وصیتنامه امامخمینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(+ 3 categories; ±رده:مقالههای آماده ارزیابی←رده:مقالههای تأییدشده using HotCat) |
||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
* عبدالوهاب فراتی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10010/297/ وصیتنامه سیاسیالهی]»، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۱۰، ص۲۹۷–۳۰۱. | * عبدالوهاب فراتی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10010/297/ وصیتنامه سیاسیالهی]»، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۱۰، ص۲۹۷–۳۰۱. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد دهم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد دهم دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مقالههای دارای تصویر]] | |||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] |
نسخهٔ ۱۰ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۳۴
اطلاعات کتاب | |
---|---|
عنوان | وصیتنامه سیاسیالهی |
نامهای دیگر | وصیتنامه سیاسیالهی امامخمینی |
نویسنده | امامخمینی |
ترجمهبهدیگرزبانها | ترجمه به بیش از ۲۰ زبان |
تاریخ نگارش | ۱۳۶۱ش |
موضوع | وصیت شرعی |
زبان | فارسی |
اطلاعات نشر | |
مجموعه | صحیفه امام |
ناشر | مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی |
وصیتنامه سیاسیالهی، منشوری دربردارنده معارف الهی و رهنمودها و سفارشهای امامخمینی به ملت ایران و ملتهای دیگر؛ فارسی.
مقدمه
وصیت در ریشه خود به معنای اتصال است[۱] و کاربرد آن در شخص مرده نیز با توجه به اتصال وصیت به اوست.[۲] وصیت عبارت از امر مورد نظری است که شخص بر آن تأکید و سفارش میکند.[۳] کاربرد این واژه هرچند بیشتر در اموری است که مورد نظر شخص برای پس از مرگ خود است و در این معنا یکی از کتابها و ابواب فقهی را به خود اختصاص داده است،[۴] اما اختصاص به آن ندارد و در کاربردهای رایج ازجمله متون دینی در معنای عامتر به کار میرود.[۵]
سنت «وصیتکردن» یکی از سنتهای حسنه اسلامی است که قرآن به پیامبرانی مانند ابراهیم(ع)، یعقوب(ع) و نوح(ع) نسبت داده است.[۶] در روایات اهل بیت(ع) نیز بر وصیتکردن به عنوان سنتی پسندیده تأکید فراوان شده است.[۷] امامخمینی نیز از این سنت حسنه پیروی کرده و در طول حیات خود چندبار، وصیتنامه نوشته است.[۸] در نخستین وصیتنامهای که از ایشان در دست است و آن را در سن پنجاهسالگی، در بهمن ۱۳۳۱ برابر ۲۹ جمادی الثانی ۱۳۷۲ق نوشته است، با اقرار به عقاید اسلامی، فرزند خود سیدمصطفی خمینی را که در آن زمان حدود ۲۲ سال داشته، وصی خود قرار داده است و در آن نکاتی را دربارهٔ چگونگی کفن و دفن، ادای بدهیها، ادای پنج سال نماز و روزه، وضع اموال و چگونگی تقسیم آن، ازجمله سهم همسر خود و همسر فرزندش سیدمصطفی از خانه خود در یخچال قاضی، پرداخت جهیزیه به دو دختر مجرد خود همانند دختر بزرگ و متأهل خود، چاپ کتابهای تألیفی خود بهویژه آداب الصلاة و شرح چهل حدیث، توصیه به فرزندان به مهربانی با مادر خود و توصیه به عدم اشتغال فرزند خود سیداحمد در شغلهای دولتی، آورده است و سه نفر از علمای حوزه را شاهد بر آن گرفته و در سالهای بعد نیز به تناسب، نکات دیگری بر آنها افزوده است[۹]؛ اما آخرین وصیتنامه ایشان از اهمیت بسزایی برخوردار است. این