و خواستار آزادی و بازگشت ایشان به کشور شد.[۱۱]

برقعی قمی در سال‌های نهضت امام‌خمینی در سخنرانی‌هایش در مجالس و مساجد قم، به بهانه‌های مختلف نام امام‌خمینی را ذکر می‌کرد. به‌عنوان مثال در بحث از کتاب اصول کافی نوشته کُلینی، تأکید می‌کرد که کُلینی بر وزن «خُمینی» و با این بهانه، نام امام‌خمینی را مطرح می‌کرد. گفته شده است که امام‌خمینی پس از شنیدن سخنرانی وی، او را مورد تجلیل قرار داد و گفت: «هنوز هم کسی ذوقیات برقعی را ندارد».[۱۲]

در سال ۱۳۴۵ش در مراسم ختم همسر دکتر محمد مصدق که از طرف آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی برگزار شده بود سخنرانی کرد و به تجلیل از دکتر مصدق پرداخت.[۱۳] وی دهم اردیبهشت ۱۳۴۶ (اول محرم) در مسجد اعظم سخنرانی کرد.[۱۴] و خرداد همان سال در سخنانی در قم، مردم را برای کمک به کشورهای اعراب که در جنگ با اسرائیل بودند فراخواند.[۱۵] همچنین در ۱۹ شهریور ۱۳۴۶ در بیت امام‌خمینی در قم سخنرانی و برای ایشان دعا کرد.[۱۶] در همان سال توسط ساواک دستگیر و زندانی شد. مدتی بعد آزاد و در منزل سیدمحمدرضا سعیدی در تهران مستقر شد و علمای مبارز تهران به دیدار او رفتند.[۱۷] او در سال ۱۳۴۷ش به چاپ مطالب خلاف عفت عمومی در نشریه نگین واکنش نشان داد.[۱۸] و در جریان جنگ اعراب و اسرائیل نیز در سخنرانی‌هایی به حمایت از مردم فلسطین پرداخت و شماره حسابی را به این منظور به مردم معرفی کرد.[۱۹] در سال ۱۳۵۳ش و در جریان دستگیری و اخراج طلاب علوم دینی در عراق نیز به سخنرانی علیه رژیم بعث عراق می‌پرداخت و از اقدامات آن رژیم علیه طلاب علوم حوزوی انتقاد می‌کرد.[۲۰]

برقعی در دوم آبان ۱۳۵۶ در مجلسی که توسط آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری به مناسبت رحلت مشکوک سیدمصطفی خمینی در مسجد اعظم قم تشکیل شده بود به سخنرانی پرداخت و از امام‌خمینی تجلیل کرد.[۲۱] در مجالس برگزار شده توسط آیات میرزا هاشم آملی و سیدصادق روحانی به‌طور جداگانه و به مناسبت شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در قم برگزار شده بود، به منبر رفت و به تجلیل از امام‌خمینی پرداخت.[۲۲] در مجلسی دیگر در مسجد صفائیه قم سخنرانی کرد و ضمن سخنان خود چهار مرتبه از امام‌خمینی به عنوان مرجع بزرگ تقلید و مورد احترام ملت شیعه نام برد و شرکت کنندگان صلوات فرستادند[۲۳]

تألیفات

برقعی در کنار تبلیغ، به تألیف آثار علمی هم می‌پرداخت و برخی از تألیفات او عبارت است از: کتاب‌های ۱ـ اسرار الصلوه، ۲ ـ تفسیر سوره‌های یس، ۳ ـ النجم، ۴ ـ الضحی ۵ ـ المعوذتین ۶ـ صحیفه الابرار ۷ ـ گنجینه اسرار ۸ ـ مخزن المصائب ۹ ـ معدن الابرار.[۲۴]

درگذشت

سیدمرتضی برقعی در ۲۴ آذر ۱۳۶۶ هنگام عزیمت برای سخنرانی، براثر تصادف رانندگی از دنیا رفت و پیکرش در مقبره خاندان برقعی در قبرستان باغ بهشت به خاک سپرده شد.[۲۵]

پانویس

  1. رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶.
  2. ریحان یزدی، ۴۰۲.
  3. رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶.
  4. (مردی و بیات، ص۱۵۷).
  5. ریحان یزدی، ۴۰۲.
  6. امید اسلام، ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
  7. ریحان یزدی، ۴۰۲.
  8. امید اسلام، ۲۳۱ ـ ۲۳۳؛ روحانی، ج ۱، ۱۰۴ ـ ۱۰۵.
  9. قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۶، ۴۶.
  10. همان، ۵۳؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۳۷۳-۳۷۴.
  11. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۴۹ ـ ۱۵۰.
  12. مردی و بیات، ۱۶۲.
  13. حضرت آیت‌الله‌العظمی...، ج ۱، ۵۶۶.
  14. آیت‌الله العظمی حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد، ج۱، ۳۸۱.
  15. همان، ص۴۱۰.
  16. حجت‌الاسلام حاج سیداحمد خمینی به روایت اسناد ساواک، ۱۰۲ ؛سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۴، ۲۲۳-۲۲۴.
  17. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱۶، ۱۱۵.
  18. همان، ج ۲، ۳۴۵.
  19. همان، ج ۲، ۲۶.
  20. همان، ج ۳، ۸۶.
  21. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۸، ۶۷؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب اول، ۹.
  22. انقلاب اسلامی به...، ج۱، ۳۰؛ امید اسلام، ۳۷۵ ـ ۳۷۷.
  23. نوزده دی به روایت اسناد ساواک، ص۱۳.
  24. شریف رازی، ۱۳۵۳، ۳۴۵؛ جواهرکلام، ۲۶.
  25. همان، ۲۶.

منابع

  • آیت‌الله العظمی حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۵)، ج۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • امید اسلام، آیت‌الله سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۶)، ج۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخ وزارت اطلاعات.
  • جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۲)، تربت پاکان قم، ج۴، قم، انصاریان.
  • حجت‌الاسلام حاج سیداحمد خمینی به روایت اسناد ساواک (یادگار امام) (۱۳۸۷)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
  • روحانی، حمید (۱۳۶۱)، نهضت امام‌خمینی، ج۱، تهران، بی‌نا.
  • ریحان یزدی، سیدعلیرضا (۱۳۷۲)، آیینه دانشوران، با مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی.
  • رازی، محمد (۱۳۳۲)، آثار الحجه، ج ۲، قم، برقعی.
  • شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۳)، گنجینه دانشمندان، ج۴، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه.
  • قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، ج۶، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ مردی، عباسعلی و سیدحیدر بیات (۱۳۸۲)، «برقعی، سیدابوالحسن»، ستارگان حرم، ج۱۲، گروهی از نویسندگان ماهنامه کوثر، قم، زائر.
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۲، ۴ و ۸، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • نوزده دی به روایت اسناد ساواک(۱۳۸۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۹)، ج۱۶: حدیث پایداری آیت‌الله عبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.