وصیتنامه که امامخمینی آن را «وصیتنامه سیاسیالهی» نامگذاری کرده به قلم ایشان نگاشته شده و در ۲۶ بهمن ۱۳۶۱ برابر اول جمادیالاولی ۱۴۰۳ق پایان یافته و یک نسخه از آن طی پیامی در ۲۲ تیر سال ۱۳۶۲ به مناسبت افتتاح نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری، نزد آن مجلس به امانت گذاشته شده است[۱۰]؛ اما پس از تغییراتی که ایشان با قلم خود در آن داد، در جلسهای در نوزده آذر ۱۳۶۶ در حضور ایشان و با حضور سیداحمد خمینی و مسئولان ارشد کشور و شماری از شخصیتهای روحانی و سیاسی تشکیل شد، آن را به اطلاع حاضران رساند. در این جلسه پس از بیانات امامخمینی، متن وصیتنامه اصلاحشده در دو نسخه جهت نگهداری در بایگانی مجلس خبرگان رهبری و آستان قدس رضوی تحویل داده شد.[۱۱] سپس همه دیدارکنندگان به مجلس شورای اسلامی رفتند و پس از برگزاری مراسم مهر و موم رسمی وصیتنامه، سیداحمد خمینی یک نسخه از آن را، به رئیس مجلس خبرگان تحویل داد و نسخه دیگر برای آستان قدس رضوی فرستاده شد. در همین جلسه، وصیتنامه قبلی به سیداحمد خمینی برگردانده شد تا تحویل امامخمینی شود.[۱۲]
وصیتنامه سیاسیالهی پس از درگذشت امامخمینی در چهاردهم خرداد سال ۱۳۶۸، در جلسهای در محل مجلس شورای اسلامی با حضور اعضای مجلس خبرگان و مسئولان عالیرتبه کشور گشوده شد و با توجه به وضع روحی سیداحمد خمینی برابر ترتیبی که امامخمینی در خود وصیتنامه مشخص کرده بود، سیدعلی خامنهای، رئیسجمهور وقت، آن را قرائت کرد. این جلسه که به صورت زنده از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، حضار و بینندگان را تحت تأثیر قرار داد و پس از آن، متن دستخط امامخمینی در اختیار عموم نیز قرار گرفت.[۱۳] امامخمینی در این وصیتنامه ویژه، با انگیزه بقای انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و بهثمررسیدن تلاش میلیونها انسان، مطالب اساسی و مهمی خطاب به ملت ایران و ملتهای مسلمان و محروم دیگر، در زمان خود و نسلهای آینده مطرح کرده است.[۱۴]
گزارش محتوا
وصیتنامه در یک مقدمه، دو تذکر آغازین، هجده بند و چهار تذکر پایانی تنظیم شده است.
مقدمه وصیتنامه
امامخمینی در مقدمه هفتصفحهای، با ذکر حدیث معروف و متواتر ثقلَین،[۱۵] شمّهای از معارف نهفته در این روایت را بازمیگوید. به نظر ایشان، جمله «لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوض» در این حدیث اشاره به آن دارد که پس از وجود مقدس رسول اکرم(ص)، هر چه بر هر یک از کتابالله و عترت پیامبر(ص) گذشته، بر آن دیگری نیز گذشته است؛ مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است، تا اینکه هر دو در «حوض» بر رسول خدا(ص) وارد شوند. ایشان در ادامه، تاریخ و ماجرای این مهجوریت را یادآور میشود و بر آن تأسف میخورد و از اینکه ملت مسلمان ایران در پی آن است که قرآن و عترت را از مهجوریت نجات دهد، اظهار خوشحالی میکند و همگان را به پایداری و وحدت در راهی که برگزیدهاند، فرامیخواند.[۱۶]
امامخمینی در تذکراتی پس از مقدمه میگوید راه مستقیم نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر وابسته است، بلکه صراط مستقیمی است که خداوند ارزانی کرده است؛ همچنین تذکر میدهد این وصیتنامه به ملت ایران اختصاص ندارد، بلکه مخاطب آن تمام مظلومان جهان از هر مذهب و ملت هستند.[۱۷] ایشان در طلیعه متن وصیتنامه، پیروزی انقلاب اسلامی ایران را با تأییدات غیبی الهی میداند و اسلام و حکومت اسلامی را پدیده الهی مینامد که بهکاربستن آن، سعادت دنیا و آخرت پیروان خود را تأمین میکند.[۱۸] ایشان بهصراحت میگوید بر حسب وظیفه، عوامل حفظ و بقای این ودیعه الهی و نیز موانع و خطرهایی را که آن را تهدید میکند، برای نسل حاضر و نسلهای آینده بیان خواهد کرد[۱۹]
بندهای وصیتنامه
امامخمینی از بیان مقدمهای مفصل در متن وصیتنامه در خلال هجده بند به مطالب مورد نظر خود پرداخته است که میتوان آن را در سه محور دستهبندی کرد:
انقلاب اسلامی
- بیان دو رکن اصلی به عنوان رمز پیروزی و بقای انقلاب اسلامی:
- انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛
- اجتماع ملت با وحدت کلمه برای رسیدن به همان مقصد؛
- معرفی توطئه دشمنان در تبلیغ اینکه «اسلام توانایی اداره جامعه را ندارد و از حکومت و سیاست جداست» و ارائه دلایلی بر رد این ادعا؛
- بیان توطئه دشمنان در تبلیغ این نکته که جمهوری اسلامی ایران برای مردم کاری انجام نداده است و ارائه دلایل و پاسخهای مناسب در نفی نظر آنها؛
- برملاکردن نقشه شیطانی قدرتهای بزرگ در بهانزواکشیدن روحانیت و سرکوب آنان و ایجاد اختلاف میان حوزویان و دانشگاهیان و بیان ضرورت ایستادگی روحانیان در مقابل این توطئهها؛
- معرفی توطئه دیگر دشمنان در ترویج ازخودبیگانگی در کشورهای استعمارزده و القای روحیه غربزدگی یا شرقزدگی در میان ملتها و در نتیجه خودباختگی در مقابل سلطهگران؛
- آشکارکردن توطئه دشمنان در ایجاد انحراف در مراکز تعلیم و تربیت، بهویژه دانشگاهها و جداسازی آنها از فرهنگ اسلامی.
مسائل حیاتی و مهم
- توصیه امامخمینی به نمایندگان مجلس و تعهد آنان به اسلام و رعایت مصالح کشور، وصیت به رئیسجمهور، رهبر و شورای رهبری و توصیه به مردم جهت شرکت در انتخابات و انتخاب افراد متعهد به اسلام؛
- بیان نکاتی دربارهٔ اهمیت قضاوت و ارائه توصیههای لازم به مقامات قضایی و قضات دربارهٔ چگونگی عملکرد آنان؛
- توصیه به حوزههای علمیه دربارهٔ هوشیاربودن در برابر توطئههای دشمنان و همچنین قیام برای نظامبخشیدن به حوزهها و منحرفنشدن از سنت فقهای سلف؛
- اصلاح و تصفیه قوه مجریه و ارائه توصیههایی جهت هدایت مجریان به سمت حذف کاغذبازیها و خدمت به مردم محروم و استفاده از پشتیبانی آنان، توصیه و تأکید بر توجه به مسائل اساسی در وزارت امور خارجه و وصیت به ملتها و کشورهای اسلامی در قطع ریشههای وابستگی، وصیت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دربارهٔ چگونگی عملکرد آن در تبلیغ حق در مقابل باطل و تلاش در جهت ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی ایران به جهانیان؛
- بیان اهمیت مراکز تعلیم و تربیت از کودکستان تا دانشگاه و توجه به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان با برنامههای اسلامی و توصیههایی جهت تنظیم برنامههای دانشگاهها بر اساس اصول اسلامی؛
- بیان نقش قوای مسلّح در حفظ انقلاب اسلامی، توصیههایی به قوای مسلّح در خصوص حفظ اسلام و جلوگیری از ورود آنان در احزاب و گروههای سیاسی، تأکید بر تلاش آنان در جهت رسیدن به خودکفایی نظامی؛
- توصیههایی در جهت هدایت رادیو و تلویزیون، مطبوعات، سینماها و تئاترها برای جلوگیری از تباهی و تخدیر مردم، بهویژه نسل جوان و لزوم دقت مسئولان و مردم در چگونگی استفاده از این وسایل مهم در جهت مصالح اسلام.
تأکیدها و پندها
- توصیههایی به گروهها و مخالفان جمهوری اسلامی و فریبخوردگان دولتهای استعمارگر و نصیحت مشفقانه به آنان برای بازگشت از خطاهای گذشته و خدمت به محرومان و مستضعفان، وصیت به نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اشکالتراشان در جهت بازگشت از راه غلط گذشته و خدمت به مردم و نظام جمهوری اسلامی و رعایت انصاف در تحلیل جمهوری اسلامی ایران؛
- توضیحاتی دربارهٔ مشی معتدل اقتصاد اسلامی، حدود و شرایط مالکیت و سرمایه و چگونگی بهرهگیری از آن؛
- نصیحت به روحانیان و روحانینماها که با انگیزههای گوناگون با نظام جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت میکنند و سفارش به آنان جهت تفکر و قضاوت درست دربارهٔ انقلاب اسلامی و رعایت انصاف در موضعگیریها و هشدار دربارهٔ تفسیر غلط شرایط ظهور امام زمان(ع)؛
- توصیه به ملتها و مسلمانان و مستضعفان جهان برای قیام، اعتماد به خویشتن و اتکانکردن به حاکمان و دستاندرکاران کشورها یا قدرتهای خارجی، توصیه جهت حرکتی جهانی به سوی تشکیل دولت اسلامی از طریق ایجاد جمهوریهای آزاد و مستقل؛
- وصیت به مردم برای مقاومت و ایستادگی، تحمل سختیها و رنجها برای رسیدن به اهداف بزرگ و اینکه در این راه مردم باید به خودشناسی و خودکفایی و استقلال در همه ابعاد اهتمام ورزند.
پایان وصیتنامه
امامخمینی در پایان وصیتنامه، چند مطلب را متذکر شده است؛ ازجمله تعیین ملاکِ انتساب نوشتهها و گفتهها به ایشان که تنها صدا یا خط و امضای ایشان با تصدیق کارشناسان یا انتشار سخنانی از سیمای جمهوری اسلامی ایران است و دیگر اینکه تعریف و تمجید ایشان از برخی افراد بدین سبب بوده است که آنان خود را متعهد به جمهوری اسلامی مینمایاندند، اما پس از آن معلوم شده که فریب آنان را خورده است. ایشان تأکید میکند میزان و ملاک در هر فرد «حال فعلی» اوست.[۲۰]
امامخمینی دربارهٔ ملاک انتساب مطالب به ایشان در سال ۱۳۶۱، در پاسخ به پرسش فرزند خود سیداحمد خمینی نیز با اظهار تأسف از نادرستی بسیاری از مطالبی که اشخاص یا گروهها به ایشان نسبت میدهند، آن هم در زمان حیات ایشان و با توجهدادن به اینکه کتابها و رسالههای فراوانی چاپ شده یا در دست چاپ است که بهعمد یا به اشتباه به هدف دروغپردازی و تاریخسازی بنا شده است، ملاک در صحت نسبت را نوشته و گفته خود ایشان که در زمان حیاتشان ضبط شده یا گفتههای ایشان که در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر شده یا بر پایه شهادت دو نفر عادل خالی از گرایش به احزاب و گروههای سیاسی شمرده است و خاطرنشان کرده که قید گرایشنداشتن را به این دلیل افزوده که برخی افراد سیاسی هرچند در ظاهر موصوف به دیانت هستند اما، برای اهداف خود دروغ را توجیه میکنند.[۲۱]
بازتابهای وصیتنامه
انتشار وصیتنامه امامخمینی در ایران و دیگر کشورها بسیار بازتاب داشت و صاحبنظران متعددی با ملیتهای مختلف به شرح و ترجمه یا تحلیل و بررسی آن پرداخته و کتابها و مقالهها و پایاننامههای فراوانی دراینباره نگاشتهاند. در داخل ایران، افزون بر تدریس وصیتنامه در دانشگاهها میتوان به چندین شرحنگاشته نیز اشاره کرد:
- اسم مستأثر، در وصیتنامه امام و زعیم اکبر نوشته محمد محمدی گیلانی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۶۹؛
- شرحی بر وصیتنامه سیاسی ـ الهی امامخمینی، نوشته احمد آذری قمی، انتشارات قدس، چاپ دوم، ۱۳۷۲؛
- درآمدی بر وصیتنامه سیاسیالهی امامخمینی، اثر محسن آشتیانی و علی فایضی، نشر فطرت، چاپ اول، ۱۳۷۶؛
- شرح مبسوط وصیتنامه امامخمینی، تألیف قادر فاضلی، نشر فضیلت علم، چاپ اول، ۱۳۷۸؛
- شرح راه نوشته محمدمهدی بهداروند، نشر صبح میثاق، چاپ اول، ۱۳۸
- نیز در خارج از کشور، مقاله «الدین و السیاسة، نظرة تحلیلیة الی بعض تجلیات الوصیة الالهیة للامامالخمینی»، نوشته یحیی خلف بکا موسوی یکی از آنهاست.[۲۲]
ترجمهها و نشرهای وصیتنامه
وصیتنامه امامخمینی تاکنون به بیش از بیست زبان، ازجمله فرانسوی، عربی، پشتو، اردو، ترکی، آلمانی، اسپانیایی، روسی، انگلیسی و آلبانی ترجمه شده است و ناشران و نهادهای مختلفی آن را چاپ و منتشر کردهاند؛ به گونهای که برخی معتقدند پرشمارگانترین کتاب در تاریخ ایران بوده است.[۲۳] همچنین مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی متن کامل آن را همراه با تنظیم موضوعی، نمایههای مختلف و بخشهای برگزیدهای از وصیتنامه، در سال ۱۳۷۳ در ۱۷۰ صفحه و با عنوان وصیتنامه، نگرشی موضوعی بر وصیتنامه سیاسیالهی امامخمینی منتشر کرده است و تا سال ۱۳۹۱، ۱۴بار بازنشر شده است. متن کامل وصیتنامه سیاسیالهی امامخمینی، به انضمام پینوشتهایی برای توضیح واژهها و برخی عبارات وصیتنامه، در پایان جلد ۲۱ صحیفه امام نیز چاپ شده است.[۲۴]
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم، ۶/۱۱۵–۱۱۶
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۵/۳۹۴
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۵/۳۹۴
- ↑ ← حلی، شرائع الاسلام، ۲/۱۸۹
- ↑ ← کلینی، الکافی، ۱/۲۷۹–۲۸۵ و ۴/۲۸۵–۲۸۷
- ↑ بقره، ۱۳۲؛ شوری، ۱۳
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۹/۲۵۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۳ و ۳/۲۹۲، ۲۹۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۷۳–۴۷۶
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۳–۴
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۳
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۳
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۴؛ هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی، ۱۴۹
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۱۸–۱۹
- ↑ صدوق، کمال الدین، ۱/۲۳۴؛ احمدبنحنبل، مسند، ۵/۱۸۹–۱۹۰
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۲–۱۳
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۱۱–۱۲
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۱۶–۱۷
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۱۹
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه، ۹۳–۹۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۴۳
- ↑ مؤسسه تنظیم، خلاصه مقالات، ۳۴
- ↑ عماد دشتی، کتابشناسی، ۵۱
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۱–۴۶۷
منابع
- قرآن کریم.
- ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- احمدبنحنبل، مسند الامام احمدبنحنبل، بیروت، دارالصادر، بیتا.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، وصیتنامه سیاسیالهی امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ بیست و نهم، ۱۳۸۸ش.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- حلی، محقق، جعفربنحسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- صدوق، محمدبنعلی، کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
- عماد دشتی، صدرالدین، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، مجله حضور (ویژهنامه هشتمین سالگرد رحلت امامخمینی)، ۱۳۷۶ش.
- کلینی، الکافی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، خلاصه مقالات و برنامه اجرایی کنگره بینالمللی تبیین انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- اکبر هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی، به اهتمام علی لاهوتی، دفتر نشر معارف انقلاب، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
پیوند به بیرون
- عبدالوهاب فراتی، مقاله «وصیتنامه سیاسیالهی»، دانشنامه امامخمینی، ج۱۰، ص۲۹۷–۳۰۱.